جایگاه ایران روزگار قاجار در جامعه جهانی

در سالهای ناآرام پس از نهضت 1867، بسیاری از ژاپنی های آگاه تر بنیاد حکومت ملی و مجلس شورا را جایگزین مناسبی برای نظام سرنگون شده ایلخانی می دیدند. وجود حکومت مشروطه می توانست بهانه را از دست قدرتهای غربی،
شنبه، 7 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جایگاه ایران روزگار قاجار در جامعه جهانی
جایگاه ایران روزگار قاجار در جامعه جهانی






 

در سالهای ناآرام پس از نهضت 1867، بسیاری از ژاپنی های آگاه تر بنیاد حکومت ملی و مجلس شورا را جایگزین مناسبی برای نظام سرنگون شده ایلخانی می دیدند. وجود حکومت مشروطه می توانست بهانه را از دست قدرتهای غربی، که ژاپن می کوشید تا آنها را به تجدیدنظر در «پیمانهای» تحمیل شده راضی کند، بگیرد، و کاپیتولاسیون را از میان بردارد. سرانجام، تصمیم به اعطای قانون اساسی گرفته شد و فرمان 12 اکتبر 1881 امپراتور اعلام داشت که مجلس ملی در سال 1890 تشکیل خواهد شد.(برای شرح رویدادهایی که به بنیاد شدن حکومت مشروطه در ژاپن انجامید انگاه کنید به تاریخ ژاپن، تألیف هاشم رجب زاده، ص 257 و پس از آن).
در آغاز دهه 1870، همراه با موج آزادیخواهی و تحول فکری و اجتماعی در ژاپن، بحث داغی درباره مسائل اساسی کشور و جریان غربگرایی در گرفته و بازار انجمن سازی گرم شده بود. در این انجمنها از تازه ترین افکار سیاسی و اجتماعی غربی و کاربرد آن در ژاپن سخن می رفت. در میان این گروهها،«مِی رو کوُشا»(Meiroku-sha)که در سال 1873 به همت موری آری نوری(Mori Arinori)بنیاد شد مهمتر از همه بود زیرا که بسیاری از اعضای آن در عرصه اندیشه و آموزش صاحب نام و اعتباری بودند.
موری آری نوری(89-1847)که عضو هیأت سفارت
ژاپن، به ریاست ایواکوُرا تومومی(Iwakura Tomomi) به ممالک غربی در سالهای 73-1871 برای اقتباس و تدبیر سازمان نوین سیاسی-فرهنگی ژاپن و در سالهای 1885 تا 1889 وزیر آموزش بود، سهم مهمی در پیشرفت آموزش مترقی در ژاپن داشت. او در سال 1873« مِی رو کوُشا» را بنیاد کرد.
موری آری نوری در مقاله ای در مجله می روکوُ(مِی روکوُ- زاشی Meiroku Zasshi یا مجله تنویر افکار)، در شماره ماه مه 1874 آن، به مسأله پیمانها پرداخته و زیرعنوان «حقوق و وظایف کشورهای مستقل»نوشته است:« کشورهایی که برابر حقوق بین الملل مستقل شمرده می شوند آنهایی هستند که، صرفنظر از درجه اقتدار و شیوه مملکتداریشان، اختیار کامل برای اداره امور خود و بستن پیمانهای خارجی دارند. چنین کشورها به طورکلی در سه گروهند: کشورهای مستقل بکمال؛ ممالک مستقل مشروط؛ و ممالک مستقل خراج گزار( یا خودمختار). کشور مستقل بکمال آن است که می تواند امور داخلی خود را رأساً اداره کند و با ممالک خارجی رأساً پیمان ببندد. مستقل مشروط کشوری است که پیمانهای بسته شده با ممالک دیگر استقلال او را تضمین کرده، یا به وسیله پیمانهای تحمیل شده از سوی قدرتهای خارجی برای سالهای متمادی محدود و مقید شده و توان الغای این پیمانها را نداشته باشد. دولت را خراجگزار هم با این که در امور داخلی خود اختیار دارد، خراجگزار مملکت دیگری است...
«ممالک دارای استقلال کامل در جهان امروز عبارتند از امپراتوری ژاپن در آسیا؛ روسیه، اتحاد ژرمن، اتریش، ایتالیا، فرانسه، هلند، دانمارک،‌ سوئد، اسپانیا و پرتغال در اروپا؛ لیبریا در آفریقا؛ و ممالک متحده و نیز چند کشور در امریکای مرکزی و جنوبی. ممالکی که استقلال مشروط دارند عثمانی، یونان، بلژیک و سویس در اروپا؛ چین، سیام و ایران در آسیا هستند. کره و تبت در آسیا؛ صربستان در اروپا؛ مراکش، تریپولی و تونس در افریقا هم ممالک خراجگزارند.»
اما آرینوری افزوده است:« عده ای منکر آنند که کشور پادشاهی ما(ژاپن) از استقلال کامل برخوردار است. آنها می گویند که ژاپن، اگر هم اراده کند، نمی تواند به حقوق و وظایف کشور مستقل رفتار کند زیرا که هنوز در قید محدودیتهای پیمانهای خارجی است، قوانین مسجّل مصوّب ندارد، از نظر نظامی ضعیف است و از نظر فرهنگی رشد نیافته، اما این حرفها بی معنی تر از آن است که در مقام ردّ آن برآییم... کشور ما دیرزمانی سیاست انزوا داشت. هنگامی که ناوهای امریکایی راهشان را به خلیج اِدو( توکیو قدیم) باز کردند و خواستند پیمانی برای داشتن روابط ببندند، ما خواستشان را اجابت کردیم... از آن پس هم انگلیس و روسیه و هلند و فرانسه یکی پس از دیگری به ژاپن فشار آوردند و ما پیمانهای تجارت و دوستی سال 1858 را با اعتبار دهساله با آنها بستیم. ژاپن به همه خواستهای دیگر این قدرتها گردن نهاد، و اعتبار دهساله پیمانها با انگلیس و امریکا تا سال 1872 تمدید شد. این امتیازها( به طرفهای پیمانها) به خواست آزادانه کشور ما داده شد. اکنون که مدت این پیمانها به سر آمده است، به طور طبیعی می تواند به وسیله یکی از دو طرف ملغی اعلام شود یا پیمان جدیدی با مذاکرات تازه بسته شود.»
این سخن موری آرینوری در پوشش تعارف و توجیه سیاسی، ‌بیان انتظار و درخواست او از آزاداندیشان است برای الغای پیمانهای تحمیل شده در دهه 1850 و اعاده حاکمیت کامل و اختیار عمل ژاپن در برابر قدرتهای غربی، که سرانجام پس از سالها تلاش و با قدرت نشان دادن ژاپن تحقق یافت.
مهدیقلی هدایت در یادداشت سفر ژاپن خود می نویسد:« (19 دسامبر 1903)می بایست به ملاقات کُنت کاتسوُرا(Katsura)رئیس الوزرا رفت. مردی است که در آلمان تحصیل کرده است... از اتابک سؤال کرد که در زمامداری خود برای اقتصاد چه کرده اید؟ اتابک گفت: عهدنامه با روس داشتیم و از شروط آن حصر گمرک به پنج درصد بود؛ در گمرک اختیار نداشتیم. اخیراً موفق شدیم با روسها قرار تازه بگذاریم.
«کنت گفت ما هم همین گرفتاری را داشتیم و مبتلا به کاپیتولاسیون هم بودیم. عدلیه را مطابق مرسوم اُرُپ ساختیم؛ قوانین را تنظیم کردیم؛ قوای نظامی خودمان را تکمیل نمودیم و عهدنامه ها را فسخ کردیم. اروپاییان ایرادی نداشتند؛ سر نیزه را هم می دیدند، تکمیل کردند.»
(سفرنامه مکه...، تهران، 1324، ص 100).
منبع مقاله: رجب زاده، هاشم؛ (1386)، جستارهای ژاپنی در قلمرو ایرانشناسی، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی، چاپ اول 1386.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط