نویسنده:فاطمه عسکری
روشهای مبارزه با استکبار جهانی
در جهان کنونی، امریکا و اسرائیل، مظهر شیطان بزرگ هستند. آنان همانند ابلیس خود را برتر از دیگران میدانند، از پذیرش حق سر باز میزنند و بیقید و بند و بدون توجه به هشدارهای بینالمللی به کشورهای گوناگون لشکرکشی میکنند. آنان بیجهت، حق دخالت در امور داخلی دیگر کشورها را به خود میدهند. این دو کشور به واقع، پیرو شیطان رانده شده از درگاه خدا هستند. ازاین رو، باید با استکبار جهانی به مبارزه و مخالفت برخاست و حق مداخله را از آنان گرفت. (موسوی خمینی، 1361: ج4: 186)روشهای گوناگون و متعددی برای مبارزه با استکبار جهانی وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها اشاره میشود:
1. ولایتمداری
در فرهنگ شیعی، امامان معصوم علیهم السلام ، مظهر خوبیها و دشمنان آنها مظهر بدیها هستند. به طور طبیعی، کسی که در پی خوبیها و دوری از بدیهاست، راهی جز دل بستن به حضرات معصوم علیهم السلام و برائت از دشمنان آنها ندارد. از این رو، برای همه کسانی که خواهان هدایت و رستگاریاند، به ویژه برای کسانی که سر در گرو ولادت آخرین امام از سلسله اولیای خدا، حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دارند، ضروری است که دوستان و دشمنان اهل ایمان را بشناسند. اینان تا ولایت مهدوی را نشناسند که استمرار ولایت الهی، ولایت محمدی و ولایت علوی است و نیز کسانی را که در تقابل با جریان ولایت مهدوی هستند، نمیتوانند چنانکه شایسته است، به ریسمان مهدوی درآمیزند و از دشمنان این ولایت، بیزاری جویند. همچنین از آنجا که عصر حاضر، عصر امامت و ولایت امام مهدی علیه السلام است و ایشان حجت الهی در زمان هستند، از یک سو وظیفه داریم به ریسمان ولایت مهدوی چنگ بزنیم و همه مناسبات فردی و اجتماعی خود را بر اساس خواست و خرسندی آن حضرت سامان دهیم. از سوی دیگر، مکلفیم از تمسلک به ولایت دشمنان آن حضرت بپرهیزیم و بیزاری جوییم. بدون تردید، امروز، فرهنگ و تمدن برخاسته از «اومانیسم»، «سکولاریسم» و «لیبرالیسم» غربی که با خوی استکباری و برتریجویی خود در پی حاکمیت بخشیدن ولایتش بر سراسر جهان است، در تقابل جدی با فرهنگ ولایتمحور شیعی و آرمان «حقیقتمدار»، «معنویتگرا» و «عدالتمحور» مهدوی قرار دارد. از اینرو، همه منتظران واقعی و هواخواهان ولایت مهدوی باید روحیه استکبارستیزی را در خود همواره زنده نگه دارند و از این تمدن و فرهنگ بیزاری جویند و با سلطهطلبی، مقابله کنند. (شفیعی سروستانی، 1384: ج1: 332 و 333. با تلخیص)2. عدالتخواهی
بدیهی است هر جا سخنی از مخالفت با استکبار مطرح است و ایستادگی و مقاومتی دیده میشود، در سایه تعالیم اسلامی است. در واقع، این مقاومت و مبارزه، در سرزمینهایی است که شعاعهای خورشید اسلام در آنجا پرتوافشانی میکند. مسلمانان ضد استکبار و عدالتخواه، همواره با مستکبران به مبارزه برخاستهاند. امروزه دنیای استکبار دریافته که دین مبین اسلام، بزرگترین مانع در برابر سلطه و نفوذ مستکبرانه آنها در جهان است. رهبر معظم انقلاب اسلامی فرمودند: «منظور ما از دنیای استکبار، قدرتهای سیاسی جهانی، یعنی این حکومتها و دولتها، اعم از قدرتهای بزرگ و کوچک وابسته استبدادی است. اینها یکی از اهداف و مقاصدشان در دنیا این است که اسلام را از سر راه بردارند؛ چون اسلام با استبداد آنها مخالفت میکند». (خامنهای، 1373: 46)ایشان در بخش دیگری فرمودند: «اسلام در برابر طمعورزیهای استکبار، یک مانع بزرگ به حساب میآید. هر جا اسلام حضور داشته باشد، اجازه نمیدهد، قدرتهای استکباری غارتگری کنند و به میل خود هر کاری میخواهند بکنند». (همان)
3. توکل بر خدا (خدامحوری)
با وقوع انقلاب اسلامی و کوتاهی دست ابرقدرتها از ایران اسلامی، مردم دنیا به این باور رسیدند که میتوان با توکل بر خدا و اتحاد همگانی بر مستکبران جهان پیروز شد. این باور همچنان در جهان در حال رشد و پیشرفت است و مردم به ذات استکبار از جمله امریکا پی بردهاند. امام خمینی رحمه الله میفرماید: «امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است و من دست و بازوی همه عزیزانی که در سراسر جهان کولهبار مبارزه را بر دوش گرفتهاند و عزم جهاد در راه خدا و اعتلای عزت مسلمین را نمودهاند، میبوسم و سلام و درودهای خالصانه خود را به همه غنچهها ی آزادی و کمال نثار میکنم». (موسوی خمینی، 1361: ج20، 234)4. یکپارچگی عموم ملت
اکنون که استکبار جهانی، در پشت نقابی فریبنده فرو رفته است، وظیفه همگان است که با وسعت بخشیدن به فهم دینی و معارف والای الهی، به پاسداری از ارزشها و فرهنگ اسلامی بپردازند و پیوند خود را با جامعه به ویژه روحانیت معظم، تقویت کنند و از حیلههای شیطانی و دسایس و ترفندهای ابلیس که گاه حتی در لحن و قالب دلسوزی است، بر حذر باشند. یکپارچگی عموم ملت، اصلی است که باید بر همه گفتارها و کردارهای فردی و اجتماعی ما حاکم و ناظر باشد. باید نسبت به دشمنان اسلام و مردم، خشم، و به عاشقان انقلاب، مهر ورزیده شود. هر حرکتی که نفرت مردم را نسبت به استکبار جهانی کاهش دهد، یقیناً به زیان مردم است و نسل جوان را که از جنایات استکبار جهانی آگاهی ندارند، به سادهاندیشی میکشاند.5. فرهنگی
در قرنی که گمان میرفت هرگونه انقلاب یا حتی هر حرکت اجتماعی در چارچوب ایدئولوژیها و الگوهای متعارف استکبار جهانی باشد، انقلاب اسلامی ایران با هنجارهای فرهنگی و سیاسی جدیدی که در جهان معاصر، ناشناخته مینمود، ضمن ساقط کردن نظام چند هزار ساله شاهنشاهی، موجودیت نظام شکوهمند جمهوری اسلامی را اعلام کرد؛ انقلابی که بزرگترین و عمیقترین تحول ارزشی و فکری را در عصر حاضر پدید آورد و معمار بزرگ آن و احیاگر قرن، امام خمینی، اسلام ناب محمدی را در صحنههای اجتماعی و مبارزه با استکبار و الحاد نشان داد. آنچه در این انقلاب چشمگیر و انکارناشدنی است، تأثیر تعالیم حیاتبخش و استکبارستیز اسلام و نقش علمای آگاه به زمان، در تمرکزبخشی به تودههای مردم در پرتو اندیشههای دینی بوده است.6. سیاسی
انقلاب اسلامی ایران، همراه با مبارزه و قیام بر ضد رژیم شاهنشاهی، در عرصه بینالملل نیز شعار مبارزه با استکبار جهانی را مطرح ساخت. از دیدگاه نظام اسلامی، استکبار، خصلتی از مجموعه خصلتهای کفر است. این بدان علت است که حالت استکباری نظامهای سلطهگر در دنیا، خود، یکی از نمادهای کفر به شمار میآید. بر همین اساس، گاه از واژه «کفر جهانی» استفاده میشود. به سخن دیگر، اگرچه سردمداران نظامهای قدرتطلب، خود را به ادیان الهی پایبند میدانند، ولی در مقام عمل، بزرگترین ویژگی کافران، یعنی برتریجویی و استکبار را در وجود خود جای دادهاند. از این دیدگاه، نظام سلطه در جهان معاصر، نظام کفر و استکبار است. (منصوری، 1369: 22)7. علمی
مستکبران و ظالمان، جهان را به جنگ و آتش کشیدهاند و با مداخله در امور دیگر کشورها بر تفرقه جهانی دامن میزنند. آنان با تولید سلاحهای هستهای، سلامتی و آزادی و راحتی مردم جهان را تهدید میکنند. از این رو، همه ملتها باید همانند ایران با پیشرفتهای علمی و هستهای برای مبارزه با آنان آماده باشند تا به سلامت و صلح جهانی برسند. امام خمینی رحمه الله میفرماید: «سلامت و صلح جهان به انقراض مستکبرین بسته است و تا این سلطهطلبان بیفرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده است، نمیرسند». (موسوی خمینی، 1361: ج11: 262)8. آگاهی از سیاستهای استکبار جهانی
دولتهای آزادیخواه، به این نتیجه رسیدهاند که جهان میتواند در پرتو عدالت و امنیت روانی و اجتماعی، پر از صلح و صفا باشد. آنها میدانند که برای رسیدن به پیروزی بر مستکبران و جهانِ بدون استکبار، ابتداییترین گام، شناخت استکبار است. استکبار جهانی برای تقویت بنیانهای نظامی و اقتصادی خود و تضعیف هر چه بیشتر ملتهای محروم جهان، سیاستهای ویژهای برگزیده است که آگاهی از آن، چهره منافقانه و ظالمانه استکبار را نمایانتر میسازد. کسب منافع هر چه بیشتر از طریق افزایش تجارت خارجی، پیدا کردن حوزههای نفوذ جدید، بازاریابی برای مصنوعات خود، محملیابی برای تهیه مواد خام ارزان قیمت، استفاده از عناصر جاسوس و وابسته، تدارک کودتاها، ایجاد جوّ شایعه و دروغ، تقویت رسانههای تبلیغی وابسته، ایجاد مراکز تبلیغاتی و اطلاعاتی، خرید عناصر ضعیفالنفس، اسطورهسازی کاذب، ایجاد اختلاف و شکاف بین صفوف به هم فشرده مردم، وادار کردن افراد زبون به تغییر حقایق و حمایت از رژیم جنایتکار صهیونیستی، نمونه روشنی از این سیاستهاست. بنابراین، تا زمانی که ملتهای مظلوم، دشمن را نشناسند، احساس خطر نمیکنند و نمیتوانند وسعت دشمنی استعمارگران را درک کنند تا برای نجات و پیروزی به مقابله برخیزند. بعد از شناخت دشمن، مبارزه با حیلهها و ترفندهای استکبار امر ضروری است. از طرف دیگر، ملتها برای تقویت خود، به رشد علمی، فکری، فرهنگی و سیاسی نیاز دارند. بررسی عملکرد استکبار در نقاط مختلف جهان و نیز بیداری و هوشیاری ملتها و فریب نخوردن آنان در برابر شعارهای فریبنده استکبار، برای تمامی ملتها لازم و ضروری است.9. گسترش اسلام و مفاهیم اسلامی
امروز جریانهای استکباری بانفوذ در پیکره جوامع میکوشند این دیدگاه را مطرح کنند که تنها راه رشد و توسعه جوامع، از مسیر اندیشه لیبرالیستی غرب میگذرد. آنها الگوی زندگی امریکایی را با شیوهها و ابزار مختلف ترویج میکنند. به فرموده خدای متعال: «آنها هیچگاه دست از ستیز با شما برنمیدارند تا زمانی که شما را از دینتان برگردانند.» (بقره: 217) تلاش همه جانبه استکبار در برابر نفوذ اسلام به این دلیل است که گسترش اسلام و مفاهیم اسلامی در هر نقطه از جهان، به معنای جمع شدن بساط مستکبران است. ابرقدرتها با اسلام و بیداری مسلمانان دشمنند و میکوشند حرکتهای اسلامگرایانه را سرکوب کنند، ولی امروز ملتهای دنیا بیدارند و جبر و تجاوز استکبار را نمیپذیرند.10. احساس غیرت ملی
نخستین احساسی که یک ملت در مقابله با روح و خصلت استکباری دارد، احساس غیرت ملی است؛ احساس هویت و احساس وجود! وقتی استکبار وارد کشوری میشود و بر آن مسلط میگردد، هویت ملی آن را انکار میکند. غارت منافع ملی و دخالت در امور سیاسی و اقتصادی، فرع بر مسئله انکار هویت است. هویت ملی یعنی فرهنگ، اعتقادات، دین، اراده، استقلال، حکومت و به طور کلی، همه سرمایههای یک ملت. بر این اساس، این از دست رفتن هویت است که احساس ضد استکباری را در ملتها به جوش میآورد. به فرموده مقام معظم رهبری: «هر ملتی اگر تسلیم سلطه قدرتهای بزرگ عالم شد، از دست رفته است. هر ملتی که حاضر شد از شرف ملی، اقتدار ملی و اراده ملی خود چشم بپوشد، در ورطه بیپایان [آن] وادی که آخر آن معلوم نیست، لغزیده است».11. مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری
«تاریخ شکوهمند انقلاب نشان داده است که مبارزه ملت ایران علیه استکبار جهانی، مبارزه اشعاری، احساساتی و فصلی نبوده است، بلکه مبارزهای قرآنی است که ریشههای عمیق مکتبی دارد و همه مظاهر استکبار را به مبارزه میطلبد. در ایران، هر کسی به انقلاب و اهداف آن و به اسلام اعتقاد دارد، به مبارزه همیشگی با پرچمداران قدرت استکباری که در رأس آنها امریکاست نیز معتقد است.» (سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار با گروهی از دانشجویان و دانشآموزان به مناسبت 13 آبان (روز ملی مبارزه با استکبار)، 10/8/1368)12. استقلالطلبی و نفی وابستگی اقتصادی
قرآن کریم در آیه 31 سوره سبا، صفحهای از آخرت را به تصور میکشد که در آن، مستکبران و مستضعفان، رودرروی یکدیگر قرار گرفتهاند و گفتوگو میکنند. نکته شگرفی که در این آیه خودنمایی میکند، آن است که خداوند متعال هم گروه مستکبران و هم گروه مستضعفان را در زمره بیدادگران میشمارد. از نگاه این آیه، این دو گروه، هر دو مقصرند و هیچ کدام نمیتوانند بار مسئولیت و عذاب دیگری را بر دوش کشند؛ نه گردنکشانی که طغیان کردهاند و نه مستضعفانی که از آنان پیروی کرده و با اختیار خویش کفر را برگزیدهاند. (مصباح، 1379: صص 81 ـ 84)مقام معظم رهبری در این باره میفرمایند:
انقلاب اسلامی با نظام سلطه مخالف است. نظام سلطه یعنی اینکه دولتهایی قدرتهایی زور بگویند و ملتهایی، گروههایی، کشورهایی آن زور را قبول کنند. طرفین، طرفین نظام سلطهاند و ما نظام سلطه را رد میکنیم و با آن مبارزه میکنیم و طرفین را مقصر میدانیم، نه فقط سلطهگر را، بلکه حتی سلطهپذیر را هر دو مقصرند. (سخنان مقام معظم رهبری، 13/8/1369)
سیاست نظام جمهوری اسلامی ایران، بر نفی وابستگی در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی استوار است و این امر به معنای نفی رابطه با دولتهای سلطهگر و استعمارگر است. طبق این دیدگاه، در مواجهه با رفتارهای سیاسی یک دولت خارجی، اصل باید بر پرهیز از هرگونه خوشباوری، سادهانگاری و خودباختگی باشد. انقلاب اسلامی ایران، نفی وابستگی به شرق و غرب، حمایت از حقوق همه مسلمانان و ملتهای مستضعف سراسر جهان، نفی هرگونه سلطهجویی و سلطهپذیری، اعلام حمایت از آزادی همه ملتهای ستمکشیده و حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران را از مهمترین سیاستهای استکبارزدایی نظام اسلامی خود میداند.
منابع:
خامنهای، سید علی. 1373. فرهنگ و تهاجم فرهنگی در سخنان مقام معظم رهبری. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
ـــــــــــــــ . 1376. حدیث ولایت (جلد 4 و 7). تهران: سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بینالملل.
شفیعی سروستانی، ابراهیم. 1384. معرفت امام زمان و تکلیف منتظران (جلد 1). تهران: موعود عصر.
متقی هندی، علی بن حسامالدین. 1409. کنزالعمال (جلد 16). بیروت: مؤسسة الرسالة.
مصباح، محمدتقی. 1379. راه و راهنماشناسی. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله .
منصوری، جواد. 1369. شناخت استکبار جهانی. مشهد: آستان قدس رضوی.
موسوی خمینی، سید روحالله. 1361. صحیفه نور. تهران: سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
ـــــــــــــــ . 1378. کلمات قصار. تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام خمینی رحمه الله .
منبع : فصلنامه اشارت، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، شماره 148.