سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان

آمار فروش فیلمهای هالیوودی در جهان روز به روز افزایش یافته است به طوری که گه گاه می توان تنها فروش خارجی یک اثر را متضمن موفقیت دست های پنهانی دانست که در ورای هر پروژه سینمایی به فعالیت می پردازند.
دوشنبه، 31 تير 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان
 سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان






 

سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان

آمار فروش فیلمهای هالیوودی در جهان روز به روز افزایش یافته است به طوری که گه گاه می توان تنها فروش خارجی یک اثر را متضمن موفقیت دست های پنهانی دانست که در ورای هر پروژه سینمایی به فعالیت می پردازند.
سیستم جدید کاپیتالیسم جهانی موجبات سلطه هالیوود را بر صنعت فیلمسازی جهان فراهم کرده است.تحقیقات نشان داده که سلطه هالیوود باعث ایجاد شباهت میان محصولات سینمایی کشورهای دیگر با آثار هالیوودی شده و در نتیجه در جریان مبارزه کشورها برای رقابت با صنعت فیلمسازی جهان، تنوع فرهنگی از میان رفته است.
در این میان چندین عامل موجبات سلطه صنعت فیلمسازی آمریکا را فراهم کرده اند که مهم ترین آنها توانایی آمریکا در توزیع محصولات سینمایی اش در عرصه جهانی است.این کشور در عین حال تمامی تلاشش را به کار می گیرد تا بازار داخلی اش را از رقابت محصولات کشورهای دیگر مصون نگه دارد.از این رو زمانی که بازار فیلم کشورهای خارجی می کوشند تا با محصولات آمریکایی در بازار جهانی رقابت کنند دچار ضررهای بسیاری می شوند.ریشه این نا کامی را می توان در آمریکا و سیستم کاپیتالیسم این کشور جستجو کرد.
مدیوم فیلم حدود یک قرن پیش به عنوان پدیده ای تکنولوژیک تحت عنوان «فیلمهای متحرک» در پاریس پا به عرصه ظهور گذاشت و به سرعت به مردم کشورهای دیگر معرفی شد.با ظهور این رسانه، فرصتهای اقتصادی جدید نیز فراهم شدند و سرمایه گذاران کشورهای غربی تمام تلاششان را به کار گرفتند تا کنترل بازار جدید را در دست بگیرند.
نخستین توزیع کننده هایی که کنترل بازار را به دست گرفتند هنرمندانی بودند که ترجیح می دادند در پاریس فیلمهای هنری تولید کنند اما سرمایه گذاران آمریکایی به سرعت جایگزین این توزیع کننده ها شدند.
با پایان جنگ جهانی اول و ویرانی فرانسه، سیستم هالیوود اختیار تام بازار را از فرانسه گرفت.
به رغم این که با معرفی فیلمهای ناطق در سال 1920 و تولید فیلهای سینمای به زبانهای مختلف، آمریکا برای مدت زمان کوتاهی عقب نشینی کرد، این کشور توانست مجدداً پس از جنگ جهانی دوم قدرت را به دست آورده و بازار را در دست گیرد.در این بین مارشال پلن به ارتقای صنعت فیلم سازی آمریکا و رواج فرمول هایش در بازار فیلم از هم گسیخته اروپا کمکهای بسیاری کرد.
سلطه آمریکا بر پهنه سینمای بین الملل تا به امروز ادامه دارد و این در شرایطی است که یک سوم سود حاصل از تولیدات فیلمهای هالیوودی از طریق نمایش این آثار در کشورهای خارجی تأمین می شود.نتیجه این که فیلمهای خارجی در بازارهای داخلی و خارجی شان مغلوب فیلمهای آمریکایی هستند.آمریکا از طریق نمایش گسترده فیلمها در سطح جهان موجبات امپریالیسم فرهنگی را فراهم می کند.امپریالیسم فرهنگی نیز به نوبه خود باعث همگون شدن محصولات سینمایی کشورهای جهان می شود.
با افزایش رشد سیستم های اطلاعاتی و تاثیرات یکسان سازی کاپیتالیسم در سطح جهانی، سرنوشت فیلم به عنوان نماد فرهنگی به زیر سوال رفته است.مدیوم فیلم به طر روزافزونی تحت تاثیر اصول کاپیتالیسم آمریکایی بیش از این که وجهی هنری یابد به کالایی برای خرید و فروش تبدیل شده است.در نتیجه کشورهای خارجی به ویژه کشورهای در حال توسعه رقابت را با مدلهای هالیوودی آغاز کرده اند و در این بین مضامین فرهنگی و هویت شخصی شان را قربانی می کنند.
در این میان سوالی که بی پاسخ می ماند، این است که آیا صنعت فیلم سازی تحت سلطه غرب می تواند به یکسان سازی فرهنگ جهانی در قرن بیست و یکم ادامه دهد و یکسان سازی فرهنگ جهانی در قرن بیست و یکم ادامه دهد و یکسان سازی جهانی را به بهای از بین بردن فرهنگ های جهانی به دست آورد یا خیر.
تجزیه و تحلیل واقعیت های موجود در بازارهای جهانی نشان می دهد که سرنوشت صنعت فیلم سازی بین المللی به عنوان مدیومی که می تواند در برگیرنده تنوع فرهنگی باشد، در پرده ای از ابهام است اما علاوه بر این شواهدی وجود دارد که نشان می دهد تکنولوژی های جدید مانند گروه های فرهنگی غیردولتی می توانند به ارتقای فیلمهای غیرغربی کمک کرده و تنوع موجود در بازار فرهنگی را حفظ کنند.
جان تالینسون در کتابش تحت عنوان امپریالیسم فرهنگی توضیح می دهد که کاپیتالیسم نیروی فرهنگی یکسان کننده ای است که یک فرهنگ را از طریق مصرفی کردن و اشتراکات موجود رواج می دهد.از آنجایی که رسانه در مرکزیت تجربیات فرهنگی قرار دارد، سلطه فرهنگی وابسته به سلطه رسانه ای است که در برگیرنده رسانه فیلم نیز می شود.
کولیتن هاسکینز در کتاب رسانه های جمعی بر این ایده که کاپیتالیسم به حضور قدرتمند آمریکا در بازار جهانی کمک کرده تاکید می کند.با وجود این توضیح می دهد که کاپیتالیسم در آمریکا به جای این که صرفاً یک نیروی اقتصادی حاضر باشد، بخشی از فرهنگ است.
او می گوید که «یک تفاوت بنیادین بین فلسفه آمریکا و سایر کشورهای جهان وجود دارد.آمریکا از صنایع فرهنگی به عنوان صنایع سرگرم کننده ای یاد می کند که تولیداتشان در زمره فیلمهای تجاری جای دارند و تفاوتی را نمی توان بین آنها و سایر محصولات کشورهای دیگر یافت این در شرایطی است که اغلب کشورهای جهان از صنایع فرهنگی به عنوان ضرورت هایی برای حفظ ارزشهای متمایز یاد کرده و آن را برای سلامت کشور لازم می دانند.»
هربرت شیلر نیز در کتاب نابرابری اطلاعات تصریح می کند که کاپیتالیسم نیرویی پیش برنده در سلطه صنعت فیلمسازی غرب است و اینکه فیلمها نیز به عنوان ابزارهای فرهنگی با بسته بندی صنعت فیلمسازی غرب وارد بازی می شوند.در این میان صنعت فیلمسازی غرب از حضور هنرپیشگان به عنوان قدرتهای ستاره ای در هالیوود برای فروش فیلمها به جهان سود می جوید.
در کتاب رویاهای جهانی نویسندگانی چون ریچارد بارنت و جان کاواناگ اضافه می کنند که انتخاب مخاطبان تاثیر بسزایی در سلطه غرب بر بازار فیلم جهان دارد.آنها خاطر نشان می کنند که فرمولهای پرزرق و برق هالیوود و تکنیک های فیلمسازی برای مخاطبان سینما جذاب هستند این در شرایطی است که بسیاری از سوژه های به کار گرفته شده در این فیلمها، با ساختارهای کشورهای اصول گرا در تعارض کامل است.این کشورها بر این باور هستند که فیلمهای هالیوودی به مخاطبان کشورهای فقیر این اجازه را می دهند که از واقعیت های موجود در زندگیشان بگریزند و این پدیده بیش از پیش به گسترش فیلمهای هالیوودی در این کشورها کمک می کند.از همین رو یکی از دلایل سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان در تمایل مخاطبان جهانی به مشاهده این فیلمها خلاصه می شود.
با وجود این «جان تام لینسون» به مخالفت با این ایده می پردازد و اعتقاد دارد که سلطه آمریکاب بر اساس نیاز مخاطبان جهانی صورت نگرفته است و این نیاز را نمی توان هم تراز نیاز مردم جهان به مشاهده فیلمهای چارلی چاپلین دانست.این نویسنده استدلال می کند در شرایطی که بی تردید نیازی برای مشاهده فیلمهای چارلی چاپلین در دهه 1920 وجود داشت، جذابیت موجود در این گونه آثار به وجود می آورند نیاز در مخاطبان نبود، بلکه نیاز مردم بود که این جذابیت را به وجود می آورد.
از همین رو می توان گفت که قدرت سیستم هالیود نیاز خاصی را در بازار جهانی فیلم به وجود آورده است که به تغذیه گسترده پاسخ داده می شود(1).
البته در این راستا، تبلیغات فیلمهای سینمایی هالیوود، بیشترین تاثیر را در جذب مخاطبان سینمایی و سلطه هالیوود بر بازار فیلم جهان داشته است.به همین لحاظ است که اغلب کمپانی های تولید فیلم، حدود نیمی از درآمدهای مربوط به فروش فیملهای هالیوود را صرف تبلیغات تولیدات سینمایی خود می کنند.به عنوان نمونه شرکت فیلمسازی کلمبیا پیکچرز یکی از کمپانی های بزرگ هالیوود برای هر فیلم به طور متوسط 30 میلیون دلار صرف تبلیغات می کند.خانم امی پاسکال(2)رئیس این شرکت طی مصاحبه ای با مجله آلمانی اشپیگل در این باره می گوید:
«بازاریابی عاملی بسیار تعیین کننده است.در گذشته معمولاً در شبهای اول نمایش فیلم یک چهارم کل درآمد،صرف تبلغیات می شود.این به معنای این است که هر کس از آغاز با سیل فیلمهای رقیبان مقابله نکند، شانسی نخواهد داشت.»
وی در پاسخ به ین سوال که حدود نیمی از درآمدهای مربوط به فروش فیلمهای هالیوود امروز در خارج از آمریکا به دست می آید.آیا چنین موضوعی در برنامه ریزی شما برای تولید و سرمایه گذاری تاثیر می گذارد؟ چنین اظهار داشت:
«کاملاً.ما همواره در هنگام ساخت فیلمها، این سوال را از خود می پرسیم که آیا این فیلمها می توانند در سطح جهان، فروض خوبی داشته باشند.سناریو نویس ها هم چنین چیزی را مد نظر دارند.میزان فروش در یکایک نقاط دنیا را پس از اکران فیلمها به دقت بررسی می کنیم.(3)»

پی نوشت ها :

1.روزنامه کیهان، "بازار فروش جهانی اسیر تارهای پنهانی هالیوود"، 1383/5/8، شماره 18006، ص 10 به نقل از:خبرگزاری مهر
2.Amy passcal
3.روزنامه همشهری، "هالیوود همچنان پولساز"، ترجمه عباس فتاح زاده، 1381/8/22،ص 18.

منبع :صفاتاج، مجید، (1387)، سینمای سلطه(هنر هفتم)، تهران: سفیر اردهال، چاپ اول 1387.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما