بازی خرابکاری در پاریس

در طول جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی بسیاری به اشغال نازی ها در آمدند که یکی از مهمترین هایشان، فرانسه بود. با شکست از مهاجمان آلمانی در نبرد موسوم به Battle of France، پاریس سقوط کرده و دولت فرانسه در مقابل
جمعه، 17 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازی خرابکاری در پاریس
بازی خرابکاری در پاریس

نویسنده: یاشار ذولفقاریان



 
در طول جنگ جهانی دوم، کشورهای اروپایی بسیاری به اشغال نازی ها در آمدند که یکی از مهمترین هایشان، فرانسه بود. با شکست از مهاجمان آلمانی در نبرد موسوم به Battle of France، پاریس سقوط کرده و دولت فرانسه در مقابل دشمنانش به تسلیم وادار شد. برخی ساکنان کشورهای غربی، این اقدام را بزدلانه دانسته و امروزه برخی از عوام مللی چون آمریکا، از فرانسوی ها به عنوان ملتی ترسو یاد می کنند بدون این که به متحمل شدن تلفات و خسارات بسیار شدید نبرد فرانسه و شرایط پیچیده و دشوار مردم در آن دوران توجه داشته باشند. این امر باعث شده تا بسیاری از نبردهای چریکی و پارتیزانی آزادی خواهان فرانسه و قهرمانان جنگی این کشور در سینما و دیگر رسانه های معروف بین المللی عموماً مورد کم توجهی قرار بگیرد.
بازی The Saboteur می توانست فرصت مناسبی برای پرداختن به این وجه جنگ و نمایش مبارزات آزادی خواهان زیرزمینی فرانسه در طول اشغال این کشور باشد، مخصوصاً که شخصیت اصلی اش بر مبنای یک قهرمان حقیقی این دوره به نام ویلیام گرور ویلیامز (William Grover-Williams) طراحی شده است. اما سازندگان با وجود بهره برداری از پیشینه ی شخصیت به عنوان راننده ی حرفه ای مسابقات Grand Prix، نیم رگه ی فرانسوی او را کنار گذاشته و اصلیت قهرمان داستان یعنی شان دولین (Sean Devlin) را به ایرلندی تغییر داده اند. البته اگر این ایرلندی بزن بهادر (هر چند خوش مشرب) بیشتر بدرد بازی بخورد، خیلی نمی توان به عوامل بازی خرده گرفت.

انتقام یک خرابکار

گرور ویلیامز که به عنوان یک مأمور مخفی و گرداننده ی تشکیلات ضد آلمانی در پاریس فعالیت داشت، در سال 1945 و در راه آزادی فرانسه به دست نازی ها کشته شد.
بازی The Saboteur که حدود 2 سال پیش معرفی شد قرار بود قهرمانی های گرور ویلیامز را برای بازیبازها روایت کند اما سال گذشته بازی دستخوش تغییراتی شد و علاوه بر تغییر شخصیت اصلی گیم پلی بازی هم تغییراتی کرد. در اقتباس Pandemic از این شخصیت، همه چیز از فیلتر اکشن عبور کرده و قهرمان بازی به فردی تبدیل شده که نه به فکر آزادی فرانسه، بلکه به فکر گرفتن انتقام از یک فرمانده ی آلمانیست. علت اولیه ی کینه ی شان ایرلندی، کشته شدن دوستانش اعلام شده بود اما شنیده می شود که عوامل بازی تغییراتی در داستان آن داده اند. فیلتر اشاره شده به بخش پارتیزانی و مبارزات زیرزمینی هم راه یافته و باعث شده تا روند بازی کمی بیش از حد از مخفی کاری و جاسوسی به سمت اکشن و تیراندازی کشیده شود. تصور مبارزه با آلمانی ها در دل شهر اشغال شده، یادآور Wolfenstien جدید است که به نوعی سعی در تداعی حس آزادی و Open World در همان شهر کوچکش را داشت. اکشن و تیراندازی زیاد در بازی هم شان را بیشتر به B.J. Blazkowicz (قهرمان آن سری) نزدیک می کنند تا منبع الهام حقیقی اش. البته The Saboteur یک بازی sandbox با دنیای باز واقعی است که منابع الهام پر تعدادش جدا از FPS فوق، عناوین بسیار دیگری از صنعت بازی را در بر می گیرند. با وجود کم رنگ شدن عناصر مخفی کاری، The Saboteur خوشبختانه همچنان از عوامل Stealth استفاده می کند اما نه به سنگینی عنوانی چون Velvet Assassin (که تصادفاً نام اولیه اش، Sabotage بود). همانند آن عنوان بازیباز می تواند مخفیانه به پایگاه های نازی ها نفوذ کرده و بی سرو صدا به برخی اهدافش برسد. البته برخلاف آن اثر که سکانس های اکشن و مخفی کاری متمایز و جداگانه طراحی شده بودند، در Saboteur بازیباز برای عموم مأموریت ها قدرت انتخاب تاکتیک دارد و هر لحظه می تواند روند Hitmanی را رها کرده و به راحتی به کانال Gears of War مهاجرت کند (هر چند سوئیچ برعکس و بازگشت به حالت مخفی در طی یک مأموریت چندان آسان نیست). در حین تیراندازی، بازی از سیستم سنگرگیری معمول این نسل استفاده می کند (که شدت اثر معروف Epic، چسبناک نیست) و به صورت خودکار با نزدیک شدن بازیباز به سطوح مناسب فعال می شود.

بر بام های پاریس

علاوه بر کاورگیری و پر شدن خودکار سلامتی به سبک 90 درصد بازی های امروزی، شان کمی هم از Altair تقلید کرده و همانند قهرمان Assassin’s Creed، از در و دیوار به آسانی بالا می رود. سیستم مشابه طراحی حجم دار برای تمام ساختمان ها و قابلیت گرفتن سطوح به سبک AC و InFamous، مستلزم معماری و مدل سازی خاصی برای شهر و خانه هاست که سازندگان به خوبی از عهده اش برآمده اند اما برخلاف تصور، پشت بام ها جای خیلی امنی نیستند چرا که گشت های نازی و تک تیراندازها آماده شکار در این اماکن بسیارند. ترکیب قابلیت های دیوار نوردی با مبارزات سوم شخص می تواند به خلق نبردهای سرگرم کننده و دینامیک بسیاری منجر شود اما حداقل تا اینجای کار، اکشن بازی متمرکز بر سنگرگیری و درگیری های عادی به نظر رسیده و خبری از تیراندازی عمودی و مانورهای آکروباتیک نیست.
بازی خرابکاری در پاریس

رانندگی در پاریس

عاملی که با افزوده شدن به آش ترکیبات این خرابکار ایرلندی، طعم The Saboteur را واقعاً جالب می کند، بهره گیری از عصاره ی GTA در قالب رانندگی، تعقیب و گریز و دنیای وسیع طراحی شده برای بازیست که علاوه بر خود پاریس، حومه و برخی نواحی نسبتاً وسیع اطراف این شهر را هم شامل می شود. البته شان بیشتر ماشین های مسابقه مناسب حرفه ی دیگرش را می راند اما مشکلی با ربودن کامیون مهمات آلمانی ها و دیگر خودروها نداشته و می تواند یک شهر خراب کن واقعی باشد.
از نکات جالب مربوط به بخش رانندگی، سیاست Pandemic در قبال زیر گرفتن عابران پیاده است. در بیشتر بازی های GTA گونه، تصادف ناخواسته با ساکنان دنیای مجازی همواره باعث خلق هرج و مرج و تحت تعقیب قرار گرفتن می شود.
هیچ بازیبازی دوست ندارد بجای لذت بردن از تجربه ی Sandbox مقابلش، حواسش را جمع کند تا خدای نکرده یک شخصیت AI را زیر گرفته و پلیس دنبالش بیافتد.
در The Saboteur نیمی از صورت مسأله کلاً حذف شده چرا که با زیر گرفتن شهروندان فرانسوی، ناتزی ها هیچ واکنشی نشان نداده و این تصادفات باعث لو رفتن قهرمان داستان نمی شوند.
کری لویز (Cory Lewis) در توضیح این سیاست بازی، آن را یکی از ابزار ترسیم حال و هوای آن دوران و نمایش سختی های مردم فرانسه خوانده است.
(البته به گزارش سایت Kotaku، مسوولین EA به سرعت به فکر اعتراضاتی که فرانسوی ها ممکن است به این مکانیزم بکنند افتاده و خبر از نوع دیگری مجازات در قبال زیرگرفتن شهروندان را دادند که احتمالاً به چیزی مثل غیر فعال شدن پناه گاه ها برای شان منجر خواهد شد.)
برای حالت تحت تعقیب و Alarm، بازی از مکانیزم حبابی / مرزی استفاده می کند که برای فرار بازیباز باید خود را به خارج از دایره ی هشدار مشخص شده در نقشه برساند.
گریز از دست ناتزی ها آن هم در این شهر تحت اشغال به آسانی Liberty City یا San Anderas نبوده و شان باید از تاکتیک های دیگری برای نجات جانش استفاده کند. برخلاف زمان Altair، خبری از گروه راهبان و تپه کاه برای فریب تعقیب کنندگان نیست و شان در عوض می تواند خود را به نواحی موسوم به Fight Back رسانده و با دیگر چریک های سنگر گرفته همراه شود و یا خود را به مخفی گاه های پخش شده در سطح شهر برساند. (البته روش های دیگری چون تظاهر به رمانس هم در بازی وجود دارند!).

بازار اسلحه ی پاریس

تفنگ های موجود در بازی های جنگ جهانی دومی، امروزه به قدری تکراری و کلیشه ای شده اند که عناوین این سبک چون Wolfenstein، دست به خلق انواع تخیلی و فوق نابودگر زده اند.
در The Saboteur هم هر چند از اشعه ی دشمن ذوب کن و سلاح برقی خبری نیست اما به گفته ی یکی از کارکنان Pandemic، علاوه بر اسلحه های آشنای این دوران، سازندگان اندکی هم با تاریخ و حقیقت بازی بازی کرده اند.
جوخه های مخصوص به نام Terror Squads تسلیحاتی به مراتب پیشرفته تر از دوران جنگ حمل می کنند که البته برای خطرناک تر جلوه دادنشان الزامی به نظر می رسد. انواع کلت، شاتگان، تفنگ خودکار و حتی RPG هم در اختیار بازیباز هستند که از طریق بازار سیاه، قابل خریداری اند.
برخلاف Wolfenstein اخیر، قابلیت ارتقاء این تسلیحات وجود نداشته و تنها قابلیت نصب صدا خفه کن وجود دارد و در عوض، تعداد انواع موجود در هر گروه نسبتاً زیاد است. امکانات دیگری هم از طریق بازار سیاه قابل تهیه هستند که به دیگر مبارزان و اعضای مقاومت کمک کرده و تأثیراتی فرعی تر در روند بازی دارند. علاوه بر نارنجک، شان از دینامیت هم استفاده می کند که هر چند عموماً در مأموریت های خرابکاری کاربرد دارد اما استفاده و بازی با آن به سبک بازی کلاسیک Blood احتمالاً خالی از لطف نخواهد بود.

مخفی کاری در جنگ

چریکی در واقعیت بسیار زیاد هستند اما در The Saboteur این عامل عموماً در حد تقلیدی ساده از Hitman باقی می ماند. البته این حرف به معنی بی اثر بودن بخش های مخفی کاری در بازی نیست و بازیباز هر زمان می تواند با دزیدن یونیفرم مخصوص درجه دارهای نازی، به دل تشکیلات مختلف نفوذ کرده و حتی بدون مشکلی اسلحه حمل کند. نکته ی جالبی که سازندگان در این بخش رعایت کردند، نوع لباس ها قابل پوشیدن به وسیله شان هستند: اگر دشمن صاحب یونیفرم اصلی در اثر انفجار یا آتش سوخته و یا با گلوله ی شان کشته شده باشد، لباسش قابل استفاده نبوده و تنها کسانی که به صورت مخفیانه و بدون خونریزی از پا در آمده اند، در تغییر ظاهر به درد می خورند. قانون مشکوک شدن ذره ذره ی در اثر زیر نظر قرار گرفتن هم در بازی حاکم است با این تفاوت که به محض کامل شدن نوار حلقه ی شک و لو رفتن شان، لباس دزدی او در جا غیب شده و به ظاهر معمولش تبدیل می گردد. این تبدیل ناگهانی، اعلان ورود به حالت اکشن است اما از دید بصری بسیار غیر عادی و نامناسب است. در عملیات های بمب گذاری و خرابکاری های مشابه هم به محض وقوع انفجار، بازیباز در هر فاصله و شرایطی باشد، پوشش مخفی اش را از دست داده و بی مقدمه شناسایی می شود (متأسفانه با توجه به زمان بسیار کم باقی مانده تا عرضه بازی، بهبود یا تغییر دو مورد فوق بعید به نظر می رسد).
بازی خرابکاری در پاریس

حمله ی کشتی های هوایی

همه ی ما بارها شاهد سکانس شلیک RPG به یک هلی کوپتر توسط قهرمان های بازی ها بوده ایم اما از آنجایی که در دوره ی زمانی The Saboteur از هلی کوپترهای جنگی مدرن خبری نیست، سازندگان کشتی های هوایی آلمانی از رده خارج شده موسوم به Zeppelinها را وارد بازی کرده اند. بدین ترتیب با تحت تعقیب شدن شان (و رسیدن به حالت مشابه 5 ستاره)، Zeppelinهای مختلف به ناحیه ی مبارزه ی بازیباز فرستاده شده و به شکار و تعقیب وی می پردازند. ورود این عامل باعث کمتر شدن امنیت پشت بام ها شده و شان را مجبور به امتحان راه های گریز دیگر می کنند (البته یک بازیباز کاملاً مسلح، نیازی به ترس و فرار نداشته و می تواند به کمک RPG این Zeppelinها و دیگر دشمنان هوایی را منفجر کند). هنوز امکان یا عدم امکان راندن هواپیما و Zeppelinها به وسیله قهرمان بازی مشخص نشده، که در صورت امکان می توانند روش خوبی برای جابجای سریع در پاریس باشند. البته Zeppelinهای واقعی بعد از حادثه ی Hindenburg چند سال قبل از شروع جنگ، برای همیشه از رده خارج شدند و هرگز نقشی در جنگ جهانی دوم نداشته اند (هر چند خیلی ها هنوز Zeppelin را یکی از نمادهای ناتزی ها و ارتش هیتلر می دانند).

مأموریت: خرابکاری

هر چند بیشتر مأموریت های Saboteur به رانندگی یا تیراندازی ختم می شوند اما بازی به نامش یعنی خرابکار وفادار است و در فاز قبل از سکانس اکشن، معمولاً یک عملیات تخریب ظاهر می شود. سازندگان تلاش زیادی برای گریز از چارچوب بسته ی عملیات های تکراری داخل شهر کرده و مدعی هستند که با طراحی مناطق منحصر به فرد داخل و خارج شهر به عنوان بستر وقوع بخش های خاص داستانی، مأموریت های متنوعی در بازی به وجود آورده اند که نتیجه اش را می توان در برخی مأموریت های نمایش داده شده همچون نفوذ به قطار مشاهده کرد. (فقط امیدواریم در استفاده ازبمب گذاری زیاده روی نکرده باشند.) در این میان مأموریت های فرعی و تأثیرشان در یک بازی Sandbox را نباید فراموش کرد که متأسفانه تا این لحظه خیلی در موردشان صحبت نشده و تنها عنصر قطعی مشخص شده، امکان شرکت در مسابقات ماشین سواری مختلف است. در بحث گشت و گذار برای آیتم های مخفی و دیگر امتیازات جانبی، The Saboteur از سیستم کلیشه ای جمع کردن جعبه و اشیا دیگر پرهیز کرده و در عوض به بازیباز اجازه می دهد تا با خرابکاری های فرعی اما مفید و تأثیرگذار، به شهر و مردمش کمک کند. شناسایی و نابودی منابع نور، برج های تک تیرانداز دار و یا ترور ژنرال های ناتزی عملاً مکانیزم Collection بازی را تشکیل می دهند که البته صرفاً آماری نبوده و پاداش های مختلفی در داخل بازی برای آن ها در نظر گرفته شده است (و مطمئناً Achievement و Trophyهای مشخصی را هم با خود یدک می کشند).

از پاریس با Odin

یکی از مهمترین و یژگی های The Saboteur، رنگ آمیزی و کلاً قالب هنری آن است. جدا از تأثیر رنگ ها در گیم پلی، The Saboteur نوعی حس فیلم نوآر و هنری دارد که در عناوین مربوط به جنگ جهانی دوم سابقه نداشته است. بازی کردن با افکت های بصری گوناگون و به کارگیری الگویی غیر از تم "نجات سربازرایانی" گونه ی دیده شده در عناوینی چون ‎‏‏‏‏‎‎Medal of Honor‏‏‏‏‏ و Brothers in Arms، می تواند باعث آغاز روند تازه ای در طراحی عناوین جنگی مربوط به این دوران باشد. پاریس مجازی هر چند به اندازه ی نمونه ی واقعی ظریف و منحصر به فرد کار نشده اما بسیاری از اماکن دیدنی شهر در آن به زیبایی طراحی شده و به لطف آزادی عمودی بازیباز و سفر به بام ها، تماشای این لوکشین های اروپایی از ارتفاع جذابیتی دو چندان خواهد داشت. برج ایفل هم که از بیشتر گوشه های شهر قابل رویت است، علاوه بر جنبه ی بصری می تواند نقش نوعی قطب نما را داشته باشد و وقوع یکی دو سکانس اکشن در دل این مکان معروف هم دور از ذهن نیست.
از دید فنی، گرافیک The Saboteur یک سرو گردن از دیگر کارهای Pandemic بالاتر است و بسیار Polish شده تر جلوه می کند. هر چند از تخریب کامل ساختمان ها به سبک Mercenaries 2 در اینجا خبری نیست اما همه چیز از بافت ها و مدل ها گرفته تا افکت های آب و هوایی بسیار دقیق تر کارشده اند. موتور بازی Odin نام دارد که به گفته ی Pandemic اختصاصی برای The Saboteur ساخته شده تا بتواند فاصله دید زیاد، نماهای پشت بام ها و کلاً فضا و معماری پیچیده ی پاریس را پشتیبانی کند. متأسفانه با وجود مناظر زیبای دیده شده از ارتفاع، بالا رفتن از در و دیوار خیلی تماشایی نیست چرا که انیمیشن های شان در این سکانس ها نه تنها بسیار بسیار از Assassin’s Creed و حتی InFamous ساده تر کار شده اند، بلکه حتی حالتی کارتونی و مصنوعی دارند که با جو سینمایی و نیمه نوآر شهر جور در نمی آید. برخی لوکیشن ها هم بیش از حد شسته رفته یا خالی به نظر می رسند که وقتی با رنگ آمیزی بخش های سیاه و سفید نواحی تحت تسخیر آمیخته می شوند، ممکن است ظاهر بازی را خسته کننده و بی روح جلوه دهند.

یک بازی جنگ جهانی دیگر؟

سیل بازی های جنگ جهانی محور سال های اخیر، بسیاری را از این دوران دلزده کرده که خود سازندگان The Saboteur هم جزوشان هستند! کارگردان هنری بازی در مصاحبه با سایت Joystiq به این نکته اعتراف کرده و اظهار داشته که در طول ساخت، گروهشان چندین بار به فکر انتخاب راه و زمانی دیگر برای اثرشان افتاده است. البته آن ها در نهایت به این نتیجه رسیده اند که اثرشان یک بازی جنگ جهانی دومی نیست و این عنصر صرفاً نقش پیش زمینه برای وقایع داستانشان را دارد. هر چند این توجیه خیلی قابل قبول به نظر نمی رسد اما The Saboteur تقریباً از هر جهت با دیگر عنواین نمایش دهنده ی این دوره ی تاریخی فرق داشته و به قولی یک World War Shooter دیگر نیست. آیا این تجربه ی متفاوت می تواند دریچه ای جدید به مبارزات جنگ جهانی باز کرده و مبارزات چریکی را به درستی در بازی نشان دهد و یا این که در نهایت با یک بازی جنگ جهانی دومی دیگر با اسم مستعار GTA: Paris Stories طرف خواهیم بود؟ پاسخ این سوال، در همین روزها مشخص خواهد شد.
منبع: مجله ی بازی رایانه، شماره ی 32

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.