ساختار شکنی مهران!

دنیاهای نو همیشه همین طورند، پر از فرصت های بی شماری برای آدم هایی که خوب فکر می کنند و با فضای ایجاد شده در اثر محدودیت های پیشین و ایده های فعلی یک مدل تجاری برای کسب و کار خود بنا کرده و آن را به راهی برای موفقیت
چهارشنبه، 15 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ساختار شکنی مهران!
 ساختار شکنی مهران!
 

 






 

فناوری در خدمت تیم تولید «قهوه تلخ»

دنیاهای نو همیشه همین طورند، پر از فرصت های بی شماری برای آدم هایی که خوب فکر می کنند و با فضای ایجاد شده در اثر محدودیت های پیشین و ایده های فعلی یک مدل تجاری برای کسب و کار خود بنا کرده و آن را به راهی برای موفقیت خود تبدیل می کنند.
سریال «قهوه تلخ» و نحوه پخش جدید آن، هرچند یک ایده ابتکاری و جدید نیست و آن را چندان فناورانه هم نمی شود تلقی کرد، اما مدل تجاری تعریف شده برای این سریال دقیقاً با اتکا به ابزارهای فناورانه بدل به یک بستر موفقیت تمام عیار برای مهران مدیری و تهیه کنندگان اش شده (یا به عبارت بهتر خواهد شد). پخش روی سی دی و دی وی دی به عنوان یک روش توزیع غیر متمرکز محصولات صوتی و تصویری، استفاده از سیستم ثبت محصولات اوریجینال با استفاده از سامانه پیامک (اس ام اس)، پایگاه اینترنتی سریال به عنوان یک مرکز اطلاع رسانی و فروشگاه دائمی تنها بخشی از چهارچوب دقیق و حرفه ای تعریف شده این سریال هستند که زیرساختی مبتنی بر فناوری دارند.
با همین دیدگاه است که «قهوه تلخ» بیش از آنکه به عنوان یک اثر فرهنگی- هنری قابل نقد و بررسی باشد؛ به عنوان ایجاد کننده ظرفیتی معادل 70درصد بازار تولید سی دی کشور از لحاظ تجاری، قابل اعتنا است و باید دید آیا ایجاد نیازی برابر 150 میلیون سی دی (آن هم در بازاری که به طور معمول در سال 200 میلیون سی دی نیاز دارد) رونقی در حوزه تولید فناوری اطلاعات کشور در پی دارد و اگر دارد؛ با امکان بسط و گسترش این تجربه در حوزه های مدرن تری مثل فروش آن لاین سریال (شبیه به کاری که اپل در آی تیونز در مورد موسیقی، نرم افزار، و... انجام می دهد) وجود دارد؟
از سوی دیگر این سریال، به همراه دیگر سریال عرضه شده در شبکه محصولات خانگی تصویری (قلب یخی کاری از محمدحسین لطیفی) آغاز کنندگان راهی هستند که در صورت ایجاد بستر قانونی می توانند انعطافی هوشمندانه و نکته سنج در برابر روش های جدیدتر عرضه محصولات فرهنگی باشند که علاوه بر امکان کنترل بر محتوای ارائه شده به مردم، راه را بر روش های قاچاق عرضه این محصولات و یا محصولات مسموم عرضه شده در کانال های غیر رسمی مثل شبکه های ماهواره ای (با آن کیفیت پایین و بی سلیقه لس آنجلسی) می بندند.

تلویزیون خصوصی؛ بدنبال آلترناتیو!

قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، صریحاً به انحصار حق پخش رادیو و تلویزیون به صداوسیما اشاره کرده است.
اما در طول 15-10 ساله گذشته همواره بحث های جدی و مفصلی درباره بازنگری در این انحصار گرفته است. موافقان بازنگری با استدلال ورود تکنولوژی هایی مثل پخش ماهواره ای و سیستم های پخش خانگی و اینترنت بر این عقیده اند که اصطلاحاتی مثل پخش تلویزیونی نیازمند بازتعریف است و مخالفان بازنگری همچنان یکپارچگی مدیریت فضای رسانه ای کشور را علی الخصوص در حوزه ای مهم و پرنفوذ مثل رادیو و تلویزیون ضروری می دانند و بازنگری آن را از هر نظر منتفی تلقی می کنند.
به نظر می رسد با ورود تکنولوژی های جدید جایگزین ها و راه حل های تازه ای برای حل مشکلات پخش تلویزیونی پیدا شده اند. به عنوان مثال با ورود شبکه های نسل سوم و نسل چهارم موبایل (که اولی آن طور که در اخبار اعلام شده تا انتهای سال جاری قرار است، راه اندازی شود.) مفهوم پخش تلویزیونی به دو نوع Streaming و Broadcast تقسیم می شود و باید دید تصمیم سازان کلان کشور به چه راه حلی در مورد محتوای صوتی و تصویری قابل انتقال از طریق بستر موبایل نسل سوم خواهند رسید. پخش مستقل سریال های تلویزیونی نیز در واقع نوعی موازی کاری و دور زدن قانون اساسی در حوزه رادیو و تلویزیون های خصوصی محسوب می شود و به نظر می رسد حالا که فضای جامعه از چنین محصولاتی استقبال کرده است، می شود با ایجاد یک بستر موازی با صداوسیما برای پخش چنین محصولاتی به صورت تلویزیونی، از هزینه های مردم که باید برای تهیه هر قسمت، مبلغ قابل توجهی صرف خرید آن کنند، کاست و آن را تبدیل به یک شبکه تلویزیونی با قابلیت انتخاب محصول (Video on Demand) کرد.
ساختار شکنی مهران!

بادها خبر از تغییر فصل می دهند...

فرض کنید می خواهید راجع به سریال قهوه تلخ، جدیدترین کار مهران مدیری برای یک دوست خارجی حرف بزنید.
اگر برای او تعریف کنید که این روزها در ایران تب یک سریال آن قدر همه گیر شده که در کوچه و خیابان همه راجع به آن حرف می زنند. ماجرا را به سادگی درک می کند و می تواند از لاست، 24 و انواع سریال هایی که در سال های اخیر تبدیل به یک جریان عامه پسند شده اند برایتان مثال بیاورد. اگر شما اصرار کنید که نه این یکی فرق می کند، چون هنرمندی طنزپرداز، آن را ساخته که محبوبیت بی نظیری در میان ایرانیان دارد؛ باز هم حرف شما را درک می کند و علاوه بر کمدین های محبوب و مجریان طناز رنگ به رنگی که برایتان فهرست می کند، به یاد شما خواهد آورد که در سال های اخیر سیت کام ها یا همان کمدی موقعیت های موفق قلب تماشاگران را در سراسر دنیا تسخیر کرده اند و بازیگران آنها را به محبوبیتی کم نظیر رسانده اند.
بعد اگر شما اصرار کنید که این یکی فرق می کند چون مردم دارند، دی وی دی یا سی دی اش را می خرند، باور کنید دوست خارجی تان لبخند ملیحی تحویلتان می دهد و جواب می دهد خب معلوم است که باید دی وی دی شان را بخرند؛ همه جای دنیا بعد از تمام شدن هر فصل شبکه از سریال ها، دی وی دی آنها از طرف شبکه سازنده به بازار عرضه می شود و از آن پول درمی آورند.
و اینجاست که می توانید دوست خارجی تان را شگفت زده کنید و بگویید اما این سریال پخش تلویزیونی نداره! او اخم هایش در هم می رود و جواب می دهد یعنی آن لاین پخش می شه؟ شما باید بگویید نه! هر هفته سه قسمت از این سریال کمدی تاریخی در یک دی وی دی یا سه تا سی دی به سوپر مارکت ها و روزنامه فروشی ها عرضه می شود تا مردم با خریدن آنها بتوانند سریال رو دنبال کنند!
دوست خارجی، دست روی پیشانی اش خواهد کشید و آن را بالای سرش خواهد برد و درست مثل آدمی که از چیزی سردرنیاورده، از شما خواهد پرسید: «خب چرا در تلویزیون پخش نشده؟»
شما هم که احتمالاً در این مدت به دقت اخبار کار جدید مهران مدیری را پیگیری کرده اید، به او می گویید که این طنز پرداز معروف و تهیه کنندگان کارش با تلویزیون به توافق نرسیدن... او ناباورانه خواهد پرسید «چرا با شبکه های دیگر مذاکره نکردند؟»
و خب اینجا یا باید به طور خلاصه به او بگویید که در ایران تلویزیون خصوصی وجود ندارد و اگر می خواهید مفصل توضیح بدهید؛ باکس مربوط به «تلویزیون خصوصی؛ رقیبی که جام جم ندارد» را برایش بخوانید. در هر صورت او از شما خواهد پرسید «خب چرا حالا آن لاین نفروختنش؟» یه چیزی مثل آی تیونز اپل که بشه بری هر هفته قسمت جدید رو دانلود کنی!
اینجا را باید دقت کنید و آرام بدون آنکه هول کند برایش توضیح بدهید که ما در ایران کپی رایت نداریم! و طبیعتاً در صورت استفاده از این روش، تهیه کننده های سریال ضرر می کردند.
فرض را بر این می گذاریم که دوست بیچاره خارجی شما همه اینها را بفهمد اما او این را نخواهد فهمید که چطور جماعتی که یک فایل را به راحتی کپی می کنند، ممکن است با یک سی دی چنین کاری را نکنند. برای او توضیح بدهید که این یک دلیل بیشتر ندارد؛ مهران مدیری جان خودش را قسم داده که کسی کارش را کپی نکند. مردم ما برایشان مهم است کسی که دوستش دارند زنده بماند! این داستان با وجود رنگ و بوی فانتزی اش، تمام آن چیزی است که در مورد قهوه تلخ اتفاق افتاده و با تمام تناقضاتش، دارد تبدیل به یک پیچ تاریخی و سرنوشت ساز در دو حوزه فرهنگ (در گستره پخش محصولات صوتی و تصویری) و فناوری (به عنوان بستری برای توزیع خدمات مورد نیاز و علاقه مردم) شده است.
ساختار شکنی مهران!

کپی رایت با من بمیرم تو بمیری!

کپی رایت یا قانون حمایت از مالکیت های فکری- معنوی در سال های گذشته یکی از مهم ترین دغدغه های تولید کنندگان محصولات فرهنگی بوده است.
عدم پیوستن ایران به کنوانسیون جهانی کپی رایت در سال های اخیر همچنان درگیر تفاسیر مختلف فقهی- حقوقی است.
در طرف دیگر ماجرا، تولید کنندگان محصولات فرهنگی هم در سال های اخیر تنها می توانستند به یک بند از قانون حمایت از حقوق مؤلفان و منصفان استناد کنند تا کپی غیرقانونی محصولات خود را پیگیری کنند که البته در بسیاری از موارد به نتایج مثبتی نمی رسند. حالا در سریال قهوه تلخ، دو شیوه متفاوت برای جلوگیری از کپی غیرقانونی این سریال پیش گرفته شده، اولی من بمیرم، تو بمیری شخص مهران مدیری است که با تکیه بر محبوبیت خود در میان مردم قصد دارد ایشان را از کپی غیرمجاز اثرش بر حذر دارد و دومی یک سیستم ثبت محصول اورجینال و قرعه کشی با جوایز وسوسه کننده است. به نظر می رسد هر دوی این روش ها جذابیت های فراوانی برای مخاطبان سریال خواهند داشت، اما آیا این سیستم می تواند با یک سیستم قاچاق سازمان یافته محصول فرهنگی (همان طور که در مورد نمونه هایی مثل فیلم سنتوری اتفاق افتاد) مقابله کند و آیا مردم حاضر خواهند بود نزدیک به 100 هزار تومان برای دیدن این سریال هزینه کنند یا خیر.
نکته جالب دیگر در مورد موضوع احترام گذاشتن به حقوق هنرمند و اجرای معنوی کپی رایت انتقادات گسترده ای است که از مهران مدیری شد که در حالی از مردم می خواهد حقوق هنرمندان را رعایت کند که خود نام علی اکبر خان شیدا شاعر و ترانه سرای تصنیفی که با صدای مدیری در تیتراژ پخش می شود را از قلم انداخته است.

کاسبی فناورانه در بازار فرهنگ

نگاهی به درآمدها و هزینه های سریالی که قرار نیست از تلویزیون پخش شود!

یک حساب سرانگشتی در آماری که در مورد سریال قهوه تلخ اعلام شده، ما را به اعداد جالب توجهی می رساند که هیچ نمونه دیگری در تاریخ ایران ندارند. این سریال با یک تیم حدوداً 300 نفره ساخته شده و برای همین یکی از پرخرج ترین سریال های ایران است. اصلاً یکی از دلایلی که جام جمی ها در جلسات مذاکره برای خرید سریال بدقلقی کردند، همین هزینه بالای تولید آن بود.

هزینه تولید:

5/000/000/000 تومان
بعد از اینکه برادران آقاگلیان با تلویزیون به توافق نرسیدند و روش پخش و توزیع بر روی سی دی را انتخاب کردند. از همان ابتدا می شد پیش بینی کرد که تیراژ آن نسبت به نمونه های متقدم مثل سریال قلب یخی (با تیراژی نزدیک به 500 هزار نسخه در هر قسمت) بیبشتر است؛ خیلی بیشتر.

تیراژ:

1/500/000 نسخه در هفته
تیراژ هر فصل سه قسمتی از این سریال 90 قسمتی یک میلیون و پانصد هزار نسخه بر آورد شده؛ به این ترتیب تهیه کنندگان این سریال هر هفته 4/5 میلیون سی دی (بدون احتساب ضایعات زمان کپی و...) خریده اند و در 30 هفته پخش این سریال 135 میلیون سی دی خام خریده اند که اگر برخی از آنها در طول پروسه کپی کردن دچار مشکل شوند، برآورد می شود این رقم به 150 میلیون سی دی برسد.

تعداد سی دی:

150/000/000 نسخه در هفته
آن طور که از سی دی های قسمت های نخستین سریال مشخص بود، تهیه کنندگان کار، سی دی های مورد نیاز خود را از شرکت ریزموج سیستم خریده اند که توانایی کپی کردن محتوا را هم در تیراژ بالا دارد. اگر فقط بودجه مربوط به خرید سی دی خام این پروژه را (با احتساب پنج سنت برای هر سی دی) 7/5 میلیارد تومان درنظر بگیریم، می شود حدس زد که تکثیر آن در این تعداد با بودجه کمتر از دو و نیم میلیارد امکان پذیر نیست.

بودجه خرید سی دی خام و تکثیر سریال:

10/000/000/000 تومان
خب حالا به آن طرف ماجرا نگاه کنیم؛ اینکه 1/5 میلیون نفر هر هفته و برای 30 نوبت، بروند و 1500 تومان به آقای سوپر مارکتی سرکوچه بدهند؛ یعنی سرجمع چقدر پول بابت خرید سریال صرف می شود؟

درآمد ناخالص فروش سریال

112/500/000/000 تومان
اگر نگاهی به سی دی های سریال کرده باشید، حتماً می دانید که قبل از شروع هر قسمت درست مثل تلویزون چند آگهی هم پخش می شود. نرخ تعرفه این آگهی ها هرچند رقم متغیری است، بستگی مستقیمی به شکل استقبال از قسمت های هر هفته دارد. غیر از آن امکان فروش آگهی در پیامک پاسخ اس ام اس قرعه کشی و رو و پشت پاکت سریال و... هم هست. هرچه هست، از همین الان می شود فهمید که درآمد مربوط به بخش جذب تبلیغ و

حداقل درآمد از محل تیزرهای سی دی:

12/500/000/000 تومان
جان من، جان من های مهران مدیری را در ابتدای سریال یادتان می آید؟ کپی نکردن سی دی ها فقط به خاطر مهران نازنین نیست. تهیه کنندگان سریال برای ترغیب مخاطبان به خرید نسخه اورجینال هدایای نقدی هفتگی در نظر گرفته اند و باز هم برای ترغیب بیشتر پنج خانه دو خوابه و یک ماشین. این جایزه ها سر جمع برای گروه تولید پنج میلیارد آب می خورد احتمالاً.

هزینه جوایز قرعه کشی خریداران سریال:

5/000/000/000 تومان
در بورس نگه داشتن یک سریال، آن هم بدون کمک رسانه ای مثل تلویزیون هیچ کار راحتی نیست. برای همین تیم تولید قهوه تلخ، یک کمپین تبلیغاتی گسترده از قبل پخش این سریال آغاز کرده اند که شامل آگهی های مطبوعاتی، بیلبوردهای شهری و استندهای پایانه های فروش (مثل سوپرمارکت ها) و... می شود.
کارشناسان تبلیغات با یک حساب سرانگشتی رقم تبلیغ این سریال را در یک بازه زمانی نه ماهه نزدیک به 15 میلیارد تومان برآورد می کنند.
ساختار شکنی مهران!

بودجه تبلیغات:

15/000/000/000 تومان
برای فروش هر محصولی از طریق سیستم مویرگی، مثل شبکه سوپر مارکت ها وبقالی های سراسر کشور، باید حتماً هزینه ای را هم به عنوان پورسانت فروش شبکه توزیع در نظر بگیریم که این ارقام هم در مورد محصولات فرهنگی (مثل سی دی فیلم یا موسیقی) حول و حوش رقم 30 درصد قیمت پشت جلد برای مغازه دار و 10 درصدی هم برای سیستم پشتیبانی توزیع می چرخد.

پورسانت شبکه توزیع:

40/000/000/000 تومان
حالا بهتر می شود فهمید سود ناخالص سرمایه گذاری منحصر به فرد برادران آقاگلیان روی چه ارقامی می چرخد. فقط کافی است اعداد مربوط به درآمد فروش و آگهی لیست بالا را با هم جمع بزنید و بقیه را به عنوان هزینه از آن کم کنید. ما یک بار این کار را برای شما کردیم:

سود ناخالص پروژه قهوه تلخ:

50/000/000/000 تومان
این سود پنجاه میلیاردی یک جور پاسخ دندان شکن به آنهایی است که فکر می کنند برای پولدار شدن نمی شود کار فرهنگی کرد! یا شاید یک جور پاسخ به این است که ایجاد فضاهای جدید می تواند به هنرمندان فرصت فعالیت با شیوه های نوتری داد یا شاید هم یک جور زنگ خطر است برای اینکه درمورد رسانه های خصوصی (مثل تلویزیون خصوصی)، ابزراهای فناورانه و موضوعات مهمی مثل کپی رایت باید نوگرایی کنیم.
منبع: ویژه نامه دانستنیهای دیجیتال ش ـ مهرماه 89

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط