حکم به عدل می کند!

روایات بسیاری از امام صادق (ع) درباره ی حضرت مهدی (ع) رسیده که بخشی از آنها مربوط به سیره و صفات آن حضرت است و ما در اینجا بعضی از آن روایات را که در خصوص این موضوع رسیده، یاد آور می شویم:
يکشنبه، 12 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حکم به عدل می کند!
 حکم به عدل می کند!

 

نویسنده: آیت الله علی کریمی جهرمی



 

سیره و صفات مهدی موعود (عج) از زبان امام صادق (ع)

روایات بسیاری از امام صادق (ع) درباره ی حضرت مهدی (ع) رسیده که بخشی از آنها مربوط به سیره و صفات آن حضرت است و ما در اینجا بعضی از آن روایات را که در خصوص این موضوع رسیده، یاد آور می شویم:
1. ابوبصیر از حضرت صادق (ع) روایت کرده است که فرمودند: « ما یستعجلون بخروج القائم والله ما لباسه الا الغلیظ و ما طعامه الا الشعیر الجشب و ما هو الا السیف و الموت تحت ظل السیف؛ ( 1)
چگونه تعجیل در خروج و ظهور قائم (ع) دارید؟ پس به خدا سوگند که لباس او چیزی جز جامه های درشت و طعام او چیزی جز نان جو سخت نمی باشد و برنامه ی او چیزی جز شمشیر و مرگ در زیر سایه ی شمشیر نخواهد بود».
طبق این روایت ، راه و روش و سیره و منش حضرت ولی عصر (ع) ، زهد و پارسایی در لباس و خوراک است. او اهتمام و اعتنایی به لباس های نرم و لطیف ندارد؛ بلکه جامه های درشت بافت می پوشد و نیز خوراک او خوراک درشت و خشن و سبوس نگرفته است یا نان جو بی نان و خورش و با این خلق اعتنایی به ظواهر مادّی ندارند. آری. جنگ او مقدّمه ی صلح و ایجاد آرامش است و شمشیر و مرگ در سایه ی آن ، مقدّمه ی امنیت، حیات واقعی، زندگی سرافرازانه و زمینه ی عزّت، شوکت، مجد و عظمت اسلام و مسلمانان است.
اکنون منتظران مهدی موعود (ع) و علاقه مندان به ظهور و دولت کریمه ی آن حضرت در این روایت و در این خصیصه وسیره ی ایشان تأمّل کنند و اگر به راستی اعتقاد به آن امام غایت دارند و در انتظار ظهور اویند، به سیره و برنامه ی زندگی او که الگوی زندگی برای دیگران است رو بیاروند و در مرحله ی نخستین، زهد و پارسایی را پیشه کنند وبه تشریفات و تجمّلات ظاهر زندگی نپردازند و رفاه طلبی و راحتی خواهی را کنار بگذارند که دل بستگی به دنیا و ظواهر فریبنده ی آن، بزرگ ترین عایق و مانع انسان از پرواز به سوی حقایق و درجات عالی است و آدمی را از پر زدن در فضای ملکوت و راه یافتن به بارگاه قدس خداوند بزرگ و جوار انبیای عظام، اوصیا، اولیا و مقرّبان درگاه خداوند سبحان باز خواهد داشت. تشریفات خواهی، تجمّل گرایی و اهتمام بیش از حد به ظواهر و خورد و خوراک و لباس، انسان را از حرکت به سوی کمال، متوقّف ساخته و باز می دارد و طبق متن صریح دعای ندبه، خداوند، انبیای بزرگوار را برای خود اختیار کرد و نعمت های جاویدان جهان آخرت را بعد از آنکه بر آنان شرط فرمود تا نسبت به مقامات این دنیای فانی و مبتذل و زر و زیور و آرایش آن بی رغبت باشند، برای آنان انتخاب فرمود. دوم، آنکه دلدادگان به حضرت بقیه الله (ع) به وصف دوم حضرت ولیّ عصر (ع) بیاندیشند که جهاد و مگر در زیر سایه ی شمشیر و اسلحه ی دشمن است. کسانی که سخت دلداده ی حیات دنیایند واز رفتن به جبهه و میدان جنگ می هراسند و وحشت می کنند، کجا می توانند خود را منتظر ظهور آن حضرت بدانند و چگونه ممکن است چنین افرادی منتظر ظهور آن بزرگوار باشند؟ وضع اسفبار امروز که اسلام با چنین مشکلاتی مواجه شده و استعمار گران شرق و غرب به خود اجازه می دهند به کشورهای اسلامی حمله کرده و مسلمانان بی دفاع را به بند بکشند و بی رحمانه خون صغیر و کبیر و مرد و زن آنان را بریزند، همه و همه مولود از دست دادن روحیه ی حماسه، فداکاری، جهاد و نبرد با دشمنان اسلام، معاندان، منافقان و عناصر کفر و ضلال خارجی و ایادی نابکار و پست آنها در داخل است. در برابر چنین گرگ های درّنده ای جز مقاومت ، راهی نیست.
آزادیت به قبضه ی شمسیر بسته است
مردان همیشه تکیه ی خود را بدو کنند
اندر طبیعت است که باید شود ذلیل
هر ملّتی که تنبلی و عیش خو کنند
2. امام جعفر صادق (ع) درباره ی سیره ی امام مهدی (ع) سخنی دیگر دارند. عبدالله بن عطا می گوید: از آن حضرت پرسش کردم که سیره ی مهدی چگونه است؟ فرمودند: « یصنع کما صنع رسول الله (ص) یهدم ما کان قبله کما هدم رسول الله (ص) امر الجاهلیه و یستانف الاسلام جدیدا؛(2)
او کاری می کند که رسول خدا (ص) کرد؛ منهدم می کند آنچه را که پیش از او پیامبر خدا (ص) منهدم ساخت و آن، امر جاهلیّت است و اسلام را از سر ، آغاز می کنند و آن را جدیداً ارائه می فرماید:
خواننده ی محترم ! در پاسخ امام صادق (ص) به سؤال عبدالله بن عطا راجع به سیره ی حضرت مهدی (ع) آمده است:
الف ) کاری که پیامبر (ص) می کرد، او می کند. کار پیامبر (ص) انذار، تبشیر، هدایت، ارشاد گمراهان ، ابلاغ کتاب الله، امر به معروف و نهی از منکر و سوق جوامع به سوی خدا بود. امام زمان (عج) که متمّم و مکمّل همین دعوت است نیز همین برنامه ها را اجرا می کند؛
ب) پیامبر (ص) وقتی نبوّتشان پا گرفت و مستقر گردید، برنامه های ضلالت آوری را که یادگار بت پرستان و عناصر ضلال و گمراهی بود، یکی پس از دیگری منهدم و ویران ساخت و آداب و سنن زشت جاهلیّت را از بین برد و به اوهام ، خرافات و خرافه گرایی پایان داد و کشتن فرزندان ، خصوصاً دختران را به کلی برانداخت و با تمام وجود با آن مبارزه کرد . حضرت ولیّ عصر (عج) جاهلیّت ها و خرافه های قرن های بعد و بعدتر را از میان می برد و با آن مبارزه می کند و سنن جاهلی و خرافه های تازه ای که مردم در طول اعصار به وجود آورده اند ، همه را در هم کوبیده و نابود می سازد. البتّه جهالت های قرن های تمدّن و اعصار و پیشرفت فکری از جهالت های جاهلیّت ملّت عرب نیست؛ بلکه بیشتر ، شدیدتر و خطرناک تر است ؛ ج) امر اسلام و حرکت به سوی آن را از سر می گیرد و اسلام را مجدّداً ارائه می کند و این نه بدان معنی است که اسلامی جدید و تازه برای مردم می آورد که اسلام جدید نداریم و امام زمان (عج) زنده کننده ی همان اسلام محمّدی، علوی و فاطمی است. بله. کثرت ورود اوهام و تخیّلات و مخلوط شدن دین خدا با هزاران امر غیر صحیح و غیر دینی و مسخ شدن اسلام واقعی و تغییر ماهیت دادن آن به دست حکّام ، ستمگران و عوام خرافه پسند، دین را بدین صورت و حالت در آورده که آن را معجونی غیر از آنچه که در نخستین دوره ی نزولش بوده، در می آورد و نمایش می دهد:
به سکه ببستند بر او برگ و ساز
گر تو ببینی نشناسیش باز
و از این رو، روز ظهور ، امام زمان (ع) ، دین واقعی را با همان ماهیت و صورت حقیقی ارائه می کند؛ گویا دین جدید آورده ؛ در حالی که نسبت به ساخته ها و بافته های مردم جدید است؛ اما نسبت به دین اصلی روز نخست، اسلام واقعی دست نخورده و عین آن است که اگر اسلام را در روزهای نخستین آن به دست پیامبر اکرم (ص) مشاهده می کرد وهمان شخص، روز ظهور حضرت ولیّ عصر (ع) را هم درک می کرد، فریاد شادمانه می زد که این همان دین ناب محمّدی (ص) است.
3. از امام صادق (ع) روایت شده که: « اذا قام القائم اخذ مانع الزکاه فضرب عنقه؛ ( 3)
زمانی که قائم آل محمد (ص) قیام کند، مانع الزّکاة را گرفته و گردن او را خواهد زد.»
ظاهر آن است که مقصود از مانع الزّکاة ، منکر زکات باشد؛ کسی که به کلّی امر زکات را انکار می کند و البتّه چنین کسی جزو مرتدان است و می دانیم که حکم مرتد از دین خدا، عبارت از قتل و کشته شدن است و این حکم از مرتد فطری برداشته نمی شود.
احتمالاً معنای این سخن آن است که مقصود ، امتناع کننده از پرداخت آن باشد و منکر اصل و جوب و لزوم آن نباشد، ولی صرف اینکه ادا نمی کند و نمی پردازد و از ادای این واجب الهی سرباز می زند او را مستوجب قتل می گرداند؛ در هر صورت این مطلب، حاکی از اهمّیت فساد مالی و اخلال کردن در امور اقتصادی کشور اسلامی است و باید امروز پیروان مهدی موعود (عج) سخت پایبند به ادای آن باشند.
4. مفضّل بن عمر از اصحاب امام صادق (ع) میگوید: شنیدم ابا عبدالله ، حضرت صادق (ع) می فرمودند: « لو قد قام قائمنا لبدء بکذابی الشیعه فقتلهم؛ (4)
اگر قائم ما قیام کند هر آینه به کذّابان شیعه آغاز می کند و آنان را به قتل می رساند.»
در این حدیث شریف که یکی از مزایا و سیره و صفت امام زمان (ع) را یاد آوری می کند ، از کشتن دروغگویان شیعه سخن به میان آمده نه دروغگویان ، تا مطلق دروغ پردازان را شامل شود و نه کذّابان از سایر فرق اسلامی بلکه فقط کذابان شیعه و اکنون بنگرید که مقصود چه کسانی اند؟ اگر لفظ کذّابان به کار برده شده بود، می گفتیم یعنی افرادی که سخت با دروغ سروکار دارند و بسیار دروغ می گویند؛ چنان که اگر می فرمودند: ( کذّابان علی رسول الله) می گفتیم، یعنی دروغ پردازان بر پیامبر (ص) و کسانی که روایات دروغ از آن حضرت نقل می کردند که در بعضی از اخبار، خود پیامبر (ص) از وجود چنین افراد منحرفی خبر دادند؛ ولی بنابر آن، دیگر اختصاصی به شیعه نداشت و سایر فرق اسلامی و اهل سنت را نیز شامل می شد؛ بلکه کذّابان بر رسول خدا (ص) نوعاً از آن فرق و گروه ها بودند.
بنابراین به نظر می رسد که مقصود از کذّابان شیعه کسانی اند که به دروغ بر خدا و پیامبر (ص) بسته و ادّعای مهدویّت دارند و خود را مهدی موعود اهل بیت قلمداد و معرفی می کنند و مردم را به اطاعت خود وا می دارند. این معناست که مناسبت با (کذّابان شیعه) دارد؛ چنان که در طول اعصار ، بسیاری از اشخاص از میان شیعه برخاسته و ادّعای مهدویت نموده اند ؛ هر چند که بعضی از مدّعیان ، از فرق دیگر اسلامی بوده اند؛ ولی چون اعتقاد به مهدویّت و امامت حضرت حجّت و غیبت او از انظار و ظهور او در آخرالزّمان ، از مزایای شیعه است، پس کذّابان شیعه هم مربوط به همین جهت خواهد بود که در روایات رسیده ، هر کس در دوران غیبت، ادّعای مهدویّت کرد، او را تکذیب کنید . بله. در روایتی از پیامبر (ص) رسیده که « لا یخرج المهدی حتی یخرج کذابا کلهم یقول: انا نبی؛ ( 5)
مهدی ظهور نمی کند تا اینکه شصت نفر کذّاب خروج کنند و همه ی آنها می گویند من پیامبرم.»
باری، طبق روایت مورد بحث، حضرت ولیّ عصر (ع) به هنگام ظهور، آغاز به این گونه افراد می کند و حکم به قتل آنان خواهد فرمود و این مطلب اشاره به عظمت امر امامت و موقعیّت بس عظیم موضوع مهدویّت دارد که در میان کسانی که رو به انحراف رفته اند، امام زمان (ع) ابتدا به این گروه می کند و آنان را به قتل می رساند. آنانند که خود در وادی ضلالت و گمراهی سقوط کردند و مردمی را هم با خود به گمراهی کشاندند و نفوس فراوانی را از راه مستقیم امامت و ولایت دور کردند و سرانجام عده ی زیادی را به عذاب الیم الهی گرفتار نمودند. گناه اضلال و گمراه کردن دیگران، به ویژه اگر در مورد اعتقادات و معارف الهی باشد، گناهی نابخشودنی است و راهی به رحمت و غفران الهی ندارد.
5. شیخ حرّ جبل عاملی نقل فرمود که امام صادق (ع) فرموده اند: « اذا قام القائم حکم بالعدل و ارتفع الجوز فی ایّامه و امنت به السبل و اخرجت الارض برکاتها و رد کل حق الی اهله ؛ (6)
زمانی که قائم قیام کند به عدل حکم می کند، تجاوز وستمگری در دوران او مرتفع خواهد گردید، به برکت او راه ها امنیّت پیدا می کند، زمین برکات خود را بیرون می ریزد و هر حقّی به اهلش برگردانده خواهد شد.»
شاخصه و سیره ی ممتاز حضرت مهدی (ع) که در این روایت در صدر مطالب آمده ، حکم به عدل است ؛ همان چیزی که امت اسلام در اعصار مختلف و ادوار بسیار، جز برهه ای از زمان پیامبر اکرم (ص) ، مقداری در زمان امیر مؤمنان (ع) و اندکی از خلافت امام حسن (ع)، آن را تجربه نکرده بودند و همواره با حاکمان ظالم و ستمکار سر وکار داشته اند. ولی در زمان ظهور حضرت بقیه الله (ع) مطلب به عکس خواهد شد و آن حضرت با استقرار بر حاکمیت اسلام، عدل را ارائه می کند و آن را سر لوحه ی برنامه های خود و عمّالش قرار خواهد داد؛ به طوری که همگان ، طعم شیرین عدالت را بچشند و طبعاً به برکت عدل امام زمان (عج) جور و ستمکاری برداشته خواهد شد و تعدّی و تجاوز به حقوق افراد از میان جامعه رخت بر می بندد و نیز راه ها امن خواهد گردید که همه ی اینها از آثار حکم به عدل است که برنامه ی اصلی امام زمان (ع) است و در آخر اینکه هر حقّی ، به صاحبش برگردانده می شود و هیچ حقّی ضایع نخواهد شد.

پی‌نوشت‌ها:

1. غیبت نعمانی، ص 231.
2. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 236؛ روضه الواعظین، ج 2، ص 356.
3. بحار الانوار، ج 52، ص 325.
4. ارشاد شیخ مفید، ج 2، ص 371.
5. کشف الغمّة فی معرفة الائمه، ج 2، ص 465 ؛ الارشاد، ج 2، ص 384.
6. فلاح السّائل ، ص 200.

منبع :مجله موعود 141



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط