بصیرت

بصیرت، از مفاهیم و واژگان پراهمیت در طول تاریخ اسلام و نیز دوره معاصر بوده و هست. در فرهنگ اسلامی، از جمله در قرآن کریم و فرمایش های پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر معصومان بر آن تأکید
دوشنبه، 16 بهمن 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بصیرت
بصیرت

نویسنده: علامه مصباح یزدی




 

مقدمه

بصیرت، از مفاهیم و واژگان پراهمیت در طول تاریخ اسلام و نیز دوره معاصر بوده و هست. در فرهنگ اسلامی، از جمله در قرآن کریم و فرمایش های پیامبر صلی الله علیه و آله، امیرالمؤمنین علیه السلام و دیگر معصومان بر آن تأکید ویژه ای شده است.
پس از انقلاب اسلامی ایران، امام خمینی رحمه الله و نیز مقام معظم رهبری، بارها، اهمیت آن را به عموم گوشزد کرده اند.
از آنجا که مقام معظم رهبری، به ویژه، در سخنرانی ها و بیانات خود بعد از شکل گیری فتنه های بزرگ و کوچک، بارها بر این مسئله تأکید فرموده اند و درباره بی بصیرتی در میان عوام و خواص هشدار داده اند، و نیز از آنجا که ایشان منشأ بسیاری از اشتباهات، خطاها، لغزش ها و مفاسد را بی بصیرتی می دانند، برای مصون ماندن نظام جمهوری اسلامی از این آفات و آسیب ها باید به این بحث از زوایای مختلف توجه شود. درک درست مفهوم و ماهیت، ضرورت و اهمیت، راهکارهای کسب و ارتقای بصیرت در جامعه، موانع کسب بصیرت و ملاک سنجش آن می تواند در این زمینه راه گشا باشد.

1. تعریف و ماهیت بصیرت

بصیرت، واژه ای عربی، و تقریباً معادل «بینش» در فارسی است. بصر یعنی چشم، و إبصار یعنی دیدن، و بصیرت هم یعنی بینش. اما باید توجه داشت که موارد استعمال بصیرت غالباً در بینش باطنی است نه بینش با چشم ظاهری. در توضیح این مطلب باید متذکر شویم که فرهنگ قرآنی به ما می آموزد که انسان غیر از این حواس پنج گانه، همچون چشم و گوش، حواسی باطنی نیز دارد؛ از جمله، او از چشمی غیر از این چشم ظاهری برخوردار است که گاهی آن چشم، بیناست و گاهی نابینا می شود: فإنّها لا تعمی الابصارُ و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور(1)؛ «چشم های ظاهر نابینا نمی شود؛ بلکه دل هایی که در سینه هاست، کور می شود»(2). منظور از نابینا بودن این افراد این نیست که آنان از چشم ظاهری محروم اند؛ بلکه بدین معناست که آنان کوردل اند و چشم باطنشان نمی بیند. آنچه موجب محرومیت انسان از آن بینش معنوی می شود، شبهاتی است که غالباً شیاطین القا می کنند و اجازه نمی دهند تا عقل و فطرت انسان، با نور بصیرت باطنی آنچه را که باید، ببیند. درواقع، شبهات، با حجابی که ایجاد می کنند، ذهن انسان را محدود می سازند و زاویه دید او را تغییر می دهند؛ به طوری که دیگر چنین فردی نمی تواند حقیقت را آن گونه که هست، ببیند.
بنابراین بصیرت در قرآن کریم، هرچند از بصر به معنای چشم گرفته شده است، هرگز به مفهوم بینایی در مقابل نابینایی ظاهری نیست. از این رو در برخی آیات تصریح شده است که افرادی چشم دارند، اما نمی توانند ببینند؛ و لهم اعینٌ لا یبصِرونَ بِها(3)؛«آنان چشمانی دارند که با آن نمی بینند». همچنین در آیاتی درباره برخی از انسان ها عباراتی همچون: صمٌّ بکمٌ عمیٌ فهم لا یرجعون(4)؛«آنان کران، گنگ ها و کوران اند، از این رو[از راه خطا] بازنمی گردند»، و صُمٌّ بکمٌ عمیٌ‌ فهم لا یعقلونَ(5)؛«آنان کران، گنگ ها و کورانند؛ از این رو چیزی نمی فهمند»، به کار رفته است. در آیاتی نیز تصریح شده است که برخی از انسان ها در قیامت کور محشور می شوند. از این رو اعتراض می کنند: ربّ لمَ حشرتَنی اعمی و قدْ کنتُ بصیراً(6)؛ «پروردگارا! چرا نابینا محشورم کردی؟! من که بینا بودم»! به او پاسخ داده می شود: کذلکَ اتَتْک آیاتُنا فنسیتَها و کذلکَ‌الیومَ تُنسی(7)؛«آن گونه که آیات ما برای تو آمده و تو آنها را فراموش کردی امروز نیز تو فراموش خواهی شد». از این آیات به دست می آید که قرآن افرادی را برخوردار از بصیرت می داند که بسیاری از آن محروم اند. پس، برخی انسان ها یک بینش درونی دارند و در پی سیر و سلوک معنوی، به مقام بصیرت دست یافته اند. اما به نظر می رسد که بصیرت در این گونه موارد، معنایی وسیع تر از این دارد و محدود به یک مفهوم عرفانی خاص نیست. انسان همواره باید در مسیر زندگی خود، اموری را به خوبی درک کند و دید عمیقی به مسائل پیرامون خود داشته باشد. اگر نگاه فرد به اطراف خود، نگاهی سطحی باشد، تنها صورت مبهمی در ذهن او نقش خواهد بست و نمی تواند با آن نگاه، قضاوتی دقیق از محیط پیرامون خود بکند و مثلاً در مورد قیافه افراد یا تعداد آنها پاسخ گو باشد. در امور معنوی نیز چنین است و گاهی آگاهی افراد از مسائل معنوی، سطحی، گذرا و بدون وقت است و حال آنکه برای کسب بینش صحیح، باید نگاهی عمیق و دقیق داشت.
بنابراین در مورد رفتارهای انسانی که، خواه ناخواه، پوششی از ارزش بر آن حاکم است و باید و نبایدی در کار است، اگر انسان بخواهد رفتار درست، عاقلانه و خداپسندانه انجام دهد، باید بینش صحیحی داشته باشد تا امر برایش مشتبه نشود. انسان ممکن است به دلیل بی دقتی و نگاه سطحی، مفهومی را به جای مفهوم دیگر، شخصی را به جای شخص دیگر، یا مقامی را به جای مقام دیگر اشتباه گیرد. در نتیجه، برای اینکه فرد بتواند رفتار مناسب و حرکت صحیحی انجام دهد، موضع درستی اتخاذ کند، از فرد شایسته ای حمایت و با شخص نالایقی مخالفت کند، و یا سخن بجایی را بر زبان آورد و سخن ناروایی را ترک کند، ناگزیر باید هر آنچه که در تشخیص این موارد لازم است، به دقت بداند. در صورت تحقق این شرط، گفته می شود چنین فردی بصیرت دارد؛ اما اگر نگاه، سطحی باشد، به گونه ای که منشأ اشتباه گردد، و در هریک از موارد مذکور، فرد نتواند انتخاب صحیح انجام دهد، گفته می شود چنین فردی فاقد بصیرت است.

2. ضرورت و اهمیت بصیرت

بصیرت، صحیح، همواره موجب درک عمیق از مسائل می شود و از این طریق می توان تحلیل بهتری از وقایع و تحولات به دست آورد؛ بهتر آنها را ریشه یابی و دقیق تر، آسیب شناسی کرد و درنهایت، در کوتاه ترین زمان و با کمترین هزینه، درمان دردها و راه برون رفت از تنگناها را یافت. بدیهی است که با توجه به این مطلب، بصیرت ضرورت می یابد و به ویژه نبود آن در میان مدیران هر کشوری ممکن است منشأ بسیاری از مشکلات برای مردم آن کشور شود. حتی گاهی به سبب فقدان بصیرت، مسیر افراد 180 درجه از مسیر صحیح منحرف می شود؛ از این روست که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله در مقابل دشمنانشان، بر روی این واژه تکیه می فرمودند: هذهِ سبیلی ادعوا الی اللهِ علی بصیرهٍ انا و منِ اتبعنی(8)؛ «این راه من است! من و پیروانم با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت می کنیم». براساس این فرمایش، دعوت حضرت رسول صلی الله علیه و آله بر پایه بصیرت است و نه تنها ایشان، بلکه پیروانشان نیز افرادی با بصیرت اند و بر آن اساس، دیگران را به سوی خدا دعوت می کنند.
درحقیقت، در صورت کسب بصیرت، انسان صاحب نوعی معرفت، شناخت و نورانیت باطنی می شود که در مواقعی که ابهام بر جامعه سایه می افکند (به ویژه در زمان فتنه)، او می تواند حق را از باطل تشخیص دهد و در دام شیاطین انس و جن نیفتد. بنابراین اگر انسان به راهی که انتخاب می کند، بصیرت و بینش داشته باشد، هرگز در طول مسیر، عواملی همچون غفلت و اشتباه نمی تواند او را به آسانی به انحراف کشاند. دلیل تأکید مقام معظم رهبری بر بصیرت داشتن نیروهای انقلابی و حافظان ارزش های انقلاب، این است که اگر عقاید، افکار و آرای این نیروها مبتنی بر دلیل های روشن و محکم باشد، سبب می شود تا به آسانی از راه صحیح خود منحرف نشوند.
البته بصیرت حقیقی، نوری است که باید خداوند آن را إعطا کند؛ نور هدایت از خداست و تا او نور ندهد، کسی صاحب این نور نمی شود: و من لّمْ یجعلِ‌اللهُ لهُ نوراً فما لهُ من نورٍ(9)؛ «و کسی که خدا نوری برای او قرار نداده، نوری برای او نیست» ولی خداوند به کسانی این نور را خواهد داد که شایستگی آن را به دست آورده باشند. مقدمه این نور هدایت، پاک شدن دل از آلودگی ها و انحرافات است؛ آن کاری است که از دست ما برمی آید فراهم کردن همین مقدمات است و این حاصل نمی شود جز از طریق تقویت بارها و افکار و اقامه ادله محکم برای اثبات آنها. از این رو باید کوشید تا قبل از القای شبهات، خود را مجهز به ادله محکم کرد تا بتوان به راحتی پاسخ شبهات را داد، نه اینکه با خواندن یک کتاب یا مقاله و یا شنیدن یک سخنرانی، اعتقادات و افکارمان تحت تأثیر قرار گیرد و مسیرمان به انحراف افتد نبود. بصیرت در چنین مواقعی، موجب خواهد شد تا افراد به راحتی فریب خورده، راه کج را برگزینند؛ به ویژه آنکه شیاطین، تبلیغات گسترده ای را به منظور به دام انداختن افراد به کار می گیرند.
در این زمینه، داستان معروف و آموزنده ای هست که نشان می دهد در مقابل تبلیغات و شبهات، بصیرت تا چه حد ضرورت دارد. عابدی در صومعه ای عبادت می کرد و چون در بیابان بود و امکاناتی نداشت، تنها از شیر گوسفندان خود برای تغذیه استفاده می کرد. یک روز که گوسفندان را بیرون آورده بود، چشم راهزنان به گوسفندان او افتاد؛ تصمیم گرفتند به هر طریق ممکن آن گوسفندان را از او بربایند. یکی از آنان نزد عابد آمد و پس از عرض ارادت به او گفت: آیا بر شما با آن مقام معنوی زشت نیست که خوک همراه خودتان دارید؟ عابد با تعجب گفت: خوک؟! من که خوکی ندارم. اینها گوسفند است. راهزن گفت: نه آقا، این خوک است که همراه شماست. عابد حرف راهزن را نپذیرفت. راهزن دوم آمد و همان سخن را گفت و همان پاسخ را شنید. دیگر راهزن هم نزد عابد آمد و همان سخنان بین او و عابد گذشت. عابد وقتی تنها شد با خود اندیشید: این سه نفر هریک نزد من آمدند و می گفتند که اینها خوک است. نکند که واقعاً اینها خوک باشد و من در اشتباه باشم. او با این گمان، گوسفندانش را رها کرد و راهزنان که در کمین چنین فرصتی بودند، بی سر و صدا و بی جنگ و دعوا گوسفندان را تصاحب کردند و با خود بردند.
بنابراین شیاطین می کوشند تا از راه های مختلف، همان چیزی را در میان مردم رواج دهند که مطابق با منافع آنان است. در این صورت، افرادی که افکار عمیق ندارند، تحت تأثیر قرار خواهند گرفت. سیاست شیاطین آن است که به قدری حرف خود را در قالب های مختلف همچون سخنرانی، ‌مناظره، چاپ کتاب و مقاله و امثال آنها تکرار کنند تا به تدریج، در جامعه جا بیفتد. از این روست که ما شاهدیم بر اثر همین تبلیغات، واضح ترین اموری که ما در انقلاب به آن یقین داشتیم، امروز در آنها تشکیک می کنند. برخی از این تردیدها را کسانی ایجاد می کنند که یا در نظام جمهوری اسلامی مسئولیت دارند، یا از نویسندگان مهم کشورند و یا حتی سوابق مبارزاتی در انقلاب داشته اند و همین امر موجب تردید کسانی شده که نگاه سطحی به مسائل پیرامون خود دارند. در صدر اسلام هم می بینیم آن مردمی که بی بصیرت بودند، وقتی دیدند بعد از وفات پیامبر صلی الله علیه و آله، پدرزن ایشان و پس از مدتی، پدرزن دیگر پیامبر صلی الله علیه و آله و بعد هم منتسبان دیگر همچون داماد و پسرعمه ایشان راهی را در پیش گرفتند و علی علیه السلام را تنها گذاشتند، آنان نیز تحت تأثیر قرار گرفتند و آن حضرت را تنها گذاشتند. برای همین گفته می شود عمده گناهان متعلق به خواص است؛ چرا که اگر آنان راه کج بپیمایند، مردم نیز تحت تأثیر قرار می گیرند و آنان را ملاک تشخیص خود خواهند دانست.
این مطلب،‌ یکی از واقعیت های روانی، تاریخی و اجتماعی است که بارها در جوامع مختلف تکرار شده است؛ درطول عمر پربرکت نظام جمهوری اسلامی نیز نمونه های فراوانی از این واقعیت بوده است و بارها از برخی شخصیت ها در سِمَت های مختلف چنین انحرافی را دیده ایم. یکی از راه های پیشگیری از چنین انحرافات مهلک و خطرناکی این است که باورهای خود را از طریق بهره گیری از ادله روشن، تقویت کنیم و با به کارگیری این شیوه پیشگیرانه، به گوهر بصیرت دست یابیم.

پی نوشت ها :

1. حج(22)، 46.
2. تذکر: ‌در این کتاب، برای ذکر ترجمه آیات قرآن کریم، عمدتاً از ترجمه آیت الله مکارم شیرازی استفاده شده است.
3. اعراف(7)، 179.
4. بقره(2)، 18.
5. بقره(2)، 171.
6. طه(20)، 125.
7. طه(20)، 126.
8. یوسف(12)، 108.
9. نور(24)، 40.

منبع: مصباح یزدی، آیت الله محمدتقی،(1390)، زلال نگاه، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه الله، زمستان 1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.