ترجمه: ناصر موفقیان
قبل از هر چیز باید برای جوانان روشن شود که، به رغم نامحتمل بودن حمله مستقیم به کشور، در هر لحظه ممکن است پای ایالات متحد امریکا به درگیریهای نظامی کشانده شود. تنها یادآوری چگونگی شرکت امریکا در جنگ جهانی گذشته، دلیل قانع کننده ای بر این امر است. بنابراین، حتی امریکا هم برای مصون ماندن از درگیریهای نظامی ناخواسته، راهی در پیش ندارد جز یافتن راه حل رضایت بخشی برای مسئله صلح عمومی مردم امریکا باید آگاه شوند که نظریه رایجی، که به موجب آن انزوای سیاسی ایالات متحد از دنیای خارج ضامن امنیت امریکاییان است، توهمی بیش نیست. برعکس، جوانان این کشور را باید نسبت به راه حل بین المللی مسئله صلح علاقمند ساخت. بویژه جوانان امریکا باید به وضوح دریابند که سیاستمداران امریکایی با پشتیبانی نکردن از طرح پراهمیت ویلسن (1) پس از انعقاد پیمان صلح، چه مسئولیت خطیری را بر عهده گرفته و چگونه به کارآیی «جامعه ملل» لطمه زده اند.
این نکته باید بر همگان روشن شود، که تا هر زمان که کشورهای بزرگی وجود داشته باشند، که برای نیل به مواضع آینده خود در جهان به توسعه نظامی متوسل شوند، صرف تقاضای خلع سلاح کاری پوچ و بیهوده خواهد بود. عاقلانه بودن پیشنهاد فرانسه، برای مثال، باید مورد تأیید و تأکید قرار گیرد ـ پیشنهادی که به موجب آن امنیت یکایک کشورها باید به وسیله نهادهای بین المللی تأمین گردد. برای واقعیت بخشیدن به چنین امنیتی، مبادله عهدنامه های دفاع مشترک در برابر جنگ افروزان لازم است ولی کافی نیست. در عوض، منابع دفاعی نظامی باید، از طریق درهم آمیختن و مبادله نیروها، به صورت بین المللی درآید، و این کار در چنان مقیاسی باشد که نیروهای نظامی مستقر در هر یک از کشورهای جهان را نتوان منحصراً در جهت اجرای مقاصد آن کشور به کار برد.
آماده سازی ملتها برای این نوع تضمین مؤثر صلح بین المللی، ایجاب می کند که این مسئله حیاتی بوضوح و با دقت هر چه تمامتر با نسل جوان در میان گذشته شود. روح همبستگی بین المللی را نیز باید تقویت کرد و با ملیت پرستی افراط آمیز، به عنوان نیروی زیانمندی در برابر پیشرفت، به مبارزه برخاست.
مدارس باید ملزم باشند که تاریخ را از دیدگاه پیشرفت و رشد تمدن بشری عرضه کنند، نه همچون وسیله ای برای انباشتن اذهان نسل جوان از آرمانهای مبتنی بر جهانگشایی و موفقیتهای نظامی. به اعتقاد من، بهره گیری از تاریخ جهان، اثر هـ. ج. ولز (2) برای این منظور بسیار مناسب خواهد بود.
سرانجام، این امر نیز، گرچه به طور غیر مستقیم، حایز اهمیت بسیار است که در آموزش تاریخ و جغرافیا نسبت به ویژگیهای اقوام مختلف دنیا، بخصوص آنها که بر حسب معمول «ابتدایی» شمرده می شوند، حسن تفاهم بیشتری از خود نشان دهیم.
پینوشتها:
1.منظور چهارده ماده پیشنهادی ویلسن، رئیس جمهوری وقت ایالات متحده است که در کنفرانس صحل 1918، پس از جنگ جهانی اول، برای تهیه پیمان صلح در نظر گرفته شده بود، در چهاردهمین ماده پیشنهادی ویلسن چنین آمده بود: «اتحادیه ای همگانی از ملتها باید برای تضمین استقلال سیاسی و تمامیت ارضی همه کشورهای بزرگ و کوچک متشکل گردد و این تضمین باید بر اساس پیمانهای متقابل استوار باشد.»
بیست و هفت کشور، ضمن امضای پیمان صلح ورسای به این میثاق که در پیمان صلح گنجانده شده بود رأی دادند و به عضویت «جامعه ملل»، سلف «سازمان ملل متحد»، درآمدند ولی کنگره امریکا از پیوستن این کشور به «جامعه ملل» ممانعت به عمل آورد. از آنجا که اتحاد شوروی جدی التأسیس را نیز به «جامعه ملل» دعوت نکردند، این سازمان بین المللی از ابتدای کار توانایی لازم را نیافت. ـ م.
2.H. G. Wells
/ج