اسپایدرمن اعجاب انگیز

در سال 2010، کمپانی سونی اعلام کرد که از تصمیم خود مبنی بر سپردن کارگردانی اسپایدرمن 4 به سام ریمی و همچنین بازی توبی مگوایر در آن منصرف شده است و قصد دارد با
يکشنبه، 28 آبان 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسپایدرمن اعجاب انگیز
 اسپایدرمن اعجاب انگیز





 

 

کارگردان: مارک وب
فیلمنامه: جیمز وندربیلت، آلوین سرجنت، استیو کلاوز
فیلمبرداری: جان شوارتزمن
موسیقی: جیمز هورنر
بازیگران: اندرو گارفیلد، اما استون، رایز ایفانز، مارتین شین، دنیس لی پری
محصول: آمریکا، 2012
مدت زمان : 136دقیقه

اسپایدرمن اعجاب انگیز

آنچه گذشت

در سال 2010، کمپانی سونی اعلام کرد که از تصمیم خود مبنی بر سپردن کارگردانی اسپایدرمن 4 به سام ریمی و همچنین بازی توبی مگوایر در آن منصرف شده است و قصد دارد با گروهی جدید این فیلم را بسازد. جوزف گوردن لویت، رابرت پتینسون، دنیل رادکلیف، جیمی بل و زاک افرون از جمله بازیگرانی بودند که نامشان به عنوان جانشین توبی مگوایر مطرح شد، اما درنهایت این نقش نصیب اندرو گارفیلد شد. گارفیلد سال گذشته با بازی در نقش ادواردو ساورین در فیلم شبکه ی اجتماعی دیوید فینچر به شهرت رسید. او برای بازی در این نقش مدتی روی نوع حرکت عنکبوت ها تحقیق کرد. کرستن دانست هم در این فیلم نقش خود را به اما استون، بازیگر نقش اسکیتر در فیلم خدمتکار سپرد. این فیلم به جای تعریف داستانی جدید از ماجراجویی های اسپایدرمن، به باز تعریف نحوه ی تبدیل شدن پیتر پارکر به اسپایدرمن و عواقب آن می پردازد.
اسپایدرمن اعجاب انگیز

نظر منتقدهای خارجی

راجر ایبرت که سه ستاره و نیم به فیلم داده است، یادداشت خود را چنین شروع کرده:« ما در دوران سرعت زندگی می کنیم، که ممکن است توضیح دهنده ی این موضوع باشد که چرا سری فیلم پرفروش اسپایدرمن تنها ده سال پس از ساخته شدن اولین فیلم و پنج سال پس از ساخته شدن آخرین فیلم،‌ به یک راه اندازی مجدد احساس نیاز کرده است. در اتفاقات اصلی، اسپایدرمن اعجاب انگیز بازسازی اسپایدرمن سام ریمی(2002) است، اما این اتفاقات مهم نیستند که برای ما اهمیت دارند. این فیلم بافکر تری است، و راحت تر می شود سکانس های اکشنش را در زمان و مکان دنبال کرد. اگرچه دلیلی ندارد که داستان به وجود آمدن اسپایدرمن دوباره برایمان تعریف شود، اما حداقل با جزئیات بیشتری تعریف می شود و دلایل بهتری برای این که چرا پیتر پارکر خودش را درگیر این نقش ابرقهرمانی می کند، مهیا می کند». پیتر تراورس که چندان از فیلم خوشش نیامده، در یادداشت خود نوشته است:« اگر فیلم را بی معنی بخوانیم، بی انصافی نکرده ایم. آخرین فیلم اسپایدرمن فقط پنج سال پیش ساخته شده است. آیا ممکن است که آن سه گانه ای را که سام ریمی با بازی توبی مگوایر و کرستن دانست ساخت، فراموش کرد؟ فکر نمی کنم. به جز انگیزه ی مالی از دوشیدن بیشتر این علامت تجاری، واقعاً دلیل دیگری برای احساس نیاز به تعریف اسپایدرمن، حتی به شیوه ی سه بعدی، نمی بینم... با همه ی این حرف ها، اسپایدرمن اعجاب انگیز هم خوبی های خودش را دارد، و مهم ترین آنها هم دو ستاره ی اصلی اش است: اندرو گارفیلد و امااستون». امتیاز این فیلم در سایت IMDb تاکنون 7/6 از 10 است و در سایت متاکریتیک 66 از 100.
اسپایدرمن اعجاب انگیز

نمونه ای از دیالوگ های فیلم

اسپایدرمن[ اندروگارفیلد]: اگه می خوای ماشین بدزدی، مثل دزدها لباس نپوش.
دزد ماشین[ کیث کمپبل]: پلیسی؟
اسپایدرمن: شوخی می کنی؟ تو واقعاً فکر می کنی من یه پلیسم تو لباس چسبون قرمز و آبی؟
اسپایدرمن اعجاب انگیز

یادداشت منتقد

این می تواند سؤال منطقی هر پیگیر سینمایی باشد که چرا باید با این فاصله ی کوتاه از سه گانه ی موفق سام ریمی، یک بار دیگر شاهد آغاز این مجموعه ی پرطرفدار باشیم. صرف نظر از توضیحات مربوط به اختلافات ریمی و تهیه کنندگان بر سر چهارمین قسمت، مهم ترین دلیل این است که ایده های جدید در این مجموعه می توانست: خوب بفروشد» و چنین هم شد.
پیتر پارکر خیلی زود پدر و مادرش را در یک سانحه ی مشکوک رانندگی از دست می دهد و با عمویش« بن» و زن عمویش«می» زندگی می کند، اوقات فراغتش را به ساخت ابزارآلات و عکاسی می گذراند، در مدرسه از نوجوانان کوچک تر حمایت می کند و چون جثه ی نحیفی دارد در این حمایت ها کتک هم می خورد و عشقش به گوئین استیسی را از همه حتی خود او مخفی می کند. با یافتن بخشی از مدارک و اسناد پروژه ی علمی که پدرش بر روی آن کار می کرده برای دیدار همکار پدرش که امروز مدیر ارشد یک شرکت تحقیقاتی است و یک دستش هم ناقص شده، با هویت جعلی به شرکت می رود و در آنجا با نیش یک نوع عنکبوت کمیاب گزیده می شود. این سر آغاز تغییرات عمده ای در اوست که در ابتدا سبب برهم ریختن نظم زندگی، جدال با خانواده، سوءاستفاده از قدرت و نظایر اینهاست اما در نهایت از او مردی نگران برپاداشتن عدالت می سازد.
مهم ترین تفاوت فیلم با مورد مشابه قبلی، که در ابتدا قوت آن به نظر می رسد اما بعد به بزرگ ترین ضعفش تبدیل می شود، بحث جزئیات فراوان و حاشیه روی هایی است که در قصه پردازی و چگونگی تبدیل پیتر پارکر به مرد عنکبوتی ارائه می شود. این جزئیات آن قدر زیاد است که عملاً قصه ی اصلی بعد از حدود یک سوم از شروع فیلم آغاز می شود و البته سرشار از وجوه شخصیت پردازانه برای نقش های اصلی، جزئیات زندگی پیشینی و خانوادگی پارکر و تلاش برای ارائه ی توجیهات علمی و منطقی برای دگردیسی پارکر است. مثلاً حتی این که گزش عنکبوت در پیتر، به رغم افزایش انواع توانایی ها در او، امکان تولید تار را در وی پدید نمی آورد و او برای این کار از وسایل کوچکی در مچ دستش باید استفاده کند که ما پیش تر در سکانس چرخ زنی او در کارخانه و آزمایشگاه و ... با آنها آشنا شده ایم تنها یکی از این توجیهات است. این میزان تأکید بر جزئیات بعد از مدتی بیهوده به نظر می رسد، چون اولاً تقریباً تمامی مخاطبان به قدر کفایت از طریق ده ها نمونه ی تولیدات قبلی، کامیک استریپ ها، کارتون های تلویزیونی و چه و چه آن قدر با جزئیات زندگی پیتر آشنا بوده اند که بدانند او با عمو و زن عمویش زندگی می کند و چه و چه. و بعید است کسی در منطق خاص جهان تخیلی کامیک نگران چگونگی تولید تار عنکبوت باشد.
درست در نقطه ی مقابل، در یک سوم پایانی که به مراتب مهم تر است، با حجم عظیمی از سرهم بندی، ضعف در قصه گویی، مشکلات شخصیت پردازی و توسل مداوم به تصادف و حادثه های فاقد هر نوع توجیه منطقی مواجه می شویم. فقط برای نمونه نگاه کنید زمانی که مرد عنکبوتی زخمی لازم است فاصله ی بین دو نقطه ی کلیدی را در شهر نیویورک با سرعت طی کند تا جلوی فاجعه ی انفجار را بگیرد و به همین دلیل تکیه گاه هایی مرتفع برای اتصال تارهایش به آنها نیاز دارد، تقریباً تمامی راننده های جرثقیل های ساختمان سازی نیویورک که گویا همگی در همین مسیر مستقر بوده اند و رئیس گروه هم پدربچه ای است که پیتر قبلاً نجاتش داده و در حالی که همه ی شهر از ترس جان در حال فرار هستند، در محل کار خود محکم و استوار نشسته اند و به ابرقهرمان یاری می رسانند.
نظیر همین نوع ضعف را می توان مثلاً در میزان تصادف های مربوط به نوع رابطه ی گوئین با سایر شخصیت ها دید.( او هم کلاسی پیتر است و در عین حال کارمند آزمایشگاه مرد خبیث قصه و هم زمان دختر رئیس پلیس شهر که اعتقادی به مرد عنکبوتی ندارد و یکی از دشمنان وی است!) اگر بخواهم این فهرست را بشمارم، حداقل پنج- شش مورد اساسی دیگر هم اضافه می شود و آن وقت بیشتر معلوم می شود که چرا آن اتلاف وقت اولیه بی حاصل، ابتر و افراطی بوده است.
فیلم همچنین در نمایش شرایط آپوکالیپسی شهر بعد از اقدامات لیزرد هم بسیار ناتوان است و اصلاً نمی تواند ذره ای به شرایط فاجعه نزدیک شود. سکانس پایانی فیلم درباره ی قول و قرار پیتر در ارتباط با تداوم رابطه اش با گوئین با آن تردیدهای باسمه ای و تصمیمی که حتی به اندازه ی آنی طول نمی کشد در مقایسه با مجموعه ی قبلی بسیار ضعیف است؛ پس چرا فیلم این قدر در میان عموم موفق بوده است؟
در سالن سینمایی که به تماشای فیلم نشسته بودم و هیچ صندلی خالی در آن یافت نمی شد، بیش از سه چهارم تماشاگران را افرادی بین 16 تا 22 سال تشکیل می دادند که در چندین نوبت و از جمله پایان فیلم، با شدت وحدت زیاد برای فیلم کف مرتب می زدند. خوب است بدانید که تقریباً هیچ کدام از این کف زدن ها ارتباطی به مرد عنکبوتی نداشت! همه ی آنها به نوع رابطه ی عاطفی پیتر و دختر محبوبش برمی گشت که زمان قابل توجهی به آن اختصاص یافته بود؛ این که چطور پیتر ضعیف دست و پا چلفتی می تواند همه ی رقبای خود را خصوصاً در دبیرستان گوشمالی دهد و به دختر محبوبش هم برسد از هر موضوع دیگری برای نوجوانان و جوانانی که با همین موضوعات درگیرند مهم تر بود و از این نظر زوج گارفیلد- استون خیلی بیشتر از مگوایر- دانست توانسته اند نظر مخاطبان جوان تر را جلب کنند و این رمز موفقیت فیلمی « اعجاب انگیز» است که حتی نیمی از قدرت ساخته ی ریمی را هم ندارد.
منبع: نشریه همشهری 24، شماره 5.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.