نویسنده: علی اکبر نوایی*
مقدمه
مجله ی اندیشه حوزه، در طول شانزده سال پژوهش و مطالعات علمی، همتی سترگ در راستای تبیین ابعاد مختلف مفهومی، ساختاری و کارکردی امامت داشته است. در این راستا هشت شماره از ویژه نامه های خود را به موضوع و مسائل مربوط به امامت شناسی اختصاص داده است. همچنین این نهاد پژوهشی مفتخر است که از هشت شماره مزبور، سه شماره انحصاراً به توصیف و تنظیم فرمایشات گرانسنگ رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)در خصوص موضوع امامت و امام شناسی اختصاص یافته و مورد استقبال شایسته ای از سوی مخاطبان فرهیخته و نهادهای علمی و فرهنگی کشور قرار گرفته است.
این مهم که خود نشانگر اهتمام ویژه ی این نهاد تحقیقاتی دینی به رویکرد علمی با رهیافت های درون دینی و برون دینی به مسائل ضروری روز است، نقش و رسالت مؤسسات مطالعاتی دین را در عمل به خوبی بازتابانیده است.
ده ها مقاله ی علمی که در این نوشتار با عنوان «امامت در آینه ی اندیشه» جمع آوری شده است، اگرچه هر یک به تنهایی قابل توجه و در خور اعتناست، اما حیثیت مجموعی آثار اندیشوران اندیشه ی حوزه، که در این نوشتار در دسترس فرهیختگان جامعه قرار گرفته است، از غنایی کم یاب برخوردار است.
بدیهی است اصحاب اندیشه و قلم، که برای انجام پژوهش های بنیادی و بلند مدت، نیاز به ایجاد پرونده های علمی مفصل و غنی از آثار پیشین در حوزه ی امامت شناسی دارند، به این مجموعه توجهی مخصوص خواهند داشت. همچنین دانشجویان و طلاب فرزانه، که قصد نگارش پایان نامه در عرصه های مربوط به امامت را دارند، در این جا با مجموعه ای از منابع و پاسخ های تفصیلی به مسائل اصلی روبه رو می شوند.
1) نوایی، علی اکبر (1387)، نگاهی به مسأله امامت از نگاه مقام معظم رهبری، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: در این مقاله رؤوس کلی مباحث امامت از منظر مقام معظم رهبری (حفظه الله) مورد بررسی قرار می گیرد.
برخی از این رؤوس عبارتند از:
- چیستی و مفهوم امامت؛
- ساختار اصل امامت؛
- لزوم شناخت امامان علیه السلام؛
- استراتژی حرکت امامت؛
- خصوصیات امامان علیه السلام؛
- مناسبات و روابط امامان علیه السلام با قدرت های فاسد؛
- دوره های تاریخی امامت؛
- امام مجتبی علیه السلام، نگهبان تاریخی اسلام ناب؛
- امام حسین علیه السلام، احیاگر اسلام ناب؛
- تحقق بخشیدن رسالت پیامبران علیه السلام؛
در این مقاله بحث رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) در سه دوره ی پیش از انقلاب، دوره ی پیروزی انقلاب اسلامی و در مقطع رهبری داهیانه ی معظم له مطرح گردیده است. دوره های تاریخی امامت بر اساس دیدگاه ایشان به چهار دوره ی مشخص تقسیم گردیده است که در هر دوره، ارزیابی ها و تدقیقات خردورزانه ای از ناحیه ی معظم له صورت گرفته است. دوره ی اول، از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و اله شروع و با آغاز حکومت امیرالمومنین علیه السلام پایان می یابد. دوره ی دوم، دوره ی حکومت امام عی علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام است. دوره ی سوم، عبارت است از بیست سال میان صلح امام حسن مجتبی علیه السلام در سال 41 هجری و شهادت امام حسین علیه السلام در سال61 هجری. دوره ی چهارم، بعد از شهادت سید الشهداء تا دو قرن بعد و آغاز غیبت امام زمان علیه السلام می باشد.
2) رضایی، صدیقه (1387)، نقش امامت در رشد معنوی جامعه، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: معناگرایی امری فطری است و روح جستجوگر انسان در هر برهه ای از زمان طالب آن بوده است. کارکرد شریعت های آسمانی، غفلت زدایی از انسان مادی و هدایت و رستگاری آنها از طریق انبیا علیهم السلام و در قالب تنسیق احکام است، که ره آورد آن، ورود به عالم معناست. انسان برای شناخت وظایف خود نیاز به علائم راهنما دارد و کلام نورانی انبیا و اوصیا علیه السلام بهترین راهنمای او است و از آن جا که این بزرگان به سرچشمه های نور وصل هستند، انسان را به نور و عالم معنا هدایت می نمایند. ائمه اطهار علیه السلام منابعی نورانی هستند که اگر انسان در پرتو این نورانیت قرار گیرد، بی شک، به مقصد نهایی و عالم معنا راه پیدا می کند. ایمان، عبادت و شهود آنها، هم نشان از انقطاع عالم ماده و وصل به عالم معناست. آنها از هیچ کوششی برای منتقل کردن این معنویت به جامعه فروگذار نکرده اند. گاهی با تفسیر آیات، سعی در نفی امتیازات پوشالی در جهت تحقق عدالت اجتماعی می کوشند و گاه مبارزه با بدعت ها و کج روی ها سرلوحه ی کار آنها می شود و با بازخوانی ارزش های معنوی و نفی رفاه طلبی، همچون پیامبر صلی الله علیه واله، سعی در سوق دادن جامعه به سوی عالم معنا دارند. آنها حتی در امر حکومت داری نیز عنصر اصلی حکومت خود را ارزش های معنوی و رضای خداوند متعال (جل و علا) قرار می دهند و فقط در راستای آن قدم بر می دارند. بنابراین تمام فعالیت های ائمه علیه السلام، اعم از علمی، فرهنگی، عبادی و سیاسی تحت احاطه ی این عنصر بوده و حکومت را وسیله ی ارزش های الهی و معنوی می دانند. واضح است که ورود به عالم معنا از طریق این راهنمایان میسر است.
3) نوایی، علی اکبر (1387)، متون دینی و آثار علمی ائمه علیه السلام رازگشا و راهنما، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: جریان امامت، به عنوان عِدل قرآن، تضمین کننده ی بقای دین، معرفی و معرفت یابی نسبت به آن است. از وجود جریان امامت است که متون راهگشایی صادر گردیده که در بالندگی فرهنگ دینی و روشن شدن مفاهیم شریعت، سهمی وافر دارند. این متون هم در کنار قرآن مجید، همان اعتباری را یافته اند که کتاب خدا دارد. لذا در حدیث ثقلین هم که از پیامبر کرم صلی الله علیه و آله نقل شده، انعکاس یافته است. این متون، ذخایر معنوی تاریخ اسلامند که باید پاس داشته شوند. متونی از علی علیه السلام صادر شده است؛ فردی که پس از پیامبر صلی الله لعیه وآله، نزدیک ترین فرد به محتوا و مضامین دین بوده است. اولین کار آن حضرت علیه السلام، تدوین خود قرآن مجید است. مصحف فاطمه علیه السلام از همین متون است. بر اساس فرمایشات ائمه عیه السلام متون فراوان دیگری گرد آمده است، همچون نهج البلاغه که سید شریف رضی قدس سره، آن را گرد آورده و همچون مسند علی علیه السلام که آن را ابوعبدالله الرحمن ابن احمد گرد آورده و همچون غرر و درر آمدی که عبدالواحد آمدی آن را تنظیم و تدوین نموده و کتاب هایی نظیر صد کلمه و نثر اللئالی و... خطب علی علیه السلام در وضعیتی قرار داشته اند که مشتاقان فراوانی را به خود جذب نموده و آنها را واداشته که آن خطب را بیابند و معرفی نمایند. متونی از امام حسن مجتبی علیه السلام باقی مانده است، مانند خطبه هایی در الهیات و خداشناسی، خطبه ای ولایت و خطبه های سیاسی؛ همچنین متونی از امام حسین علیه السلام صادر گردیده که در قالب سخنرانی ها، نامه ها، مصاحبه ها و ادعیه ی صادره از آن حضرت، که همچون خورشیدی تابان، تاریخ فکر شیعی را روشن نموده است.
متونی از امام سجاد علیه السلام برجای مانده است، نظیر رساله ی حقوق، صحیفه ی سجادیه و نامه به محمد بن شباب زهری.
حوزه ی علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، مدرسه ای تابناک در گستره ی تاریخ فرهنگ اسلامی است و تشیع با آن شناخته می شود. متونی از امام موسی بن جعفر علیه السلام باقی مانده است که راه آینده ی حرکت شیعی را ترسیم می نماید. متون فراوانی از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در حوزه های مختلف برجای مانده است که امروزه راه و رسم مسلمانی را به خوبی تبیین نماید. از امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری عیه السلام و همچنین از امام زمان علیه السلام متونی صادر گردیده که همه ی آنها، در یک اصل کلی با هم مشارک دارند که عبارت است از حفظ دین از اندراس، معرفی و ابلاغ دین، پاسداری از دستمایه های وحیانی و جلوگیری از مخاطراتی که دین را به تحریف محتوایی می کشاند. این متون، اصول راهنمای شریعت و رمز بقای گوهر دیانت هستند. بدین روی، حفظ و نگهبانی و حراست از این موجودیت، همچون حفظ و حراست از موجودیت قرآن مجید بر مسلمانان فرض است.
4) نبوی، سید عباس (1387)، تحلیل جامعه شناختی سیره سیاسی امامان علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: به دلایلی چند، بحث از سیره ی سیاسی امامان شیعه علیه لاسلام، کاری سخت و دشوار است. محدودیت و مهجوریت مباحث سیره ی معصومان علیه السلام، ناهمسانی و بهره وری از منابع فهم دینی، فقدان فراوانی و دقت در استناد به سیره، افزایش صعوبت درک و تحلیل سیره سیاسی از سیره ی اخلاقی و اقتصادی و...، عوامل دشواری بحث از سیره ی معصومان علیه السلام، به ویژه سیره ی سیاسی آن حضرات علیه السلام است. در عین حال در این نوشتار، به مؤلفه های اصلی سیره ی معصومان علیه السلام، به نحوی منطقی و عقلانی پرداخته شده که این مبانی، وجهه نظر معصومان علیه السلام قرار گرفته است.
1) لزوم مشروعیت قدرت حاکمیت، که در همین راستا، بخش عمده ای از موضع گیری و معارضات سیاسی آن حضرات علیه السلام را می توان مورد تجزیه و تحلیل و بسط مفهومی قرار داد.
2) کاربرد قدرت حاکمیت در جهت اقامه ی حق و طرد باطل، که خود معرکه ای دائمی و بی پایان بین جناح حق، به رهبری امامان معصوم علیه السلام، و جناح باطل، به رهبری غاصبانه ی ستمگران تاریخ بوده است، که البته برای حق گرایان، این موضع گیری ها سند قاطع و حجت شرعی است.
3) کاربرد قدرت و حاکمیت برای تحقق عدالت و نفی ظلم، که مقوله ی عدالت، به لحاظ مبانی نظری و عقلانی عامل حیات جوامع انسانی است و ادیان آسمانی، به ویژه اسلام، از رهبران تعهد گرفته است که در راستای تحقق عدالت و بسط ارزش ها تلاش نمایند.
4) تلازم قدرت سیاسی با اخلاق، نقطه ی برجسته ی اقتدار و حاکمیت، آمیختگی آن با اخلاق کریمانه و ارزشی است، که ملاک امامان شیعه علیه السلام، در عرصه ی رهبری اجتماع آن بوده که قدرت سیاسی، منشأ نشر اخلاق متعالی دینی باشد.
5) قدرت بشری در پرتو قدرت الهی، مسأله ی دیگری که بر آن پای فشرده شده، آن است که لزوماً باید قدرت الهی باشد و در طول آن بوده و مشروعیت خویش را از آن بگیرد.
این ها نقطه ی تمرکز تلاش های سیاسی و الهی امامان معصوم شیعه علیه السلام بوده است.
5) پژوهنده، محمد حسین (1387)، گونه شناسی رسالت فرهنگی امامان علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده:
نویسنده، در طول بحث خود، درصدد آن است تا در یک نگاه اجمالی به دوره ی امامت شیعه علیه السلام، تحلیلی از مقاطع متمایز حیات سیاسی- اجتماعی- فرهنگی امامان علیه السلام به دست آورد و روشن سازد که شرایط متغیر در کل این دوره موجب گونه گون شدن تلاش های این بزرگواران بوده است، که این خود از الطاف خفیه ی الهی برای شیعه و همه ی پیروان آن بزرگواران است تا هر کس در هر شرایطی بتواند الگوی هدایت خود را بازیابد.
نوع کار تا اندازه ای تحلیلی و با رویکرد جامعه شناسی معرفت است.
در آغاز به ضرورت تکامل جامعه های انسانی از نظر فرهنگی و مسیری را که انسان از آغاز تاکنون پیموده و به مراتبی از کمال نسبی دست یافته، اشاره ای دارد که این همه را به یمن هدایت انبیا و اولیای الهی علیه السلام به دست آورده است و خاطر نشان می سازد که ادامه ی این حرکت تکامل همچنان نیازمند دستگیری های امامان علیه السلام می باشد، چه آن که این بزرگواران حامل رسالت همه ی انبیا علیه السلام می باشد.
شکی نیست که امامان علیه السلام در زمینه ی وضع موجود جامعه ی خود به انجام رسالت شان پرداخته اند که امر متغیری است و هر مقطع آن به دلیل تغییر شرایط حاکم، متمایز از دیگری بوده است. از این رو، تلاش های امامان عیه السلام نیز متفاوت بوده است که شناختن شاکله های گوناگون آن برای ما و همه ی رهروان راه شان در تمام عصرها لازم است. به همین خاطر اشاره ای به این تفاوت ها گردیده است.
آنچه تا این جا مورد مطالعه قرار می گیرد، جنبه ی درآمدی برای دنباله ی مبحثی است که در دو بخش پی گرفته می شود.
بخش اول، نگرشی بر محورهای اصلی کارکردهای فرهگی امامان علیه السلام است، در این قسمت به چند مورد اشاره می شود:
1) تشکل شیعی از چه زمان و برای چه منظوری به وجود آمد، با توجه به وجود فرقه های مختلف، منظور از شیعه در این بحث چه نحله ای می باشد؟
2) در تداوم مبارزه ی تاریخی، شیعه در طول دوره های مزبور چگونه به وظیفه ی خود عمل نموده، رابطه ی آن با مرکز هدایت به چه نحوی بوده است؟
3) بهره وری شیعه از فرصت های مغتنم، در طول عمر شیعه تاکنون چگونه بوده است؟
بخش دوم، نگاهی جامعه شناختی از زاویه ی معرفت به عصر امامان علیه السلام است. در این قسمت نویسنده در صدد روشن نمودن این حقیقت است که سنگینی رسالت امامان علیه السلام، نه فقط در ارتباط با مشکلات روی آور از سوی سایر فرقه های اسلامی و معاندین ولایت بوده، که مهم تر از آنها تهدیدهای عقیدتی سنگین فرقه های خودی، یعنی منتسبین به شیعه و اهل بیت علیه السلام بوده است. در این رابطه به چند نمونه اشاره می شود.
موضوع دیگر مورد مطالعه، توجه به دگرگونی های فرهنگی دوران حضور امامان علیه السلام است که نویسنده به پاره ای از آنها شاره نموده است.
آخرین بخش این نوشتار روشن نمودن وظیفه ی شیعه در عصر حاضر می باشد. عملیاتی کردن تلاش های فرهنگی علمی این بزرگواران به عنوان وظیفه ی اصلی و مهم شیعه روشن است، لیکن چگونگی کاربردی سازی آن امری است که در پایان این قسمت به آن پرداخته می شود.
مجله ی اندیشه حوزه، در طول شانزده سال پژوهش و مطالعات علمی، همتی سترگ در راستای تبیین ابعاد مختلف مفهومی، ساختاری و کارکردی امامت داشته است. در این راستا هشت شماره از ویژه نامه های خود را به موضوع و مسائل مربوط به امامت شناسی اختصاص داده است. همچنین این نهاد پژوهشی مفتخر است که از هشت شماره مزبور، سه شماره انحصاراً به توصیف و تنظیم فرمایشات گرانسنگ رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)در خصوص موضوع امامت و امام شناسی اختصاص یافته و مورد استقبال شایسته ای از سوی مخاطبان فرهیخته و نهادهای علمی و فرهنگی کشور قرار گرفته است.
این مهم که خود نشانگر اهتمام ویژه ی این نهاد تحقیقاتی دینی به رویکرد علمی با رهیافت های درون دینی و برون دینی به مسائل ضروری روز است، نقش و رسالت مؤسسات مطالعاتی دین را در عمل به خوبی بازتابانیده است.
ده ها مقاله ی علمی که در این نوشتار با عنوان «امامت در آینه ی اندیشه» جمع آوری شده است، اگرچه هر یک به تنهایی قابل توجه و در خور اعتناست، اما حیثیت مجموعی آثار اندیشوران اندیشه ی حوزه، که در این نوشتار در دسترس فرهیختگان جامعه قرار گرفته است، از غنایی کم یاب برخوردار است.
بدیهی است اصحاب اندیشه و قلم، که برای انجام پژوهش های بنیادی و بلند مدت، نیاز به ایجاد پرونده های علمی مفصل و غنی از آثار پیشین در حوزه ی امامت شناسی دارند، به این مجموعه توجهی مخصوص خواهند داشت. همچنین دانشجویان و طلاب فرزانه، که قصد نگارش پایان نامه در عرصه های مربوط به امامت را دارند، در این جا با مجموعه ای از منابع و پاسخ های تفصیلی به مسائل اصلی روبه رو می شوند.
1) نوایی، علی اکبر (1387)، نگاهی به مسأله امامت از نگاه مقام معظم رهبری، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: در این مقاله رؤوس کلی مباحث امامت از منظر مقام معظم رهبری (حفظه الله) مورد بررسی قرار می گیرد.
برخی از این رؤوس عبارتند از:
- چیستی و مفهوم امامت؛
- ساختار اصل امامت؛
- لزوم شناخت امامان علیه السلام؛
- استراتژی حرکت امامت؛
- خصوصیات امامان علیه السلام؛
- مناسبات و روابط امامان علیه السلام با قدرت های فاسد؛
- دوره های تاریخی امامت؛
- امام مجتبی علیه السلام، نگهبان تاریخی اسلام ناب؛
- امام حسین علیه السلام، احیاگر اسلام ناب؛
- تحقق بخشیدن رسالت پیامبران علیه السلام؛
در این مقاله بحث رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) در سه دوره ی پیش از انقلاب، دوره ی پیروزی انقلاب اسلامی و در مقطع رهبری داهیانه ی معظم له مطرح گردیده است. دوره های تاریخی امامت بر اساس دیدگاه ایشان به چهار دوره ی مشخص تقسیم گردیده است که در هر دوره، ارزیابی ها و تدقیقات خردورزانه ای از ناحیه ی معظم له صورت گرفته است. دوره ی اول، از رحلت رسول اکرم صلی الله علیه و اله شروع و با آغاز حکومت امیرالمومنین علیه السلام پایان می یابد. دوره ی دوم، دوره ی حکومت امام عی علیه السلام و امام حسن مجتبی علیه السلام است. دوره ی سوم، عبارت است از بیست سال میان صلح امام حسن مجتبی علیه السلام در سال 41 هجری و شهادت امام حسین علیه السلام در سال61 هجری. دوره ی چهارم، بعد از شهادت سید الشهداء تا دو قرن بعد و آغاز غیبت امام زمان علیه السلام می باشد.
2) رضایی، صدیقه (1387)، نقش امامت در رشد معنوی جامعه، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: معناگرایی امری فطری است و روح جستجوگر انسان در هر برهه ای از زمان طالب آن بوده است. کارکرد شریعت های آسمانی، غفلت زدایی از انسان مادی و هدایت و رستگاری آنها از طریق انبیا علیهم السلام و در قالب تنسیق احکام است، که ره آورد آن، ورود به عالم معناست. انسان برای شناخت وظایف خود نیاز به علائم راهنما دارد و کلام نورانی انبیا و اوصیا علیه السلام بهترین راهنمای او است و از آن جا که این بزرگان به سرچشمه های نور وصل هستند، انسان را به نور و عالم معنا هدایت می نمایند. ائمه اطهار علیه السلام منابعی نورانی هستند که اگر انسان در پرتو این نورانیت قرار گیرد، بی شک، به مقصد نهایی و عالم معنا راه پیدا می کند. ایمان، عبادت و شهود آنها، هم نشان از انقطاع عالم ماده و وصل به عالم معناست. آنها از هیچ کوششی برای منتقل کردن این معنویت به جامعه فروگذار نکرده اند. گاهی با تفسیر آیات، سعی در نفی امتیازات پوشالی در جهت تحقق عدالت اجتماعی می کوشند و گاه مبارزه با بدعت ها و کج روی ها سرلوحه ی کار آنها می شود و با بازخوانی ارزش های معنوی و نفی رفاه طلبی، همچون پیامبر صلی الله علیه واله، سعی در سوق دادن جامعه به سوی عالم معنا دارند. آنها حتی در امر حکومت داری نیز عنصر اصلی حکومت خود را ارزش های معنوی و رضای خداوند متعال (جل و علا) قرار می دهند و فقط در راستای آن قدم بر می دارند. بنابراین تمام فعالیت های ائمه علیه السلام، اعم از علمی، فرهنگی، عبادی و سیاسی تحت احاطه ی این عنصر بوده و حکومت را وسیله ی ارزش های الهی و معنوی می دانند. واضح است که ورود به عالم معنا از طریق این راهنمایان میسر است.
3) نوایی، علی اکبر (1387)، متون دینی و آثار علمی ائمه علیه السلام رازگشا و راهنما، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: جریان امامت، به عنوان عِدل قرآن، تضمین کننده ی بقای دین، معرفی و معرفت یابی نسبت به آن است. از وجود جریان امامت است که متون راهگشایی صادر گردیده که در بالندگی فرهنگ دینی و روشن شدن مفاهیم شریعت، سهمی وافر دارند. این متون هم در کنار قرآن مجید، همان اعتباری را یافته اند که کتاب خدا دارد. لذا در حدیث ثقلین هم که از پیامبر کرم صلی الله علیه و آله نقل شده، انعکاس یافته است. این متون، ذخایر معنوی تاریخ اسلامند که باید پاس داشته شوند. متونی از علی علیه السلام صادر شده است؛ فردی که پس از پیامبر صلی الله لعیه وآله، نزدیک ترین فرد به محتوا و مضامین دین بوده است. اولین کار آن حضرت علیه السلام، تدوین خود قرآن مجید است. مصحف فاطمه علیه السلام از همین متون است. بر اساس فرمایشات ائمه عیه السلام متون فراوان دیگری گرد آمده است، همچون نهج البلاغه که سید شریف رضی قدس سره، آن را گرد آورده و همچون مسند علی علیه السلام که آن را ابوعبدالله الرحمن ابن احمد گرد آورده و همچون غرر و درر آمدی که عبدالواحد آمدی آن را تنظیم و تدوین نموده و کتاب هایی نظیر صد کلمه و نثر اللئالی و... خطب علی علیه السلام در وضعیتی قرار داشته اند که مشتاقان فراوانی را به خود جذب نموده و آنها را واداشته که آن خطب را بیابند و معرفی نمایند. متونی از امام حسن مجتبی علیه السلام باقی مانده است، مانند خطبه هایی در الهیات و خداشناسی، خطبه ای ولایت و خطبه های سیاسی؛ همچنین متونی از امام حسین علیه السلام صادر گردیده که در قالب سخنرانی ها، نامه ها، مصاحبه ها و ادعیه ی صادره از آن حضرت، که همچون خورشیدی تابان، تاریخ فکر شیعی را روشن نموده است.
متونی از امام سجاد علیه السلام برجای مانده است، نظیر رساله ی حقوق، صحیفه ی سجادیه و نامه به محمد بن شباب زهری.
حوزه ی علمی امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام، مدرسه ای تابناک در گستره ی تاریخ فرهنگ اسلامی است و تشیع با آن شناخته می شود. متونی از امام موسی بن جعفر علیه السلام باقی مانده است که راه آینده ی حرکت شیعی را ترسیم می نماید. متون فراوانی از حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام در حوزه های مختلف برجای مانده است که امروزه راه و رسم مسلمانی را به خوبی تبیین نماید. از امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری عیه السلام و همچنین از امام زمان علیه السلام متونی صادر گردیده که همه ی آنها، در یک اصل کلی با هم مشارک دارند که عبارت است از حفظ دین از اندراس، معرفی و ابلاغ دین، پاسداری از دستمایه های وحیانی و جلوگیری از مخاطراتی که دین را به تحریف محتوایی می کشاند. این متون، اصول راهنمای شریعت و رمز بقای گوهر دیانت هستند. بدین روی، حفظ و نگهبانی و حراست از این موجودیت، همچون حفظ و حراست از موجودیت قرآن مجید بر مسلمانان فرض است.
4) نبوی، سید عباس (1387)، تحلیل جامعه شناختی سیره سیاسی امامان علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده: به دلایلی چند، بحث از سیره ی سیاسی امامان شیعه علیه لاسلام، کاری سخت و دشوار است. محدودیت و مهجوریت مباحث سیره ی معصومان علیه السلام، ناهمسانی و بهره وری از منابع فهم دینی، فقدان فراوانی و دقت در استناد به سیره، افزایش صعوبت درک و تحلیل سیره سیاسی از سیره ی اخلاقی و اقتصادی و...، عوامل دشواری بحث از سیره ی معصومان علیه السلام، به ویژه سیره ی سیاسی آن حضرات علیه السلام است. در عین حال در این نوشتار، به مؤلفه های اصلی سیره ی معصومان علیه السلام، به نحوی منطقی و عقلانی پرداخته شده که این مبانی، وجهه نظر معصومان علیه السلام قرار گرفته است.
1) لزوم مشروعیت قدرت حاکمیت، که در همین راستا، بخش عمده ای از موضع گیری و معارضات سیاسی آن حضرات علیه السلام را می توان مورد تجزیه و تحلیل و بسط مفهومی قرار داد.
2) کاربرد قدرت حاکمیت در جهت اقامه ی حق و طرد باطل، که خود معرکه ای دائمی و بی پایان بین جناح حق، به رهبری امامان معصوم علیه السلام، و جناح باطل، به رهبری غاصبانه ی ستمگران تاریخ بوده است، که البته برای حق گرایان، این موضع گیری ها سند قاطع و حجت شرعی است.
3) کاربرد قدرت و حاکمیت برای تحقق عدالت و نفی ظلم، که مقوله ی عدالت، به لحاظ مبانی نظری و عقلانی عامل حیات جوامع انسانی است و ادیان آسمانی، به ویژه اسلام، از رهبران تعهد گرفته است که در راستای تحقق عدالت و بسط ارزش ها تلاش نمایند.
4) تلازم قدرت سیاسی با اخلاق، نقطه ی برجسته ی اقتدار و حاکمیت، آمیختگی آن با اخلاق کریمانه و ارزشی است، که ملاک امامان شیعه علیه السلام، در عرصه ی رهبری اجتماع آن بوده که قدرت سیاسی، منشأ نشر اخلاق متعالی دینی باشد.
5) قدرت بشری در پرتو قدرت الهی، مسأله ی دیگری که بر آن پای فشرده شده، آن است که لزوماً باید قدرت الهی باشد و در طول آن بوده و مشروعیت خویش را از آن بگیرد.
این ها نقطه ی تمرکز تلاش های سیاسی و الهی امامان معصوم شیعه علیه السلام بوده است.
5) پژوهنده، محمد حسین (1387)، گونه شناسی رسالت فرهنگی امامان علیه السلام، اندیشه ی حوزه، ش 74.
چکیده:
نویسنده، در طول بحث خود، درصدد آن است تا در یک نگاه اجمالی به دوره ی امامت شیعه علیه السلام، تحلیلی از مقاطع متمایز حیات سیاسی- اجتماعی- فرهنگی امامان علیه السلام به دست آورد و روشن سازد که شرایط متغیر در کل این دوره موجب گونه گون شدن تلاش های این بزرگواران بوده است، که این خود از الطاف خفیه ی الهی برای شیعه و همه ی پیروان آن بزرگواران است تا هر کس در هر شرایطی بتواند الگوی هدایت خود را بازیابد.
نوع کار تا اندازه ای تحلیلی و با رویکرد جامعه شناسی معرفت است.
در آغاز به ضرورت تکامل جامعه های انسانی از نظر فرهنگی و مسیری را که انسان از آغاز تاکنون پیموده و به مراتبی از کمال نسبی دست یافته، اشاره ای دارد که این همه را به یمن هدایت انبیا و اولیای الهی علیه السلام به دست آورده است و خاطر نشان می سازد که ادامه ی این حرکت تکامل همچنان نیازمند دستگیری های امامان علیه السلام می باشد، چه آن که این بزرگواران حامل رسالت همه ی انبیا علیه السلام می باشد.
شکی نیست که امامان علیه السلام در زمینه ی وضع موجود جامعه ی خود به انجام رسالت شان پرداخته اند که امر متغیری است و هر مقطع آن به دلیل تغییر شرایط حاکم، متمایز از دیگری بوده است. از این رو، تلاش های امامان عیه السلام نیز متفاوت بوده است که شناختن شاکله های گوناگون آن برای ما و همه ی رهروان راه شان در تمام عصرها لازم است. به همین خاطر اشاره ای به این تفاوت ها گردیده است.
آنچه تا این جا مورد مطالعه قرار می گیرد، جنبه ی درآمدی برای دنباله ی مبحثی است که در دو بخش پی گرفته می شود.
بخش اول، نگرشی بر محورهای اصلی کارکردهای فرهگی امامان علیه السلام است، در این قسمت به چند مورد اشاره می شود:
1) تشکل شیعی از چه زمان و برای چه منظوری به وجود آمد، با توجه به وجود فرقه های مختلف، منظور از شیعه در این بحث چه نحله ای می باشد؟
2) در تداوم مبارزه ی تاریخی، شیعه در طول دوره های مزبور چگونه به وظیفه ی خود عمل نموده، رابطه ی آن با مرکز هدایت به چه نحوی بوده است؟
3) بهره وری شیعه از فرصت های مغتنم، در طول عمر شیعه تاکنون چگونه بوده است؟
بخش دوم، نگاهی جامعه شناختی از زاویه ی معرفت به عصر امامان علیه السلام است. در این قسمت نویسنده در صدد روشن نمودن این حقیقت است که سنگینی رسالت امامان علیه السلام، نه فقط در ارتباط با مشکلات روی آور از سوی سایر فرقه های اسلامی و معاندین ولایت بوده، که مهم تر از آنها تهدیدهای عقیدتی سنگین فرقه های خودی، یعنی منتسبین به شیعه و اهل بیت علیه السلام بوده است. در این رابطه به چند نمونه اشاره می شود.
موضوع دیگر مورد مطالعه، توجه به دگرگونی های فرهنگی دوران حضور امامان علیه السلام است که نویسنده به پاره ای از آنها شاره نموده است.
آخرین بخش این نوشتار روشن نمودن وظیفه ی شیعه در عصر حاضر می باشد. عملیاتی کردن تلاش های فرهنگی علمی این بزرگواران به عنوان وظیفه ی اصلی و مهم شیعه روشن است، لیکن چگونگی کاربردی سازی آن امری است که در پایان این قسمت به آن پرداخته می شود.
پینوشتها:
* گروه دین پژوهی و دو ماهنامه اندیشه حوزه
منبع:اندیشه ی حوزه شماره 84/ج