نویسنده: مجید علیزاده
تغییر سبک زندگی به روش «وب 2»
تغییر رفتار مخاطب در حوزههای گوناگون زندگی که به اختصار «سبک زندگی» نامیده میشود، مهمترین دست آورد ارتباطات میان فرهنگی است. هنگامی که این تغییرات در یک فرهنگ، زیربناییتر و مبناییتر شود حاکی از یک «تهاجم» یا به عبارت دیگر «شبیخون» خواهد بود. تغییر در سبک زندگی به طور طبیعی باید مبتنی بر ارتباطات میان فرهنگی و از راه رسانه صورت پذیرد. رسانه نیز اقسام گوناگونی دارد که هر یک گسترهی نفوذ و مخاطبان خاص خود را دارا هستند؛ بنابراین روند تحول در نحوهی تعامل رسانهها با مخاطبان در دورههای مختلف جالب توجه و تعمق است. البته لازم به ذکر است که این نوشتار در پی بررسی رسانههای مجازی و تأثیرات آن بر مخاطب میباشد.در رسانههای مجازی «نسل اول» که رسانههای یک سویه خطاب میشدند، محتوای طراحی شده از سوی رسانه در اختیار مخاطب قرار میگرفت و به طور طبیعی مخاطب امکان مشارکت در محتوا را نداشته و همانند روزنامه، رادیو و یا تلویزیون تنها مصرف کنندهی محتوای برنامهریزی شده از سوی صاحبان رسانه قرار میگرفت. این رسانه را (web1) مینامند. این نسل تقریباً در اغلب نقاط جهان جای خود را به نسل دوم (web) یعنی (web2) دادهاند.
در (web2) البته رابطه بین مخاطب و رسانه، تعاملی بوده و مخاطب خود در تأمین محتوای رسانه، بازیگر مؤثر است و سلایق و علایق وی کارگر خواهد افتاد. از جمله رسانههای متعلق به نسل دوم (web) میتوان به «youtube، facebook، friend feed، flicker، twitter و ...» در سطح بینالمللی و «cloob، netiran، .neviseh، balatarin، donbaleh و ...» در ایران اشاره کرد.
خانم «هیلاری رادهام کلینتون»، وزیر امور خارجهی آمریکا، در تاریخ 30 دی ماه 1388، سه هفته پس از اتمام حجت تاریخی ملت فهیم ایران با فتنهگران، سخنرانی طولانی در خصوص آزادی اینترنت و سیاستهای دولت آمریکا در این خصوص در جمع دولتمردان و مسؤولین دولتی نمود. وی در این سخنرانی گفت: «من برای خدمت به دموکراسی و دستیابی به اهداف دیپلماتیک خودمان، تیمی متشکل از کارشناسان و افراد با استعداد گردهم آوردهام تا اقداماتمان را در تلاشهای مربوط به سیاستمداری متناسب با قرن بیست و یکم رهبری کنند. آنها ابتکار جامعهی مدنی 2 (web 0.2) را راه اندازی کردند. در یک مدت کوتاه ما اقدامهای قابل توجهی را برای تبدل این فنآوریها به نتایجی که موجب ایجاد تغییرات میشوند، به انجام رسانیدهایم.» کلینتون در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: «ما میخواهیم این ابزار را در دست مردم قرار دهیم تا از آن برای پیش برد دموکراسی و حقوق بشر بهره گیرند.»
ملاحظهی جملات فوق که از زبان «وزیر امور خارجهی آمریکا» صادر شده، نشان دهندهی جایگاه نسل دوم اینترنت (web 0.2) در دیپلماسی بین المللی آمریکا است. پیشرفت تکنولوژی رسانههای مجازی و اینترنت از زوایهی نگاه دیپلماسی در دولت آمریکا مورد تأیید و تأکید است؛ ضمن اینکه لازم است خوانندگان گرامی به نظامی بودن پروژهی اینترنت توجه داشته باشند. در حال حاضر مقر اصلی اینترنت در وزارت خارجهی آمریکا و پنتاگون قرار دارد. وزیر امور خارجهی آمریکا به این نکته نیز اشاره میکند که: «در ایران و دیگر کشورها سازماندهی از راه اینترنت به صورت ابزاری برای پیش برد دموکراسی و توانا ساختن شهروندان به اعتراض بر ضد نتایج مشکوک انتخابات در آمده است.»
نویسنده البته در پی تکرار مکررات نبوده و تنها در صدد توجه دادن خوانندگان به جایگاه اینترنت در نظام حاکمیتی آمریکاست؛ جایگاهی سیاسی- نظامی در مرحلهی اول و فرهنگی- اجتماعی در مرحلهی دوم؛ حال جالب است که به جایگاه این پدیدهی پیچیده در ایران نیز توجه کنیم. به نظر میرسد اینترنت در ساختار، نظامی و در محتوا، سیاسی است. این عرصه شاید همان عرصهای باشد که سالهاست اقسام مردمان در ایران بر سر آن نزاع دارند. سیاست ما، عین دیانت ما و دیانت ما، عین سیاست ماست. توجه کنید: «محتوا و ساختار از یکدیگر جدا عمل نمیکنند بلکه نقش پشتیبان یکدیگر را به عهده دارند.»
خوب است به گفتهی یکی از بزرگان علم رسانه نیز توجه شود که: «رسانه خود پیام است.» بدین معنا که در مقطعی از مناسبات فرهنگی، پیامی که رسانه حامل آن است همان فرهنگ درونی رسانه است. (web2) فرهنگی را با خود به همراه میآورد که به طور مشخص و هوشمندانه مخاطب را به سوی هدف از پیش تعیین شده، هدایت میکند. در همین سخنرانی خانم کلینتون بخش دیگری وجود دارد که به قتل مشکوک خانم «ندا آقا سلطان» پرداخته میشود: «در تظاهرات پس از انتخابات ریاست جمهوری ایران، فیلم برداشته شده با تلفن همراه از قتل خونین یک زن جوان، سند دیجیتالی اتهام ظلم و قساوت دولت شد.» غرض از پرداختن به این جمله فارغ از اظهارنظر خصمانهی وی، اشاره به مفهوم «ژورنالیسم شهروندی» است که در عمل وظیفهی اطلاع رسانی را از انحصار خبرنگاران و رسانههای رسمی خارج میسازد و این امکان را در اختیار هر فردی قرار میدهد که بتواند کار خبرنگاری، اعم از کار متنی یا تصویری و کار تصویری اعم از عکس یا ویدئو را انجام دهد.
حال باید پرسید، بستر انتشار محتوای تولید شده چیست؟ ناگفته پیداست. : (web 0.2) وظیفهی تولید محتوا بر عهدهی شهروندان در قالب ژورنالیسم شهروندی است و وظیفهی انتشار نیز برعهدهی ( twitter Flicker youtube) و سایر رسانههای مجازی است. از اینجاست که در مییابیم به ابزار و تکنیکی که از ناحیهی نظام بینالملل در اختیارمان قرار گرفته است، اعتماد کامل نکنیم.
همین ابزار و محتوای تولید شدهی مشکوک در قضیهی ترور خانم آقا سلطان، چهرهی حاکمیت ایران را در برخورد با آشوبگران و یا متعرضان به نتیجهی انتخابات مخدوش نمود و جالب آنکه این واقعه در زمان مرگ «مایکل جکسون»، خوانندهی معروف در جهان اتفاق افتاد و تعداد ویدئوهای دیده شده مرتبط با خانم ندا در دنیا با تعداد ویدئوهای مرتبط با آقای مایکل برابری میکند، آیا مایهی تعجب نیست؟ نکتهی مهم اینکه آنچه در رسانههای نسل دوم از اهمیت وافری برخوردار است، بازنشر بیشمار یک محتوای مشخص در فضای اینترنت میباشد.
در پایان، نکات طرح شده در این نوشتار در پی طرح برخی ویژگیها و شیوهی استفاده از تکنولوژی در دست کاربران شبکهی مجازی بوده و هشداری است آگاهی بخش تا مسؤولین امر و نیز کاربران این فرصت پر تهدید را غنیمت شمرده و در پی حسن استفاده از این رسانه باشند.
منبع: برهان