جنگ خلیج فارس (1991.م)(1)

تهاجم عراق به کویت در اول اوت 1990، باعث وقوع یک سری وقایع بزرگ ترین منازعه ی عصر جدید گردید، گرچه در عمل، زد و خوردها تنها 43 روز به طول انجامید؛ اما این منازعه در برگیرنده ی عملیات گسترده ی هوایی و
يکشنبه، 10 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جنگ خلیج فارس (1991.م)(1)
 جنگ خلیج فارس (1991.م)(1)

نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی


 
تهاجم عراق به کویت در اول اوت 1990، باعث وقوع یک سری وقایع بزرگ ترین منازعه ی عصر جدید گردید، گرچه در عمل، زد و خوردها تنها 43 روز به طول انجامید؛ اما این منازعه در برگیرنده ی عملیات گسترده ی هوایی و زرهی و استفاده گسترده ای از تکنولوژی های نظامی جدید از هواپیماهای تهاجمی استیلت گرفته تا سیستم های جدید تانک با کنترل آتش و تصویربرداری حرارتی بود.
این جنگ، نشانگر تغییری عمده در روابط شرق - غرب و همچنین در جهان در حال توسعه نیز بود. این جنگ به ستیز بین یک ابرقدرت منطقه ای، تحت رهبری یک دیکتاتور جاه طلب و ائتلاف وسیعی از نیروهای سازمان ملل به رهبری ایالات متحده و عربستان سعودی تبدیل شد که در بافتی سیاسی عمل می کردند؛ و در آن ایالات متحده از پشتیبانی اتحاد شوروی برخوردار بود. بدین ترتیب، این جنگ را می توان اولین منازعه ی عصر پس از جنگ سرد نیز به حساب آورد.

تهاجم عراق به کویت

برخلاف اکثر منازعات، تهاجم عراق به کویت تجاوزی آشکار با توجیه و پیچیدگی های سیاسی بود که بی اساس محسوب می شد. در دوره ی پیش از تجاوز، عراق ادعا کرد که کویت از سهمیه های نفتی خود تخطی کرده و از حوزه نفتی رومیله به شیوه ی نادرست نفت استخراج می کند - این مخزن عظیم نفتی عمدتاً در خاک عراق قرار دارد، اما انتهای جنوبی آن در کویت واقع است. در حقیقت، عراق با سهمیه تعیین شده برای این کشور موافق نبوده و قسمت اعظم تولید حوزه ی رومیله، توسط کویت صورت می گرفت و در جریان جنگ ایران و عراق (1988-1980) برای کمک به عراق به فروش می رسید. به علاوه، کویت میلیاردها دلار در جریان این جنگ به عراق کمک کرده بود و پیش از تهاجم عراق، قطع صادرات و توقف تولید نفت از حوزه رومیله را پیشنهاد کرده بود.
عراق همچنین طی روزهای نخست تهاجم (هنگامی که ابتدا ادعای حمایت از قیام موهوم نیروهای کویتی طرفدار دموکراسی را نمود و اعلام داشت که در حال عقب نشینی از این کشور است و سپس کویت را به خاک خود ملحق ساخت و نیروهای خود را به مرز جنوبی کویت با عربستان سعودی فرستاد)، هرگونه توجیهی را برای اقداماتش تضعیف کرد.
عراق ادعا نمود که صرفاً سرزمین هایی را که بریتانیا از این کشور جدا کرده، آزاد ساخته است، اما این ادعاها نیز توجیه تاریخی چندانی نداشتند: عراق نسبت به کویت، به عنوان یک دولت جانشین هیچ ادّعایی نمی توانست داشته باشد، چرا که عراق جدید پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی (در پایان جنگ جهانی اول) به وسیله بریتانیا به وجود آمده بود. حتی امپراتوری ترکان نیز ادعای محکمی نمی توانست نسبت به کویت داشته باشد، چون تنها صلاحیّت قانونی محدود یا دوگانه ای در آن ناحیه داشت و کویت به طور عادی به عنوان یک سکونتگاه مستقل و کوچک بدوی ها در ساحل خلیج فارس موجودیّت داشت. مرزهای کویت به عنوان یک دولت شهر (در دهه 1920) توسط بریتانیایی ها تعیین شد و این امر تنها در واکنش نسبت به تهدید تهاجم سعودی ها صورت گرفت.
علل واقعی تهاجم عراق را می توان در آمیزه ای از مشکلات اقتصادی و جاه طلبی های صدام حسین جست و جو کرد. عراق تحت رهبری صدام، همچنان پس از اعلام آتش بس، در اوت 1988، به گسترش ماشین نظامی خود ادامه داده بود. عراق این کار را علی رغم به دست آوردن بیش از 60 میلیارد دلار اسلحه در طی سال های 1988-1980 و نیز این واقعیت انجام داد که جنگ با ایران به بهای 1/3 تولید ناخالص داخلی اش تمام شده بود. بعلاوه، عراق میلیاردها دلار دیگر را صرف موشک ها و سلاح های بیولوژیکی، شیمیایی و هسته ای کرده بود. در همان زمان، عراق میلیاردها دلار صرف پروژه های جاه طلبانه ی توسعه ی غیرنظامی نظیر بازسازی بصره و فاو کرده بود.
اینها بدهی های سنگینی را که بالغ بر 80 تا 100 میلیارد دلار می شد بر دوش این کشور گذاشت و این در حالی بود که قیمت های نفت در حال کاهش و صادرات نفتی در جهان بسیار زیاد بود. در نتیجه، عراق دیگر نتوانست هزینه ی ماشین نظامی خود را تأمین کند و نیز بدهی هایش را بپردازد و در زمینه ی بازسازی و توسعه اقتصادی دچار مشکلات بیشتری شد، یعنی چیزی که در پایان جنگ با ایران، مردم انتظار آن را داشتند.
بنابراین، تهاجم به کویت وسیله ای به دست صدام حسین داد تا ذهن مردم عراق را به سمت دیگری منحرف کند و نیز منبعی بالقوّه، ثروتی عظیم، امکانات استراتژیک از قبیل یک بندر آب های عمیق در خلیج فارس به دست آورد. صندوقی که کویت برای آینده ایجاد کرده بود، سرمایه گذاری هایی به میزان بیش از 100 میلیارد دلار آمریکا ارزش داشت. کویت، می توانست در روز حداقل 2 میلیون بشکه نفت به صادرات عراق که تقریباً 3/5 میلیون بشکه بود، بیفزاید و این فرصت را برای عراق فراهم می کرد که ذخایر کل نفت خود را از 100 میلیارد به 198 میلیارد بشکه افزایش دهد (در مجموع نزدیک به 25 درصد کلّ ذخایر جهان). در همان زمان، این امر عربستان سعودی را در معرض حملات عراقی ها قرار می داد. حتی اگر عراق به حوزه های نفتی و تأسیسات نفتی نزدیک عربستان سعودی حمله نمی کرد، این موضع استراتژیک اهرم فشار سیاسی و نظامی بر کشورهایی محسوب می شد که دارای 28 درصد دیگر از ذخایر کل جهان بودند.

واکنش های بین المللی و شکل گیری ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا

با این حال، موفقیت تهاجم عراق، بستگی به واکنش همسایگانش، ایالات متحده و دیگر قدرت های منطقه ای و جهانی داشت. به نظر می رسید که صدام حسین چنین محاسبه کرده باشد که کشورهای همسایه، مانند عربستان سعودی بسیار وحشت زده شده و جرأت از دست زدن به اقدامی را پیدا نخواهند کرد و ایالات متحده نیز با اقدام به اعزام نیرو نخواهد کرد و یا این که تمایلی به جنگ از خود نشان نخواهد داد. چنان که معلوم شد، او به صورت مهلکی درباره ی واکنش همسایگان، ایالات متحده و دیگر کشورهای جهان دچار اشتباه محاسبه شده بود.
عربستان سعودی به جای فلج شدن، فوراً دولت در تبعید کویت را تحت حمایت کامل خود قرار داد و با ایالات متحده به مشورت پرداخت. عربستان سعودی به جای آن که هنگام حرکت لشکرهای عراقی به مرز سعودی و قرار گرفتن آنها در موضعی که بتوانند به این کشور هجوم برند، مرعوب شود، درخواست کمک های خارجی کرد. به علاوه، عربستان سعودی بلافاصله حمایت دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس یعنی بحرین، عمان، قطر و امارات متحده ی عربی را به دست آورد.
جرج بوش رییس جمهور ایالات متحده نیز بلافاصله برای جلوگیری از تجاوز عراق وارد عمل شد. بوش پس از مشورت با فرانسه، بریتانیا و بسیاری از همان متحدینی که از عملیات دریایی مشترک در خلیج فارس (در سال 1987 و 1988) حمایت کرده بودند، هیأتی را به عربستان سعودی اعزام کرد و قول داد که نیروهای نظامی بزرگی را مأمور دفاع از عربستان سعودی کند. در همان زمان، بوش برای محاصره دریایی و نیز وضع تحریم صادرات و واردات عراق (بجز دارو و مواد غذایی)، اقدام به مسدود کردن دارایی های عراق و کسب حمایت سازمان ملل نمود. اگر صدام حسین بر روی آن چیزی که از نظر او نقطه ی ضعف آمریکا شمرده می شد و توسط عقب نشینی آمریکا از ویتنام و لبنان به نمایش درآمده بود، حساب باز کرده بود، محاسباتش کاملاً اشتباه از کار درآمد. در هفتم اوت، کمتر از یک هفته پس از آن که نخستین نیروهای عراقی وارد کویت شدند، ایالات متحده اعلام کرد که نیروهای زمینی، هوایی و دریایی خود را به عربستان سعودی خواهد فرستاد.
موضع اکثر کشورهای جهان قاطع بود. بریتانیا، فرانسه و سایر اعضای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو)، ژاپن، اکثر کشورهای اروپای شرقی و اتحاد شوروی فوراً اقدامات عراق را محکوم کردند. در حالی که اتحاد شوروی برای اتخاذ واضع سیاسی به بند و بست روی آورده بود و تلاش های خود را برای عقب نشینی عراق از کویت صورت می داد، یکسره از ایالات متحده در سازمان ملل حمایت می کرد و هرگز برای اقداماتش از عراق حمایت نکرد. اکثر دیگر کشورهای جهان عرب نیز موضعی قاطع اتّخاذ کردند. در سوم اوت 1990 شورای اتحادیه عرب، رأی به محکومیت عراق داد و خواستار عقب نشینی این کشور از کویت شد. مصر و سوریه قویاً با عراق مخالفت کردند و نیروهای نظامی خود را برای دفاع از عربستان سعودی و آزاد کردن کویت اعزام نمودند. همین طور، دیگر کشورهای عرب از جمله الجزایر، فقط اردن، لیبی، موریتانی، سازمان آزادی بخش فلسطین، سودان و یمن در طی تمام مراحل بحران، حمایت سیاسی قابل ملاحظه ای از عراق به عمل آوردند.
تغییر به سمت همکاری بین شرق و غرب، تأثیری مهم در توانایی ایالات متحده به اتخاذ اقدامات بی سابقه علیه عراق داشت. در دوم اوت 1990 شورای امنیت با 14 رأی مثبت در مقابل صفر رأی منفی (قطعنامه شماره 660) خواهان عقب نشینی فوری و بدون قید و شرط عراق از کویت شد. سپس شورای امنیت قطعنامه هایی را تصویب کرد که دستور تحریم مالی و تجاری عراق را می داد، ششم اوت، الحاق کویت به عراق را باطل اعلام کرد. نهم اوت، خواستار آن می شد که عراق کلیه گروگان های خارجی را آزاد کند و هجدهم اوت، محاصره دریایی بین المللی را برقرار می کرد. 25 اوت، ارسال کلیه محموله های هوایی را متوقف ساخت، 25 سپتامبر، عراق را مسئول کلیه خسارات جنگی و هزینه های اقتصادی اعلام می کرد. 29 اکتبر به کلیه کشورهای متحد با کویت اجازه می داد در صورتی که عراق تا پانزدهم ژانویه 1991 از کویت عقب نشینی نکند "از کلیه وسایل لازم استفاده کنند". (29 نوامبر)
از زمان جنگ کره، سازمان ملل برای نخستین بار، برای مهار یک تجاوزگر از آزادی عمل برخوردار شده بود. در نتیجه، عراق که محاصره ی کامل دریایی و اقتصادی شد، نمی توانست نفت خود را صادر کند و از هرگونه دسترسی به واردات اسلحه محروم شد. توان اقتصادی و نظامی این کشور به شدت تضعیف شد و مجبور شد بخش بیشتری از بهترین نیروهای خود را برای دفاع از مرز عربستان - کویت و مرز خود با عربستان مستقر سازد. هنگامی که ضرب الاجل سازمان ملل به تمام رسید، عراق 545 هزار نفر سرباز و 12 لشکر زرهی (سنگین) و 31 پیاده نظام مکانیزه (سبک) به صحنه عملیات کویت اعزام کرده بود.

نسبت نیروها در آغاز منازعه

زمان به نفع عراق یا صدام حسین نبود. انفعال نظامی او طی ماههای مانور دیپلماتیک - اول اوت تا پانزدهم ژانویه - به قدرت هایی که با او مخالف بودند، زمان کافی برای ایجاد یک نیروی بین المللی عظیم اعطا کرد. ایالات متحده، نیروهای خود را از چند اسکادران هوایی تاکتیکی که اندکی پس از تهاجم عراق آنها را در عربستان سعودی مستقر ساخته بود، به یک نیروی عظیم زمینی، دریایی و هوایی، متشکل از 527 هزار نفر زن و مرد افزایش داد که شامل بیش از 110 شناور دریایی، 2000 تانک، 2200 نفربر زرهی، 1800 هواپیمای بال ثابت و 1700 هلی کوپتر می شد.
نیروهای آمریکایی، به عنوان بزرگ ترین جزء ائتلاف متشکل از 38 کشور محسوب می شدند لیکن کمک های عمده ای نیز از دیگر کشورها دریافت کردند. عربستان سعودی 118 هزار نیرو، 550 تانک، 179 هواپیما و بیش از 400 منطقه را برای پایگاه های توپخانه اختصاص داد. مسأله ای که به همان اندازه اهمیت داشت این بود که این کشور، پایگاه های هوایی و زیربناهای نظامی جدید خود را در اختیار سایر کشورهای ائتلاف قرار داد. بریتانیا نیروهای دریایی، 43 هزار نیرو به همراه 170 تانک، یک لشکر زرهی و 72 هواپیمای جنگی را به این امر اختصاص داد. فرانسه 16 هزار نیرو با تانک، هلی کوپتر و یک لشکر زرهی سبک و هواپیماهای جنگی را مأمور خدمت در این منطقه کرد. سوریه 20 هزار سرباز و 2 لشکر را به منطقه اعزام کرد. سایر کشورهای متحد، مانند کانادا و ایتالیا نیروهای هوایی و دریایی خود را اعزام کردند و عمان، قطر و امارات متحده عربی بخش عظیمی از نیروهای کوچک خود را در منطقه مستقر ساختند.
گزارش های آمریکا پس از جنگ نشان می دهد که در کل، ائتلاف دارای بیش از 600 هزار نیروی زمینی در برابر 5450 هزار نیروی عراقی، 3360 تانک در برابر 4230 تانک، 3633 سلاح توپخانه در برابر 3110 سلاح توپخانه عراقی، 4050 دیگر خودروهای زرهی در برابر 2870 خودرو زرهی عراقی ها، 1959 هلی کوپتر در برابر 160 هلی کوپتر عراقی ها و حدود 2700 هواپیما در برابر 770 هواپیمای عراقی ها بود. به علاوه، ائتلاف دارای مزیت تکنولوژیکی بسیار زیاد، تقریباً در کلیه ی اقسام تسلیحات، مهمّات، ارتباطات و فرماندهی و کنترل بود. ائتلاف همچنین دارای اعضای مؤثر بر اطلاعات عکاسی، مخابراتی و الکترونیکی بود.
منبع: ترور نویت، دوپویی؛ (1381) تاریخ جنگ ها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما