پاستور (2)

پاستور علاوه بر اینکه یک محقق دانشمند بود یک شخص فوق العاده عاطفی و احساساتی نیز بود. نازک دل و حساس بود. به موازات رشد و پیشرفت تحقیقاتش و بالا رفتن شهرتش، مهربانی و محبت او نسبت به دیگران نیز زیاد می شد اما لطفش
سه‌شنبه، 1 مرداد 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پاستور (2)
پاستور (2)

نویسنده: عبدالحسین سعیدیان




 

پاستور علاوه بر اینکه یک محقق دانشمند بود یک شخص فوق العاده عاطفی و احساساتی نیز بود. نازک دل و حساس بود. به موازات رشد و پیشرفت تحقیقاتش و بالا رفتن شهرتش، مهربانی و محبت او نسبت به دیگران نیز زیاد می شد اما لطفش به دیگران ذره ای از علاقه وی نسبت به خانواده اش نمی کاست و حتی افزایش می یافت. افراد خانواده او و دوستان نزدیکش همه تابع وی بودند. مطالعات و تحقیقاتش را گوئی از آن خود آنها نیز بود و با اندازه خود پاستور شادمان می شدند. (11)»
نامه هائی که لوئی می نوشت. کتابهایی که دوست می داشت. دوستانی را که انتخاب می کرد نشان دهنده شخصیت پاستور در دوره جوانی او می باشد ... به نظرش خواندن یک کتاب خوب مثل یک کارخوب است و خواندن یک کتاب بد مانند خطای جبران ناپذیر می نمود. شیرینی نوعدوستی را خوب درک می کرد. کتابهائی را که دوست میداشت و مطالعه می کرد نیز به این احساس پاک او فزونی می بخشید. لوئی پاستور روی علت و اثبات هر پدیده ای فکر و تحقیق می کرد.»
لوئی پاستور غالباً اوقات فراغتش را در کتابخانه می گذراند. پاستور جوانی موقر، آرام و خجالتی، با عاطفه و احساساتی بود. مطالعه زندگینامه رجال، دانشمندان بزرگ و میهن پرستان، در او تأثیر بسزائی داشت. او آنقدر در مطالعه کردن دقیق بود که مفهوم سطحی خواندن یک کتاب را نمی دانست. تحقیقات علمی را بر مطالعه کتابهای گوناگون با رفتن به سخنرانی های پروفسور دوما یا نوشتن جزوه درسی برای دانشجویان ترجیح می داد. او تشنه دانستن بود. (10)»
پاستور در بیان مطالب قدرت کافی داشت بدین معنی که مسائل علمی را با چند کلمه چنان بیان می کرد که شنونده ای را که حتی علاقه مند به موضوع نبود جذب می کرد. او توجه شنونده را بخوبی به سخنش جلب می کرد. هیچ سئوال شنونده را بی جواب نمی گذاشت. هرگز به سئوالات ناشی از بی اطلاعی شنونده نمی خندید. (11)»
پاستور همیشه هر کاری را شروع می کرد میزان اهمیتش را پیش بینی می نمود، ولی جرأت بیان پیش بینی هایش را بجز آسیستانش به هیچ کس دیگری نداشت. پاستور به هوش و قدرت فکری خود پی برده ولی بی ریا و صاف و ساده و از فخرفروشی بدور بود.
در سال 1867 یک مدال و جایزه به پاستور اعطا شد و پاستور سخت شادمان گشت، و نامه ای به دوما نوشت:
به استاد بزرگوارم، تا کنون هیچ چیز مرا این قدر که انتخاب شدنم برای دریافت این جایزه خوشحال کرده است. خوشنود نکرده بود. این جایزه ناشی از محبت و لطف شما نسبت به این شاگردتان بوده است. من باید بخاطر اینکه همیشه نسبت به من لطف داشته اید تشکر کنم. من باید آنچه در توان دارم بکار ببرم تا مفیدتر واقع بشوم و با استقامت و پشتکار راه حلی برای مساله کرمهای ابریشم بیابم و مشکلات را هر قدر که سخت باشند، از سر راه بردارم و باید بگویم که هر چه جلوتر می روم امیدم برای حل مشکل بیشتر می شود. البته الان نمی توان بگویم که چقدر از کار انجام شده است. من سفارش شما را بکار می بندم و پاسخی نمی دهم...» باید توجه داشت که پاره ای بواسطه حسادت یا خودنمائی نسبت به پاستور و کارهایش خرده گیری می نمودند. (11)»
سال 1867 برای پاستور سالی جالب بود. زیرا در آلائیز بی رقیب بود و همچنان کارش در حال پیشرفت بود و در کار مشکل کرم های ابریشم کسی از او آگاه تر نبود در این زمان 45 سال داشت، قدرت درک، تخیل عمیق و ژرف نگری وی شبیه و مانند نداشت. روی هر موضوع که کار می کرد همه جوانبش را مورد بررسی قرار می داد در یک روند به همه پدیده ها و علت ها شک می کرد برای رفع هر شک آزمایشهای متعدد می نمود برای هر موضوعی تا دلیلی علمی نمی یافت و از آن نمی گذشت. وی آهسته، اما پیوسته کار می کرد. (11)»
در پایان 1867 شنید که به بهانه نداشتن بودجه از ایجاد آزمایشگاه خودداری می کنند. پاستور سخت برآشفت و مقاله ای برای مانیتور فرستاد که در آن چنین آمده بود: «... آزمایشگاهها و کشفیات لغات مترادفی هستند. اگر آزمایشگاهها را تعطیل کنید علم فیزیک از میان می رود. از علوم بجز یک سری اطلاعات غلط یا درست چیز دیگری باقی نخواهد ماند. تفکرات و فرضیه ها تنها با انجام آزمایشات ممکن است بجائی برسند و نتایج این دو به موازات هم می تواند به کشف یا اختراع بدل شود. شیمیدانها، فیزیکدانان بدون آزمایشگاهها مانند سربازان بدون اسلحه اند. (11)»
واضح است که به رشد و پیشرفت علم توجهی شایان نمی شود. علاوه بر آن حتی اگر علاقه ای به تأسیس مراکز تحقیقات نیز باشد و تصمیمی بر دایر کردن و نیز گسترش آنها باشد چه بسیار اشخاصی هستند که ایجاد مانع می کنند و از به نتیجه رسیدن چنین پروژه هائی جلوگیری می کنند. ولی من می گویم آزمایشگاهها از معابد کمتر نیست. آزمایشگاهها جاهائی مقدس هستند که پایه ریزی خوشبختی و ثروت آینده کشور می کنند. من بر این عقیده هستم که آزمایشگاههای قدیمی باید بازسازی شود. آزمایشگاههای جدید باید ساخته شود. در جامعه ای که من پیشهاد می کنم انسان و انسانیت رشد بیشتر و بهتر می کند و قوی تر می شود. حتی دختران نیز می توانند درس بخوانند مطالعه نمایند و به علوم طبیعی آشنا بشوند. اگر بر خلاف آنچه که من می گویم بشود بربریت، تعصب خشک و نابودی جایگزین رشد و ترقی و سعادت جامعه خواهد شد. (11)»
برخی از ملل دیگر به آنچه که می گویم رسیده اند به حقایق مطالبی که گفتم اذعان دارند. در آلمان آزمایشگاههای بزرگ و غنی در سیزده سال گذشته ساخته شده است. چندین آزمایشگاه دیگر در حال ساخت دارند. در برلن و بن دو ساختمان عظیم هر یک به ارزش چهار میلیون فرانک برای مطالعات در رشته شیمی در حال ساخت است. سن پیترزبورک سه و نیم میلیون فرانک برای احداث یک انستیتو فیزیولژی پرداخت نمود. انگلستان، آمریکا و ایتالیا نیز در ساختن آزمایشگاههای بزرگ و غنی می کوشند...»
مقاله پاستور چندان سودمند افتاد و ناپلئون سوم دستور ایجاد آزمایشگاه را داد و کار آغاز گشت و علاقه ناپلئون بر اثر خواندن مقاله پاستور به قدری شدید بود که امکاناتی چون وسایل آزمایشگاهی برای آزمایشگاهها، منابع علمی برای پروفسورها فراهم و زندگی آنان درخور مقامشان را تأمین کرد و میدان رقابتی میان دانشمندان فرانسوی و دیگر کشورها به وجود آید که این خود می توانست قوه محرکه رشد علمی فرانسه گردد. (11)»
پاستور در نامه ای به سال 1873 نوشت: «امیدوارم زمانه مجالی دهد تا دانش لازم را بدست آورم چرا که آرزو دارم به یک سری تحقیقات علمی دیگر بپردازم می خواهم علت بیماری های عفونی و مسری را بیابم و در این راه حاضرم تا پای جان تلاش کنم. (11)»
تندرستی و سلامت پاستور یا بعبارتی دیگر زندگی و کار وی نه تنها برای فرانسه که برای دیگر کشورها ارزشمند بود.»
آزمایشهای پاستور، از افتخارات قرن ماست و نجات نسل آینده را به دنبال خواهد داشت. (11)»
پاستور با تواضعی خاص از کارش سخن می گفت. وی هنگام ایراد یک سخنرانی برای دانشجویان در آربوئیز گفته بود که تنها پشتکار و استقامت همراه با علاقه شدید به انجام کارهای بزرگ مایه پیروزی او به عنوان یک محقق بوده است. ولی اضافه نکرد که قلب مهربان وی نسبت به بشریت و علاقه اش به رفع مشکلات زندگی همنوعان، او را به پیش می برد. پاستور در برابر مشکلات مردم احساس مسئولیت می کرد و رفع آنها را برای خود یک وظیفه می پنداشت این مسئولیتی نبود که اجباری در انجام آن داشته باشد و هیچکسی و هیچ مقامی برایش الزامی ایجاد نکرده بود. بلکه این خود وی بود که با کوشش و جدیت، در یافتن مشکلات انسانها و سپس یافتن راه و روش علمی از راه انجام مطالعات و پژوهش پی گیر و خستگی ناپذیر همت گماشت. (11)»
یکی از همکارانش بنام راجر چنین نوشته است: «بخاطر خدمات ارزنده پاستور به علم، بشریت و کشور فرانسه، شایسته بود که از طرف مجمع ملی هدیه ای برای او در نظر گرفته شود. مجمع ملی پذیرفت ماهانه مبلغی مشخص را به حساب وی واریز کند. در 1874 آقای پال برت عضو مجمع ملی مطلبی را که بنابر آن هدیه ملی به پاستور تعلق می گرفت قرائت نمود. پال برت چنین گفت: بجاست فرانسه از مردانی که عزّت و احترامش را بالاتر برده اند، سپاسگزاری کند. پال برت سپس به کارهای پاستور اشاره کرد و افزود: «کشفیات پاستور میلیونها فرانک برای فرانسه سود به ارمغان آورد و ... (11)»
کشفیات پاستور باعث شد پدیده تخمیر از حالت ابهام بیرون آید با شناخت ذرات میکروسکپی علم را دستخوش دگرگونی و انقلاب کرد. کشاورزی رشد بسیار نمود، پاتولژی نیز همین طور. این همه نبوغ و خلاقیت پاستور نتایج ثمربخش مطالعات این دانشمند، انسان را به شگفتی وا می دارد. موفقیت هایش درباره اسید تارتاریک و نور پولاریزه» انسان را غرق در تحسین می کند.
جمله معروف؛ صبر و شکیبایی یکی از ارکان نبوغ است؛ چقدر در پاستور مصداق پیدا کرد. به این ترتیب ملت فرانسه پیشنهاد می کند که باید از چنین مردی قدردانی و به او ارج فراوان نهاده شود و به واسطه تئوری ها و تحقیقات قابل ستایش او هدیه ای به مبلغ 12 هزار فرانک در سال در نظر گرفته شد که پس از پاستور نیز نصف این مبلغ را به همسرش پرداخت گردد. (11)»
دوما در یک جلسه علمی گفت: «آینده از آن علم خواهد بود. وای بر ملتی که از این حقیقت آگاه نباشد ... اجازه بدهید که از علم، بعنوان سرزمین آرام، نام ببرم که در آن شکست و پیروزی، بدون خونریزی است. کسانی که قلبشان برای عظمت ملت و کشورشان می تپد باید بدانند فرانسه از راه دانش قادر خواهد بود حیثیت خود را باز گرداند. (11)»
پاستور در بخشی از سخنرانیش در سمیناری در میلان ایتالیا گفت: «آقایان امیدورام علم به پیشرفت خود ادامه دهد و از آن تنها برای صلح استفاده بشود. ... باید به دو مطلب اشاره کنم: 1- اینکه اصولاً علم به هیچ ملت خاصی تعلق ندارد، بلکه از آن همه بشریت است، چرا که دانش نتیجه و محصول تلاش همه انسانهاست. دوم اینکه شخصیت هر ملتی بستگی به توانائیهای علمی آن ملت دارد، ملتی پیشتاز است که همه استعدادهای بالقوه و فیزیکیش را در خدمت اعتلای علم بکار برد. بیائید در دنیای صلح آمیز و آرام علمی بکوشیم تا از این راه کشور و ملتمان را تفوق و برتری بخشیم. بیائید تلاش کنیم چرا که تلاش برای رسیدن به هدفهای بزرگتر خود زندگی است ... آنگاه ایتالیائی ها اتریشی ها و ژاپنی ها را به یافتن روندهای علمی دعوت کرد... و گفت باید این موضوع را در نظر داشته باشیم که بهترین افکار و بزرگترین تجربیات از جدی ترین تلاش ها ناشی می شود. (11)»
پاستور از بزرگی کار که کرده بود آگاهی داشت و نیز از نظر مثبت عموم مردم نسبت به خود آگاه نبود و همین او را خرسند می ساخت. در حالی که پاستور خیلی بی صبرانه علاقه داشت که نظریاتش را در آکادمی پزشکی عنوان کند و گسترش دهد. (11)»
پاستور در 17 نوامبر 1873 چنین گفت: «برای اینکه سیالی دگرگون شود، مزه اش تغییر کند، لیز، متعفن و اسیدی شود لازمه اش این است که ارگانیزمی در درون آن گسترش یابد. این موجودات با ارگانیزم زمانی ظاهر می شوند و تکثیر می یابند که میکرب قبلاً در مایع موجود باشد کاملاً مقدور است که از ورود میکربها، جلوگیری شود او روی تخته سیاه تصویر ظرف خاصی را ترسیم کرد که قبلاً هم از آن نوع ظرف استفاده کرده بود و لوله های سینوسی شکل ظرف طوری بود که میکرب نمی توانست به درون آن ها راه یابد. پاستور به توضیح همه قسمتهای مختلف آزمایشی که کرده بود پرداخت و نشان داد که اگر مخمر خالص به روشی که او ابداع کرده بود کشت و نگه داری شود سالم ماندن آنها قابل تضمین است. (11)»
پاستور در نامه ای چنین نوشته بود: «برای به دست آوردن این اصول ساده شبهای زیادی را نخفته و به مطالعه و آزمایش پرداخته تا اینکه نتایج را به صورت دقیق و مشخص و اثبات شده تدوین کرده است. یعنی این اصول علمی ناشناخته را به سختی و مشقت یافته است. (11)»
پاستور در آکادمی پزشکی ضمن بیان نتایج تحقیقات خود و دفاع از اعتراضات مخالفان گفت در تمام هفده سالی که با تحمل رنج و مشقت بسیار، کسب نموده ام. بهترین گواه بر صحت آن ها دلایل قاطعی است که در اثبات هر بند نتایج و ادعاهای علمی اظهار کرده ام. ارزش کارهای پاستور نه تنها برای خود بلکه برای بسیاری دیگر از دانشمندان مشهور و ملموس بود. (11)»
در سال 1878 بیمارستانها و بخشهای جراحی فراوانی را به نام پاستور نامگذاری کردند و بر سردر برخی از تأترها نیز نام پاستور را نوشتند. دیگر پاستور به جامعه دانشمندان تعلق نداشت بلکه از آن همه بود. استاد دانشگاه بود اما نه تنها دانشجویان خودش بلکه به همه دانشجویان و همه محافل علمی دنیا تعلق دارد. (11)»
پاستور در این احوال تشنگی بیشتری برای تحقیقات در خود احساس می کرد و در عین حال از اینکه روی مطالب متنوع و مختلف کار کند دوری می جست و بیشتر دوست می داشت موضوع خاص و مشخص را مورد مطالعه قرار دهد و به این دلیل دوباره روی بیماری سیاه زخم به تحقیق پرداخت. (11)»
پاستور میان سالهای 1889 تا 1880 سخت می کوشید از آزمایشگاه به آکادمی های علوم پزشکی می رفت تا نتایج تحقیقاتش را بخواند. آنگاه به انجمن می رفت تا گزارش کارش را برای انجمن بخواند. مقاله هائی برای کنگره کشاورزی می نوشت. برای دانشمندان و دانشجویان در این زمینه ها سخنرانی می کرد. سخنان روشن و صریح و منظم او، ارتباط میان نظریات او و حقایق علمی و طبیعی که اثبات کننده ایده های او بود، ترتیب و نظم آزمایشهائی که برای اثبات موضوع مورد بررسی و تحقیق وی وجود داشت شنوندگان مخصوصاً جوانان شور و شوق فراوان به شنیدن سخنرانیهایش داشتند. مخالفان می گفتند پاستور مستبد و عصبی است اما در دیدار نزدیک با او درمی یافتند که وی فردی ساده و بی ریا، و فروتن است گوئی که خودش از شکوه کارهائی که برای خدمت بشریت نموده و از عظمت شخصیت خود بی خبر است. تنها وقتی که سخن از دفاع از حقایق، بیان افتخارها، برای فرانسه بود. کلامش رسا و پر طنین می شد...(11)»
پاستور روزی گفته بود: آرزوی یک دانشمند این است که از دانشمندانی که برای آنان احترام قائل است، پیشی جوید. او دیگر به این آرزویش رسیده بود چه دوما استاد پاستور و اینک پاستور را از خود برتر و بالاتر می دانست.
لیستر نیز از روش های علمی مخصوصاً از شیوه ضد عفونی کردن پاستور در فرصتهای مناسب ستایش فراوانی به عمل آورد. (11)»
تیندال در حق پاستور نوشته بود: «برای نخستین بار در تاریخ، اکنون ما به علم، بعنوان تکیه گاهی قابل اعتماد و مرجعی محکم و با ثبات امیدوار شده ایم. بشریت با تمام وجود به اینکه شما آقای پاستور در این دگرگونی و تحول سهم بسزایی داشته اید اذعان خواهد داشت. (11)»
پاستور در جواب یکی از طرفداران جدی خلق الساعه بنام دکتر باستیان در اول جولای 1877 نوشت: «آیا شما می دانید چرا من به مباحثه پیگیر شما ادامه می دهم و در اثبات نظریه ام به شما اصرار می ورزم؟ علتش این است که شما نماینده دانشمندان بی شماری هستید که به پدیده خلق الساعه عقیده دارند. به نظر من این عقیده شما به جامعه پزشکی و نهایتاً به تندرستی عمومی جامعه صدمه می زند. باز هم تکرار می کنم چنین عقایدی مانع از پیشرفت صحیح علم پزشکی است و نیز به درمان درست و پیشگیری از بیماری لطمه می زند. این عقیده شما به خلق الساعه، در راه شناخت علت بیماری وقفه و مشکل ایجاد کرده. امکان پیشگیری از بیماری را از میان می برد و جراحی را نه تنها کارساز نکرده بلکه مضر می کند. شما از جراحی چه می خواهید. رفع مشکل یا افزودن مشکل توسط ارائه میکربهای بیشتر از محل زخم. (11)»
دکتر سدیلوت در مارس 1878 در مقاله ای به نام تأثیر تحقیقات پاستور در پزشکی و جراحی نوشت و در آکادمی پزشکی خواند: «اکتشافات پاستور تاثیر عظیمی در جراحی داشت، در انجام پانسمان و درمان زخم تحول اساسی پدید آورده و در این مقاله به موفقیت لیستر که در جراحی به توصیه های پاستور و روشهای استریل کردن او عمل نموده اشاره کرد و در پایان مقاله اش گفت: اکنون ما شاهد تولد جراحی نوین هستیم که بزرگترین پدیده قرن ماست. پاستور و لیستر برای همیشه همچون ستاره در آسمان پزشکی و جراحی خواهند درخشید. (11)»
در 27 دسامبر 1891 جلسه سخنرانی بزرگی با حضور رئیس جمهور و وزیر فرهنگ فرانسه و دانشمندان فرانسوی و خارجی به منظور بزرگداشت از پاستور تشکیل گردید.
شرکت در این جلسه سخنرانی چندان مورد استقبال قرار گرفت که جائی برای نشستن باقی نماند. جلسه در ساعت 10:30 با نواختن مارش مخصوص رسمیت یافت.
در این جلسه وزیر فرهنگ چنین گفت: «چه کسی می تواند بگوید که چه تعداد افراد از انسانها تا کنون زندگیشان را به شما آقای پاستور مدیون هستند؟ چه بسا بیش از این تعداد در آینده نجات زندگیشان را به شما مدیون خواهند بود... از شما و خدمات شما به بشریت بعنوان ستاره درخشانی در آسمان علم و دانش ستایش کنند.»
فرانسه شما را بعنوان یکی از ذخایرش و یکی از افتخاراتش در برابر ملل دیگر می شناسد. ژوزف برتران BERTRAND گفت: هر یک از کارهای پاستور همچون ستاره ای روشن بانور خیره کننده ای پرتوافشانی می کند بطوریکه اگر به یکی از آنها نگاه کنید چنان چشم شما را خیره می کند که گوئی دیگر ستاره ها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. (11)»
سپس لیستر جراح انگلیسی بعنوان نماینده انجمن سلطنتی لندن و ادینبورگ مراتب سپاس کشورش را نسبت به مقام پاستور بجا آورد و گفت: پروفسور پاستور شما پرده از علت ناشناخته بیماری هائی که قرنها آدمیان را بطور وحشتناک بکام مرگ می بردند، برداشتید، شما طبیعت میکربی آنها را کشف و تشریح نمودید.»
آنگاه رئیس دانشکده پزشکی پاریس، پروفسور بروآردل BROUARDEL برای تجلیل از پاستور گفت: «شما توانسته اید پیروزی دکترین خود را ببینید این پیروزی شما بس عظیم است و مایه فخر و مباهات همه فرانسویان است.
رئیس انجمن دانشجویان فرانسه گفت: «شما مردی بزرگ و دانشمندی گرانقدر هستید. شما الگوی بسیار خوبی برای دانشجویان فرانسه می باشید.
پاستور چندان دستخوش احساسات گشت که صدایش از گلو خارج نمی شد از این رو پسر پاستور از همه شرکت کنندگان حاضر در جلسه، بسیار جالب و ستایش آمیز تشکر کرد. (11)»
خدمت پاستور تنها تعیین و کشت باسیل سیاه زخم و باکتریهای عفونت زا نیست، بلکه خدمت اصلی او تعمیم این مشاهدات است. پاستور در نتیجه این مطالعات به دو نتیجه رسید، که هر دو تعیین کننده جهت خاصی در پزشکی هستند.
1- همه بیماریهای عفونی ناشی از موجودات زنده ای است، که در ارگانیزم بوجود نمی آیند، بلکه به آن نفوذ می کنند. میکروب مایه بیماری است، نه نتیجه آن.
2- هر بیماری به واسطه ی محرکی خاص بوجود می آید. نیاز به دستیابی به شواهد عینی از این نتیجه گیریها پاستور را وداشت تا به جستجوی میکروب بیماریهای مختلف بپردازد. بیماریهای عفونی احشام، تب زرد، وبا و بیماریهای دیگر.
پاستور در همه آثارش از یک فکر واحد الهام گرفت، که در تمام تحقیقاتش مربوط به جریانهایی که بوسیله ی میکروب بوجود می آیند، به چشم می خورد. بی توجه به اینکه آیا این جریان فساد است یا تخمیر یا جریان پاتولژیک ناشی از وجود میکروب در ارگانیزم جانور یا انسان، سبب همه این جریانها موجود زنده ای است، که برای فضائی که به آن وارد می شود و شروع به تکثیر می کند و این موجودات زنده خود زاینده نیستند، بلکه یک قانون تقسیم در آنها جاری است.
پاستور برای نخستین بار در تاریخ میکروبیولوژی آغاز به مطالعه تغییرات تجربی میکروب ها کرد. روش کشتی را که پاستور برای دستیابی به ویروس تثبیت شده هاری بکار بست می توان بعنوان یک نمونه کلاسیک برای تعیین میزان فعالیت عوامل بیماری دانست ... پاستور دستیابی به مایه قابل استفاده برای ساختن واکسن را مرحله نخست کار می دانست و مرحله دوم، به نظرش، در ایجاد روش استفاده از واکسن خلاصه می شود. پاستور در اینجا نخستین متخصص ایمنی شناسی است، که شرایط پیدایی مصونیت واقعی در جانور و انسان را مورد مطالعه قرار داد.
بیماری عفونی بدون نفوذ میکروب به ارگانیزم امکان ندارد. این نظر پاستور بود، و تا امروز همچنان مورد قبول است و همین موضع علمی راهگشای پیشگیری از بیماری و پایه گذار بهداشت ایپدمولژی بشمار می آید.
مطالعات ابتدایی رابطه ی موجود میان میکروبها را باید از آن پاستور بدانیم. او بارها به پدیده های متضاد برخورد فساد یک میکروب بوسیله میکروبی از نوع دیگر و اکنون، که مطالعه پیرامون تضاد میکروبها به کشف مواد داروئی بسیار موثر، یعنی آنتوبیوتیک، منجر شده است نباید نسبت به آن بی تفاوت بود.
پاستور به مطالعه در رفتار و اشکال میکروارگانیزم یکی از انواع میکروب که بواسطه ی شرایط خاص زیست بر سطح شراب ایجاد کفک می کند به این نتیجه رسید که بر اثر فعالیت این میکروب مخمر در تنگنا قرار می گیرد...
تمام نیروی پاستور به هنگام مطالعه در مورد دلایل بیماری و تکمیل روش تلقیح در دفاع دائمی از نظرات خود در برابر عالم پزشکی صرف می شد. پاستور مدرک پزشکی نداشت و به این دلیل، قانوناً حق معالجه بیمار را نیز نداشت. تحقیقات پاستور، که بنیان ایمونولژی را گذاردند، دارای نقش استثنایی بودند. این تحقیقات همچون پایه گذاری اساس روش علمی تلقیح برای پیشگیری از بیماری را نیز ممکن ساختند.
مبارزه برای تندرستی و زندگی آدمی اساس فکری نیم دوره دوم عمر این دانشمند بزرگ بود و همین تجربیات به چنان پیروزی بزرگی انجامید، که هیچ دانشمندی در جهان به خود ندیده بود. (10)»
روش تجربی: پاستور در 1882 به عضویت آکادمی علوم فرانسه درآمد و در سخنرانی خود پیرامون روش تجربه سخن گفت: «... روش تجربی، که از گالیله، پاسکال و نیوتون به ما به ارث رسیده است، مایه تعجب و قابل احترام است. عقلی که به این روش روی می آورد از هر گونه حمایت هر گونه خرافات ماوراء طبیعی رو گردانده است و تنها به خود متکی است...»
پاستور ثابت کرد که روش تجربه مشکلترین راههاست، اما درست ترین آن، در علوم طبیعی جالبترین افکار چنانچه از بوته تجربه نگذرند، حق حیات نخواهد یافت.»
«منطق در عمل» مشخص کارهای پاستور، خالق روش تجربی در میکروبیولژی است، بهترین نمونه ی «منطق تجربی» پاستور تجربیاتش در مورد ابتلای مرغها به بیماری سیاه زخم به شمار می آیند. پاستور برای کشف عامل وبای مرغی از آبگوشت مرغ و برای تکثیر مخمر از محیط کشت حاوی مواد معدنی به اضافه نمکهای معدنی و خاکستر مخمر استفاده کرد. مهارت پاستور در تجربه به حدی بود، که تکرار بعضی از آزمایشهایش از نظر «روش» تنها بوسیله معدودی از میکروبیولژیست ها امکان پذیر بود.»
راه علمی پاستور، راه مبارزه عقیدتی با مخالفان نیز بود، هیچ مشکل بزرگی نبود که پاستور به هنگام بررسی آن ناگزیز از دفاع از نظرات خود در برابر مخالفان نباشد. این مساله بطور یکسان درباره مساله تخمیر، خودزائی اختیاری، تشریح نقش میکروب در بروز بیماری و تلقیح ضد بیماری صدق می کند. زندگی پاستور همواره در مبارزه برای اثبات نظرات خود به مخالفانش، که شمارشان از ده ها بیشتر بود، گذشت.
پاستور با احاطه کاملی که بر هنر مناظره داشت، هرگز تصور نمی کرد که می توان تنها با داوری منطقی به بحث علمی پرداخت و همواره به کمک تجربیات جدید، مخالفان خود را متقاعد می کرد و به این دلیل بحث با پاستور مشکل بود. رد هر گونه تردید و مخالفت بوسیله تجربه ویژه همه مباحثات و مناظراتی بود که پاستور در طول زندگیش انجام داد.
پاستور هنگامیکه دست به تجربه ای جدید می زد. همه مخالفان را در نظر می گرفت. مستعد کردن مرغ برای ابتلا به بیماری سیاه زخم تنها از راه پائین آوردن درجه حرارت بدن این جانور امکان پذیر بود. برای این کار درحالیکه بال و پر مرغها را بسته بود پنجه آنها را درون طشتی از آب سرد قرار داد. هنگامیکه پاستور مرغهای مبتلا را به تماشای دانشمندان گذاشت یکی از آنان - کولن - گفت که به عقیده او مرغها نه به دلیل سرما، بلکه بواسطه آنکه بال و پایشان بسته است بیمار شده اند. پاستور بلافاصله مرغهای تحت نظر گرفته شده که بال و پایشان بسته بود و از پنجه درون آب سرد قرار داشتند در معرض تماشای حضار گذاشت و همه مرغها سالم بودند...»
پاسخهای پاستور از پیشداوری، تعصب و قضاوتهای بی پایه بدور است و در عوض پاستور با اعتقادی استوار به اینکه پیشرفت علم بدون استفاده وسیع از روش تجربی امکان ندارد، بر می خوریم. ویژگی کارهای علمی شخص پاستور است.
پاستور تأکید داشت، که خیال پردازی دانشمند نیروی اوست و این گفته در مورد خود وی کاملاً صادق است او بخاطر اینکه اهمیت زیادی برای افکاری که بخاطر انسان خطور می کند، قائل بود، نوشت: «هیچ چیز بدون ایده قبلی بدست نمی آید. تنها باید آنقدر فرزانگی داشت، که بدون تأیید تجربه از آن نتیجه گیری نکرد. افکاری که بخاطر انسان راه می یابند، زنده نگاهدارنده ی شعله های علوم نظری هستند. تنها معدودی از افکار پاستور به طریق تجربی به ثبت رسید.
ما در وجود پاستور بعنوان یک دانشمند، ترکیب دو محقق را می بینیم - محققی رومانیتک و محققی کلاسیک. پاستور هرگز پیش از آنکه به درستی آزمایشهایش یقین داشته باشد اعلامیه ای در این باره منتشر نکرد بدین ترتیب در او مبارزه دو نهاد را می بینیم: شور یک دانشمند و بردباری یک محقق: «اطمینان به یک کشف عظیم علمی در انتظار اعلام آن تحلیل رفتن و روزها و هفته ها، گاه سالها با خود مبارزه کردن، کوششی برای رد کردن نظرات شخصی و در انتظار اعلام کشف خودماندن و تا زمانی که فرضیه های متناقض از میان نرفته است - واقعاً قهرمانی بزرگی است.»
از این رو پاستور اشتباه نمی کرد. در تاریخ علوم به کمتر دانشمندی برمی خوریم که مانند پاستور، بتوان درباره آنها گفت: «... آری سالهای درازی گذشته است و ما می بینیم که هیچیک از تجربیات او قابل انتقاد نیست اشتباهی در تجربه ی تشکیل دهنده ی ویژگی سیمای پاستور، بعنوان یک دانشمند است.
پاستور و پیش بینی های علمی: بسیاری از تحقیقات پاستور، که دارای اهمیت تئوریک استثنایی هستند بنا به تقاضای وزارت کشاورزی یا موسسات خصوصی انجام گرفته، تحقیق پیرامون بیماری کرم ابریشم و همچنین تحقیق در زمینه، میکروبیولژی شرابسازی و آبجوسازی از آن جمله اند. غالباً می خوانیم صرف پنج سال وقت از جانب پاستور برای کشف دلایل مرگ و میر تخم نوغان اشتباه بزرگی بوده است. لیکن هرگز به این نکته توجه نمی شود که درست همین تحقیقات، زمینه تحقیقات بعدی پاستور در مورد تشریح دلایل بیماری جانور و انسان و تکمیل روش تلقیح را ممکن ساخت. یعنی کشفی که برای پاستور افتخارآفرین بود.
البته نبوغ ذاتی و قدرت پیش بینی علمی او بود، که پایه گذار نظامهای جدید علمی و نشانگر راه پیشرفت آنها شد و این بصیرت را تنها پس از گذشت یک قرن می توان مورد ارزیابی قرار داد. زیرا پیشرفت بعدی علوم بود، که واقعیت پیش بینی های علمی، اهمیت افکار، اصول و روشهای پیشنهادی پاستور را مورد تایید قرار داد.
پاستور برای نخستین بار مساله وجودی میکروبها را مطرح کرد و با گذاردن یک مبدأ فیزیولژیک، فیزیولژی را جهت مطالعه جریانهای ناشی از میکروب ترغیب کرد. همین نظریه راه پیدایی علم میکروبیولژی زمینه ای را که هدف اصلی آن در مطالعه عمقی میکروبیولژی، زمین شناسی و آب شناسی، که علم تبدیل ترکیبات مختلف ناشی از میکروب است و دارای اهمیت زیادی هستند نیز به همین نسبت موجودیت خود را مدیون پاستور هستند.
پاستور در 28 سالگی با مطالعه اسید انگور و شراب انگور مستقیم میان ساخت اجسام و فعالیت نوری آنها را ثابت کرد. او نه تنها به این واقعیات پی برد بلکه درباره آنها گفت: «آیا می توانیم اتم اسید را سنگرد گروه بندی شده را بصورت مارپیچ گرد تجسم کنیم یا باید آنها را در رأس یک چهار وجهی جهت دار یا در یک وضع نامتقارن دیگر تصور کنیم؟ این دومین پیش بینی علمی است. در اینجا گوئی، که پاستور نابغه «حمله ای به آینده می کند.»
سومین پیش بینی پاستور که تعیین کننده ایپدمیولژی و میکروبیولژی پزشکی بود، روش تلقیح است. دانشمندان رشته پزشکی با پیروی از این روش راه مصونیت در برابر ده ها بیماری را یافتند.
چهارمین رویداد برجسته تاریخ میکروبیولژی در این خلاصه می شود، که پاستور با کشف باکتریهای بی هوازی پایه مطالعات درباره بی هوازیان را نهاد و معاصران او ناگزیر از سرپیچی از نظر معمول «زندگی بدون جریان آزاد هوا امکان پذیر نیست.» شدند و بزودی پس از آن موجودات زنده دیگری نیز کشف شدند. بی هوازیان ارزیابی اهمیت این کشف مشکل است. بسیاری از جریانهای بیولژیک، که دارای جنبه های جالب فرضی هستند، ناشی از باکتریهای بی هوازی هستند.»
پنجمین پیش بینی خارق العاده پاستور را مسئله بررسی اندازه های تقریبی جاندارها و واقعیت غیر قابل رویت بودن میکروبها دانست. جستجوهای او برای یافتن بیماری هاری به موفقیت نینجامید، لیکن او همچنان عامل این بیماری را میکروب می دانست و برای تضعیف یا تقویت این عامل ارزش تضعیف - تقویت میکروب استفاده می کرد.
پاستور برای نخستین بار در تاریخ علوم با موجودات زنده غیر قابل رویت که بعدها ویروس نامیده شدند روبرو شد. در نتیجه ویروسولژی پزشکی و دامپزشکی، که سالهای اخیر به رده و بخش مجزا تقسیم شده اند بوجود آمد. توجه پاستور را همچنین موجودات عجیبی که از نظر اندازه و همچنین مراحل زیست عامل بیماری به شمار می آیند بر می انگیخت. رابطه و تحقیقات پاستور با ایجاد دانش ویروس شناسی انکارناپذیر است. (10)»
خلاصه فلسفه زندگی پاستور چنین است:
«من کاملاً اطمینان دارم که علم و صلح بر جهل و جنگ غلبه خواهد کرد، ملتها با همدیگر متحد و متفق خواهند شد به منظور حفظ امنیت نه تخریب. آینده از آن کسانی است که برای تسکین آلام بشر کوشیده اند. (4)»

هاری (راژ) RAGE

مولد بیماری هاری ویروسی است که به وسیله گاز گرفتن سگ، گربه، گرگ و روباه به آدمی سرایت می کند. آب دهان جانورها مملو از ویروس هاری است. مدت نهفتگی یعنی از لحظه گاز گرفتن تا بروز علائم بیماری 12 روز تا دو ماه است.
بیماری هاری با سردرد و قرمزی و تورم اطراف زخم شروع می شود. نخست یکی از دو روز حالت گرفتگی، افسردگی، گوشه گیری و ترس به بیماری دست می دهد، سپس حالت تحریک، بی خوابی و تشنج عضلات بلع می گردد. تشنج عضلات بلع در دیدن آب شدت می یابد و بیمار از آن وحشت دارد، زیرا هر وقت بخواهد آب بیاشامد بعلت انقباض و تشنج عضلات بلع، مجرای تنفس بسته شده به خفقان دچار می گردد. بزاق دهان بیمار به شدت جاری است چون نمی تواند آن را بلع کند. تشنج کم کم به عضلات کمر و دست و پا منتقل شده، حالت تحریک رو به شدت می گذارد و بیمار ناراحت است، و مدام در حرکت و جهش بوده فریاد می زند، حمله می کند و سرانجام فلج کامل و مرگ عارض می شود. درمان هاری با مایه کوبی پاستور اگر فوری پس از گاز جانور هار شروع شود موثر است. واکسن هاری را 30 روز متوالی باید تزریق کرد. (13)»

سیاه زخم (شاربون) CHARBON

مولد بیماری سیاه زخم باسیل مخصوصی است که مستقیم به واسطه تماس با پشم و پوست گاو و گوسفند مبتلا به سیاه زخم به انسان سرایت می کند، از این رو بیشتر کشاورزان، دامپروران، چوپانان و سلاخان به آن دچار می شوند. مدت نهفتگی بیماری 2-3 روز است. در محل دخول میکروب در پوست ابتدا لکه برآمدگی، مانند جای گزیدگی ساس ظاهر می شود. این لکه بزودی بزرگ و برجسته شده وسط آن سیاه و سخت می گردد، درد ندارد و اطراف آن هاله قرمز و متورمی احاطه می کند، سپس غده های لنفاوی مربوط به متورم و دردناک می شود، تب شدید و استفراغ و مدفوع خونی و مرده از نسج سالم پوست جدا شده می افتد، تلفات این بیماری 10 تا 20 درصد است و درمانش با پنی سیلین، سولفامید و سرم ضد سیاه زخم می باشد. دو نوع دیگر سیاه زخم نیز وجود دارد، یکی سیاه زخم ریه و دیگری سیاه زخم روده. (13)»

پاستوریزه کردن

روشی برای حفظ غذا، با گرم کردن و سپس سرد کردن می باشد. بیشترین استفاده این روش در حفظ شیر است اما ممکن است که برای پنیر، آبجو و غذاهای دیگر نیز بکار رود.
پاستور شیمیدان معروف فرانسوی این شیوه را اختراع کرد. این روش شامل گرم کردن شیر به حداقل 63 درجه سانتی گراد برای حداقل 0/5 ساعت و بعد به سرعت سرد کردن آن به 10 درجه سانتی گراد یا کمتر می باشد. امروزه دست اندرکاران فرآورده های شیری روش سریع تری را بکار می برند که در آن شیر را حداقل 72 درجه سانتی گراد برای حداقل 15 ثانیه گرم کرده سپس سرد می کند. در هر دو روش شیر باید تا زمان مصرف در جای خنک نگه داری شود.
پاستوریزه کردن، میکروبها را از رشد باز می دارد. اما اثری بر مزه شیر یا غذا ندارد. پاستور کشف کرد که باکتری در غذا به سرعت رشد کرده و سبب می شود که غذا فاسد گردد. جوشاندن معمولی تمام باکتری را از بین می برد اما گرمای جوشاندن مزه شیر را خراب می کند. پاستور فهمید که جوشاندن شیر لازم نیست بلکه تمام باکتری ها در گرمای کمتر از جوشانیدن از بین می روند و اگر شیر بعد از گرم شدن سرد شود باکتری قادر به رشد نیست.
منابع تحقیق :
1- پاستور - زندگی وکاراو - الکساندر رایمشنسکی - ترجمه لیلی هوشمند افشار
2- لوئی پاستور - آلیدا مالکوس - ترجمه ناصر جدیدی
3- پزشکان بزرگ - فیلیپ کارترین ب، شی ین - ترجمه محمد تقی مایلی
4- دانشمندان بزرگ، فیلیپ کان- ترجمه عباسعلی رضائی - سید مهدی امین
5- پیشگامان علم - فیلیپ کین - ترجمه پرویز قوامی
6- دائره المعارف دانشمندان علم و صنعت - اسحق آسیموف - ترجمه محمود مصاحب
7- تاریخ علوم - پیر روسو - ترجمه حسن صفاری
8- بزرگان دنیا - ترجمه روحی ارباب - ع جهانگیری
9- دائره المعارف دانشمدان شیمی - سید رضا آقاپور مقدم
10- تاریخ پزشکی - جوزف گارلند - ترجمه دکتر علی اکبر مجتهدی
11- زندگی پاستور - رنه والری رادوت - ترجمه مهندس حسین زاهدی
12- زندگی پاستور - رنه والری رادو - ترجمه دکتر امان الله ترجمان
منبع :سعیدیان، عبدالحسین؛ (1376)، مشاهیر نام آوران و دانشمندان، تهران: انتشارات علم و زندگی (و انتشارات آرام)، چاپ سوم

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما
هدهد برای کنترل ترافیک!
play_arrow
هدهد برای کنترل ترافیک!
چه زمانی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنیم؟
play_arrow
چه زمانی به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنیم؟
حضور خادمین مسجد جمکران در معراج شهدای تهران
play_arrow
حضور خادمین مسجد جمکران در معراج شهدای تهران
چرا درمان کودکان زیر ۷ سال رایگان شد؟
play_arrow
چرا درمان کودکان زیر ۷ سال رایگان شد؟
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان
music_note
بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار معلمان
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل ربوتیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سنبل: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از ختمی چینی گلسرخی (خیری): آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل نیلوفر: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل سرخس بوستون: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل مریم: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گل استاپیلیا: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
نحوه کاشت و نگهداری از گیاه کاکتوس: آبیاری، نور، خاک، تکثیر و...
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
play_arrow
کلیپ شهادت امام صادق علیه السلام / ای فقیه بی بدیل روزگار
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی
play_arrow
استوری شهادت امام جعفر صادق علیه السلام / حسین سیب سرخی