Kane & Lynch 2: Dog Days
داستان بازی رخدادهای Dead Men را دنبال می کند. جایی که دو شخصیت گین و لینچ پس از رویدادهای ونزوئلا به شانگهای می روند و در آن جا زندگی نسبتا ارامی دارند تا این که تصمیم می گیرند رو به قاچاق اسلحه بیاورند و سلاح های خود را به آفریقا قاچاق کنند که در این راه با شخصیت های پرخطری روبرو می شوند.
بازی بر مبنای یک داستان بی منطق و سطحی ساخته شده که در ابتدا شروع خوبی دارد اما در نهایت با پایانی افتضاح همراه می شود طوری که هر چه در بازی جلوتر می روید نقص های داستانی و روابط بین شخصیت ها بی هویت تر و معنی تر می شود تا جایی که نبود تعادل بین بخش های بازی موجب می شود توازن ارایه کنش های داستانی به همه بخورد و هرچه به پایان نزدیک می شویم، بازی کسل کننده تر شود (مانند نسخه ی اول)، با این حال شخصیت پردازی کین و لینچ کمی بهتر شده و در طول بازی به داستان های پیش آمده برای آن ها در طول بازی به داستان های پیش آمده برای آن ها نیم نگاهی می شود. اما متاسفانه دنیایی که در این بازی به تصویر کشیده می شود، برخلاف ظاهر آن به دلیل مشکلات فراوان و استفاده ابزاری سازندگان از عناصر خشونت آمیز برای جلب مخاطب، ضربه بزرگی به کلیت بازی زده و باعث شده بیشتر فانتزی و خنده دار جلوه کند.
نکته ی جالب در طراحی کین و لینچ استفاده از فیلم برداری مستند گونه است که ابتکار بسیار جالبی محسوب می شود. استفاده از ویدئوهای مستند به سبک و سیاق you Tube فضای خاصی به بازی داده و استفاده از تم خاکستری و تک های مرده به جذابیت کار افزوده است لرزش های دوربین و نوپزهای تصویری به همراه سانسورهای خاص که به صورت خانه های شطرنجی نمایش داده می شوند، اوج هنرنمایی طراحان است که به حق هم خوب و زیبار کار شده است. وقتی صحنه های خشن نمایش داده می شود سانسورهای شطرنجی نقطه ی مورد نظر را می پوشاند و اجازه ی نمایش داده نمی شود نکته ی منفی در این زمینه استفاده یی از حد این سیستم است. مثلاً گاهی وقتی به سر دشمن ضربه می زنید. سانسور می شود که عقلانی به نظر نمی رسد یا این که محیط ها در هنگام شب در ترکیب با رنگ های خاکستری دوربین و نوپز، بسیار تاریک و بی کیفیت می شوند که به تجربه دیداری بازیباز لطمه می زند. مشکل دیگر در مورد این دوربین در مواقع دویدن است وقتی با سرعت می دوید دوربین به قدری تکان می خورد که کنترل محیط و دشمنان از دست شما خارج می شود و نمی توانید به درستی بر همه چیز مسلط باشید.
اما مشکلات K&L 2 به همین جا ختم نمی شود؛ بلکه مشکل اساسی که دو جائی با آن دست و پنجه نرم می کنند. گیم پلی آن است که ضعف های اساسی و ابتدایی بسیاری دارد. متاسفانه یکی از مهم ترین بخش های بازی که همان تیر اندازی و هدف گیری است. ضعیف کارشده و کمبودهای ناشی از این بخش بسیار آزاردهنده است. با این که بازی قابلیت هدف گیری خودکار دارد؛ ولی این تکنیک چندان خوب کار نمی کند و پیوسته دچار ایراد می شود. نکته ی آزاردهنده بعدی دشمنان و هوش مصنوعی است که بسیار ضعیف و ناکارآمد کارشده و بزرگترین مشکل بازی محسوب می شود. علاوه بر دشمنان، هوش شخصیت همراه تان نیز بسیار است! در برخی مواقع ممکن است دشمنان در یک قدمی شما باشند؛ اما واکنشی نشان ندهند؛ ولی در جای دیگر از فاصله ی بسیار دور شما را از ناحیه سر هدف قرار می دهند! در واقع تعادل در هوش مصنوعی وجود ندارد و رفتار NPC ها فوق العاده ابتدایی و گاه خنده دار است!
در طراحی سلاح ها نیز تعادل دیده نمی شود. باید بدانید اسلحه برتر بازی کلت است (!) و سلاحی مثل کلاشینکف خودکار به هیچ عنوان نمی تواند جای آن را بگیرد و این ضعفی بسیار بزرگ در طراحی بازی محسوب می شود. همچنین قدرت سلاح ها به هیچ عنوان متعادل نشده و شاتگان نه تنها هیچ لگدی ندارد؛ بلکه قدرت بسیار کمتری نسبت به دیگر سلاح ها دارد.
در بازی دو نوع حرکت تمام کننده وجود دارد که فوق العاده ضعیف هستند و انجام آن ها بسیار دشوار است؛ زیرا دشمن نیمه جانی که بتوان روی آن حرکت خاصی انجام داد؛ دیده نمی شود. باید به هدف نزدیک شوید و دشمن را بگیرید که کار بسیار سخت و پرخطری است. هم چنین عدم تنوع در این بخش با توجه به خشن بودن بازی غیرمنطقی است و بر نکات منفی بازی می افزاید. سازندگان K&L بر خلاف خشونتی که پیوسته بر آن تاکید می کنند، در ارایه عنوانی خشن ناکام مانده اند و این خشونت را تنها در فحش دادن این دو شخصیت به هم خلاصه کرده اند! K&L فاقد تعادل لازم در گیم پلی است و بر خلاف AoT ساختار ساده بازی های قدیمی را پیش گرفته و مسلما حرفی برای گفتن ندارد. اگرچه AoT هم همان فرمول ساده قدیمی را ارایه می دهد؛ ولی با افزودن المان ها و قابلیت های به روز شده، بازیباز را به خوبی سرگرم می کند، کاری که K&L از انجام آن عاجز است.
منبع: بازی رایانه (ش38)
مزایا:
دوربین مستند گونه، شروع خوب، شخصیت پردازی نسبتاً خوبمعایب:
عدم تعادل در تمامی زمینه ها، هوش مصنوعی بسیار پایین، پایان بسیار بد، گرافیک ضعیف و ایرادهای تکنیکی IO Interactive به خوبی نشان داد که عدم موفقیت نسخه ی اول K&L اتفاقی نبوده و چگونه می توان از IP خوب با پتانسیل نسبتا بالا، عنوانی ضعیف ارایه کرد! بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که در نسخه های دوم تحولی اساسی در این سری رخ خواهد داد و شاهد جهتی بسیار خوب به لحاظ داستانی و عمق گیم پلی خواهیم بود؛ اما متاسفانه سازنده ی زیر دست Hitman بار دیگر امیدها را ناامید کرد.داستان بازی رخدادهای Dead Men را دنبال می کند. جایی که دو شخصیت گین و لینچ پس از رویدادهای ونزوئلا به شانگهای می روند و در آن جا زندگی نسبتا ارامی دارند تا این که تصمیم می گیرند رو به قاچاق اسلحه بیاورند و سلاح های خود را به آفریقا قاچاق کنند که در این راه با شخصیت های پرخطری روبرو می شوند.
بازی بر مبنای یک داستان بی منطق و سطحی ساخته شده که در ابتدا شروع خوبی دارد اما در نهایت با پایانی افتضاح همراه می شود طوری که هر چه در بازی جلوتر می روید نقص های داستانی و روابط بین شخصیت ها بی هویت تر و معنی تر می شود تا جایی که نبود تعادل بین بخش های بازی موجب می شود توازن ارایه کنش های داستانی به همه بخورد و هرچه به پایان نزدیک می شویم، بازی کسل کننده تر شود (مانند نسخه ی اول)، با این حال شخصیت پردازی کین و لینچ کمی بهتر شده و در طول بازی به داستان های پیش آمده برای آن ها در طول بازی به داستان های پیش آمده برای آن ها نیم نگاهی می شود. اما متاسفانه دنیایی که در این بازی به تصویر کشیده می شود، برخلاف ظاهر آن به دلیل مشکلات فراوان و استفاده ابزاری سازندگان از عناصر خشونت آمیز برای جلب مخاطب، ضربه بزرگی به کلیت بازی زده و باعث شده بیشتر فانتزی و خنده دار جلوه کند.
نکته ی جالب در طراحی کین و لینچ استفاده از فیلم برداری مستند گونه است که ابتکار بسیار جالبی محسوب می شود. استفاده از ویدئوهای مستند به سبک و سیاق you Tube فضای خاصی به بازی داده و استفاده از تم خاکستری و تک های مرده به جذابیت کار افزوده است لرزش های دوربین و نوپزهای تصویری به همراه سانسورهای خاص که به صورت خانه های شطرنجی نمایش داده می شوند، اوج هنرنمایی طراحان است که به حق هم خوب و زیبار کار شده است. وقتی صحنه های خشن نمایش داده می شود سانسورهای شطرنجی نقطه ی مورد نظر را می پوشاند و اجازه ی نمایش داده نمی شود نکته ی منفی در این زمینه استفاده یی از حد این سیستم است. مثلاً گاهی وقتی به سر دشمن ضربه می زنید. سانسور می شود که عقلانی به نظر نمی رسد یا این که محیط ها در هنگام شب در ترکیب با رنگ های خاکستری دوربین و نوپز، بسیار تاریک و بی کیفیت می شوند که به تجربه دیداری بازیباز لطمه می زند. مشکل دیگر در مورد این دوربین در مواقع دویدن است وقتی با سرعت می دوید دوربین به قدری تکان می خورد که کنترل محیط و دشمنان از دست شما خارج می شود و نمی توانید به درستی بر همه چیز مسلط باشید.
اما مشکلات K&L 2 به همین جا ختم نمی شود؛ بلکه مشکل اساسی که دو جائی با آن دست و پنجه نرم می کنند. گیم پلی آن است که ضعف های اساسی و ابتدایی بسیاری دارد. متاسفانه یکی از مهم ترین بخش های بازی که همان تیر اندازی و هدف گیری است. ضعیف کارشده و کمبودهای ناشی از این بخش بسیار آزاردهنده است. با این که بازی قابلیت هدف گیری خودکار دارد؛ ولی این تکنیک چندان خوب کار نمی کند و پیوسته دچار ایراد می شود. نکته ی آزاردهنده بعدی دشمنان و هوش مصنوعی است که بسیار ضعیف و ناکارآمد کارشده و بزرگترین مشکل بازی محسوب می شود. علاوه بر دشمنان، هوش شخصیت همراه تان نیز بسیار است! در برخی مواقع ممکن است دشمنان در یک قدمی شما باشند؛ اما واکنشی نشان ندهند؛ ولی در جای دیگر از فاصله ی بسیار دور شما را از ناحیه سر هدف قرار می دهند! در واقع تعادل در هوش مصنوعی وجود ندارد و رفتار NPC ها فوق العاده ابتدایی و گاه خنده دار است!
تیم دو نفره
حتما Army of Two را به یاد دارید، اثری تجاری که دو نسخه از آن منتشر شده و در نسخه ی دوم EA Montreal توانست بسیاری از ایرادهای بازی نخست را برطرف کند و به مراتب اثری به بهتری به بازار ارایه دهد. از بسیاری جهت ها AoT و K&L شبیه به یکدیگرند؛ هر دو عنوان متکی بر دو شخصیت هستند، داستان بر پایه ی هر دو شکل می گیرد و همکاری نزدیک پایه و اساس دو بازی است. اما چرا K&L با در اختیار داشتن داستانی غنی تر و پرکشش تر، به مراتب ضعیف تر از AoT عمل کرده است؟ مهمترین عامل عدم موفقیت K&L ، نبود همکاری موثر بین دو شخصیت در طول بازی است که لطمه ای شدید به هسته ی بازی وارد کرده است. شاید اگر تبادل سلاح، پشتیبانی از یکدیگر، سفارشی کردن سلاح ها و دیگر المان های همکاری 2 نفره به خوبی AoT بود، K&L بازی بهتری از آب درمی آمد.سگدانی
اگر به یاد داشته باشید نسخه ی اول بازی گرافیک بسیار ضعیف و پر ایرادی داشت، بد نیست نسخه ی دوم را هم به این جمع اضافه کنیم. ایرادهای جلوه های بصری در دومین نسخه با اضافه شدن فیلترهای نویز و دوربین مستند تا حد زیادی برطرف شده و این مورد به کمک طراحان آمده است؛ زیرا ضعف های اساسی گرافیکی بسیاری در لایه های خاکستری ناپدید شده اند. سطح جزییات پایین است و باگ های بسیاری در بازی وود دارد که مانع از ادامه راه در برخی نقاط می شود. انفجارها بسیار بد کار شده اند و اصلا فراگیر و حجیم نیستند. صداگذاری نیز ضعیف کار شده به نحوی که تعادل در منطقه ی شلوغ خلوت رعایت نشده است. افت سرعت فریم هم که چاشنی ثابت این بازی است.در طراحی سلاح ها نیز تعادل دیده نمی شود. باید بدانید اسلحه برتر بازی کلت است (!) و سلاحی مثل کلاشینکف خودکار به هیچ عنوان نمی تواند جای آن را بگیرد و این ضعفی بسیار بزرگ در طراحی بازی محسوب می شود. همچنین قدرت سلاح ها به هیچ عنوان متعادل نشده و شاتگان نه تنها هیچ لگدی ندارد؛ بلکه قدرت بسیار کمتری نسبت به دیگر سلاح ها دارد.
در بازی دو نوع حرکت تمام کننده وجود دارد که فوق العاده ضعیف هستند و انجام آن ها بسیار دشوار است؛ زیرا دشمن نیمه جانی که بتوان روی آن حرکت خاصی انجام داد؛ دیده نمی شود. باید به هدف نزدیک شوید و دشمن را بگیرید که کار بسیار سخت و پرخطری است. هم چنین عدم تنوع در این بخش با توجه به خشن بودن بازی غیرمنطقی است و بر نکات منفی بازی می افزاید. سازندگان K&L بر خلاف خشونتی که پیوسته بر آن تاکید می کنند، در ارایه عنوانی خشن ناکام مانده اند و این خشونت را تنها در فحش دادن این دو شخصیت به هم خلاصه کرده اند! K&L فاقد تعادل لازم در گیم پلی است و بر خلاف AoT ساختار ساده بازی های قدیمی را پیش گرفته و مسلما حرفی برای گفتن ندارد. اگرچه AoT هم همان فرمول ساده قدیمی را ارایه می دهد؛ ولی با افزودن المان ها و قابلیت های به روز شده، بازیباز را به خوبی سرگرم می کند، کاری که K&L از انجام آن عاجز است.
منبع: بازی رایانه (ش38)