جنگ فرانسه - پروس (1)

این جنگ، که به جنگ فرانسه-آلمان نیز معروف است، به تفوّق نظامی و سیاسی فرانسه در اروپا پایان داد و پروس-آلمان را به قدرت مسلط قاره اروپا تبدیل کرد.
يکشنبه، 10 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ فرانسه - پروس (1)
 نگرشی بر جنگ فرانسه-پروس (1)

نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی

 
این جنگ، که به جنگ فرانسه-آلمان نیز معروف است، به تفوّق نظامی و سیاسی فرانسه در اروپا پایان داد و پروس-آلمان را به قدرت مسلط قاره اروپا تبدیل کرد.
موفقیت اتوفن بیسمارک، صدر اعظم پروس، در گردهم آوردن ایالات شمالی آلمان در دهه 1860 و ایجاد کنفدراسیون آلمان شمالی علیه فرانسه، برای ناپلئون سوم امپراتور فرانسه، امری غیرمنتظره بود. تلاش پروس برای نشاندن یک شاهزاده از خاندان هوهنزولرن (1) بر تخت سلطنت اسپانیا، در اواسط سال 1870، فرانسه را با تهدید جنگ از دو جبهه مواجه ساخت. ناپلئون همچنین به خاطر داشت غلط خود از ملاقات ویلیام اول پادشاه پروس و سفیر فرانسه درپ امس (2)، بیشتر تحریک شد. امپراتور فرانسه با این اعتقاد که ارتش فرانسه شکست ناپذیر است، تصمیم به جلو انداختن وقوع جنگی گرفت که بعدها آن را اجتناب ناپذیر دانست.
در پانزدهم ژوئیه 1870، فرانسه اعلام جنگ داد. در هر دو کشور بسیج فوری داده شد. بسیج و تمرکز نیروهای کنفدراسیون آلمان شمالی، از یک نقشه خوب هدایت شده تبعیت می کرد که از شبکه راه آهن به حد کمال استفاده می نمود. بسیج فرانسوی ها، ناقص و بدون برنامه بود. در طی دو روز بعدی، ایالات آلمان جنوبی به پروس و کنفدراسیون آلمان شمالی برای مقابله با فرانسه پیوستند. باواریا، بادن و ورتمبرگ (3) کار بسیج را آغاز کردند.

تهاجم آلمانی ها

تا 31 ژوئیه، سه ارتش مجهز آلمان، مجموعاً دارای 380 هزار نیرو در مرز فرانسه - آلمان در غرب راین متمرکز شده بودند: ارتش اول، متشکل از 60 هزار نفر به فرماندهی ژنرال کارل فی اشتاین متز (4) بین ترین (5) و ساروبروکن مستقر شد؛ ارتش دوم با 170 هزار نفر به فرماندهی پرنس فردریک کارل بین بینگن و مانهایم تجمع یافت، و ارتش سوم با 140 هزار نفر به فرماندهی ولیعهد فردریک ویلیام بین لاند و گرمرشایم (6) استقرار یافت. 95 هزار نفر دیگر نیز در نواحی مرکزی آلمان نگه داشته شدند تا این که اطمینان حاصل شود که اتریش به نفع فرانسه مداخله نخواهد کرد.
هدایت واقعی عملیات پروس- آلمان، به عهده ژنرال هلموت فن مولتکه (7) رییس کارآمد ستاد کل ارتش پروس بود و ویلیام پادشاه پروس، فقط اسماً فرماندهی عملیات را در دست داشت. سازمان اطلاعات پروسی ها دستور نبرد فرانسوی ها را به طور کامل مشخص کرده بود. هدف پروسی ها عبارت بود از انهدام ارتش های فرانسه در میدان نبرد و سپس تصرّف پاریس.
ارتش فرانسه که متشکل از حدود 224 هزار نیرو بود و در هشت یگان، سازمان یافته بود، در پشت مرز از تیونویل (8) تا استراسبورگ استقرار داشت و به صورت ستون های پلکانی به عقب تا خط استحکام یافته متس - نانسی -بلفور آرایش یافته بود. درست برعکس کارآیی آلمانی ها در امر حمل و نقل، فرانسوی ها در این زمینه ضعیف بودند؛ به لحاظ مهمات کمبود داشتند و نیز واحدهایشان از استعداد لازم برای جنگ برخوردار نبودند. ناپلئون سوم همراه با وزیر جنگ نالایقش یعنی مارشال ادموند لوبوف (9) در متز فرماندهی را در دست داشتند. تنها نقشه ای که وجود داشت عبارت بود از فریادهای جماعت فرانسویان مبنی بر "پیش به سوی برلین" فرانسه فاقد دستگاه اطلاعاتی بود. ناپلئون دستور پیشروی کلی را صادر کرد.
زدو خوردی که روز دوم اوت در نزدیکی ساروبروکن بین واحدهای ارتش اول آلمان و یگان دوم فرانسه رخ داد؛ فقط فرانسوی ها را از این واقعیت آگاه ساخت که دشمن نزدیک است. دو ارتش فرانسه شامل آلزاس (شامل سه سپاه در جنوبی ترین نقطه به فرماندهی مارشال ماری دو مک ماهون (10)) و ارتش لورن (متشکل از پنج سپاه باقی مانده به فرماندهی مارشال آشیل بازن (11)) بود که هیچ گونه ستاد ارتشی نداشت. دو فرمانده ارتش می بایست از طریق ستادهای یگان های خاصّ خود عمل می کردند که بار اضافی امور اداری و برنامه ریزی را نیز به دوش داشتند.
صبح زود چهارم اوت، ارتش ولیعهد که با چهار ستون در حال پیشروی بود، لشکر پیشتاز سپاه مک ماهون را در رودخانه لوتر (12) در نزدیکی ویسنبورگ (13) غافلگیر کرد. دو سپاه دیگر فرانسه هنوز به سپاه مزبور نپیوسته بودند، گرچه یک لشکر در ساعات بعدی همان روز سر رسید. پس از عملیات تند و تیزی که در جریان آن، نیروهای فرانسوی که به لحاظ نفرات بسیار ضعیف تر بودند، 1600 کشته و زخمی و 700 اسیر دادند - در مقابل، تعداد تلفات آلمانی ها، 155 نفر بود- مک ماهون دست به عقب نشینی زد و نیروهای خود را به شکل تدافعی، در یک فلات جنگلی در جلوی رودخانه لوتر قرار داشت، متمرکز ساخت.
این امر، در ششم اوت منجر به نبرد فروشویلر (ورت) (14) شد. یک نیروی عظیم شناسایی آلمانی ها به وسیله جناح راست نیروی تحت فرماندهی مک ماهون به عقب رانده شد. ولیعهد، به تقویت استعداد نیروهایش پرداخت، به طوری که توانست هر دو جناح فرانسوی ها را پوشش دهد، اما تلاش اصلی خود را متوجه جناح راست کرد که مورد پشتیبانی آتش 150 توپ قرار داشت. مک ماهون سواره نظام خود را طی حملاتی دلاورانه و انتحاری فدا کرد، اما نتوانست عملیات احاطه را متوقف کند. او به فروشویلر عقب نشست و تحت پوشش توپخانه احتیاط خود قرار گرفت. وی تا فرا رسیدن شب در آنجا ماند و سپس بدون هیچ گونه مزاحمتی به شالون - سور- مارن (15) عقب نشینی کرد (هفتم تا چهاردهم اوت). تلفات و خسارات آلمانی ها، از 125 هزار نیرو و 312 توپی که در عملیات درگیر بودند، بالغ بر 8200 کشته و زخمی و 1373 مفقودالاثر می شد. فرانسوی ها نیز که در این عملیات 46/500 نفر نیرو 119 توپ شرکت داده بودند، 10/760 کشته و زخمی و 6200 اسیر از خود به جا گذاشتند. در کوهستان های وژ (16) رخنه ایجاد شده بود و راه منتهی به پاریس باز شده بود. ارتش ولیعهد، به طور منظم به سمت غرب به طرف موز (17) و پاریش پیش می رفت.
الگوی عملیات تاکتیکی وضع شده بود. تفنگ های دارای فشنگ آتش زای فرانسوی نسبت به اسلحه های سوزنی پروسی ها به لحاظ دقت و حجم آتش برتری داشتند. اما توپخانه فرانسوی ها، به لطف اتکای اشتباه آمیز به مسلسل به جای توپ (حدود یک چهارم قطعات توپخانه فرانسوی ها را مسلسل تشکیل می داد)، از توپخانه آلمانی ها ضعیف تر بود.

رشته عملیات متز

در همین حال، ارتش های اول و دوم آلمان به داخل لورن حرکت کردند و در آنجا ارتش بازن در سه ناحیه جداگانه پراکنده شد، به طوری که امکان پشتیبانی متقابل برای آنها وجود نداشت. سپاه دوم تحت فرماندهی ژنرال شارل اگوست فروسار که توسط اشتاین متز و سپاهی از ارتش فردریک کارل مورد حمله قرار گرفته بود، بلندی های اسپیشرن (18) واقع در جنوب شرقی ساربروکن را یک روز کامل گرفته بود، بلندی های اسپیشرن (18) واقع در جنوب شرقی ساربروکن را یک روز کامل (ششم اوت) در دست داشت، تا این که تهدید به احاطه از هر دو جناح شد و این هنگامی بود که حمله تدریجی آلمانی ها افزایش می یافت. بازن هیچ تلاشی برای تقویت نیروهای فروسار نکرد. در این نبدر اسپیشرن، فرانسوی ها 29/980 نفر نیرو شرکت داده بودند که از این میان، 1982 نفر کشته و زخمی و 1096 نفر مفقود شدند. آلمانی ها که 45 هزار نفر را وارد عملیات کرده بودند، 4491 کشته و زخمی دادند و 372 نفرشان مفقود شدند. از آنجا که سپاه دوم با نظم و ترتیب خاصی عقب نشینی کرد، نیروهای فرسوده آلمانی به تعقیب فوری آن نپرداختند.
مولتکه، فرمان تعقیب در سرتاسر جبهه را داد. او ارتش سوم را به تعقیب مک ماهون فرستاد و خود شخصاً رد بازن را با ارتش های اول و دوم تعقیب کرد. سرعت پیشروی پیش قراولان آلمانی و شجاعت عملیاتشان، هیچ مهلتی به فرانسویان نمی داد. تا پانزدهم اوت، آلمانی ها خطوط ارتباطی بازن را مورد تهدید قرار داده بودند.
ناپلئون که از این شکست های اولیه تکان خورده بود، کلیه ابتکارات را رها کرد و عازم وردن (19) شد. لوبوف از خدمت مرخص گردید و جای خود را به ژنرال شارل کوزن مونتوبان، کنت پالیکائو (20) داد. بازن که فرماندهی کامل ارتش تجدید سازمان یافته راین را در دست گرفته بود، به استحکامات متز عقب نشست. در حالی که مک ماهون به تجمع مجدد نیروهایش در شالون اقدام کرد.
در نبرد بورنی (21) در پانزدهم اوت، ارتش اول پروس، بازن را وادار ساخت تا از موزل (22) عقب نشینی کند. بازن امید داشت که به وردن برسد و به مک ماهون بپیوندد، اما ارتش دوم آلمان با عبور از پونت موسون (23) راه او را قطع کرد. بازن که هنوز امید به فرار داشت، نیروهای خود را بین اورن (24) و موزل متمرکز ساخت و در حالی که رو به جنوب داشت، جناح چپ او در متز باقی ماند.
در شانزدهم اوت، یک رشته نبردها در مارس لاتور (25)، ویون ویل (26) و رزون ویل (27) درگرفت. فردریک کارل که در سپیده صبح به سمت شمال در طول شاهراه وردن متز حرکت می کرد با فرانسوی ها برخورد نمود سپاه های پیشتاز او، فوراً دست به حمله زدند، در حالی که بقیه ارتش با شنیدن صدای توپ های حرکت خود را تسریع نمودند. حمله ی سواره نظام فرانسوی ها با دادن تلفات زیاد دفع شد. تهاجم آلمانی ها در قالب الگوی خاص تمرکز آلمانی ها در میدان نبرد شکل می گرفت و درگیری تدریجی به صورت نبردی تمام عیار درآمد. حملات پی در پی توپخانه در هر دو طرف، به دوئل سواره نظامها ختم شد. جماعت زیادی از افراد سواره، تقریباً به مدت یک ساعت در هنگامه ای که تقریباً بی هدف، در هم پیچیدند تا این که هر دو طرف در اثر خستگی زیاد، دست از نبرد کشیدند. فردریک کارل سرانجام در طول جبهه دست به حمله زد و به داخل رزون ویل هجوم برد.
در واقع، این عملیات رزمی - یا یک رشته عملیات رزمی - نبردی بود به که به نفع هیچ یک از طرفین پایان نیافت، زیرا هر دو طرف پس از درگیری سختی که در طول جنگ، بی سابقه بود، در میدان نبرد به طور موقّت چادر زدند. تلفات آلمانی ها حدود 17 هزار نفر بود و فرانسوی ها بیش از 6 هزار نفر را از دست دادند. روز بعد، بازن که امید به گریز را از دست داده بود، بدون هیچ مانعی به متز عقب نشینی کرد و بر محور جناح چپ خود چرخید. ارتش 120 هزار نفره ی او، موضعی جدید گرفت و حدود 9/5 کیلومتر (6 مایل) طول داشت و بر روی حاشیه ای بین موزل و اورن در حالی که رو به طرف غرب داشت، مستقر شد. قسمت اعظم ارتش های آلمان - حدود 200 هزار نفر که اینک بین نیروهای بازن و پاریس قرار داشتند- حرکت به سمت این منطقه را آزاد کرده و تنها یک سپاه تقویتی در حالت دیده بانی در شرق متز باقی ماند.
در هیجدهم اوت، مولتکه که شخصاً مسئولیت حملات نزدیک متز را به عهده گرفته بود، به بازن حمله کرد و تلاش اصلی خود را با ارتش دوم جناح چپ خود متمرکز ساخت. دهکده محصور با دیوار سن پریوا لو مونتنی (28) تبدیل به نقطه کلیدی رزم شد. فردریک کارل، گارد پروسی را در یک رشته حملات علیه دهکده که توسط سپاه ششم مارشال کانروبر از آن دفاع می شد، به باد داد. از اول صبح تا غروب، نیروی 23 هزار نفره کانروبر در برابر 100 هزار مهاجم ایستادگی کردند و این در حالی بود که بازن درخواست های او را برای اعزام نیروهای تقویتی نادیده گرفت. سپس یک سپاه از ساکسون به رونکور (29) (واقع در شمال) رسید و از پشت به فرانسوی ها حمله کرد و عقبه آنها را مورد تهدید قرار داد. آنگاه از نبردی خانه به خانه در دهکده، کانروبر باقی مانده نیروهایش را به متز بازگرداند. در این زمان، در جناح راست آلمانی ها، یک نبرد تقریباً مستقل درگرفت. دو سپاه آلمانی، راه خود را در شرق گراولوت (30) هموار کردند، سپس در تپه و ماهورهای دو دست در به دام افتادند. تلاش برای جداسازی نیروها، باعث ایجاد ترس و وحشت فراوان شد و دسته های پناهنده آلمانی، از گراولوت به طرف غرب سرازیر شدند. ضد حمله بسیار عالی فرانسوی ها، فقط توسّط توپخانه ژنرال پرنس کرافت تسوهوهنلوهه- اینگل فینگن (31) و تلاش های شخصی مولتکه دفع شد که به هدایت نیروهای تقویتی پرداخت و از وقوع فاجعه اجتناب کرد. تنها در اواسط شب، هنگامی که خبر موفقیت در سن پریوا به مولتکه رسید، آلمانی ها از پیروزی در نبرد گراولوت - سن پریوا مطمئن شدند. در صورتی که اگر بازن آن شب - یا حتی صبح روز بعد- با نیروهایی که هنوز در اختیار داشت به یک ضد حمله عمومی دست می زد. ممکن بود راه گریزی پیدا کند. در عوض، او منفعل باقی ماند و همه اختیارات را به فرماندهان سپاه های خود واگذار کرد. مولتکه پس از انتظار برای ضد حمله ای که هرگز رخ نداد، برای محاصره بازن شروع به اقدام کرد.

پی نوشت ها :

1- Hohenzollern
2- Ems
3- Witrttemberg
4- karl von steinmetz
5- Trier
6- Germershein
7- Helmuth von Moltke
8- Thionville
9- Edmond Leboeuf
10- Marie de Mac Mahon
12- Lauter River
13- Weissenburg
14- Battle of Froeschwiller (woerth)
15- chalon - sur- Marne
16- vosges
17- Meuse
18- spicheren
19- verdun
20- charles cousin montauban, count of palikao
21- Battle of Borny
22- Moselle
23- pont - a- Mousson
24- orne
25- Mars-La-Tour
26- vionville
27- Rezonville
28- st.privat le Montaigne
29- Roncourt
30- Gravelotte
31- prince kraft Zu Hohenlohe - Ingelfingen

منبع: ترور نویت، دوپویی؛ (1381) تاریخ جنگ ها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط