فیض آسمانی
خداوند رحمان را هزاران سپاس که قلم را اوّل خلق عالم قرار داد تا قبل از هر چیز، جمال الهی انسان را به تصویر کشد و سپس زبان به ترنّم ذکر حضرت رب گشوده، بر سجّاده عبودیّت به نماز صدق و خلوص ایستد و با جوهره بندگی، طریق خدمت در پیش گیرد. و سلام و صلوات انبیا و اولیا (ع) و فرشتگان مقرب، بر روح قدسی و ملکوتی امام خمینی (ره) که « نام او، یاد او، روح گرم و پرخروش او، اراده و عزم آهنین او، استقامت و شجاعت او، روشنبینی و ایمان جوشان او زبانزد خاص و عام است.» (1) و «گرانبهاترین ثروت ملت ایران» (2) به شمار میرود.و تمجید و ستایش بیکران وجود قدسی و آسمانی، مردی را سزا است که طراوت زندگی معنوی و سلامت روحانی خویش را مرهون عنایت و هدایت شایان او میدانم؛ خضر کاملی که وجود لطیف و حضور تابندهاش به دلالت قرآنی «إنّا زیّنّا السمآء الدّنیا بزینة الکواکب» (3) چون اختری تابناک زینتبخش آسمان دنیایم گشته است و شطّی از نور سلوک انسانیت فراسوی گامهایم روان ساخته و افق بصیرتم را به بوستان اسلام و عرفان ناب گسترده است.
امامی که فرمودهاند: «ما باید دنبال تعلیمات اسلامی باشیم. کشور ما که به اسم اسلام و به اسم قرآن کریم و با اسم الله اکبر، این جمهوری اسلامی را مستقر کرد، باید کوشش ما، هر جا که هستیم و در هر یک از ارگانها که هستیم و در هر جای ایران که هستیم، این باشد که اسلام در آنجا پیاده شود و تحقق پیدا کند.» (4)
و اینک بیاض اوراق را عرصه بیان گوشهای از مجد و عظمت انقلاب اسلامی و نور پرفروغ امام خمینی(س) یافتم و اگر چه قلم توان ادای شکر این موهبت عظیم رحمانی و معجزه قرن بیستم را که هنوز بسیاری از رموزات آن در صدف زمان مستور مانده، ندارد، اما هماره از پروردگار خویش تمنا دارم که زبان صدقم را گویای ذکر روحالله، و قلب شیفتهام را جایگاه عشق او، و وجود مستغرقم را که در دریای فیوضات و عنایات بیکرانش حیران و سرگشته است، شاکر و ثناگوی خالصانه خویش قرار دهد و ما را همواره از فروغ هدایت و رهنمود آسمانی این استاد رحمانی بهرهمند سازد.
ایران، تجلیگاه خورشید
حضرت امام خمینی(س) که سراسر وجودش به نام روحالله آذین بسته بود، مصداق بارز «ثم انشأناه خلقاً آخر فتبارک الله احسن الخالقین» (5) بود که به مشیت ازلی در بطن مادر مؤمنه و طهارتیافته و دامان پاک هاجر زمان، همچون حضرت اسماعیل (س)، فخر پیامبر اسلام، پرورش یافت و در پرتو تعالیم اسلامی و الهی او، لوح دلش مشحون از مهر و محبت حضرت حق گردید و پاکسرشت و فرخلقا و مبرا از هر نوع آلایشی، روزگار میگذراند. در عنفوان جوانی به فراگرفتن علوم ظاهری همت گماشت و در پرتو آفتاب شریعت محمدی به طهارت ظاهر دست یافت و شایستگی ورود در وادی عشق را پیدا نمود. سپس برق طلب در آسمان قلب شیفتهاش جهیدن گرفت و جویای مهتاب ولایت و معرفت گشت. از این رو، در محضر استاد بزرگ عشق و عرفان زمان خویش، حضرت آیتالله شاهآبادی طهارت باطن یافت و به شناخت نفس خویش و معرفت متعالی به ربّ باطنی خود نائل آمد.آن زمان که رژیمِ تا دندان مسلح ستمشاهی، دیکته کننده سیاستهای استعماری آمریکا در خاورمیانه بود و کشور ایران جزیره ثبات برای تحقق اهداف استکبار جهانی به شمار میرفت و ملت ایران بهویژه جوانان را اسیر لذّتطلبی و غفلت و دنیاپرستی نموده بودند، خداوند رحمان بر بندگان خود منت نهاد و برای ایشان حجتی از خودشان فرستاد تا در قرن تباهی و حیرتزدگی، آنان را به ضیای اسلام و نور ایمان هدایت نماید. از آن پس بود که نوری در دل ظلمت درخشید و دست یداللّهی از آستین مردی از تبار طهارتیافتگان تجلّی نمود و نهضتی بر پایه و اساس حماسه و عرفان حسینی برپا گشت؛ نهضتی که منشأ تحول عظیم انسان معاصر و گرایش جامعه بشری به سوی معنویات و معارف حقه اسلام گردید و فصلی نوین و برگی پرافتخار در تاریخ این مرز و بوم رقم زد.
امام خمینی(س) مربی و پرورشدهنده جوانان غیور و آبیاری کننده نهال انقلاب اسلامی، رادمردی بود در جرگه اولیای خدا که همچون ابراهیم خلیل(ع) با تبر مجاهدت و شجاعت، بتهای پوشالین مستکبران روزگار و بت بزرگ شرک را در هم شکست و بنای طاغوتی کافران شبپرست و ملحدان دین را ویران نمود و بسان سحاب رحمت بر برهوت خشک و دوزخ مادیت باریدن گرفت و زنگار ظلمت و غفلت جاهلیت مدرن را از آینه آسمانی دین و صفحه دل انسان ناسوتی زدود و چنان تحول و انقلابی در جامعه ایجاد کرد که روح دینخواهی و اسلامطلبی در فطرت آدمی احیا گردید.
بهراستی، باشکوهترین جلوههای ایثار و فداکاری را میتوان در شاگردان این مدرسه عشق که امام مربی و معلم آن بود، به نظاره نشست؛ جوانانی که روح و روانشان به نورانیت عشقی مقدس زیور یافت و در دلهایشان چنان انقلابی روحانی و قیامت و انفجاری معنوی برپاگشت که در بهمن 57 کابوس دهشتناکی شدند بر مخیّله جهانخواران و مستکبران عالم بهیمیت، و سپاهی از یأس و ناامیدی را برای دشمنان انسانیت به ارمغان بردند. و بدین ترتیب، با اتکا به نیروی لایزال رحمان و یقین و اعتقادی راسختر از کوه، در مقابل ابرقدرتهای شرق و غرب جهان برخاستند و سند رسوایی آمریکای جهانخوار را امضا نمودند و این چنین، ایرانزمین تجلّیگاه نور عالمتاب خورشید آخرالزّمان شد؛ خورشید فروزانی که با تلألؤ انوار تابناکش در جهان معاصر به اقامه محکمات و متشابهات قرآنی همت گمارد و عرفان و حماسه را با هم درآمیخت.
آری، او جهانی را روشنی بخشید و با رهتوشهای از صبر و صداقت و تزکیه و طهارت توانست حاکمیت اسلام ناب محمدی را در ایران اسلامی تثبیت نماید و موجبات گسترش نعمت ولایت و معرفت را در قرن حاضر فراهم آورد و امر ولایت را بهنیکویی زنده نماید.
بهحق، آن احیاگر نور و ایمان، با انقلاب پرفروغ خود، بسترساز حرکتی معنوی و زمینهساز واقعهای فراموش ناشدنی شد که «انقلاب اسلامی عظیمترین انقلاب تاریخ است و همه میدانیم این کار عظیم در پرتو عظمت شخصیت امام خمینی(س) پا گرفت و دستهای پرقدرت و فرمانده او بود که این امواج عظیم انسانی را به شور و هیجان و خروش وامیداشت.» (6) حماسه بیبدیل امام بر هیچ کسی پوشیده نیست و عنایات و خدمات او افزون بر آن است که به توصیف درآید. به فرموده نغز و حکیمانه رهبر معظم انقلاب: «خمینی عزیز ما را کیست که نشناسد و کیست که به شایستگی بشناسد. الفاظ مرا تحمل آن نیست که آن حقیقت فاخر و آن گوهر نفیس را در خود بگنجاند.» (7)
وجود همیشهزنده و تابنده امام خمینی(س)، در لحظات زرین حیات با عزّتش، از تولّد و طلوع معنوی تا رحلت و غروب خورشید وجودش، همه اسرار است و معنا. در شأن و مرتبت او همین بس که هنوز دم اعجازگر و مسیحایی او نگهبان انقلاب و اسلام است و فیوضات ذات بیمثالش، پیوسته بر سر مسلمانان بهخصوص ملت رنجدیده ایران سایهگستر میباشد و دشمنان اسلام غافلاند از اینکه انقلاب شکوهمند اسلامی، پاسبان و معماری حاذق همچون خمینی کبیر(س) دارد.
و بحمدالله شاگرد مخلص و صدیق او، رهبر معظم انقلاب نیز چون کوهی استوار در برابر دسیسههای دشمنان مکار ایستاده و به مدد و فضل الهی، با تدبیر و درایتی مبتنی بر باورهای ناب و اصیل دینی، کشتی انقلاب اسلامی را به سوی جزیره عزّت و کمال راستین رهنمون است؛ رهبر آزادهای که قلبش جز برای عزّت اسلامی و مسلمانان نمیتپد و جز اعتلای اسلام و انقلاب ناب را نمیطلبد. پس بر ما است که با پیروی بیچون و چرا از ایشان و اطاعت و حمایت از رهبریهای خردمندانه و مدبّرانه آن خلف برحقّ روح خدا، خامنهای عزیز، با امام و انقلاب میثاقی دوباره بسته و به فرموده امام راحل: «با فداکاری از انقلاب اسلامی پاسداری کنیم و برای ادامه این مکتب عزیز که [موجب] رهایی مستضعفان جهان و سرکوبی مستکبران است، از هواهای نفسانیه که میراث شیطان است، برحذر باشیم و توطئه دشمنان کشور اسلام را که ایجاد یأس و سستی است، در نطفه خفه کنیم.» (8)
بهیقین، «امروز سعادت کشور ما در ادامه راه امام است. امروز همه آرمانهای بهحقّی که این ملت دارد، به وسیله خطّ امام و راه امام تأمین میشود.» (9)
همانا ندای حقطلبی و نغمه توحیدی و دینگرایی امام، بیانگر پیامی است که از اعماق قلب معطر و ژرفای ضمیر مطهرش به گوش جان میرسید و دلهای بیشماری را مسحور خویش میساخت و قیامتی کبرا در وجود نسیانزده انسانها برپا مینمود. آری، «مردان خدا بر دلها حکومت میکنند و بر اثر همین اتصال به خدا است که سلطان دلها میشوند. ولایت مردان خدا، ولایت معنوی و باطنی است... خدا قدرت خلاّقیت خود را به مردان خدا و پیغمبران خود و اوصیای پیغمبران میبخشد و آنها را بر دلها حاکم میکند.» (10)
ستایش بر نعمت هدایت
معمار کبیر انقلاب، خمینی عزیز(س)، نسیمی است خوشبو و چشمهساری است پاکیزه از جانب بهشت عدن و جنت نعیم مقرّبین که وجودش گلبن هرچه خوبی و صداقت است و کلماتش دُرّ شاهواری است در آسمان قلبهای شیفته. این عارف وارسته، ولایت علوی را محور حیات و هستی خویش ساخت و درس تسلیم و سلوک حقیقی را به همگان آموخت. او با تلمّذ در محضر استاد معظم خود، بزرگمرد عرصه عرفان و حماسه، جناب آقای شاهآبادی، به زیور کمال آراسته شد و به یُمن ارادت به وجود ربّانی او، مسجود عالم گشت و هادی انسانهای بیشمار به سوی علم و ادب و معرفت گردید؛ علم و معرفتی که انجام و غایت آن به اسم مبارک «رب» زینت یافته و از هرگونه حجابی مبرّا است.از این رو، هیچ عنایتی بالاتر از آن نیست که آدمی تحت تربیت معنوی اهل معنا قرار گیرد و عروس سعادت را در محضر صاحبدلان اهل معرفت در آغوش گیرد و روح طهارت را از دم مسیحایی آنان بیابد تا از حضیض عالم بهایم به اوج عالم ملایک عروج یابد.
حضرت امام در لزوم برخورداری انسان از استاد و راهبر الهی فرمودهاند: «در مقام خود مبرهن است که انسان در اوّل پیدایش پس از طیّ منازلی، حیوان ضعیفی است که جز به قابلیت انسانیت امتیازی از سایر حیوانات ندارد. ... در ابتدای ورود در این عالم و در تحت هیچ میزان جز شریعت حیوانات که اداره شهوت و غضب است، نیست... از این جهت برای اداره آن دو قوّه، صفات شیطانی را از قبیل کذب و خدیعه، نفاق و نمیمه و سایر شیطانتهای دیگر نیز بهکار میبرد و با همین سه قوّه که اصول مفسدات و مهلکات است، ترقی کند و اینها نیز در او نموّ و ترقی روزافزون نمایند و اگر در تحت تأثیر مربی و معلمی واقع نشود، پس از رسیدن به حدّ رشد و بلوغ، یک حیوان عجیب و غریبی شود که در هر یک از شئون مذکوره، گوی سبقت از سایر حیوانات و شیاطین ببرد و از همه قویتر و کاملتر در مقام حیوانیت و شیطنت شود.» (11)
از این رو، خدای رحمان را هزاران بار شکر و ستایش که به ما توفیق درک محضر معنوی مردی را عنایت نمود که نور روح خدا از آینه قلب پاکش بر دلهای شیفته معنا تابیدن گرفته و رهنمود و هدایت آسمانیاش طریق کمال را فراسوی ما گسترده و شناخت امام و انقلاب و حمایت و پیروی عارفانه و عاشقانه از یادگار آن روح خدا را برایمان به ارمغان آورده. استادی که جمال ملکوتیاش نور سعادت را ارزانیمان داشته و از لطف و احسان بیدریغش شور هدایت را به صدیقان کوی ولایت بخشیده، سخنان گهربارش، جانهای قابل را در طریق انسانی و جوار رحمانی قرار داده؛ صاحبدل دلسوختهای که هماره جوانان تشنه کمال را به تهذیب نفس و تصفیه قلب ترغیب مینماید تا فضای پاکیزه فطرتشان به دور از خور و خواب و خشم و شهوت، معطر به عطر روحفزای عبودیت و معرفت گردد. استاد و مربی الهیام، بهحق، همان فرشته نجاتی است که مرا از غرقاب لذات دنیوی و سرای نفس دنی بیرون کشیده و اسرار دلگشای «مَن عرف نفسَه عرف ربّه» (12) را در گوش جانم زمزمه نمود و در عصر نخوت و شهوت، حلاوت جاودانه معنویت را به کام تشنهام چشاند و مرا وامدار عنایت و کرامت خویش ساخت. سرو چمان چون به نام نامیاش رسد، سراندازد و ماه نو چون به جمالش نگرد، خود را از نظر اندازد! هزاران درود بر طینت پاکش باد!
پینوشتها:
* کارشناسارشد حسابداری، مدرس دانشگاه شیراز و مدیر مالی ـ اداری مجتمع خلیج فارس.
1. عصر امام خمینی(س)، میراحمد رضا حاجتی، قم، بوستان کتاب قم، دهم، 1383ش، ص 30، سخن شهید مرتضی مطهری.
2. همان، میشل فوکو، جامعهشناس معروف فرانسوی.
3. صافات/6: «ما آسمان دنیا را با زینت ستارگان آراستیم.»
4. نرمافزار مجموعه آثار امام خمینی(س)، صحیفه امام، ج 14، ص 350.
5. مؤمنون/14: «سپس آن را آفرینش تازهای دادیم؛ پس بزرگ است خدایی که بهترین آفرینندگان است.»
6. عصر امام خمینی(س)، همان، ص 40، فرید هالیدی استاد روابط بینالملل دانشگاه لندن.
7. همان، ص 31.
8. نرمافزار مجموعه آثار امام خمینی(س)، صحیفه امام، ج 12، ص 441-442.
9. از بیانات رهبر معظم انقلاب، تاریخ 10/3/1384.
10. همان، تاریخ 14/3/1384.
11. شرح چهل حدیث، امام خمینی(س)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، بیستوپنجم، 1381ش، ص 168.
12. تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، عبد الواحد بن محمد تمیمی آمدی، دفتر تبلیغات اسلامی، اوّل، 1366ش، ص 232، ح 4637. امام علی(ع): «کسی که خودش را شناخت، پروردگارش را شناخت.»
/ج