نویسنده:دکتر پروین ناظمی*
مهارتهای ارتباطی فقط شامل برقراری یک رابطه نیست. ما در ارتباطاتمان برخی از مفاهیم و اطلاعات را به دیگران انتقال میدهیم ولی باید این کار را موثر انجام دهیم یعنی مثلا بتوانیم در یک ارتباط حرفمان را به طرف مقابل بزنیم و منظورمان را آنگونه که میخواهیم به وی انتقال دهیم...
برای داشتن ارتباط موثر، فرد باید توانایی برقراری رابطه اجتماعی قوی داشته باشد و به طور موثر احساسات و آنچه در ذهنش میگذرد، انتقال دهد و روی شخص مقابل اثر بگذارد. مثلا اگر استادی مهارت ارتباطی ضعیفی از لحاظ تماس چشمی، حرکتی و قدرت بیان و چگونگی ارائه مطالب داشته باشد، ممکن است نتواند رابطه خوبی با دانشجویش برقرار کند.
افرادی که روابط عمومی قوی دارند، محبوب همه هستند و میتوانند بر سایر افراد اثر بگذارند بنابراین خوشرو بودن و داشتن یک چهره باز از نکاتی است که در برقراری ارتباط میتواند مهم، قوی و اثرگذار باشد. در واقع افرادی که اصولا موفق هستند کسانیاند که روابط عمومی یا ارتباطات اجتماعی قویای دارند.
ما اگر بتوانیم با توجه به سن، خصوصیات و حتی شرایط فردی که مقابلمان قرار میگیرد با او صحبت کنیم یعنی توانستهایم ارتباط برقرار کنیم.
اولین گام در برقراری یک ارتباط موثر این است که بدانیم از چه چیزی باید صحبت کنیم تا فرد جذب شود. وقتی رابطه مناسبی با دیگران برقرار کنیم، میتوانیم به نتیجه و هدفی که داریم برسیم. فرض کنیم در مقابل ما فروشنده بداخلاقی است. مشتریای که مهارتهای ارتباطی خوبی دارد با دو جمله ساده میتواند این فروشنده عبوس را به خنده وادار کند و با برقراری یک ارتباط قوی به راحتی حتی تخفیف هم بگیرد.
پس موفقیت ما در گروی یک ارتباط اجتماعی خوب و موثر است. یادمان نرود احساسات ما انرژی یک رابطه را تامین میکند. بیاحساس و خشک نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم.
این را هم بگوییم غرق شدن در دنیای مجازی برای برقراری ارتباطات اینترنتی، اشتباه است. فردی که در دنیای مجازی ارتباط برقرار میکند، میتواند هر طور که میخواهد خود را نشان دهد در حالی که در دنیای واقعی قدرت برقراری ارتباط را ندارد. کسانی که وامانده هستند و جرات برقراری ارتباط را ندارند، به دنیای مجازی و ارتباطات اینترنتی وابسته میشوند.
در واقع اینترنت و ارتباطات بیش از حد اینترنتی دیواری است برای پنهان کردن خود واقعی و جرأت نداشتن برای برخورد با واقعیتهای زندگی که یکی از آنها مهارتهای ارتباطی صحیح است.
برای داشتن ارتباط موثر، فرد باید توانایی برقراری رابطه اجتماعی قوی داشته باشد و به طور موثر احساسات و آنچه در ذهنش میگذرد، انتقال دهد و روی شخص مقابل اثر بگذارد. مثلا اگر استادی مهارت ارتباطی ضعیفی از لحاظ تماس چشمی، حرکتی و قدرت بیان و چگونگی ارائه مطالب داشته باشد، ممکن است نتواند رابطه خوبی با دانشجویش برقرار کند.
افرادی که روابط عمومی قوی دارند، محبوب همه هستند و میتوانند بر سایر افراد اثر بگذارند بنابراین خوشرو بودن و داشتن یک چهره باز از نکاتی است که در برقراری ارتباط میتواند مهم، قوی و اثرگذار باشد. در واقع افرادی که اصولا موفق هستند کسانیاند که روابط عمومی یا ارتباطات اجتماعی قویای دارند.
اولین گام در برقراری یک ارتباط موثر این است که بدانیم از چه چیزی باید صحبت کنیم تا فرد جذب شود. وقتی رابطه مناسبی با دیگران برقرار کنیم، میتوانیم به نتیجه و هدفی که داریم برسیم. فرض کنیم در مقابل ما فروشنده بداخلاقی است. مشتریای که مهارتهای ارتباطی خوبی دارد با دو جمله ساده میتواند این فروشنده عبوس را به خنده وادار کند و با برقراری یک ارتباط قوی به راحتی حتی تخفیف هم بگیرد.
پس موفقیت ما در گروی یک ارتباط اجتماعی خوب و موثر است. یادمان نرود احساسات ما انرژی یک رابطه را تامین میکند. بیاحساس و خشک نمیتوانیم ارتباط برقرار کنیم.
این را هم بگوییم غرق شدن در دنیای مجازی برای برقراری ارتباطات اینترنتی، اشتباه است. فردی که در دنیای مجازی ارتباط برقرار میکند، میتواند هر طور که میخواهد خود را نشان دهد در حالی که در دنیای واقعی قدرت برقراری ارتباط را ندارد. کسانی که وامانده هستند و جرات برقراری ارتباط را ندارند، به دنیای مجازی و ارتباطات اینترنتی وابسته میشوند.
در واقع اینترنت و ارتباطات بیش از حد اینترنتی دیواری است برای پنهان کردن خود واقعی و جرأت نداشتن برای برخورد با واقعیتهای زندگی که یکی از آنها مهارتهای ارتباطی صحیح است.
پینوشتها:
* روانشناس
منبع مقاله: هفته نامه سلامت/ج