معقولات ثانی منطقی و مفاهیم محض فاهمه کانتی(3)

مفاهیم منطقی به معنای سنتی کلمه مفهوم هستند یا همواره مفهوم چیزی هستند و از چیزی حکایت می‌کنند؛ مثلاً کلیت مفهومی است که از تصوراتی که بر کثیرین قابل صدق است، گرفته می‌شود و
دوشنبه، 1 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
معقولات ثانی منطقی و مفاهیم محض فاهمه کانتی(3)
معقولات ثانی منطقی و مفاهیم محض فاهمه کانتی(3)

نویسنده : کرد فیروزجایى یارعلى



 

بررسی تطبیقی مقولات ثانی منطقی با مفاهیم محض فاهمه

اکنون که با احکام و ویژگی¬های مفاهیم منطقی و مقولات کانتی آشنا شدیم نقاط اشتراک و اختلاف آنها را بررسی می¬کنیم.
مفاهیم منطقی به معنای سنتی کلمه مفهوم هستند یا همواره مفهوم چیزی هستند و از چیزی حکایت می‌کنند؛ مثلاً کلیت مفهومی است که از تصوراتی که بر کثیرین قابل صدق است، گرفته می‌شود و از آن حکایت می‌کند و یا از احکام کلیه‌ای حکایت می‌کند که موضوع آنها قابل صدق بر کثیرین است و حکم نهفته در آن بر همه مصادیق موضوعش اسناد داده می‌شود. به عبارتی دیگر، مفاهیم منطقی دارای مصادیق و مطابق‌هایی در ذهن هستند، مانند مفهوم کلی که دارای مصادیقی مانند مفهوم انسان، مفهوم کتاب، مفهوم قلم و غیره است؛ اما مفاهیم محض فاهمه کانتی به این معنا مفهوم نیستند؛ یعنی مقولات کانتی، مفهومِ هیچ چیزی نیستند؛ هیچ چیزی نه در ذهن و نه در خارج وجود ندارد که مصداق و ما به ازای مفاهیم پیشینی و محضی مانند وحدت، کثرت، واقعیت، علیت یا غیره باشد. نهایت چیزی که درباره مطابق و مدلول مفاهیم محض فاهمه می‌توان در نظر گرفت، همان صور منطقی احکام است؛ ولی همین‌قدر هم محل کلام و مناقشه برانگیز است. در نتیجه اطلاق مفهوم بر مفاهیم منطقی (معقولات ثانی منطقی) و مفاهیم محض فاهمه کانتی به دو معنای متفاوت و از باب اشتراکی لفظی است.
صرف‌نظر از نکته قبلی مبنی بر تباین معنوی مفهوم محض فاهمه با مفهوم منطقی قابل توجه است که مفاهیم منطقی از قبیل معقولات ثانوی یعنی درجه دوم و سطح عالی‌ترند؛ چون مفاهیم منطقی، ناظر به مفاهیم دیگر و حاکی از حکایت‌ها هستند؛ اما مفاهیم محض فاهمه کانتی نه تنها از قبیل مفاهیم درجه دوم نیستند، حتی به تنهایی از قبیل مفهوم درجه اول هم نمی‌باشند؛ چون مفهوم بدون شهود تهی است و از هیچ چیز حکایت نمی‌کند و شناخت تشکیل نمی‌دهد؛ بلکه برای اینکه به مرحله شناخت بودن برسد، باید مواد خام داده‌های شهود را در خود جای دهد.
معقولات ثانی منطقی به تنهایی معرفت ـ البته از نوع تصوری ـ هستند؛ اما مقولات کانتی به تنهایی شناخت تشکیل نمی‌دهند و برای تشکیل دادن شناخت لازم است داده‌های شهود هم به آنها ضمیمه شوند.
معقولات ثانی منطقی، فرع بر تحقق مفاهیم و ادراکات قبلی در ذهن است و اگر ذهن هیچ تصوری نداشته باشد، هیچ معقول ثانی منطقی وجود نخواهد داشت؛ اما مقولات کانتی، مقدم بر هرگونه معرفت و شرط حصول هرگونه شناختی از اشیاء هستند. پس شائبه فطری بودن معقولات ثانی منطقی منتفی است؛ اما فطری دانستن مقولات کانت خالی از وجه نیست.
ممکن است گفته شود حداقل یک وجه اشتراک بین معقولات ثانی منطقی و مقولات کانت یافت می‌شود و همان‌گونه که معقولات منطقی از نظر به مفاهیم ذهنی و تأمل در آنها به دست می‌آیند و اوصاف آنها هستند، مقولات کانتی نیز از بررسی و ملاحظه صور و اشکال منطقی احکام و تصدیقات به دست می‌آیند و در نتیجه مقولات کانتی هم به ادراکات ـ حداقل بخشی از ادراکات یعنی تصدیقات ـ نظر دارند؛ بنابراین وجه اشتراک معقولات منطقی و مقولات کانتی این است که هر دو ناظر به ادراک ذهنی هستند و از ادراکات ذهنی حکایت می‌کنند و واقعاً وضع و حال آنها را بیان می‌کنند؛ اما این سخن پذیرفتنی نیست؛ زیرا مقولات کانتی گرچه از بررسی صور منطقی احکام و تصدیقات به دست می‌آیند، هرگز اوصاف آن تصدیقات و حاکی از آنها نیستند؛ بلکه صرفاً از رهگذر صور منطقی احکام کشف می‌شوند و این صور منطقی به گمان کانت، نشانه تحقق آن مقولات در ذهن است و بعد از پیوستن کثرات شهود به این مقولات، معرفت تشکیل می‌گردد.
برخی از عناصر جدول مقولات کانت در مقام اسم و عنوان از معقولات ثانی منطقی در منطق سنتی می‌باشند، مانند امکان، امتناع، ضرورت ـ امکان خاص، سلب و واقعیت ـ اگر واقعیت را همان ایجاب بدانیم. امکان و امتناع و ضرورت و امکان خاص، جهت‌های قضایای موجهه و سلب و ایجاب از اجزای قضیه و تصدیق هستند؛ ولی باید توجه داشت کانت که این عناوین را از شرایط پیشین صدور احکام عینی تلقی می‌کند و آنها را به عنوان قالب‌های تهی که باید با شهودات به دست آمده از حساسیت‌ پر شوند، در نظر می‌گیرد و می‌گوید جزئی از ساختار ذاتی ذهن هستند، در حقیقت آنها را از معنای رایج و متداول تهی می‌کند و تعریف جدیدی برای آنها به دست می‌دهد. همین طور بقیه مقولات کانت که در فلسفه اسلامی ازباب معقولات ثانی فلسفی تلقی می‌شوند، با تعریف جدیدی که کاملاً با تلقی متداول در سنت فلسفه اسلامی از آنها متباین است به عنوان مقولات محض فاهمه و عناصر پیشینی شناخت معرفی می‌شوند.
گذشته از اینکه تبیینی که کانت دربارة مقولات پیشنهادی خود ارائه می‌دهد، مؤید این ادعاست. تفاوت معامله‌ای که در دو سنت اسلامی و کانتی با مفهوم وجود می‌شود، حاکی از این است که تلقی کانت و تعریف او از مفهوم وجود ـ و بقیه مفاهیم ـ غیر از تلقی متفکران اسلامی در این باب است.

نتیجه

در این مقاله پس از معرفی معقولات ثانی منطقی و توضیح احکام آنها به طور فشرده، مفاهیم محض فاهمه در فلسفه کانت و هدف وی از طرح آنها بیان شد. او این مفاهیم را بدین جهت مطرح کرده است تا بتواند وجه عینیت و کلیت احکام عینی تجربی را توجیه کند. کانت معتقد است بدون این مفاهیم نمی‌توان به احکام تألیفی پیشینی (احکام تجربی عینی) در علوم طبیعی مخصوصاً فیزیک نیوتنی دست یافت. پس از ذکر ویژگی‌ها و احکام مقولات کانتی، آن را با معقولات ثانی منطقی مقایسه نمودیم و برخی از احکام آن دو را به طور تطبیقی بررسی کردیم. نتیجه‌ای که این تحقیق فشرده به دست می‌دهد، آن است که تلقی کانت از مفاهیم فاهمه، غیر از تلقی اندیشمندان اسلامی از معقولات ـ اعم از منطقی و فلسفی ـ است و اگر بنا باشد دیدگاه‌های کانت درباره مفاهیم نقد و ارزیابی شود قبل از هر چیز لازم است در مبنایی که کانت اتخاذ کرده و نقطه عزیمتی که در نظر گرفته است، بحث شود و نقاط قوت و ضعف آن بررسی گردد و یا بر اساس دیدگاه‌های کانت در موارد دیگر، خطاها و تناقض‌های احتمالی او در این مبحث تذکر داده شود؛ نه اینکه با اتخاذ مبنای خودمان و غفلت از مبنای فلسفی کانت، به نقد و ارزیابی دیدگاه‌های روبنایی وی بپردازیم.
منابع:
- ابن‌سینا، حسین بن عبدالله، 1973، التعلیقات، قاهره: الهیئة المصریة العاملة للکتب.
- __________، 1405 الف، الالهیات من الشفاء، قم: کتابخانه آیة الله مرعشی.
- __________، 1405 ب، المنطق من الشفاء، ج 1، قم: کتابخانه آیة الله مرعشی.
- کورنر، اشتفان، 1367، فلسفه کانت، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران: خوارزمی.
- کانت، ایمانوئل، 1370، تمهیدات، ترجمه غلامعلی حداد عادل، تهران: مرکز نشر دانشگاهی.
- سهروردی، 1372، مجموعه مصنفات، ج1 ، پژوهشگاه مطالعات فرهنگی.
- کاپلستون، فردریک، 1372، تاریخ فلسفه، از ولف تا کانت، ج 6، ترجمه اسماعیل سعادت و منوچهر بزرگمهر، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- مصباح یزدی، محمدتقی، 1370، آموزش فلسفه، ج 1، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران.
- مطهری، مرتضی، 1374، مجموعه آثار، ج 9، تهران: صدرا.
- طوسی، نصیرالدین، 1375، اساس الاقتباس، تهران: مرکز.
- __________، 1407، تجرید الاعتقاد، تصحیح محمدجواد الحسینی الجلالی، مکتب الإعلام الاسلامی.
- هارتناک، یوستوس، 1376، نظریه معرفت در فلسفه کانت، ترجمه غلامعلی حداد عادل، تهران: فکر روز.
- weitz Morris, 1988, theories of Concepts, London & New York, Routledge.
- Gardner, Sebastian, 1999. Kant and the Critiqe of pure Reason, London & New York, Routledge.
منبع: فصلنامه آیین حکمت، شماره 2

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط