کنگره های اسلامی

با برچیده شدن دستگاه خلافت عثمانی (در ماه مارس 1924) یک آرزوی کسانی چون کواکبی روا شد ولی آرزوی دیگر، که بازگشت خلافت به دست عرب باشد، امیدی خام درآمد؛ چون از آن پس عربان به جای آنکه جویای بازیافتن
پنجشنبه، 30 آذر 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کنگره های اسلامی
کنگره های اسلامی

نویسنده: حمیدعنایت



 
با برچیده شدن دستگاه خلافت عثمانی (در ماه مارس 1924) یک آرزوی کسانی چون کواکبی روا شد ولی آرزوی دیگر، که بازگشت خلافت به دست عرب باشد، امیدی خام درآمد؛ چون از آن پس عربان به جای آنکه جویای بازیافتن خلافت باشند پروای استقلال و حاکمیت سیاسی خود را داشتند. پس هرگروه از ایشان به راهی می رفت. با این حال، اندیشه ی همبستگی و همدردی مسلمانان، روز بروز در میان جوانان روشنفکر مصر و عربستان و فلسطین و سوریه، خواستاران تازه می یافت.(1) با آغاز قرن بیستم انجمن های گوناگونی به پیروی از افکار سید جمال و کواکبی و به تقلید از جمعیتها و احزاب اروپایی برای متشکل کردن جوانان در جهت آرمانهای تجدد خواهان در گوشه و کنار جهان عرب پدید آمد. یکی از این انجمنها «جمعیه الشبان المسلمین» (انجمن جوانان مسلمان) بود که در سال 1927 در قاهره تشکیل شد و تشکیلات آن به تقلید از انجمن مردان جوان مسیحی سازمان یافته بود. هدف این انجمن، آموختن اصول اخلاقی و انسانی اسلام و پیکار با «روحیه نفاق افکنی و تحزب» و نیز اقتباس همه ی جنبه های مثبت و سودمند فرهنگهای شرقی و غربی و رد جنبه های منفی آنها بود.(2) انجمن به رهبری مردانی چون عبدالحمید بن سعید، نماینده ی مجلس ملی مصر، که از ناسیونالیستهای سرشناش بود، و نیز محب الدین خطیب که بعدها سر دبیر مجله ی «الازهر» شد، بزودی از عضویت و پشتیبانی گروه بزرگی از جوانان مصری برخوردار شد و همچنین از راه تشکیل کنگره هایی با شرکت نمایندگان جوانان کشورهای دیگر مسلمان - از جمله یکی در حیفا در آوریل 1928 و دیگری در قاهره در1930 - فعالیت خود را به بیرون از مصر گسترش داد و انجمن های مشابه خود در فلسطین و عراق و سوریه به وجود آورد. کوششهای اعضای این انجمن ها در بیدار کردن افکار عمومی عرب درباره ی مسائلی چون «مقام خلافت در جهان امروز» و «فعالیتهای مبلغان مسیحی» بسیار مؤثر بود. در عین حال انجمن از راه مجله ی خود برای آشنا کردن اعضایش با میراث علمی و فرهنگی اروپاییان می کوشید، هر چند کوشش آن از شرح حال بنیامین فرانکلین و آبرهام لینکلن و فارادی و ادیسون و کارنگی و هنری فورد فراتر نمی رفت. و نیز در یکی از شماره های مجله ی انجمن ضمن مقاله ای در شرح حال رابرت اوئن، بنیادگذار جنبش تعاون در انگلستان، مصریان به تشکیل شرکتهای تعاونی کشاورزی فرا خوانده شده اند.(3)
انجمن همچنین سه کنگره ی دیگر برای بحث درباره ی مسائل مهم جهان اسلامی با حضور نمایندگان کشورهای گوناگون مسلمان تشکیل داد. نخستین آنها در سال 1926 در قاهره برگزار شد و مقصود از آن چاره اندیشی درباره ی آینده ی خلافت پس از برچیده شدن آن، در مارس 1924، بود که سراسر جهان سنی را سخت برآشفته و علمای مصر و هند را به اعتراض به دولت ترکیه واداشته بود. کنگره به پشتیبانان خلافت در میان مسلمانان هند فرصتی داد تا بر تصمیم دولت ترکیه اعتراض کنند و در ایجاد همبستگی میان سنیان عرب و غیرعرب بکوشند.(4)
کنگره ی دوم در همان سال در مکه برگزار شد و هدفش رسیدگی به وضع مکه و مدینه در مقابل خطر آشفتگی ناشی از جنگ میان عبدالعزیز بن سعود و شریف حسین بود، ولی هنوز کنگره پایان نیافته بود که ابن سعود خود را پادشاه حجاز اعلام کرد و در نتیجه ی کنگره، عرصه ی برخورد میان نمایندگان دولت عربستان سعودی و مخالفان آن گشت.(5)
کنگره ی سوم در سال 1931 دربیت المقدس برگزار شد و خصوصیت مهم آن، شرکت نمایندگان شیعه و نمایندگان سازمان های غیر رسمی کشورهای مسلمان و غیرمسلمان در آن بود. این کنگره بیش از کنگره های دیگر در کار خود کامیاب بود و از جمله توانست در مورد ایجاد مرکز ثابتی در بیت المقدس برای سازمان دادن به تبلیغات اسلامی و همچنین تأسیس یک بانک کشاورزی عرب و فلسطین و فرهنگستان بین المللی عرب در قاهره تصمیماتی بگیرد.
درباره ی این کنگره ها دو نکته ی کلی را باید یادآور شد: نخست آنکه در همه ی آنها اکثریت نمایندگان، عرب بودند و این امر سبب شد که مذاکرات کنگره های بیشتر به مسائل عرب مختص باشد و از مشکلات مسلمانان کشورهای دیگر کمتر سخنی به میان آید. دوم آنکه در هر سه کنگره مسائل فرهنگی و دینی بیش از مسائل سیاسی مورد توجه بود، تا از ایجاد اختلاف در میان شرکت کنندگان پرهیز شود، ولی در پاره ای موارد مسائل سیاسی خواه ناخواه به میان کشیده شد. مثلاً در کنگره قاهره (1926) بر ضد بمباران دمشق به وسیله ی فرانسویان، و در کنگره ی مکه، در همان سال، بر ضد الحاق عقبه و معان به کشور ماوراء اردن، و در کنگره ی بیت المقدس بر ضد صهیونیست اعتراض شد.(6)

پی نوشت ها :

1. ج. کامیف مایر، «مصر و آسیای غربی» در«اسلام به کجا می رود؟» (G. Kampffmeyer, <Egypt and Western Asia>.in Whither Islam, p. 102.
2. همان کتاب، ص104.
3. همان کتاب، ص118-119.
4. Revue du Monde Musulman, vol. LXIV (Paris, 1926) p.3.
5. همان مأخذ، ص166 به بعد.
6. «اسلام به کجا می رود»، ص 363.
منبع: عنایت، حمید؛ (1370)، سیری در اندیشه سیاسی عرب: از حمله ناپلئون به مصر تا جنگ جهانی دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم 1389.


 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط