نویسنده : مصطفی دلاور پوراقدم
یکى از شاخصها و مختصات محیط امنیت خارجى جمهورى اسلامى ایران، افزایش گروههاى تروریستى و منازعات مسلحانه فرقهاى است، بطورى که برخى گروه هاى فرقهاى با سازمان دهى تشکّلهاى سیاسى نظامى سلفى و بهرهگیرى از تفکر جهادى، به صورت مستقیم در معادلات امنیتى منطقه وارد شدهاند، که با بهرهگیرى از شیوه ها و ابزارهاى مبارزاتى غیرقانونى؛ مانند عملیاتهاى انتحارى، بمب گذارى، گروگان گیرى، قتل، سربریدن و پخش آن در اینترنت و حتى در برخى مواقع با مدیریت برخى اقدامهاى تروریستى مانند سازماندهى حوادث 11 سپتامبر، باعث شکلگیرى گویش هاى جدیدى در نظام بینالملل؛ مانند گفتمان جنگ با تروریسم شدهاند،که این موضوع زمینه حضور نظامى امنیتى قدرت هاى برون سیستمى در مجاورت سرزمینى جمهورى اسلامى ایران را بوجود آورده است.
تحقق حداکثرى سیاستهاى دفاعى ایران 1404 و توسعه ضرایب امنیتى، بویژه در استان هاى مرزى، مستلزم شناسایىگروه هاى مسلحانه فرقهاى در محیط امنیت داخلى و خارجى و در گام بعدى، هم افزایى ظرفیت ساختارها و زیرساخت هاى امنیتى براى مقابله با تهدیدهاى احتمالى است. به همین منظور، متولیان امر بایستى از رویکرد امنیت پژوهىاستراتژیک، ضمن آسیبشناسى شطرنجى چینش سازمان هاى تروریستى در لایههاى امنیتى خاورمیانه، راهبرد منسجمى براى مقابله پیشگیرانه با تروریست ها و سازمان هاى مسلحانه فرقهاى را تبیین کنند.
مهمترین سازمان هاى تروریستى واقع در محیط امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران عبارتند از:
القاعده در دوره اول فعالیت خود از دستهاى محلى به سازمانى جهانى با شبکه پیچیده عنکبوتى و بینقارهاى و در دوره دوم - که پس از حملات 11 سپتامبر را شامل مىشود - به سازمانى فرامنطقهاى با رویکردى منعطف و غیر متمرکز تغییر چهره داد.
پنج عضو شوراى رهبرى القاعده عبارتند از:
- اسامه بن لادن، مؤسس و رهبر سازمان؛
- ایمن الظواهرى، نفر دوم سازمان؛
- مصطفى احمد المساوى، مشهور به »شیخ سعید« مسئول امور مالى و ناشناس ترین عضو القاعده؛ زیرا اطلاعات سرویس هاى امنیتى در مورد او بسیار کم است؛
- ابو محمدالمصرى، مسئول امور تبلیغات، ضبط و انتشار پیام هاى ویدیویى بن لادن؛
مدحت المصرى، مشهور به »ابو خباب« فرمانده »گردان 55«، که وظیفه حراست از بن لادن را به عهده دارد. وى همچنین مسئول پیشین واحد تحقیقات و ساخت سلاح هاى شیمیایى است.
تاکنون شوراى امنیت با صدور قطعنامههاى (2000) 1330، (2002) 1390، (2003) 1455، (2004) 1526، (2005) 1617، (2006) 1735 و (2008) 1822 تحریمهایى را علیه القاعده و شبه نظامیان طالبان در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد اعمال کرده است.
القاعده با تفسیرهاى افراط گرایانه، سلفى و ارتجاعى، جهاد را در سه حوزه مبارزه با نیروهاى اشغالگر ناتو و آمریکا در منطقه، رژیم صهیونیستى و گروههاى شیعه تعریف کرده است. به عبارتى، نوعى پارادوکس عقیدتى در میان سازمان القاعده وجود دارد، که در آن گروه هاى شیعه همسو با رژیم صهیونیستى به عنوان تهدید محاسبه مىشوند.
تأمین آسان منابع مالى اقدامهاى تروریستى القاعده از طریق تولید، قاچاق و فروش گسترده مواد مخدر و نیز اقدامات ناکافى و نامناسب و همچنین عدم توانایى دولت پاکستان براى مقابله با رشد افراط گرایى فرقهاى، بویژه در سه استان وزیرستان جنوبى، بلوچستان و سرحد، وجود فقر و بیکارى در منطقه، نبود نظارت کارامد بر جهت گیرى مدارس مذهبى پاکستان، نفوذ رو به گسترش وهابیون امارات و عربستان میان قبایل پاکستان و ترویج تفکرات سلفى گرى ضد شیعى در میان آنها، ضعف آشنایىنیروهاى آیساف و ایالات متحده با مختصات اجتماعى و سیاسى منطقه، نبود ثبات سیاسى امنیتى در پاکستان و افغانستان، عدم تبیین ترتیبات امنیتى منطقهاى براى دستیابى به یک پارادایم امنیتى مشترک براى مقابله با جرائم سازمان یافته، گروکشى برخى کشورها از طریق حمایت ابزارى از طالبان و ضعف هم افزایى مناسب زیرساخت هاى امنیتى مشترک منطقهاى، از مهمترین دلایل رشد بنیادگرایى القاعده در ترتیبات منطقهاى و جهانى است.
القاعده، براساس آموزه هاى عملیات نامتقارن توانسته است با تشکیل پنج حوزه مجزا که هر کدام داراى ساختار رهبرى، عملیاتى و منابع مالى محلى مستقل هستند، به کار خود ادامه دهد، که عبارتند از:
الف) حوزه هند و پاکستان، به رهبرى »امین الحق"؛
ب) حوزه منطقه آسیاى مرکزى؛ شامل ازبکستان، چچن، گرجستان، جنوب چین و سینکیان به فرماندهى »طاهر یولداشیف«؛
ج) حوزه جنوب شرق آسیا؛ شامل اندونزى، مالزى و فیلیپین، که پیشتر »رضوان عصام الدین«، مشهور به »حنبلى« از سوىالقاعده به سمت فرماندهى این حوزه انتخاب شده بود، ولى پس از دستگیرى وى در تایلند (اگوست 2002)؛ سرهنگ »سومیرو« مشهور به »ذوالقرنین« زمام امور را به دست گرفت؛
د) حوزه خاورمیانه و خلیج فارس؛ شامل عربستان، یمن، کویت، عراق، اردن، ترکیه و لبنان.
شعبه اول این حوزه؛ شامل »انصار القاعده در جزیره العرب« بوده و عنوانى است که هستههاى سعودى القاعده براى خود برگزیدهاند.
این سازمان در حمله انتحارى به ناو آمریکایى »کول« و نفتکش فرانسوى »لمبورگ« در سواحل یمن (اکتبر 2000 و 2002) دست داشته است.
شعبه دومِ این حوزه، صرفا بر عراق متمرکز شده و شامل دو تشکل زیر است:
جماعت توحید و جهاد« یا القاعده در سرزمین رافدین، که توسط »ابومصعب الزرقاوى« بنیان گذاشته شد.
جنبش انصار الاسلام« به رهبرى »ملا کریکار« در ایالت خود مختار کردستان عراق
شعبه سوم این حوزه نیز؛ شامل اردن، لبنان و ترکیه است که سه گروه زیر را در بر مىگیرد:
جنبش سلفیه اردنى«، به رهبرى »ابومحمد المقدسى«، که پدر معنوى الزرقاوى است و هم اکنون در زندان »السویقه« اردن است.
عصبه الانصار« لبنان، به رهبرى »عبدالکریم السعدى«، مشهور به »ابو محجن
جبهه اسلامى سواران شرق بزرگ« در ترکیه به رهبرى »حبیب آقداش
ه) حوزه مدیترانه؛ شامل یازده دولت اروپایى و آفریقایى (آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا، الجزایر، تونس، مصر، اردن، مراکش ولیبى) به رهبرى عبدالکریم المجاطى، مغز متفکر انفجارهاى دارالبیضاى مراکش.
یکى از کارویژههاى نهادهاى امنیتى، اطلاعاتى، سیاسى و انتظامى، شناسایى پتانسیلها و کانونهاى تنشزا در سطح منطقهاى از رویکرد امنیت ملى است.
مهمترین ملاحظات جمهورى اسلامى ایران در قبال گسترش القاعده و سازمانهاى نزدیک به آن عبارتند از:
ارزیابى تحولات خاورمیانه، بیانگر رشد و گسترش القاعده و گروهکهاى تروریستى وابسته به آن؛ مانند لشگر طیبه و سپاه صحابه است، که در صورت ضعف برنامهریزى منسجم و عدم تبیین اقدامهاى پیشگیرانه، مىتواند به گسترش تنشهاى مرزى، واگرایى منطقهاى، گسترش ایران هراسى، مداخله قدرتهاى برون سیستمى، فرامنطقهاى و تضعیف امنیت بومى پایدار منجر شود.
در این میان، عراق از کشورهایى است که به دلیل عدم وجود یک دولت مقتدر مرکزى، عدم مشارکت گروههاى سنى در ساختار قدرت، رشد خزنده عقاید وهابیت، حضور اشغالگران و تمایلات فدرالیسم، زمینههاى شکلگیرى و رشد سازمانهاى مسلحانه فرقهاى را دارد، که از مهمترین این سازمانها مىتوان به القاعده عراق، انصار الاسلام و پژاک اشاره کرد.
از رویکرد امنیت ملى، برخى اهداف واشنگتن از اتخاذ این رویه عبارتند از:
انعکاس تصویر مجازى، خشن و غیر واقعى از جمهورى اسلامى ایران و بالتبع تضعیف نفوذ نرم ایران در فرایند سیاستگذارى خارجى؛
- ایجاد مانع در گسترش روابط دوجانبه میان جمهورى اسلامى ایران و برخى کشورهاى عرب منطقه، براى مثال یکى از مهمترین اهداف واشنگتن براى تداعى حمایتهاى تسلیحاتى ایران از شبه نظامیان القاعده در افغانستان، بسترسازى براىتضعیف روابط دوجانبه تهران و کابل است. در همین رابطه واشنگتن در دیپلماسى رسانهاى خود به صورت متناوب همواره تبلیغ مىکند که جمهورى اسلامى ایران، نه تنها شبه نظامیان شیعى، بلکه افراط گرایان سنى را آموزشهاى چریکىداده و آنها را از طریق کویت، سوریه یا مرزهاى زمینى خود وارد عراق مىکند.
برخى مصادیق جنگ تبلیغاتى ایالات متحده با هدف تداعى ارتباط میان جمهورى اسلامى ایران با سازمان القاعده، عبارتند از:
- ادعاى »ژنرال دان مک نیل« فرمانده وقت ارتش آمریکا در 31 مى 2007 (10 خرداد 1386) مبنى بر آموزش شیوههاىعملیات نامتقارن به نیروهاى القاعده در داخل خاک ایران؛
- ادعاى ایالات متحده در 17 آوریل 2007 و ناتو در ششم ژوئن و ششم سپتامبر 2007، مبنى بر توقیف محمولهاى از تجهیزات نظامى ایران؛ شامل قطعات انفجارى و بمب هاى کنار جادهاى براى کمک به القاعده؛
ادعاى »نیکلاس برنز« معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه خبرى CNN مورخ سیزدهم ژوئن 2007، مبنىبر وجود مدارکى دال بر نقش سپاه پاسداران در قاچاق اسلحه براى القاعده؛
مایکل مککونل مدیر اطلاعات ملى آمریکا در راستاى جنگ روانى تبلیغاتى واشنگتن علیه تهران در »گزارش سالانه ارزیابى تهدیدها« مورخ فوریه 2008 به »کمیته نیروهاى مسلح مجلس سنا« ادعا کرد: سه نفر از مهمترین رهبران القاعده هماکنون در بازداشت ایران هستند:
سعد بن لادن، پسر بن لادن و جانشین احتمالى وى،
سیف العادل،
عبدالله احمد عبدالله، مسئول امور مالى سازمان القاعده.
سیف العادل و احمد عبدالله، از طرف نهادهاى امنیتى اطلاعاتى آمریکا به دلیل رهبرى بمبگذارى سفارتخانههاى ایالات متحده در کنیا و تانزانیا در سال 1998 که در آن نزدیک به 200 نفر کشته شدند، تحت تعقیب هستند.
- موفق ربیعى مشاور امنیت ملى عراق در آوریل 2008 اعلام کرد: برخى از ناآرامىهاى عراق توسط فرماندهان القاعده در ایران هدایت مىشود.
- ادعاى »رویان کروکر و دیوید پترائوس« در سومین گزارش خود به کنگره در آوریل 2008، مبنى بر »تجهیز، آموزش و تأمین تسلیحات« شبه نظامیان عراق توسط سپاه قدس، که متعاقب آن جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، در یک گفتمان جدید براى اولین بار در سخنرانى دهم آوریل 2008 به صراحت جمهورى اسلامى ایران را هم ردیف تهدید القاعده در عراق معرفى کرد.
بررسى مصادیق فوقالذکر بیانگر این نکته است که ترفند جنگ تبلیغاتى ایالات متحده با ابزار تداعى ارتباط میان جمهورىاسلامى ایران و القاعده به یکى از اولویتهاى راهبردى عملیات روانى واشنگتن براى تنشزایى در روابط تهران با برخى کشورهاى همسایه تبدیل شده است.
عبدالله اوجلان در سال 1999 توسط نهادهاى اطلاعاتى ترکیه، آمریکا و اسرائیل هنگام خروج از سفارت یونان در کنیا دستگیر و به ترکیه انتقال یافت.
شیوه مبارزاتى این گروه به صورت »کمین و حمله غافلگیرانه«، »خرابکارى«، »شورش«، »آدم ربایى«، »ترور«، اعتراض و تظاهرات علیه دولت ترکیه است. این گروه، به منظور کاهش فشار افکار عمومى علیه اقدامهاى تروریستى خود، نام خود را در هشتمین کنگره حزبى به »کاداک« تغییر داد. پ.ک.ک از طرف اتحادیه اروپا و آمریکا به عنوان گروهى تروریستى معرفىشده است.
یکى از ویژگىهاى سازمان تروریستى پ.ک.ک سوءاستفاده از دختران، به ویژه در عملیات هاى نظامى است که تاکنون به مرگ بسیارى از آنان منجر شده است.
مرامنامه این گروه تروریستى، به صورت تلفیقى از »ناسیونالیسم قومى و مارکسیسم لنینیسم« است، که در بهار 1384 اعلان موجودیت کرد.
پژاک، مکان ثابتى ندارد و در مرزهاى شمال غرب ایران به صورت گروه هاى تیمى فعالیت مىکند. این حزب اقدامهاى تروریستى خود را بیشتر در استان هاى مرزى کردستان، آذربایجان غربى، ایلام و کرمانشاه، شهرهاى مرزى خوى، سلماس و ماکو سازماندهى مىکند.
»عبدالرحمن حاج احمدى« متولد 1941 به عنوان رهبر این گروه، مقیم کلن آلمان است.
»رابرت بایر« افسر عملیاتى سابق سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا در مصاحبه با نشریه اشپیگل و »سیمورهرش« در مصاحبه با نشریه نیویورکر، فاش کردند: آمریکا در چارچوب »طرح دلتا« ارتباطات نظامى، امنیتى و اطلاعاتى تنگاتنگى با گروه پژاک دارد و برخى اطلاعات را براى ضربه زدن به منافع جمهورى اسلامى ایران در اختیار این گروه قرار داده و به منظور سازماندهى و اثربخشى اقدامهاى مشترک علیه جمهورى اسلامى ایران، خواهان اتحاد راهبردى پژاک و پ.ک.ک. است.
مهمترین اقدامهاى تروریستى منتسب به این گروه عبارتند از:
- بمب گذارى مقابل سفارت اردن در بغداد، به تاریخ هفتم اوت 2003؛
- بمب گذارى در مقرّ سازمان ملل، به تاریخ نوزدهم اوت 2003؛
- بمب گذارى در مسجد نجف، به تاریخ بیست و نهم اوت 2003؛
- بمب گذارى در اماکن مقدس شیعیان در کربلا و نجف، به تاریخ دوم مارس 2004.
برخى ملاحظات جمهورى اسلامى ایران در قبال گسترش ساختارى و فکرى انصارالاسلام در شمال عراق عبارتند از:
- یکى از آفندهاى روانى رسانهاى سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا (سیا) براى شکاف سازى و ایجاد بى اعتمادى میان جمهوى اسلامى ایران و حکومت خودمختار کردستان عراق، اتهام زنى مبنى بر حمایت تهران از نفوذ عوامل اطلاعاتى نظامىبه اربیل و سلمانیه براى کمک به نیروهاى وابسته به انصارالاسلام است.
- افزایش نشر آموزههاى وهابیت در مجاورت مرزهاى شمال غرب جمهورى اسلامى ایران.
یکى از ابزارهاى وهابیون براى گسترش وهابىگرى در نوار حاشیهاى جمهورى اسلامى ایران؛ حمایتهاى مالى معنوى و فکرى از برخى گروهکهاى تروریستى و شبه نظامى است. در این راستا، منطقه خودمختار کردستان عراق از نواحى است که پتانسیل رشد و گسترش تفکرات وهابیت را دارد و کم توجهى به این موضوع مىتواند مقدمه شکلگیرى برخى تهدیدات نرم افزارى اعتقادى در استانهاى مرزى شمال غرب کشور شود.
منابع مالى جند الشیطان از کمک هاى وهابیون به القاعده، اخاذى از طریق گروگانگیرى و خانواده گروگان ها، کمک هاى مالى برخى نهادهاىاطلاعاتى مخالف نظام جمهورى اسلامى ایران و قاچاق مواد مخدر، اسلحه و کالا تأمین مىشود.
سرکردگان شبکه القاعده در عراق از رابط هاى اطلاعاتى امنیتى گروه ریگى با سازمان تروریستى مجاهدین خلق هستند، بطورى که براساس اعترافات عبدالحمید ریگى، سازمان مجاهدین خلق از طریق پست الکترونیکى، آنان را از برخى اقدامها و تحرکات نظامى جمهورى اسلامى ایران در مناطق مرزى آگاه مىکند.
عبدالمالک ریگى پس از پنج ماه فعالیت اطلاعاتى عملیاتى سربازان گمنام امام زمان و در یک مدیریت اطلاعاتى مقتدرانه، در چهارم اسفند 1388 در هواپیمایى که از دوبى عازم بیشکک بود، دستگیر و در سحرگاه 30 خرداد 1389 در محوطه زندان اوین به دار مجازات آویخته شد.
لشگر طیبه از لحاظ مرامنامه سیاسى، مبلّغ نگرشى از اسلام است که هندى و یهودى را دشمنان اسلام به شمار مىآورد. دولت هند، لشگر طیبه را به خاطر حمله تروریستى روز سیزدهم دسامبر 2001 به پارلمان هند مقصر شناخت و به دنبال آن در 13 ژانویه 2002، این تشکیلات از سوى ژنرال پرویز مشرف رئیس جمهور وقت پاکستان، به عنوان گروهى غیرقانونى و تروریستى معرفى شد، که به همین دلیل »حافظ محمد سعید« نام گروه خود را به »جماعت الدعوه« تغییر داد. لشگر طیبه پس از غیرقانونى شدن از سوى دولت، توسط »مولانا عبدالوحید کشمیرى« اداره مىشود و دفتر جدید خود را در »سرینگار«، پایتخت تحت کنترل کشمیر هند مستقر کرده، ولى همچنان رهبر روحانى آن حافظ محمد سعید است.
این جماعت با سه هزار دفتر و شعبه، تعدادى مدارس مذهبى و بیمارستان، مدعى است، که فعالیت خود را در امور خیریه متمرکز کرده است، بطورى که از طریق سازماندهى ستادهاى خیریه و کمک به زلزله زدگان اکتبر 2005؛ موفق شده نفوذ نرم خود را در مناطق قبیله اى کشمیر و مظفرآباد گسترش دهد.
مقرّ اصلى این گروه، مجتمعى پنج هزار نفرى با 125 هکتار وسعت در شهر هریدکه، حوالى لاهور است، که به مرکز طیبه معروف و داراى یک روزنامه هفتگى اردو زبان به نام »دعوت« و ماهنامه اى با عنوان »صداى اسلام« به زبان انگلیسىاست.
اداره »کنترل دارایى هاى خارجى وزارت خزانه دارى« آمریکا از اکتبر 2001 نام این سازمان را در فهرست گروه هاىتروریستى خارجى قرار داده است. در ژانویه 2002 نیز پاکستان دارایى و اموال آنان را مسدود و توقیف کرد. نهادهاىاطلاعاتى آمریکا معتقدند: بخشى از »ساختار اطلاعاتى پاکستان« از این سازمان تروریستى حمایت مىکنند.
سپاه صحابه در سال 1984 میلادى توسط روحانى سنى به نام »مولانا حق نواز جهنگوى« در شهر جهنگ (ایالت پنجاب) و در دوره ریاست جمهورى ژنرال ضیاء الحق که در سال 1990 به قتل رسید تأسیس شد و هدف خود را جلوگیرى از نفوذ آموزه هاىانقلاب اسلامى به شبه قاره هند معرفى و به منظور عملیاتى کردن اهداف خصمانه خود »لشگر جهنگوى« را تأسیس کرده است.
»احمد لدهیانوى« پس از ترور »ضیاء الرحمان فاروقى« به فرماندهى سپاه صحابه رسید.
سپاه صحابه ادعا دارد که پیرو دین پیامبر اکرم (ص) است و از این رو خود را سپاه صحابه مى نامد.
بسیارى از حوزه هاى علمیه اهل سنت ایالت هاى پیشاور، سیالکوت، فیصل آباد، جهنگ و پنجاب توسط این گروه اداره مىشوند.
مهمترین اهداف این گروه تروریستى عبارتند از:
مقابله با آموزه هاى شیعى انقلاب اسلامى ایران؛
مبارزه با گروه شیعه تحریک جعفرى؛
حمله به شیعیان و ایرانیان مقیم پاکستان.
اولین اقدام سازمان در اوضاع پرتلاطم روزهاى اولیه پیروزى، انقلاب اسلامى، اشغال محل »بنیاد پهلوى« واقع در خیابان ولیعصر (ساختمان وزارت بازرگانى فعلى)، ایجاد خانه هاى تیمى مخفى در سراسر کشور و جمع آورى اسلحه و مهمات و اختفاى آنها بود. همچنین در سطح وسیعى به جذب نیرو و عضوگیرى، بویژه از بین نوجوانان و جوانان مى پرداخت که به مرور با اتکاى به سلاحها و مهماتى که در شرایط خاصّ پس از پیروزى انقلاب جمع آورى نموده بودند، مخالفت خود را با نظام جمهورى اسلامى، بویژه پس از کشف ماجراى جاسوسى محمدرضا سعادتى عضو مرکزیت سازمان و دستگیرى وى در حین ارائه اطلاعات طبقهبندى شده به مأمور امنیتى شوروى آشکار ساخت.
در 27 خرداد 1360، مجلس شوراى اسلامى به دلیل بى کفایتى، تشنج آفرینى و اقدامات غیر قانونى بنى صدر علیه امام، دولت و مجلس و نیز ناتوانى وى در اداره امور کشور، دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسى بنى صدر را تصویب کرد. یک روز بعد در 28 خرداد سال 60، سازمان مجاهدین خلق »اطلاعیه سیاسى نظامى شماره 25« خود را صادر کرد و متعاقب آن اقدام هاىمسلحانه و ترورهاى گسترده منافقین از 30 خرداد 60 آغاز شد.
پس از مذاکرات مقدماتى رجوى و طارق عزیز در پاریس، وى در 17 خرداد 1365 وارد بغداد شد و متعاقب آن نیروهاىفریب خورده سازمان در »اردوگاه اشرف« مستقر شدند.
در حکومت خود خوانده گروهک منافقین در عراق، سازمان مجاهدین خلق، مینیاتورى از وزارتخانه هاى مختلف را ایجاد کرده بود، اما در این حکومت خیالى، در وسعت دوازده کیلومتر در ده کیلومتر - قرارگاه اشرف - تعداد بیش از 35 بازداشتگاه و زندان وجود دارد.
بنابراین، کارهایى مثل طلاق ها و ازدواج هاى اجبارى، جدا کردن فرزندان از مادران با هدف آماده سازى اعضا براى اقدامهاى تروریستى و جلوگیرى از وابستگى عاطفى آنان به خانواده، شستشوى مغزى با استفاده از ترفندهاى عملیات روانى، تهدید به کشتن فرزندان در صورت جدایى یا فرار اعضا از اردوگاه اشرف، محدودیت هاى شدید اطلاع رسانى و جلوگیرى از دستیابى اعضا به رسانه ها و اخبار واقعى، برخى اقدامهاى ضد بشرى درون سازمانى منافقین است.
منافقین بعد از سقوط صدام حسین نیز تلاش خود را براى تضعیف وحدت ملى عراق از طریق پشتیبانى و حمایت مالى از بقایاى حزب بعث، القاعده و ارتباط دهى با برخى فراکسیون هاى پارلمانى؛ همانند جبهه گفتوگوى ملى صالح المطلک ادامه دادند.
گروهک منافقین همواره با لابى گرى در سازمان هاى بینالمللى اروپایى و کنگره آمریکا در جهت مقدمه سازى براىخروج نام خود از فهرست گروه هاى تروریستى برنامهریزى مىکنند. به عنوان مثال »دادگاه استراسبورگ« به عنوان بالاترین مرجع قضایى اتحادیه اروپا در 23 اکتبر 2008 با ادعاى اینکه بلوکه کردن اموال و دارایى هاى سازمان مجاهدین خلق بر ادله و شواهد کافى مبتنى نیست، به رفع توقیف دارایى هاى منافقین رأى داد. این حکم چندى پس از آن صادر شد، که دادگاه استیناف بریتانیا دستور داد تا نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست سیاه گروه هاى تروریستى آمریکا خارج شود.
حکم دادگاه استراسبورگ براساس مصوبه دسامبر 2006 و ژانویه 2007 شوراى اروپا، که عالى ترین نهاد سیاستگذارى اتحادیه اروپاست صادر شد، که در آن بر قرارگیرى سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروه هاى تروریستىاتحادیه اروپا تأکید شده بود. به دنبال رأى دادگاه استراسبورگ، وزراى خارجه 27 کشور اتحادیه اروپا در نشست 26 ژانویه 2009 (7 بهمن 1387) در بروکسل در رویکردى متناقض با ادعاى مقابله با تروریسم، این گروهک را از »فهرست سیاه سازمان هاى تروریستى اتحادیه اروپا« خارج کردند.
پارلمان اروپا در 24 آوریل 2009 (4اردیبهشت 1388) نه تنها با صدرو بیانیهاى از دولت عراق خواست تا از اخراج اعضاىگروهک منافقین و یا بازگرداندن آنها به ایران به دلیل وجود خطر شکنجه و آزارهاى دیگر خوددارى کنند، بلکه در این بیانیه، از کشور عراق، ایالات متحده، سازمان ملل و صلیب سرخ جهانى تقاضا نمود، بستر اقامت قانونى درازمدت منافقین را فراهم کنند. همزمان بیش از 180 نماینده پارلمان بریتانیا در مى 2009 با ارسال نامه اى به باراک اوباما خواستار حذف نام سازمان منافقین از فهرست گروه هاى تروریستى ایالات متحده شدند.
در 17 ژوئن 2003 (خرداد 1382)، فرانسه 165 نفر از اعضاى رده بالاى این سازمان را در شهر کوچکى در حومه شمال غربى پاریس با نام »آورسرائیس« بازداشت کرد و 3/1 میلیون دلار پول آنان را به جرم پولشویى و تلاش براى حذف فیزیکىبخشى از اعضاى جدا شده خود مصادره نمود، ولى پس از رأى دادگاه استراسبورگ، اولین کشورى بود که آمادگى خود را براى دادن پناهندگى سیاسى به منافقین اردوگاه اشرف اعلام کرد.
نوع تعامل واشنگتن با گروهک منافقین مبتنى بر پارادوکس امنیتى سیاسى است؛ بطورى که به منظور عدم متهم شدن به حمایت از تروریسم و با استناد به »قانون ضد تروریسم و جریمه مؤثر 1996« نام این گروهک را در اکتبر 1997 در فهرست سازمان هاى تروریستى وزارت خارجه قرار داد و در چهاردهم اوت 2003، دفاتر سیاسى این گروه در واشنگتن را تعطیل کرد، ولى در عمل از اعضاى این گروه در »اردوگاه اشرف« حمایت هاى سیاسى، اطلاعاتى و لجستیکى مىکند. به عنوان مثال 150 نفر از قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا در راستاى مهندسى آفندهاى روانى رسانهاى پارلمانى، در نوامبر 2002 خواستار خروج این سازمان از »فهرست گروه هاى تروریستى« شدند.
یکى از راهکارهاى دولت عراق، که از اول ژانویه 2009، کنترل اردوگاه اشرف را برعهده گرفته؛ انتقال و استقرار موقت منافقین به منطقه مرزى با عربستان، به نام »نقره السلمان« در صحراى غرب سماوه است.
دولت عراق با استفاده از دستگاه هاى پیشرفته و کاربست شیوههاى بیومتریک؛ مانند شناسایى چشمى و انگشتنگارى، آمار منافقین مستقر در اردوگاه اشرف تا پایان سال 1387 را 3416 نفر ثبت کرده است.
با توجه به سیال بودن و گستردگى افراط گرایى فرقهاى در لایه هاى پیرامونى ایران، مدیریت و خنثى سازى تهدیدها و آسیب هاى ناشى از سایش هاى مسلحانه فرقهاى، نیازمند تشکیل کارگروه هاى مطالعاتى و عملیاتى است، بطورىکه ساختارهاىمرتبط بایستى پس از انجام مطالعات کارشناسى پیرامون توزیع پراکندگى یا ضریب آسیب رسانى این گروه ها، نسبت به انعقاد »توافقنامه امنیتى دوجانبه« با کشورهاى همسایه اقدام کنند. به عنوان مثال، در مورد گروه هاى پ.ک.ک و پژاک با ترکیه و عراق، انصار الاسلام با دولت مرکزى و حکومت خودمختار کردستان عراق و القاعده با پاکستان و افغانستان زمینههاى انعقاد تفاهم نامههاى امنیتى فراهم است.
داده ها و گزارشهاى وابسته هاى نظامى سفارتخانه هاى جمهورى اسلامى ایران، به ویژه در کشورهایى که محل تمرکز گروه ها و سازمانهاى مسلحانه فرقهاى است مىتواند در دانش افزایى و هوشیارى کارگزاران نظام پیرامون نوع آرایش، سطح تهدید و موقعیت این گروه ها نقش مهمى را ایفا کند.
از طرفى، معاونت امنیتى انتظامى وزارت کشور بایستى با شناسایى کانون هاى تمرکز این گروه ها در کشورهاى اروپایى و نیز برگزارى کمیسیون هاى امنیتى مشترک، بستر هم افزایى ظرفیتها با نهادهاى اطلاعاتى امنیتى سایر کشورها را بوجود آورد. این مذاکرات مىتواند در قالب »بسته امنیتى« و مذاکره پیرامون دغدغه هاى مشترک؛ مانند نحوه همافزایى ظرفیتها براىمبارزه با جرایم سازمان یافته، مواد مخدر و استرداد مجرمین سازماندهى شود.
منبع:ماهنامه پگاه حوزه شماره 287
تحقق حداکثرى سیاستهاى دفاعى ایران 1404 و توسعه ضرایب امنیتى، بویژه در استان هاى مرزى، مستلزم شناسایىگروه هاى مسلحانه فرقهاى در محیط امنیت داخلى و خارجى و در گام بعدى، هم افزایى ظرفیت ساختارها و زیرساخت هاى امنیتى براى مقابله با تهدیدهاى احتمالى است. به همین منظور، متولیان امر بایستى از رویکرد امنیت پژوهىاستراتژیک، ضمن آسیبشناسى شطرنجى چینش سازمان هاى تروریستى در لایههاى امنیتى خاورمیانه، راهبرد منسجمى براى مقابله پیشگیرانه با تروریست ها و سازمان هاى مسلحانه فرقهاى را تبیین کنند.
مهمترین سازمان هاى تروریستى واقع در محیط امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران عبارتند از:
الف) سازمان القاعده
سازمان القاعده، مهمترین گروه مسلحانه افراط گراى فرقهاى در سطوح منطقهاى و بینالمللى است، بطورىکه در مقاطع زمانى مختلف توانسته بر چارچوب هاى ذهنى، جهت گیرى ها و الگوى امنیتى قدرت هاى فرامنطقهاى و جهانى تأثیر گذاشته و پس از حوادث یازده سپتامبر، موجب شکلگیرى گفتمان غالب جنگ با تروریسم شود، که پیش بینى مىشود، این سازمان تا سال هاى متوالى به عنوان یکى از پارادایم هاى حاکم بر روابط بینالملل و ابزار مداخله آمریکا در نظام هاى منطقهاى مطرح باشد.القاعده در دوره اول فعالیت خود از دستهاى محلى به سازمانى جهانى با شبکه پیچیده عنکبوتى و بینقارهاى و در دوره دوم - که پس از حملات 11 سپتامبر را شامل مىشود - به سازمانى فرامنطقهاى با رویکردى منعطف و غیر متمرکز تغییر چهره داد.
پنج عضو شوراى رهبرى القاعده عبارتند از:
- اسامه بن لادن، مؤسس و رهبر سازمان؛
- ایمن الظواهرى، نفر دوم سازمان؛
- مصطفى احمد المساوى، مشهور به »شیخ سعید« مسئول امور مالى و ناشناس ترین عضو القاعده؛ زیرا اطلاعات سرویس هاى امنیتى در مورد او بسیار کم است؛
- ابو محمدالمصرى، مسئول امور تبلیغات، ضبط و انتشار پیام هاى ویدیویى بن لادن؛
مدحت المصرى، مشهور به »ابو خباب« فرمانده »گردان 55«، که وظیفه حراست از بن لادن را به عهده دارد. وى همچنین مسئول پیشین واحد تحقیقات و ساخت سلاح هاى شیمیایى است.
تاکنون شوراى امنیت با صدور قطعنامههاى (2000) 1330، (2002) 1390، (2003) 1455، (2004) 1526، (2005) 1617، (2006) 1735 و (2008) 1822 تحریمهایى را علیه القاعده و شبه نظامیان طالبان در چارچوب فصل هفتم منشور ملل متحد اعمال کرده است.
القاعده با تفسیرهاى افراط گرایانه، سلفى و ارتجاعى، جهاد را در سه حوزه مبارزه با نیروهاى اشغالگر ناتو و آمریکا در منطقه، رژیم صهیونیستى و گروههاى شیعه تعریف کرده است. به عبارتى، نوعى پارادوکس عقیدتى در میان سازمان القاعده وجود دارد، که در آن گروه هاى شیعه همسو با رژیم صهیونیستى به عنوان تهدید محاسبه مىشوند.
تأمین آسان منابع مالى اقدامهاى تروریستى القاعده از طریق تولید، قاچاق و فروش گسترده مواد مخدر و نیز اقدامات ناکافى و نامناسب و همچنین عدم توانایى دولت پاکستان براى مقابله با رشد افراط گرایى فرقهاى، بویژه در سه استان وزیرستان جنوبى، بلوچستان و سرحد، وجود فقر و بیکارى در منطقه، نبود نظارت کارامد بر جهت گیرى مدارس مذهبى پاکستان، نفوذ رو به گسترش وهابیون امارات و عربستان میان قبایل پاکستان و ترویج تفکرات سلفى گرى ضد شیعى در میان آنها، ضعف آشنایىنیروهاى آیساف و ایالات متحده با مختصات اجتماعى و سیاسى منطقه، نبود ثبات سیاسى امنیتى در پاکستان و افغانستان، عدم تبیین ترتیبات امنیتى منطقهاى براى دستیابى به یک پارادایم امنیتى مشترک براى مقابله با جرائم سازمان یافته، گروکشى برخى کشورها از طریق حمایت ابزارى از طالبان و ضعف هم افزایى مناسب زیرساخت هاى امنیتى مشترک منطقهاى، از مهمترین دلایل رشد بنیادگرایى القاعده در ترتیبات منطقهاى و جهانى است.
القاعده، براساس آموزه هاى عملیات نامتقارن توانسته است با تشکیل پنج حوزه مجزا که هر کدام داراى ساختار رهبرى، عملیاتى و منابع مالى محلى مستقل هستند، به کار خود ادامه دهد، که عبارتند از:
الف) حوزه هند و پاکستان، به رهبرى »امین الحق"؛
ب) حوزه منطقه آسیاى مرکزى؛ شامل ازبکستان، چچن، گرجستان، جنوب چین و سینکیان به فرماندهى »طاهر یولداشیف«؛
ج) حوزه جنوب شرق آسیا؛ شامل اندونزى، مالزى و فیلیپین، که پیشتر »رضوان عصام الدین«، مشهور به »حنبلى« از سوىالقاعده به سمت فرماندهى این حوزه انتخاب شده بود، ولى پس از دستگیرى وى در تایلند (اگوست 2002)؛ سرهنگ »سومیرو« مشهور به »ذوالقرنین« زمام امور را به دست گرفت؛
د) حوزه خاورمیانه و خلیج فارس؛ شامل عربستان، یمن، کویت، عراق، اردن، ترکیه و لبنان.
شعبه اول این حوزه؛ شامل »انصار القاعده در جزیره العرب« بوده و عنوانى است که هستههاى سعودى القاعده براى خود برگزیدهاند.
این سازمان در حمله انتحارى به ناو آمریکایى »کول« و نفتکش فرانسوى »لمبورگ« در سواحل یمن (اکتبر 2000 و 2002) دست داشته است.
شعبه دومِ این حوزه، صرفا بر عراق متمرکز شده و شامل دو تشکل زیر است:
جماعت توحید و جهاد« یا القاعده در سرزمین رافدین، که توسط »ابومصعب الزرقاوى« بنیان گذاشته شد.
جنبش انصار الاسلام« به رهبرى »ملا کریکار« در ایالت خود مختار کردستان عراق
شعبه سوم این حوزه نیز؛ شامل اردن، لبنان و ترکیه است که سه گروه زیر را در بر مىگیرد:
جنبش سلفیه اردنى«، به رهبرى »ابومحمد المقدسى«، که پدر معنوى الزرقاوى است و هم اکنون در زندان »السویقه« اردن است.
عصبه الانصار« لبنان، به رهبرى »عبدالکریم السعدى«، مشهور به »ابو محجن
جبهه اسلامى سواران شرق بزرگ« در ترکیه به رهبرى »حبیب آقداش
ه) حوزه مدیترانه؛ شامل یازده دولت اروپایى و آفریقایى (آلمان، فرانسه، بریتانیا، هلند، بلژیک، ایتالیا، اسپانیا، الجزایر، تونس، مصر، اردن، مراکش ولیبى) به رهبرى عبدالکریم المجاطى، مغز متفکر انفجارهاى دارالبیضاى مراکش.
یکى از کارویژههاى نهادهاى امنیتى، اطلاعاتى، سیاسى و انتظامى، شناسایى پتانسیلها و کانونهاى تنشزا در سطح منطقهاى از رویکرد امنیت ملى است.
مهمترین ملاحظات جمهورى اسلامى ایران در قبال گسترش القاعده و سازمانهاى نزدیک به آن عبارتند از:
ارزیابى تحولات خاورمیانه، بیانگر رشد و گسترش القاعده و گروهکهاى تروریستى وابسته به آن؛ مانند لشگر طیبه و سپاه صحابه است، که در صورت ضعف برنامهریزى منسجم و عدم تبیین اقدامهاى پیشگیرانه، مىتواند به گسترش تنشهاى مرزى، واگرایى منطقهاى، گسترش ایران هراسى، مداخله قدرتهاى برون سیستمى، فرامنطقهاى و تضعیف امنیت بومى پایدار منجر شود.
در این میان، عراق از کشورهایى است که به دلیل عدم وجود یک دولت مقتدر مرکزى، عدم مشارکت گروههاى سنى در ساختار قدرت، رشد خزنده عقاید وهابیت، حضور اشغالگران و تمایلات فدرالیسم، زمینههاى شکلگیرى و رشد سازمانهاى مسلحانه فرقهاى را دارد، که از مهمترین این سازمانها مىتوان به القاعده عراق، انصار الاسلام و پژاک اشاره کرد.
از رویکرد امنیت ملى، برخى اهداف واشنگتن از اتخاذ این رویه عبارتند از:
انعکاس تصویر مجازى، خشن و غیر واقعى از جمهورى اسلامى ایران و بالتبع تضعیف نفوذ نرم ایران در فرایند سیاستگذارى خارجى؛
- ایجاد مانع در گسترش روابط دوجانبه میان جمهورى اسلامى ایران و برخى کشورهاى عرب منطقه، براى مثال یکى از مهمترین اهداف واشنگتن براى تداعى حمایتهاى تسلیحاتى ایران از شبه نظامیان القاعده در افغانستان، بسترسازى براىتضعیف روابط دوجانبه تهران و کابل است. در همین رابطه واشنگتن در دیپلماسى رسانهاى خود به صورت متناوب همواره تبلیغ مىکند که جمهورى اسلامى ایران، نه تنها شبه نظامیان شیعى، بلکه افراط گرایان سنى را آموزشهاى چریکىداده و آنها را از طریق کویت، سوریه یا مرزهاى زمینى خود وارد عراق مىکند.
برخى مصادیق جنگ تبلیغاتى ایالات متحده با هدف تداعى ارتباط میان جمهورى اسلامى ایران با سازمان القاعده، عبارتند از:
- ادعاى »ژنرال دان مک نیل« فرمانده وقت ارتش آمریکا در 31 مى 2007 (10 خرداد 1386) مبنى بر آموزش شیوههاىعملیات نامتقارن به نیروهاى القاعده در داخل خاک ایران؛
- ادعاى ایالات متحده در 17 آوریل 2007 و ناتو در ششم ژوئن و ششم سپتامبر 2007، مبنى بر توقیف محمولهاى از تجهیزات نظامى ایران؛ شامل قطعات انفجارى و بمب هاى کنار جادهاى براى کمک به القاعده؛
ادعاى »نیکلاس برنز« معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در مصاحبه با شبکه خبرى CNN مورخ سیزدهم ژوئن 2007، مبنىبر وجود مدارکى دال بر نقش سپاه پاسداران در قاچاق اسلحه براى القاعده؛
مایکل مککونل مدیر اطلاعات ملى آمریکا در راستاى جنگ روانى تبلیغاتى واشنگتن علیه تهران در »گزارش سالانه ارزیابى تهدیدها« مورخ فوریه 2008 به »کمیته نیروهاى مسلح مجلس سنا« ادعا کرد: سه نفر از مهمترین رهبران القاعده هماکنون در بازداشت ایران هستند:
سعد بن لادن، پسر بن لادن و جانشین احتمالى وى،
سیف العادل،
عبدالله احمد عبدالله، مسئول امور مالى سازمان القاعده.
سیف العادل و احمد عبدالله، از طرف نهادهاى امنیتى اطلاعاتى آمریکا به دلیل رهبرى بمبگذارى سفارتخانههاى ایالات متحده در کنیا و تانزانیا در سال 1998 که در آن نزدیک به 200 نفر کشته شدند، تحت تعقیب هستند.
- موفق ربیعى مشاور امنیت ملى عراق در آوریل 2008 اعلام کرد: برخى از ناآرامىهاى عراق توسط فرماندهان القاعده در ایران هدایت مىشود.
- ادعاى »رویان کروکر و دیوید پترائوس« در سومین گزارش خود به کنگره در آوریل 2008، مبنى بر »تجهیز، آموزش و تأمین تسلیحات« شبه نظامیان عراق توسط سپاه قدس، که متعاقب آن جرج بوش، رئیس جمهور وقت آمریکا، در یک گفتمان جدید براى اولین بار در سخنرانى دهم آوریل 2008 به صراحت جمهورى اسلامى ایران را هم ردیف تهدید القاعده در عراق معرفى کرد.
بررسى مصادیق فوقالذکر بیانگر این نکته است که ترفند جنگ تبلیغاتى ایالات متحده با ابزار تداعى ارتباط میان جمهورىاسلامى ایران و القاعده به یکى از اولویتهاى راهبردى عملیات روانى واشنگتن براى تنشزایى در روابط تهران با برخى کشورهاى همسایه تبدیل شده است.
ب) حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک)
بنیانهاى شکلگیرى »حزب کارگران کردستان ترکیه« در سال 1974 توسط »عبدالله اوجلان« و با تفکرات جدایى طلبانه مارکسیسم لنینیسم شکل گرفت و در سال 1978 نام (پ.ک.ک) را براى تشکیلات خود برگزید. هدف سیاسى پ.ک.ک، کردستان بزرگ و سوسیالیست از کردهاى شمال عراق، جنوب ترکیه، شمال شرقى سوریه و شمال غربى ایران است،که زیرمجموعه »سازمان هاى جدایى طلب« قرار مى گیرد.عبدالله اوجلان در سال 1999 توسط نهادهاى اطلاعاتى ترکیه، آمریکا و اسرائیل هنگام خروج از سفارت یونان در کنیا دستگیر و به ترکیه انتقال یافت.
شیوه مبارزاتى این گروه به صورت »کمین و حمله غافلگیرانه«، »خرابکارى«، »شورش«، »آدم ربایى«، »ترور«، اعتراض و تظاهرات علیه دولت ترکیه است. این گروه، به منظور کاهش فشار افکار عمومى علیه اقدامهاى تروریستى خود، نام خود را در هشتمین کنگره حزبى به »کاداک« تغییر داد. پ.ک.ک از طرف اتحادیه اروپا و آمریکا به عنوان گروهى تروریستى معرفىشده است.
یکى از ویژگىهاى سازمان تروریستى پ.ک.ک سوءاستفاده از دختران، به ویژه در عملیات هاى نظامى است که تاکنون به مرگ بسیارى از آنان منجر شده است.
ج) پژاک
پژاک به عنوان شاخه ضدّ ایرانى حزب کارگران کردستان ترکیه (پ.ک.ک) در سال 2004 تأسیس شد و تمرکز آنان در ده مایلى مرز ایران در شمال عراق، واقع در کوه هاى قندیل (خارکوک) است.مرامنامه این گروه تروریستى، به صورت تلفیقى از »ناسیونالیسم قومى و مارکسیسم لنینیسم« است، که در بهار 1384 اعلان موجودیت کرد.
پژاک، مکان ثابتى ندارد و در مرزهاى شمال غرب ایران به صورت گروه هاى تیمى فعالیت مىکند. این حزب اقدامهاى تروریستى خود را بیشتر در استان هاى مرزى کردستان، آذربایجان غربى، ایلام و کرمانشاه، شهرهاى مرزى خوى، سلماس و ماکو سازماندهى مىکند.
»عبدالرحمن حاج احمدى« متولد 1941 به عنوان رهبر این گروه، مقیم کلن آلمان است.
»رابرت بایر« افسر عملیاتى سابق سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا در مصاحبه با نشریه اشپیگل و »سیمورهرش« در مصاحبه با نشریه نیویورکر، فاش کردند: آمریکا در چارچوب »طرح دلتا« ارتباطات نظامى، امنیتى و اطلاعاتى تنگاتنگى با گروه پژاک دارد و برخى اطلاعات را براى ضربه زدن به منافع جمهورى اسلامى ایران در اختیار این گروه قرار داده و به منظور سازماندهى و اثربخشى اقدامهاى مشترک علیه جمهورى اسلامى ایران، خواهان اتحاد راهبردى پژاک و پ.ک.ک. است.
د) انصارالاسلام
»انصارالاسلام« یا »جندالاسلام« فعالیت خود را در دسامبر 2001 از شهر حلبچه آغاز و هدف خود را ایجاد و گسترش »قانون شریعت« در ناحیه خودمختار کردستان و در نهایت کلّ عراق اعلام کرد، که بیشتر در سه استان کردنشین سلیمانیه، اربیل و دهوک متمرکزند. بنیان گذار و رهبر روحانى این گروه، ملا کریکار (نجم الدین فرج احمد) از سال 1993 به نروژ پناهنده شده است. رهبر عملیاتى این گروه در عراق را »عبدالله شفیعى« برعهده دارد. ابزارهاى مبارزاتى این گروه »عملیات انتحارى« یا انفجار اتومبیل بمب گذارى شده علیه »اتحادیه میهنى کردستان و سربازان نیروهاى ائتلاف است.مهمترین اقدامهاى تروریستى منتسب به این گروه عبارتند از:
- بمب گذارى مقابل سفارت اردن در بغداد، به تاریخ هفتم اوت 2003؛
- بمب گذارى در مقرّ سازمان ملل، به تاریخ نوزدهم اوت 2003؛
- بمب گذارى در مسجد نجف، به تاریخ بیست و نهم اوت 2003؛
- بمب گذارى در اماکن مقدس شیعیان در کربلا و نجف، به تاریخ دوم مارس 2004.
برخى ملاحظات جمهورى اسلامى ایران در قبال گسترش ساختارى و فکرى انصارالاسلام در شمال عراق عبارتند از:
- یکى از آفندهاى روانى رسانهاى سازمان اطلاعات مرکزى آمریکا (سیا) براى شکاف سازى و ایجاد بى اعتمادى میان جمهوى اسلامى ایران و حکومت خودمختار کردستان عراق، اتهام زنى مبنى بر حمایت تهران از نفوذ عوامل اطلاعاتى نظامىبه اربیل و سلمانیه براى کمک به نیروهاى وابسته به انصارالاسلام است.
- افزایش نشر آموزههاى وهابیت در مجاورت مرزهاى شمال غرب جمهورى اسلامى ایران.
یکى از ابزارهاى وهابیون براى گسترش وهابىگرى در نوار حاشیهاى جمهورى اسلامى ایران؛ حمایتهاى مالى معنوى و فکرى از برخى گروهکهاى تروریستى و شبه نظامى است. در این راستا، منطقه خودمختار کردستان عراق از نواحى است که پتانسیل رشد و گسترش تفکرات وهابیت را دارد و کم توجهى به این موضوع مىتواند مقدمه شکلگیرى برخى تهدیدات نرم افزارى اعتقادى در استانهاى مرزى شمال غرب کشور شود.
ه) جندالشیطان
گروه تروریستى جندالشیطان، به عنوان شاخه القاعده ایران در استان بلوچستان پاکستان متمرکزند و براى عوام فریبى و مشروعیت بخشى به اقدامهاى تروریستى، نام جندالله را براى خود برگزیده اند. جندالشیطان در 27 آذر 1385 با ادعاىحمایت از طریق مطالبات اهل سنت، نام خود را به »جنبش مقاومت مردمى ایران« تغییر داد.منابع مالى جند الشیطان از کمک هاى وهابیون به القاعده، اخاذى از طریق گروگانگیرى و خانواده گروگان ها، کمک هاى مالى برخى نهادهاىاطلاعاتى مخالف نظام جمهورى اسلامى ایران و قاچاق مواد مخدر، اسلحه و کالا تأمین مىشود.
سرکردگان شبکه القاعده در عراق از رابط هاى اطلاعاتى امنیتى گروه ریگى با سازمان تروریستى مجاهدین خلق هستند، بطورى که براساس اعترافات عبدالحمید ریگى، سازمان مجاهدین خلق از طریق پست الکترونیکى، آنان را از برخى اقدامها و تحرکات نظامى جمهورى اسلامى ایران در مناطق مرزى آگاه مىکند.
عبدالمالک ریگى پس از پنج ماه فعالیت اطلاعاتى عملیاتى سربازان گمنام امام زمان و در یک مدیریت اطلاعاتى مقتدرانه، در چهارم اسفند 1388 در هواپیمایى که از دوبى عازم بیشکک بود، دستگیر و در سحرگاه 30 خرداد 1389 در محوطه زندان اوین به دار مجازات آویخته شد.
و) لشگر طیبه
لشگر طیبه، شاخه نظامى مرکز دعوت اسلامى است که در سال 1991 با حمایت فعال سرویس هاى اطلاعاتى نظامى پاکستان توسط »حافظ محمد سعید« تأسیس شد. هدف این گروه سلفى وهابى، استقلال »جامو و کشمیر« از هند و پاکستان است، که از زمان تقسیم شبه قاره هند در سال 1947 به هند ملحق شده است. این مرکز در سال 1998 از طرف سه استاد علوم دینىدانشگاه پاکستان، با نامهاى »حافظ محمد سعید، ظفر اقبال و عبدالله اعظم« در »استان کونار« پایه گذارى شد و از سال 1989 شاخه نظامى کشمیر را فعال کردند.لشگر طیبه از لحاظ مرامنامه سیاسى، مبلّغ نگرشى از اسلام است که هندى و یهودى را دشمنان اسلام به شمار مىآورد. دولت هند، لشگر طیبه را به خاطر حمله تروریستى روز سیزدهم دسامبر 2001 به پارلمان هند مقصر شناخت و به دنبال آن در 13 ژانویه 2002، این تشکیلات از سوى ژنرال پرویز مشرف رئیس جمهور وقت پاکستان، به عنوان گروهى غیرقانونى و تروریستى معرفى شد، که به همین دلیل »حافظ محمد سعید« نام گروه خود را به »جماعت الدعوه« تغییر داد. لشگر طیبه پس از غیرقانونى شدن از سوى دولت، توسط »مولانا عبدالوحید کشمیرى« اداره مىشود و دفتر جدید خود را در »سرینگار«، پایتخت تحت کنترل کشمیر هند مستقر کرده، ولى همچنان رهبر روحانى آن حافظ محمد سعید است.
این جماعت با سه هزار دفتر و شعبه، تعدادى مدارس مذهبى و بیمارستان، مدعى است، که فعالیت خود را در امور خیریه متمرکز کرده است، بطورى که از طریق سازماندهى ستادهاى خیریه و کمک به زلزله زدگان اکتبر 2005؛ موفق شده نفوذ نرم خود را در مناطق قبیله اى کشمیر و مظفرآباد گسترش دهد.
مقرّ اصلى این گروه، مجتمعى پنج هزار نفرى با 125 هکتار وسعت در شهر هریدکه، حوالى لاهور است، که به مرکز طیبه معروف و داراى یک روزنامه هفتگى اردو زبان به نام »دعوت« و ماهنامه اى با عنوان »صداى اسلام« به زبان انگلیسىاست.
اداره »کنترل دارایى هاى خارجى وزارت خزانه دارى« آمریکا از اکتبر 2001 نام این سازمان را در فهرست گروه هاىتروریستى خارجى قرار داده است. در ژانویه 2002 نیز پاکستان دارایى و اموال آنان را مسدود و توقیف کرد. نهادهاىاطلاعاتى آمریکا معتقدند: بخشى از »ساختار اطلاعاتى پاکستان« از این سازمان تروریستى حمایت مىکنند.
ز) سپاه صحابه
یکى از گزینه هاى القاعده براى گسترش عملیات هاى تروریستى، بهرهگیرى از ظرفیت سپاه صحابه و نهضت طالبان پاکستان است.سپاه صحابه در سال 1984 میلادى توسط روحانى سنى به نام »مولانا حق نواز جهنگوى« در شهر جهنگ (ایالت پنجاب) و در دوره ریاست جمهورى ژنرال ضیاء الحق که در سال 1990 به قتل رسید تأسیس شد و هدف خود را جلوگیرى از نفوذ آموزه هاىانقلاب اسلامى به شبه قاره هند معرفى و به منظور عملیاتى کردن اهداف خصمانه خود »لشگر جهنگوى« را تأسیس کرده است.
»احمد لدهیانوى« پس از ترور »ضیاء الرحمان فاروقى« به فرماندهى سپاه صحابه رسید.
سپاه صحابه ادعا دارد که پیرو دین پیامبر اکرم (ص) است و از این رو خود را سپاه صحابه مى نامد.
بسیارى از حوزه هاى علمیه اهل سنت ایالت هاى پیشاور، سیالکوت، فیصل آباد، جهنگ و پنجاب توسط این گروه اداره مىشوند.
مهمترین اهداف این گروه تروریستى عبارتند از:
مقابله با آموزه هاى شیعى انقلاب اسلامى ایران؛
مبارزه با گروه شیعه تحریک جعفرى؛
حمله به شیعیان و ایرانیان مقیم پاکستان.
ح) سازمان مجاهدین خلق
گروهک تروریستى منافقین، نیز در زیرمجموعه گروههاى تروریستى فرقهاى گنجانده مىشود؛ زیرا جریان شناسى و رفتارکاوى آنان بیانگر تلفیقى از آموزه هاى اسلامى و سوسیالیستى است، که بیانگر وجود تضاد عقیدتى سیاسى در ساختار تشکیلاتى این سازمان است.اولین اقدام سازمان در اوضاع پرتلاطم روزهاى اولیه پیروزى، انقلاب اسلامى، اشغال محل »بنیاد پهلوى« واقع در خیابان ولیعصر (ساختمان وزارت بازرگانى فعلى)، ایجاد خانه هاى تیمى مخفى در سراسر کشور و جمع آورى اسلحه و مهمات و اختفاى آنها بود. همچنین در سطح وسیعى به جذب نیرو و عضوگیرى، بویژه از بین نوجوانان و جوانان مى پرداخت که به مرور با اتکاى به سلاحها و مهماتى که در شرایط خاصّ پس از پیروزى انقلاب جمع آورى نموده بودند، مخالفت خود را با نظام جمهورى اسلامى، بویژه پس از کشف ماجراى جاسوسى محمدرضا سعادتى عضو مرکزیت سازمان و دستگیرى وى در حین ارائه اطلاعات طبقهبندى شده به مأمور امنیتى شوروى آشکار ساخت.
در 27 خرداد 1360، مجلس شوراى اسلامى به دلیل بى کفایتى، تشنج آفرینى و اقدامات غیر قانونى بنى صدر علیه امام، دولت و مجلس و نیز ناتوانى وى در اداره امور کشور، دو فوریت طرح عدم کفایت سیاسى بنى صدر را تصویب کرد. یک روز بعد در 28 خرداد سال 60، سازمان مجاهدین خلق »اطلاعیه سیاسى نظامى شماره 25« خود را صادر کرد و متعاقب آن اقدام هاىمسلحانه و ترورهاى گسترده منافقین از 30 خرداد 60 آغاز شد.
پس از مذاکرات مقدماتى رجوى و طارق عزیز در پاریس، وى در 17 خرداد 1365 وارد بغداد شد و متعاقب آن نیروهاىفریب خورده سازمان در »اردوگاه اشرف« مستقر شدند.
در حکومت خود خوانده گروهک منافقین در عراق، سازمان مجاهدین خلق، مینیاتورى از وزارتخانه هاى مختلف را ایجاد کرده بود، اما در این حکومت خیالى، در وسعت دوازده کیلومتر در ده کیلومتر - قرارگاه اشرف - تعداد بیش از 35 بازداشتگاه و زندان وجود دارد.
بنابراین، کارهایى مثل طلاق ها و ازدواج هاى اجبارى، جدا کردن فرزندان از مادران با هدف آماده سازى اعضا براى اقدامهاى تروریستى و جلوگیرى از وابستگى عاطفى آنان به خانواده، شستشوى مغزى با استفاده از ترفندهاى عملیات روانى، تهدید به کشتن فرزندان در صورت جدایى یا فرار اعضا از اردوگاه اشرف، محدودیت هاى شدید اطلاع رسانى و جلوگیرى از دستیابى اعضا به رسانه ها و اخبار واقعى، برخى اقدامهاى ضد بشرى درون سازمانى منافقین است.
منافقین بعد از سقوط صدام حسین نیز تلاش خود را براى تضعیف وحدت ملى عراق از طریق پشتیبانى و حمایت مالى از بقایاى حزب بعث، القاعده و ارتباط دهى با برخى فراکسیون هاى پارلمانى؛ همانند جبهه گفتوگوى ملى صالح المطلک ادامه دادند.
گروهک منافقین همواره با لابى گرى در سازمان هاى بینالمللى اروپایى و کنگره آمریکا در جهت مقدمه سازى براىخروج نام خود از فهرست گروه هاى تروریستى برنامهریزى مىکنند. به عنوان مثال »دادگاه استراسبورگ« به عنوان بالاترین مرجع قضایى اتحادیه اروپا در 23 اکتبر 2008 با ادعاى اینکه بلوکه کردن اموال و دارایى هاى سازمان مجاهدین خلق بر ادله و شواهد کافى مبتنى نیست، به رفع توقیف دارایى هاى منافقین رأى داد. این حکم چندى پس از آن صادر شد، که دادگاه استیناف بریتانیا دستور داد تا نام سازمان مجاهدین خلق از فهرست سیاه گروه هاى تروریستى آمریکا خارج شود.
حکم دادگاه استراسبورگ براساس مصوبه دسامبر 2006 و ژانویه 2007 شوراى اروپا، که عالى ترین نهاد سیاستگذارى اتحادیه اروپاست صادر شد، که در آن بر قرارگیرى سازمان مجاهدین خلق در فهرست گروه هاى تروریستىاتحادیه اروپا تأکید شده بود. به دنبال رأى دادگاه استراسبورگ، وزراى خارجه 27 کشور اتحادیه اروپا در نشست 26 ژانویه 2009 (7 بهمن 1387) در بروکسل در رویکردى متناقض با ادعاى مقابله با تروریسم، این گروهک را از »فهرست سیاه سازمان هاى تروریستى اتحادیه اروپا« خارج کردند.
پارلمان اروپا در 24 آوریل 2009 (4اردیبهشت 1388) نه تنها با صدرو بیانیهاى از دولت عراق خواست تا از اخراج اعضاىگروهک منافقین و یا بازگرداندن آنها به ایران به دلیل وجود خطر شکنجه و آزارهاى دیگر خوددارى کنند، بلکه در این بیانیه، از کشور عراق، ایالات متحده، سازمان ملل و صلیب سرخ جهانى تقاضا نمود، بستر اقامت قانونى درازمدت منافقین را فراهم کنند. همزمان بیش از 180 نماینده پارلمان بریتانیا در مى 2009 با ارسال نامه اى به باراک اوباما خواستار حذف نام سازمان منافقین از فهرست گروه هاى تروریستى ایالات متحده شدند.
در 17 ژوئن 2003 (خرداد 1382)، فرانسه 165 نفر از اعضاى رده بالاى این سازمان را در شهر کوچکى در حومه شمال غربى پاریس با نام »آورسرائیس« بازداشت کرد و 3/1 میلیون دلار پول آنان را به جرم پولشویى و تلاش براى حذف فیزیکىبخشى از اعضاى جدا شده خود مصادره نمود، ولى پس از رأى دادگاه استراسبورگ، اولین کشورى بود که آمادگى خود را براى دادن پناهندگى سیاسى به منافقین اردوگاه اشرف اعلام کرد.
نوع تعامل واشنگتن با گروهک منافقین مبتنى بر پارادوکس امنیتى سیاسى است؛ بطورى که به منظور عدم متهم شدن به حمایت از تروریسم و با استناد به »قانون ضد تروریسم و جریمه مؤثر 1996« نام این گروهک را در اکتبر 1997 در فهرست سازمان هاى تروریستى وزارت خارجه قرار داد و در چهاردهم اوت 2003، دفاتر سیاسى این گروه در واشنگتن را تعطیل کرد، ولى در عمل از اعضاى این گروه در »اردوگاه اشرف« حمایت هاى سیاسى، اطلاعاتى و لجستیکى مىکند. به عنوان مثال 150 نفر از قانونگذاران مجلس نمایندگان آمریکا در راستاى مهندسى آفندهاى روانى رسانهاى پارلمانى، در نوامبر 2002 خواستار خروج این سازمان از »فهرست گروه هاى تروریستى« شدند.
یکى از راهکارهاى دولت عراق، که از اول ژانویه 2009، کنترل اردوگاه اشرف را برعهده گرفته؛ انتقال و استقرار موقت منافقین به منطقه مرزى با عربستان، به نام »نقره السلمان« در صحراى غرب سماوه است.
دولت عراق با استفاده از دستگاه هاى پیشرفته و کاربست شیوههاى بیومتریک؛ مانند شناسایى چشمى و انگشتنگارى، آمار منافقین مستقر در اردوگاه اشرف تا پایان سال 1387 را 3416 نفر ثبت کرده است.
نتیجه گیرى
یکى از ملزومات مدیریت استراتژیک امنیت نرم، بویژه در استانهاى مرزى؛ رصد، اولویت بندى و تهدیدسنجى آفندهایىهستند که از جانب برخى سازمان هاى تروریستى فرقهگراى مستقر در محیط امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران بوجود مىآیند. به همین منظور، ساختارهاى اطلاعاتى، امنیتى، نظامى و انتظامى بایستى با رویکرد امنیت پژوهىاستراتژیک، ضمن آسیبشناسى شطرنجى چینش سازمان هاى تروریستى فرقه گرا در محیط امنیت خارجى، راهبرد منسجمى را براى مقابله با آسیب هاى احتمالى تبیین کنند. در همین زمینه، تهیه جدول ریسک آمایش گروه هاى تروریستى در محیط امنیت ملى جمهورى اسلامى ایران، نقش مؤثرى را در بهینه سازى مدیریت پیشرویدادى تهدیدات نرم ناشى از سازمان هاى تروریستى فرقه گرا ایفا مىکند.با توجه به سیال بودن و گستردگى افراط گرایى فرقهاى در لایه هاى پیرامونى ایران، مدیریت و خنثى سازى تهدیدها و آسیب هاى ناشى از سایش هاى مسلحانه فرقهاى، نیازمند تشکیل کارگروه هاى مطالعاتى و عملیاتى است، بطورىکه ساختارهاىمرتبط بایستى پس از انجام مطالعات کارشناسى پیرامون توزیع پراکندگى یا ضریب آسیب رسانى این گروه ها، نسبت به انعقاد »توافقنامه امنیتى دوجانبه« با کشورهاى همسایه اقدام کنند. به عنوان مثال، در مورد گروه هاى پ.ک.ک و پژاک با ترکیه و عراق، انصار الاسلام با دولت مرکزى و حکومت خودمختار کردستان عراق و القاعده با پاکستان و افغانستان زمینههاى انعقاد تفاهم نامههاى امنیتى فراهم است.
داده ها و گزارشهاى وابسته هاى نظامى سفارتخانه هاى جمهورى اسلامى ایران، به ویژه در کشورهایى که محل تمرکز گروه ها و سازمانهاى مسلحانه فرقهاى است مىتواند در دانش افزایى و هوشیارى کارگزاران نظام پیرامون نوع آرایش، سطح تهدید و موقعیت این گروه ها نقش مهمى را ایفا کند.
از طرفى، معاونت امنیتى انتظامى وزارت کشور بایستى با شناسایى کانون هاى تمرکز این گروه ها در کشورهاى اروپایى و نیز برگزارى کمیسیون هاى امنیتى مشترک، بستر هم افزایى ظرفیتها با نهادهاى اطلاعاتى امنیتى سایر کشورها را بوجود آورد. این مذاکرات مىتواند در قالب »بسته امنیتى« و مذاکره پیرامون دغدغه هاى مشترک؛ مانند نحوه همافزایى ظرفیتها براىمبارزه با جرایم سازمان یافته، مواد مخدر و استرداد مجرمین سازماندهى شود.
منبع:ماهنامه پگاه حوزه شماره 287
/ج