کتیبه ی باستانی ما در ژاپن چه می کند؟

کشف نوشته پهلوی و سغدی بر یک لوح چوبی محفوظ در موزه ملی توکیو از سوی دو دانشمند جوان ژاپنی، و رابطه آن با انتقال تمدن و فرهنگ ایران باستان به ژاپن، واقعیت تاریخی آمیخته به رمز و راز مبادله فرهنگی دیرین میان ایران
شنبه، 7 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کتیبه ی باستانی ما در ژاپن چه می کند؟
کتیبه ی باستانی ما در ژاپن چه می کند؟

نوشته پهلوی و سُغدی در گنجینه «هوریوجی » ژاپون(1)
نویسنده: هاشم رجب زاده

 




 

فسانه نیک شو آخر چو می دانی که پیش از تو
فسانه نیک و برگشتند سامانی و ساسانی

ژاپن؛ وامدار تمدن ایران

کشف نوشته پهلوی و سغدی بر یک لوح چوبی محفوظ در موزه ملی توکیو از سوی دو دانشمند جوان ژاپنی، و رابطه آن با انتقال تمدن و فرهنگ ایران باستان به ژاپن، واقعیت تاریخی آمیخته به رمز و راز مبادله فرهنگی دیرین میان ایران و ژاپن را از نو برای پژوهندگان مطرح ساخت. اهمیت این کشف به اندازه ای بود که روزنامه معتبر یومیوری ژاپن گزارش مشروحی درباره آن در صفحه اول شماره 9 مه 1987 خود درج کرد. چکیده ای از این گزارش در زیر می آید:
خاورشناسان، عصر ساسانی را دوره اوج انتقال فرهنگ و تمدن ایران به ژاپن می دانند. نیز، پس از سقوط ساسانیان خیلی از مردم و بزرگان ایرانی به آسیای مرکزی گریختند و از این راه بسیاری از آداب و جلوه های فرهنگ ایرانی به چین و از آنجا به ژاپن آمد و این سرزمین عرصه رواج تمدن ایرانی شد. فرضیه ای هم درباره آمدن شماری از بزرگان و شاهزادگان ساسانی به ژاپن به دنبال سقوط شاهنشاهی ایران، هست.
در میان اسناد فراوان و ارزنده ای که در قرن حاضر در «تورفان»چین یافته شده یک انجیل کهن( کتاب مقدس عهد عتیق)به زبان فارسی قدیم دیده می شود، که گواه بر اوج انتقال فرهنگ ایران به خاور دور و ژاپن در آن عصر است.
«نیهونگی»( یا «نیهون شوکی»)، تاریخنامه ژاپن که در سال 725م. فراهم آمده و رویدادهای تا سال 696م. را بازگفته است، اشاره دارد که در سده هفتم مردمی از ایران به ژاپن آمدند. نیز، دوره های تاریخی آسوُکا و نارا(710 تا 781م) در ژاپن شاهد انتقال تمدن ایران بود. بسیاری از بافته ها، ساخته های شیشه ای و فلزی و دیگر آثار هنرهای دستی که در آن سالها از ایران به ژاپن آمد در موزه ها و گنجینه های سراسر ژاپن، و از آن میان در موزه ملی توکیو نگاهداری می شود. در این موزه اشیاء باستانی یادگار ایران عصر ساسانی- سده های ششم و هفتم میلادی- بازمانده، که از آن میان نوشته ای است بر یک لوح ساخته شده از چوب معطری که در ژاپنی« راکوُدان» خوانده می شود. در ژاپن از «راکوُدان» و چوب خوشبوی دیگری که «سِندان» نامیده می شود، بادبزن تاشو می سازند.

گنجینه «هوریوُجی»

گنجینه معبد بودایی هوریوجی از نفایس اهداء‌ شده به آن فراهم آمده است. در دوره میجی( سالهای 1867 تا 1912) 300 قطعه از این نفایس به رسم هَدیه بودایی به امپراتور تقدیم شد. این قطعه ها، در آن میان 48 مجسمه، پس از جنگ به موزه ملی توکیو انتقال یافت، و بدینسان بسیاری از ساخته های دستی و هنری قدیم در این موزه گرد آورده شد، که لوح چوبی با نوشته پهلوی و سغدی بر آن یکی از اینهاست. این لوح قطعه چوبی است از «راکوُدان» به بلندی 60 سانتیمتر متعلق به قرن ششم یا هفتم میلادی.

سندِ تاریخی

خطّ پهلوی نقش شده بر این لوح چوبی را نخستین بار نائویوُکی هیگاشی محقق جوان ژاپنی خواند، و به ارتباط آن با انتقال تمدن ساسانی به ژاپن پی برد و یافته های خود را در گزارشی مطرح ساخت.
پرفسور کوجی کامیوکا استاد مؤسسه تحقیقات دانشگاهی در توکیو این کشف علمی را بررسی و تأیید کرد. چند ماه پیش تر از آن، آقایان هیروشی کوُماموتو دانشیار و یوُکاتا یوشیدا استادیار دانشگاه بودایی ژاپن گزارش هیگاشی را بر رسیده و نتیجه مطالعه خود را در تأیید این یافته علمی در مقاله ای ارائه داده بودند. در این مقاله آمده است:
«نوشته روی این لوح، با خطِّ انحنایی، به احتمال پس از دوره ساسانی و در سده های هفتم و هشتم از سمرقند آمده است. یک روی آن خط پهلوی است که با حروف الفبایی قوسی از راست به چپ نوشته می شود. این کلمه شش حرف دارد و(از راست به چپ) YDWTHWB:( بوختوی BO-XTO-Y) خوانده می شود، که باید نام یک ایرانی باشد.
نوشته روی دیگر سه جزء دارد، که بخش سمت چپ آن به معنیِ نیم است و بخش سمت راست، که «سیل» خوانده می شود، بها یا وزن یا واحد پول را می رساند. بخشِ‌ پایینی که دو خط متقاطع است، به احتمال نشانه یا مُهر تجاری است. این نوشته باید چیزی مانند حواله یا سند پولی باشد، و به سغدی است».
دو محقق یاد شده، به دنبال این شرح درباره یافته تازه خود، در زمینه انتقال فرهنگ ایران به ژاپن، درباره جریان این کشف گفتند که هیگاشی، بنا به پیشامد، کتاب کهنه ای درباره سکه ها و پول قدیم ایران در یکی از کتابفروشی های توکیو یافت و با مرور آن توانست اهمیت این لوح چوبی را بشناسد و خط پهلوی نوشته بر آن را بخواند، و یوشیدا نیز نوشته سغدی را خواند.
پرفسور ئه ایچی ایموتو ایرانشناس ژاپنی با تحسین این کشف دانشمندان جوان آن را بزرگترین یافته در نوع خود در زمینه تاریخ روابط دو سوی شرق خواند و گفت که اگر استاد فقید میکینوسکه ایشیدا زنده می بود از این کشف علمی بسیار خوشحال می شد. پرفسور ایشیدا بر تأثیر و نفوذ فرهنگ ایران در ژاپن تأکید داشت. استاد ایموتو افزود که زرتشتیان چوب معطر راکوُدان را برابر سنّت برای خوشبو کردن به کار می بردند( و شاید که از این چوب در آتش زرتشت می نهادند)؛ و برای این تقدّس است که لوح موصوف را از راکوُدان ساخته و کلمه پهلوی را بر آن نگاشته اند.

پهلوی و سغدی در ایران ساسانی

در ایران ساسانی زبان پهلوی و زبان سغدی با هم در ارتباط، و پارسیان و سغدیان به هم نزدیک بودند. در آن روزگار هند، و نیز چینِ دوره تؤ(تِه- آنگ، 620 تا 907م) که «چو آن» مرکز آن بود، در اوج تمدن خود بودند، و پارسیان و سغدیان به این سرزمین ها رفت و آمد داشتند. میان چین و ژاپن نیز مبادله سیاسی و فرهنگی پیدا شده بود. ژاپن هیأت سفارت به چین فرستاد و از چین فرستادگانی به ژاپن آمدند، و با این رفت و آمدها بسیاری چیزهای چین و آثار تمدنهای دیگر از راهِ سوقات و هدیه برای پادشاه یا کالای بازرگانی به ژاپن آمد. گنجینه هوریوجی، معبد بزرگ بودایی ژاپن( بنا شده در سال 607، در نزدیکی نارا) از اینجا فراهم شد. هوریوجی قدیم ترین معبد بودایی و ساختمان تاریخی در ژاپن ( و بزرگترین بنای چوبی بازمانده در جهان) است.
پس از زوال پادشاهی توء در چین و سقوط امپراتوری ساسانی، بسیاری از ایرانیان به چین گریختند، و فرهنگ و آداب و نیز چیزهای فراوان همراه بردند. این موج انتقال، اوج مبادله فرهنگی بود. چنین است که اینک در چین از آثار زبان پهلوی و تمدن ساسانی سنگ نبشته ای بر گور ایرانیان، که تاریخ 874 میلادی را دارد، در «سی آن»(غرب چوُان) و نیز آثار بسیار در تورفان یافته شده که از آن میان است کتابِ مقدس عهد عتیق و نیز سخنان حضرت داوود به ترجمه پهلوی. در معبدِ هوریوجی ژاپن نیز از این آثار بازمانده است.
در روزگار ساسانیان، از 221 تا 651 میلادی، کتابهای زرتشتی به پهلوی برگردانده و نوشته شد. این زبان حدود 20 حرف مصمت دارد و از راست به چپ نوشته می شود. سغدیان مردمی پویا و کوشا بودند، و به اکناف عالم سفر می کردند. به صحرای مغولستان هم رفتند، و کتابها و کتیبه های بسیار از آنها در آنجا ماند که شماری از آن در تورفان به دست آمده است. در دانشگاه روُکوکوُ حدود 200 قطعه از این آثار، که از دستبرد ایام رسته، بازمانده است.

نظریه ایموتو

من سرد نیابم که مرا زآتش هجران
آتشکده گشتست دل و دیده چو چرخشت

پرفسور ئه ایچی ایموتو نخستین دانشمندی است که سالهای بسیار بر این عقیده استوار بود که شماری از ایرانیان و نیز آثاری از فرهنگ ایران دیرزمانی پیش به ژاپن آمده اند.
در پیِ کشف نوشته سغدی- پهلوی بر لوح چوبی گنجینه« هوریوجی» در موزه ملی توکیو، استاد ایموتو نظراتی در این باره ارائه داد که در شماره 3 ژوئن 1987 روزنامه ماینیچی ژاپن درج شد. در این مقاله می خوانیم:
«در ماهنامه «موزه»، نشریه موزه ملی توکیو، گزارش نائویوکی هیگاشی دانشمند جوان درباره کشف نوشته پهلوی و سغدی بر لوحه چوبی عطرآگین گنجینه معبد هوریوجی در موزه ملی توکیو آمده است هیروشی کوُماموتو، دانشیار، و یوُکاتا یوشیدا مدرّس دانشگاه بین المللی بودایی هم مقاله ای در این باره نوشته اند؛ و هیگاشی نیز نکاتی بر آن افزوده که دارای اعتبار است. برابر نظر کوماموتو، نوشته نقش شده بر قطعه های 112 و 113 گنجینه هوریوجی یکی است، و هر دو« بوختوی» خوانده می شود و باید نام یک ایرانی باشد. یوکاتا یوشیدا بر اینست که نوشته سغدی نمودار وزن و قیمت است، و نقش به اضافه(+) در پایین آن باید علامت تجاری باشد.
«درباره نوشته یک روی این لوحه، استاد کوجی کامیوکا... بدرستی دریافته که به خط پهلوی است؛ زبانی که در اواخر دوره ساسانی در ایران میانه رواج داشت. تاریخِ نوشته بر این لوح( که مکتوب است و نه محکوک) سال 861 را نشان می دهد. کوُماموتو و یوشیدا با بررسی خط و شیوه نگارش آن دریافتند که نوشته محکوک و نیز مُهر پایین نقش باید متعلق به سده های هفتم و هشتم باشد، و در میانه قرن هشتم به ژاپن آمده است.

فرهنگ و تمدن ایرانی در چین

«در میانه قرن هفتم، ایران ساسانی در حمله عرب سقوط کرد، و در این سالها شماری بسیار از ایرانیان از مسیر آسیای میانه و نیز از راه دریا به چین پناه بردند. در «چوآن»، پایتخت چین در آن روزگار، وجود نیایشکده های زرتشتی، معابد مانوی، کلیساهای عیسوی و پرستشگاههای بودایی در کنار هم نمودار جامعه ای آمیخته از اقوام و ادیان گوناگون بود. در نیایشکده زرتشتیان آتش جاوید می سوخت و پیروان این آئین پنج بار در روز در برابر آن نیایش می کردند، روغن معطر در آن می ریختند، به آوای زنگ و سرود گوش می سپردند، و با سماع به جذبه و شور می آمدند. در اینجا زرتشتیان اکثریت داشتند، و در کنار مانویان که در اقلیت بودند به صلح و صفا می زیستند. پس از سقوط پادشاهی ساسانی هم چیزها و آثار بسیار به «چوُان» آورده می شد، و نفوذ تمدن ایران دنباله داشت.
«استاد ایتو نیز نقش خط پهلوی بر لوحه یافته شده را برای گور کسی می داند که از فرزندان ایرانیان، پناه برده به چین بوده و در اواخر سده نهم درگذشته است، چرا که در نیمه دوم این قرن زبان پهلوی هنوز رواج داشت. خط پهلوی را در سرزمین اصلی این زبان، ایران، خاندانهای بازمانده از دوره ساسانی، و نگهدارنده آئین دیرین، در مسکوک یا برای نقش لوح گور خود به کار می بردند.
«سغدیان نیز که سرزمینشان به تسخیر عرب درآمد و خود به اسلام گرویدند، باز آداب و آیین بازرگانی و روح تجارت پیشه شان را نگهداشتند.»

آیین های ایرانی

«در کلمه پهلوی«بوختور» که در لوح یافت شده از راست به چپ خوانده می شود(استاد ایموتو این لفظ را «بوختور» می داند، اما دانشمندان جوان« بوختوی» خوانده اند)، خط کشیده حرفِ «ب» است. به گفته هیروشی کوماموتو، نوشته روی قطعه های 112 و 113 یکی است. در لوحه 112 «بوختوی» درست است، اما لوحه 113 «بوختور» باید باشد، به معنی «مُنجی».
آیین زرتشت در ایران ساسانی و کتاب مقدّس آن، اوستا، به وجود اهورامزدا و اهریمن عقیده داشت. از این مایه، زروان یا حقیقت جاودانه برآمد، که به معنی مُنجی یا در واقع عنصر زمان است، که همه هستی با آن پیوند دارد. چنین بود که «بوختور»(نیز به معنی منجی) را بر لوح گور می نگاشتند. بدینسان، این لوحه ها نشانه ای از مراسم آئینی است. زرتشتیان (در خاور دور نیز) می توانستند آن را آزادانه به کار ببرند. مُهر سغدی هم نمونه نقوش و مظاهر آیینی مکتب بودا در ایران و سنّت نصاری و مانویان در این سرزمین است. پیروان اسلام، که پس از این ادیان آمد، در زندگی هر روزه عطر به کار می برند، اما عطر برایشان معنای آیینی ندارد. آنان شاید که دیدن لوحه پهلوی را هم گناه بدانند. در برابر، بوداییان احساس ناخوشایندی از چنین لوحه و نوشته ندارند، و از این چوب عطربیز تندیس بودا هم می تراشند. این چوبهای معطر از دیرباز از جنوب شرق آسیا به ایران می آمده است. زرتشتیان پس از آنکه در سرزمین های عالم پراکنده شدند، باز طالب این چوبها بودند. ژاپنی ها دانشی از زبان پهلوی نداشتند؛ اما در نیمه سده هشتم که این لوح ها به ژاپن آورده شد دریافتند که اینها کاربرد آئینی دارد و چیزی مهم و ارزنده است. پس آن را چون گنجینه ای نگاه داشتند و برای ما به یادگار گذاشتند».

سغدی و سغدیان

روزنامه ماینیچی ژاپن در شماره 13 مه 1987 در گزارشی نوشت:« پرفسور ایچی ساوا می یازاکی استاد ممتاز دانشگاه توکیو و دانشمند صاحب نظر در تاریخ آسیا، با اشاره به اهمیت این کشف، درباره خطوط خوانده شده تعبیر جالبی ارائه داد و گفت: خطوط پهلوی و سغدی را از راست به چپ می نویسند، اما خطوط یونانی و رومی و بطور کلی خطوط منطقه مدیترانه از چپ به راست نوشته می شود. در شرق آسیا(چین و ژاپن) نگارش به شیوه عمودی و از بالا به پایین است. این شیوه ها با رسم و راه اقوام گوناگون و تمدن و زبان آنها پیوند دارد. حروف سغدی و پهلوی به جنوب شرق آسیا تعلق دارد، که در اینجا از راست به چپ می نویسند.
در سده های هفتم و هشتم میلادی عامه مردم با خط آشنا نبودند. می توان تصور کرد که هنگامی که مانیؤشوُ( نخستین مجموعه مهم شعری ژاپن) در این روزگار فراهم آمد، چه اندازه تأثیر نمود. خطوط سغدی و پهلوی نیز برای عامه مردم این زبانها نگاشتنی نبود؛ اما در این دوره چیزهای بسیار و نیز شمار فراوان از مردم این سرزمین ها به ژاپن آمدند، که بسیاریشان با خط و نوشتن آشنا بودند. یکی از تبارِ همین سغدیان(«انروک سان» که پدرانش از سمرقند آمده بودند) پایه ای در دستگاه امپراتوری چین ترقی یافت که توانست در برابر امپراتور قیام کند و چیزی نمانده بود که او را سرنگون سازد.
سغدیان در تجارت میان شرق و غرب فعال بودند، و به این قرینه می بایست که مُهرها و نشانه های تجاری بسیاری داشته باشند؛ هرچند که نقش مُهر تازه خوانده شده، نخستین اثر یافته شده از این نوع است. این هم شایسته توجه است که این اثر در ژاپن، در منتهاالیه راه ابریشم، یافته شده است.
تجارت پیشگی با جان سغدیان سرشته بود. این مردم چون دارای فرزند می شدند، مادر انگشتی عسل در دهان، نوزاد و قدری نشاسته در کف دست او می نهاد. این رسم با آئین کنفوسیوس، که منش و معنویت را از مادیات برتر دانسته است، نمی خواند و نمودار مرام کاسبکاری و سودجویی بود: چشاندن عسل به نوزاد برای آن بود که چرب زبان و شیرین گفتار شود و مردم را به سخن بفریبد و در کسب پیشرفت کند. نشاسته یا صمغ گذاشتن در دست کودک هم به آرزوی این بود که هرچه به دست و دخل می آید بماند، و اندوخته اش روزافزون شود. در واقع، طفل را به آئین کاسبکاری تعمید می دادند. سغدیان با این روحیه در تجارت شرق و غرب میداندار بودند. چند سده بیش نکشید که این قوم از میان رفتند و تا قرن سیزده میلادی فقط نامی از آنان در تاریخ مانده بود. این لوح چوبی خوشبوی بی زبان منقّش به مُهر سغدی این حقیقت را باز می گوید که هیچ سعادتی تا ابد نمی پاید.

از زبان سوسنِ آزاده ام آمد به گوش
کاندرین دیر کهن کارِ سبکباران خوشست

پی نوشت ها :

1. این مقاله براساس گزارشهای نگارنده، درج شده در مجله آینده زیر عنوان نوشته پهلوی تازه یاب در توکیو( سال سیزدهم، ش 4-5 تیر- مرداد 1366، ص 53-352) و نوشته پهلوی در گنجینه هوریوجی ژاپون( سال سیزدهم، ش 6-7، شهریور-مهر 1366، ص 67-462) آماده شده است.

منبع مقاله: رجب زاده، هاشم؛ (1386)، جستارهای ژاپنی در قلمرو ایرانشناسی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، چاپ اول 1386.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط