چهار سند از دوره ی نهضت جنگل

مشهدی علیشاه چومثقالی( هوشنگی) یکی از نام آوران دوره ی نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی است. در کتاب سردار جنگل اثر ابراهیم فخرائی، در شش مورد از وی سخن به میان آمده است و سه عکس هم از او در کنار
شنبه، 12 اسفند 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چهار سند از دوره ی نهضت جنگل
چهار سند از دوره ی نهضت جنگل

نویسنده: فریدون شایسته




 

(مشهدی علیشاه چومثقالی، سرکمیسر جنگ نهضت)

مقدمه

مشهدی علیشاه چومثقالی( هوشنگی) یکی از نام آوران دوره ی نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک خان جنگلی است. در کتاب سردار جنگل اثر ابراهیم فخرائی، در شش مورد از وی سخن به میان آمده است و سه عکس هم از او در کنار سران آن نهضت به چاپ رسیده است( فخرائی 1354: 54، 95، 97، 101، 115، 145). فخرائی او را یکی از اولین افراد تشکیل دهنده ی نهضت جنگل می داند. او یکی از اعضای مؤثر در ترکیب 27 نفره ی هیأت اتحاد اسلام به شمار می رفت و به عنوان رئیس کمیسیون جنگ در کسما تشکیل شده بود، به امور جنگی رسیدگی می کرد.
یکی از مهم ترین اقدامات وی را می توان سرکوبی حاجی اسماعیل سرابی دانست که همواره نهضت جنگل را مورد تهدید قرار می داد. در منابع دوره ی نهضت جنگل،‌ به استثنای ابراهیم فخرائی، از وی با نام علیشاه قزاق تهرانی یاد کرده اند. این منابع به اشتباه تصور کرده اند که مشهدی علیشاه در یکی از صحنه های نبرد به دست نیروهای دولت مرکزی از پای درآمده است( مقدمه ی اسماعیل رائین بر کتاب قیام جنگل خاطرات میرزا اسماعیل جنگلی، 1357: 27-28 و گیلک 1371: 34)، در حالی که وی تا سال 1312 خورشیدی در قید حیات بود. منوچهر هدایتی خوشکلام در تحشیه ای که بر کتاب یادداشت های احمد کسمایی از نهضت جنگل نوشته، یادآور می شود که « متأسفانه از احوال و زندگانی این مجاهد دلیر، آگاهی آنچنانی در دست نیست فقط می دانیم که در اسفند 1312 خورشیدی در قریه چومثقال- از توابع شهرستان صومعه سرا- دار فانی را بدرود گفت»(یادداشت های احمد کسمایی از نهضت جنگل، 1383: 164). یعقوب هوشنگی یکی از فرزندان او که در سال 1308 خورشیدی به دنیا آمده بود، مرگ پدر را هم زمان با چهارسالگی خود عنوان کرده است( مصاحبه ی نگارنده با وی در سال 1383 در منزل مسکونی اش، شهرستان شفت). به این ترتیب می توان گفت که نوشته های پیشین درباره ی مشهدی علیشاه چومثقالی به دور از واقعیت است. اسنادی که در این مقاله مورد بازخوانی و تحلیل قرار می گیرد از سوی نوه ی آن مرحوم آقای کریم هوشنگی به دست بنده رسیده است که از نام برده صمیمانه سپاسگزاری می نمایم.
این اسناد شامل دو بخش است: 1- اسناد مربوط به دوران فعالیت او در دوران نهضت جنگل 2- اسناد مربوط به انتصاب وی به عنوان نایب الحکومه ی شفت پس از خاتمه ی نهضت جنگل.
بدیهی است اسناد بخش اول گویای این واقعیت است که مشهدی علیشاه چومثقالی، به رغم نوشته های اسماعیل رائین و محمدعلی گلیک، چندین سال پس از خاتمه ی دوره ی نهضت جنگل در قید حیات بوده است.
در این مقاله تنها به بازخوانی و تحلیل چهار سند مربوط به دوران فعالیت او در نهضت جنگل می پردازیم:
1- سند شماره ی 88 که در تاریخ عصر 21 رمضان سال 1336 خطاب به مشهدی علیشاه نوشته شده است. این نامه از سوی هیأت اتحاد اسلام به نگارش درآمده است. نکات قابل توجه در این سند عبارتند از:
الف) به جای واژه ی شماره، از واژه ی نمره در ذیل نام هیئت اتحاد اسلام استفاده شده است.
ب) در سمت چپ سند، واژه ها و عناوینی چون تاریخ و ضمیمه درج شده است.
پ) برخلاف دیدگاه برخی از نویسندگان و مورخان دوره ی پهلوی، میرزاکوچک و نهضت جنگل هیچ گاه به تجزیه ی گیلان نمی اندیشیدند، زیرا نشان شیر و خورشید و نام آخرین شاه قاجار که با صیغه ی دعایی در پایین نشان درجه شده، گویای این واقعیت است.
در این سند آمده است:

آقای آقامشهدی علیشاه

مکتوب مورخه بیستم شهر جاری واصل و قرائت شد شرح مصادمه روز نوزدهم را نوشته و نتیجه آن را اطلاع داده بودید و یک دفعه حالت حزن و -؟- بر وجود بنده مستولی گردید خداوند انشاءالله شهداء را غریق رحمت فرموده و شما را همان مؤید و منصور بدارد.
از گزارشات اینجا این که پس از مصادمه اول احمد گوراب- از توابع شهرستان رشت- واقعه مهمی رخ نداده مگر این که دیشب ساعت شش از شب گذشته، پیشقراول دشمن با پیشقراول ما تصادف نموده پس از زد و خورد جزئی، دشمن پس از دادن سه مقتول فرار کرد بیش از این چیزی قابل عرض نیست. اشیائی که از آقا سیدابوالقاسم خواسته بودید، تهیه شده ارسال شد از ایشان مطالبه نمایید. از ابهامات موجود در این سند آن است که، محل اقامت مشهدی علیشاه و یا محل صدور سند مشخص نشده است و نمی توان دریافت که واژه ی دشمن به چه گروهی اطلاق می شود، زیرا درگیری و مبارزه جنگلی ها با عُمّال دولت های خارجی، عوامل طیف چپ مارکسیست و نیروهای محلی قوای دولت مرکزی محرز است.
2- سند شماره ی 2 که دارای نمره 493 است و در تاریخ 15 صفر سال 1336 نگارش یافته است. در پایین این نامه، مهر هیأت اتحاد اسلام گیلان وجود دارد:

هم مسلک محترم جناب آقای مشهدی علیشاه دام اقباله

از برای اخذ اعانه در حدود شفت به موجب ثبت علیحدها مأمورید به نقطه مأموریت رفته عایدات و بدهی های رعایای مالکین آنجا را وصول نموده بر طبق دستوری که شفاهاً به جنابعالی داده شده است بر فوی- ؟- انجام مأموریت خود داده پرداخت نمایید همه روزه در اقدامات خودتان راپورت بدهید.

توضیح درباره ی محتوای سند:

در این نامه، ‌مشهدی علیشاه مأمور وصول اعانه بوده است. گفتنی است بنا به پیشنهاد میرزاکوچک و دکتر حشمت که این امر مورد حمایت و تصویب هیأت اتحاد اسلام هم قرار گرفت، گرفتن عشریه از سال 1366 ق در دستور کار نهضت جنگل قرار گرفته بود( میر ابوالقاسمی 1378: 47). حاج احمد کسمائی مرد شماره دو نهضت جنگل در یادداشت های خود خاطرنشان کرده است که قرار شد تمام مالکین گیلان، از درآمد خود تومانی 2 ریال به صورت اعانه به نهضت جنگل کمک کنند.
(احمد کسمائی، همان: 92)
3- سند شماره ی 3 که دارای نمره ی 2173 و به تاریخ 14 ربیع الثانی همان سال خطاب به مشهدی علیشاه ارسال شده است:

هم مسلک محترم جناب آقای مشهدی علیشاه هوشنگی دام اقباله

مراسله مورخه 13 شهر فوق واصل گردید از مندرج آن که مشعر بر شکایت علی کپک و حسن نیت و گرفتن چند نفر اسیر عثمانی بود مسبوق شدیم سفارش کنید که اگر آنها اسیر داشته باشند عجالتاً متعرض نشوند و شاید در موقع خواهش دوستانه بشود آنها را استرداد نماییم غرض آن که رعایت نزاکت را هم مبذول دارید و اقدامات جنابعالی را در خصوص آقا شیخ جمال الدین مسبوق و ورقه رضایت نامه ایشان را ملاحظه نمودیم انشاء الله با نیات خالصانه خود در حفاظت اهالی شهر و امورات آنجا نهایت جدیت نموده باشید اقدامات صمیمانه جنابعالی در تاریخ روزگار به یادگار بماند.

هیئت اتحاد اسلام گیلان

از مندرجات این نامه چنین برمی آید که مشهدی علیشاه از یکی از یارانش به نام کپک به اتحاد اسلام شکایت کرده بود و هم چنان از اسارت چند نفر از نیروهای حکومت عثمانی سخن به میان آورده است. در این نامه مشخص نیست که عثمانی ها از عوامل چه گروهی بوده اند. ظاهراً باید آن ها را از عوامل حکومت مرکزی به شمار آورد. مهم ترین نکته ی اخلاقی که می توان از این نامه استخراج کرد، رعایت ملاطفت و مهربانی با اسیران جنگی است که بیانگر رأفت و منزلت عالی انسانی اعضای مجموعه ی هیأت اتحاد اسلام است.
4- سند شماره ی 4 که دارای نمره ی 3679 است و در تاریخ 16 جمادی الثانی 1336 خطاب به مشهدی علیشاه ارسال شده است:

آقا مشهدی علیشاه دام مجده

لازم است که بیست نفر قزاق و سی نفر از افراد کرگان رود را در تحت ریاست شخص کافه و بصیرنظر، به معیت سر استارای ایرانی برحسب دستوری که به جناب آقامحمد اسماعیل مدیر وجوهات داده و به جناب آقا کربلایی ابراهیم رئیس کمیسیون مالیه هم نوشته شد به فوریت در این دو روزه اعزام دارید.

هیئت اتحاد اسلام گیلان

از مطالعه ی این نامه و نامه های پیشین برمی آید که در مکاتبات آن دوره، بر طبق سنت دیوانی، از دعای صدرنامه( در مطلع) که در قدیم برای زندگان و مردگان معمول بوده استفاده می شده است. در این نامه، واژه ی سراستاری ایرانی چنان مفهوم نیست، از ظاهر نامه چنین برمی آید که او سمت اداره ی آستارای گیلان را به عهده داشته است. در این نامه می توان به اسم دو تن از اعضای برجسته هیأت اتحاد اسلام اشاره کرد: محمد اسماعیل مدیر کسمایی و کربلایی ابراهیم کسمایی (کبریت خان)، که اولی از اقوام نزدیک و دومی برادر حاج احمد کسمایی بود. بخش مهم سازمان جنگل، یعنی وجوهات و دارایی، در اختیار آنان بود و هر دو از بازرگانان بنام آن دوره به شمار می رفتند. از رشته ی فعالیت محمد اسماعیل مدیر کسمایی در بازرگانی و تجارت اطلاعی حاصل نشده است، ولی کربلایی ابراهیم تاجر پارچه بوده است.( مهرنوش 1345-1344: 5)
منابع تحقیق :
رائین، اسماعیل(1375). قیام جنگل:تهران: جاویدان، چاپ اول.
فخرائی، ابراهیم( 1354). سردار جنگل. تهران: جاویدان، چاپ پنجم.
گیلک، محمدعلی( 1371). تاریخ انقلاب جنگل. رشت: نشر گیلکان، چاپ اول.
هدایتی خوشکلام، منوچهر(1383). یادداشت های احمد کسمایی از نهضت جنگل. رشت: انتشارات کتیبه گیل، چاپ اول.
میرابوالقاسمی، سیدمحمدتقی(1378). دکتر حشمت و اندیشه اتحاد اسلام در جنبش جنگل. تهران: نشر ندا، چاپ اول.
مهرنوش، صادق(1344-1345)جنگل. جلد اول. رشت: چاپ مؤلف، چاپ اول.
منبع: نشریه کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 173.

 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.