حبابی که ترکید!

نبرد اندیشه ها تا روزی برای تئوری سازان و تحلیل گران سیاسی و اقتصادی، سود آور و برای ملت ها وسیله ی سرگرمی است که به جنگ واقعیت ها نرود، و قوانین آفرینش و خلقت را نادیده نگیرد، و فقط در حوزه ی ذهن به کند و کاو
يکشنبه، 15 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
حبابی که ترکید!
حبابی که ترکید!

 

نویسنده: آیت الله جعفر سبحانی




 

فروپاشی کمونیسم و پایان عمر این مکتب

نبرد اندیشه ها تا روزی برای تئوری سازان و تحلیل گران سیاسی و اقتصادی، سود آور و برای ملت ها وسیله ی سرگرمی است که به جنگ واقعیت ها نرود، و قوانین آفرینش و خلقت را نادیده نگیرد، و فقط در حوزه ی ذهن به کند و کاو بپردازد ولی آن گاه که مسیر خود را دگرگون کرد و پنجه بر قوانین خلقت افکند، و با واقعیت ملموس به نبرد برخاست، محکوم به فنا و نابودی می گردد.
مارکسیسم سالیان درازی بر کشوری که از نظر وسعت خاک، یک پنجم جهان به شمار می رفت، با تمام ابعادش حکومت کرد، و تصور روشن فکران آن روز این بود که سرزمین آنها حاصل خیزترین سرزمین ها و ملت آنان خوش بخت ترین مردم جهان خواهند بود و مدینه ی فاضله ی افلاطونی، صورت عینی به خود گرفته، و اسوه و الگویی برای دیگر کشورها خواهد بود، تا آن جا که تبلیغات سهمگین کمونیست ها از پشت پرده های آهنین، گروهی را به خود جذب کرده و در تب و تاب آرزوی تحقق چنین رؤیایی برای کشور خود، فرو رفته بودند.
ولی فروپاشی کمونیسم و گسستن زنجیر اسارت قریب به یک قرن، و آزادی ملت های به بند کشیده شده، آب پاکی روی دست این نوع روشن فکران ریخت و ثابت کرد که مارکسیسم در این مدت جز فقر اخلاقی و اقتصادی ارمغان دیگری نداشته است. و مکتب جز یک تئوری خام که در نخستین آزمایش، تهی بودن خود را ثابت کرد، چیزی نیست.
بازگشایی مساجد و معابد، و بازگشت مردم به دامن دین و مذهب و بازگشت به خصوصی سازی و اقتصاد آزاد نشانه ی بازگشت به واقعیت ها است که مارکسیسم مانع از آن بود.
مسلماً عواملی در داخل و خارج مانع از حرکت ملت ها به سوی واقعیت ها هستند، ولی آن نیز بسان مارکسیسم محکوم قوانین خلفت خواهند بود.
فروپاشی کمونیسم و ناپایداری آن چیزی نبود که از نظر تیزهوشان پنهان باشد و از مدت ها پیش گروهی از سیاست مداران و جامعه شناسان انحلال آن را پیش بینی می کردند، ولی هرگز نمی اندیشدند که صلای مرگ آن به این زودی به گوش جهانیان برسد و حتی احزاب کمونیست در دیگر کشورها به فکر تجدید حیات و گسترش قدرت بودند.
ولی رادمردی از تبار خاندان رسالت، حضرت امام خمینی (قدس سره شریف) با قلبی روشن، و ایمانی راسخ طی نامه ای به آخرین رهبر نظام کمونیستی، «گورباچف» از فروپاشی نزدیک آن گزارش داد، و یادآور شد که از نظام مارکسیسم که یک نظام الحادی است پوسته ای بیش نمانده است و شما و آیندگان از آن جز در موزه ها اثری مشاهده نخواهید کرد.
پیش بینی پیامبر گونه ی امام آن چنان واقع نما بود که چیزی نگذشت فروپاشی کمونیسم از درون آغاز گردید، و اقمار شوروی یکی پس از دیگری از آن جدا شده و استقلال خود را باز یافتند.
اما در میان شخصیت های برجسته ی آن روز نظام الحادی برای خطاب، فردی را برگزید که مرارت های کمونیسم را چشیده و می خواست کارهایی صورت دهد و در صورت گرایش به مذهب می توانست در مجموعه اثر بگذارد. و امام با خطاب به وی می خواست روح دینی او را زنده کند.
منبع: سبحانی، جعفر؛ (1386) مسائل جدید کلامی، قم: مؤسسه امام صادق (ع)



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.