نویسنده : امین معزی دیلمی
با مطالعه و مقایسه میزان مصرف منابع ملى در ایران نسبت به استانداردهاى جهانى مىتوان دریافت که در ایران از منابع موجود و در اختیار، به شکل بهینه بهره بردارى نمىشود. با توجه به نسبت مستقیم و آثار بى بدیل مدیریت منابع در چارچوب توسعه ملى و با توجه به اهداف برنامه ایران 1400، ضرورى است که نسبت به اصلاح الگوى مصرف اقدامى ضرورى صورت گیرد، چرا که در صورت تداوم وضعیت موجود، چنین اهدافى محقق نخواهد شد.
ایران کشورى است ارزشمندار، که چارچوبهاى مذهبى، نقش مهّمى در فرهنگ عمومى و رفتارهاى فردى و اجتماعى ایرانیان دارد. چنین چارچوبها و اسلوبهایى که شرع انور در اختیار انسانها قرار داده حاوى نکات و توصیههاى صریح و ظریفى است که مىتواند دریافتن قواعد رفتارى در حوزه مصرف مناعب راهگشا و هدایتگر باشد از این رو، ضرورى است که با بازبینى و وارسى مجدد این چارچوبها جهت اصلاح رفتار در حوزه مصرف اقداماات لازم و اساسى صورت پذیرد.
آسیبشناسى مدیریت غیر بهینه مصرف در ایران حاکى از این است که عوامل فرهنگى و عادات و رسوم عمومى ایرانیان نقشِ در خور توجّهى در مصرف نادرست منابع دارد. به طور واضحتر عاداتى، نظیر ارزش بودن مصرف، حسادت ایرانیان، رفاهطلبى و... به عنوان عوامل تعیین کننده در این زمینه مورد شناسایى قرار گرفتهاند.
پژوهش پیش روى تلاش دارد تا ابتدا مصرف منابع ملى را در ایران نسبت به استانداردهاى جهانى مورد مقایسه قرار دهد و در ادامه، عوامل و زمینههاى فرهنگى تعیین کننده در آن را شناسایى کرده و در نهایت دیدگاه شرع انور را در خصوص مصرف بهینه منابع در ایران مورد بررسى و واکاوى قرار دهد.
کارشناسان اقتصاد توسعه در ایران بر اصلاح الگوى مصرف در دو سطح "تولید" و "مصرف" کالا تأکید دارند. بدین مفهوم که، در سطح تولید کالا؛ یعنى از مرحله تبدیل مواد خام تا انتقال و توزیع به مصرف کنندگان، باید تولید کنندگان هر دو بخشِ دولتى و خصوصى علاوه بر رعایت ضوابط مورد نظر، کالاى تولید شده را متناسب با استاندارد جهانى و اقلیم منطقه زیستى طراحى و تولید کنند.
این گزارش حاکى است هدر روى منابع در حوزه انرژى نه تنها در بخش مصارف خانگى و مشاغل خدماتى و تجارتى، بلکه در پالایشگاهها، نیروگاهها، خطوط انتقال برق، لولههاى آب، واحدهاى تولیدى و خودروها نیز در مقایسه با استاندارد جهانى در سطح قابل قبولى نیست. آنچه در ذیل مىآید، مقایسه مصرف شاخصهاى اصلى منابع در ایران نسبت به استانداردهاى جهانى است که به وسیله کارشناسان حوزه اقتصادى روزنامه خبرگزارى فارس ارائه شده و به وضوح گویاى وضعیت نابسامان مصرف غیر بهینه در ایران است.
بر اساس این گزارش، سرانه مصرف برق در ایران 3 برابر میانگین جهانى است. به گزارش فارس، متوسط مصرف جهانى برق در دنیا براى مشترکان خانگى، 900 کیلووات ساعت در سال است، در حالى که مشترکان ایرانى در بخش خانگى، سالانه 2900 کیلووات ساعت برق مصرف مىکنند، که این رقم بیش از 3 برابر میانگین جهانى است.
مدیر عامل توانیر با اشاره به این نکته، از تخصیص یارانه 100 میلیارد تومانى و توزیع 50 میلیون رشته لامپ کم مصرف خبر داده و گفته است: البته تخصیص یارانه و توزیع لامپ کم مصرف با توجه به نرخ بالاى مصرف نمىتواند راهکار مناسبى در جهت کنترل و کاهش مصرف باشد. بر این اساس، ایران در رتبه 19 کشورهاى پرمصرف برق در دنیا است و دولت سالانه یارانهاى معادل چهار هزار میلیارد تومان براى برق در نظر مىگیرد.
بالاترین نرخ مصرف نان جهان متعلّق به ایران است. بر اساس این گزارش، مصرف سالانه گندمِ کشور سه میلیون تن در سال و بالاترین نرخ مصرف نان در جهان متعلّق به ایران است. این گزارش حاکى است: سرانه مصرف نان در ایران حدود 160 کیلوگرم است که نسبت به کشورهاى اروپایى؛ مانند فرانسه 56 کیلوگرم و آلمان 70 کیلوگرم در سال است.
معاون وزیر بازرگانى نیز میزان آرد مصرفى داخل (آرد خبازى) را در حدود 8/5 میلیون تن در سال دانسته و مىگوید: به دلایل گوناگونى؛ از قبیل پخت نامناسب نان، فقط در استان تهران میزان ضایعات نان بر اساس آمارهاى موجود 11 تا 13 درصد است. بهمن آرمان، در این خصوص خرید به اندازه نان و افزایش کیفیت نان به جهت ماندگارى و پخت صحیح را از راهکارهاى مناسب عنوان مىکند.
با این وجود، گزارشهاى منتشر شده نشان مىدهد که مصرف سالانه انرژى در ایران نسبت به کشورهاى توسعه یافته بیشتر است. بر اساس این گزارش، متوسط سالانه انرژى در ایران در حدود 155 میلیون تن است که با این مقدار مصرف در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد. بنابراین گزارش، آمریکا با مصرف دو هزار و 331 میلیون تن در جایگاه نخست این جدول قرار گرفته و چین با هزار و 386 میلیون تن در رتبه دوم است. ایران بعد از برزیل و ایتالیا در رتبه سیزدهم و اسپانیا با مصرف سالانه 145 میلیون تن انرژى در مقام چهاردهم قرار گرفته است.
بهمن آرمان در گفت و گو با فارس، جایگاه جهانى ایران در عرضه بنزین ارزان را بعد از ونزوئلا در رتبه دوم و عربستان سعودى را در رتبه سوم برشمرد و افزود: طبق آمار، میزان مصرف انرژى در ایران به ازاى هر واحد تولید ناخالص داخلى GDP معادل 2/5 تا 3 برابر مقدارى است که در کشورهاى صنعتى و در حال توسعه مصرف مىشود.
وى گفت: مصرف بنزینِ کشور در سه هفته نخست سال 88 علىرغم سهمیه بندىِ صورت گرفته یک میلیون لیتر افزایش یافت و به 68 میلیون لیتر در روز رسید و این در حالى است که اگر مصرف سوخت کلّ کشورهاى صنعتى را بر تعداد اتومبیلهاى آنها تقسیم کنیم، به ازاى هر اتومبیل در اروپا روزانه 2 لیتر و در آمریکا 4 لیتر بنزین مصرف مىشود، اما اگر این ضرب و تقسیم ساده را در خصوص کشور ایران صورت دهیم، به رقم مصرفى 11 لیتر در روز براى هر اتومبیل خواهیم رسید.
به گزارش فارس، از ابتداى سال 86 تا آخرین روز سال 87 در مجموع 57 میلیارد و 461 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل در کشور به مصرف رسیده است. بر این اساس، سهم بنزین مصرفى کشور از کلّ مصرف بنزین در سال گذشته 24 میلیارد و 478 میلیون لیتر و سهم گازوئیل نیز 32 میلیارد و 983 میلیون لیتر گزارش مىشود.
بر اساس آمار منتشره، مصرف ماهانه بنزینِ کشور به تفکیک ماه از ابتداى سال 87 برابر با 2 میلیارد و 146 میلیون لیتر در فروردین ماه، 2 میلیارد و 58 میلیون لیتر در اردیبهشت ماه، 2 میلیارد و 83 میلیون لیتر در خرداد ماه، 2 میلیارد و 196 میلیون لیتر در تیر ماه، 2 میلیارد و 239 لیتر در مرداد ماه، 2 میلیارد و 50 میلیون لیتر در شهریور ماه بوده است. بنابراین گزارش، مصرف بنزین در مهرماه سال گذشته 2 میلیارد و 20 میلیون لیتر، آبان، یک میلیارد و 991 میلیون لیتر، آذر، یک میلیارد و 908 میلیون لیتر، دى، یک میلیارد و 898 میلیون لیتر، بهمن، 1 میلیارد و 867 میلیون لیتر و اسفندماه 2 میلیون و 19 هزار لیتر بوده است. باید به این نکته توجه داشت که مصرف سرانه کشور مانند اندونزى با 225 میلیون نفر جمعیت، دو برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت و چهار برابر کشور هند با یک میلیارد و 122 میلیون نفر جمعیت است، که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژى در ایران با بسیارى از کشورهاى جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهره بردارى انرژى هستیم.
به گزارش فارس، ایران در بخش مسکن به ازاى هر متر مربع 2/6 برابر متوسط مصرف کشورهاى صنعتى انرژى مصرف مىکند، که برخى کارشناسان، دلایل اصلى هدر رفت انرژى در بخش مسکن را نماى سنگى ساختمانها، دو جداره نبودن پنجرهها، مجهز نبودن اماکن ادارى و مسکونى به سیستمهاى هوشمند کنترل انرژى و هدر روى انرژى به سبب اهمال و غفلت عنوان مىکنند.
مصرف انرژى در ایران هر 10 سال یک بار دو برابر مىشود. به گزارش فارس، میزان مصرف انرژى، هر 10 سال یک بار، دو برابر مىشود، اما این نرخ رشد در مقیاس جهانى یک تا 2 درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفى جهان در حدود هر 50 سال یک بار دو برابر مىشود. بر این اساس، ایران در مقایسه با میانگین جهانى چهار تا پنج برابر بیشتر سوخت مصرف مىکند، یعنى هم اکنون 9 درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف مىشود و هر ساله بیش از 38 درصد از بودجه سالانه دولت به یارانه بنزین اختصاص مىیابد، در حالى که در صورت مصرف استاندارد، مىتوانیم یکى از صادر کنندگان بنزین باشیم.
ایرانیان 70 درصد، بیش از الگوى جهانى آب مصرف مىکنند. به گزارش فارس، مصرف آب در ایران بر خلاف الگوى مصرف استاندارد جهانى از وضعیت خوبى برخوردار نیست، به طورى که براساس آمار اعلام شده، مصرف آب در ایران 70 درصد بیشتر از الگوى جهانى است. بنابراین گزارش، طبق اعلان بانک جهانى، به ازاى هر نفر در سال، یک متر مکعب و براى بهداشت در زندگى به ازاى هر نفر صد متر مکعب آب مصرف مىشود. کارشناسان بر این عقیدهاند که، به طور میانگین 92 درصد آب مصرفى کشور در بخش کشاورزى، به دلیل استفاده از روش منسوخ غرق آبى به جاى سیستمهاى کارآمدِ آبیارى تحت فشار یا قطرهاى هدر مىرود.
سرانه مصرف گاز کشور در رتبه سوم جهان به گزارش فارس. راندمان نیروگاههاى گازى کشور در سالى که گذشت، کمتر از 30 درصد بود. علاوه بر اینکه روزانه 43 میلیون متر مکعب گاز همراه نفت در کشور، جاى جمع آورى سوزانده مىشود، که این رقم بیش از کلّ مصرف روزانه کشور با ترکیه با 34 میلیون متر مکعب است.
تبریزى مدیر عامل سابق شرکت ملّى پالایش و پخش فرآوردههاى نفتى، جایگاه ایران را در خصوص میزان مصرف گاز بعد از کشورهاى امریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف جهانى اعلان کرد و افزود: میزان مصرف گاز طبیعى در ایران از 68 میلیارد متر مکعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 10/3 درصد به 123 میلیارد متر مکعب در سال 2008 رسیده و پیش بینى مىشود که در سال 2012 میلادى میزان مصرف به 277 میلیارد متر مکعب برسد. به گفته محمد آقایى تبریزى با ادامه روند رو به رشد مصرف در سالهاى آینده، ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعى در جهان بدل خواهد شد، این در حالى است که دولت در سال گذشته 134 هزار میلیارد ریال یارانه گاز به مشترکان بخش خانگى تعلق داده است.
ایران دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان است. مجید پارسا نیا معاون وزیر بازرگانى در گفت و گو با فارس، سرانه مصرف شکر در ایران را در حدود 30 کیلوگرم اعلام کرد و افزود: آمارهاى جهانى نشان مىدهد که سرانه مصرف قند و شکر در ایران در سال 1987 حدود 26/9 کیلوگرم بوده که این مقدار در سال 2006 به 28/97 و در سال 2007 به حدود 26/33 کیلوگرم افزایش یافته است، به طورى که به گفته بسیارى از کارشناسان جهانى، مصرف سرانه شکر در ایران 3 کیلوگرم بالاتر از میانگین مصرف جهانى است و این در حالى است که ایران بعد از روسیه، دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان محسوب مىشود و کشورهاى اندونزى، آمریکا و امارات در ردههاى بعدى قرار دارند. این گزارش حاکى است: آمریکاى جنوبى با مصرف سرانه 48/2 کیلوگرم شکر در سال، عمدهترین مصرف کننده شکر در جهان و اقیانوسیه، اروپاى شرقى، آمریکاى شمالى و مرکزى، آسیا و آفریقا (15/48) رتبههاى بعدى را به خود اختصاص دادهاند و در این بین، هندوستان، چین و برزیل عمده مصرف کنندگان شکر در جهان هستند.
مدیر عامل شرکت بازرگانى دولتى ایران در خصوص سرانه مصرف روغن در گفت و گو با فارس گفت: سرانه مصرف روغن در کشور حدود 17 کیلوگرم است. به گزارش فارس، مقایسه مصرف سرانه روغن در ایران با سایر کشورها نشان مىدهد که مصرف سرانه مإ؛فف بسیار بالاتر از میانگین جهانى است؛ زیرا مصرف سرانه ایران 17 کیلوگرم و مصرف سرانه دنیا 12/5 کیلوگرم است، که اگر شیوه مصرف روغن در ایران با سایر کشورها را مورد بررسى قرار دهیم این اختلاف آشکارتر مىشود. بیش از 80 درصد نیاز داخلى روغن در حال حاضر از طریق واردات تأمین مىشود، که قبلاً حدود 95 درصد وارد مىشد و ایران در سال 2005 دهمین کشور وارد کننده روغن در جهان بوده که میزان واردات سالانه، حدود 1/5 میلیارد روغن و کنجاله بوده است.
همانطور که اشاره شد، مقایسه میزان مصرف در بخشهاى مختلف با سایر کشورها، نشان دهنده وضعیت بسیار نامطلوب مصرف در همه زمینههاست. اما جالبتر این که سالانه نزدیک به 12/2 هزار میلیارد تومان یارانه واقعى و 78 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان پرداخت مىشود، که در مجموع مبلغ کل یارانه آشکار و پنهان دولت نزدیک به 90 هزار میلیارد تومان است. بر این اساس، اهمیت اجراى طرح هدفمند شدن یارانهها، به خوبى مشخص مىشود، تا هر چه سریعتر به این معضلى که در حال تبدیل شدن به یک بحران است، رسیدگى شود. با این حال، فرهنگ سازى درباره صرفه جویى و درست مصرف کردن نیز باید به عنوان یکى از برنامههاى مهمّ مسئولان دستگاههاى مختلف، به ویژه رسانهها و تلویزیون مورد توجه قرار گیرد تا با آموزشهاى لازم بتوان این فرهنگ را در جامعه پایدار کرد.
یکى از شاخصهاى معتبر دیگر براى ارزیابى روند مصرف انرژى در کشورها، »شدت انرژى« است. شدت انرژى از تقسیم مصرف نهایى انرژى بر تولید ناخالص داخلى محاسبه شده و نشان مىدهد که براى تولید مقدار معیّنى از کالاها و خدمات، چه مقدار انرژى به کار رفته است. با مقایسه این شاخص در سالهاى مختلف و میان کشورها مىتوان روند استفاده از منابع انرژى در فرایند تولید ملّى کشورها را ارزیابى کرد.
البته این شاخص تحت تأثیر عواملى، از جمله شرایط آب و هوایى، جغرافیایى و ساختار اقتصادى که ارتباطى با مصرف بهینه انرژى ندارند، نیز هست. براى مثال، چنانچه ساختار اقتصادى یک کشور از واردات برخى محصولات به سمت تولید داخلى آنها حرکت نماید و این تولید مستلزم به کارگیرى انرژى زیاد باشد، نمىتوان این افزایش مصرف انرژى را به عدم استفاده بهینه از انرژى مربوط دانست، بلکه تغییرات ساختارى اقتصاد که در جهت توسعه اقتصادى نیز بوده، منجر به این افزایش مصرف شده است.
آمارها نشان مىدهد که شدت مصرفى انرژى در ایران حتى در مقایسه با کشورهاى نفت خیز، بسیار بالاتر است، اما با توجه به مقادیر شدّت انرژى براساس محاسبه تولید ناخالص داخلى به روش برابرى قدرت خرید، ایران از لحاظ مصرف انرژى به منظور تولید کالاها و خدمات، وضعیت بهترى دارد، اما کماکان جزء کشورهاى با شدت انرژى بسیار بالا محسوب مىشود. در حالى که در سطح جهان به طور متوسط براى تولید یک میلیون دلار ارزش افزوده، حدود 128 تن معادل نفت خام، انرژى مصرف مىشود، که این رقم در ایران نزدیک به 2 برابر است. براساس آمار اعلامى وزارت نیرو، مصرف نهایى انرژى کشور از سال 1376 تا 1386 بیش از 63 درصد افزایش یافته و مصرف نهایى انرژى کشورمان در سال 1376 بالغ بر 597 میلیون بشکه، معادل نفت خام بوده که در سال 1386 این رقم به 975 میلیون بشکه افزایش پیدا کرده است.
نکته دیگرى که در زمینه مصرف در ایران وجود دارد، این است که ایرانیان در برخى از موارد کمتر از میزان لازمه مصرف مىکنند. همانطور که ذکر شد، مصرف بهینه، لزوماً به معنى مصرف کمتر نیست.
از جمله مواردى که باید به آن اشاره داشت، سرانه زمانى است که ایرانیان براى مطالعه کتاب صرف مىکنند. این میزان در ایران روزانه فقط 2 دقیقه است که البته با اضافه کردن کتب درسى، براى برخى از افراد تا شش دقیقه هم مىرسد، اما این میزان براى مردم ژاپن و یا انگلیس حدود 90 دقیقه در روز مىباشد و حتى در کشورهاى در حال توسعه، مانند ترکیه و یا مالزى 55 دقیقه در روز است.
از دیدگاه برخى از جامعه شناسان، مطالعه مکتوبات، یکى از شاخصههاى توسعه به حساب مىآید، حال با توجه به اینکه این مورد نقش بى بدیلى در افزایش ضریب توسعه انسانى دارد، لذا افزایش زمان مطالعه در تعمیق پروسه توسعه و پایدار نقش اجتناب ناپذیرى خواهد داشت.
در حال حاضر سرانه مصرف شیر در ایران 91 کیلوگرم است، در حالى که آمارهاى متفاوتى از مصرف جهانى شیر ارائه مىشود: از 144 کیلوگرم میانگین سرانه تا 425 کیلوگرم در اروپا. اما آنچه مسلم است، این است که سرانه مصرف محصولات لبنى کشورمان فاصله زیادى با سرانه جهانى و البته کشورهاى در حال توسعه دارد. با اینکه الگوى مصرف شیر نسبت به سال گذشته که 81/8 کیلوگرم بوده، رشد داشته، اما هنوز هم فاصله زیادى با مصرف سرانه جهانى دارد.
همانطور که در بالا ذکر شد، وضعیت مصرف کالا، بالاخص انرژى در ایران با استانداردهاى جهانى فاصله دارد و در صورت عدم اصلاح آن، در آینده مسائل بغرنجى متوجه جامعه ایرانى خواهد شد و حتى پروسه توسعه را تحت الشعاع قرار خواهد داد. با توجه به اینکه ثبات سیاسى در کشورهاى جهان برآمده از کارامدى دولتهاست و در حالى که شرایط فوق در جامعه حکمفرماست، حدوث مسائل و معضلات سیاسى در نتیجه چنین وضعیتى در آینده، دور از انتظار نیست، لذا ضرورت دارد تا با شناخت ابعاد مسئله و عوامل شکل دهنده آن با این مقوله برخورد شود.
البته ناگفته نماند که ترویج فرهنگ مصرف لزوماً ضدّ توسعه نیست، بدین معنا که جامعه براى آبادانى کشور باید هزینه کند. لذا پژوهش بر آن است که الگوى مورد نظر براى هزینه خانوارها الگویى است که بر اساس آن آنچه بدست مىآورند، از آنچه از دست مىدهند بیشتر باشد. علاوه بر آن، برخى از کشورها به طور برنامه ریزى شده مصرف عمومى را تشویق قرار دادهاند. به طور مثال، در اواسط دهه 40 قرن بیست، بعد از اینکه آمریکا به عنوان اولین اقتصاد جهان نمودار شد، کاخ سفید از مردم آمریکا خواست تا مصرف کالاهاى خود را افزایش دهند؛ زیرا این امر دو دستاورد سیاسى و اقتصادى داشت: از سویى مصرف بیشتر باعث رفاه بیشتر مىشد، که این امر به افزایش مشروعیت حکومت آمریکا نزد مردم آن افزود. مضافاً بر اینکه در آن دوره، آمریکا به تنهایى 45 درصد از تولید جهانى را به خود اختصاص داده بود و لذا ترس از بازخیزش اقتصادى اروپا و از دست رفتن این جایگاه موجب شد تا کاخ سفید با تشویق مردم به افزایش مصرف بنگاههاى خود را هر چه بیشتر فربهتر سازد. بدین صورت رقباى اروپایى، مجال کمترى براى ظهور و قدرتگیرى داشتند. لذا بر طبق آنچه گفته شد، مدیریت فرهنگ مصرف ضرورتاً با شرایط عمومى جامعه و اهداف توسعه انطباق دارد.
اما براى کشورهایى نظیر ایران که در ساتار اقتصاد جهانى، بیشتر تولید کننده مواد خام و مصرف کننده مواد مصنوع و صنعتى هستند، مدیریت فرهنگ عمومى به گونه دیگرى است. بدین صورت که، هر چه بر مصرف کالاهاى ایرانى افزایش یابد به همان اندازه آسیب پذیرى اقتصادى کمتر و شرایط توسعه مهیّا خواهد شد. اما همانطور که در بالا ذکر شد، مردم ایران شدیداً مصرف گرا هستند؛ امرى که در گذشتهاى نه چندان دور وجود نداشته است.
با وجود اینکه، برخى از پژوهشگران برآنند که شروع دوره مصرف زدگى از زمان حکومت صفویه بوده، اما به نظر مىرسد که مصرف زدگى از دوره قاجاریه، همزمان با رشد و تثبیت نفت در اقتصاد ایران به یکى از واقعیتهاى جامعه ایرانى بدل شده است. این مقوله موجب ایجاد شرایطى شده که مستقیم و یا غیر مستقیم شرایطى را پدید آورده که در نهایت مصرف لجام گسیخته را در پى داشته است. البته نباید از سیر مؤلفهها و متغیّرها نیز غافل شد.
در دوره قاجاریه، دربار از طریق مسافرتها به فرنگ با دستاوردهاى تمدّنى جدید آشنا شدند و با وجود تلاش هایى که توسط افرادى، نظیر قائم مقام فراهانى و امیر کبیر انجام شد تا ایرانیان در زمینه تولید کالاى اقتصادى رشد کنند، اما این اندیشههاى اصلاحى نمىتوانست در برابر خواست دربار که مجذوب زرق و برق تمدن فرهنگ شده بود تاب آورد. نتیحه چنین گرایشى فروش ثروتهاى ملّى به خارجیان براى مصارف غیر تولیدى، مثل مسافرت شاه و همراهان به فرنگ شد و این گرایش با افزایش جایگاه نفت در اقتصاد عمومى بیش از پیش تقویت گردید.
پولِ نفت، حکومت را در شرایطى قرار داد که دیگر نگران تولید ملّى نبود؛ زیرا مایحتاج خود را از طریق ارز حاصل از فروش نفت تأمین مىکرد. در نتیجه، از سویى تولید ملّى از سوى حکومت مورد بى مهرى قرار گرفت و از سوى دیگر، گرایش به مصرف کالاهاى خارجى در دربار تقویت شد. وقتى تاریخ دربار پهلوى را ورق مىزنیم، به وضوح مىتوانیم رشد لجام گسیخته میل به مصرف را باز شناسیم. بدین صورت، دربار شاه پایگاهى شد براى تقویت فرهنگ مصرف در جامعه، به طورى که از طریق آن طبقات مرفّه شهرى، اربابان و ملاکین و سایر اقشار به مصرف بیشتر گرایش یافتند و این وضعیت با وجود فراز و نشیبهایى همچنان ادامه یافته است، بطورى که بر طبق مطالعاتى که از شرایط کنونى اقتصاد ایران به عمل آمده، همچنان مصرف عمومى تحت تأثیر نفت آن قرار دارد.
در اکثر دولتها 90 درصد درآمدهاى دولت از مالیات تأمین مىشود، ولى در ایران نزدیک به 70 درصد از درآمدهاى نفتى و 30 درصد مالیات است. بنابراین، یکى از مباحث آسیبشناسى اقتصاد ملّى باید درآمدهاى نفتى باشد؛ زیرا گسترش فرهنگ پرداخت مالیات، به طور خودکار موجب اصلاح الگوى مصرف مىشود، که به علّت اتکا به درآمدهاى نفتى، از این منفعت بهرهاى برده نمىشود.
در عین حال، اگر بخواهیم عوامل جزئىتر را نیز کشف کنیم، مىتوان به مؤلفههاى دیگرى نیز اشاره داشت که از جمله این عوامل مىتوان به ظهور مناطق آزاد در سالهاى اخیر اشاره کرد. مناطق آزاد، براى تسهیل صادرات ایجاد شدهاند، اما چون در آنها بستر سازى کافى براى صادرات صورت نگرفته، به مناطقى براى واردات تبدیل شدهاند. لازم به ذکر است که در کشور چین با آن گستره جغرافیایى و اقتصاد بزرگ، 3 منطقه آزاد وجود دارد، اما در ایران 31 منطقه آزاد وجود دارد، که از این لحاظ، رکورددار دنیا هستیم.
دیگر عامل رواج مصرف گرایى، کنترل نشدن دقیق مرزهاست که موجب تسهیل قاچاق کالاهاى مصرفى به کشور شده است. هم اکنون ایران با رقمى حدود 10 میلیارد دلار واردات غیرمجاز و قاچاق، در جایگاه اول دنیا قرار دارد.
عامل دیگر، توسعه نیافتن حمل و نقل عمومى است، که موجب الگوى مصرف بى رویه سوخت شده است. در کشورهاى پیشرفته دنیابیش از 70 درصد رفت و آمد مردم به وسیله حملونقل عمومى است و 30 درصد با وسایل شخصى، که این نسبت در تهران برعکس است.
عامل دیگرى که در توسعه فرهنگ مصرف نقش بارزى داشته حسادت ایرانیان است. متأسفانه این مورد یکى از واقعیات فرهنگ ایرانى است که با وجود ارشادات شرع انور و نصایح بزرگان مذهبى، عمدتاً ایرانیان ملّتى حسود هستند. مصرف شخصى موجب حسادت دیگرى مىشود. یکى از پژوهشگرانِ امر توسعه از یکى از دوستان خود که در شیکاگو بود نقل کرد، که تا زمانى که وى کارمند یک بانک در شیکاگو بود برخى از هموطنان ایرانى با او رفت و آمد مىکردند، اما همین که وى رئیس آن شعبه شد، آنها این رفت و آمدها را قطع کردند.
در چنین شرایطى، مصرف در ایران، یک ارزش تلقى مىشود و هر آنکه بیشتر مصرف مىکند، گویى از پرستیژ اجتماعى بیشترى برخوردار است. گسترش فرهنگ خریدِ قسطى نیز از این حکایت دارد که ایرانیان براى خریدن حتى حاضرند پولى را که در آینده بدست مىآورند خرج کنند. ایرانیان اساساً نگران زبان مردم در مورد شرایط زندگى خود هستند و لذا به واسطه این ادراک ناصحیح و مخرّب اقدام به خرید مىکنند و به همین دلیل، در ایران تقریباً همه مردم به نوعى مقروضاند. جالب آنکه ایرانیان در میان کشورهاى منطقه که اتفاقاً اقتصاد آنها نیز نفتى است، بیشترین میزان زباله را تولید مىکنند و جالبتر اینکه، هم اکنون سرانه اماکن تجارى (مراکز خرید) تهران بالاتر از پاریس است.
همانطور که گفته شد، ایران کشورى است ارزش مدار، که ارزشهاى مذهبى نقش تعیین کننده و انکار ناپذیرى در شکل دهى قالبهاى فکرى و رفتارى ایرانیان دارد، اما متأسفانه فرهنگ حاکم بر مصرف ملّى در ایران با ارزشهاى مذهبى آنها منطبق نیست، لذا لازم مىآید تا حدود شرعى براى عموم مردم هویدا شود؛ چه اینکه از قبل آن بتوان تحولات لازمه در فرهنگ مصرف را پدید آورد.
اسراف در نظر قرآن به معنى تجاوز از حدّ اعتدال است. مثلاً قرآن شخص پرخور را مسرِف مىنامد. گناهکار را نیز مسرف مىخواند. همچنین شخص مستبد و مستکبر را هم مسرف مىداند؛ زیرا اولى درباره جسم، دومى درباره جان، سومى درباره جامعه، از مرز اعتدال خارج شدهاند. همچنانکه در سوره اعراف، آیه 31 مىفرماید: »کُلُوا وَ اشربوا و لا تُسرِفوا« در قرآن کریم هر گونه رفتار میانه روى و مقتصدانه مورد تشویق قرار گرفته و با سخنان زیبا ستوده شده است.
تفریط در مصرف نیز مانند اسراف و افراط در آن، پیامدهاى زیانبار گوناگونى دارد. از این رو، اسلام از یک سو با افراط و اسراف در مصرف به شدت مخالف است و به میانهروى و سادهزیستى سفارش مىکند و از سوى دیگر، تفریط در مصرف و سختگیرى بر خود و خانواده را نیز محکوم مىنماید. در حدیث نبوى آمده است: »کلوا واشربوا و تصدقوا و البسوا فى غیر مخیله و لا سرف، ان اللَّه یحبّ أن ترى على عبده«: بخورید و بیاشامید و صدقه بدهید و بدون فخر فروشى و اسراف کارى جامه بپوشید؛ زیرا خداوند دوست مىدارد که نعمتاش بر بندهاش نگریسته شود.
در جاى دیگر مىفرماید: »و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما«: و آنان که چون هزینه مىکنند اسراف نمىکنند و خست نمىورزند، بلکه میان این دو، راه اعتدال را برمى گزینند و در جاى دیگر آورده است: »لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما ءاتاه الله«: بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند و هر که روزىاش بر او تنگ شده باشد، از آنچه خداوند به او داده است، خرج کند.
همچنین اسلام واژه تبذیر را نیز براى بیان گونهاى از مصرف ناصحیح ارائه نموده است. »تبذیر« از ریشه »بذر« به معناى پاشیدن دانه است و با اسراف که به معنى تجاوز از حدّ اعتدال است فرق دارد. هنگامى که این واژه در مباحث اقتصادى به کار مىرود، به معناى مصرف کردن مال به صورت غیر منطقى و نارواست. معادل کلمه »تبذیر« در فارسى »ریخت و پاش« است. برخى از لغتشناسان در تبیین فرق میان اسراف و تبذیر گفتهاند: »اسراف، به معناى گذشتن از حد در صرف مال است و تبذیر، اتلاف مال در غیر محل آن است، پس تبذیر از اسراف بدتر است و به همین جهت، خداى متعال فرموده است: »انَّ المبذّرین کانوا اخوان الشیطین«: همانا تبذیرکنندگان برادران شیطاناند.
اسلام بر قناعت کردن مؤمن تأکید مىورزد. به طور مثال قرآن کریم مىفرماید: »انظر الى من هو دونک فى المقدرة و لا تنظر الى من هو فوقک فى المقدره، فانّ ذلک اقتع لک بما قسم لک«: به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا این کار تو را به آنچه قسمت تو شده، قانعتر مىسازد. همچنین قرآن پیروان را به انفاق و دستگیرى ارشاد مىدهد.
روایتى از پیامبر اسلام نقل شده که آن حضرت فرمودند: »من أعطى فى غیر حقّ أسرف، و من منع عن حق فقد قتر«: هر که به ناحق (بى جا) بخشش کند، اسراف کرده است و هر که به حق (بهجا) خرج نکند، سختگیرى و خسّت ورزیده است. همچنین از وى آمده است: »هر کس نابجا مال و امکانات را مصرف کند، اسراف کرده است«.
امام على(ع) نیز در جاهاى مختلف مسلمانان را میانه روى در مصرف ارشاد نموده و مىفرمایند: »اسراف و تبذیر، یعنى صرف مال و ثروت در غیر موضعى که براى آن ضرورت دارد«. و در جاى دیگر مىفرمایند: »اسراف به نابودى امکانات زیادى مىانجامد«. همچنین از ایشان آمده است: »تدبیر خوب، ثروت و مال اندک را زیاد و تدبیر بد، مال بسیار را نابود مىکند.«
امیر مؤمنان در بیان معیار و ملاک اقتصادى به تبیین مصرف درست و مناسب اشاره نموده و مىفرماید: »کن سمحا و لا تکن مبذرا و کن مقدرا و لا تکن مقترا«: یعنى بخشنده باش، ولى نه به حدّ اسراف، و میانه رو باش و سخت گیر مباش.
از جمله واژگانى که اعتدال و میانه روى را تأیید و تشویق مىکند، واژه مقدّر است که در روایات به معناى اقتصاد و میانه روى به کار رفته است. مقدّر در حقیقت میانه رو و کسى است که آینده نگرى مىکند و تمام آنچه را که به دست آورده انفاق و هزینه نمىکند، بلکه مقدارى از آن را براى زمان حاجت نگه مىدارد. این واژه در کاربردهاى روایى معناى ایجابى و مثبت محض داشته و به معناى اعتدال و میانه روى در حوزه اقتصادى است.
همچنین بر پایه روایتى از امام صادق(ع) ویژگىهاى شخصى با ایمان این گونه است: »المؤمن حسن المعونه، جیّد التدبیر لمعیشد«: مؤمن یارىگر شایسته است، کم خرج است و گذران زندگى اش را خوب تدبیر مىکند. بر این اساس، برنامهریزى و مدیریت در جهت ارتقاى فرهنگ ساده زیستى، یکى از مصادیق بهترین برنامه ریزىها براى تدبیر زندگى و اصلاح الگوى مصرف است.
روایتى دیگر از امام صادق(ع) آمده است: »لیس فیما اصلح البدن اسرافٌ... انّما الاسراف فیما أتلف المال و أضر بالبدن«: در آنچه بدن را سالم نگه مىدارد اسراف نیست...، بلکه اسراف، در چیزهایى است که مال را تلف مىکند و به بدن زیان مىرساند.
گفتنى است که، هر چند در روایات اسلامى تأمین نیازهاى زندگى در حدّ کفاف و برخوردارى از یک زندگى متوسط مورد تأکید قرار گرفته،اما برخوردارى از رفاه نسبى نیز با میانه روى در مصرف منافاتى ندارد، لذا در روایاتى از اسحاق بن عمار نقل شده که به امام صادق(ع) گفتم: »آیا مؤمن مىتواند ده پیراهن داشته باشد؟ امام(ع) فرمود: »آرى«. گفتم: بیست پیراهن چه؟ فرمود: »آرى (اشکالى ندارد)« گفتم: »سى تا چه؟« فرمود: »آرى. این اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرونىات(لباس مهمانىات) را لباس کار و دم دستى قرار دهى، بنابراین، در اسلام، مصرف بیش از حدِّ رفاه نسبى، اسراف و غیر مجاز شمرده شده است.
اما شاید این نکته از امام موسى کاظم شنیدنى باشد که فرموده است: »لا تبذل لاخوانک من نفسک ما ضره علیک اکثر من منفعته لهم«: براى برادران (ایمانى) خود، چندان از خودت مایه گذار که زیان آن براى تو بیشتر از سودش براى آنهاست«. این روایت بدین معناست که نگره حاکم بر کمک و یارى به مسلمانان نیز بر محور اعتدال و میانه روى بوده است، بطورى که دستاوردهاى آن از هزینههاى آن کمتر باشد.
-افزایش آموزش فرهنگ مصرف از طریق نهادهاى اطلاع رسانى، از جمله رسانه ملى؛
-اصلاح کتب درسى نوجوانان و جوانان و ارائه برنامههاى آموزشى و تشویقى به آنها در زمینه مصرف کالا بر اساس اسلوبهاى اسلامى و شیعى در جهت ایجاد فرهنگ جدید مصرف متناسب با اهداف توسعه؛
-افزایش هزینههاى تحقیقاتى و علمى براى اکتشاف روشهاى مدرن جهت بهرهگیرى از منابع با هزینههاى کمتر؛
-بهرهگیرى از نقش ارزشهاى اسلامى و شیعى در جهت تعمیق و نهادینه سازى فرهنگ مصرف بهینه؛
-حاکمیت نگرش مدیریتى (با تأکید بر بهره ورى) و اقتصادى( چربش فایده بر هزینه) در حوزه مصرف کالا در سطح جامعه.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 286
ایران کشورى است ارزشمندار، که چارچوبهاى مذهبى، نقش مهّمى در فرهنگ عمومى و رفتارهاى فردى و اجتماعى ایرانیان دارد. چنین چارچوبها و اسلوبهایى که شرع انور در اختیار انسانها قرار داده حاوى نکات و توصیههاى صریح و ظریفى است که مىتواند دریافتن قواعد رفتارى در حوزه مصرف مناعب راهگشا و هدایتگر باشد از این رو، ضرورى است که با بازبینى و وارسى مجدد این چارچوبها جهت اصلاح رفتار در حوزه مصرف اقداماات لازم و اساسى صورت پذیرد.
آسیبشناسى مدیریت غیر بهینه مصرف در ایران حاکى از این است که عوامل فرهنگى و عادات و رسوم عمومى ایرانیان نقشِ در خور توجّهى در مصرف نادرست منابع دارد. به طور واضحتر عاداتى، نظیر ارزش بودن مصرف، حسادت ایرانیان، رفاهطلبى و... به عنوان عوامل تعیین کننده در این زمینه مورد شناسایى قرار گرفتهاند.
پژوهش پیش روى تلاش دارد تا ابتدا مصرف منابع ملى را در ایران نسبت به استانداردهاى جهانى مورد مقایسه قرار دهد و در ادامه، عوامل و زمینههاى فرهنگى تعیین کننده در آن را شناسایى کرده و در نهایت دیدگاه شرع انور را در خصوص مصرف بهینه منابع در ایران مورد بررسى و واکاوى قرار دهد.
وضعیت مصرف کالاهاى اساسى در ایران
ایران کشورى است در حال توسعه که در این زمینه مسئولین بلند پایه کشور، برنامههاى کوتاه مدت (پنج ساله) و بلند مدتى را (ایران 1400) طراحى و عملیاتى نمودهاند. در این زمینه مدیریت منابع ملّى یک ضرورت به حساب مىآید، چرا که در این چارچوب اهداف توسعه با هزینههاى کمترى حاصل خواهد شد. از رویکرد تطبیقى و علمى، در کشورهایى، نظیر کره جنوبى، مالزى، ترکیه و... (که پیشتر جزء کشورهاى جهان سوم به حساب مىآمدند، ولى در حال حاضر از کشورهاى جهان دوم هستند) حاکمیت نگرش مدیریتى در حوزه مصرف منابع ملى یکى از اولویتهاى آنها در امر توسعه پایدار بوده است. در این چارچوب جامعه با هزینههاى محدودتر به اهداف خود رسیده و لذا اقدامات آن از توجیه اقتصادى برخوردار بوده است. به این معنا که، میزان هزینهها از میزان دستاوردها و عایدات کمتر بوده است.کارشناسان اقتصاد توسعه در ایران بر اصلاح الگوى مصرف در دو سطح "تولید" و "مصرف" کالا تأکید دارند. بدین مفهوم که، در سطح تولید کالا؛ یعنى از مرحله تبدیل مواد خام تا انتقال و توزیع به مصرف کنندگان، باید تولید کنندگان هر دو بخشِ دولتى و خصوصى علاوه بر رعایت ضوابط مورد نظر، کالاى تولید شده را متناسب با استاندارد جهانى و اقلیم منطقه زیستى طراحى و تولید کنند.
این گزارش حاکى است هدر روى منابع در حوزه انرژى نه تنها در بخش مصارف خانگى و مشاغل خدماتى و تجارتى، بلکه در پالایشگاهها، نیروگاهها، خطوط انتقال برق، لولههاى آب، واحدهاى تولیدى و خودروها نیز در مقایسه با استاندارد جهانى در سطح قابل قبولى نیست. آنچه در ذیل مىآید، مقایسه مصرف شاخصهاى اصلى منابع در ایران نسبت به استانداردهاى جهانى است که به وسیله کارشناسان حوزه اقتصادى روزنامه خبرگزارى فارس ارائه شده و به وضوح گویاى وضعیت نابسامان مصرف غیر بهینه در ایران است.
بر اساس این گزارش، سرانه مصرف برق در ایران 3 برابر میانگین جهانى است. به گزارش فارس، متوسط مصرف جهانى برق در دنیا براى مشترکان خانگى، 900 کیلووات ساعت در سال است، در حالى که مشترکان ایرانى در بخش خانگى، سالانه 2900 کیلووات ساعت برق مصرف مىکنند، که این رقم بیش از 3 برابر میانگین جهانى است.
مدیر عامل توانیر با اشاره به این نکته، از تخصیص یارانه 100 میلیارد تومانى و توزیع 50 میلیون رشته لامپ کم مصرف خبر داده و گفته است: البته تخصیص یارانه و توزیع لامپ کم مصرف با توجه به نرخ بالاى مصرف نمىتواند راهکار مناسبى در جهت کنترل و کاهش مصرف باشد. بر این اساس، ایران در رتبه 19 کشورهاى پرمصرف برق در دنیا است و دولت سالانه یارانهاى معادل چهار هزار میلیارد تومان براى برق در نظر مىگیرد.
بالاترین نرخ مصرف نان جهان متعلّق به ایران است. بر اساس این گزارش، مصرف سالانه گندمِ کشور سه میلیون تن در سال و بالاترین نرخ مصرف نان در جهان متعلّق به ایران است. این گزارش حاکى است: سرانه مصرف نان در ایران حدود 160 کیلوگرم است که نسبت به کشورهاى اروپایى؛ مانند فرانسه 56 کیلوگرم و آلمان 70 کیلوگرم در سال است.
معاون وزیر بازرگانى نیز میزان آرد مصرفى داخل (آرد خبازى) را در حدود 8/5 میلیون تن در سال دانسته و مىگوید: به دلایل گوناگونى؛ از قبیل پخت نامناسب نان، فقط در استان تهران میزان ضایعات نان بر اساس آمارهاى موجود 11 تا 13 درصد است. بهمن آرمان، در این خصوص خرید به اندازه نان و افزایش کیفیت نان به جهت ماندگارى و پخت صحیح را از راهکارهاى مناسب عنوان مىکند.
سرانه مصرف انرژى در ایران
بر اساس این گزارش، ایران به دلیل استفاده نادرست از منابع در سرمایه گذارىها و نیز مستهلک بودن دستگاههاى تولیدى، پرداخت یارانه در حجم گسترده و عرضه بنزین ارزان و فروش نفت به صورت نفت کوره و خام، زمینههاى هدرروى و تعدیل منابع در کشور را فراهم آورده است. مجید صفارى نیا معاون آموزش و آگاه سازى سازمان بهره ورى انرژى ایران با اشاره به مصرف انواع انرژى در ایران عنوان داشت: ایران با مصرف روزانه افزون بر 2/3 میلیون بشکه معادل نفت خام انواع انرژى، حدود یک درصد از مصرف انرژى اولیه جهان را به خود اختصاص داده است. به گزارش فارس، به نظر مىرسد در کشورهاى در حال توسعه به دلیل زندگى سنتى، با مصرف بى رویه، مصرف انرژى، همانند کشورهاى توسعه یافته بالا است.با این وجود، گزارشهاى منتشر شده نشان مىدهد که مصرف سالانه انرژى در ایران نسبت به کشورهاى توسعه یافته بیشتر است. بر اساس این گزارش، متوسط سالانه انرژى در ایران در حدود 155 میلیون تن است که با این مقدار مصرف در رتبه سیزدهم جهان قرار دارد. بنابراین گزارش، آمریکا با مصرف دو هزار و 331 میلیون تن در جایگاه نخست این جدول قرار گرفته و چین با هزار و 386 میلیون تن در رتبه دوم است. ایران بعد از برزیل و ایتالیا در رتبه سیزدهم و اسپانیا با مصرف سالانه 145 میلیون تن انرژى در مقام چهاردهم قرار گرفته است.
بهمن آرمان در گفت و گو با فارس، جایگاه جهانى ایران در عرضه بنزین ارزان را بعد از ونزوئلا در رتبه دوم و عربستان سعودى را در رتبه سوم برشمرد و افزود: طبق آمار، میزان مصرف انرژى در ایران به ازاى هر واحد تولید ناخالص داخلى GDP معادل 2/5 تا 3 برابر مقدارى است که در کشورهاى صنعتى و در حال توسعه مصرف مىشود.
وى گفت: مصرف بنزینِ کشور در سه هفته نخست سال 88 علىرغم سهمیه بندىِ صورت گرفته یک میلیون لیتر افزایش یافت و به 68 میلیون لیتر در روز رسید و این در حالى است که اگر مصرف سوخت کلّ کشورهاى صنعتى را بر تعداد اتومبیلهاى آنها تقسیم کنیم، به ازاى هر اتومبیل در اروپا روزانه 2 لیتر و در آمریکا 4 لیتر بنزین مصرف مىشود، اما اگر این ضرب و تقسیم ساده را در خصوص کشور ایران صورت دهیم، به رقم مصرفى 11 لیتر در روز براى هر اتومبیل خواهیم رسید.
به گزارش فارس، از ابتداى سال 86 تا آخرین روز سال 87 در مجموع 57 میلیارد و 461 میلیون لیتر بنزین و گازوئیل در کشور به مصرف رسیده است. بر این اساس، سهم بنزین مصرفى کشور از کلّ مصرف بنزین در سال گذشته 24 میلیارد و 478 میلیون لیتر و سهم گازوئیل نیز 32 میلیارد و 983 میلیون لیتر گزارش مىشود.
بر اساس آمار منتشره، مصرف ماهانه بنزینِ کشور به تفکیک ماه از ابتداى سال 87 برابر با 2 میلیارد و 146 میلیون لیتر در فروردین ماه، 2 میلیارد و 58 میلیون لیتر در اردیبهشت ماه، 2 میلیارد و 83 میلیون لیتر در خرداد ماه، 2 میلیارد و 196 میلیون لیتر در تیر ماه، 2 میلیارد و 239 لیتر در مرداد ماه، 2 میلیارد و 50 میلیون لیتر در شهریور ماه بوده است. بنابراین گزارش، مصرف بنزین در مهرماه سال گذشته 2 میلیارد و 20 میلیون لیتر، آبان، یک میلیارد و 991 میلیون لیتر، آذر، یک میلیارد و 908 میلیون لیتر، دى، یک میلیارد و 898 میلیون لیتر، بهمن، 1 میلیارد و 867 میلیون لیتر و اسفندماه 2 میلیون و 19 هزار لیتر بوده است. باید به این نکته توجه داشت که مصرف سرانه کشور مانند اندونزى با 225 میلیون نفر جمعیت، دو برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت و چهار برابر کشور هند با یک میلیارد و 122 میلیون نفر جمعیت است، که با مقایسه شاخص شدت مصرف انرژى در ایران با بسیارى از کشورهاى جهان، شاهد وضعیت ناهنجار بهره بردارى انرژى هستیم.
به گزارش فارس، ایران در بخش مسکن به ازاى هر متر مربع 2/6 برابر متوسط مصرف کشورهاى صنعتى انرژى مصرف مىکند، که برخى کارشناسان، دلایل اصلى هدر رفت انرژى در بخش مسکن را نماى سنگى ساختمانها، دو جداره نبودن پنجرهها، مجهز نبودن اماکن ادارى و مسکونى به سیستمهاى هوشمند کنترل انرژى و هدر روى انرژى به سبب اهمال و غفلت عنوان مىکنند.
مصرف انرژى در ایران هر 10 سال یک بار دو برابر مىشود. به گزارش فارس، میزان مصرف انرژى، هر 10 سال یک بار، دو برابر مىشود، اما این نرخ رشد در مقیاس جهانى یک تا 2 درصد بیشتر نیست و میزان سوخت مصرفى جهان در حدود هر 50 سال یک بار دو برابر مىشود. بر این اساس، ایران در مقایسه با میانگین جهانى چهار تا پنج برابر بیشتر سوخت مصرف مىکند، یعنى هم اکنون 9 درصد سوخت جهان در ایران و توسط تنها یک درصد جمعیت جهان مصرف مىشود و هر ساله بیش از 38 درصد از بودجه سالانه دولت به یارانه بنزین اختصاص مىیابد، در حالى که در صورت مصرف استاندارد، مىتوانیم یکى از صادر کنندگان بنزین باشیم.
ایرانیان 70 درصد، بیش از الگوى جهانى آب مصرف مىکنند. به گزارش فارس، مصرف آب در ایران بر خلاف الگوى مصرف استاندارد جهانى از وضعیت خوبى برخوردار نیست، به طورى که براساس آمار اعلام شده، مصرف آب در ایران 70 درصد بیشتر از الگوى جهانى است. بنابراین گزارش، طبق اعلان بانک جهانى، به ازاى هر نفر در سال، یک متر مکعب و براى بهداشت در زندگى به ازاى هر نفر صد متر مکعب آب مصرف مىشود. کارشناسان بر این عقیدهاند که، به طور میانگین 92 درصد آب مصرفى کشور در بخش کشاورزى، به دلیل استفاده از روش منسوخ غرق آبى به جاى سیستمهاى کارآمدِ آبیارى تحت فشار یا قطرهاى هدر مىرود.
سرانه مصرف گاز کشور در رتبه سوم جهان به گزارش فارس. راندمان نیروگاههاى گازى کشور در سالى که گذشت، کمتر از 30 درصد بود. علاوه بر اینکه روزانه 43 میلیون متر مکعب گاز همراه نفت در کشور، جاى جمع آورى سوزانده مىشود، که این رقم بیش از کلّ مصرف روزانه کشور با ترکیه با 34 میلیون متر مکعب است.
تبریزى مدیر عامل سابق شرکت ملّى پالایش و پخش فرآوردههاى نفتى، جایگاه ایران را در خصوص میزان مصرف گاز بعد از کشورهاى امریکا و روسیه در رتبه سوم مصرف جهانى اعلان کرد و افزود: میزان مصرف گاز طبیعى در ایران از 68 میلیارد متر مکعب در سال 2001 با متوسط رشد سالانه 10/3 درصد به 123 میلیارد متر مکعب در سال 2008 رسیده و پیش بینى مىشود که در سال 2012 میلادى میزان مصرف به 277 میلیارد متر مکعب برسد. به گفته محمد آقایى تبریزى با ادامه روند رو به رشد مصرف در سالهاى آینده، ایران به یک مصرف کننده بزرگ گاز طبیعى در جهان بدل خواهد شد، این در حالى است که دولت در سال گذشته 134 هزار میلیارد ریال یارانه گاز به مشترکان بخش خانگى تعلق داده است.
ایران دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان است. مجید پارسا نیا معاون وزیر بازرگانى در گفت و گو با فارس، سرانه مصرف شکر در ایران را در حدود 30 کیلوگرم اعلام کرد و افزود: آمارهاى جهانى نشان مىدهد که سرانه مصرف قند و شکر در ایران در سال 1987 حدود 26/9 کیلوگرم بوده که این مقدار در سال 2006 به 28/97 و در سال 2007 به حدود 26/33 کیلوگرم افزایش یافته است، به طورى که به گفته بسیارى از کارشناسان جهانى، مصرف سرانه شکر در ایران 3 کیلوگرم بالاتر از میانگین مصرف جهانى است و این در حالى است که ایران بعد از روسیه، دومین وارد کننده بزرگ شکر در جهان محسوب مىشود و کشورهاى اندونزى، آمریکا و امارات در ردههاى بعدى قرار دارند. این گزارش حاکى است: آمریکاى جنوبى با مصرف سرانه 48/2 کیلوگرم شکر در سال، عمدهترین مصرف کننده شکر در جهان و اقیانوسیه، اروپاى شرقى، آمریکاى شمالى و مرکزى، آسیا و آفریقا (15/48) رتبههاى بعدى را به خود اختصاص دادهاند و در این بین، هندوستان، چین و برزیل عمده مصرف کنندگان شکر در جهان هستند.
مدیر عامل شرکت بازرگانى دولتى ایران در خصوص سرانه مصرف روغن در گفت و گو با فارس گفت: سرانه مصرف روغن در کشور حدود 17 کیلوگرم است. به گزارش فارس، مقایسه مصرف سرانه روغن در ایران با سایر کشورها نشان مىدهد که مصرف سرانه مإ؛فف بسیار بالاتر از میانگین جهانى است؛ زیرا مصرف سرانه ایران 17 کیلوگرم و مصرف سرانه دنیا 12/5 کیلوگرم است، که اگر شیوه مصرف روغن در ایران با سایر کشورها را مورد بررسى قرار دهیم این اختلاف آشکارتر مىشود. بیش از 80 درصد نیاز داخلى روغن در حال حاضر از طریق واردات تأمین مىشود، که قبلاً حدود 95 درصد وارد مىشد و ایران در سال 2005 دهمین کشور وارد کننده روغن در جهان بوده که میزان واردات سالانه، حدود 1/5 میلیارد روغن و کنجاله بوده است.
همانطور که اشاره شد، مقایسه میزان مصرف در بخشهاى مختلف با سایر کشورها، نشان دهنده وضعیت بسیار نامطلوب مصرف در همه زمینههاست. اما جالبتر این که سالانه نزدیک به 12/2 هزار میلیارد تومان یارانه واقعى و 78 هزار میلیارد تومان یارانه پنهان پرداخت مىشود، که در مجموع مبلغ کل یارانه آشکار و پنهان دولت نزدیک به 90 هزار میلیارد تومان است. بر این اساس، اهمیت اجراى طرح هدفمند شدن یارانهها، به خوبى مشخص مىشود، تا هر چه سریعتر به این معضلى که در حال تبدیل شدن به یک بحران است، رسیدگى شود. با این حال، فرهنگ سازى درباره صرفه جویى و درست مصرف کردن نیز باید به عنوان یکى از برنامههاى مهمّ مسئولان دستگاههاى مختلف، به ویژه رسانهها و تلویزیون مورد توجه قرار گیرد تا با آموزشهاى لازم بتوان این فرهنگ را در جامعه پایدار کرد.
یکى از شاخصهاى معتبر دیگر براى ارزیابى روند مصرف انرژى در کشورها، »شدت انرژى« است. شدت انرژى از تقسیم مصرف نهایى انرژى بر تولید ناخالص داخلى محاسبه شده و نشان مىدهد که براى تولید مقدار معیّنى از کالاها و خدمات، چه مقدار انرژى به کار رفته است. با مقایسه این شاخص در سالهاى مختلف و میان کشورها مىتوان روند استفاده از منابع انرژى در فرایند تولید ملّى کشورها را ارزیابى کرد.
البته این شاخص تحت تأثیر عواملى، از جمله شرایط آب و هوایى، جغرافیایى و ساختار اقتصادى که ارتباطى با مصرف بهینه انرژى ندارند، نیز هست. براى مثال، چنانچه ساختار اقتصادى یک کشور از واردات برخى محصولات به سمت تولید داخلى آنها حرکت نماید و این تولید مستلزم به کارگیرى انرژى زیاد باشد، نمىتوان این افزایش مصرف انرژى را به عدم استفاده بهینه از انرژى مربوط دانست، بلکه تغییرات ساختارى اقتصاد که در جهت توسعه اقتصادى نیز بوده، منجر به این افزایش مصرف شده است.
آمارها نشان مىدهد که شدت مصرفى انرژى در ایران حتى در مقایسه با کشورهاى نفت خیز، بسیار بالاتر است، اما با توجه به مقادیر شدّت انرژى براساس محاسبه تولید ناخالص داخلى به روش برابرى قدرت خرید، ایران از لحاظ مصرف انرژى به منظور تولید کالاها و خدمات، وضعیت بهترى دارد، اما کماکان جزء کشورهاى با شدت انرژى بسیار بالا محسوب مىشود. در حالى که در سطح جهان به طور متوسط براى تولید یک میلیون دلار ارزش افزوده، حدود 128 تن معادل نفت خام، انرژى مصرف مىشود، که این رقم در ایران نزدیک به 2 برابر است. براساس آمار اعلامى وزارت نیرو، مصرف نهایى انرژى کشور از سال 1376 تا 1386 بیش از 63 درصد افزایش یافته و مصرف نهایى انرژى کشورمان در سال 1376 بالغ بر 597 میلیون بشکه، معادل نفت خام بوده که در سال 1386 این رقم به 975 میلیون بشکه افزایش پیدا کرده است.
نکته دیگرى که در زمینه مصرف در ایران وجود دارد، این است که ایرانیان در برخى از موارد کمتر از میزان لازمه مصرف مىکنند. همانطور که ذکر شد، مصرف بهینه، لزوماً به معنى مصرف کمتر نیست.
از جمله مواردى که باید به آن اشاره داشت، سرانه زمانى است که ایرانیان براى مطالعه کتاب صرف مىکنند. این میزان در ایران روزانه فقط 2 دقیقه است که البته با اضافه کردن کتب درسى، براى برخى از افراد تا شش دقیقه هم مىرسد، اما این میزان براى مردم ژاپن و یا انگلیس حدود 90 دقیقه در روز مىباشد و حتى در کشورهاى در حال توسعه، مانند ترکیه و یا مالزى 55 دقیقه در روز است.
از دیدگاه برخى از جامعه شناسان، مطالعه مکتوبات، یکى از شاخصههاى توسعه به حساب مىآید، حال با توجه به اینکه این مورد نقش بى بدیلى در افزایش ضریب توسعه انسانى دارد، لذا افزایش زمان مطالعه در تعمیق پروسه توسعه و پایدار نقش اجتناب ناپذیرى خواهد داشت.
در حال حاضر سرانه مصرف شیر در ایران 91 کیلوگرم است، در حالى که آمارهاى متفاوتى از مصرف جهانى شیر ارائه مىشود: از 144 کیلوگرم میانگین سرانه تا 425 کیلوگرم در اروپا. اما آنچه مسلم است، این است که سرانه مصرف محصولات لبنى کشورمان فاصله زیادى با سرانه جهانى و البته کشورهاى در حال توسعه دارد. با اینکه الگوى مصرف شیر نسبت به سال گذشته که 81/8 کیلوگرم بوده، رشد داشته، اما هنوز هم فاصله زیادى با مصرف سرانه جهانى دارد.
همانطور که در بالا ذکر شد، وضعیت مصرف کالا، بالاخص انرژى در ایران با استانداردهاى جهانى فاصله دارد و در صورت عدم اصلاح آن، در آینده مسائل بغرنجى متوجه جامعه ایرانى خواهد شد و حتى پروسه توسعه را تحت الشعاع قرار خواهد داد. با توجه به اینکه ثبات سیاسى در کشورهاى جهان برآمده از کارامدى دولتهاست و در حالى که شرایط فوق در جامعه حکمفرماست، حدوث مسائل و معضلات سیاسى در نتیجه چنین وضعیتى در آینده، دور از انتظار نیست، لذا ضرورت دارد تا با شناخت ابعاد مسئله و عوامل شکل دهنده آن با این مقوله برخورد شود.
عوامل موثر در مصرف زدگى ایرانیان
آمارها نشان مىدهد که ایران در سال 1388 تقریباً 50 میلیارد دلار واردات و 22/5 میلیارد دلار صادرات غیر نفتى داشته است. این ارقام حاکى از این است که ایرانیان، بیشترِ مایحتاج خود را از خارج وارد مىکنند. لذا ارز حاصل از فروش ثروتهاى طبیعى و کالاهاى تولیدى بیش از آنکه در اختیار تولید کننده ایرانى قرار گیرد از ایران خارج مىشود. لذا این مورد آثار در خور توجهى در توسعه ملى دارد، چراکه یکى از ضروریات و اصول ثابت توسعه پس انداز ملّى است. در قالب پس انداز مردم (بخش خصوصى) که مجریان اصلى توسعه ملى هستند، مىتوانند فعالیتها و بنگاههاى جدید اقتصادى را ایجاد و به تولید ملّى بیافزایند. بر این اساس فرهنگ مصرفىِ حاکم بر عموم مردم ایران با اهداف توسعه منطبق نیست.البته ناگفته نماند که ترویج فرهنگ مصرف لزوماً ضدّ توسعه نیست، بدین معنا که جامعه براى آبادانى کشور باید هزینه کند. لذا پژوهش بر آن است که الگوى مورد نظر براى هزینه خانوارها الگویى است که بر اساس آن آنچه بدست مىآورند، از آنچه از دست مىدهند بیشتر باشد. علاوه بر آن، برخى از کشورها به طور برنامه ریزى شده مصرف عمومى را تشویق قرار دادهاند. به طور مثال، در اواسط دهه 40 قرن بیست، بعد از اینکه آمریکا به عنوان اولین اقتصاد جهان نمودار شد، کاخ سفید از مردم آمریکا خواست تا مصرف کالاهاى خود را افزایش دهند؛ زیرا این امر دو دستاورد سیاسى و اقتصادى داشت: از سویى مصرف بیشتر باعث رفاه بیشتر مىشد، که این امر به افزایش مشروعیت حکومت آمریکا نزد مردم آن افزود. مضافاً بر اینکه در آن دوره، آمریکا به تنهایى 45 درصد از تولید جهانى را به خود اختصاص داده بود و لذا ترس از بازخیزش اقتصادى اروپا و از دست رفتن این جایگاه موجب شد تا کاخ سفید با تشویق مردم به افزایش مصرف بنگاههاى خود را هر چه بیشتر فربهتر سازد. بدین صورت رقباى اروپایى، مجال کمترى براى ظهور و قدرتگیرى داشتند. لذا بر طبق آنچه گفته شد، مدیریت فرهنگ مصرف ضرورتاً با شرایط عمومى جامعه و اهداف توسعه انطباق دارد.
اما براى کشورهایى نظیر ایران که در ساتار اقتصاد جهانى، بیشتر تولید کننده مواد خام و مصرف کننده مواد مصنوع و صنعتى هستند، مدیریت فرهنگ عمومى به گونه دیگرى است. بدین صورت که، هر چه بر مصرف کالاهاى ایرانى افزایش یابد به همان اندازه آسیب پذیرى اقتصادى کمتر و شرایط توسعه مهیّا خواهد شد. اما همانطور که در بالا ذکر شد، مردم ایران شدیداً مصرف گرا هستند؛ امرى که در گذشتهاى نه چندان دور وجود نداشته است.
با وجود اینکه، برخى از پژوهشگران برآنند که شروع دوره مصرف زدگى از زمان حکومت صفویه بوده، اما به نظر مىرسد که مصرف زدگى از دوره قاجاریه، همزمان با رشد و تثبیت نفت در اقتصاد ایران به یکى از واقعیتهاى جامعه ایرانى بدل شده است. این مقوله موجب ایجاد شرایطى شده که مستقیم و یا غیر مستقیم شرایطى را پدید آورده که در نهایت مصرف لجام گسیخته را در پى داشته است. البته نباید از سیر مؤلفهها و متغیّرها نیز غافل شد.
در دوره قاجاریه، دربار از طریق مسافرتها به فرنگ با دستاوردهاى تمدّنى جدید آشنا شدند و با وجود تلاش هایى که توسط افرادى، نظیر قائم مقام فراهانى و امیر کبیر انجام شد تا ایرانیان در زمینه تولید کالاى اقتصادى رشد کنند، اما این اندیشههاى اصلاحى نمىتوانست در برابر خواست دربار که مجذوب زرق و برق تمدن فرهنگ شده بود تاب آورد. نتیحه چنین گرایشى فروش ثروتهاى ملّى به خارجیان براى مصارف غیر تولیدى، مثل مسافرت شاه و همراهان به فرنگ شد و این گرایش با افزایش جایگاه نفت در اقتصاد عمومى بیش از پیش تقویت گردید.
پولِ نفت، حکومت را در شرایطى قرار داد که دیگر نگران تولید ملّى نبود؛ زیرا مایحتاج خود را از طریق ارز حاصل از فروش نفت تأمین مىکرد. در نتیجه، از سویى تولید ملّى از سوى حکومت مورد بى مهرى قرار گرفت و از سوى دیگر، گرایش به مصرف کالاهاى خارجى در دربار تقویت شد. وقتى تاریخ دربار پهلوى را ورق مىزنیم، به وضوح مىتوانیم رشد لجام گسیخته میل به مصرف را باز شناسیم. بدین صورت، دربار شاه پایگاهى شد براى تقویت فرهنگ مصرف در جامعه، به طورى که از طریق آن طبقات مرفّه شهرى، اربابان و ملاکین و سایر اقشار به مصرف بیشتر گرایش یافتند و این وضعیت با وجود فراز و نشیبهایى همچنان ادامه یافته است، بطورى که بر طبق مطالعاتى که از شرایط کنونى اقتصاد ایران به عمل آمده، همچنان مصرف عمومى تحت تأثیر نفت آن قرار دارد.
در اکثر دولتها 90 درصد درآمدهاى دولت از مالیات تأمین مىشود، ولى در ایران نزدیک به 70 درصد از درآمدهاى نفتى و 30 درصد مالیات است. بنابراین، یکى از مباحث آسیبشناسى اقتصاد ملّى باید درآمدهاى نفتى باشد؛ زیرا گسترش فرهنگ پرداخت مالیات، به طور خودکار موجب اصلاح الگوى مصرف مىشود، که به علّت اتکا به درآمدهاى نفتى، از این منفعت بهرهاى برده نمىشود.
در عین حال، اگر بخواهیم عوامل جزئىتر را نیز کشف کنیم، مىتوان به مؤلفههاى دیگرى نیز اشاره داشت که از جمله این عوامل مىتوان به ظهور مناطق آزاد در سالهاى اخیر اشاره کرد. مناطق آزاد، براى تسهیل صادرات ایجاد شدهاند، اما چون در آنها بستر سازى کافى براى صادرات صورت نگرفته، به مناطقى براى واردات تبدیل شدهاند. لازم به ذکر است که در کشور چین با آن گستره جغرافیایى و اقتصاد بزرگ، 3 منطقه آزاد وجود دارد، اما در ایران 31 منطقه آزاد وجود دارد، که از این لحاظ، رکورددار دنیا هستیم.
دیگر عامل رواج مصرف گرایى، کنترل نشدن دقیق مرزهاست که موجب تسهیل قاچاق کالاهاى مصرفى به کشور شده است. هم اکنون ایران با رقمى حدود 10 میلیارد دلار واردات غیرمجاز و قاچاق، در جایگاه اول دنیا قرار دارد.
عامل دیگر، توسعه نیافتن حمل و نقل عمومى است، که موجب الگوى مصرف بى رویه سوخت شده است. در کشورهاى پیشرفته دنیابیش از 70 درصد رفت و آمد مردم به وسیله حملونقل عمومى است و 30 درصد با وسایل شخصى، که این نسبت در تهران برعکس است.
عامل دیگرى که در توسعه فرهنگ مصرف نقش بارزى داشته حسادت ایرانیان است. متأسفانه این مورد یکى از واقعیات فرهنگ ایرانى است که با وجود ارشادات شرع انور و نصایح بزرگان مذهبى، عمدتاً ایرانیان ملّتى حسود هستند. مصرف شخصى موجب حسادت دیگرى مىشود. یکى از پژوهشگرانِ امر توسعه از یکى از دوستان خود که در شیکاگو بود نقل کرد، که تا زمانى که وى کارمند یک بانک در شیکاگو بود برخى از هموطنان ایرانى با او رفت و آمد مىکردند، اما همین که وى رئیس آن شعبه شد، آنها این رفت و آمدها را قطع کردند.
در چنین شرایطى، مصرف در ایران، یک ارزش تلقى مىشود و هر آنکه بیشتر مصرف مىکند، گویى از پرستیژ اجتماعى بیشترى برخوردار است. گسترش فرهنگ خریدِ قسطى نیز از این حکایت دارد که ایرانیان براى خریدن حتى حاضرند پولى را که در آینده بدست مىآورند خرج کنند. ایرانیان اساساً نگران زبان مردم در مورد شرایط زندگى خود هستند و لذا به واسطه این ادراک ناصحیح و مخرّب اقدام به خرید مىکنند و به همین دلیل، در ایران تقریباً همه مردم به نوعى مقروضاند. جالب آنکه ایرانیان در میان کشورهاى منطقه که اتفاقاً اقتصاد آنها نیز نفتى است، بیشترین میزان زباله را تولید مىکنند و جالبتر اینکه، هم اکنون سرانه اماکن تجارى (مراکز خرید) تهران بالاتر از پاریس است.
همانطور که گفته شد، ایران کشورى است ارزش مدار، که ارزشهاى مذهبى نقش تعیین کننده و انکار ناپذیرى در شکل دهى قالبهاى فکرى و رفتارى ایرانیان دارد، اما متأسفانه فرهنگ حاکم بر مصرف ملّى در ایران با ارزشهاى مذهبى آنها منطبق نیست، لذا لازم مىآید تا حدود شرعى براى عموم مردم هویدا شود؛ چه اینکه از قبل آن بتوان تحولات لازمه در فرهنگ مصرف را پدید آورد.
اسلوبهاى مصرف از دیدگاه قرآن و حدیث
قرآن کریم در عین حال که مسلمانان را به قناعت و ساده زیستى توصیه مىکنند، آنها را به مصرف بهینه نیز ارشاد مىدهد. لذا اسلام اساساً با مصرف مخالف نیست، بلکه در نظر دارد که مصرف باید به اندازه و در جاى خودش صورت پذیرد. قرآن مصرف صحیح را در قالب واژگانى، نظیر قدر و قوام (به معنى اعتدال و میانه روى) نشان داده و آنها را در برابر واژگانى؛ نظیر اسراف و تبذیر قرار داده است. همچنین در کتب دینى بر شخص "مقدر" یعنى کسى که همه اموال خود را خرج نمىکند و بخشى از آن را براى وقت ضیق در نظر مىگیرد اشاره رفته که در ذیل به چند نمونه اشاره مىشود:اسراف در نظر قرآن به معنى تجاوز از حدّ اعتدال است. مثلاً قرآن شخص پرخور را مسرِف مىنامد. گناهکار را نیز مسرف مىخواند. همچنین شخص مستبد و مستکبر را هم مسرف مىداند؛ زیرا اولى درباره جسم، دومى درباره جان، سومى درباره جامعه، از مرز اعتدال خارج شدهاند. همچنانکه در سوره اعراف، آیه 31 مىفرماید: »کُلُوا وَ اشربوا و لا تُسرِفوا« در قرآن کریم هر گونه رفتار میانه روى و مقتصدانه مورد تشویق قرار گرفته و با سخنان زیبا ستوده شده است.
تفریط در مصرف نیز مانند اسراف و افراط در آن، پیامدهاى زیانبار گوناگونى دارد. از این رو، اسلام از یک سو با افراط و اسراف در مصرف به شدت مخالف است و به میانهروى و سادهزیستى سفارش مىکند و از سوى دیگر، تفریط در مصرف و سختگیرى بر خود و خانواده را نیز محکوم مىنماید. در حدیث نبوى آمده است: »کلوا واشربوا و تصدقوا و البسوا فى غیر مخیله و لا سرف، ان اللَّه یحبّ أن ترى على عبده«: بخورید و بیاشامید و صدقه بدهید و بدون فخر فروشى و اسراف کارى جامه بپوشید؛ زیرا خداوند دوست مىدارد که نعمتاش بر بندهاش نگریسته شود.
در جاى دیگر مىفرماید: »و الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواما«: و آنان که چون هزینه مىکنند اسراف نمىکنند و خست نمىورزند، بلکه میان این دو، راه اعتدال را برمى گزینند و در جاى دیگر آورده است: »لینفق ذو سعة من سعته و من قدر علیه رزقه فلینفق مما ءاتاه الله«: بر توانگر است که از دارایى خود هزینه کند و هر که روزىاش بر او تنگ شده باشد، از آنچه خداوند به او داده است، خرج کند.
همچنین اسلام واژه تبذیر را نیز براى بیان گونهاى از مصرف ناصحیح ارائه نموده است. »تبذیر« از ریشه »بذر« به معناى پاشیدن دانه است و با اسراف که به معنى تجاوز از حدّ اعتدال است فرق دارد. هنگامى که این واژه در مباحث اقتصادى به کار مىرود، به معناى مصرف کردن مال به صورت غیر منطقى و نارواست. معادل کلمه »تبذیر« در فارسى »ریخت و پاش« است. برخى از لغتشناسان در تبیین فرق میان اسراف و تبذیر گفتهاند: »اسراف، به معناى گذشتن از حد در صرف مال است و تبذیر، اتلاف مال در غیر محل آن است، پس تبذیر از اسراف بدتر است و به همین جهت، خداى متعال فرموده است: »انَّ المبذّرین کانوا اخوان الشیطین«: همانا تبذیرکنندگان برادران شیطاناند.
اسلام بر قناعت کردن مؤمن تأکید مىورزد. به طور مثال قرآن کریم مىفرماید: »انظر الى من هو دونک فى المقدرة و لا تنظر الى من هو فوقک فى المقدره، فانّ ذلک اقتع لک بما قسم لک«: به ناتوانتر از خودت بنگر و به توانگر از خویش منگر؛ زیرا این کار تو را به آنچه قسمت تو شده، قانعتر مىسازد. همچنین قرآن پیروان را به انفاق و دستگیرى ارشاد مىدهد.
روایتى از پیامبر اسلام نقل شده که آن حضرت فرمودند: »من أعطى فى غیر حقّ أسرف، و من منع عن حق فقد قتر«: هر که به ناحق (بى جا) بخشش کند، اسراف کرده است و هر که به حق (بهجا) خرج نکند، سختگیرى و خسّت ورزیده است. همچنین از وى آمده است: »هر کس نابجا مال و امکانات را مصرف کند، اسراف کرده است«.
امام على(ع) نیز در جاهاى مختلف مسلمانان را میانه روى در مصرف ارشاد نموده و مىفرمایند: »اسراف و تبذیر، یعنى صرف مال و ثروت در غیر موضعى که براى آن ضرورت دارد«. و در جاى دیگر مىفرمایند: »اسراف به نابودى امکانات زیادى مىانجامد«. همچنین از ایشان آمده است: »تدبیر خوب، ثروت و مال اندک را زیاد و تدبیر بد، مال بسیار را نابود مىکند.«
امیر مؤمنان در بیان معیار و ملاک اقتصادى به تبیین مصرف درست و مناسب اشاره نموده و مىفرماید: »کن سمحا و لا تکن مبذرا و کن مقدرا و لا تکن مقترا«: یعنى بخشنده باش، ولى نه به حدّ اسراف، و میانه رو باش و سخت گیر مباش.
از جمله واژگانى که اعتدال و میانه روى را تأیید و تشویق مىکند، واژه مقدّر است که در روایات به معناى اقتصاد و میانه روى به کار رفته است. مقدّر در حقیقت میانه رو و کسى است که آینده نگرى مىکند و تمام آنچه را که به دست آورده انفاق و هزینه نمىکند، بلکه مقدارى از آن را براى زمان حاجت نگه مىدارد. این واژه در کاربردهاى روایى معناى ایجابى و مثبت محض داشته و به معناى اعتدال و میانه روى در حوزه اقتصادى است.
همچنین بر پایه روایتى از امام صادق(ع) ویژگىهاى شخصى با ایمان این گونه است: »المؤمن حسن المعونه، جیّد التدبیر لمعیشد«: مؤمن یارىگر شایسته است، کم خرج است و گذران زندگى اش را خوب تدبیر مىکند. بر این اساس، برنامهریزى و مدیریت در جهت ارتقاى فرهنگ ساده زیستى، یکى از مصادیق بهترین برنامه ریزىها براى تدبیر زندگى و اصلاح الگوى مصرف است.
روایتى دیگر از امام صادق(ع) آمده است: »لیس فیما اصلح البدن اسرافٌ... انّما الاسراف فیما أتلف المال و أضر بالبدن«: در آنچه بدن را سالم نگه مىدارد اسراف نیست...، بلکه اسراف، در چیزهایى است که مال را تلف مىکند و به بدن زیان مىرساند.
گفتنى است که، هر چند در روایات اسلامى تأمین نیازهاى زندگى در حدّ کفاف و برخوردارى از یک زندگى متوسط مورد تأکید قرار گرفته،اما برخوردارى از رفاه نسبى نیز با میانه روى در مصرف منافاتى ندارد، لذا در روایاتى از اسحاق بن عمار نقل شده که به امام صادق(ع) گفتم: »آیا مؤمن مىتواند ده پیراهن داشته باشد؟ امام(ع) فرمود: »آرى«. گفتم: بیست پیراهن چه؟ فرمود: »آرى (اشکالى ندارد)« گفتم: »سى تا چه؟« فرمود: »آرى. این اسراف نیست؛ اسراف آن است که لباس بیرونىات(لباس مهمانىات) را لباس کار و دم دستى قرار دهى، بنابراین، در اسلام، مصرف بیش از حدِّ رفاه نسبى، اسراف و غیر مجاز شمرده شده است.
اما شاید این نکته از امام موسى کاظم شنیدنى باشد که فرموده است: »لا تبذل لاخوانک من نفسک ما ضره علیک اکثر من منفعته لهم«: براى برادران (ایمانى) خود، چندان از خودت مایه گذار که زیان آن براى تو بیشتر از سودش براى آنهاست«. این روایت بدین معناست که نگره حاکم بر کمک و یارى به مسلمانان نیز بر محور اعتدال و میانه روى بوده است، بطورى که دستاوردهاى آن از هزینههاى آن کمتر باشد.
نتیجهگیرى و پیشنهادات:
آثار نفت را مىتوان در حوزههاى مختلف سیاسى، اقتصادى، نظامى و فرهنگى جامعه شناسایى کرد. از جمله اینکه، نفت مدتهاست که بر فرهنگ مصرف عمومى تأثیر گذارده و آن را به سمت و سویى کشانده که امروزه در میان ایرانیان مصرف بیشتر یک ارزش تلقى مىشود، تا جایى که اکنون ایرانیان در مصرف برخى از کالاها در صدر جهان قرار دارند. از این رو در راستاى اهداف توسعه کشور، ضرورى است که چنین وضعیتى اصلاح گردد، که در این چارچوب چند پیشنهاد ارائه مىگردد:-افزایش آموزش فرهنگ مصرف از طریق نهادهاى اطلاع رسانى، از جمله رسانه ملى؛
-اصلاح کتب درسى نوجوانان و جوانان و ارائه برنامههاى آموزشى و تشویقى به آنها در زمینه مصرف کالا بر اساس اسلوبهاى اسلامى و شیعى در جهت ایجاد فرهنگ جدید مصرف متناسب با اهداف توسعه؛
-افزایش هزینههاى تحقیقاتى و علمى براى اکتشاف روشهاى مدرن جهت بهرهگیرى از منابع با هزینههاى کمتر؛
-بهرهگیرى از نقش ارزشهاى اسلامى و شیعى در جهت تعمیق و نهادینه سازى فرهنگ مصرف بهینه؛
-حاکمیت نگرش مدیریتى (با تأکید بر بهره ورى) و اقتصادى( چربش فایده بر هزینه) در حوزه مصرف کالا در سطح جامعه.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 286