صدراعظم اصلاحگر

آن چه دوران کوتاه صدارت امیرکبیر را با دوره های قبل و بعد از او متمایز می گرداند، اقدامات و اصلاحات او در امور ایران است. امیر با طرح ها و برنامه های خود توانست ضمن بیداری ایرانیان و
يکشنبه، 14 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صدراعظم اصلاحگر
صدراعظم اصلاحگر

نویسنده: عباس رمضانی



 
آن چه دوران کوتاه صدارت امیرکبیر را با دوره های قبل و بعد از او متمایز می گرداند، اقدامات و اصلاحات او در امور ایران است. امیر با طرح ها و برنامه های خود توانست ضمن بیداری ایرانیان و هدایت آنان برای گام نهادن در عرصه تمدن و فرهنگ و صنعت، ایران را از بدترین وضعیت به افتخار و سربلندی برساند. صدارت امیرکبیر در ایران با پیشرفت های گوناگون صنعتی و علمی و سایر فنون و از جمله رقابت های نظامی کشورها هم زمان بود. وقتی وی برای تکیه زدن بر کرسی صدارت، در تهران وارد کاخ گلستان شد، هیچ نظم و آرامشی به چشم نمی خورد، خزانه تهی شده بود، شاه جدید از کشور داری و مردم داری آگاهی نداشت، تحرک و پویایی در ارکان حکومت دیده نمی شد. ظلم و ستم بیداد می کرد و چنگال کشورهای بیگانه آماده تصاحب منابع و معادن ایران بود، از علم و پیشرفت و ترقی چیزی به چشم نمی خورد.
در چنین شرایطی، امیرکبیر با دست خال ولی با عزمی راسخ و اراده ای قوی و پشتکاری فوق العاده و تلاشی مضاعف، مبنای کار خود را بر پایه اصلاحات استوار ساخت و آن قدر کوشید تا بالاخره موفق شد، بسیاری از اهداف مورد نظر خود را در قالب طرح ها و برنامه های متنوع آغاز کند و یا به نتیجه برساند. و در صورتی که صدارت وی ادامه پیدا می کرد، ایران در بهترین شرایط و در زمره یکی از کشورهای موفق جهان قرار می گرفت.
واتسون می نویسد:
«گفته اند- در صحت آن اطمینان ندارم- میراز تقی خان از سال های جوانی گفته بود که اگر تا نیمه عمر برسد، تردید ندارد که به مقام صدارت کشور خویش خواهد رسید، ولی در هر حال از یادآوری این مطلب نیز دستخوش نگرانی می شده، چون هر یک از دو پادشاه قبلی قاجار، صدراعظم خود را کشته بودند. بنابراین وقتی که این مقام به او پیشنهاد شد درصدد برآمد که صلاح را بر جاه طلبی ترجیح دهد و از قبول عنوان صدارت که معمولاً به نخست وزیر می داده اند، امتناع ورزد و در عوض مقام پایین تر که همان امیر نظام بود را حفظ کند (1).»
قدرت در دولت امیرکبیر متمرکز بود و این تمرکز قدرت دو دلیل داشت. اول، نابسامانی اوضاع ایران که تمرکز زدایی در آن مفهومی نداشت و به عبارت دیگر پایه های سست ارکان حکومت، جنبه نداشتن درباریان و حکام ولایت و از همه مهم تر سوء استفاده هایی که مزدوران داخلی و خارجی از وضعیت آشفته ایران داشتند، امیرکبیر را مجبور می کرد تا قدرت را به صورت متمرکز در دولت قرار دهد. دوم، نیاز اصلاحات به تمرکز قدرت بود که برای انجام آن باید برنامه ها به صورت متمرکز پیش بینی و اجرا شود. این دو عامل ناشی از سیاست خردمندانه امیرکبیر بود و موفقیت وی نیز بر اثر همین سیاست حاصل شد و در صورتی که صدارتش طولانی تر بود، می توانست در سایه تمرکز قدرت تأثیرات بیشتری در ایران داشته باشد. در همین رابطه واتسون درباره او گفته است: « اگر میرزا تقی خان می ماند و اندیشه های خود را به انجام می رساند، بدون تردید در زمره آن کسانی شمرده می شد که به عقیده برخی، از سوی خدا به رسالت تاریخی برگزیده گشته اند (2).»
گذشته از آن چه گفته شد، ذکر این نکته لازم است، که نظم امیرخانی همیشه زبان زد خاص و عام بود. و این آوازه ناشی از اقدامات دلسوزانه امیرکبیر به حساب می آمد. برنامه ریزی ها و محاسبات وی سبب گردید تا امور مملکت روان و سریع پیگیری و انجام شود. این مسأله را علاوه بر ده ها دلیل و برهان و سند می توان از پرسش و پاسخی که بین امیرکبیر و میرزا آقاخان نوری رد و بدل شده، استنباط نمود. نویسنده کتاب امیرکبیر یا قهرمان ملی مبارزه با استعمار، پرسش و پاسخ مذکور را به شرح زیر آورده است:
یک روز امیرکبیر و میرزا آقاخان نوری که معاون وی بود، از صبح تا نزدیکی های ظهر کنار دیوار حیاط منزل معروف به کریم خانی نشسته بودند و گفت و گو می کردند، تا این که امیرکبیر از آن جا بلند شد و از میرزا آقاخان پرسید، مگر من صدراعظم نیستم؟
آقاخان گفت چرا.
مگر مردم ایران حاجتی ندارند؟
چرا.
مگر دربانان در خانه، مانع ورود مردم و آوردن عریضه ها می شوند؟
خیر.
پس چرا در این مدت کسی به ما مراجعه نکرد؟
آقاخان با تعجب گفت: چه عرض کنم.
امیر گفت: تعجبی ندارد، من هر کار را به دست فرد لایق و کاردان داده ام و دیگر کاری بدون مسؤول نیست که به من مراجعه کنند (3). مهم ترین اقدامات و اصلاحات امیرکبیر در دوران کوتاه صدارتش را می توان در چهارده محور زیر برشمرد:

1. اصلاحات عمومی

ترکیب ساختار اداری جامعه ایران در زمان قاجاریه به دلیل فسادهای موجود در رده ها و سطوح مختلف حکومت، تشکیلات و ساختار فاسدی بود. و امیرکبیر برای انجام اصلاحات عمومی دست به اقداماتی زد که به اصلاح سیستم اداری و حکومتی انجامید. او برای اصلاح امور اداری، ترکیب سازمان ها و دستگاه های مختلف را به صورت مشخص و تعریف شده تعیین نمود و حقوق و مزایای مستخدمین دولتی را با توجه به نوع کار افراد، میزان شایستگی و توانایی آن ها مقرر و تثبیت کرد تا دستگاه حکومت بتواند بر کار مجریان قانون و همچنین مناصب و مشاغل گوناگون نظارت روزآمد و فعال داشته باشد. به همین دلیل، ارزیابی صحیح و بموقعی از روند اجرای برنامه ها تنظیم و ارایه کرد تا ضمن جلوگیری از کم کاری و کم توجهی، کارها با سرعت بیشتر پیگیری و زمینه رشد و شکوفایی جامعه فراهم گردد.
امیرکبیر با رجال فاسد دربار مبارزه کرد و تا جایی که برایش مقدور بود به ارشاد آن ها پرداخت و در صورتی که شخصی دست از چاپلوسی و تملق گویی بر نمی داشت، به سختی مجازات می شد. او با تعیین نمایندگان سیاسی، روابط میان سفرای ایران و کشورهایی که آن ها رفت و آمد داشتند را کنترل می کرد. تسهیل در کار مراجعین و سرعت بخشیدن به انجام کارها، از اولویت های برنامه او بود و برای این منظور توصیه های لازمی به متصدیان ابلاغ می کرد و معتقد بود که نباید مردم برای کارهای روزانه و مراجعات خود به قسمت های اداری و دولتی معطل بمانند. نوع اقدامات امیرکبیر مبتنی بر قانون بود و همت او در طول دوران زمام داری بر این پایه استوار بود که در هر شرایطی قانون اجرا شود و بدین لحاظ به نظر می رسد « اولین کسی که در ایران به فکر مشروطه افتاد، امیرکبیر بود (4).»
قبل از امیرکبیر، القاب و عناوین نامحدود، ملاک شخصیت افراد محسوب می شد. این کار سبب گردیده بود که بعضی افراد به واسطه تملق گویی و چاپلوسی، القاب را بدون حساب و بدون سنجش لیاقت و شایستگی دریافت کنند و مورد احترام واقع شوند و به عنوان یک شخصیت و مقام مسؤول در عرصه حکومت ظاهر گردند. امیرکبیر در جریان اقدامات اصلاحی خود به این قضیه هم رسیدگی کرد و با یک حرکت انقلابی نسبت به حذف آن ها اقدام نمود. او معتقد بود که این القاب و عناوین باید در شرایط خاص و به عده ای که شایسته اند، اعطا شود.

2. تنظیم امور مالیاتی

دریافت مالیات در همه کشورها مرسوم است و به عنوان یکی از منابع مهم درآمد دولت ها به شمار می رود، ولی نحوه محاسبه و شکل و شیوه اخذ آن در کشورها یکسان نیست. کشورهایی در دریافت مالیات موفق هستند که بتوانند با وضع قوانین درست، گستره عملیاتی خود را در رابطه با صاحبان همه مشاغل و صنایع، چه کوچک و چه بزرگ، وسعت بخشند.
اخذ مالیات در ایران همیشه با فراز و نشیب همراه بوده است. گاهی مؤدیان مالیانی آن قدر در گرفتن مالیات سماجت به خرج داده اند که هیچ کس قادر به فرار ار بار پرداخت آن نبوده و این عمل در توسعه و تقویت خزانه کشور مؤثر واقع شده است، و گاهی آن قدر تفریط کرده اند که مانع جذب درآمد برای دولت شده اند. البته این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که در بسیاری از دوره های حکومت پادشاهی ایران، مالیات های دریافت شده از مردم به جیب افرادی می رفت که برای سازندگی و آبادانی مملکت کارساز نبودند. در دوره قاجار و قبل از صدارت میرزا تقی خان امیرکبیر، مالیات منبعی برای کسب درآمد درباریان بود و تازه مأموران مالیاتی برای اخذ آن متوجه طبقه سوم و کم درآمد جامعه و ضعفا می شدند.
در این دوره مأموران مالیاتی با ظلم و ستم فراوان به طبقه ضعیف، به زور وجوهاتی را تحت عنوان مالیات دریافت می کردند، حال آن که مالیات دهندگان اصلی از زیر بار مالیات فراری بودند و حتی بعضی از مواقع کسی جرأت نداشت موضوع دریافت مالیات را با آن ها مطرح کند و مطالبه نماید. مالیات های اخذ شده از طبقه محروم جامعه نیز به جای هزینه شدن در راه سازندگی کشور به جیب مفت خواران می رفت و برای رفاه و آسایش عمومی مردم عایداتی نداشت. گرانت واتسن درباره وضع مالیات در ایران دوره قاجاریه گفته است:
« فرار از پرداخت عوارض و مالیات، برای فرمان روایان و حکام ولایت عادت ثانوی شده بود (5).»
عده ای از امرا و فرماندهان ارتش بدون داشتن زیر مجموعه، هر ماه فهرست اسامی عده ای را به عنوان نیروهای تحت امر خود به دولت ارائه و برای یکایک آن ها حقوق و مزایا دریافت می کردند. با روی کار آمدن امیرکبیر و مشاهده نحوه وصول و هزینه مالیات ها، کار اصلاح و تنظیم امور مالیاتی آغاز شد. او عده ای را مأمور کرد تا برنامه منظم و مستند و قانونی برای اخذ عوارض و مالیات تنظیم گردد، و برای هر کاری، مطابق نوع درآمد، نرخ مالیاتی پیش بینی شود و در تعیین میزان انواع مالیات ها، عدالت و انصاف رعایت شود تا به عده خاصی اجحاف نشود. همچنین مقرر کرد تا منابعی که مالیات به آن ها تعلق می گیرد را دوباره ارزیابی و بررسی نمایند تا وصول مالیات ها دقیق صورت گیرد. امیرکبیر علاوه بر نظم دهی به نحوه دریافت مالیات ها، چگونگی مصرف و هزینه عوارض و مالیات های دریافت شده را طراحی کرد. دریافت مالیات یک جهت کار و مصرف آن جهت دیگر به شمار می رفت که ارزش و اهمیتش کمتر از اخذ مالیات نبود. امیر اعتقاد داشت که نباید عواید حاصله از عوارض و مالیات ها بدون حساب و کتاب هزینه شود. او برای هر ریال مالیات ها برنامه تنظیم شده داشت، بنابراین هزینه های دست و پاگیر و غیر معمول و غیر معقول دربار را که از این راه تأمین می شد، تقلیل داد و در بعضی از موارد آن ها را حذف کرد و حقوق های گزاف و غیر واقعی که از مالیات پرداخت می شد را کاهش داد و حتی حقوق شخص شاه را نیز کم کرد.
امیرکبیر با اتخاذ سیاست های بموقع و مناسب موفق شد در مقابل زیاده خواهی مسؤولان طمع کار بایستد و جلو عیش و نوش شاه و درباریان را بگیرد و مانع بذل و بخشش آن ها شود. او دست تملقان و چاپلوسان که در اثر این بذل و بخشش ها، دور شاه و دیگران جمع می شدند را کوتاه کرد و توانست در زمان محدودی وضع مالیات را به خوبی تنظیم نماید. اقدامات او باعث شد تا آن هایی که به مردم و مملکت می اندیشیدند، به حسن تدبیر و سیاست منطقی وی امید بستند و کسانی که با سیستم نوین مالیاتی او متضرر می شدند، اظهار ناراحتی کرده و فریاد برآوردند که حق آن ها ضایع شده است و حتی موضوع را با بعضی از کشورها، مثل انگلیس مطرح کردند.
کلنل شیل وزیر مختار انگلیس از موفقیت امیرکبیر در سامان دهی وضع مالیانی ایران گفته است:
« از اول سلطنت محمد شاه تا به حال، هیچ وقت مثل امسال مالیات کاملاً وصول نشده است (6).»

اصلاح وضع نظام

وضع بحرانی ایران در آغاز صدارت امیرکبیر و شورش هایی که در بعضی از شهرها و مناطق وجود داشت و همچنین دخالت کشورهای بیگانه در امور جاری ایران، مستلزم وجود سپاهی منظم و نیرومند بود تا به بهره گیری از تکنیک های جدید و ابزار و آلات روز آمد و پیشرفته قادر به حفظ و حراست از سرحدات جغرافیایی و استقلال و حاکمیت سیاسی ایران باشد و بتواند اوضاع داخلی کشور را در رابطه با تهدیدات مخالفان و مزدوران سر و سامان دهد.
امیرکبیر در دوران میرزا محمد خان زنگنه، مسؤول وزارت نظام بود و به همین لحاظ از مراودات سیاسی و اقتصادی و نظامی هیأت های ایرانی و خارجی تجربیات خوبی کسب کرد و با سازمان ارتش آشنا شد و از همان زمان تفکر تشکیل منظم سپاه ایران و به روز کردن توان دفاعی آن در ذهن او بروز نمود. این فکر در ذهن وی بود تا این که به صدارت رسید و برنامه اصلاح وضع نظام ایران را آغاز کرد.
امیرکبیر برای اصلاح وضع نظام، برنامه های کلی و همه جانبه ای تدارک دید و در شرایطی که قدرت نظامی کشورها به واسطه برخورداری از ارتشی نیرومند و مجهز به سلاح های روز قابل سنجش و ارائه بود، او نمی توانست با شیوه های سنتی و در واقع تاریخ مصرف گذشته کار ارتش را سر و سامان دهد. در دوره های قبل از امیر، کسی به فکر تجهیز و تقویت و توسعه سپاه نبود و اگر افرادی هم مثل نادرشاه پیدا می شد که همه توان خود را برای ایجاد نیروی دریایی به کار گرفت، در دوره های بعد کسی در ادامه و ترویج و تکامل آن برنامه نمی کوشید. کشورهای خارجی هم موافق این پیشرفت ها در ایران نبودند و گاهی مزدوران و وطن فروشان جاسوس نیز این گونه تصمیمات را به اطلاع کشورهای دیگر می رساندند. تفاوت های زیادی بین تصمیمات متصدیان امور نظامی ایران در هر دوره وجود داشت. همان طور که ذکر شد در زمان فتحعلی شاه که تفکر ایجاد یک ارتش منظم پیدا شد، توفیق مناسبی به دست نیامد. در زمان نادر که دورتر از دوره مذکور بود، به دلیل توان بالای خود او و اراده و پشتکاری که داشت در آماده سازی نیروی دریایی کوشش زیاد کرد. نادر به منظور مقابله با تهاجم دریایی خارجی، شخصی به نام «جان التون انگلیسی» که با عده ای بازرگان به ایران آمده بودند را استخدام کرد و او را ملقب به جمال بیگ نمود. این فرد، مرکز کار خود را در لنگرود قرار داد و یک کشتی جنگی با قابلیت بیست و سه توپ ساخت و در دریای خزر به آب انداخت. این کار باعث تیرگی روابط ایران و روس گردید. روس ها برای ادامه کار التون در ایران موانعی ایجاد کردند و حاضر شدند حقوق بیشتری به او بدهند تا ایران را ترک نماید ولی التون نپذیرفت و کار خود را در جنوب ادامه داد. نادر تصمیم گرفت یک کارخانه کشتی سازی در بوشهر دایر کند. او با زحمت فراوان و با وسایل حمل و نقل آن روز چوب های جنگل های مازندران را به بوشهر منتقل و موفق شد با کادر مهندسی التون نیروی دریایی مجهزی در خلیج فارس آماده سازد و با استفاده از آن، با نیروی دریایی انگلیس و هلند مقابله کند (7).»
دوره امیرکبیر تفاوت عمده ای با دو دوره ذکر شده داشت و علت مطرح ساختن این دوره ها، مقایسه وضع ارتش در بخش هایی از تاریخ ایران بود تا میزان توان و علاقه و وطن دوستی حاکمان هر دوره مشخص شود، چون همه ضعف های سپاه ایران به امکانات و تجهیزات مربوط نمی شد، بلکه این صاحبان قدرت و فرماندهان ارشد نظامی بودند که می توانستند زمینه را برای ایجاد ارتش قوی و توانمند فراهم کنند و توان دفاعی کشور را افزایش دهند.
امیرکبیر اداره وزارت نظام را خودش بر عهده گرفت و اقدامات زیر را انجام داد:
1. اختصاص بخشی از مدرسه دارالفنون به آموزش تعلیمات نظامی که اقدام مؤثری بود. این مدرسه ابتدا از هفت بخش تشکیل می شد و شامل پیاده نظام، سواره نظام، توپخانه، مهندسی، طب و جراحی، دواسازی و معدن شناسی می شد و علاوه بر آن ها، شعبات دیگری نیز که به نوعی به بخش های هفت گانه مربوط بود، فعالیت داشتند.
2. اعزام مسیو «جان داود (8)» به اتریش، به منظور استخدام استادان تعلیمات نظامی برای پیاده نظام، سواره نظام و توپخانه، که به دلیل کارشکنی های بعضی از کشورها و نیروهای داخلی، و طولانی شدن زمان اعزام، این افراد موقعی به ایران رسیدند که امیرکبیر از مقام صدارت عزل شده بود.
3. تشکیل هنگ های ثابت در بیشتر شهرها و به تناسب موقعیت، جمعیت و امکانات شهر و آموزش نیروهای تحت پوشش آن ها.
4. انتشار کتاب نظام ناصری، تألیف بهرام میرزا معزالدوله به منظور آموزش افسران ارتش (9).
5. برانداختن رسم بخشیدن مناصب بی شغل در امور نظام.
6. برنامه ریزی برای اعطای درجه نظامیان و ارتقاء پست آن ها بر اساس شایستگی و لیاقت افراد.
7. ساخت کارخانه اسلحه سازی و مهمات سازی در تهران و راه اندازی مجدد کارخانه توپ ریزی و باروت سازی تبریز.
8. بنای عمارت توپخانه و میدان توپخانه در تهران و همچنین ساخت تعدادی سرباز خانه در خارج از شهر تهران (10).
9. ساخت مریض خانه دولتی برای نظامیان.
10. ساخت دژهای نظامی در مناطق مرزی و برخی از مناطق ناامن داخلی.
11. اقدام برای متحدالشکل کردن لباس نظامیان و اقتباس فرم کلیجه و شلوار تنگ و ملیلیه دوزی و مفتول دوزی از اتریش.
12. برانداختن رسم سیورسات (11) در ارتش (12).
13. دوختن تکمه شیر و خورشید بر روی لباس نظامیان که برای اولین بار از انگلیس وارد کردند و بعد هم در ایران ساخته می شد.
14. ایجاد نیروی دریایی
اهداف امیرکبیر در ایجاد نیروی دریایی، شامل مبارزه با برده فروشی و قاچاق برده، حذف اجاره نامه بندرعباس که به شیخ مسقط داده شده بود (13)، حفظ و حراست از سرحدات مرزی و آبی ایران و مقابله با تهاجم دریایی کشورهای مهاجم و استعمارگر بود. وی برای تحقق اهداف خود با انگلیس وارد مذاکره شد. انگلیسی ها حاضر به فروش کشتی نشدند. امیر از پای ننشست و مسأله را از طریق دولت اتریش پیگری نمود و ابتدا نامه ای به مسیوجان داود که برای استخدام استادان نظامی به اتریش سفر کرده بود، نوشت و از او خواست تا هر طور که شده چند کشتی جنگی تهیه کند. انگلیس از این موضوع آگاه شد و آن را با سفارت متبوع خود در تهران در میان گذاشت. پس از آن وزیر خارجه انگلیس (14) با کمال وقاحت طی نامه ای به شیل که در تهران بود چنین اعلام کرد:
به شما دستور می دهم که به اطلاع امیر برسانید که دولت انگلستان نمی تواند با پیشنهاد وی راجع به تحصیل کشتی های منظور، موافقت نماید (15).» شیل پس از تحقیق فراوان به این نتیجه رسیده بود که « در به احتمال قریب به یقین پس از عزل یا مرگ امیر نظام نقشه او یکسره برباد خواهد رفت (16).»
با دقت در مطلب فوق، این نتیجه حاصل می شود که اعتقاد شیل آن قدر هم بی ربط نبوده است. او و دولت متبوعش از تاریخ نظام ایران آگاهی کافی داشته اند و حتی نشان می دهد که پشت صحنه سیاست، دورنمای دیگری در انتظار دولت امیرکبیر و اقدامات و اصلاحاتش قرار داشته است. این پیش بینی، فاصله چندانی با عزل و قتل امیرکبیر نداشت و دیری نگذشت که این حادثه اتفاق افتاد و نقشه امیرکبیر برای ایجاد نیروی دریایی قوی نیز همانند دوره های قبل به فراموشی سپرده شد.
علاوه بر مأموریتی که امیرکبیر به نماینده خود در اتریش داد، تصمیم گرفت از کشتی های تجاری اتباع ایرانی هم حمایت کند. هدف او در این تصمیم این بود که در مواقع ضروری بتواند در بسیج نیروی نظامی از آن ها استفاده نماید. آخرین تصمیم وی در ارتباط با نیروی دریایی که با هدف کاستن از نفوذ دولت های روس و انگلیس اخذ شد، برقراری ارتباط یا آمریکا بود و آغاز تاریخ روابط ایران و آمریکا از همین زمان است.

3. اصلاح دستگاه عدالت

در هر جامعه ای، دستگاه قضایی مهمترین رکن برای ایجاد نظم و امنیت به شمار می رود. کشوری که از دستگاه قضایی سالم و مجریان عادل برخوردار باشد، نقض قانون، تضییع حقوق دیگران، ظلم و ستم، زورگویی، فساد و تباهی، راهزنی، دزدی، قتل و غارت و مفاسد اقتصادی و اجتماعی در آن کمتر به چشم می خورد. و اگر جامعه ای از سیستم قضایی کامل و تأثیرگذاری برخوردار نباشد، چنین اجتماعی دچار هرج و مرج خواهد شد.
در دوران قاجاریه، قضاوت هم مانند سایر موضوعات اساسی جامعه در شرایط نامساعدی قرار داشت. مأموران و مجریان عدالت و محاکم قضایی فاقد اعتبار عملی بودند و بنیه اطلاعاتی و ملی و دینی و وجدانی کارمندان و مجریانی که باید زنگ عدالت را به صدا در می آوردند، پاسخ گویی نیازهای محاکم نبود. آن ها بر اساس نظرات شخص تصمیم می گرفتند و متأسفانه بیشتر این آراء و تصمیمات، غیرمنطقی و غیر واقعی بود و در شرایط مختلف تحت تأثیر میزان ارتباط اشخاص مفسد با دستگاه قضایی و حکومت قرار داشت و وابسته به نوع و مقدار رشوه هایی بود که محکومان پرداخت می کردند. در این دوره، ورود پدیده رشوه خواری در بخش های مختلف سیستم قضایی، امنیت کل دستگاه را به مخاطره انداخته بود و ارزشی برای جامعه و مردم نداشت.
امیرکبیر برای اصلاح دستگاه عدالت دست به اقداماتی زد که مهمترین آن ها ذکر خواهد شد:
الف- اصلاح نظام دادگستری و دیوانخانه عدالت.
اساس کار امیرکبیر برای اصلاح دادگستری و دیوانخانه عدالت بر مبنای قانون و حقیقت آغاز شد. او ابتدا دستگاه قضایی را از عوامل تأثیرگذار منفی و مخرب، مانند، رشوه خواری، پارتی بازی، حق کشی و ... پاک کرد و برای محاکم، افراد ذی صلاح و مجربی تعیین نمود و کار اصلاحات خود را در دو بخش «نظام دادگستری» و «دیوانخانه عدالت» پیگیری کرد. آن چه در این راستا در دستور کار امیرکبیر قرار گرفت، تعیین شرح وظایف این دو بخش و انتخاب و آموزش مجریان و پیگیری و اجرای امور محوله بود.
وظایف نظام دادگستری، شامل اصلاح محضر شرع، ساخت دیوانخانه عدالت، رسیدگی به دادخواهی مردم بر علیه دولت، آئین جدید دادخواهی اقلیت های مذهبی، برانداختن شکنجه متهم و مجرم، و وظایف دیوانخانه عدالت هم، رسیدگی به دعاوی بین افراد و دولت و دعاوی اتباع بیگانه که در خدمت دولت ایران بودند، می شد.
ب- منبع شکنجه
منع شکنجه قبلاً در زمان محمد شاه نیز مطرح بود و حاجی میرزا آقاسی فرمانی هم برای جلوگیری آن صادر نمود ولی کسی به آن توجهی نداشت. امیرکبیر برای حذف شکنجه از دستگاه قضایی اقدام کرد، چون در اوایل کار او بحث شکنجه وجود داشت و خود امیر دستور می داد تا خاطیان را به چوب ببندند. امیرکبیر در ماه ربیع الثانی 1266 هـ. ق فرمانی صادر و به موجب آن مقرر کرد، تا هیچ کس، تحت هیچ شرایطی اقدام به شکنجه دیگران نکند. این کار باعث خرسندی دولت های روس گردید و آن قدر این موضوع برای آن ها جالب بود که وزیران مختار روس و انگلیس آن را به امیرکبیر تبریک گفتند. امیر طی نامه ای، پاسخ دندان شکنی به آن ها داد و به وزیران مختار روس و انگلیس فهماند که این کار برای خوشایند آن ها صورت نگرفته است.
ج- حذف آیین بست
این آیین از گذشته های بسیار دور و از دوران قرون وسطی در بسیاری از جوامع وجود داشته است. آیین بست به این معنا بود که مردم عادی و مظلوم و بی گناه و غیر مقصری که جرمی مرتکب نشده بودند ولی آن ها را مجرم قلمداد می کردند و یا اشخاص مجرم و گناه کاری که مرتکب خطا و اشتباهی شده بودند ولی انسان های بی پناهی بودند و قانون از هر دو دسته آنان هیچ گونه حمایتی نمی کرد به اماکن مقدسی که عموم مردم به آن ها اعتقاد داشتند، پناه می بردند و در آن جا به اصطلاح «بست» می نشستند تا فریاد رسی آنان را نجات دهد. این شیوه کم کم به صورت عادت درآمد و بست نشینی رواج پیدا کرد و سبب شد تا گاهی هم عده ای فرصت طلب از این سنت سوء استفاده کنند و نظام و حیثیت یک کشور را خدشه دار نمایند. این وضع کم و بیش در ایران نیز وجود داشت و روز به روز بر دامنه آن افزوده می شد. آیین بست در کشورهایی رواج پیدا کرد که دستگاه قضایی سالمی نداشتند و علت عمده آن هم، فقدان وجود قانون کامل و عدم اجرای دقیق و بموقع قوانین موجود بود، قانونی که قادر به برخورد عادلانه و صحیح با خطاها و جرم های افراد نبود و در صورتی که خطاها و اشتباهات و مفاسد افراد به شیوه قانونی شناسایی و پیگیری می شد نیازی به آیین بست نمی شد.
امیرکبیر پس از بازسازی دستگاه قضایی و انجام اصلاحات لازم و مشورت با علمای دینی، فرمانی صادر و بست نشینی را ممنوع ساخت (17). و دستور داد تا در صورت تکرار این آیین، افراد بست نشین دستگیر و محاکمه شوند. لغو آیین بست نظیر سایر اقدامات مورد نظر امیر، محدود به روزگار وی شد و پس از او خود دولت هم آیین بست را تبلیغ نمود و محل هایی مثل حرم حضرت فاطمه معصومه (س) در قم، حرم حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع) در شهر ری و امام زاده حمزه در تبریز (18) را برای بست نشینی افراد معرفی کرد.
مسیو ادوارد بروان در این رابطه گفته است:
« حرم حضرت عبدالعظیم الحسین (ع) که در جنوب تهران است، یکی از اماکن متبرکه و مقدس است که اگر مقصری در صحن آن جا « به نام بست» بماند، از دستگیری در امان خواهد بود. یعنی اگر محبوسی وارد آن شد، دیگر نمی توانند او را از آن جا خارج نمایند (19).

اصلاح اخلاق مدنی

فساد اخلاقی جنبه های گوناگونی دارد و گرفتار شدن انسان به این مشکل با شیوه های مختلفی ممکن است. قدرت، علم، ثروت، دنیا دوستی، تملق و چاپلوسی و دهها مورد دیگر، عواملی هستند که می توانند فساد اخلاقی به بار آورند. در بعضی از جوامع، فساد اخلاقی از سطوح بالای جامعه به سطح های پایین تر سرایت می کند. اگر مسؤول یک مملکت فاسد باشد، این فساد به معاون وزیر و نماینده و سایر افراد مرتبط به او منتقل می شود و هر کس می کوشد تا به هر نحوی که شده به خواسته های خود جامعه عمل بپوشاند، این خواسته ها ممکن است گاهی خواسته های مالی باشد، گاهی دیکتاتوری و گاهی هم درخواسته های دیگر تبلور پیدا کند.
بررسی تاریخ نشان می دهد که در دوران 2500 ساله شاهنشاهی ایران، فساد اخلاقی در بیشتر دوره ها، هیأت حاکمه کشور را مسموم و آلوده کرده بود. دولت مردان قاجار نیز با این مشکل دست به گریبان بودند. امیرکبیر برای اصلاح اخلاق مدنی در جامعه ایران دست به اقداماتی زد که برخی از آن ها مطرح خواهد شد.

الف- مبارزه امیرکبیر با رشوه خواری و دزدی

رشوه خواری یکی از موارد نقض قانون است و رشوه خوار کسی است که در قبال کاری که وظیفه قانونی و شرعی و ملی و انسانی اوست و یا در برابر آن حقوق مقرر دریافت می کند، توقع دیگری از مردم داشته باشد و بخواهد پاداش و هدیه و پیش کشی از آن ها دریافت نماید. این عمل دو جانبه است، گاهی افراد برای حل و فصل مشکل خود با رغبت و علاقه و رضایت چیزی را به عنوان هدیه و پیش کش و رشوه به انجام دهنده کار می دهند و گاهی هم کسی که کاری انجام می دهد و مشکلی را مرتفع می نماید، تقاضای دریافت وجه نقد یا چیز دیگر می کند و حتی ممکن است برای رسیدن به مقصود خود، به زور نیز متوسل شود.
رشوه خواری در طول تاریخ وجود داشته و همواره دوران ضعف یا قوت و شکوه را پشت سرگذاشته است. در هر دوره ای که هیأت حاکمه عدالت پیشه ای روی کار بود، مانع رشوه خواری شده است و اگر هیأت حاکمه فاسدی اداره امور را بر عهده داشته، این ویژگی نیز رشد داشته و طبقات ضعیف جامعه را تحت فشار قرار داده است.
امیرکبیر برای برخورد با رشوه خواری از عامل و اهرم کارسازی برخوردار بود، و آن صداقت و پاکدامنی خود وی به شمار می رفت، او با این ویژگی می توانست با قاطعیت، رشوه خواری را منع کند، و با اتکا به همین صفت کوشید تا راه هایی را که باعث ورود کارگزاران و مأموران و عوامل حکومتی به وادی رشوه و رشوه خواری می شود را مسدود نماید. بنابراین برای پرداخت به موقع حقوق آن ها برنامه ریزی کرد، قوانین ناقصی که زمینه بروز رشوه خواری در اثر خلاء های قانونی ایجاد می شد را اصلاح نمود، سیستم نظارتی دستگاه حکومت را فعال ساخت، بحث سیورسات را منع نمود (20) و برای برخورد با عوامل رشوه خوار دستورالعمل قانونی تدوین نمود و بر اساس آن منع رشوه خواری را اعلام کرد.
گذشته از موارد فوق، امیرکبیر می دانست که عامل دزدی در دستگاه حکومت از همین رشوه خواری ها آغاز می شود و عاملین این کار پس از کارآزموده شدن در رشوه گیری دست به دزدی و غارت اموال مردم و خزانه دولت خواهند زد، لذا برای مقابله هر دو معضل اقدام نمود تا جامعه را از لوث وجود افراد فاسد پاک نماید.

ب- مبارزه با تملق و چاپلوسی

امیرکبیر با این مسأله که وقت زیادی از کارگزاران و امرا و فرماندهان را می گرفت و خلاف اصول کشورداری محسوب می شد، مبارزه کرد و دستور داد نامه ها را در نهایت سادگی بنویسند و واقعیت ها و حقایق را در مذاکرات حضوری و مکاتبات مخفی نکنند. او با این اقدام ضمن دور کردن چاپلوسان از محدوده فعالیت حکومت و اطراف شاه، تلاش های زیادی نمود تا ناصرالدین شاه را با اصول حکومت و کشور داری آشنا نماید.

ج- برخورد با مدیحه سرایی درباری

امیرکبیر به فن شاعری و شعر علاقه زیادی داشت و حتی در ترویج آن می کوشید. او با شاعران و شعرهایی که به نوعی با کلمات چاپلوسانه آمیخته بود و باعث نادیده گرفته شدن حقایق می شد، مخالفت می کرد و معتقد بود که شعر باید در خدمت واقعیت های جامعه به کار گرفته شود تا تأثیرگذار و دلنشین باشد و می گفت، شاعر باید در شعرهای خود ارزش های ملی و بومی و مذهبی را در نظر داشته باشد و گذشت تاریخ و تغییر و جابه جایی حکام و پادشاهای نباید در شعر او و در محورهای اصلی و اساسی کار شاعر تأثیر بگذارد. به همین دلیل، با شاعرانی که با مدیحه سرایی در زمان مسؤولیت و قدرت صاحبان مقام به نفع آن ها شعر می سرودند و پس از عزل آنان، بر ضدشان فعالیت می کردند، کاملاً مخالف بود. مثلاً او با «قاآنی» که در زمان صدارت حاجی میرزا آقاسی در مدح او شعر می سرود و وقتی از صدارت عزل شد افکارش صد در صد نسبت به وی تغییر کرد مخالفت کرد. قاآنی قبل از عزل حاجی میرزا آقاسی او را با شعرهایش می ستود ولی به محض حذف وی از صحنه قدرت و روی کارآمدن امیرکبیر به مدح امیر پرداخت. یکی بیت شعر او از این قرار است:

به جای ظالمی شقی، نشسته عادلی تقی
که مؤمنان متقی، کنند افتخارها (21)

قاآنی پس از ملحظه عزل حاج میرزا آقاسی، فوراً موضع خود را تغییر داد و قصیده ای در مدح امیرکبیر سرود. اما امیر او را مؤاخذه کرد و از این کار بازداشت. این شاعر، شعرهای زیادی هم در مدح ناصرالدین شاه قاجار سروده است. وقتی امیرکبیر قاآنی را توبیخ نمود، دستور داد تا حقوق او را نیز قطع نمایند ولی شجاع السلطنه مانع این کار شد. آن گاه امیر از قاآنی پرسید، غیر از شاعری چه کاری می داند؟ گفتند، زبان فرانسه خوب می داند. امیرکبیر به این واسطه کتابی که به زبان فرانسه بود و مطالب خوبی در رابطه با کشاورزی داشت را به قاآنی داد تا ترجمه کند. این شاعر هر هفته بخشی از ترجمه کتاب را برای امیر می فرستاد و در قبال آن حقوقی دریافت می نمود (22).

اصلاح امور شهری

اقدامات امیرکبیر برای اصلاح امور شهری در نوع خود و در مقایسه با دوره های قبل از او بی نظیر و برای مردم ملموس و قابل درک بود. بعضی از این اقدامات عبارتند از:

الف- چاپارخانه و پست

برقراری ارتباط بین شهرهای مختلف و انتشار اخبار و اطلاعات به وسیله چاپار صورت می گرفت. چاپار عبارت بود از قاصدی که نامه های دولتی یا اطلاعات دیگر را از نقطه ای به نقطه دیگر می برد. این کار مسلتزم زمان زیاد و هزینه سنگین بود و گاهی سبب می شد تا به دلیل بروز حوادث و وقایع غیرمترقبه، نامه اخبار و اطلاعات در زمان مقرر و مورد نظر منتقل نگردد.
فکر ایجاد پست به شیوه جدید، ابتدا در زمان فتحعلی شاه مطرح شد و شاه ایده خود را با سفیر انگلیس (23) در میان گذاشت و پیرامون آن تحقیقاتی انجام داد و سرانجام به این نتیجه رسید که با ایجاد پست، علاوه بر کسب درآمد، سیستم اطلاع رسانی سریعتر و بهتر و کاربردی تری برای کشور فراهم کند. فتحعلی شاه پس از بررسی های لازم، صدراعظم خود میرزا شفیع را مأمور ایجاد پست کرد ولی در این راه توفیقی حاصل نشد و کار اطلاع رسانی به شیوه چاپار ادامه یافت.
در زمان امیرکبیر، طرح جدیدی در سال 1266 هـ. ق برای اصلاح ساختار چاپارخانه ارایه شد. او فاصله ایستگاه های چاپارخانه ها را با ساخت چاپارخانه های جدید در طول مسیر ارتباطی کاهش داد و در همه چاپارخانه ها اسب های توانا و آماده به کار قرار داد تا کار چاپار را با سرعت انجام شود. اتاق هایی هم برای استراحت چاپارها و مسافران بین راهی در هر چاپارخانه ساخت و جایی نیز برای نگهداری اسب ها تعیین گردید، و به منظور افزایش سرعت کار چاپارها تعداد آن ها را افزایش داد. برنامه ریزی ها در این مسأله به گونه ای بود که افراد دیگر مثل مسافران و اعضای سفارتخانه هم می توانستند در ازای پرداخت مبلغی، از اسب های سیستم استفاده کنند. گذشته از این موارد، امیرکبیر دستور داد تا وضعیت چاپارخانه ها، تعداد آن ها، محل وقوع و مسافت هر یک را در کتابی ثبت نمایند. او یک سال بعد (24) دستور داد تا سرعت بیشتری به کار اطلاع رسانی بدهند و چاپارها هر ماه دوبار مراسلات را جابه جا نمایند. دیری نگذشت که سرعت کار آن ها به قدری افزایش یافت که چاپارها موفق شدند فاصله رفت و برگشت بین تهران و اصفهان را طی سه روز انجام دهند. سفارت انگلیس هم می توانست با بهره گیری از این موضوع، راه تهران و تبریز را در مدت پنج روز بپیماید (25).
بعد از امیرکبیر، در پی مسافرت ناصرالدین شاه به کشورهای اروپایی و مشاهده پیشرفت های آن ها در حوزه پست و تلگراف، بار دیگر افکار امیرکبیر در ذهن او جرقه زد و به فکر تقویت و توسعه این کار افتاد. شاه، موضوع گسترش وضع چاپارخانه ایران و برنامه ریزی برای توسعه آن را بر عهده میرزا علی خان امین الدوله گذاشت (26) این شخص برای سامان دهی پست، هیأتی را به سرپرستی «ریدرر (27)» از اتریش به ایران آورد و کم کم قاصدان و پیک های پیاده به سواره تبدیل شدند. او پس از چهار سال از کار برکنار شد و فرد دیگری از روس بنام «استال (28)» جایش را گرفت و توفیقاتی بدست آمد. در همین زمان بود که ایران به عضویت اتحادیه بین المللی پست پذیرفته شد (29).

ب- بهداشت و درمان

در بخش بهداشت و درمان چند اقدام صورت گرفت که آبله کوبی و تأسیس بیمارستان از جمله اقدامات است. بروز و شیوع بیماری های مسری و به خطر افتادن جان مردم سبب گردید که از زمان فتحعلی شاه بحث آبله کوبی مطرح شود و اقداماتی نیز برای مبارزه با بیماری ها به صورت آبله کوبی آغاز شد، اما روال و قانون مشخص و مدونی نداشت. امیرکبیر با توجه به حساسیت این موضوع و لزوم برنامه ریزی برای نجات مردم در مقابل تهدیدات و خطرات انواع بیماری ها، قانون مشخص برای آبله کوبی وضع و ابلاغ نمود. برای موفقیت در این کار تعدادی آبله کوب هم تربیت شد و رساله ای نیز در همین زمینه از انگلیسی به فارسی ترجمه و منتشر گردید تا افکار عمومی نسبت به آن حساس گردد. امیرکبیر برای محافظت از کودکان، آبله کوبی را همگانی و اجباری ساخت و اگر کسی در این طرح شرکت نمی کرد، مورد مؤاخذه و پرسش قرار می گرفت.
همچنین با تلاش پیگیر امیرکبیر، در سال 1268 هـ. ق بیمارستانی افتتاح شد و تبلیغات مناسبی برای آگاهی مردم صورت گرفت تا به اهمیت سلامتی و حساسیت بیماری ها پی ببرند، همان طور که قبلاً گفته شد، امیرکبیر در اصلاح امور نظام، بیمارستان هایی برای نیروهای ارتش ساخت. این بیمارستان ها کوچک بودند و پاسخ گوی نیاز همه مردم نبودند، ولی افتتاح این بیمارستان سبب شد تا علاوه بر مردم عادی، نظامیان هم بتوانند در آن مداوا شوند. امیرکبیر در کنار این بیمارستان داروخانه ای نیز پیش بینی کرد تا چرخه درمان بیماران سریع تر شود. او برای امر طبابت معیارهای ویژه ای تعیین و مقرر نمود که هر کسی بخواهد طبابت نماید، باید کار او مورد ارزیابی و سنجش قرار گیرد.
تمیز کردن کوچه های تهران، دیوار کشی اطراف یخچال های مصنوعی مورد استفاده مردم برای جلوگیری از ورود میکروب به آن ها، سنگفرش شدن کوچه ها برای رفع گل و لای، جمع آوری متکدیان و مبارزه با این ناهنجاری، رفع کم آبی تهران با استفاده از آب رودخانه کرج و ... از دیگر اقدامات حوزه بهداشت و درمان و اصلاح امور شهری است.

ج- ساخت بناهای جدید و بازسازی بناهای موجود

در این بخش امیرکبیر اقدام به ساخت بازار و تیمچه بزرگ در تبریز نمود که به «سرای امیر» معروف شد (30). ساخت تیمچه و بازار تهران (31)، و ساخت عمارت اتابکیه در اصفهان و در نزدیکی عمارت هفت دست که مشرف به رودخانه زاینده رود بود هم در ردیف این مورد قرار داشتند.گذشته از این ساخت و سازها، امیرکبیر در خصوص بازسازی پل خواجوی اصفهان نیز اقدام نمود (32).

رواج صنعت

پیشرفت و ترقی هر کشوری نیازمند زمینه سازی برای تشویق صنعت گران و صاحبان صنایع مختلف است. ارتباط بین مؤلفه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی در تعیین سرنوشت هر جامعه مؤثر است. امیرکبیر در دوران صدارت خود در همه این زمینه ها با مشکل مواجه بود. ایران عرصه مصرف کالاهای کشورهای اروپای به شمار می رفت. در حالی که منابع و ذخایر آن به طور هنگفت و سرسام آور، رهسپار کشورهای روس و انگلیس و فرانسه می شد. در ایران خبری از صنعت و پیشرفت نبود. کشاورزی ایران در بدترین شرایط قرار داشت و به شیوه سنتی اداره می گردید. امیرکبیر که اندیشه ترقی و پیشرفت جامعه را در سر می پروراند، به فکر تجدید حیات دوباره کشور افتاد تا مبانی و مبادی امور اقتصادی و تجاری و صنعتی آن را جانی دوباره بخشید. او کار خود را در بخش صنعت ملی آغاز کرد و اقدامات زیر را انجام داد. این اقدامات در بخش اقتصاد و صنعت تأثیر زیادی داشت و سبب شد تا ایران در نمایشگاه بین المللی لندن که به نام «نمونه خانه امتعه ممالک» نامگذاری شده بود، شرکت نماید. در این نمایشگاه، حدود هزار پای مربع را به صنایع ایران اختصاص داده بودند و ایران صنایعی از قبیل، قالی، شال کرمانی طرح کشمیر، ترمه، پوست، حریر، مخمل، ابریشم، کتانی، چیت، خاتم کاری، قلم دادن، مروارید، فیروزه و ... را در این نمایشگاه ارائه داد (33).

الف- استخراج معادن

وضع ذخایر و معادن ایران دو حالت داشت، یا دست نخوره باقی مانده بودند و یا کشورهای اروپایی در استخراج آن ها سر از پای نمی شناختند و چنگال وحشتناک خود را بر روی آن ها انداخته بودند. در زمان فتحعلی شاه یک بار فرمان آزادی استخراج معادن برای اتباع ایران آزاد شد و «مون تیث (34)» انگلیسی مطالعات خود را بر روی بعضی از آن ها آغاز نمود و با استخدام تعدادی نیرو، کار استخراج از معادن آهن و مس قراچه داغ را شروع کرد. ولی طولی نکشید که روابط ایران و انگلیس خدشه دار شد و کار استخراج ناتمام ماند.
امیرکبیر در سال 1267 هـ. ق فرمان آزادی استخراج معادن را برای هر کسی که قادر به فعالیت باشد، صادر نمود و با توجه به اهمیت کار، رشته معدن شناسی را وارد دروس دارالفنون نمود (35).

ب- ساخت کارخانه

امیرکبیر معتقد بود، بعضی از کالاهایی که برای مصرف مردم ایران از خارج وارد می شود را می توان در خود کشور ساخت. از این رو در بعضی از شهرهای ایران اقدام به ساخت کارخانه نمود. به دستور او کارخانه شکرسازی در ساری (36)، چینی و بلور سازی در تهران و قم و اصفهان، کاغذ سازی (37) در دروازه دولت تهران، حریر بافی در کاشان، پارچه بافی بین تهران و شمیران، کالسکه سازی و سماور سازی ساخته شد و دهها صنعت دیگر نیز با اقدامات او رونق گرفت.

توسعه کشاورزی

قبل از امیرکبیر، کشاورزان امنیت شغلی نداشتند و نتیجه بیشتر زحمات آنان عاید زورگویان و صاحبان پست و مقام و مأموران مالیاتی می شد. مالیات های سنگین، رشوه خواری مالیات بگیران و رسم سیورسات سبب می شد تا انگیزه ای برای کار بر روی زمین و تولید و آبادانی زمین های کشاورزی وجود نداشته باشد. امیرکبیر با ملغی کردن رسوم فوق، به حمایت از کشاورزان پرداخت و برای آبادانی منطقه حاصل خیز خوزستان کوشش فراوانی مبذول داشت. او برای تأمین آب مورد نیاز مزارع و مراتع خوزستان، «سد ناصری» را بر روی رودخانه کرخه بنا کرد و «پل هفت چشمه» شوشتر را که رو به ویرانی نهاده بود، دوباره ایجاد نمود و کشت نیشکر را در اراضی خوزستان آغاز کرد.
اقدام دیگر امیرکبیر، آماده سازی سد تازه گرگان بود. این سد نقش ارزنده ای در سرسبزی و حاصل خیزی آن منطقه داشت. کشت پنبه آمریکایی در اطراف تهران نیز از جمله اقداماتی بود که امیرکبیر در بخش کشاورزی برای انجام آن دستورات لازم صادر نمود.

پیشرفت تجارت

بیشترین بار تجارت ایران در واردات خلاصه می شد و همان طور که در بخش توسعه صنعت ذکر گردید، کوشش امیرکبیر بر این پایه استوار بود که از حجم واردات بکاهد و با ساخت کارخانه های مختلف و به کارگیری خود ایرانیان، زمینه منع ورود کالاهای خارجی به ایران را فراهم سازد.
آن چه از ایران با سایر کشورها صادر می شد، ناشی از معادلات و مناسبات سیاسی بود که با انعقاد معاهدات شرم آور و یک طرفه صورت می گرفت و در حقیقت به یغما بردن منابع و ذخایر سرشار ایران بود که دولت های بیگانه حق آزادی تجارت از ایران را به زور و با تحمیل معاهدات دریافت کرده و مطابق خواسته های خود برای سوء استفاده بهتر و بیشتر می کوشیدند.
بیشترین حجم تجارت ایران با کشورهای انگلیس و روس و عثمانی بود. روس ها ابریشم ایران را می خریدند و در مجموع آن چه از این راه وارد ایران می شد، می توانست موضوع صدور ابریشم ایران را جبران کند. مبادلات تجاری ایران و عثمانی هم تقریباً به یک اندازه بود و ورود کالا به ایران و خروج کالا از کشور در یک حد و اندازه صورت می گرفت. ولی تجارت ایران و انگلیس به ضرر ایران تمام می شد، چون ایران در قبال خروج طلا، بازار مناسبی برای مصرف کالاهای انگلیسی به شمار می رفت و انگلیسی ها حاضر به خرید کالاهای ایرانی نبودند.
امیرکبیر برای محدود ساختن واردات کالاهای خارجی، ضمن پشتیبانی از بازرگانان و تجار ایرانی و تشویق آن ها برای صدور کالاهای ایرانی به خارج از کشور، جدیت به خرج داد و زحمت زیادی کشید، به ویژه برای جلوگیری از خروج طلا محدودیت هایی قائل شد ولی باز هم قاچاقچیان، طلای ایران را به صورت قاچاق از راه ترکیه و هند خارج می کردند.
مطلب دیگر در بحث تجارت، شیلات خزر است که قبل از امیرکبیر، طی قراردادی در اجاره یک نفر روسی (38) قرار داشت و امیر به دلیل ارزش کم قرارداد و ضررهای ایران، آن را لغو و به اجاره فرد دیگری به نام «میرابراهیم خان» درآورد و با وضع مقررات جدید، کار شیلات را سامان بخشید. امیر این بخش را نیز به دلیل تعویق و سستی در پرداخت اجاره برکنار نمود و اداره امور شیلات را مستقیماً زیر نظر دولت قرار داد.

پی نوشت ها :

1. تاریخ ایران، رابرت کرانت واتسون، انتشارات امیرکبیر، ص 339 و 340.
2. امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، ص 22.
3. امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 133.
4. تعارض در انقلاب مشروطه، روح الله صالحی، نشر گزینش، ص6.
5. امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 69.
6. امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 72.
7. تاریخ روابط خارجی ایران از ابتدای صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، عبدالرضا هوشنگ مهدوی، انتشارات امیرکبیر، ص 172.
8. در کتاب امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار، این نام ذکر شده است و فریدون آدمیت در کتاب امیرکبیر و ایران نام این شخص را «ژان داودخان» ثبت کرده است. این شخص «پچواک گر» دولت ایران بوده است.
9. سال 1267 هـ. ق.
10. پیشینه ایرانیان، عبدالعظیم رضایی، ج2، ص 987.
11. رسمی بود که مأموران مالیاتی یا سربازان قشون، وقتی در منطقه ای حضور می یافتند، به جای خرید نیازهای خود، آنچه می خواستند را به هر نحو ممکن به صورت رایگان از طبقه رعیت و ضعیف می گرفتند و بابت آن ها پولی پرداخت نمی کردند.
12. امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، ص 298.
13. امیرکبیر می خواست آن را تحت نظر حکومت مرکزی قرار دهد و دست شیوخ منطقه را بکلی قطع کند.
14. پالمرستون.
15. همان، ص 303.
16. همان، ص 303.
17. سال 1266 هـ. ق.
18. امیرکبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار، اکبر هاشمی رفسنجانی، دفتر تبلیغات اسلامی، ص 127.
19. خاطرات من یا تاریخ صد ساله ایران، حسن اعظام قدسی «صدرالوزراء» ج1، نشر کارنگ.
20. در بحث اصلاح وضع نظام توضیح داده شده است.
21. داستان هایی از زندگی امیرکبیر، محمود حکیمی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص 82.
22. سخنوران نامی معاصر ایران، سید محمد باقر برقمی، ج4، نشر خرم، ص 2763.
23. سرگوراوزلی.
24. سال 1267 هـ. ق.
25. امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، ص 339.
26. وی ملقب به امین الملک بود. ناصرالدین شاه پست خانه را به همراه وزارت رسائل به او واگذار نمود و لقب امین الدوله را نیز به وی داد.
27. سال 1291 هـ. ق.
28. سال 1294 هـ. ق.
29. ایران در دوره سلطنت قاجار، علی اصغر شمیم، انتشارات علمی، ص 193.
30. این بنا قبل از صدارت امیرکبیر و زمانی که وزیر نظام بود ساخته شد.
31. تیمچه به سرای اتابکیه و بازار به بازار امیر معروف بود. بازار سه راسته داشت و سرای امیر در دو طبقه با 336 حجره بود و در سال 1267 هـ. ق افتتاح شد.
32. امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، ص 342.
33. ایران در عصر ناصر الدین شاه، محمود حکیمی، انتشارات قلم، ص 29.
34. امیرکبیر و ایران، فریدون آدمیت، انتشارات خوارزمی، ص 388.
35. همان.
36. این کارخانه تا حدودی از وابستگی ایران به شکر هندوستان کاست.
37. کاغذهای این کارخانه به کاغذ امیری معروف شد.
38. عبدل.
منبع: رمضانی، عباس؛ (1385)، امیرکبیر، تهران: انتشارات ترفند، چاپ پنجم1387.


 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط