آزمایش لوشر

ترجیح دادن رنگی به رنگ دیگر، به موقعیت های زمانی بستگی دارد. اگر انتخاب ما یک لباس مهمانی یا کاغذ دیواری برای سالن نشیمن و یا نقاشی قفسه بندی های آشپزخانه باشد، رنگ انتخاب شده ما نه فقط تابع نیازهای روحی و
دوشنبه، 9 ارديبهشت 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آزمایش لوشر
آزمایش لوشر

 

نویسنده : ماکس لوشر /مترجم: ویدا ابی زاده




 
رنگ ها با روان انسانها چه نسبتی دارند؟
ترجیح دادن رنگی به رنگ دیگر، به موقعیت های زمانی بستگی دارد. اگر انتخاب ما یک لباس مهمانی یا کاغذ دیواری برای سالن نشیمن و یا نقاشی قفسه بندی های آشپزخانه باشد، رنگ انتخاب شده ما نه فقط تابع نیازهای روحی و جسمی ما است، بلکه باید زیبائی مسئله را هم در نظر گرفت که آیا فلان لباس به فلان رنگ و یا فلان بدن مناسب است یا خیر؟ کاغذ دیواری چه حالتی به اسباب خانه می دهد؟ و نظایر آن.
وقتی که در آزمایش لوشر رنگ ها برای انتخاب شدن آماده می شوند، بدون دخالت رنگی در رنگ دیگر، قضاوت زیبائی تابع قضاوت روانی می شود. ما باید در اینجا بدون این که سعی کنیم رنگی را با رنگ دیگر هماهنگ کرده و بدون ارتباط دادن رنگ ها به چیز دیگر، باید رنگی را که همان لحظه به نظرمان می رسد انتخاب کنیم.
به همین ترتیب لازم است وقتی که این آزمایش را روی شخص دیگری انجام می دهیم از او بخواهیم که رنگ ها را فقط به خاطر خود رنگ و بدون دخالت هر چیز دیگر مثل پارچه، اسباب و لوازم خانه و غیره انتخاب نماید.
در آزمایش «کامل لوشر» جمعاً هفت کارت رنگی وجود دارد. این کارت ها حاوی 73 رنگ هستند که از 25 رو و 43 رنگ مختلف تشکیل شده اند. در نتیجه آزمایش مقدماتی، اطلاعات زیادی را در مورد ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه ساختمان روحی شخص، ناحیه هائی که زیر فشار روحی قرار گرفته اند، توازن و یا عدم توازن غدد و اطلاعات فیزیولوژی ارزشمندی را در اختیار پزشک یا روان پزشک قرار می دهد.
«آزمایش کامل» بین 5 تا 8 دقیقه طول می کشد که می شود گفت این آزمایش سریعترین رکورد جهانی را داراست. آزمایش لوشر به قدری ساده است که می توان آن را در مدت نیم ساعت به دیگران آموخت. البته تجزیه وتحلیل آن وانجام آزمایش کامل نیاز به اطلاعات روانشناسی در خور توجهی دارد.
این شرح کوتاه شده را «آزمایش سریع» و یا « آزمایش مختصر لوشر» می گویند و با اینکه در مقایسه با آزمایش کامل لوشر، چندان کامل و افشاگر نیست، ولی حاوی اهمیت بسزائی از لحاظ اطلاعاتی درباره خصوصیات روحی و مراکز فشار روانی و جسمانی است. پزشکان در اروپا این روش کوتاه را برای تشخیص بعضی از بیماری ها مفید دانسته اند، زیرا تحقیقات بعمل آمده نشان داده است که فشارهای عصبی که «آزمایش لوشر» نیز تشخیص دهنده آن بوده است، با نتایج آزمایش های طولانی خود پزشکان یکی می باشد. با استفاده از این آزمایش، یک « سیستم هشدار اولیه» درباره بیماری های فشارهای روحی در مراحل اولیه آن، نظیر نارسائی قلب و سکته مغزی یا اختلالات معده را، در اختیار بیماران قرار می دهد.
پزشکان عموماً افراد پرمشغله ای هستند و غالباً وقت کمی برای کارهای اضافه بر معاینات اولیه خود برای تشخیص بیماری ها دارند و فرصت یادگیری روش های پیچیده تفسیر این آزمایش را ندارند. ولی پزشک می تواند از دستیار خود بخواهد تا آزمایش کوتاه لوشر را روی بیماران قبل از معاینات پزشکی انجام دهد. سپس پزشک می تواند نظری به نتیجه آزمایش افکنده و ببیند که آیا مریض او سالم است یا خیر و اگر فشار روحی در بیمار دیده می شود، تحقیقات لازم را بعمل آورد.
دکتر اربزلوه(1) در مقاله خود تحت عنوان «استفاده از آزمایش رنگ لوشر در پزشکی» می نویسد که «ما ناگزیریم از پروفسور لوشر به خاطر درک آشکارش از اهمیت روانی رنگ ها و نیز به خاطر ارائه یک آزمایش رنگ که مزیت عمده آن، سادگی آن است، تشکر کنیم. این آزمایش از سوی قابله ها در بخش زایمان بیمارستان من و نیز توسط منشی ها در مطب من صورت می گیرد. تفسیر رنگ ها در صلاحیت پزشک است».
وی پس از ذکر چندین مورد از مزایای این آزمایش از لحاظ «هشدار اولیه بیماری ها» در دنباله مقاله اش می نویسد: « این آزمایش بستگی به میزان درک پزشک از شخصیت روانی بیمار داشته و به پزشک امکان می دهد تا در داوری خود کمتر تعصب بخرج دهد. آزمایش مزبور علائم مهمی را برای استفاده در امر تشخیص پزشکی و درمان بیمار و نیز برای پیش بینی برخی بیماری ها بدست می دهد. به دلیل سادگی و معتبر بودن این آزمایش، می توان استفاده از آن را به عموم مردم توصیه کرد. »
استفاده از این آزمایش به صورت متنوع و وسیعی صورت گرفته و تحقیقات متعددی در این زمینه از سوی کارل هاینتس فلهینگاس (2) و دیگران انجام یافته است:
در دانش نژاد شناسی (کلار (3) و دیتشی (4)؛ روانشناسی دین (بوکسلاگ(5))؛راهنمای ازدواج (کانزیانی (6))؛ علاوه بر آن مرکز خدمات پرسنلی لوشر در لندن، در مورد آزمون نیازهای راهنمای حرفه ای و گزینش کارمندان برای صنایع و تجارت (اسکات (7).
در مدت متجاوز از بیست سالی که از شروع این آزمایش می گذرد، پیشرفت هایی نصیب آن شده و معایب آن برطرف شده است، ولی اساس و پایه آن بلاتغییر باقی مانده است. تفسیرهای این آزمایش پیشرفت کرده و کاملتر شده است، درحالی که اصول اولیه آن در بوته زمان به قوت خود باقی مانده و به هیچ وجه نیازی به تغییر آنها نبوده است.
یکی از مدارس بزرگ مکاتبه ای در اروپا استفاده نوینی را برای آزمایش سریع لوشر یافته است. به این معنی که داوطلبان تحصیل در دوره های مختلف را در معرض این آزمایش قرار داده اند و براساس نتایج آن، رشته تحصیلی مناسب آنان را توصیه کرده اند.
درباره چهار رنگ اصلی لوشر (رنگ های آبی، زرد، قرمز و سبز) قبلاً توضیح مختصری دادیم. این چهار رنگ «ارجحیت های روانی» هستند و چهار رنگ اصلی نام دارند. در آزمایش سریع رنگ لوشر، چهار رنگ فرعی هم به این چهار رنگ اصلی اضافه شده اند که عبارتند از: بنفش که مخلوطی از قرمز و آبی است. قهوه ای که مخلوطی از زرد و قرمز و سیاه است. خاکستری که هیچ رنگی ندارد و بنابراین دور از هر نوع نفوذ است، درحالی که تندی آن به نحوی است که این رنگ را در میان روشن و تاریک قرار می دهد، به طوری که عاری از هر تأثیر آنابولیک می باشد.
در واقع، این رنگ از لحاظ روانشناسی و فیزیولوژی یک رنگ خنثی است. و بالاخره رنگ سیاه است که کلاً نفی هر رنگ است.

دستورات اولیه برای انجام آزمایش رنگ ها

برای این آزمایش، هشت کارت رنگ در داخل یک پاکت قرار دارد. در یک سمت کارت، شماره آن نوشته شده (سمت شماره) و سمت دیگر آن رنگی است (سمت رنگ). این رنگ ها عبارتند از خاکستری، آبی، (سرمه ای)، سبز، قرمز، زرد، بنفش، شکلاتی (قهوه ای روشن) و سیاه.
1- کارت ها را از داخل پاکت بردارید، آنها را بُر بزنید و طوری روی میز قرار دهید که سمت رنگ‌ آنها کاملاً مقابل شما باشد.
2- به کارت ها نگاه کنید و رنگی را که بیشتر از سایرین دوست دارید، انتخاب کنید. در انتخاب رنگ دلخواه، سعی نکنید که آن را با رنگ چیز دیگری نظیر پارچه، مبلمان، اتومبیل سواری و غیره مقایسه کنید، بلکه فقط آن را به عنوان رنگ مورد علاقه تان برگزینید.
3- کارت رنگی انتخابی خود را بردارید و آن را از سمت شماره، در بالا و در سمت چپ هفت کارت دیگر بگذارید.
4- سپس به رنگ های باقی مانده نگاه کنید و رنگی را که بیشتر مورد علاقه شماست از روی میز برداشته و آن را از سمت شماره، در کنار کارت دیگر دلخواه اول قرار دهید.
5- دستور شماره 4 را در مورد شش کارت باقی مانده بکار برید، به طوری که تمام کارت ها با سمت شماره شان در یک ردیف قرار گیرند و رنگی که بیشتر مورد علاقه شماست در سمت چپ و رنگی که کمترین علاقه را به آن دارید در سمت راست باشد.
6- شماره کارت ها را از چپ به راست بخوانید و این شماره ها را به ترتیب، یک تکه کاغذ بنویسید.
7- کارت های رنگ را دوباره از روی میز بردارید، آنها را دوباره بُر بزنید و از نو طوری روی میز کارت قرار دهید که کاملاً مقابل شما باشد.
8- دستورات 2 تا 6 را تکرار کنید. عملاً سعی نکنید که انتخاب اول رنگ ها را به خاطر آورده و یا به همان ترتیب انتخاب کنید (در عین حال، عمداً تلاش نکنید تا آنها را فراموش نمائید)، بلکه در انتخاب رنگ ها طوری رفتار کنید که گویی آنها را برای نخستین بار می بینید. 9- شماره های کارت های رنگ دلخواه خود را انتخاب دوم را روی همان تکه کاغذ و در زیر شماره های قبلی بنویسید. (مراقب باشید که این تکه کاغذ را گم نکنید زیرا پس از خواندن متن کتاب به شماره های ثبت شده روی آن احتیاج دارید. )
در مرحله بعد، دستورات زیر را انجام دهید:
1. پس از انجام دستورات هشت گانه بالا و دو انتخاب از کارت های رنگ، شما دو ردیف اعداد دارید که یکی زیر دیگری قرار گرفته است، مثلاً :
7-6-0-2-3-4-1-5
7-0-6-3-2-5-4-1
2. از هشت عدد هر ردیف؛ چهار جفت (گروه) عدد بسازید. به این ترتیب که گروه اول با علامت «+»، گروه دوم با علامت «×»، گروه سوم با علامت «=» و گروه چهارم با علامت «-» باشد. در مثال مورد نظر ما، گروه های اعداد به صورت زیر خواهند بود:
6-7-، 0=2=، 3×4×، 5+1+
0-7-، 6=3=، 2×5×، 1+4+
3. علاوه بر آن، اولین و آخرین رقم در هر ردیف یک گروه پنجم را تشکیل می دهد که با علامت «-+» مشخص می شود. به این ترتیب، دو گروه دیگر زیر نیز بوجود می آید:
7-1+ و 7-5+
4. تفسیر و معنای کارکردهای گروه «+ و - و × و = » در جدول های تفسیر آمده است .

روانشناسی کارکردی

عنوان «روانشناسی کارکردی» را بر عقایدی نهاده اند که انتخاب رنگ را با روانشناسی شخصیت مرتبط می سازد. در آزمایش رنگ لوشر، ساختار (8) یک رنگ ثابت است؛ و به عنوان «معنای واقعی» آن رنگ تعریف شده و برای همه کس یکسان می باشد. مثلاً رنگ آبی مایل به تیره به معنای «آرامش و سکوت» است، صرف نظر از این که فردی این رنگ را دوست بدارد و یا دوست ندارد. از سوی دیگر، «کارکرد» عبارت است از «تمایل ذهنی نسبت به رنگ» و همین است که در مورد اشخاص مختلف فرق می کند و تفسیرهای آزمایش لوشر نیز بر همان اساس استوار است. شخصی ممکن است یک رنگ خاص را دوست داشته باشد، دیگری شاید همان رنگ را خسته کننده بداند، و سومی نسبت به آن بی تفاوت باشد، درحالی که چهارمی شاید کاملاً از آن بدش بیاید.
در آزمایش هائی که بر روی افراد صورت می گیرد (و یا شخص بر روی خودش انجام می دهد) کارت های رنگ را به ترتیب ترجیح و علاقه انتخاب می کنند.
رنگی را که بیشتر از همه دوست دارد، در اول ردیف رنگ ها و رنگی را که بسیار از آن بدش می آید (یا کمترین علاقه را به آن دارد) در مرحله آخر انتخاب کرده و در محل هشتمین کارت قرار می دهد. با مشاهده طرز قرار گرفتن کارت ها، ما می توانیم تعیین کنیم که یک رنگ خاص نشانگر چه نوع کارکردی است زیرا تمایل ذهنی نسبت به رنگ های مختلف، دارای درجات کم و زیاد است.
در شروع ردیف مناطق علاقه ها، اولین کارتی که انتخاب می شود براساس ترجیح و اولویت بسیار زیاد صورت گرفته است. پس از آن، منطقه ای قرار دارد که اولویت آن چندان زیاد نیست. سپس نوبت به منطقه ای می رسد که به عنوان منطقه «بی تفاوتی» بشمار می آید. در پی آن، آخرین منطقه قرار دارد که حکایت از انزجار یا بی میلی شخصی دارد. برای مشخص کردن این مناطق، علامت های زیر بکار رفته است:
منطقه ترجیح شدید یک رنگ- علامت بعلاوه (+)
منطقه ترجیح عادی یک رنگ - علامت ضربدر(×)
منطقه بی تفاوتی نسبت به یک رنگ - علامت مساوی (=)
منطقه بی میلی یا انزجار از یک رنگ - علامت منها (-)

اهمیت هشت وضعیت

بخاطر بسپارید که لازم است انتخاب های رنگ را باید به طرز صحیحی گروه بندی و سپس با علایم مناسبی که در بالا شرح داده شد، علامت گذاری نمود. پس از این که هشت کارت را از لحاظ ارجحیت شان مرتب کردید، گرایش ها یا «کارکردهای» زیر بدست می آید:
وضعیت اول: رنگی که بسیار مورد علاقه شماست نشانگر یک «گرایش» بوده و با علامت بعلاوه (+) مشخص شده است. این رنگ نمایانگر روش اساسی است که شخص برای رسیدن به هدف خود آن را انتخاب می کند و نیز نشانه وسایلی است که در این راه آنها را بکار می گیرد. مثلا آبی تیره (سرمه ای) در وضعیت اول نشان دهنده روشی است که معنای آن «آرامش» می باشد.
وضعیت دوم. این وضعیت نیز معمولاً با علامت بعلاوه (+) مشخص می شود و هدف واقعی را نشان می دهد. مثلاً وقتی رنگ آبی تیره (سرمه ای) انتخاب شده است، به این معنی است که شخص طالب «صلح و آرامش» است. معذالک برحسب گروه بندی و علامت گذاری آزمایش واقعی، امکان دارد که وضعیت دوم با علامت ضربدر (×) مشخص شده باشد، که در این صورت روش اساسی و هدف شخص یکی هستند. به عبارت ساده تر، او وسایل و راههائی را بکار گرفته است که به نفسه به صورت هدف درآمده اند. بدین سان، یک شخص معمولاً آرام است زیرا مایل است تا از طریق آرام بودن به هدفی برسد، نظیر مطمئن شدن از این که با کمک عقل و درایت یک محیط ثابت وآرام برای خود پدید آورد و یا آرامش محیط را حفظ کند. ولی وقتی که رنگ آبی تیره تنها رنگی است که با علامت بعلاوه مشخص شده است، به این معنی است که آرامش به نفسه به صورت یک هدف درآمده است.
وضعیت های سوم و چهارم. این وضعیت ها معمولاً با علامت ضربدر (×) مشخص گردیده و نشانگر «وضع واقعی امور» است؛ وضعیتی که شخص واقعاً خود را در آن می یابد و یا رفتاری است که زائیده شرایط موجود او می باشد. رنگ آبی تیره در این وضعیت ها نشان می دهد که شخص احساس می کند که در یک وضعیت آرام قرار دارد و یا در وضعیتی است که رفتار آرام را ضروری می سازد.
وضعیت های پنجم و ششم. این وضعیت ها نشانگر «بی تفاوتی» بوده و با علامت مساوی (=) مشخص می شود. رنگ های این منطقه نشان می دهد که صفات خاص آنها نه رد شده است و نه جنبه دلخواه در شرایط واقعی فرد بوده است، بلکه به عنوان ذخیره نگاهداری شده اند تا در صورت لزوم از آنها استفاده شود. بدین طریق یک رنگ «بی تفاوتی» از یک کیفیت غیر معتبر برخوردار بوده و به عنوان «نامناسب» کنار گذارده شده است، ولی یک ذخیره بشمار آمده و با تغییر شرایط می توان آن را با سرعت مورد استفاده قرار داد. رنگ آبی تیره در یکی از این وضعیت ها نشانگر «آرامشی» است که فعلاً وجود ندارد و به محض این که شخص بتواند بر وضع متلاطم یا تحریک آمیز خود غلبه کند و یا دست کم آن را تحمل پذیرتر سازد، آرامش مزبور بازخواهد گشت.
وضعیت های هفتم و هشتم. این وضعیت ها با علامت منها (-) مشخص شده و نشانگر «عدم تمایل» است. رنگ هائی که به عنوان «غیر دلخواه» طرد گردیده اند، نشانگر نیاز خاصی هستند که دلیل خاصی برای نهی و ممنوعیت آنها وجود دارد، و چون این نیازها برآورده نمی شوند لذا سودمند هم نخواهند بود. به عبارت دیگر، این رنگ ها نشانگر نیازی هستند که فرضاً عاری از ضرورت است. مثلاً رنگ آبی تیره در هر یک از این وضعیت ها، به این معنی است که نیاز به آرامش باید ارضاء نشده باقی بماند. زیرا به دلیل شرایط نامساعد، هر آرامش، هر تسلیم، هر تلاش برای ایجاد روابط نزدیکتر و هماهنگ تر، عواقب غیر رضایت بخشی خواهد داشت.

چهار رنگ اصلی یا رنگ های مستقل (رنگی است که از مشتقات سایر رنگ ها نباشد) از لحاظ روحی

شماره 1 - آبی مایل به تیره (سرمه ای)
شماره 2- آبی مایل به سبز
شماره 3- نارنجی مایل به قرمز
شماره 4- زرد روشن
چهار رنگ کمکی (غیر اصلی یا فرعی)
شماره 5- بنفش
شماره 6- قهوه ای
شماره 7- سیاه
شماره 8 خاکستری

انواع چهار رنگ اصلی

شماره 1 آبی تیره: نشانگر «عمق احساسات» بوده و صفات زیر در انتخاب این رنگ وجود دارد:
خود محور (فردی است که فقط به خود و خواسته های خود توجه دارد)، منفعل [غیر فعال(فردی است که همواره منفعل و پذیرا باشد و برای جلوگیری از حوادث زندگی از خود فعالیت چندانی نشان نمی دهد)]، روحیه مشارکت و همکاری در انقیاد دیگران [غیر مستقل](9)، حساسیت طبع، دارای قدرت ادراک زیاد، روحیه اتحاد با دیگران.
جنبه های عاطفی (10) شخصیت او عبارتند از:
طالب آرامش، خواستار رضایت و خشنودی، ملایمت طبع،عشق و محبت.
شماره 2 آبی مایل به سبز: نشانگر«نرمش پذیری اراده» بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:
خود محوری، منفعل، حالت دفاعی دارد، مستقل است، مراقب جان خویش است، دارای حس تعلق (11)، تغییر ناپذیری.
جنبه های عاطفی شخصیت او عبارتند از :
روحیه اصرار و سماجت، اظهار وجود و عرض اندام، روحیه لجاجت، عزت نفس دارد.
شماره 3 رنگ نارنجی مایل به قرمز: نشانگر «نیروی اراده» بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:
برون محوری (12)، فعالیت، مهاجم- متجاوز، مستقل است، دارای حس رقابت، اهل عمل و فعالیت.
جهات عاطفی شخصیت او عبارتند از :
آرزومندی، هیجان پذیری، سلطه طلبی، تمایلات قوی جنسی.
شماره 4 زرد روشن: نشانگر «خود انگیختگی(13) بوده و صفات زیر در انتخاب کننده این رنگ وجود دارد:
برون محوری، فعالیت، آینده نگری، غیرمستقل، توسعه طلبی، بلندپروازی، اهل تحقیق و پژوهش.
جهات عاطفی شخصیت او عبارتند از:
تغییرپذیری ،پرتوقع، داشتن اصالت و نیروی ابتکار، نشاط و زنده دلی.
«خودمحور» به معنای «ذهناً به خود پرداختن است» و هرچند که شباهت هائی با «درون بینی» دارد ولی معادل آن نبوده و نباید آن دو را با یکدیگر اشتباه کرد. کسانی که درون بین هستند افراد «خود محور» نیز به شمار می آیند ولی آنان که فقط خود محور هستند لزوماً درون بین نیستند. از لحاظ ذهنی به خود پرداختن، به معنای علاقمندی به خود است. فردی که پیوسته با دیگران معاشرت می کند وی را باید یک فرد برون بین بشمار آورد، ولی چنانکه مشاهده شود که موضوع گفتگوی او با دیگران همواره یک موضوع واحد نظیر جمع آوری تمبر، خانواده اش، همسرش، فرزندانش، شغلش و سفرش به اروپا باشد، در این صورت وی را باید یک فرد «خود محور» بشمار آورد زیرا همه چیز را به زندگی خود محدود می کند. کافی است که شخص دیگری یک موضوع عمومی تر را مطرح سازد و آن وقت شخص مورد نظر ما حاضر به شنیدن آن نیست.
«برون محور» به معنای کسی است که بیرون از وجود خود را می بیند و شباهت زیادی به برون بین دارد. فرد برون محور علاقمند به محیط پیرامون خود و اشیاء و مردم است، خواه از نقطه نظر تأثیر گذاردن در محیط بیرونی و خواه گرفتن محرک و انگیزه از آن. چنانکه در محیط پیرامونی خود تأثیر می گذارد، دراین صورت نسبت به آن مؤثر و مستقل است. ولی اگر از محیط خود تأثیر می پذیرد، در این صورت غیر مستقل می باشد. لذا استقلال معادل با «علت بودن» است درحالی که غیر مستقل معادل با «معلول بودن» می باشد.
تفاوت غیر فعال از فعال، نظیر تفاوت خود محور از برون محور است.

رنگ های اصلی مخلوط

مشاهده می شود که شماره های 1و 2 (آبی و سبز) هر دو خودمحور (غیر فعال) هستند. هر جا که هر دوی آنها با یکدیگر در آزمایش ظاهر شوند، صفت خود محوری قویاً مورد تأکید است. ولی این موضوع که آیا رفتار مزبور یک رفتار الگوئی یا یک الگوی واقعی و یا یک الگوی پنهان و یا یک الگوی رد شده می باشد یا خیر، قطعاً بستگی به وضعیت این ترکیب در ردیف رنگ ها دارد.
به همان ترتیب، شماره های 2و 3 (سبز و قرمز) هر دو مستقل (خودکار، سبب ساز) می باشند. هرجا که هردوی آنها در آزمایش ظاهر شوند، صفات ابتکار و خود - تصمیم- گیری از اهمیت بیشتری برخوردار است. اما از سوی دیگر، نحوه تأکید و اهمیت آنها بستگی به محل ظاهر شدنشان دارد.
شماره های 3و 4 (قرمز و زرد) برون محور(فعال) هستند و از بیرون هدایت می شوند. هرجا که هر دوی آنها در کنار یکدیگر ظاهر شوند، صفت فعالیت از اهمیت بیشتری برخوردار است.
شماره های 1 و 4 (آبی و زرد) هر دو غیر مستقل (یعنی از منابع خارجی هدایت می شوند) هستند و لذا هر جا که در کنار یکدیگر ظاهر شوند؛ «فاقد قدرت تصمیم گیری» کاملاً نشان داده می شود.
هر یک از گروه های بالا وقتی که در کنار یکدیگر در یک گروه کارکرد مشابه ظاهر شوند (هر دو +، هر دو ×، هر دو = یا هر دو -) متضمن یک تأکید نسبتاً زیاد بر برخی صفات هستند: خودمحوری یا استقلال، برون محوری یا عدم استقلال. با ترکیب آبی و قرمز (شماره های 1و 3) می توان توازن بهتری را بدست آورد. در این توازن، «عدم استقلال درون محوری رنگ آبی» بر اثر «استقلال برون محوری رنگ قرمز» متعادل و هماهنگ می شود. ترکیب سبز و زرد (شماره های 2 و 4) درضمن این که استقلال خودمحوری رنگ سبز را در برابر برون محوری غیر مستقل رنگ زرد تعدیل می کند، یک کل بالاخص متوازن را پدید نمی آورد. دلیلش این است که امیدواری توسعه طلبانه رنگ زرد هماهنگی خوبی با سرسختی و لجاجت رنگ سبز ندارد. این ترکیب می تواند گاهی اوقات مشکلات خاص خود را پدید آورد.

رنگ های اصلی را باید ترجیح داد

چهار رنگ اصلی آبی - قرمز، سبز و زرد (شماره های 1، 2، 3 و 4) که نشانگر نیازهای روانی هستند - نیاز به خشنودی و محبت، نیاز به اظهار وجود، نیاز به عمل و موفقیت و نیاز به چشم انتظار بودن و امید داشتن -همگی آنها از اهمیت خاصی برخوردار می باشند. لذا وقتی که یک فرد متعادل روانی که آزاد از تضادها و سرکوب های روانی است این رنگ ها را برمی گزیند، همه آنها باید در مکان های چهار تا پنج رنگ اول آزمایش قرار گیرند.

رنگ های کمکی

رنگ های کمکی، یعنی بنفش و قهوه ای و خاکستری (شماره های 5، 6و 7) در یک طبقه نسبتاً متفاوتی قرار دارند. اگر بخواهیم با صراحت کلام سخن گوئیم، سیاه و خاکستری اساساً رنگ بشمار نمی آیند. زیرا سیاه اصولاً رنگ نیست و رنگ خاکستری نیز در آزمایش کاملاً بی رنگ و خنثی است. لذا آن دو را بی رنگ (achromatic) می نامند. بنفش ترکیبی است از آبی و قرمز، درحالی که قهوه ای مخلوطی از نارنجی - قرمز و سیاه است و یک رنگ تیره و نسبتاً بی روح را بدست می دهد (گاهی اوقات نیز به عنوان «بی رنگ» طبقه بندی شده است؛ هرچند که این طبقه بندی دقیقاً درست نیست.) ترجیح دادن هر یک از سه رنگ «بی رنگ» (سیاه، خاکستری یا قهوه ای) را می توان نشانه ای از یک نقطه نظر منفی نسبت به زندگی دانست. این موضوع با تفصیل بیشتری در فصل مربوط به اضطرابات مورد بررسی قرار گرفته است.
هیچ یک از دو رنگ بنفش و قهوه ای درشمار رنگ های مستقل [اصلی] روانی نیستند و انتخاب آنان برای آزمایش لوشر پس از آزمون ها وخطاهای بسیار، به عنوان رنگ های مظهر سایر خصایصی انتخاب شده است که فرد عادتاً آنها را در منطقه بی تفاوتی آزمایش قرار داده و یا رد می نماید. ولی باید گفت که فرد غالباً در مورد آنها زیاده روی می کند و آنان را در اول ردیف رنگ ها و به زبان یکی از سایر رنگ های اصلی قرار می دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1- j. Erbsloh
2- Karl Heinz flehinghaus
3- H. Klar
4- H & N Dietschy
5- Bokslag
6- Canziani
7- Scot
8- یعنی اهمیت روانشناسی و فیزیولوژی (روحی و جسمی) آن
9- در برابر Hetronomousآورده ایم که به فردی گفته می شود که از دیگران تبعیت می کند و نقطه مقابل آن autonomous به معنای رهبر و فرد مستقل است
10- به معنای روحی و نفسانی است
11- مقصود تعلقات مادی و فکری است
12- به افکار و خواسته های دیگران توجه زیادی نشان می دهد
13- حالت و حرکتی است که بی درنگ و بی اختیار از شخص سرمی زند .

منبع:لوشر، ماکس، (1923)؛ ترجمه ویدا ابی زاده، (1339) ، روانشناسی رنگ ها، تهران: 1389، چاپ بیست و هفتم .



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.