حقوق بین الملل محیط زیست، انسان محوری تا خالق محوری

این نوشتار ضمن ارج نهادن بر تلاش های ترویجی و تدوینی انجام گرفته در راستای قانون گذاری و ارتقای حقوق محیط زیست، از دیدگاهی خالق محور به ارزیابی کیفیت ارتباط با طبیعت پرداخته است. بدین منظور لزوم تغییر و اصلاح
دوشنبه، 6 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حقوق بین الملل محیط زیست، انسان محوری تا خالق محوری
حقوق بین الملل محیط زیست، انسان محوری تا خالق محوری

نویسنده: ستاره ذباح (1)



 

چکیده

این نوشتار ضمن ارج نهادن بر تلاش های ترویجی و تدوینی انجام گرفته در راستای قانون گذاری و ارتقای حقوق محیط زیست، از دیدگاهی خالق محور به ارزیابی کیفیت ارتباط با طبیعت پرداخته است. بدین منظور لزوم تغییر و اصلاح نگرش نسبت به طبیعت در رفتار دولت ها و نشست های تدوینی، از منظر مهم ترین منبع یکی از ادیان آسمانی یعنی قرآن نتیجه گرفته می شود. دیدگاهی که در آن علاوه بر بهره برداری بهینه از کلیه مواهب طبیعی برای همه نسل ها، از نظام و قانون مندی یکسان حاکم بر هستی که به مثابه قاموس آن است حکایت می کند و در هماهنگی با آن قرار می گیرد؛ نظامی که هماهنگی موجود در کلیه اجزای آن مطابق با آیات قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی لغو و بیهوده نبوده و رو به سویی دارد که می تواند انسان را به سرای امن، و امنیتی که مطلوب همگان است رهنمون گردد.
این مقاله به منظور رسیدن به اهداف فوق، ابتدا پس از مطالعه سیر توجه انسان و کیفیت رابطه اش با طبیعت، فعالیت های جهانی را که پس از آگاهی از لزوم بذل توجه در این زمینه به انجام رسیده از نظر می گذراند. سپس نقاط عطف آن و جایگاهی را که در حقوق بین الملل به خود اختصاص داده مورد توجه قرار می دهد و پس از آن از دیدی که نمی توان آن را محصول نشست های جهانی در این موضوع دانست به این پدیده می پردازد، دیدگاهی که مدعی ارائه بینشی و حیاتی و آسمانی می باشد و سپس رهنمودهای ارائه شده و نیز شمه ای از علل آسیب زا و عوامل ایجاد اختلال و ناسازگاری معرفی شده در این بینش را به طور مجمل بررسی می کند. در ادامه مستندات طبیعی بر پایه تحقیقات انجام شده دانشمندان را در کنار اعم فعالیت های انسانی انجام یافته و نیز تفکر وحیانی قرار داده و ابزار مقایسه با این هر دو را در اختیار قرار می دهد. در نهایت به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که: آیا می توان در عرصه نو پدید حقوق بین الملل محیط زیست در کنار منابع حقوق بین الملل از دیدگاه ها و منابع وحیانی هم چون اسلام و حقوق آن برای بهبود روند مسالمت آمیز زندگی با طبیعت بهره گرفت؟

کلمات کلیدی:

"حقوق بین الملل محیط زیست، حقوق اسلام، حقوق محیط زیست در قرآن"

مقدمه

"انسان مخلوق و شکل دهنده محیط زیست خود است. محیطی که بقای فیزیکی و معنوی به وی می بخشد". (قسمت اول از بند یکم پیشگفتار بیانیه استکهلم)
این فراز از اعلامیه مهم کنفرانس سازمان ملل متحد درباره انسان و محیط زیست او، آشکارا تعامل میان انسان و محیط زیست را نمایان می سازد و می توان گفت ماحصل تلاش های صورت گرفته تا زمان برقراری این کنفرانس جهانی است. موفقیت تبلور یافته در این جمله از آن جهت ارزشمند است که سالیانی متمادی گذشته تا بشر بتواند به مفهوم این تعامل پی برده و بر آن شود تا برای بهبود این ارتباط چاره ای بیاندیشد و در سال 1972 فارغ از منفعت جویی یک جانبه، با حضور کشورهایی در سراسر جهان به نوعی هم اندیشی برای حفظ زیست کره اش گردن نهد. اعلامیه صادر شده در این نشست جهانی علی رغم غیر الزام آور بودن، یکی از مهم ترین منابع حقوق بین الملل محیط زیست محسوب می شود. (متن کامل بیانیه استکهلم، 1972)، البته بروز آثار مخرب رفتارهای ناعادلانه در قبال طبیعت و قدرت سرایت آن را نیز نباید در ایجاد این نیاز به هم اندیشی نادیده گرفت.
از سال 1926 که شاید بتوان آن را طلیعه اولین نگرانی ها در باب محیط زیست دانست، نه تنها آلودگی هوا و عوارض دامن گیر محیط زیست کاهش نیافته، بلکه هر زمان با اشکال جدیدتری نیز بروز یافته و از این روست که حادثه محیط زیستی را حادثه بزرگ عصر حاضر نامیده اند. در این زمینه مطالعات بسیاری از سوی اندیشمندان و محققین علوم گوناگون ذی ربط در کنار برگزاری کنفرانس ها و گردهمایی های زیست محیطی به عمل آمده است. ولی با وجود تمام تلاش های انجام گرفته در این راستا، هنوز دیدگاه واحدی که بتواند منافع اقتصادی و بهره برداری بی رویه در این رابطه را تحت الشعاع خود قرار دهد مجال بروز پیدا نکرده است. به نظر می رسد برای نجات این کره مسکون و موجودات آن، در کنار برگزاری اجلاس های متعدد باید با عمق و وسعت دیگری به این پهنه نگریست و مشکلات و عوارض گریبان گیر شده آن را از دریچه ای نو ارزیابی نمود؛ نگاه معتدلی که بتوان آن را به صحنه بین المللی تدوین حقوق محیط زیست وارد ساخت.
دانشمندان اندک اندک با برخی رموز طبیعت آشنا شده و چنین می پندارند که هنوز هم رازهای ناشکفته بسیاری در این نظام وجود دارد که کشف آن می تواند در کیفیت مدیریت کلان زیست محیطی مؤثر افتد. قانون گذاری جز در هماهنگی با نظام حاکم بر اجزای طبیعت که انسان نیز جزئی از آن است، اصلاحی اساسی را صورت نخواهد داد.
این تحقیق عزم آن دارد تا علاوه بر این که تلاش های ترویجی و تدوینی انجام گرفته در جهت قانون گذاری و ارتقای حقوق محیط زیست را ارج نهاد، از دیدگاهی دیگر یعنی دیدگاه خالق محور به ارزیابی کیفیات ارتباط با طبیعت بپردازد. بدین منظور لزوم تغییر و اصلاح نگرش نسبت به طبیعت را در رفتار دولت ها و نشست های تدوینی، از منظر مهم ترین منابع اسلامی یعنی قرآن به عنوان آورده ای آسمانی نتیجه بگیرد همان گونه که چنین دیدگاه مسالمت آمیزی نسبت به محیط زیست را می توان در سایر ادیان آسمانی نیز انتظار داشت. ارتباطی که در آن علاوه بر بهره برداری بهینه از کلیه مواهب طبیعی برای همه نسل ها، از نظام و قانون مندی یکسان حاکم بر هستی که به مثابه قاموس آن است پیروی می کند و در هماهنگی با آن قرار می گیرد؛ در این دیدگاه نظام هماهنگ موجود در کلیه اجزای آن مطابق با آیات قرآن لغو و بیهوده نبوده و رو به سویی دارد که می تواند انسان را به سرای امن، و امنیتی که مطلوب همگان است رهنمون گردد. بنابراین ابتدا پس از مطالعه سیر توجه انسان و کیفیت رابطه اش با طبیعت، فعالیتهای جهانی که پس از آگاهی از لزوم بدل توجه در این زمینه به انجام رسیده را از نظر می گذرد. سپس نقاط عطف آن و جایگاهی را که در حقوق بین الملل به خود اختصاص داده مورد توجه قرار داده و پس از آن از دیدی که نمی توان آن را محصول نشست های جهانی در این موضوع دانست به این پدیده پرداخته می شود، دیدگاهی که مدعی ارائه بینشی وحیانی و آسمانی بوده و رهنمودهای ارائه شده و نیز علل آسیب زا و عوامل ایجاد اختلال و ناسازگاری معرفی شده در این بینش به طور مجمل بررسی می شود. سپس مستندات طبیعی بر پایه تحقیقات انجام شده دانشمندان در کنار اهم فعالیت های انسانی انجام یافته و نیز تفکر وحیانی قرار داده شده و ابزار مقایسه با این هر دو را در اختیار قرار می دهد. در نهایت به این پرسش پاسخ داده خواهد شد که: آیا می توان در عرصه نو پدیده حقوق بین الملل محیط زیست در کنار منابع حقوق بین الملل از دیدگاه دارای منابع وحیانی مانند حقوق اسلام برای تأثیرگذاری بهتر و بهبود روند مسالمت آمیز زندگی با طبیعت بهره گرفت؟ (مبنای مستندات در این مقاله، اصلی ترین منابع در هر یک از دو محور اصلی مورد بحث بوده است. بدین معنی که عموماً در مباحث خالق محور به قرآن و در موضوعات انسان محور به عمده ترین بیانیه های حقوق بین الملل محیط زیست هم چون بیانیه استکلهم و ریو استناد گردیده است)

بخش اول- حقوق محیط زیست در عرصه حقوق بین الملل

دانستن این مطلب مهم که اثرات مداخله انسان در طبیعت به ندرت در محل باقی می ماند و به جهانی شدن میل دارد لازم می آورد تا دولت ها را نسبت به بهبود بخشیدن به کیفیت زندگی زیست محیطی موظف نموده و همکاری های بین المللی در این راستا را برانگیزد. اگر چه حتی از سال 1926 فعالیت هایی پراکنده در این زمینه وجود داشته (آقایی، بهمن، حقوق بین الملل دریاها و مسائل ایران، کتابخانه گنج دانش، چاپ اول، تهران، 1374، ص 156). لیکن آغاز نهضت محیطی زیستی را باید از 1960 در نظر گرفت. از ژوئن 1972 برپایی کنفرانس استکلهم به عنوان نقطه عطفی در توجه به مسائل محیط زیست بشر این حقوق توسعه یافت. (تقی زاده، انصاری، مصطفی، حقوق محیط زیست در ایران، انتشارات سمت، تهران، 1384، ص 157). این کنفرانس جهانی پس از دوران خمود و بی توجهی نسبت به آن، همت جهانیان را به سوی حل این معضل جهانی برانگیخت و سلسله جنبان فعالیت های پیش رونده ای در این راستا شد. بعدها با تشکیل کنفرانس ریو و اخیراً کنفرانس ژوهانسبورگ و دیگر نشست های جهانی مسائل محیط زیست به طور جدی تری در دستور کار مجامع جهانی وارد شد. (قوه قضاییه، مجموعه مقالات نخستین همایش حقوق محیط زیست، انتشارات برگ زیتون، تهران، 1384، ص 62) انسان پرورده شده در دامان طبیعت، پس از طی دوران متنوع ارتباطش با آن، اینک در قالب مجامع و تجمعات دولتی و غیر دولتی به آن جا رسیده که برای حفظ محیط زیستش قواعدی را بنا نهاده و خود را ملزم به رعایت آن بداند. مهم ترین توجهات در این زمینه در قالب کنفرانس ها و کنوانسیون های بین المللی و منطقه ای نمود داشته است.

فصل اول- تاریخچه توجه به محیط زیست و حقوق مرتبط با آن

مبحث اول- دوره های مختلف تعامل انسان با محیط و تحولات آن

در طول حیات بشری، انسان بر روی زمین هم به عنوان مهد و پرورشگاه اولیه اش و هم به عنوان محیطی برای زیست و بهره گیری از مواهب و رفع نیازها در تماسی تنگاتنگ بوده است. رابطه ای که بدون آن از دوام انسان خبری نبود. لیکن این رابطه بعدها از حد رفع احتیاجات اساسی اولیه فراتر رفته و اشکال گوناگونی به خود گرفت تا به امروز که کره خاکی به عنوان زیستگاه واحدی برای تمامی آنان برای ادامه حیات موجوداتش چشم به شیوه رفتار انسان امروز دوخته است. صاحب نظران رابطه انسان با محیطش را بر اساس کیفیت این ارتباط به دوران های گوناگونی تقسیم کرده اند (قوه قضائیه، پیشین، ص 180) که به اجمال عبارت است از:
دوره اول: دوره ای که انسان مقهور طبیعت است و از ابتدای تاریخ تا اواخر قرن 16 میلادی را در بر می گیرد.
دوره دوم: زمانی که غول صنعت، اعجاز و اقتدارش را در خدمت بشر قرار می دهد، انسان سرمستی که تا آن زمان خود چیره و مغلوب طبیعت بود، حال که موانع تسخیر آن یکی پس از دیگری از پیش پای برداشته به طرز مضحکی خود را مالک بلا منازع همه چیز می داند. این دوران به طور تقریبی از اوایل قرن 16 میلادی آغاز می شود.
بر اساس اسناد موجود در یک تقسیم تاریخی که در سال 1493 اتفاق افتاد پاپ الکساندر چهارم، بخشی اعظم از اقیانوس هایی را که پیش تر استیلا بر آن افسانه می نمود. میان پرتغال و اسپانیا تقسیم کرده، تجارت و بهره برداری به وسیله آب ها را برای دیگر دول ممنوع اعلام می کند. (جمشید ممتاز، "جزوه حقوق بین الملل دریاها"، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی، تهران، 1373، ص 24)
مسأله مالک بودن یا نبودن در آن زمان به گونه ای بالا می گیرد که برخی اندیشمندان عصر را با چالشی در این وادی مقابل هم قرار می دهد. چنان که ویتوریا از تصاحب دریاهای بسته و محدود سخن می گوید و در مقابل، گروسیوس اصالت را با آزادی دریاها می داند. (بیک زاده، ابراهیم، جزوه درسی حقوق بین الملل عمومی 1، انتشارات دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، تهران، 1380، ص ) این دوران با انقلاب صنعتی به اوج خود می رسد و همچنان تا اواسط قرن 20 با بهره برداری از مواهب ارزان و در دسترس طبیعی، بازار اقتصاد و منفعت طلبی در این زمینه را گرم و پر رونق نگاه می دارد.
دوره سوم: زمانی است که آثار مخرب فعالیت های بی محابای اقتصادی او اندک اندک رخ می نماید و اندیشه اش بدین سوی متمایل می شود که باید ضمن انجام فعالیت های صنعتی و اقتصادی، گامی نیز در جهت جلوگیری از بروز آثار مخرب این فعالیت ها برداشته و از آسیب دیدگی، تخریب و آلودگی محیط زیست ممانعت به عمل آورد. این زمان تا اواسط قرن 20 آغاز شده است.
مبحث دوم- حمایت های جهانی از تدوین حقوق بین الملل محیط زیست پیامد بیداری بشر.
در واقع پایه ایدئولوژیک و زمینه حمایت از محیط زیست و منابع طبیعی به شکل امروزین را می توان دیدگاهی دانست که از تاریخ 1968 یعنی از زمان عبور آپولوی 8 بر فراز کره زمین ایجاد شده است. عکس برداری ها از کره زمین یک عنصر واحد نمایان می سازد. کره زمین و یک زیستگاه واحد برای تمام موجودات که متعلق به همه بوده و باید مورد حمایت و حفاظت قرار گیرد. «تنها یک کره زمین» (قوه قضائیه، پیشین، ص 158)
با توجه به اهمیت موضوع، از آن تاریخ به بعد کنفرانس های متعددی به این موضوع اختصاص یافته است. در سال 1968 در یونسکو نیز زمینه تشکیل کنفرانسی با این موضوع، فراهم شد و متعاقباً در سال 1969در سازمان ملل قطعنامه ای به تصویب رسید که در آن پیشنهاد تشکیل کنفرانسی در سال 1972 در سطح سازمان ملل داده شده و منتج به تشکیل کنفرانس جهانی محیط زیست استکهلم گردید. این اولین نشست رسمی جهانی در زمینه حفاظت محیط زیست بود و هدفش رسیدگی به محیط زیست بشر و متوجه ساختن او به آثار زیان بار برخی فعالیت هایش بر محیط طبیعی است. (همان، ص 160) بیست سال بعد در شهر ریو دو ژانیرو در کشور برزیل، کشورهای جهان در یک کنفرانس مهم بین المللی بار دیگر با این موضوع گرد هم آمدند (کنفرانس تغییرات بیو اکولوژیک، ریو 1992). حمایت از حقوق بشر پس از جنگ های جهانی نیز قواعد بین المللی در این زمینه را گسترش داد. قواعدی که حاوی تعهداتی بلاعوض در جهت منافع مشترک بشریت است. همچنین طرح مسایل جدیدی از جمله بهره برداری از فضای ماوراء جو، میراث مشترک بشریت و نظایر آن اهمیت این قواعد را در نظام بین المللی به طرز چشمگیری افزایش داد. هدف نهایی قواعد حقوق بین المللی محیط زیست فقط منابع مستقیم و بلاواسطه دولت ها نیست بلکه منافع بشریت و بهبود سرنوشت انسان هاست و به همین دلیل اعلامیه پایانی بنیادینی میان حفاظت از محیط زیست و حقوق بشر ایجاد کند و از سویی دیگر سرآغاز تحولی تجدید از این دست در حقوق بین الملل باشد. می توان گفت شالوده حقوق بین الملل محیط زیست از سویی بر اصول اعلامیه های استکلهم و ریودوژانیرو از سوی دیگر بر کنوانسیون های مختلف بین المللی در این زمینه استوار است؛ (تقی زاده، انصاری، مصطفی، پیشین، ص 31)

فصل دوم- جایگاه بین المللی حقوق محیط زیست

در واقع دهه های 1960 و 1970 را می توان دوره های بیداری بشر در زمینه محیط زیست او دانست. البته این به معنی نادیده گرفتن فعالیت های انجام شده تا پیش از آن نیست. ولی نهضت محیط زیستی و توسعه حقوق بین الملل در این زمینه نمایان گر توجه خاص و احساس نگرانی در خصوص مسائل محیط زیستی در این دوره است. منابع حقوق بین الملل محیط زیست مطابق با بند 1 ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری، (ماده 38 اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری) همان منابع سنتی یعنی معاهدات، عرف، اصول کلی حقوقی، رویه قضایی و دکترین می باشد. (تقی زاده، انصاری، مصطفی، پیشین، ص 158) بدون تردید در زمینه هریک از منابع مذکور، اطلاعات و سوابقی موجود می باشد اما جدید بودن موضوع از طرفی و اقبال عمومی به سوی برخی از منابع از سوی دیگر، مجالی به ایجاد عمق و همگنی در منابع نداده است. مثلاً عرف و مقررات عرفی در وقوع و بروز برخی مسائل دامنه گسترده ای را به خود اختصاص نداده که البته هرگز به معنای نادیده انگاشتن اهمیت و نقش آن نیست. همچنان که مطابق با یک قاعده عرفی تأثیرگذار، دولت ها موظفند تا از قلمرو خود به گونه ای استفاده کنند که منجر به صدمه زدن به قلمرو سایرین نگردد.
لیکن بنا به نظر برخی دولت ها و صاحب نظران، حقوقی عرفی بسیار کندتر از آن است که بتواند پاسخگوی تحولات سریع و فوریت های اقدام در این زمینه باشد. شاید این برداشت را که قواعد قراردادی بعضاً پیش تر از عرف در حال شکل گیری هستند بتوان صحیح تلقی کرد. مانند آن که هنگام تصویب مفاد یک کنوانسیون یا پس از آن، این قواعد به سرعت جایگاه خود را در قوانین بسیاری کشورها باز می کنند که می تواند نشان دهنده تأثیر قراردادها در جلب توجه نسبت به این موضوع باشد. به بیانی دیگر می توان چنین گفت که عرف در این حوزه با کمک قرارداد در حال شکل گیری است.
با توجه به این که توسعه سایر منابع نیز رشدی بیش تر از عرف را نشان نمی دهد، باید گفت منابع مدون قراردادی حقوق بین الملل در این زمینه از قابل توجه ترین آنها محسوب می شود.
حقوق بین الملل محیط زیست شامل تعداد زیادی معاهدات بین المللی، قطعنامه های الزام آور سازمان های بین المللی و همچنین متون و قطعنامه های غیرالزام آوری است که به رغم غیر الزام آور بودن حائز اهمیت هستند. معاهدات بین المللی در این زمینه خصوصاً از پایان دهه 70 به بعد افزایش چشمگیری داشته که شاید شمار آن به بیش از 300 معاهده برسد که تمام یا بخشی از آن به محیط زیست مربوط شده است. البته معاهدات دو جانبه را نیز باید به این تعداد افزود. (همان، صص 23-21)
قطعنامه های الزام آور که صدور آنها از جمله صلاحیت های سازمان های بین المللی است و قطعنامه های غیر الزام آور را نیز باید افزود، و از آنجا که تمام سازمان ها یا کنفرانس های جهانی می توانند چنین قطعنامه هایی صادر کنند و ایجاد تعهدی هم نکنند بر خلاف مورد پیش تعداد آنها بسیار است. این قطعنامه ها به لحاظ محتوی سه قسمند: قطعنامه های توصیه ای که شامل تعلیماتی است برای کشورهای عضو به جهت یادآوری چگونگی اجرای تعهداتشان، قطعنامه های دربرگیرنده اعلامیه های اصولی که خطوط کلی را برای دولت ها ترسیم می کند و هدفش این است که ضمن ایجاد قواعد تازه حقوق بین الملل، در ضمن معاهدات الزام آور گنجانده شود، و قطعنامه های حاوی برنامه عمل که کارهایی را که باید انجام شود معین می کند. در میان اعلامیه های اصولی باید از اعلامیه استکهلم به عنوان کامل ترین و اساسی ترین متون مربوط به حقوق بین الملل محیط زیست نام برد که اغلب سازمان ها عمده فعالیت های خود را با اقتباس از اصول این اعلامیه آغاز کرده اند.
در واقع کنفرانس انسان و کره مسکون استکهلم به عنوان مهم ترین کنفرانس جهانی نقطه عطفی در توجه به مسائل مربوط به محیط زیست است که تدوین آن از دهه 50 آغاز شده بود و در 1972 با حضور تعداد کثیری از کشورهای جهان ابعاد جهانی یافت.
به دنبال این کنفرانس، شالوده یک برنامه انعطاف پذیر ولی مداوم با عنوان "برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد برای محیط زیست"(2) ریخته شد که به عنوان مهم ترین دستاورد آن همایش، هماهنگی فعالیت های مربوط به مسائل محیط زیستی را بر عهده دارد (قوه قضائیه، پیشین، ص 160) و هدفش حفظ و تأمین محیط زیست انسان و تضمین حق بشر برای داشتن محیطی سالم و هم چنین ترغیب حکومت ها و سازمان های بین المللی به همکاری در زمینه کنترل آلودگی ناشی از فعالیت های بشری و توسعه قوانین بین المللی برای جبران خسارت ناشی از آلودگی و تخریب محیط زیست در مرزها و مناطق مشترک بین دول است. کنفرانس استکهلم به دلیل رسمی بودن و به این دلیل که نخستین نشست فراگیر جهانی در این زمینه است از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. عمدتاً کنوانسیون های جدی و مهم در این زمینه، پس از این کنفرانس استکلهم رو به فزونی گذاشته است (به عنوان مثال نخستین کوشش بین المللی در مبارزه با آلودگی دریاها در 1926 طی کنفرانسی در واشنگتن برای ایجاد هماهنگی بین دولتها آغاز شد ولی تصمیمات آن حتی به وسیله آمریکا که خود مبتکر این کنفرانس بود به تصویب نرسید، ر. ک آقایی، بهمن، پیشین، ص 156) این کنفرانس به دلیل خطر رو به رشدی که محیط زیست با آن روبروست با درک اهمیت این موضوع در پیشنهاد 138 ماده ای اش چنین آورد که: دولت ها باید مناطقی را که معرف اکوسیستم های با اهمیت بین المللی هستند، تحت یک موافقت نامه بین المللی به منظور حفاظت قرار دهند. (قوه قضاییه، پیشین)
ماده اول اعلامیه نشست استکلهم با قرار دادن حق انسان ها به داشتن محیط زیست سالم در کنار آزادی و برابری، آن را صراحتاً از مصادیق حقوق بنیادین قلمداد می کند. این ماده مقرر می دارد انسان برای داشتن آزادی و برابری و شرایط مناسب زندگی در محیطی که به او اجازه زندگی توأم با سعادت را بدهد از حقوق بنیادین برخوردار است. (متن کامل بیانیه استکهلم، ترجمه ارجمند، مجله تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، تهران، شماره 15).
به موجب این اعلامیه، انسان ها رسماً مسئولیت حفاظت و بهبود محیط زیست را برای نسل های حاضر و آینده بر عهده دارند و از این تاریخ به بعد حق بر محیط زیست سالم در اسناد بین المللی مختلف مورد تأیید و تأکید قرار می گیرد (افتخار جهرمی، گودرز، "تحول حقوق محیط زیست در عرصه بین الملل"، مجموعه مقالات همایش حقوق محیط زیست، بخش بین الملل سازمان حفاظت محیط زیست، تهران، 1384، ص 98). اهمیت توجه به این موضوع به صراحت در سایر اسناد بین المللی نیز مورد توجه قرار گرفته (قوه قضائیه، پیشین، ص 4-243) که از آن جمله:
اصول 14 تا 24 منشور جهانی طبیعت مصوب 27 اکتبر مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تعیین وظایف و تکالیف دولت ها و نهادهای دولتی و نیز گروه های انسانی، به نحوه انجام و اجرای اصول مربوط به حق محیط زیست اختصاص یافته است.
اصول 1 تا 10 اعلامیه ریو (1992) حاوی قواعد مشابهی است. اصل 10 اعلامیه ریو به عنوان تمهیدی برای شناخت محتوای حق بر محیط زیست از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این اصل مسایل مربوط به محیط زیست با مشارکت کلیه شهروندان ذی ربط در سطحی مطلوب، لازم و ضروری شمرده شده است. (همان، ص 100) همچنین می توان کنوانسیون 1998 دانمارک را به عنوان اولین سند لازم الاجرا در قلمروی بین المللی در خصوص دسترسی عمومی به اطلاعات زیست محیطی نام برد. (تقی زاده، مصطفی، پیشین، ص 32) اسناد، اصول و کنوانسیون های زیر به عنوان نمونه های مهم دیگری در این زمینه قابل اشاره می باشند: (قوه قضاییه، پیشین، ص 138) کنوانسیون های 1972 و 1973 لندن، اولی مربوط به پیش گیری از آلودگی ناشی از ته نشینی، زایدات در دریا و دومی مربوط به آلودگی دریا به وسیله کشتی ها.
کنوانسیون 1979 بن در مورد حفاظت از نسل حیوانات وحشی، کنوانسیون 1989 بازل(3) در مورد کنترل حمل و نقل زایدات خطرناک بین کشورها، کنوانسیون 1980 کانبارا در مورد حفظ منابع زنده دریایی قطب جنوب، کنوانسیون 1996 لندن در مورد مسئولیت و پرداخت غرامت در قبال خسارات ناشی از حمل مواد خطرناک و مضر به وسیله دریا، قطعنامه 1990 مجمع عمومی سازمان ملل متحد تحت عنوان ضرورت تضمین محیط زیست سالم برای بهزیستی هر فرد، اصول مصوب کنفرانس وزرای اتحادیه اروپا 1995، اولین سند منشور آفریقایی حقوق بشر 1981، (ماده 4 آن اعلام می دارد کلیه اقوام حق دارند از محیط زیستی رضایت بخش و جامع و مناسب برای توسعه خود برخوردار باشند). پروتکل الحاقی به کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر 1998. در ماده 11 آن آمده است: هر فرد حق دارد در محیط زیست سالم زندگی کند و از خدمات عمومی اساسی برخوردار گردد. رک. قوه قضائیه، پیشین، ص 138).
از دهه 1970، به بعد حق بر محیط زیست سالم در قوانین اساسی بسیاری از کشورها شناسایی و مورد حمایت قرار گرفته است (نمونه های آن ماده 30 قانون اساسی 16 آوریل بلغارستان 1971- ماده 57 قانون اساسی 19 آوریل 1972 مجارستان- ماده 66 قانون اساسی 21 فوریه 1974 یوگسلاوی سابق- ماده 24 قانون اساسی 9 ژوئن 1975 یونان- ماده 66 قانون اساسی 21 آوریل 1976 پرتغال- ماده 18 قانون اساسی 14 اکتبر 1977 شوری سابق. ماده 11 قانون اساسی 5 مارس 1978 جمهوری خلق چین- ماده 12 قانون اساسی 10 فوریه 1986 لهستان- ماده 50 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران). تقی زاده انصاری، مصطفی، ص 31).
در حوزه اسناد حقوق بشر نیز مباحث محیط زیستی با وجود جوان تر بودن موضوع از جایگاه ویژه ای برخوردار است. حقوق بشر با اصطلاح امروز بینش سابقه ای کوتاه دارد، اولین اعلامیه حقوق بشر (4) در سال 1948 منتشر شد. حقوق بشر در طول حدود 50 سال در زمینه هایی مختلف توسعه یافته است. تمامی اسناد منتشره در سه گروه طبقه بندی شده اند شامل: نسل اول حقوق بشر شامل حقوق سیاسی، نسل دوم حقوق بشر شامل حقوق مدنی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، نسل سوم حقوق بشر شامل حقوق و توسعه و محیط زیست.
اعلامیه حقوق بشر در واقع سنگ زیرین حقوق بشر امروز به شمار می آید. این اسناد برای کشورهایی که آن را تصویب کرده اند لازم اتباع و الزام آورند. کشورهای عضو این معاهدات اعلام موافقت کرده اند تا از مواد آنها پیروی نموده و حقوق داخلی خود را مطابق آنها تغییر دهند و به صورت دوره ای از روند اجرایی و اقداماتی که در راستای پیروی از این اسناد انجام داده اند گزارش دهند.
بیانیه های دو کنفرانس استکهلم و ریو هم چنین از منابع حقوق محیط زیست بشر محسوب می شوند. در کنار این دو بیانیه، اسناد دیگری هم درباره حقوق توسعه و محیط زیست بشر دارای اهمیت هستند از جمله:
گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه تحت عنوان آینده مشترک ما (1978) که در 22 اصل برای حمایت از محیط زیست پایدار راهکارهای اجرایی و قانونی پیشنهاد کرده است، منشور جهانی طبیعت (1982) مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد، دستور کار 21 برای توسعه پایدار، اسناد کمیسیون محیط زیست و توسعه شامل گزارش های پیگیری اجرای تصمیمات ملی، منطقه ای و بین المللی و سایر اسنادی که به وسیله این کمیسیون تهیه می شود. این گونه اسناد اگر چه جنبه الزام آور ندارند لیکن از این جهت که زمینه ساز تهیه پیش نویس معاهده درباره حقوق محیط زیست به شمار می آیند واجد اهمیت هستند.

بخش دوم- نگرشی فراتر از قرارداد نسبت به حقوق محیط زیست

در ابتدا باید به این نکته توجه داشت که بیان سخن گفتن پیرامون نگرش وحیانی به معنای نقض یا کنار گذاردن حقوق موضوعه در این راستا نیست، زیرا که حقوق بین الملل جاری که محصول سال ها تلاش برای قاعده مند سازی کیفیات روابط میان دولت هاست فرایندها و فنون خاص خود را برای قانون سازی دارد (محمد حبیبی مجنده، "حقوق علیه حقوق، نقدی کوتاه بر رویکردی اسلامی به حقوق بشر"، مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی حقوق بشر، مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه مفید، چاپ اول، 1384، ص 309) که برای دریافت آن باید به منابع مادی در این حقوق از دید و نظر صاحب نظران اندیشمند دور نخواهد ماند و خلطی در این مجموعه صورت نخواهد پذیرفت. همان گونه که حقوق بشر بین الملل در روند رو به رشد خود هر زمان از منابع مادی بار می گیرد. کتب آسمانی نیز با دیدگاه هایی که وحدت، محور نظام آن است در حوزه های مستعد در این راستا مورد توجه و مداقه بیشتری قرار می گیرد و همچنین که فقه سیاسی در اسلام نیز به سوگندها و میثاق های بین المللی با ارزش و احترام و تقدس بسیار می نگرد. (همان، ص 310) مانند آن که وحدت جهان هستی و موزون بودن پدیده ها در آن از قراردادها ریشه و سرچشمه نمی گیرد بلکه مطابق قاموس هستی قانونی فراتر از قرارداد است و ادیان آسمانی بشر را به سوی همین وحدت در جهان هستی متوجه می کنند. باید متذکر شد که در این مقاله مسأله اصلی بحث بر سر جهان شمولی اسلام با غیر آن نیست چنان که چنین موضوعی در مورد تضارب اندیشه های گوناگونی در این حیطه از سوی اندیشمندان مسلمان و غیر مسلمان در میان خود یا در مقابل یکدیگر شده است. (جهت مطالعه بیشتر رک. محمد حبیبی، مجنده، پیشین، مورد نقد قرار می دهد و به عنوان نماینده این دیدگاه کتاب فلسفه دین آیت الله جوادی آملی را در نقد خود مورد یک اشکال و سه ایراد قرار می دهد؛ و نیز ر. ک. محمد علی موحد، "در خانه اگر کس است، همراه به اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های بین المللی"، نشر کارنامه، تهران، زمستان 1382، صص 65-62 که دوگانگی میان علمای اسلام را در مورد تجدد طلبی مورد بحث قرار داده و دو گروه را معرفی می کند که در آن یکی معتقد است هرچه از رطب و یابس است در قرآن وجود دارد و غنی ترین و جامع ترین و کامل ترین نمط زندگی است و آن را محصول واکنش طبیعی مسلمانان در قرون دوم و سوم هجری قمری در مقابل ورود اندیشه های یونانی و رومی و هندی و ایرانی در عالم اسلام می داند و دسته دوم را گروهی می داند که در تلاش برای تطبیق میان نوآوری های دانش با متون دینی می می باشند)
اما دعوای میان این گروه های سکولار و دین گرا و نوع استدلالات آنها ما را از توجه به ورود و دخالت ادیان در این حوزه منع نمی کند. تنها با ارائه دو دلیل از آن می گذریم، یکی آن که دین و اخلاق با اصول و مواضع نسبتاً مشخص و روشنی که در امور مختلف مربوط به روابط انسان طراحی کرده اند می توانند ضایعات ضرب آهنگ کند تکامل علم و فن را جبران کنند چه بسا از بروز حوادثی که وسعت و سرعت آسیب زایی آن به مراتب بیشتر از تکنیک و قدرت جبران بشری است جلوگیری به عمل آورد. ویرانگری و تخریب وسیع رفته رفته جای زندگی را در این سیاره تنگ می کند.
ادوارد ویلسون (5) زیست شناس معاصر و استاد دانشگاه هاروارد در مقاله خود با عنوان "بشر خود ویران گر است" در این فاجعه عظیم و مصیبت بار زیست محیطی توضیح می دهد و در پایان راه حل را در توجه به دو نکته می دانند: یکی جهت دهی به علم و فن آوری و دیگری اخلاق. وی می نویسد، ما به قدر کافی زیرک هستیم و برای اجتناب از تمام فجایع و ویرانی های زیست محیطی مان زمان کافی داریم؛ اما مسائل فنی به قدری دشوارند که جهت دهی دوباره ای در علم و فن آوری را طلب می کند و در این میان نکات اخلاقی برای نیرو بخشیدن به بازبینی تصویر خودمان به عنوان یک گونه زیستی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. (نصرالله حکمت، "کدام حقوق بشر"، مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی حقوق بشر، پیشین، صص 7-356).
ادیان ابراهیمی بدون شک در مقام برترین مروجان اخلاق برای شیوه رفتارها و از جمله در ارتباط با محیط می تواند در این راستا مدنظر قرار گیرد.
دوم آنکه، با گام برداشتن انسان در عرصه های دانش و آشکار شدن رازهای پنهان هستی بر او، خواهی نخواهی و بدون شک ناچار به ملاحظه حضور و عرض اندام ادیان بزرگ و مکاتب گوناگون در این عرصه خواهیم بود مانند آنکه "در آخرین روزهای سال 2002 میلادی خبر تولد نوزاد شبیه سازی شده حیرت، کنجکاوی و موضع گیری های بسیاری را برانگیخت. در باب اهمیت این امر کمتر تأکیدی را می توان یافت که اغراق گونه جلوه کند و بدون تردید بشر در آستانه تجدید نظر اساسی و گسترده در کلیه مقولات و طبقه بندی های سرنوشت ساز زندگی خود از جمله اخلاقیات و طبیعیات است. پدیداری نخستین نوزاد شبیه سازی شده که به شکل نمادین نام حوا (6) برای او انتخاب شده است". "حاتم قادری، "گفتمان حقوق بشر در پرتو افق کیهان- زیست"، مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی حقوق بشر، پیشین) به نوعی در این عرصه زیست محیطی پای الهیات را نیز با خود به میدان امتزاج می آورد که گریزی از آن نیست. برخی طرف داران محیط زیست و همچنین تعدادی از طرفداران حقوق حیوانات با اتخاذ آن چه مخالفانشان یک دیدگاه افراطی خوانده اند، خواهان بازنگری انسان نسبت به آنچه موقعیت ویژه نامیده می شود هستند. اما بحث انقلاب های ژنتیکی همین موضوع را از جهت دیگر زنده و قابل تأمل می سازد. در نگاهی به فلسفی به انقلاب ژنتیکی امکان "پیوند و تغییر" موضوعیت پیدا می کند.
اگر که چینش افق ها در کنار یکدیگر با نحوه ساز و کار ژنها بتواند تغییرات عمده ای در صورت بندی بیرونی و ظاهری و حتی درونی موجودات حاصل کند، آنگاه امکان پیوند و تغییر بین انسان ها و دیگر موجودات یک امر کاملاً جدی خواهد بود. طبعاً یکی از مهم ترین پرسش های پیش رو این است که در پیوند مفروض بشر کدام است و غیر بشر کدام و سهم هر یک را چگونه باید ارزیابی کرد. این ترکیب هم یادگاری دیرین از تلاش بشر برای تقلید از طبیعت در مصنوعات هنری یا صنعتی است و هم عمیقاً متأثر از انقلاب صنعتی و البته پسا صنعتی است. وقتی به وضعیت پسا صنعتی و حتی اواخر دوران صنعتی نگاه می کنیم می بینیم که علم و فن در کنار مدیریت و ثروت این امکان را فراهم ساخته که تولیدات صنعتی- ولی این بار غیر سری- به شکل تک و منحصر به فرد تولید شود.
به هرحال آنچه در حال حاضر اهمیت دارد به امکان استفاده از اعضای بدن مشابه سازی شده در جهت برآورده کردن نیازهای درمانی با میل به طول عمر در ثروتمندان و قدرتمندان است. آیا چنین حقی وجود دارد؟ طبعاً پاسخ این پرسش در نزد ادیان، مکاتب انسان گرا و یا از زاویه فلسفه هایی چون فلسفه امانوئل کانت (7) که انسان را غایت خویشتن بر می شمرند منتفی است. شاید بتوان با دستکاری بیشتری در وضعیت ژنتیکی فرد شبیه سازی شده وی را در حد یک "وسیله بدلی" فرو کاست تا بشود ادعا کرد شخصی شبیه سازی شده به معنای دقیق کلمه بشر نیست، پس می توان از وی چون «بدل» استفاده کرد. به هر حال موضوعاتی این چنین در حوزه تداخل و کارکرد دین و محیط زیست هر دو است که از آن نیز گریزی نیست.
اگرچه معضلات زیست محیطی از بزرگ ترین مشکلات جهان امروز است، اما تذکر این مفهوم از دیرباز در صحف الهی، علاوه بر این که مردمان را نسبت به وقوع آن هشدار داده، از پیش نیز راهکارهایی را برای پیش گیری، نحوه نگاه و چگونگی رفتار با آن، ارائه کرده است. در اسلام مبانی مختلفی وجود دارد که می توان از آن در رابطه با حقوق محیط زیست بهره گرفت. از جمله نگاه قرآن به طبیعت و ثروت های طبیعی و نیز این که این نعمت ها ابتدا برای کل بشریت خلق شده اند. سوء مدیریت، تصرفات ناعادلانه، ظلم، تجاوز، اسراف و تبذیر از عوامل بروز اشکال در استفاده از نعمات نامحدود خداوندی است. استفاده های نابهنجار و ناعادلانه در جهت کسب منافع، دیر یا زود در اشکال مختلف بیماری ها یا آنچه که بلایای طبیعی می نامند، بیش از آنکه سودی عاید انسان کند از او می ستاند و جمعیت انسانی را با زیان و اختلال ناشی از این گونه رفتار رو به رو خواهد کرد.
تاریخ در حافظه دور خود زمانی را به خاطر دارد که اکو سیستم زنده و طبیعی بی هیچ وقفه و مشکل بدون حضور هیچ نگهبان و یا مالک ثانویه ای به طور متوازن برای حیات تمام موجودات سفره گسترانیده بود. اما امروزه تأثیرات تخریبی بر محیط زیست به وضوح هرچه بیشتر گریبان گیر موجودات زنده این زیست کره شده است. (در یک اکو سیستم دست نخورده، زباله ها به وسیله باکتری ها تجزیه شده و مجدداً توسط گیاهان مورد استفاده قرار می گیرند. یک اجتماع پر جمعیت انسانی به قدری زباله تولید می کند که از قدرت تجزیه طبیعی توسط محیط خارج است. بعضی زباله ها غیر قابل فسادند و امکان تجزیه آنها از طریق طبیعی نیست؛ سوزاندن موجب آلودگی هوا و انباشتن زباله ها موجب آلودگی مجموعه آب ها می شود. مواد آلی تولید شده توسط زباله ها موجب بروز موجودات بیماری زای ذره بینی می شود که حتی این موجودات زنده پاتوژنیک نیز خود می توانند باعث تهی شدن اکسیژن آبهای زیرزمینی هم گردند. تاکنون هیچ تکنولوژی برای حذف کامل آلودگی شناخته نشده است بلکه فقط می تواند به کم کردن سطح آلودگی تا پایین تر از حد خطر کمک کند. رک. کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ترجمه فیروزه ارجمند، آموزش بین المللی محیط زیست، بخش آموزش علمی، فنی و حرفه ای یونسکو، شرکت افست، چاپ اول، تهران، 1370، 93 الی 108). تخریب لایه اوزون، نابودی جنگل ها، به خطر افتادن اکو سیستم های منطقه ای، انقراض نسل های حیات وحش، ذوب شدن یخچال های طبیعی، بارش باران های اسیدی، تابش پرتوهای گلخانه ای، آلودگی آب ها و منابع زیرزمینی و مثال های بسیار دیگری از نمونه های قابل درک و لمس این معضل جهانی هستند. شاید این گفته دانشمندان مطالعات اکولوژیکی در وهله اول آنچنان که بیان می کنند، خیلی جدی به نظر نرسد. "گرم شدن زمین و آب شدن یخ کوه های همیشه پربرف، به زودی اسکی را نیز به یک ورزش باستانی بدل خواهد کرد". اما به واقع تغییرات، اساسی و نگران کننده است. عامل برهم زننده چرخه طبیعی حیات کدام است و چرا؟ آیا انسان که خود نیز جزئی از اجزای این طبیعت و گردونه است می تواند عامل تخریب گر زیستگاه و مهد حیات خود باشد؟
این پرسش اگر چه ممکن است ابتدائاً اندکی ساده به نظر برسد اما در واقع پاسخ به این پرسش ابتدایی، نقطه شروعی برای بازگشت به سوی ترمیم تخریبات حادث شده می باشد که با توجه به آن که اگرچه نمی توان بسیاری از صدمات وارد شده را به طور کامل جبران نموده و به حالت اولیه بازگرداند، لیکن با ارزیابی مناسب تر مسأله می توان از بروز آسیب های بسیار دیگری ممانعت به عمل آورد. آیا سیستم حقوقی اسلام تاب ارائه راه کارهایی برای تبیین وضع موجود و رهنمودهایی جهت ترمیم و اصلاح آن را در بر خواهد داشت؟ از آنجا که اسلام به عنوان نظامی حقوقی، با طرح مضامینی هم چون "تبیان لکل شی" که در قرآن آمده مدعی کامل بودن است، می توان پاسخ آن به این پرسش ها و رهنمودهای احتمالی ارائه شده در این سیستم را مورد مطالعه و ارزیابی قرار داد.

فصل اول- رفتار با محیط زیست در آیینه قرآن

آیات قرآن در اولین گام با طرح (ذلک بانّ الله لم یک مغیراً نعمه انعمها علی قوم حتی یغیروا ما بأنفسهم» (آیه 53 سوره انفال)، علت این تغییرات را در دارندگان و استفاده کنندگان از آن جستجو می کند.
"زیرا این به خاطر آن است که خداوند هیچ نعمتی را که به گروهی داده تغییر نمی دهد مگر آنکه آنها خود تغییرش دهند". (سوره انفال، آیه 53)
"کسی که نعمت خدا را پس از آنکه به سراغش آمد تبدیل کند گرفتار خواهد شد" (سوره بقره، آیه 211)
آبادانی زمین و دریاها که اینک به فساد و آلودگی دچار گشته عامل تخریب گری دارد که بی شک گریزی از منظور کردن انسان به عنوان عامل مداخله گر در این زمینه نیست (سوره بقره آیه 205). آیه 41 سوره روم "فساد در خشکی و دریا" را به خاطر آن چه مردم انجام داده اند می داند. (سوره روم، آیه 41) "زیرا خداوند می خواهد به مردم نتیجه اعمال و رفتارشان را بچشاند" تا بلکه آنها از پس این گرفتاری های زاییده رفتار خود به سوی خدا بازگشت نموده و آنگونه که شایسته است قوانین حاکم بر آن را بدون تزاحمی که زمینه فساد و تباهی است به اجرا در آورند. "چرا که خداوند به سرای صلح و سلامت دعوت می کند" (سوره یونس، آیه 25) و "ستم انسان تنها به زیان خود اوست". (همان، آیه 23)
همانطور که پیش تر گذشت از توجه ویژه به مسائل آلودگی های دریایی و خشکی محیط زیست دیرزمانی نمی گذرد و عمدتاً در دهه های اخیر رونق یافته ولی توجه به دوری گزیدن از فساد و تباهی در نگاه الهی و دیدگاه وحیانی سابقه ای بس طولانی دارد و به گواهی متون مقدس و صحف الهی به آغاز خلقت بشر باز می گردد. سوره بقره آیاتی دارد با موضوع گفتگویی میان خدا و ملائکه که تصریح به فساد در زمین دارد و نگرانی فرشتگان را در زمان خلقت انسان به عنوان موجودی که فساد کننده در زمین است مطرح می کند. (سوره بقره، آیه 30)
تعالیم و تذکرات و تحذیرات و انبیاء و معلمان الهی زمین را به دور از هرگونه فساد، امانتی در دست انسان می داند که باید در آبادانی و عمران آن کوشش نماید. (سوره هود، آیه61)
حال در احکام اسلامی به جنبه هایی می پردازیم که در آن مجال طرح مباحث زیست محیطی به طور روشن وجود دارد تا از این دیدگاه محیط زیست طبیعی را مشاهده کنیم. احکام اسلامی خود دارای دو دسته احکام خاص و صریح و احکام دارای جنبه کلی می باشد. احکام صریح که دارای قوانین واضح و روشن بوده که به جنبه های ثابت و تغییر ناپذیر می پردازد و یا مانند عبادات در مورد رابطه انسان با خداوند است. دسته دیگر مربوط به نیازهای متفاوتی است که ممکن است در اعصار گوناگون وجود داشته باشد و لاجرم وضع احکام ثابت و لا یتغیر برایشان امکان پذیر و حکیمانه نیست. می توان دریافت که مسائل محیط زیستی می تواند در هر دو دسته جای گیرد. همچنین از آنجا که نیازهای زیست محیطی در ارتباطی تنگاتنگ با حیات بشری است ناگزیر گستردگی آن در هر دو عرصه ثابت و متغیر چهره می نماید. چنان که پیامبر خدا در وداع آخرین با مردم بیان داشته اند "هر چه را که مردم تا روز قیامت به آن احتیاج دارند بیان کرده و از چیزی فروگذار نکردم".

منابع فقه شیعه:

به طور کلی چهار منبع سنتی برای احکام فقهی شیعه وجود دارد: قرآن، سنت، اجماع و نقل (الاوله الاربعه).
سنت در مهم ترین متون شیعه در نظر اول شامل قول، فعل و تقریر معصوم است. تمامی مکاتب فکری فقهی قطع نظر از اختلافات موجود بر سر معنا و مفهوم سنت آن را منبع اصلی تشیع می دانند. علاوه بر این، مکتب اصولی فقه، بر معنای لفظی قرآن (ظاهر قرآن) به عنوان منبع شریعت تأکید دارد. (سید محمد قاری سید فاطمی، «فقه شیعه و حقوق بشر جهان شمول»، مجموعه مقالات دومین همایش بین الملل حقوق بشر، پیشین، ص 452) افزون بر تفسیر عقلانی قرآن و سنت موثق، باید به قوه عقلانی بشر به عنوان منبعی مستقل توسل جست یعنی با توجه به اهدافی که نشانگر روح دین اسلام است برای استنباط معیارهای ناهنجاری منابع اسلام را مورد تجزیه و تحلیل تاریخی قرار داد. قوه عقلانی بشر به دلیل سازگاری با این هدف ما را قادر می سازد تا منابع متنی گوناگون را با یکدیگر هماهنگ سازیم و در واقع منابع سنتی اهداف و مقاصد اصلی دین و ماهیت انسان دوستانه آن را در هماهنگی قرارمی دهیم. (سید محمد قاری سید فاطمی، پیشین، ص 455)

ماهیت فقه شیعه:

فقه حالتی منفعل ندارد و مجموعه ای متعلق به گذشته نیست بلکه همچنان یکی از نظام های حقوقی متعلق به دنیای مدرن است که به امور انسانی کل جمعیت مسلمان در کشورهای گوناگون جهان می پردازد. به بیان کلی فقهای شیعه به طور سنتی بر این باورند که اسلام نه تنها روابط میان انسان و خدا بلکه روابط میان انسان و جامعه را نیز تنظیم می کند. شناخت (8) فقه را به دقت چنین توصیف می کند: مجموعه ای کاملاً فراگیر از تکالیف دینی یعنی تمامی فرامین خدا که همه ابعاد زندگی هر مسلمانی را تنظیم می کند. فقه احکام، عبادات و شعائر و نیز مقررات سیاسی و حقوقی (به معنای دقیق کلمه) را در کنار هم می نشاند و آشتی می دهد.
وی هم چنین بیان می دارد که فقه "در کشمکشی که در اثر اندیشه های غربی در اسلام میان سنت گرایی و نو گرایی در گرفته است، همچنان عنصری مهم (اگر نگوییم مهم ترین) به حساب می آید". ادعای برخی اندیشمندان مسلمان مبنی بر این که هنجارهای شریعت هماورد جدی معیارهای امروزین حقوق بشر بین المللی می باشد نیز واضح و روشن است. نمونه این مطالب، اعلامیه حقوق بشر اسلامی در سال 1990 است که به تصویب دولت های شرکت کننده در کنفرانس اسلامی رسید. (سید محمد قاری سید فاطمی، پیشین، ص 451).

مبحث اول- احکام کلی

احکامی کلی است که می توان بنا به مقتضیات زمان با مسائل روز تطبیق داد. در یک سیستم حقوقی جامع وجود چنین اصول و قواعدی جهت انطباق با زمان و مکان و نیز جامعه ای که در آن قرار گرفته ضروری می نماید. در زیر به ذکر چند مورد به عنوان نمونه بسنده می شود:

بند اول- انفال

انفال در قرآن در نخستین آیه از سوره ای به همین نام آمده و در آن به پرسش مردم در رابطه با انفال پاسخ می گوید و بیان می دارد که انفال از آن خدا و پیامبر است. درباره مصادیق انفال برداشت های گوناگونی از سوی فقها ارائه شده که ناشی از مقتضیات زمان و مکان و نیازهای اجتماعی مردم در هر دوره است. حقوق محیط زیست نیز بر این مصادیق توجه ویژه دارد و در اینجا می توان تشابه موضوعات محیط زیستی با مسائل انفال را مشاهده نمود.

بند دوم- مشترکات عمومی

مورد دیگر مشترکات عمومی یا همان اموال عمومی است که همه مردم در برخورداری و استفاده از آن دارای حقوق متساوی می باشند. اموالی که انتقال پذیر نبوده و مورد حق انتفاع یا ارتفاق عموم مردم قرار می گیرند مانند حق مردم در استفاده از پارکها، پل ها، خیابان ها، نور خورشید و نظایر آن. فقیهان بر اساس منابع اسلامی برای استفاده از این ها شرایط ویژه ای وضع کرده اند از جمله عدم اضرار به غیر، عدم مزاحمت برای دیگران و عدم استفاده بیش از نیاز و مانند آن.

بند سوم- قاعده لاضرر

این اصل در حقیقت روح حاکم بر تمام قوانین اسلامی است و به موجب آن در اسلام ضرر به هیچ وجه مشروعیت ندارد و البته در کنار آن اصل دیگری نیز به نام اصل تسلیط وجود دارد که به موجب آن فرد مختار است در اموال خود هرگونه تصرفی را که مایل است انجام دهد. در پاسخ به این که چگونه می توان با وجود اصل تسلیط از اصل لا ضرر استفاده کرد باید گفت استفاده از اصل تسلیطی که از عبارت «النّاس مسلّطون علی اموالهم» برآمده تا زمانی امکان پذیر است که میان آن و اصل لاضرر تعارضی ایجاد نشده باشد و در غیر این صورت اصل لا ضرر ارجحیت داشته و اجرا می شود.
قاعده حرمت اضرار اگر چه قاعده ای مهم و اصولی است و لیکن مهم تر از آن، قاعده نفی ضرر است که به موجب آن هرکاری که منجر به ضرر دیگری شود، حق محسوب نشده و منتفی تلقی گردیده و دارای احترام نیست با وجود این قاعده، بسیاری از تصرفات از جمله تخریب ها و آلودگی ها در مجموعه مسائل زیست محیطی می تواند در حیطه اضرار به غیر قرار گیرد. این قاعده، قاعده ای راهگشا است اما مسئله کشف مصادیق آن امری است که برعهده کارشناسان امر قرار دارد.

بندچهارم- سایر قواعد

علاوه بر موارد مذکور قواعد متعددی همچون قواعد اتلاف، تسبیب، عدالت و نظایر آن را می توان به عنوان بستر و منبعی برای حقوق محیط زیست در فرهنگ اسلامی معرفی نمود که بعضاً با همین اصطلاحات مطمح نظر قرار گرفته اند. (علوی، محمد یوسف، "مبانی فقهی در زمینه محیط زیست"، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، 1378، ص 37) از جمله:
«علی الید ما اخذت حتی تودیه»
«لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام»
«من اتلف مال الغیر فهو له ضامن»
«من اضر بشیء من طریق المسلمین فهو ضامن له»
«لا تظلمون و لاتظلمون »
انجام امور کارشناسی در کنار فقه و استفاده از دانش روز و تکنیک های علمی اهمیت ویژه ای دارد که هم چنین توجه و اهتمام علمی بیش تری می طلبد. تعابیر بسیاری در قرآن وجود دارد که حق عمومی را مورد توجه قرار داده و در فقه و شریعت اسلامی نیز توجه ویژه ای بدان معطوف گردیده است.
به تحلیلی در این رابطه اشاره می شود: نظام حقوقی و اقتصادی اسلام، منابع طبیعی را ضمن انفال و اموال عمومی قرار داده که یا ملک عموم و مربوط به جامعه است یا ملک دولت و حاکمیت اسلامی؛ مالکیت عمومی در اسلام محدوده ای بسیار گسترده دارد. اما باید توجه داشت که فقه اسلامی اگرچه در نظام حقوقی و اقتصادی به فرد اجازه داده که از این منابع عمومی استفاده کند ولی نه به عنوان حق اول، زیرا برای عموم محفوظ است و بلکه به عنوان عامل دوم. مالکیت و ملکیت به عنوان یک رابطه حقوقی ابتدا برای عموم قرار داده شده و افراد و بخش خصوصی پس از آن حق استفاده از این منابع و ثروت ها را دارند. تعامل بدین گونه است که بهره برداری از حق عمومی نیازمند مجوز صاحب و یا متولی آن است که ولی امر یا حکومت اسلامی است و چنان چه مالک یا متولی نوع دیگری بهره برداری را مصلحت بداند فرد اجازه و حق استفاده از این انفال را ندارد.
در مقام جواز استفاده فرد، وی این اختیار را ندارد که با هر ابزاری منابع را به اختیار در آورد. چرا که در برخی موارد حق بهره گیری از منافع و عایدات وجود دارد و نه حق در اختیار گرفتن رقبه آن. مانند آن که بنا به نظر برخی فقها ایضاً علمای قدیم که به شیخ طوسی هم منسوب است در مورد احیاء اراضی موات به جهت زراعت و عمران تنها حق اعیانی و اولویت مکانی برای شخص پیدا می شود نه ملکیت رقبه. در جایی هم که ملک و حق خاص ایجاد شود یعنی در حیطه بخش خصوصی، آزادی چنان مطلق نیست که شخص به هر اندازه و با هر ابزار پیشرفته ای بتواند کلیه یک منبع را در اختیار بگیرد. یعنی حتی با ورود به بخش خصوصی باز هم محدود وجود دارد چرا که اولاً این حق محدود به احیا است و مجرد دست گذاشتن و تسلط بر منابع، موجد حق نیست. ثانیاً از لحاظ مقدار بهره برداری هم محدودیت وجود دارد. خصوصاً در بعضی امور ضروری به گونه ای که مانع امکان و فرصت بهره گیری دیگران نشود، مانند محدوده قائل شدن در حفر چاه عمیق که مانع امکان دستیابی و بهره برداری از آب های سفره زیرزمینی نگردد.

مبحث دوم- تصریحات زیست محیطی در قرآن

احکام خاص و صریح در مورد محیط زیست آن هایی است که به صراحت درباره طبیعت و مسائل ذی ربط آن بیان شده اند. آیات متعدد و بی شماری در این موضوع وجود دارد و همچنین در سیره و روایات نقل شده از اهل بیت (علیهم السلام) توجهات و توصیه های عمیق و دقیقی در حفظ و صیانت و منابع طبیعی و چگونگی بهره برداری از آنها دیده می شود که با وجود چنین فرامین و نواهی جای تعجب نیست که در برخی مجامع جهانی و نشست های بین المللی از اسلام با عنوان آیینی پیشرو و ممتاز از لحاظ حقوق بشر و نیز دوست دار محیط زیست یاد می شود. از جلوه های بارز، ویژه و ممتاز قرآن دعوت به توجه به طبیعت است که آیات قرآن مشحون از چنین مضامینی است:
"بگو نگاه کنید چه چیز در آسمان ها و زمین است". (سوره یونس، آیه 101)
"بی شک در آسمان ها و زمین نشانه های فراوانی برای مؤمنان وجود دارد". (سوره جاثیه، آیه 3)
"در آفرینش شما و جنبندگانی که پراکنده ساخته نشانه هایی است". (همان، آیه، 4). "او آنچه در آسمان ها و زمین است همه را از سوی خود برای شما مسخر ساخته در این ها نشانه هایی (مهمی) است برای کسانی که اندیشه می کنند". (همان، آیه 13)
"او کسی است که از آسمان آبی نازل کرد و به وسیله آن گیاهان گوناگون رویاندیم و از آن ساقه ها و شاخه های سبز خارج ساختیم و از آن ها دانه های متراکم؛ و از شکوفه های نخل شکوفه هایی با رشته های باریک بیرون فرستادیم و باغ هایی از انواع انگور و زیتون و انار، شبیه به هم و بی شباهت به هم؛ هنگامی که میوه می دهد به میوه آن و طرز رستنش بنگرید". (سوره انعام، آیه 99)
"زمین مرده برای آنها آیتی است. ما آن را زنده کردیم و دانه هایی از آن خارج ساختیم که از آن می خورند". (سوره یس، آیه 33) که هم چنان هم در آیات بعدی این سوره ذکر نشانه های پروردگار در طبیعت و توجه به آن ادامه دارد. آیات بسیاری این مفهوم را متذکر می شود که بیان آنها موقعیت دیگری می طلبد و در اینجا تنها به بیان چند نمونه اکتفا شده است.
اسلام به عنوان دینی واجد شریعت جامع و گسترده تنها به مداقه در طبیعت اکتفا نمی کند و ضمن بیان اصول، جزئیات کامل و نحوه ارتباط انسان با آن و چگونگی بهره برداری از آن را معین می سازد. قرآن می خواهد نحوه دید نوع انسان را تنظیم کرده و بیان دارد که چگونه باید به طبیعت نگریست تا بهترین بهره را از آن خود و دیگران سازد. همچنان که طبیعت را برای همه بداند، آن را نعمت و ثروتی الهی بداند و آن را منشأ تباهی و افساد و نه منشأ اضرار به دیگران قرار ندهد. با احیا شدن این گونه نگاه در فرهنگ عمومی، انسان برای جانداران و نباتات و حتی منابع طیبعی حقوقی را قائل می شود. در این بینش که برای طبیعت نیز حقی قائل است، سعی و تلاش برای حفاظت از آن توصیه می شود و آن را به عنوان امانتی نزد انسان معرفی می کند.
انسان موحد هستی را یک دستگاه مادی بی هدف و پوچ تلقی نمی کند، بلکه با الهام از تعالیم الهی آن به مثابه را پیکره ای زنده، حساس، خودآگاه، معقول و دارای نیروی اراده می نگرد که رو به سوی آفریننده اش دارد. طبیعت در این دید مجموعه ای است هماهنگ از پدیده ها و نمودها با نظام دقیق علمی، که رو به سوی هدفی متعالی دارد.
در دید دینی علاوه بر موضوعات کمی و مادی مربوط به نحوه ارتباط با طبیعت، هم چنین بر بهره داری توأم با توجه به موضوعات کیفی آن نیز توجه شده است. همچنین قابل ذکر است که در این دیدگاه اگر چه نعمات برای استفاده و بهره برداری در اختیار انسان قرار گرفته لیکن برخلاف نظر منتقدینی که در این باب سخن گفته اند انسان محوری ملاک نیست زیرا او نیز در این مجموعه وظایفی را برعهده دارد:
«او شما را از زمین آفرید و آبادی اش را به شما واگذاشت». (سوره هود، آیه 61)
"آن گاه پس از اقوام دیگر شما را جانشین خود در زمین قرار دادیم تا ببینیم شما چگونه عمل می کنید".
آیات متضمن جواز تصرف و بهره برداری از محیط آسمان گرفته تا زمین، حتی سخنی از تخصیص یا تبعیض برخی از مردم نسبت به دیگران ندارد و بلکه با خطاب «یا ایها النّاس» و «خلقنالکم ما فی الارض جمیعاً» مخاطب خود را تمام مردم از نسل های حال و آینده بشریت قرار داده است. با توجه به این حق عمومی برای همه نسل ها، می توان دریافت که بهره برداری غلط و تخلیه بی رویه منابع تجدید ناپذیر می تواند تجاوزی به حقوق نسل های فعلی و آینده محسوب شود.
در این متون علاوه بر لزوم توجه به محیط زیست و بیان فواید و اثرات آن به مسأله مهم لزوم حفاظت از محیط زیست اشاره شده و در موارد متعددی انسان را مورد سؤال یا خطاب اوامر و نواهی قرار داده است.
(سوره های بقره آیه 168، نحل آیات 90 و 93، حج آیه 3، طه آیه 11، نساء آیه 135، اسرا آیه 26، بقره آیه 195، و اعراف آیات 85، 74، و 56).
آیه ای در سوره یوسف بیان واضحی درباره حافظ محیط زیست و تدابیر دینی و الهی در حفاظت و مدیریت محیط زیست است که در مقابله با بلای قحطی کارآمدی خود را برای عبور از تنگناها نمایش می دهد. بخشی که حضرت یوسف به پادشاه نگران وقت بیان می دارد: "منابعی که خداوند در روی زمین خلق کرده در اختیار من قرار بده تا از آنها حفاظت کنم" (سوره یوسف، آیه 55) بیان گر تأیید مدیریت در زمینه حفاظت از محیط زیست است.
در تماس با طبیعت و بهره برداری از منابع اولاً می بایست قدر و اندازه ملاک عمل قرار گیرد و ثانیاً تغییرات اندازه ها به آن حد نباشد که سبب تخریب، محیط و آسیب دیدن سایر موجودات گردد. در سوره متعدد آیانی به رعایت اندازه و قدر هشدار داده و بیان می کند که تجاوز از آن سبب بر هم خوردن تعادل محیط می گردد (سوره های رعد آیه 8، اعلی آیه 3، فرقان آیه 2، قمر آیه 49، حجر آیه 21 و حج آیه 70).
برخی آیات اساس عالم را بر پایه توازن اعلام می کند. این آگاه سازی انسان را به گونه ای راهبری می کند که از انجام اعمالی که سبب بر هم خوردن این توازن و تعادل است اجتناب کند. در آیاتی چون آیه چهارم سوره رعد، در مجموعه ای از مفاهیم زیست محیطی تصویر روشنی از این اندازه ها را که در نزد خدا معین است ارائه می دهد:
"در زمین قطعاتی مجاور و متصل است. زمینی برای تاکستان و باغ انگور قابل است یک جا برای زراعت غلات و زمینی برای نخلستان آن هم نخل های گوناگون و با آن که همه با یک آب شرب می شوند. ما بعضی را از جهت میوه بر بعضی برتری دادیم. و این امور (اختلاف آثار قطعات زمین) عقلاً را ادله واضحی بر حکمت صانع است". ادامه این مجموع آیات در آیه هشتم اندازه داشتن هر چیز را متذکر می شود."سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار می روید اما سرزمین های بد طینت جز گیاه ناچیز و بی ارزش از آن نمی روید. این گونه آیات خود را بر آنها که شکر گزارند بیان می کنیم". (سوره اعراف، آیه 58).
با این الگو تخریب جنگل ها به منظور تغییر بهره وری و گسترش شهرها با از میان بردن حیات طبیعی و خاصی و ویژه آن عملی غیر قابل جبران و برخلاف اصول و قوانین ضامن بقای محیط زیست است چرا که با این توصیف اراضی غیر قابل کشت و شوره زاری را که قابلیت باروری ندارند بدون شک نمی توان جایگزین زمین های حاصل خیز و بارور نمود.
"خلقتی که مطابق با آیات کریمه قرآن لغو و بیهوده و به باطل خلق نشده اند تحت اقتدار اصول و قوانینی هستند" که قرآن برای متنبّه ساختن انسان بدان ها اشاره کرده و بیان می دارد مرعی دانستن این قوانین ضامن حفظ ثبات و بقای آن است. این قوانین که خود مراحل متعالی از حفاظت محیط زیست است می تواند به گونه ای مدنظر واضعین قوانین قرار گرفته و قانون گذاری آنان را در طول این مسیر و با مراعات قوانین خالق محور قرار دهد. این مطلب که با انجام هر عملی باید به انتظار نتیجه حاصل از آن بود و انسان با دست خود به تخریب و ایجاد فساد در دریا و خشکی می پردازد و نیز هشدارها و تنبیهاتی، در نهایت دقت و ظرافت در جای جای قرآن کریم آمده است.
برخلاف جهان بینی امروزین که طبیعت را ماده ای بی جان و فاقد معنا و تحت اختیار و تصرف بشر می پندارد و رفتارش در مقابل این طبیعت که به طور آزادانه و بی رویه و به منظور کسب ثروت و قدرت در جهت پاسخ به امیال نفسانی به گونه ای است که در این رقابت سخت بر سر تصاحب هرچه بیش تر و سریع تر آن با اسامی گوناگون سرمایه گذاری پیشگام و حق اولویت و نظایر آن به رقابت سخت پرداخته است.
در جهان بینی الهی، طبیعت موجودی هوشمند دارای حیات و معنا و ملکوت است که جمله ذرات آن تسبیح گوی پروردگار خویشند و با چنین تصویری نمی توانند پوچ و بی معنا تلقی گردند و لذا گونه ای بهره وری مورد تأیید و احترام است که در راستای همین اصول و قوانین فرا قراردادی باشد و انسان به عنوان عضوی هماهنگ در مجموعه اجزای این نظام متمتع و بهره مند گردد.
اینک بجاست که با ذکر برخی مستندات قرآنی به نمونه های دیگری که نیز که مجال بحث و بسط آن نیست به شکلی گذرا اشاره نمود:
-"محیط" یکی از نام های پروردگار است که به معنای احاطه کننده و در برگیرنده است که خداوند در سوری از قرآن خود را با این نام خوانده است (آیه 20 سوره بروج، آیه 126 سوره نساء، آیه 54 سوره فصلت).
- مالک اصلی خدا است و نه انسان (آیه 126 سوره نساء).
- نعمت ها برای آزمایش انسان است (آیه 165 سوره انعام و 130 سوره اعراف).
- طبیعت به مثابه "آیات الهی و نشانه هایی" است از سوی پروردگار (آیه 101 سوره یونس، آیه 53 سوره فصلت، آیه 9 سوره سبأ، آیه 44 سوره عنکبوت، آیه 5 سوره جاثیه).
- طبیعت تنها همان نیست که چشم ها می بیند بلکه برای آنها نیز "ملکوتی" است (آیه 75 سوره انعام، آیه 83 سوره یس).
- خلقت پروردگار حق است و به لهو و بازیچه آفریده نشده است (آیات 85 سوره حجر، 19 ابراهیم، 16 انبیاء، 191 آل عمران، 186 بقره، 3 نحل و 44 عنکبوت).
- "موزون بودن" عالم و این که جهان خلقت براساس توازن بنا شده است (آیه 19 سوره حجر).
- "اندازه و قدر" که در علم خداست و برهم خوردن آن موجب بر هم خوردن تعادل محیط می شود (آیات 8 سوره رعد، 3 سوره اعلی، 2 سوره فرقان، 49 سوره قمر، 21 سوره حجر و 47 سوره فصلت).
- انسان در موارد مختلفی از سوی پروردگار مورد اوامر و نواهی قرار گرفته و رعایت محیط زیست نیز در ان جمله مستثنی نیست در آیات قرآن اشاره به قوانینی شده که رعایت آن مرحله ای از حفاظت محیط زیست به شمار می آید (آیات 168 و 195 سوره بقره، 90 تا 93 سوره نحل، 3 سوره حج، 81 سوره طه، 135 سوره نساء، 26 سوره اسراء).
خداوند در قرآن به جلوه های گوناگون طبیعت سوگند یاد کرده است از جمله آنها، آیات نخستین سوره تین، آیات آغازین سوره های الفجر، النجم، الطور، الضحی، الذاریات، العادیات و الشمس، آیات ابتدایی سوره اللیل.
در قرآن آیاتی با نام عناصر (و موجودات) طبیعت نام گذاری شده اند مانند: بقره، نمل، جن، لیل، نساء، رعد، عنکبوت، فجر، ضحی، خلق، نحل، دخان، شمس، قمر، بروج، نور، نجم، حدید، تین و برخی اسامی مشابه دیگر.
- ادراک و داشتن قدرت سخنوری و واکنش طبیعت نیست به رفتار با آن (آیات 18 سوره حج، 11، 20 و 21 فصلت).

فصل دوم – مستندات بیولوژیک برای استنباط رفتارهای هوشمندانه طبیعت

شاید بتوان اذعان داشت یکی از پایه های مشکلات موجود، انهدام بنیادهای مبتنی بر توجه انسان به رابطه او با خدا یعنی خالق هستی است. در حقیقت انسان با قطع رابطه و هماهنگی خود با خالق عالم وجود روابط خود با سایر مخلوقات و کل عالم هستی را نیز دچار خدشه می کند. او که در پی استیلا بر طبیعت است. شاید در کوتاه مدت و از نظر ظاهری بتواند بر این آرزو جامه عمل بپوشاند لیکن طبیعت هوشمند برای برقراری مجدد تعادل در خود جمله نیروهایش را بسیج نموده و با انسان به مقابله بر می خیزد تا او را به راه آورد. این مبارزه ناموس یا قانون خلقت است که گریزی از آن نیست و موضوعی است که شواهد و نمونه های فراوانی از آن به صورت عینی، مستند و مکتوب وجود دارد و از سوی متفکرین نیز به آن اشاره شده است.
علامه طباطبایی در این مورد آورده است: "هر موجودی در ضمن نظام وجودی خاص خود حرکت می کند و اگر از خط معینی که سایر ارباب برای او معین کرده اند منحرف شود به اختلال نظام آنها منجر خواهد شد و این درگیری یک موجود با نظام اسباب و علل است. در این حال ارباب هستی یعنی اجزاء دیگر عالم وجود به پا می خیزند تا کار این موجود را تعدیل کرده و آن را به خطی بازگردانند که با آنها سازگار باشد و شر را از خود دفع کنند. اگر این جزء هستی که از راه راستی که برای او ترسیم کرده اند منحرف شده، به استقامت گراید که چه بهتر و گرنه اسباب خرد کننده طبیعت و مصیبت ها و بلایای نازله پایمالش خواهند ساخت و این یکی از نوامیس کلی طبیعت است. "(طباطبایی، محمد حسین، پیشین، صص 7-256)
آنچه که با مطالعه در پیش رو قرار می گیرد این است که محیط زیست و جمله اجزایش جوامعی زنده و پویاست که ارتباط تنگاتنگی با فعالیت های بشر امروزین پیدا کرده است. هر کجا انسان آن را با بی توجهی بی دفاع تلقی کرده و بر آن تاخته با پاسخی تلافی جویانه روبرو شده است. شواهد باستان شناسی نشان داده اند که عامل نابودی تمدن های هارپان، بین النهرین و مایان در مناطق هند غربی، آسیای غربی و آمریکای جنوبی تخریب خاک بوده است. (قوه قضائیه، پیشین، ص 325)
بر پایه آن چه از نصوص موجود در منابع اسلامی بر می آید، پاسخ محیط زیست آگاهانه و در بستر تکامل و تعالی جهان هستی است و شواهد علمی هر روز پیش از کنش وری آن پرده بر می دارد.
همچنین در قرآن و منابع موثق اسلامی مفاهیمی وجود دارد که انسان را بدین اندیشه وا می دارد که موجودات عالم از فرشتگان تا انسان و از جانور و گیاه تا جماد هر یک دارای مراتبی و نشئاتی از "ادراک" و "اختیارند" که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود.
خداوند در آیه 44 سوره بنی اسرائیل چنین می فرماید: (یسبّح له السموات السبّع و الارض و من فیهنّ و ان من شیء الا یسبح بحمده و لکن لا تفقهون تسبیحهم انّه کان حلیماً غفورا" تسبیح کنند برای او آسمان های هفتگانه و زمین و آنچه در آن ها است و در هستی آفریده ای نیست مگر اینکه به ستایش خدا سپاس بگوید و لیکن شما ستایش ایشان را در نمی یابید و.."
این آیه آشکارا پرده از خود آگاهی و ادراک موجودات عالم بر می دارد، امام خمینی در تفسیر سوره حمد آورده است: "تسبیح این موجودات نطق و حرف است، لغت است اما نه به لغت ما". (امام خمینی، تفسیر سوره مبارکه حمد، نشر پیام آزادی، تهران، 1368، ص 25)
در یازدهمین آیه سوره فصلت از رغبت داشتن و نداشتن اجزای طبیعت سخن به میان آورد: (فقال لها و للارض ائتیا طوعاً او کرهاً اتینا طائعین) "پس گفت به آن (آسمان) و زمین خواه یا ناخواه بیایید. گفتند آمدیم با رغبت».
آیاتی از قرآن سخن گفتن انسان با پوست بدنش را بیان می دارد. بدین گونه که از شهادت دادن آن بر علیه خود می پرسند و آنها پاسخ می دهند: "ما را خدایی به سخن آورد که همه چیز را به نطق در می آورد. هم او که نخستین بار شما را آفرید".
علامه طباطبایی نیز در تفسیر المیزان در این باره اظهار می دارد: "نطق اختصاصی به اعضای بدن ندارد تا از آنها بپرسند... بلکه عمومی است و شامل تمام موجودات است".
تحقیقات بیواکولوژیک جدید نیز حساسیت و توان برخورد منطق مدارانه اکو سیستم ها در حوزه ای بزرگ مانند زمین یا موارد بسیار کوچک را به اثبات رسانده است. (قوه قضاییه، پیشین، ص 330) تحقیقات علمی گیاه شناسان به نوعی گفتگو میان گیاهان دست پیدا کرده است. این مطالعات نشان داده گیاهان کم رشد با قرار گرفتن در کنار گونه های شبیه به خود به رشد طبیعی باز می گردند. همچنین در تحقیقی زیست شناسانه به نام برین ودیچ در سال 1995 نوعی گویایی و نطق در گیاهان به اثبات رسیده و چنین آمده که، گیاهان مانند دیگر ارگانیسم ها به کمک پروتئین G و با فرستادن سیگنال هایی از راه هوا با دیگر گیاهان ارتباط برقرار می کنند. تحقیقات در این زمینه حاکی از نوعی توانایی آگاهی رسانی گیاهان به هم دیگر به هنگام پرورش علف خواران جنگلی است. گیاهان آگاه شده در برگ های خود مواد تلخی ترشح می کنند تا از فشار مهاجمان بکاهند. (همان، ص 6-325)
سوره دیگر قابل ذکر، پدیده آتش سوزی جنگل های بزرگ مانند تایگا، کنگ، آمازون و علف زارهای بزرگ مانند ساوان می باشد که تحقیقات دانشمندان بسیاری را به خود مشغول داشته و تا همین اواخر تصور می شد پدیده ای غیر مترقبه و از بلایای طبیعی است که گریبان گیر اکو سیستم شده و باعث زیان رسانی به اقتصاد کشورها است. تا به مدد تکنیک و دانش روز بتواند آن را مهار کند. یعنی انسان به زعم خویش تلاش دارد اکو سیستم بی دفاع آسیب پذیر را زیر چتر حمایت خود بگیرد. اما نتایج پژوهش ها چیز دیگری را به اثبات رسانید. آقای کنت وات بیان می کند این آتش سوزی ها از عوامل همسان شدن جنگل، افزایش مقاومت طبیعی جنگل در برابر آسیب های محیطی مانند آفات و بیماری ها است. در تحقیق دیگری توسط جی تی میلر، علت و لزوم آن را افزایش باکتری های ازت خوار خاک، فراهم شدن فرصت رشد برای بذر برخی درختان (9) و تکمیل چرخه زندگی برخی علف خواران ذکر می کند. با این توصیف، این اتفاق علاوه بر این که بلا نیست، واکنشی مطابق با منطق تعادل و توازن در طبیعت برای حفظ و پایداری آن است. (10)
طغیان رودها نیز یکی دیگر از پدیده هایی است که بشر آن را در فهرست حوادث و بلایای طبیعی قرار داده این پدیده بر دو نوع است یعنی گاه سیل و طغیان رودخانه منشأ انسانی دارد و گاهی دارای منشأ طبیعی است که اینک به هر دو پرداخته می شود تا آثار هوشمندی و ادراکی که در آیات کریمه بدان اشاره شده در مستندات بیواکولوژیکی دریافت گردد.
در حالت نخست یعنی دخالت انسان، و با تنگ کردن عرصه بر رود به وسیله ساخت و سازهای غیر مجاز و نادرست در بستر رودخانه، ناپایدار کردن خاک حوزه آب خیز رودخانه ها، چرای بی رویه دام ها، بوته کنی، قطع درختان و پروژه های نادرست راه سازی، مجموعاً زیست بوم رودخانه را به سوی واکنشی به نام سیل یا طغیان می برد. (تقی زاده، انصاری، مصطفی، پیشین، ص 77) دانشمندان در تحقیقات دانشمندان خود، این واکنش ها را آگاهانه تلقی می کنند. سیل مردادماه 1380 استان گلستان با 600 نفر تلفات انسانی و 58 میلیون دلار خسارت مالی نمونه ای بارز از این پدیده است که بنا به نظر مسئولین دست اندرکار، نه یک بلای طبیعی و آسمانی بلکه پیامد عملکرد نادرست گذشته انسان ها در تخریب محیط زیست و منابع طبیعی کشور بوده است. در تحلیل چگونگی بروز آن می توان گفت بارش های سنگین به مدد وجود پوشش گیاهی مرتعی و جنگلی مناسب، فرصت کافی برای این دارد تا قطرات باران بر برگ های درختان و علف ها و رستنی ها بنشیند و آن گاه از راه ساقه، شاخه ها و تنه به درون خاک اسفنجی شکل نفوذ یابد. چنانچه حجم نزولات به قدری زیاد می شد که تمام خلل و فرج خاک را پر می کرد و اصطلاحاً "گنجایش رطوبی خاک» پر می شد مازاد آن به آرامی تحت عنوان «جریان زیر قشری خاک" به پایین دست دامنه ها حرکت می کرد و نهایتاً آبی زلال بر بستر رودخانه در کف دره راهی دریای خزر می شد. لیکن با انهدام پوشش طبیعی مراتع دامنه های البرز به وسیله بهره برداری مداوم چوب، (تنها برای جنگل های مازندران بهره برداری سالانه چوب یک میلیون متر مکعب اعلام می شود) اکو سیستم تازیانه خورده و آسیب دیده درصدد پاسخ آگاهانه به انسان فزون خواه بدین گونه بر می آید و از جریان آب به شیوه ای دیگر بهره می گیرد. با این وصف اکو سیستم تازیانه خورده و آسیب دیده و درصدد پاسخ آگاهانه به انسان فزون خواه آزمند بدین گونه بر می آید و از جریان آب به شیوه ای دیگر بهره می گیرد. قطره های باران به جای برخورد با برگ درختان و گیاهان با خاک برخورد می کند که به جای نفوذ در آن، ذرات ناپایدار و پودری خاک را در خود جای داده، در کوتاه زمانی به هم پیوسته و سیل مهیبی به وجود می آورد که طومار زندگی انسان های در مسیر و مجموعه تأسیسات و ساختمان های آنها را در هم می پیچد.
گاهی دیگر طغیان رودخانه منشأ طبیعی دارد. چنین طغیان هایی عموماً خصایصی متفاوت با نوع اول دارد. برخی از دانشمندان قائل به نظم خاصی برای آن هستند و درصدد آنند تا به واسطه کشف این نظم قابلیت پیش بینی این سیل ها را دریافته اند و از آن عاملی جهت حفاظت از انسان ها تدارک ببینند به گونه ای که به هنگام خطرات از آنها اجتناب کرده و پس از فروکش کردن طغیان، مجدداً به بستر رود برگشته و فعالیت عادی خود را از سرگیرند. از نظر این محققین این طغیان ها همیشه مضر و موجب خرابی نیست. بدان گونه که در حوزه حاصل خیز رود نیل سالیان درازی به وقوع پیوسته و آن چه که ما آن را بلایای طبیعی می نامیم در واقع یکی از زمینه های مهم پیدایش تمدن دیرپای مصر در این ناحیه بوده شرح ماجرا و مفاسدی که با دخالت انسان به واسطه عملکرد سوء وی بروز کرده توسط محققین و تحلیل گران این چنین ارزیابی شده که، کناره های بیابانی رود نیل با بارش 33 میلی متر، منطقه ای بوده که هزاران سال هر ساله بذر پاشی شده و از طریق عبور دام های اهلی و یا با شخم زدن این بذرها به درون خاک فرستاده می شد و آن گاه با کانال بندی رود نیل، تا رسیدن به مرحله محصول دهی آبیاری می شده است. املاح و مواد بر جای مانده از سیلاب ها به طور طبیعی بدون هیچ هزینه ای حاصل خیزی بسیاری را برای مردمان این حاشیه به ارمغان آورده است. اما امروزه ساخت و ساز سد عظیم آسوان و دریاچه نصر، ناسازگارانه این کشور را با یک مصیبت ملی روبرو کرده است. براساس تحقیقات جی تی میلر برخی از موارد و مشکلات ارزیابی شده از این قرارند:
1- برپا شدن سد و در نتیجه حذف دوره طغیان رودخانه، جمعیت نوعی انگل که در آب های با جریان آرام نشو و نما و تکثیر دارد، در میان گل و لای بستر رو به فزونی نهاد و 90 درصد ساکنان را به بیماری شیستوزومیا (11) مبتلا کرده که هر ساله آمار مرگ و میر فراوانی را به همراه دارد.
2- سد ناصر حجم عظیم گل و لای رسوبی را که هر ساله به عنوان مهم ترین و کامل ترین باورکننده خاک در سطح زمین ها به صورت طبیعی پخش و پراکنده می شد در خود جای داده زمین ها را با کاهش آشکار راندمان محصول روبه رو کرده است.
3- برای جبران بخشی از کمبود مواد کانی خاک در کنار بستر رودخانه اقدام به احداث کارخانه های تولید کودهای شیمیایی کرده اند. این کارخانه ها گذشته از این که فراورده هایشان قابلیت لای و رسوب طبیعی رودخانه را ندارد مضرات دیگری نیز دارد.
4- کاهش توان حاصل خیزی بستر رودخانه به دلایل ذکر شده در بالا به کاهش غذای گونه های مفید آبزی از نوع ساردین ماهی ماکارال صدف و میگو انجامید که در نتیجه آن مجموعه، صنایع صید و بسته بندی و عرضه آن ها در ساحل نیل نابود شد. (قوه قضائیه، پیشین، ص 330، و نیز آموزش بین الملل محیط زیست، پیشین، ص 71)
به نمونه دیگری از برهم خوردن این تعادل در طبیعت توجه می کنیم که با توسعه ارتباطات بین المللی و به ویژه تردد بین المللی از نیمه دوم قرن 20 و قرن 21 دولت ها را با مسائل جدیدی روبرو ساخته است. مشکلی که تا پیش از این وجود نداشته، ورود، تکثیر، و استقرار گونه های جان دار گیاهی و جانوری غیربومی در محیط زیست و خطر انقراض و تهدید گونه های جاندار بومی می باشد. این موارد اخیراً به صورت گسترده از طریق تردد بین المللی کشتی ها، به خصوص طی دو دهه پایانی قرن 20 مشاهده شده است. مثال بارز آن ورود و تکثیر خارق العاده جلبک های دریایی بیگانه به مناطق شمالی دریای مدیترانه در اروپا و به خصوص بستر دریا و آب های ساحلی فرانسه، اسپانیا و ایتالیا است. با رشد و تکثیر بی رویه این جلبک های غیر بومی از میزان اکسیژن معمول آب ها کاسته شده و نسل سایر آبزیان بومی این مناطق به خطر افتاده است. در ایران مشکل به شکل دیگری نمود پیدا کرده، در اثر تردد کشتی ها در آب های خارجی و بین المللی و دسترس آنها از طریق کانال ولگا- دن و تخلیه آب توازن کشتی ها در دریای خزر، گونه ای از آبزیان غیر بومی تحت عنوان شانه داران به دریای خزر وارد شد که باعث بروز خطر انقراض ماهی های خاویاری شده است. این ها مسائلی است که انسان تا پیش از وقوع آن حتی تصورش را نمی کرده که مشکلات به بار آمده ناشی از فعالیت انسان، گاه به گونه ای است که اندیشیدن چاره ای برای آن ناممکن می نماید. تاکنون هیچ تکنولوژی برای حذف کامل آلودگی شناخته نشده بلکه تنها می تواند به کم کردن سطح آلودگی تا پایین تر از حد خطر کمک کند. (کمیسیون ملی یونسکو در ایران، پیشین، ص 94) آلودگی های مستقر در خشکی آب جاری و هوا در یک اکوسیستم دست نخورده به وسیله باکتری ها تجزیه شده و مجدداً طی مکانیسمی به طبیعت باز می گردند. یک اجتماع پر جمعیت انسانی به قدری زباله تولید می کند که از قدرت تجزیه طبیعی توسط محیط خارج است بعضی زباله ها غیر قابل فسادند و تجزیه آنها از طرق طبیعی ممکن نیست. (مانند بسیاری از زباله های پلاستیکی که 240 سال طول می کشد تا یک پاکت پلاستیکی تجزیه شود، ر. ک همان، ص 108) سوزاندن باعث آلودگی هوا و انباشتن موجب آلودگی مجموعه آب ها می شود. بدین طریق که مواد آلی تولید شده از آن موجب بروز موجودات ذره بینی می شود. این موجودات زنده پاتوژنیک ناشی شده از زباله ها با ورود به آب ممکن است باعث تهی شدن اکسیژن آب های زیرزمینی شود. (همان، ص93) بیماری هایی چون شیستوزوما اغلب ناشی از نوع پروژه های آب رسانی است. (همان، ص 71) تکنولوژی تولید انرژی از طریق آب رودخانه ها با ایجاد سد که مقادیر بسیاری آب را به صورت راکد جهت ریزش آبشاری در پشت خود جمع می کند. علی الخصوص در مناطق حاره، تولید ارگانیسم های بیماری زایی چون شیستوزومیا و تری پانوزوما (12) می کند که این موجودات متولد شده در آب می توانند به آسانی پراکنده شوند، چرخه بیولوژیکی را بر هم زنند و اکوسیستم های محلی و منطقه ای را مورد حمله قرار داده و دستخوش دگرگونی و تغییر سازند. برای آشکار شدن بیشتر مصادیق آن مثال های متعددی وجود دارد که به چند مورد مشهور آن اشاره می شود. (13)
چندین سال قبل برای از بین بردن پشه های ناقل بیماری مالاریا (آنوفل) مقدار فراوانی د. د.ت (14) بر روی باتلاق ها و مانداب ها پاشیده می شد و گمان نمی شد که حتی مقدار زیاد این ماده بتواند کشنده موجودات دیگر باشد. با وجود این رسوبات مسموم اجساد و ارگانیسم های در حال فساد در سلول های موجودات زنده ریزخوار مخصوصاً در سلول های بدن ماهی های کوچک و لاشه خوارانی چون خرچنگ ویولون زن (15) انباشته شد. انواع پرندگان از این ماهی ها تغذیه کردند و رسوبات د.د.ت در سلول های چربی آنها متراکم شده و به حدی رسیده که در تشکیل تخم آنان ایجاد اختلال کرد. نتیجه نهایی کاربرد زیاده از حد د.د.ت انقراض خرچنگ های ویولون زن انباشته شد. انواع پرندگان از این ماهی ها تغذیه کردند و رسوبات د.د.ت در سلول های چربی آنها متراکم شد و به حدی رسید که در تشکیل تخم آنان ایجاد اختلال کرد. نتیجه نهایی کاربرد زیاده از حد د.د.ت انقراض خرچنگ ویولون زن و پرندگان شکاری از نوع عقاب ماهی خوار بود. ماده ای که فقط برای یک نوع موجود خطرناک به شمار می آمد به سمی کشنده برای گونه های متعدد دیگر از موجودات تبدیل شد.
مورد مشهور دیگر که با صنعتی شدن انسان امروزی مربوط است بیماری خطرناک و مشهور میناماتا (16) در سال 1959 می باشد. این بیماری با خوردن ماهی آلوده شده با الکیل مرکوری (17) که ناشی از ورود هرز آب های صنایع به خلیج میناماتا و رودخانه آگانو در ژاپن بود بر سر زبان ها افتاد که در اثر آن 115 نفر جان باختند، 800 نفر به صدمات مغزی غیر قابل علاج دچار شدند و ادعا شد که 2700 نفر دیگر نیز قربانی این حادثه بوده اند. (18)
مورد دیگری بیماری ایتای ایتای (19) است که در سال 1940 در ژاپن به صورت همه گیر شیوع یافت و پس از تحقیقات و صرف وقت بسیار چنین کشف شد که ترکیبات کادمیوم در مواد زاید حاصله از اتومبیل رسوبات لاستیک نیروگاههایی با زغال سنگ کار می کنند و کارخانه های کود فسفاته عامل اصلی این بیماری است. افزایش کادمیوم موجود در برنج آبیاری شده توسط رودخانه آلوده روند انتقال آن را به انسان فراهم آورده در این بیماری عنصر کادمیوم عمدتاً بر استخوان ها تأثیر گذاشته و باعث از هم پاشیدگی تدریجی آنها می گردد. (20)
و به طور خلاصه و گذرا باید افزود: مرگ 400 تن را در دسامبر 1952 در لندن بر اثر آلودگی هوا، ورود 50 هزار گالن فاضلاب رادیو اکتیو به رودخانه می سی سی پی در منطقه مینه سوتای آمریکا در سال 1971، (قوه قضائیه، پیشین، ص 70) ورود 900 تن مواد مایع خنک کننده رادیو اکتیو به اقیانوس آرام در سواحل کشور ژاپن در سال 1976. (چرکاسووا، ماریا، "اعلام خطر" پیام یونسکو، شماره دویست و شست و دوم سال بیست و سوم، بهمن 71، ص 19)
برنامه محیط زیست سازمان ملل "یونپ" در تدارک یک برنامه آموزشی عمومی رفتار با محیط زیست بسیاری از عوامل آلوده ساز محیطی را که انسان در آن دخالت دارد بر شمرده و مکانیسم تأثیرگذاری هر یک از آن عوامل را بر محیط بررسی کرده است. (ر. ک کمیسیون ملی یونسکو در ایران، پیشین). بسیاری از فعالیت های انسان خصوصاً آن دسته از برنامه های توسعه که به خوبی طرح ریزی نشده اند دارای عواقب زیانبار و غیر قابل ترمیمی برای خود او و محیط زیست است که تأثیر این فعالیت ها ممکن است بلافاصله و یا پس از مدتی به ظهور رسد و خطراتی علاوه بر صدمات زیست محیطی کنونی و بلکه خطرات آتی نیز به بار آورد. (قوه قضائیه، پیشین، ص 71)
در این جا گفتگوی ملائکه با خدا در مورد خلقت انسان بر روی زمین و فساد در ارض به ذهن متبادر می شود. حضرت علی (علیه السلام) در این باره چنین می فرمایند که از خدا بترسید در حق بندگان و بلادش زیرا شما مسئول هستید حتی در برابر زمینی ها و ستوران.

نتیجه گیری

انسان مانند سایر انواع موجودات، وجودش وابسته به سایر اجزای عالم است اعمالی که از او سر می زند. با سایر اجزای عالم که محیط مربوط به اوست ارتباط کامل دارد. به نحوی که اگر حرکاتش صالح و سازگار با آن اجزا و موجودات باشد آن موجودات نیز با او سازگار خواهند بود و برکات آسمان به سویش سرازیر خواهد شد و اگر سازگار نبود عالم نیز با او ناسازگاری داشته، در نابود ساختن او سعی خواهد کرد مگر این که دست از فساد و تباهی بر دارد که در غیر این صورت و چنان چه با تباهی خود گیرد ناگهان همه اجزای عالم در تباه ساختنش دست به دست هم داده و اثری از وجودش باقی نمی گذارند و زمین را از او پاک می سازند. (طباطبایی، محمد حسین، پیشین، صص 6-275)
"آیا به آنچه پیش رو پشت سر آنان از زمین و آسمان است نگاه نکردند؟ برای آنها در محل زندگی شان نشانه ای بود... اما آن ها روی گردان شدند و ما سیل ویران گر را برای آنان فرستادیم و دو باغشان را به باغ هایی بی ارزش با میوه های تلخ و درختان گز و اندکی سدر (روئیدنی های منطقه بیابانی است) مبدیل ساختیم. این کیفر را به خاطر کفرانشان به آنها دادیم و آیا جز کفران کننده را کیفر می دهیم؟ "(آیات نهم تا هفدهم سوره سبا)
انسان امروزی با تمام قوای صنعتی و تکنولوژیک خود هنوز از داشتن ابزارهای قوی بینش صحیح که قدرت نگرش درست، تعمق، تأمل و آن گاه عمل موزون را به او بدهد در فقر و مضیقه ای شدید قرار دارد. او با تمام پیشرفت ها، قدرت علمی، از درک تفاوت میان زمین ها و قدرت باروری (آیه چهارم سوره رعد) آنها عاجز است:
"سرزمین پاکیزه گیاهش به فرمان پروردگار می روید اما سرزمین های بد طینت جز گیاه ناچیز و بی ارزش از آن نمی روید". (سوره اعراف آیه 58) آن گاه که جنگل ها و مراتع را به سودای سود سرشار می خشکاند، آیا خواهد توانست شوره زاری را به جای گزینی آن سبز کند؟! (همان)
تقدس زدایی و سکولاریزه کردن طبیعت و عناصر طبیعی از ویژگی های بارز دوران سلسله تفکر مدرنیسم است که به تبع ارزش هایی که علم مدرن مروج آن شده، گریبان انسان را گرفته است. اینک مطابق آن چه که گذشت، باز هم با ورود به عرصه های جدیدی از دانش ناگزیر از لحاظ حضور ادیان الهی در این عرصه هستیم. کمیت گرایی با حذف معنا و بعد معنوی و متافیزیکی عالم وجود همراه است در تعالیم وحیانی و تفکر دینی کمیت همواره با کیفیت همراه است ولی این کمیت است که بدون استواری بر معنویت معنا ندارد. (سوره زخرف، آیه 11)؛ سوره مرسلات، آیه 13 الی 22؛ سوره رعد، آیه 8؛ سوره مریم، آیه 94؛ سوره یونس، آیه 5؛ سوره طلاق، آیه 3؛ سوره قمر، آیه 49؛ سوره حجر، آیه 121؛ سوره نبا، آیه 29)
در روش حق گرایانه انسان یکی از موجودات عالم است که باید در قالب قوانین حاکم بر عالم وجود عمل و فعالیت کند که اهم آن عدالت، توازن، هماهنگی، اصلاح، عمران، توجه به میزان و اندازه، کمال بخشی و احتراز از اعمالی چون اسراف، تبذیر، فساد، ظلم، غفلت، انحصار طلبی و نظایر آن است ولی تفکر مادی گرایانه طبیعت را ماده ای بی جان و فاقد معنا معرفی می کند که مطابق آن هرگونه تصرف منفعت طلبانه را به منظور کسب ثروت مجاز می شمارد و پیشگامان آن را نیز دارای حق و امتیاز ویژه قلمداد می کند. تفکر انسان محوری، تمرکز اصلی را بر استیلای هرچه بیش تر بر طبیعت و دریافت سود حداکثری رهنمون شده است. تفکری که محصول تحولات و اندیشه های عصر انقلاب صنعتی بوده، اینک تعیین کننده شیوه و روش رفتار انسان با طبیعت قرار گرفته و بروز ثمرات فاجعه باری برای او و محیط زیست را موجب شده است.
بی شک نوع نگاه کردن به طبیعت تعاریف گوناگونی را از طرز برخورد با آن ارائه می دهد و آن چه که امروزه آشکار شده این است که اصلاح وضع موجود و حادثه بزرگی که عصر حاضر را احاطه کرده یعنی حادثه بزرگ محیط زیستی، جز با تغییر نگرش به عالم هستی امکان پذیر نخواهد بود. بدون شک نگاه کردن از منظری خالق محور که ادیان الهی هم چون دین دارای شریعت اسلام در دسترس قرار می دهد می تواند دیدگاه های نوینی را همراه با دقایق و ظرائفی که تا بحال به آن دقت نشده در اختیار قرار دهد تا به بشر خروج از بن بست ها را بیش از پیش بنمایاند.
آنچه که در جامعه اسلامی نیز لازم و ضروری می نماید وجود متفکرین آگاه بر سیستم های حقوقی عصر حاضر است. بزرگانی که متخصصین فقه تطبیقی بوده و به نظام های حقوقی معاصر آگاهند. تحولی که در فقه شیعه توسط شیخ طوسی و علامه حلی و دیگر بزرگان در قرون پنجم و هشتم رخ داده، بدون شک معلول آشنایی این بزرگواران به نظام های حقوقی عصر ایشان بوده است.

پی نوشت ها :

1- کارشناس ارشد حقوق بین الملل دانشگاه مفید قم.
2- UN Environment Programme (UNEP)
3- Basel
4-Udhr
5- Edward O. Willson
6- Eve
7- Immanual Kant
8-Schacht
9- Jarkpine Red wood
10 – همان .
11- Schistosomiasis
12- Trypanosoma
13- همان، ص 49.
14-D.D.T.
15- Fiddler Crab
16- Minamata Disease
17- Alkyl Mercury
18- همان، ص 5.
19- Itai- itai
20- همان، ص 91.

منابع:
الف) کتب مرجع
- قرآن کریم
ب) کتب و مقالات فارسی
1- آقایی، بهمن، حقوق بین الملل دریاها و مسائل ایران، کتابخانه گنج دانش، تهران، 1374.
2- افتخار جهرمی، گودرز، "تحول حقوق محیط زیست در عرصه بین الملل"، مجموعه، مقالات همایش حقوق محیط زیست، بخش بین الملل سازمان محیط زیست، تهران، 1384.
3- امام خمینی، تفسیر سوره مبارکه حمد، نشر پیام آزادی، تهران، 1368.
4- تقی زاده انصاری، مصطفی، حقوق محیط زیست در ایران، انتشارات سمت، تهران، 1384.
5- چرکاسووا، ماریا، "اعلام خطر"، پیام یونسکو، شماره دویست و شست و دوم سال بیست و سوم، بهمن 71.
6- طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، نشر بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی، جلد هشتم، تهران.
7- علوی، محمد یوسف، "مبانی فقهی در زمینه محیط زیست"، مجموعه مقالات اولین همایش اسلام و محیط زیست، تهران، 1378.
8- قاسمی، ناصر، حقوق کیفری محیط زیست، انتشارات جمال الحق، تهران، 1381.
9- قوه قضائیه، مجموعه مقالات نخستین همایش حقوق محیط زیست، انتشارات برگ زیتون، تهران، 1384.
10- کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ترجمه فیروز ارجمند، آموزش بین المللی محیط زیست، بخش آموزش علمی، فنی و حرفه ای یونسکو، شرکت افست، چاپ اول، تهران، 1370.
11- موحد محمد علی، "در خانه اگر کس است، همراه با اعلامیه جهانی حقوق بشر، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق بین الملل حقوق مدنی و سیاسی"، نشر کارنامه، تهران، زمستان 1382.
12- مجموعه مقالات دومین همایش بین المللی حقوق بشر، اردیبهشت 1380، مرکز مطالعات حقوق بشر دانشگاه مفید، چاپ اول، 1384.
ج) اسناد
- اساسنامه دیوان بین المللی دادگستری.
- کنفرانس بین المللی محیط زیست در ریو، ترجمه احمد لواسانی، مؤسسه چاپ و انتشارات وزارت امور خارجه، تهران، 1373.
- متن کامل بیانیه استکهلم، ترجمه اردشیر امیر ارجمند، مجله تحقیقات حقوقی، دانشگاه شهید بهشتی، شماره 15.
د) گزارش های علمی
-بیک زاده، ابراهیم، جزوه درسی حقوق بین الملل عمومی 1، انتشارات دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی، تهران، 1380.
- ممتاز، جمشید، "جزوه درسی حقوق بین الملل دریاها"، انتشارات دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، 1373.
منبع: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه؛ (1387)، قرآن و حقوق(2) (مجموعه مقالات)، تهران، مؤسسه نشرشهر، چاپ اول.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.