تاریخ آذربایجان تا سلجوقی
از اعصار گذشته بدینطرف در مورد موقعیت سرزمین آذربایجان دیدگاههای مختلفی موجود بوده است . ولایات شمالی این سرزمین کهن که در گذشته های دور آران و شیروان خوانده میشدند بعد از تاسیس جمهوری آذربایجان بتاریخ بیست و هشتم مه سال 1918 بعنوان آذربایجان نامیده شدند. تا قرن بیستم ولایات شمالغربی ایران بمرکزیت تبریز بعنوان آذربایجان شناخته میشدند ولی با تاسیس جمهوری آذربایجان در جنوبشرقی قفقاز به این کشور آدربایجان گفتند . با همه این احوال برای تثبیت صحیح مرزهای سرزمین آذربایجان علاوه بر حقایق تاریخی باید به زبان خلق منطقه،ارزشهای فرهنگی و اتنوگرافیک آن توجه نمود.
در طول تاریخ مرزهای سرزمین آذربایجان بر اساس اقدامات دول حاکم بر آن بزرگتر و یا کوچکتر شده است .بهمین دلیل بهتر است تا سرزمینی که ترکهای آذربایجانی در آن زندگی مینمایند را بعنوان سرزمین آذربایجان جنوبی قبول نمود .مهاجرت بزرگ و سکونت ترکهای اوغوز ، قپچاق ، اویگورهای همراه سپاه مغول ، ازبکها ، قزاقها ، تاتارها و دیگر جوامع ترک در سرزمین آذربایجان از نیمه دوم قرن یازدهم و تلفیق آنها با همدیگر موجب شکل گیری جامعه ای شده که امروزه با عنوان ترکهای آذربایجانی یاد شده و شمارشان بالغ بر سی میلیون نفر میباشند. از اینرو محققان بر این باورند که باید منطقه زندگی این خلق را سرزمین آذربایجان نامید. اگر خاکهای آذربایجان در شمال و جنوب رودخانه ارس را جمع نمائیم مساحت کل این سرزمین بالغ بر 198370 کیلومتر مربع خواهد بود. در مورد نام این سرزمین یعنی آذربایجان نیز اتفاق نظری وجود ندارد.قدیمیترین نام این سرزمین در تاریخ Adhurbadhaghan و یا Adharbadhagen ذکر گردیده است . ارامنه به این سرزمین Atrpatkan ،هلن ها Atropatene ،سریانی ها Aderbigan گفته اند . قدیمی ترین ادعا بتاریخ سال 328 قبل از میلاد در مورد نام این سرزمین کهن از اسم Atropatnes والی آن در دوران اسکندر مقدونی نشات گرفته است . بعضی ها معتقدند که این نام در طول تاریخ بنام سرزمین Atropateness تبدیل شده و سپس بصورت آذرابادگان درآمده است. محققانی که این نام را از نظر اتیمولوژی مورد بررسی قرار میدهند بر این باورند که این نام از دو کلمه آذر به معنای آتش و گان که ساختار ژئولوژیک منطقه را بیان میدارد ریشه گرفته است .همین محققان بر این اعتقادند که نام سرزمین آتروپات با استیلای منطقه توسط اعراب بشکل عربی تلفظ شده و آذربایجان خوانده شده است.
مهاجرت و اسکان ترکها در سرزمین آذربایجان از اعصار دیرین و با فواصل زمانی متناوب صورت گرفته است.در سالهای بین 500 الی 1000 قیل ازمیلاد دشت قپچاق در شمال دریای سیاه محل زندگی اقوام آسیائی بوده است.در منابع یونانی این اقوام Skuthoi و منابع آشوری آنها را Asbkuzai یاد شده اند .این اقوام که با نام ایسکیت نیز قید گشته اند ، همان ترکهای ساکا میباشند.در قرن هفتم میلادی قفقاز و آذربایجان سرزمینی بود که ساکاها و پارسیان برای تصاحب آن رقابت مینمودند . مرکز تاریخی ساکاها در سرزمین آدربایجان شهر ساکاسان نام داشته در ولایت اوتی جای میگرفت. قهرمان افسانوی ساکاها افراسیاب نام داشته و در بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی میتوان با نام او روبرو شد. بعنوان مثال بر روی دروازه سر تبریز میتوان تصویر دفن سر بریده افراسیاب را بیاد آورد.
یکی از کوچهای بزرگ ترکها به سرزمین آذربایجان و آسیای صغیر از طریق قفقاز توسط ترکهای آسیائی هون بتاریخ 395 میلادی تحقق یافته است. طوایف هون در حوضه رودخانه دن با رهبری فرماندهانشان بنامهای باساک و کورساک از طریق ارزروم در آسیای صغیر در دره قره سو- فرات پیشروی کرده و بعد از محاصره شهرهای اورفا و آنطاکیه به نزدیکیهای بیت المقدس رسیدند. این لشکرکشی عظیم که تخم ترس را در دل ساسانیان کاشته بود با میل آن به سرزمین آذربایجان و از آنجا نیز به سرزمین خود پایان یافت. سه سال بعد یعنی بسال 398 میلادی دومین لشکرکشی هونها به این مناطق تحقق پیدا کرد. هونهای سفید که بسال 451 میلادی از طریق قفقاز اینبار اقدام به لشکرکشی نمودند، در جنوب دشت مغان اسکان یافته و در آنجا شهری بنام بالاساگون احداث کردند. هونهای سفید در منابع تاریخی با عناوین مختلفی همانند Halanduruk ، در منابع خوارزمشاهی با عنوان ترکمنان بالاساگون یاد شده اند .
دومین موج بزرگ کوچ ترکها به سرزمین آذربایجان در سال 466 میلادی بوقوع پیوسته و طی آن طوایف ترک آغاچری از هونهای اروپائی به آذربایجان آمده و سکنی گزیدند. ساسانیان به این اقوام کاتلان میگفتند. بخشی از ترکهای آغاچری بین سالهای 1180 الی 1412 به اطراف دمشق و حلب کوچ کرده و بخشی دیگر نیز در آذربایجان جنوبی در اطراف اردبیل باقی ماندند.
موج سوم کوچ اقوام ترک به آذربایجان توسط سابرها انجام گردیده است .این اقوام نیز در تاریخ با عناوینی همانند ساوارها ، سوارها و یا سابیرها یاد شده اند.این اقوام در 558 به دربند و بسال 575 میلادی نیز بعد از پشت سرگذاشت رودخانه کر در اطراف لنکران سکنی گزیدند . ترکهای بلغار و بلنجار که گروه ترکهای خزر را تشکیل میدهند بهمراه ترکهای سابیر در منطقه آران ،مغان ،گیلان و لنکران سکنی گزیدند. این اقوام در تشکیل و تاسیس دولت ترک خزر نقش مهمی ایفا نمودند. اعراب بعد از استیلای این منطقه قرارگاه خود را در مراغه قرار دادند.اعراب این سرزمین کهن را استیلا نموده و قبایل مختلفی را در آن سکنی دادند.عناصر بومی که خاکهای خود را لاز دست داده بودند روزهای بدی را گذراندند. بعد از این واقعه ،طوایف مختلف ترک که اسلام را پذیرفته بودند نیز به سرزمین آذربایجان آمدند.علی الخصوص در دوران عباسیان بین سالهای 750 الی 1258 فرماندهان ترک عناصر طوایف مختلف ترک را در منطقه اسکان دادند. طوایف و جوامع تازه وارد به این سرزمین برای فرماندهان ترک سپاه عباسی مایه دلگرمی بودند.یکی از این امیران ترک بنام مبارک الترکی قلعه قزوین را مرمت نموده و نام خود را بدان داد.زیرک الترکی امیر ترک دیگری نیز توسط متوکل خلیفه عباسی برای سرکوب شورشی در مرند به آذربایجان گسیل گشت.بعدها یکی از فرماندهان ترک بنام محمد ابن صول بعنوان والی ارمنستان و آذربایجام منصوب گشت.یکی از امیران ترک بنام بوغا با سپاهی بالغ بر چهار هزار نفر به آذربایجان آمده و قریب بیست هزار نفر ترک بلغار و خزر را اسکان داد. بابک قهرمان ترک و شخصیت ممتاز آذربایجان در قرن نهم میلادی بر علیه اعراب سر به قیام برداشته و در کوتاه مدتی بر منطقه وسیعی از ارمنستان گرفته تا موصل و اصفهان حاکمیت یافت. معتصم خلیفه مکار عباسی برای سرکوب قیام بابک سردار ایرانی بنام افشین را قانع ساخت .بابک قهرمان ممتاز آذربایجانی سرانجام دستگیر و تحویل خلیفه عباسی گردید .او در چهارم ژانویه سال 838 میلادی اعدام گشت.
با استیلا و حاکمیت اعراب بر منطقه ،فرهنگ و زبان عرب نیز تسلط یافت. با همه این احوال دیری نپائید که فرهنگ عربی نیز در فرهنگ و زبان فارسی حل گردد.در نیمه دوم قرن نهم میلادی پایه های دولت عباسیان نیز فرو ریخته و خاندانهای محلی حاکم بمرور زمان خودمختارانه عمل نمودند. یکی از این حکمرانان محلی خاندان ساج در آذربایجان بود .این مرکز حکمرتنی مستقل که توسط ابو ساج دیوداد ابن یوسف تشکیل گردید ،اولین بیگ نشینی در آذربایجان خوانده میشود.از دوران جکمرانی ساج ها تا حکمرانی سلجوقیان امیران و خاندانهای بسیاری در سرزمین آذربایجان برسرکار بوده اند .
ترکها تا قرن نهم میلادی از طریق قفقاز به سرزمین آذربایجان کوچ نموده اند . در تیجه این کوچها که بفواصل متناوب صورت گرفته است ،ترکها با اقوام آریائی در هم آمیخته و ضمن وقوع حل شدن قومی ترکها متاسفانه توسط این قوم معرفی گشته اند. اسکان مرتب و تمام و کمال ترکها در آذربایجان در زمان سلجوقیان آغاز شده است . این روند در زمان ایلخانین سرعت بیشتری داشته در دوران آق قویونلوها و صفویان نیز به پایان رسیده است . از اینرو میتوان ادعا کرد که پدرانمان از قرن یازدهم به این منطقه آمده و سکنی گزیده اند .
منبع:www.oursouthazerbaijan
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :sm1372
در طول تاریخ مرزهای سرزمین آذربایجان بر اساس اقدامات دول حاکم بر آن بزرگتر و یا کوچکتر شده است .بهمین دلیل بهتر است تا سرزمینی که ترکهای آذربایجانی در آن زندگی مینمایند را بعنوان سرزمین آذربایجان جنوبی قبول نمود .مهاجرت بزرگ و سکونت ترکهای اوغوز ، قپچاق ، اویگورهای همراه سپاه مغول ، ازبکها ، قزاقها ، تاتارها و دیگر جوامع ترک در سرزمین آذربایجان از نیمه دوم قرن یازدهم و تلفیق آنها با همدیگر موجب شکل گیری جامعه ای شده که امروزه با عنوان ترکهای آذربایجانی یاد شده و شمارشان بالغ بر سی میلیون نفر میباشند. از اینرو محققان بر این باورند که باید منطقه زندگی این خلق را سرزمین آذربایجان نامید. اگر خاکهای آذربایجان در شمال و جنوب رودخانه ارس را جمع نمائیم مساحت کل این سرزمین بالغ بر 198370 کیلومتر مربع خواهد بود. در مورد نام این سرزمین یعنی آذربایجان نیز اتفاق نظری وجود ندارد.قدیمیترین نام این سرزمین در تاریخ Adhurbadhaghan و یا Adharbadhagen ذکر گردیده است . ارامنه به این سرزمین Atrpatkan ،هلن ها Atropatene ،سریانی ها Aderbigan گفته اند . قدیمی ترین ادعا بتاریخ سال 328 قبل از میلاد در مورد نام این سرزمین کهن از اسم Atropatnes والی آن در دوران اسکندر مقدونی نشات گرفته است . بعضی ها معتقدند که این نام در طول تاریخ بنام سرزمین Atropateness تبدیل شده و سپس بصورت آذرابادگان درآمده است. محققانی که این نام را از نظر اتیمولوژی مورد بررسی قرار میدهند بر این باورند که این نام از دو کلمه آذر به معنای آتش و گان که ساختار ژئولوژیک منطقه را بیان میدارد ریشه گرفته است .همین محققان بر این اعتقادند که نام سرزمین آتروپات با استیلای منطقه توسط اعراب بشکل عربی تلفظ شده و آذربایجان خوانده شده است.
مهاجرت و اسکان ترکها در سرزمین آذربایجان از اعصار دیرین و با فواصل زمانی متناوب صورت گرفته است.در سالهای بین 500 الی 1000 قیل ازمیلاد دشت قپچاق در شمال دریای سیاه محل زندگی اقوام آسیائی بوده است.در منابع یونانی این اقوام Skuthoi و منابع آشوری آنها را Asbkuzai یاد شده اند .این اقوام که با نام ایسکیت نیز قید گشته اند ، همان ترکهای ساکا میباشند.در قرن هفتم میلادی قفقاز و آذربایجان سرزمینی بود که ساکاها و پارسیان برای تصاحب آن رقابت مینمودند . مرکز تاریخی ساکاها در سرزمین آدربایجان شهر ساکاسان نام داشته در ولایت اوتی جای میگرفت. قهرمان افسانوی ساکاها افراسیاب نام داشته و در بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی میتوان با نام او روبرو شد. بعنوان مثال بر روی دروازه سر تبریز میتوان تصویر دفن سر بریده افراسیاب را بیاد آورد.
یکی از کوچهای بزرگ ترکها به سرزمین آذربایجان و آسیای صغیر از طریق قفقاز توسط ترکهای آسیائی هون بتاریخ 395 میلادی تحقق یافته است. طوایف هون در حوضه رودخانه دن با رهبری فرماندهانشان بنامهای باساک و کورساک از طریق ارزروم در آسیای صغیر در دره قره سو- فرات پیشروی کرده و بعد از محاصره شهرهای اورفا و آنطاکیه به نزدیکیهای بیت المقدس رسیدند. این لشکرکشی عظیم که تخم ترس را در دل ساسانیان کاشته بود با میل آن به سرزمین آذربایجان و از آنجا نیز به سرزمین خود پایان یافت. سه سال بعد یعنی بسال 398 میلادی دومین لشکرکشی هونها به این مناطق تحقق پیدا کرد. هونهای سفید که بسال 451 میلادی از طریق قفقاز اینبار اقدام به لشکرکشی نمودند، در جنوب دشت مغان اسکان یافته و در آنجا شهری بنام بالاساگون احداث کردند. هونهای سفید در منابع تاریخی با عناوین مختلفی همانند Halanduruk ، در منابع خوارزمشاهی با عنوان ترکمنان بالاساگون یاد شده اند .
دومین موج بزرگ کوچ ترکها به سرزمین آذربایجان در سال 466 میلادی بوقوع پیوسته و طی آن طوایف ترک آغاچری از هونهای اروپائی به آذربایجان آمده و سکنی گزیدند. ساسانیان به این اقوام کاتلان میگفتند. بخشی از ترکهای آغاچری بین سالهای 1180 الی 1412 به اطراف دمشق و حلب کوچ کرده و بخشی دیگر نیز در آذربایجان جنوبی در اطراف اردبیل باقی ماندند.
موج سوم کوچ اقوام ترک به آذربایجان توسط سابرها انجام گردیده است .این اقوام نیز در تاریخ با عناوینی همانند ساوارها ، سوارها و یا سابیرها یاد شده اند.این اقوام در 558 به دربند و بسال 575 میلادی نیز بعد از پشت سرگذاشت رودخانه کر در اطراف لنکران سکنی گزیدند . ترکهای بلغار و بلنجار که گروه ترکهای خزر را تشکیل میدهند بهمراه ترکهای سابیر در منطقه آران ،مغان ،گیلان و لنکران سکنی گزیدند. این اقوام در تشکیل و تاسیس دولت ترک خزر نقش مهمی ایفا نمودند. اعراب بعد از استیلای این منطقه قرارگاه خود را در مراغه قرار دادند.اعراب این سرزمین کهن را استیلا نموده و قبایل مختلفی را در آن سکنی دادند.عناصر بومی که خاکهای خود را لاز دست داده بودند روزهای بدی را گذراندند. بعد از این واقعه ،طوایف مختلف ترک که اسلام را پذیرفته بودند نیز به سرزمین آذربایجان آمدند.علی الخصوص در دوران عباسیان بین سالهای 750 الی 1258 فرماندهان ترک عناصر طوایف مختلف ترک را در منطقه اسکان دادند. طوایف و جوامع تازه وارد به این سرزمین برای فرماندهان ترک سپاه عباسی مایه دلگرمی بودند.یکی از این امیران ترک بنام مبارک الترکی قلعه قزوین را مرمت نموده و نام خود را بدان داد.زیرک الترکی امیر ترک دیگری نیز توسط متوکل خلیفه عباسی برای سرکوب شورشی در مرند به آذربایجان گسیل گشت.بعدها یکی از فرماندهان ترک بنام محمد ابن صول بعنوان والی ارمنستان و آذربایجام منصوب گشت.یکی از امیران ترک بنام بوغا با سپاهی بالغ بر چهار هزار نفر به آذربایجان آمده و قریب بیست هزار نفر ترک بلغار و خزر را اسکان داد. بابک قهرمان ترک و شخصیت ممتاز آذربایجان در قرن نهم میلادی بر علیه اعراب سر به قیام برداشته و در کوتاه مدتی بر منطقه وسیعی از ارمنستان گرفته تا موصل و اصفهان حاکمیت یافت. معتصم خلیفه مکار عباسی برای سرکوب قیام بابک سردار ایرانی بنام افشین را قانع ساخت .بابک قهرمان ممتاز آذربایجانی سرانجام دستگیر و تحویل خلیفه عباسی گردید .او در چهارم ژانویه سال 838 میلادی اعدام گشت.
با استیلا و حاکمیت اعراب بر منطقه ،فرهنگ و زبان عرب نیز تسلط یافت. با همه این احوال دیری نپائید که فرهنگ عربی نیز در فرهنگ و زبان فارسی حل گردد.در نیمه دوم قرن نهم میلادی پایه های دولت عباسیان نیز فرو ریخته و خاندانهای محلی حاکم بمرور زمان خودمختارانه عمل نمودند. یکی از این حکمرانان محلی خاندان ساج در آذربایجان بود .این مرکز حکمرتنی مستقل که توسط ابو ساج دیوداد ابن یوسف تشکیل گردید ،اولین بیگ نشینی در آذربایجان خوانده میشود.از دوران جکمرانی ساج ها تا حکمرانی سلجوقیان امیران و خاندانهای بسیاری در سرزمین آذربایجان برسرکار بوده اند .
ترکها تا قرن نهم میلادی از طریق قفقاز به سرزمین آذربایجان کوچ نموده اند . در تیجه این کوچها که بفواصل متناوب صورت گرفته است ،ترکها با اقوام آریائی در هم آمیخته و ضمن وقوع حل شدن قومی ترکها متاسفانه توسط این قوم معرفی گشته اند. اسکان مرتب و تمام و کمال ترکها در آذربایجان در زمان سلجوقیان آغاز شده است . این روند در زمان ایلخانین سرعت بیشتری داشته در دوران آق قویونلوها و صفویان نیز به پایان رسیده است . از اینرو میتوان ادعا کرد که پدرانمان از قرن یازدهم به این منطقه آمده و سکنی گزیده اند .
منبع:www.oursouthazerbaijan
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت :sm1372