صهیونیسم، فراماسونری و شیطان پرستی

در خلال مدتی که از حالا تا زمان برپایی حکومت خود، سپری می کنیم سعی خواهیم کرد محافل فراماسونری را در سراسر جهان ایجاد و تکثیر کنیم تا تمام کسانی که ممکن است در آینده جزء افراد خیّر و سرشناس شوند و یا همین
سه‌شنبه، 7 خرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صهیونیسم، فراماسونری و شیطان پرستی
 صهیونیسم، فراماسونری (1) و شیطان پرستی

نویسنده: سلمان قاسمی




 
صهیونیسم، فراماسونری (1) و شیطان پرستی
« در خلال مدتی که از حالا تا زمان برپایی حکومت خود، سپری می کنیم سعی خواهیم کرد محافل فراماسونری را در سراسر جهان ایجاد و تکثیر کنیم تا تمام کسانی که ممکن است در آینده جزء افراد خیّر و سرشناس شوند و یا همین حالا اینطور هستند، جذب آنها شوند. این محافل مراکز اصلی جاسوسی ما و بهترین کانونهای تبلیغاتی خواهند بود... بدین ترتیب از مخفی ترین توطئه های سیاسی که با حرکت دستهای خود ما از پشت پرده به حرکت در می آیند آگاه خواهیم شد... اگر در جهان توطئه ای ظهور کند سرکرده ی آن کسی جز یکی از وفادارترین خدمتگذاران ما نخواهد بود...» (2)
«... واژه های آزادی، برابری و برادری را که در واقع شعارهای فراماسونری ماست به کلماتی تبدیل خواهیم کرد که دیگر این معنای شعاری را نداشته باشند، بلکه صرفاً مفاهیمی آرمانی القا خواهند کرد...» (3)
اساس تشکیل فراماسونری را می توان در یک کلام نابود کردن ادیان الاهی و ارزشهای انسانی بیان کرد. این جریان که با شعارهای فریبنده و عوام پسندی چون دفاع از انسانیت، آزادی، برادری و برابری پا به عرصه جوامع نوعاً تحت استعمار نهاد، بعدها به عنوان جاده صاف کن استعمار (4) کشف رمز شد. اما همان طور که گذشت هدف اصلی از این جریان نابودی دین و به فساد کشاندن اخلاق بود تا جوامع عموماً عقب مانده از نظر تکنولوژی، به لقمه های راحت الحلقومی برای کشورهای استثمارگر تبدیل شوند، در همین راستا شعارهای آنان نیز تفاسیر متفاوتی با آنچه در فرهنگ اسلامی در مورد این کلمات آمده است، دارد، به این صورت که آزادی یعنی اباحی گری، لاابالی گری و بی بند و باری، در برابر تقیّد به حدود و احکام شرع مقدس، یعنی همان نفی عنصر تقوا که از ارکان مشترک تعلیمات شرایع و ادیان الاهی است.
اما برادری:
فراماسونری در برابر اخوت مذهبی و ایمانی - که حاوی دو بار منفی و مثبت تولّا و تبرّا و یا به تعبیر قرآنی آن "اشداء علی الکفار، رحماء بینهم" است - باصطلاح اخوّت جهانی بشری را مطرح می کند، که بر خلاف اخوت ایمانی که اساسش بر وحدت عقیده و عمل از روی عقیده است، بر وحدت اهواء نفسانیه بشری متکی است. (البته) این که گفته شد اخوت جهانی بشری، ممکن است زود به ذهن بیاید که چه چیزی بهتر از این که همه انسان های روی زمین با هم برادر باشند!؟ خیر! بایستی توجه داشت که این اخوت بشری از سِری همان باصطلاح حقوق بشری است که غرب کاپیتالیست ماکیاولیست (به عنوان یک حربه تبلیغاتی خررنگ کن در مقابل تبلیغات پوچ و بی محتوای کارگر گول زن شرق سوسیالیست ماکیاولیست) از آن دم می زند و در حقیقت ادامه همان جنگ سرد آلن دالس رئیس اسبق سازمان سیا است!! همان بشری که به فرستاده شدن یک سگ در آزمایش های فضایی به آسمان، اعتراض می نماید اما از کشتار وحشیانه مردم بی دفاع ویتنام و ایران در همان زمان خم به ابرو نمی آورد!! اخوت و برادری که فراموشخانه مطرح می کند و سازمان های فراماسونری بدان دامن می زنند، یعنی اینکه منِ شرقی مسلمان استعمار گزیده با غربی و یا شرقی متجاوز و سلطه گری که می خواهد هستی مرا بچاپد، دست باصطلاح دوستی و برادری بدهم! یعنی اجازه بدهم که دزد غارتگر بیاید و بر سر سفره منابع و معادن زیرزمینی و روزمینی ام بنشیند و البته این برادری هم، یک برادری یک طرفه است که فقط من شرقی استعمار زده ملزم به رعایتش هستم!... برادری و اخوتی که فراماسونری مطرح می کرد، در حقیقت فریبی بود و توطئه و تزویری برای اینکه آن سدّ بلند و مستحکم و خلل ناپذیری را که... شرقی مسلمان، بدستور مکتب و به صلاحدید عقل سیاسیش میان خود و آن بیگانه متجاوز کشیده بود (یعنی همان تعصبی که یکی از کشیش های پیشاهنگ استعمار، به حق، از آن تعبیر به دیواره های بلندی که امت اسلامی را در حصار و حفاظ خویش از توطئه ها و تجاوزات صلیب و صهیون حفظ می کند نموده است) در هم بشکند و فرو بریزد. فراماسونری اخوت جهانی بشری را مطرح می کرد و می کند که... مسلمان، اخوت ایمانی کفر شکنش را کنار بگذارد و دیگر غربی و شرقی متجاوز را به عنوان یک عنصر نجس و لازم الاجتناب که نبایستی با رطوبت او را ملاقات نمود! نشناسد! و با او معامله نجس العین (در ردیف سگ و خوک) نکند و بدین طریق جلوی نفوذش را نگیرد و مانع ورودش نشود!... تا (آنها) بتوانند به راحتی بدرون زندگانی فردی و اجتماعی مسلمانان پا گذارند و آنگاه با توطئه ها و دسیسه های شبانه روزی شان... از درون منفجرشان کنند.
اما شعار برابری:
شعار برابری نیز به معنای نفی کلیه تمایزات و تفاوت های حقوقی شرعی ای بود که اسلام میان متابعان خویش و پیروان سایر ادیان قایل شده و اساساً حکومت اسلامی، ‌به عنوان لازمه حیاتی اعمال و پیاده شدن خویش، ناگزیر از آن است. توضیحاً آنکه اسلام با اقلیت های مذهبی (البته اقلیت های رسمی و قانونی، و آن هم به شرط آن که نقش ستون پنجم استعمار را در داخل کشورهای اسلامی بازی نکنند) معامله اهل ذمّه می کند، یعنی آنها را تحت الحمایه خود می گیرد و از منافع آنها در حیطه حکومت اسلامی دفاع می کند. اما هرگز اجازه نمی دهد که آنها بر مسند تصمیم گیری های سیاسی و حکومتی و برنامه ریزی های عمومی اجتماعی (که منحصراً باید بر مبنای نظام و ارزش های مکتبی اسلامی، تعیین و تنظیم و تدوین گردد) قرار گیرند. استعمار... برای اینکه زمینه اجرای احکام شرع و اعمال حکومت نسبی اسلامی را بکوبد و نابود سازد، شعار برابری را مطرح کرد. شعاری که با صورت غلط انداز و متشاهبش ظاهراً با اصول اسلامی تضادی نداشت، و حتی می شد آن را به عنوان یکی از اصول قرآنی جدیداً کشف شده جا زد (5).
در جریان فراماسونری خدا به عنوان معمار بزرگ جهان در دیدگاه فراماسون ها کاملاً تعریفی کابالایی (6) دارد و به صورت منشأ خلاق خیر و شر و با دو چهره شیطانی و مقدس شناخته می شود. در این دیدگاه هم نیرویی که در سحر و جادو از آن استفاده می شود توجیه و تقدیس می شود و هم بر شالوده ای کاملاً مادی تعریفی نو از باورهای معنوی ارائه می دهند. فراماسون ها شخصی به نام حیرام که سازنده معبد سلیمان است (7) را پدر ماسونی می دانند. حیرام دو ستون اصلی برای معبد سلیمان بنا کرد که نام آنها را یاکین و بوعز گذاشته اند (8) این دو ستون که صهیونیست ها در آرزوی بازسازی آن هستند، نماد اصلی فراماسونری است که در معابد ماسونی طراحی می شود. این جریان رمزآلود رابطه عمیق و مرموزی با شیطان پرستی نیز دارد (9). از نظر آنان جناب سلیمان نماد ارتباط با شیاطین و استفاده مؤثر از جن و جادو است (10). نام ستون های مذکور نیز دارای معنایی رمزآلود است. یاکین و بوعز به معنی تأسیس با قدرت آمده است. استاد اعظم اوسوالدویرث چنین می گوید: اگر کلمات یاکین و بوعز برعکس خوانده شوند به شکل nikaj و zoab در می آیند. این مسأله برای مخفی نگه داشتن اسرار به صورت قاعده ای در تمام مرام های سرّی مرسوم است. در صورتی که حروف بی صدای کلمات مذکور مد نظر قرار گیرد به دو علامت NK و ZB برخورد می شود که اولی به معنی رحم و عضو باردار شونده و زاینده موجودات عالم است و دومی به معنی ذکر یعنی عضو نر و باردار کننده. (11) بدین صورت دو ستون J و B سمبل رابطه جنسی، زاد و ولد و برکت و وسعت هستند و این همان معانی نمادین و ارزش های شیطان پرستی بدوی است.
شالوده فراماسونری جدید در قرن هجدهم توسط صهیونیست ها نهاده شد به اعتراف خود آنان سازمان های فراماسونری را برای تضعیف ملت ها و تفوق بر ایشان ایجاد کردند. این سازمان در جهت پرورش و جذب نخبگان سیاسی، فرهنگی و علمی جهان تلاش فراوانی را انجام می دهد و در شکل انجمن ها و محافل سرّی در بسیاری از مراکز علمی دنیا مشغول جذب نیرو است. یکی از این انجمن های فعال که دامنه فعالیت خود را در دانشگاه های کانادا و آمریکا گسترده است انجمن جمجمه و استخوان است که جرج بوش پدر در سال 1947 م در دانشگاه ییل به این انجمن پیوست (12).
اما دلایلی که نشان از وابستگی این جریان مرموز به یهود و صهیونیسم دارد را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1. سرودهای رسمی ماسونها که در مراسم افتتاح لژها و سایر تشریفات مخصوص همراه با موزیک خوانده می شود همگی از تورات اخذ شده است.
2. سرایش مزامیر داوود در کلیه مراسم فراماسونری
3. تزیین سمبلیک لژها بر مبنای تعاریف افسانه ای معبد سلیمان
4. استفاده از عناوین و درجات عالی و گراندماستر سی و سه گانه ماسونی ها که از تاریخ قوم یهود اقتباس شده است و... (13)
همانطور که گذشت فراماسونرها بنا بر هدف اصلی خود بیش از هر چیز دین و تعصبات ملی، مذهبی و انسانی مخاطبان خود را هدف قرار داده و افرادی را تربیت می کنند که بدون داشتن هیچگونه تعلقات مذهبی و حتی انسانی در خدمت اهداف این جریان قرار بگیرند تا در موقع لزوم در راستای تحقق اهداف صهیونیسم قربانی شوند چرا که اگر رسیدن به اهداف، منوط به از بین رفتن یکی از فراماسون ها باشد آنان هیچ تردیدی در از میان برداشتن او نمی کنند و به قول دستورالعمل های خود در پروتکل ها خود موجبات مرگ وی را فراهم می آورند. (14)
اما یکی از باورهای خرافی یهود نگرش آنان به مفهوم شیطان است. در نگاه آنان، شیطان مفهومی اهریمنی است که با قدرتی مخوف و ویرانگر در برابر اراده پروردگار قد علم می کند، و با کمک پیروانش نسل آدمی را در معرض نابودی قرار می دهد. در عرصه رسانه و تبلیغات هم صهیونیسم براساس همان تفکر انحرافی و مخوف که از شیطان دارد سعی در القاء این نگرش به اذهان مخاطبین دارد. شیطان در عرصه سینمای کلاسیک بر اساس تقدیری ازلی در زمانی معین از زندان دروغین خود رها می شود و برای انتقام گرفتن از نسل بشر معمولاً در کالبد کودکی یا سیاستمداری یا یک کشیش حلول می کند. بر اساس همین باورها فیلمهایی چون جن گیر، طالع نحس، پایان روزگار و وکیل مدافع شیطان ساخته شده است.
و در نهایت همه این خرافه ها، مردم باید به آمریکایی ها پناه ببرند و آنان هم معمولاً با راهنمایی یک دانشمند یهودی به کام خطر رفته با عملیات متهورانه، در انجام این مأموریت مقدس پیروی می شوند، و بیننده در پایان، خداوند را به واسطه نعمت حضور آمریکایی های شجاع و یهودیان دانا بر روی کره خاکی سپاس می گوید (15).
به هر حال امروزه صهیونیسم در اتحادی سود محورانه با امپریالیسم با حمایت همه جانبه از تمامی مذاهب و مکاتب ساختگی و انجمن های سری بدون در نظر گرفتن وجود ماهوی آنها به دنبال نابودی تمدن و فرهنگ مبتنی بر حقیقتی است که در طول سالیان دراز بدست پیامبران و بزرگان علم و فرهنگ بشری بدست آمده است.
آنان تحقق اهداف خود را در نابودی تمام ارزش ها و از بین رفتن پشتوانه های اخلاقی جوامع می دانند و به همین خاطر است که تمام نیروی خود را در جبهه مبارزه با ادیان آسمانی جمع کرده اند. از همان ابتدا با نفوذ در ادیان یهودیت و مسیحیت با تهی کردن آنها از حقیقت و آمیختن مطالب خلاف عقل و اخلاق به مفاهیم اصلی و محوری آنها عملاً آن دو شریعت الاهی را از چرخه حیات وحیانی و عقلانی خارج کردند و امروزه با نفوذ در دین اسلام با ایجاد فرق و نحله های متعدد و تشکیک در اصول اساسی آن سعی دارند این را هم از سر راه خود بردارند تا با خیالی آسوده دل را به تعبیر خواب پریشان سلطنت بر جهان خوش کنند.

پی نوشت ها :

1. Mason در لغت به معنای بنّا، حزبی مخفی، در این حزب خدا به عنوان معمار بزرگ جهان است. با نشانه هایی چون جایگزین کردن ابزار ساختمان سازان با واژه های فلسفی، مراعات علائم شناسایی واژه ها، حرکات، لمس و مصافحه مدارا با کلیه مذاهب، ابراز وفاداری به مقام سلطنت و... برای اطلاعات بیشتر در این زمینه رجوع کنید به فراموشخانه و فراماسونری در ایران، اسماعیل رائین، انتشارات مؤسسه رائین. و مبانی فراماسونری، گروه تحقیقات علمی ترکیه انتشارات مرکز اسناد، و فرهنگ علوم سیاسی ج 1، ص 455.
2. پروتکلهای دانشوران صهیون، پروتکل پانزدهم، ص 327.
3. پروتکلهای دانشوران صهیون، پروتکل نهم، ص 290.
4. شهید دکتر حسن آیت، چهره حقیقی مصدق السلطنه، ص 29.
5. علی ابوالحسنی، شهید مطهری افشاگر توطئه، ص 84-87. امروزه تمامی دعاوی مدعیان حقوق بشر در یکسانی حقوق انسان ها از مسلمانان حق پرست گرفته تا شیطان پرستان و بهاییان و همجنس بازان تحت همین اصل برابری توجیه می شود در حالی که آنها هدفی جز نابودی این دیدگاه که ارزش انسان ها به میزان التزامشان به اصول عالی و متعالی ادیان الاهی است ندارند.
6. در پانوشت فصل انحرافات اجتماعی در شخصیت قومی یهود در این مورد توضیحاتی داده شد.
7. اول پادشاهان، باب 7، جمله های 13-15.
8. پادشاهان، باب 7، جمله 21.
9. نفوذ صهیونیسم در رسانه های آمریکا، ص 88.
10. قرآن کریم در سوره بقره آیه 102 قویاً حضرت سلیمان را مبری از ارتباط با شیاطن معرفی می کند. در حالی که بر طبق همین آیه بسیاری از بنی اسرائیل با علم و آگاهی به دنبال سحر و جادوگری می روند.
11. فراماسونری و یهود، ص 136 و مبانی فراماسونری، ص 133.
12. کتابچه پنجم شیطان پرستی، ص 30، به نقل از نشانه های پایان، ص 241.
13. عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام، ص 56 و مبانی فراماسونری، ص 126.
14. پروتکلهای دانشوران صهیون، پروتکل پانزدهم ص 330.
15. نفود صهیونیسم در رسانه های آمریکا، ص 88.

منبع: قاسمی، سلمان، (زمستان 1389)، ردپای سامری، اصفهان، کیاراد، اول.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط