تدقیق انگاره های حاکم بر حضور زنان مسلمان درعرصه های عمومی شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)
نویسندگان: علی رضا صادقی(*) (دانشجوی دکتری شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس)، فریال احمدی (دانشجوی دکتری معماری، دانشگاه تربیت مدرس)، نازنین غفاری سروستانی (کارشناسی ارشد طراحی شهری، دانشگاه هنر اصفهان)، مجتبی رفیعیان (دانشیار گروه شهرسازی، دانشگاه تربیت مدرس)چکیده
فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهر وعدم توجه طراحان شهری به ویژگی ها و نیازهای گروه های مختلف اجتماعی موجب گشته تا این عرصه ها هویت متعالی خود را از دست بدهند. در این میان به نظر می رسد زنان از جمله گروه هایی باشند که توجه به ویژگی ها و نیازهایشان در طراحی عرصه های عمومی شهری، برای ایجاد انگیزش حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروها نادیده گرفته شده اند. این پژوهش، با هدف ارایه انگاره های مؤثر بر حضور و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی زنان در عرصه های عمومی شهری و با تأکید بر نیازهای آنها شکل گرفته است در این پژوهش، از روش های تحقیق توصیفی – تحلیلی (کتابخانه ای)، تحقیق پیمایشی (میدان، مرور متون و منابع، مشاهده و مصاحبه استفاده شده است. همچنین از پرسش نامه به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات، از نرم افزارهای SPSS و LISRER به عنوان ابزار تحیلیل و ارزیابی داده ها و از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی به عنوان روش تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که وجود انگاره های دسترسی، امنیت، آسایش، هم آوایی با طبیعت، پویایی و جذابیت، رویداد پذیری و رمزگرایی در عرصه های عمومی شهر، بر انگیزش حضورتان دراین عرصه ها مؤثر هستند.واژه های کلیدی: عرصه های عمومی، تعاملات اجتماعی، زنان مسلمان.
1- مقدمه
امروزه نیاز انسان به حضور در جمع و برقرار تعامل معقول، منطقی و متعارف با هم نوعان و گروه های مختلف اجتماعی امری پذیرفته شده است. مسلم است که نیازهای اجتماعی انسان، تنها در عرصه هایی چون میادین، مراکز فرهنگی و گردهمایی، پارک ها، خیابان ها، واحه های شهری، ایستگاه های حمل و نقل و مانند آن ها، که هر یک شرایط تکوین و تکامل اجتماعی انسان ها را فراهم می آورند. اما به نظر می رسد عرصه های عمومی شهرهای امروزی، از هویت و مفاهیم اصیل انسانی تهی شده و نیاز انسان ها به با هم بودن را بی جواب نهاده اند. در واقع فرآیند جنسیتی شدن عرصه های عمومی شهری امکان تبدیل این عرصه ها را، که روزگاری عالی ترین بستر پاسخ گویی به نیازهای اجتماعی انسان ها بوده اند، به بسترهایی ناکارآمد فراهم آورده است. همچنین عدم درک صحیح دست اندرکاران، سیاستگذاران و طراحان این گونه عرصه ها از نیازهای گروه های مختلف اجتماعی برای حضور و فعالیت در عرصه های جمعی، عدم توجه به ویژگی های فرهنگی، قومی و مذهبی این گروه ها و جایگزین کردن کمیت به جای کیفیت در طراحی این گونه فضاها، در ناکارآمدی عرصه های عمومی شهر امروزی نقش زیادی داشته اند (نمودار شماره یک). در واقع این عوامل موجب گشته تا عرصه های عمومی، که روزگاری بستر آسایش و تکامل اجتماعی انسان ها بوده اند. بار معنایی- ادراکی خود را برای شهروندان از دست بدهند. این در حالی است که هویت، پویایی و سرزندگی همین عرصه ها، روزگاری سند راسخ ماندگاری شهرها در خاطره ی جمعی شهروندان این مرز و بوم بوده است. به واقع اگر خواهان دستیابی به الگویی هستیم تا تداوم حضور اقشار گوناگون مردم را در فضاهای شهریمان تثبیت کنیم، باید مخاطبان و نیازهایشان را بشناسیم. دراین بین به نظر می رسد زنان و بالاخص زنان مسلمان، از جمله گروه هایی باشند که نیازشان به حضور در عرصه های عمومی شهری و برقراری تعاملات متعارف اجتماعی، بیش از سایر گروه ها نادیده گرفته شده است. بی شک پیش زمینه های فرهنگی و باورهای مذهبی گاها نادرست و خرافی، در این امر دخیل بوده اند. به نظر می رسد حضور مداوم و پویای این گروه اجتماعی در عرصه ها و مناظر عمومی و برقراری تعاملات اجتماعی معقول و متعارف از سوی آن ها، می تواند زمینه ماندگاری و تکامل این گونه فضاها را فراهم آورد.بدین ترتیب، این نوشتار با هدف تدوین فاکتورهای مؤثر بر حضور زنان در عرصه های عمومی شهری، ابتدا به بازشناسی مفاهیم عرصه های عمومی، تعاملات اجتماعی و تبیین نقش و جایگاه زنان در عرصه های عمومی شهری خواهد پرداخت. همچنین در این نوشتار، تأکید دین مبین اسلام بر حضور زنان در عرصه های اجتماعی و اولویت ها و نیازهای زنان مسلمان برای حضور در این عرصه ها مورد تدقیق و ارزیابی قرار خواهد گرفت.
2- روش و فرآیند انجام تحقیق
روش تحقیق این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی در بستری پیمایشی است که در آن هدف، سنجش شاخص ها و معیارهای مؤثر بر حضور شهروندان در عرصه های عمومی شهری از منظر گروه های خاص اجتماعی (زنان ساکن شهر شیراز) می باشد. در گام نخست در جهت دست یابی به مبانی نظری تحقیق، به بررسی و تحلیل اسناد و اطلاعات کتابخانه ای و منابع اینترنتی پرداخته شده و در ادامه، نتایج حاصل از مبانی نظری تحقیق، که شامل ویژگی های زنان و شاخص های محیطی اولیه مؤثر بر حضور زنان ساکن شهر شیراز در عرصه های عمومی شهری است. با بهره گیری از نظر اساتید روانشناسی و به کمک مصابحه حضوری عمیق پژوهشگران با نمونه 50 نفری از جامعه آماری، ارتقا یافته و نتایج تکمیل شد. نتایج تکمیل شده، در بر دارنده سی و چهار سوال در مورد چگونگی و کیفیت مطلوب عرصه های عمومی شهری از منظر زنان ساکن شهر شیراز است. به اعتقاد پژوهشگران، هر گروه از این سوال ها، تبیین کننده و مرتبط با ویژگی و مشخصه خاصی از عرصه های عمومی شهری است. از این رو در ارتباط با سوال های طرح شده، سیزده مشخصه و ویژگی اصلی از عرصه های عمومی از سوی نگارندگان مورد تدقیق و تبیین قرار گرفته که به نظر می رسد ارتقا کیفیت این ویژگی ها، زنان ساکن شهر شیراز را به حضور در عرصه های عمومی شهری ترغیب می نماید. این سیزده ویژگی، به نحوی انتخاب شدند که افراد با این ویژگی ها آشنایی داشته باشند و همچنین در مصاحبه عمیق صورت گرفته به پارامترهای تعیین شده، اشاره شده باشد. لازم به ذکر است که پس از تعیین پارامترها، ابتدا اولویت پارامترهای ذکر شده از سوی زنان با مصاحبه عمیق از نمونه آماری 50 نفری مورد تدقیق قرار گرفت و در ادامه به منظور ارزیابی اعتبار ویژگی ها و شاخص های محیطی تبیین شده و تحقیق در معناداری رابطه متصور شده میان شاخص های محیطی و سوال های طرح شده در مورد چگونگی کیفیت عرصه های عمومی شهری، نگارندگان اقدام به تهیه پرسشنامه، جمع آوری داده ها از گروه نمونه با حجم 128 نفر از جامعه آماری و تحلیل داده ها کرده اند. ذکر این نکته حایز اهمیت است که در جمع آوری داده ها از روش نمونه گیری تصادفی و در تحلیل و ارزیابی این داده ها از نرم افزار SPSS و LISREL استفاده شده است. جهت تحلیل و ارزیابی ابتدا آمار توصیفی و بررسی های جمعیت شناسی مانند سن، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل و اشتغال پاسخ دهندگان مورد بررسی قرار گرفت و سپس آمار تحلیلی ارایه گردید. در آمار تحلیلی به منظور ارزیابی فاکتورهای مؤثر پیشنهادی بر حضور زنان ساکن شهر شیراز درعرصه های عمومی با تأکید بر اولویت های آنها و سنجش معناداری رابطه این فاکتورها با سوال های طرح شده ( در رابطه با چگونگی و کیفیت عرصه های عمومی از منظر این گروه اجتماعی)، از مدل ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی) و روش تحلیل حداقل مربعات غیر وزنی که ضریب همبستگی چند گانه یک متغیر را (حضور زنان مسلمان در عرصه های عمومی شهری) با دیگر متغیرها (ویژگی های محیطی و سوال های تبیین کننده چگونگی کیفیت عرصه های عمومی) می سنجد، استفاده شد.3- چارچوب مفهومی و نظری موضوع پژوهش
3- 1. عرصه های عمومی:
عرصه های عمومی، عمده ترین کانون های زنده ی شهری و صحنه های فعالیت اجتماعی شهروندان می باشد که انسان ها را به تعامل و تقابل منطقی با یکدیگر دعوت می کنند و بدون هیچ قید و شرطی در اختیار عمومی قرار می گیرند. در این رابطه فرانسیس تیبالدز در کتاب شهرسازی شهروندگرا چنین می نویسد: "عرصه های عمومی مهمترین بخش شهرها و محیط های شهری هستند. در چنین عرصه هایی بیشترین ارتباط و تعامل بین انسان ها رخ می دهد. این عرصه ها تمام بخش های بافت شهری را که مردم به آن دسترسی فیزیکی و بصری دارند، در بر می گیرند. بنابراین این مکان ها از خیابان ها، پارک ها و چهارراه ها تا ساختمان های محصورکننده آنها را شامل می شوند." (تیبالدز، 1384: 15). بنابراین در جامعه ای که حق مالکیت عمومی مقدس شمرده می شود و هر فرد حق دارد و آزاد است آنچه را که می خواهد بسازد، عرصه عمومی و فضاهای باز عمومی یعنی فضاهایی که عموم مردم حق ورود به آن را دارند به یک معنی استناد دارند." (همان). در واقع نیاز انسان به ارتباط و تعامل با هم نوعان و حضور در اجتماع بر همگان روشن است. این مهم تنها در عرصه های عمومی و اجتماعی محقق می گردد. عرصه هایی که انسانها به دور از هر گونه تفاوت در ملیت، نژاد، سن، رتبه و منزلت در کنار هم قرار گیرند و با کسانی ارتباط برقرار کنند که ناآشنایند. همین حضور مردم در جامعه و دیدار چهره به چهره ی آنهاست که امکان سرزندگی و ماندگاری عرصه های عمومی شهری را فراهم می آورد. عرصه هایی "چون میادین، پارکها و فضاهای درونی مانند رواقها، سالن های ایستگاه های قطار، ساختمان های عمومی و فضاهای دیگری که عامه مردم به آن دسترسی دارند، نظیر فضاهای داخلی مجتمع های تجاری" (Carmona, 2003, pl l) که با تاریخ شکل گیری شهرها گره خورده اند و از دیرباز بستر رویدادهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی جوامع بوده اند. اما " از دید متخصصان حرفه ای در هر یک از زمینه های طراحی محیط، عرصه عمومی شامل دو بخش است: بخش اول با عناصر عمومی محیط کالبدی (مصنوعی و طبیعی) که رفتارها در آن روی می دهند ارتباط دارد و بخش دوم، چگونگی تصمیم گیری های جمعی توسط دولت یا در چارچوب سازوکار بازار بر اساس قانون اساسی هر کشور را شامل می شود" (همان). در نهایت باید اذعان داشت که انسان ها از هر طبقه ی اجتماعی، سن و جنسیتی در این فضاها حضور می یابند تا علاوه بر دیدار دوستان، بهره گیری از تجارب دیگران، برقراری ارتباطی معقول با محیط پیرامونی و تأمین نیازهایشان، لحظه هایی را تجربه نمایند که در زندگی خصوصی شان روی نمی دهد. لحظه هایی که به خاطره ی جمعی ماندگار بازدیدکنندگان از یک شهر بدل می شود. به واقع این چیزی جز تأکید بر دسترسی بدون محدودیت به فضاهای عمومی، انجام فعالیت های سالم و بروز رفتارهای متنوع و در عین حال متعارف نمی باشد. اما به نظر می رسد امکان برقراری تعاملات اجتماعی، بارزترین خصیصه ای است که در این گونه عرصه ها روی می دهد.3- 2. تعامل های اجتماعی:
عرصه ها و فضاهای عمومی، مکان هایی برای ایجاد روابط متقابل، تبادل و برخوردهای اجتماعی هستند. مکان هایی که افراد و گروه های مختلف با منافع و علایق متفاوت در آن حضور می یابند. (Ortiz, Roman and Prats, 2004, p220). نقش اساسی این عرصه، ایجاد مکان هایی برای افزایش کنش های متقابل اجتماعی، ارتقا کیفیت زندگی ساکنان و مبارزه علیه محرومیت های اجتماعی است (Muix and Borja, 2001) بدیهی است تعامل اجتماعی و ایجاد احساس تعلق آدمی به فضاها و بسترهای اجتماعی و ایجاد احساس تعلق آدمی به فضاها و بسترهای اجتماعی به انگیزش اجتماعی هر فرد به برقراری ارتباط، دریافت پاسخ از محیط پیرامونی و ویژگی های کالبدی و اجتماعی بستر بستگی دارد. می توان گفت اغلب نیازهای فیزیکی و عاطفی آدمی از طریق تعامل اجتماعی و یا کنش متقابل فرد با دیگران برآورده می شود. در واقع کنش متقابل یا تعامل اجتماعی بدین معنا است که افراد در ارزش های یکدیگر سهیم شوند، با یکدیگر آشنا شوند. به طور فزاینده ای به یکدیگر وابسته شوند، الگوهای اجتماعی تشکیل دهند و به فرهنگ، ساختار، نهادها و به آنچه تشکیل داده اند عادت کنند. در حقیقت تعامل اجتماعی را می توان فرآیندی دانست که در خلال آن دو یا عاطفی تحت تأثیر قرار می دهند. جامعه از راه تعامل اجتماعی پدید می آید و تعامل اجتماعی سنگ بنای جامعه است. جان لنگ در زمینه ی تسهیل روابط اجتماعی در بسترهای عمومی چنین می گوید: اگر نیازهای اجتماعی مردم با احساس استقلال فردی حاصل از خلوت در تعادل قرار گیرد، روابط اجتماعی آسان تر می شود. اما اگر این تعادل به هم بخورد، فضاهایی که مهم هستند و خصوصی بودن یا عمومی بودن آنها مشخص نیست، کنترل کمتری را بر روابط متعارف اجتماعی دارند و تعامل اجتماعی را کاهش می دهند. خلوت کالبدی پیش نیاز بیشتر رفتارهای اجتماعی است و در محیطی که خلوت کالبدی وجود داشته باشد، دامنه ی وسیع تری از انتخاب به وجود می آید (لنگ، 1386، : 179). البته نباید از نظر دور داشت که افراد مختلف به سطوح متفاوتی از تعامل اجتماعی نیاز دارند.جدول شماره 1: نیاز مختلف افراد به سطوح متفاوت تعامل اجتماعی از دیدگاه صاحب نظران
نظریه پردازان |
سطوح تعامل های اجتماع |
Cooper |
افراد برونگرا به تعامل با دیگران علاقه مندند ولی افراد درونگرا ضمن تمایل به اطلاع از رویدادها، به روابط اجتماعی با دیگران تعاملی ندارند. |
Lawton |
افراد با تحریک فیزیکی کمتر نسبت به افرادی که تحرک بیشتری دارند به حمایت بیشتری نیاز دارند. بنابراین به رابطه ی نزدیک با دیگران و امکان تعامل بیشتر با آنها احتیاج دارند. |
Lofland |
افرادی که نیاز دارند تحت کنترل باشند نسبت به کسانی که نیاز به کنترل دارند، تعامل اجتماعی بیشتری دارند. |
Delong |
افراد از پایگاه اجتماعی بالاتر نسبت به افراد در سطح اجتماعی پایین تر، فضای شخصی بزرگتر، خلوت بیشتر و قلمرو مکانی وسیع تری دارند. |
مأخذ: نگارندگان با استفاده از مبانی نظری تحقیق
لازم به ذکر است که گاه پیشینه های فرهنگی و اجتماعی جوامع منجر به تقسیم نامعقول اجتماعی می گردد که این دسته بندی به نابرابری جنسیتی درعرصه های عمومی بدل می شود در حالی که برنامه ریزی و طراحی صحیح فضاها و عرصه های عمومی در شهر می تواند به استفاده متعادل زنان و مردان از این فضاها بدون در نظر گرفتن سن، پیشینه های قومی و اجتماعی آنان منجر گردد. آنچه در حال حاضر موجب گشته تا مردها بر فضاها و عرصه های عمومی احاطه داشته باشند و زنان در تابعیت آنها قرار بگیرند، همانا تأثیرپذیری این عرصه ها از پارامترهای جنسیت، مذهب، طبقه، سن، فرهنگ و قومیت می باشد. حال آنکه گروه ها و اقشار مختلف اجتماعی، ساختار و پایه های اساسی تشکیل نظام های اجتماعی و برقراری تعامل معقول با دیگران می باشند. بنابراین با توجه به نقش مؤثر زنان در جوامع اجتماعی و نیاز آنها به حضور در اجتماع و تعامل با دیگران در بستر عرصه های عمومی، باید کوشید تا با درک و شناخت نیازها و خواسته های اجتماعی آنها، بستری فراهم آورد که انگیزش حضور هر چه بیشتر آنها را موجب گردد.
3- 3. زنان و عرصه های عمومی شهری
یکی از تقسیم های اجتماعی که باعث ناهمگونی و نابرابری عرصه های عمومی می شود، جنسیت است. جنسیت نوعی ساختار اجتماعی است و به استنباط جامعه به رفتار، ویژگی ها و نقش های مناسب برای مردان و زنان مربوط می شود. در تقسیم اجتماعی، زنان و مردان در حوزه خصوصی» خانواده قرار می گیرند و مراقبت های عاطفی و انجام امور خانگی را بر عهده دارند. در حالی که مردان در «حوزه عمومی» کار، سیاست و فراغت هستند و تحت حمایت حوزه «خصوصی» قرار می گیرند و زنان به آنها خدمت می کنند (رفعت جاه، 1385 صص 67- 65). معمولاً چنین تصور می شود که تقسیم کار بر اساس جنسیت امری طبیعی و گریزناپذیر است و ناهمگونی های جنسیت امری طبیعی و گریزناپذیر است و ناهمگونی های جنسی ایجاب می کند که زنان مراقب و پروراننده کودکان باشند (هیوود، 1380: 364). این تفکر در عرصه های عمومی شهری، به اولویت بخشی به مردان و تدارک فضاهایی برای آنها منجر می شود. چون زن ضعیف، آسیب پذیر و متکی به مرد بازنمایی می شود، در زمینه حضور در فضاهای عمومی و به ویژه روباز مثل خیابان ها محدودیت می یابد. (رفعت جاه، 1385ص 70). بدین ترتیب باید اذعان داشت، زنان گروه اجتماعی هستند که با وجود آنکه بخش عظیمی از جمعیت جوامع را به خود اختصاص می دهند، نیازهای اجتماعی شان و برقراری تعامل منطقی و متعارف با دیگران نادیده انگاشته شده است. این در حالی است که زنان همچون دیگر گروه های اجتماعی، با تداوم حضور در عرصه های عمومی و اجتماعی شهرها، شرایط سرزندگی، نشاط و پایداری هر چه بیشتر این بسترها را فراهم می آورند. آنچه مسلم است،" امروزه در حاشیه قرار گرفتن زنان در نتیجه تولید فضای نامناسب، منجر به کمرنگ شدن نقش آنها به عنوان هماهنگ کننده عرصه های متفاوت زندگی و فضای منفک (آن ها مسئول هماهنگی ساختن خانه، بازار و نهادها می باشند) شده است.جدول شماره 2: تأکید بزرگان اسلامی بر حضور زنان در عرصه های اجتماعی
علامه طباطبایی |
زن در برآوردن نیازهای اجتماعی و انسان خویش با مرد یکسان است. |
جمع بندی
|
امام خمینی (ره) |
زنان باید در مقدرات اسلامی اصلی کشور دخالت نمایند. |
|
امام خمینی (ره) |
ما مفتخریه که بانوان و زنان پیرو جوان، خرد و کلان در صحنه های فرهنگی، اقتصادی و نظامی حاضر و همدوش مردان یا بهتر از آنها در راه تعالی اسلام و مقاصد قرآن کریم، فعالیت دارند. |
|
دکتر علی شریعتی |
چهره ی فاطمه، چهره ای است که اگر درست ترسیم شود. اگر آنچنان که واقعاً بوده، آنچنان که واقعاً می اندیشیده، سخن می گفته، زندگی می کرده، آنچنان که در مسجد نقش داشته، در زمان نقش داشته، در مبارزه ی اجتماعی نقش داشته، در تربیت فرزند نقش داشته. معرفی شود، انسان او را به عنوان بزرگترین الگو برای پیروزی امروز خواهد پذیرفت. |
|
امام علی(ع) |
بپرهیز از مشورت با زنها مگر زنی که کمال عقل او به تجربه رسیده باشد. (در واقع عقل یک فرآیند اجتماعی است که بذر آن در نهاد انسان کاشته شده ولی جامعه آن را آبیاری می کند و هر شخصی یا گروهی که از تعامل اجتماعی محروم بماند، عقلانیت در او رشد نمی کند.) |
|
امام علی(ع) |
زن می تواند با حفظ حریم خود، در جامعه حضور یابد و در فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شرکت کند و مانع تعدی بیگانگان شود. |
مأخد: نگارندگان با استفاده از مبانی نظری تحقیق
تفکیک کارکردی و مکانی فعالیت ها، این معنا را یافته است که نیازمند کسی برای ایجاد هماهنگی میان این عرصه های زندگی اند. از این رو، کار نامشهود زنان باعث کاهش اثرات منفی افتراق کارکردی است و لبه های سخت موجودیت کنونی را نرم می کند... زنان مجبورند راه حل هایی فردی برای مسایل جمعی بیابند."(سیفایی به نقل از مدنی پور، 1384: 52).
بنابراین یکی از مهمترین دغدغه های طراحان امروز در خلق و ارتقا کیفیت عرصه های عمومی، رسیدن به نوعی از فضاهای جمعی است که بتواند تعادلی پایدار میان حضور اقشار مختلف اجتماعی و مشارکت و فعالیت آنها در عرصه های عمومی شهری برقرار نماید. از این رو " موفقیت و یا شکست برنامه ریزی و طراحی شهری در ایجاد و یا تغییر وضع فضای عمومی، بایستی به اندازه گیری تعداد زنان و مردان استفاده کننده و تنوع ویژگی های افرادی که از این فضاها استفاده می کنند، درست به همان خوبی تنوع روابط و فعالیت های انجام گرفته در فضا ارزیابی و بررسی شود. اگر فضاهای عمومی دارای نتایج رضایت بخشی در هر سه زمینه باشند، آنگاه می توان ادعا کرد که این فضاها توانسته اند. نقش عمده ای را در افزایش و بهبود روابط اجتماعی و کاهش محرومیت های ناشی از طبقه اجتماعی، نژادی، سنی و جنسی داشته باشند" (سیفایی به نقل از گارسیا رومن، 1384: 48). اما به منظور شناخت ویژگی ها و نیازهای زن ها برای حضور در عرصه های عمومی شهر، آشنایی با آموزه ها و تأکید دین مبین اسلام در مورد حضور فعال زن ها در عرصه های اجتماعی ضروری است.
3- 4. ویژگی ها و نیازهای اجتماعی زنان از منظر دین مبین اسلام.
"زندگی اجتماعی شهرنشینان بدون وجود قواعد و مقررات خاصی که ارتباط متقابل میان اقشار و گروه های مختلف شهری و روابط میان آنها و طبقه حاکمه را تنظیم کند، امکان پذیر نبود. این مقررات که حاصل تجارب زندگی جمعی ایرانیان بود. در دوران اسلامی ماهیت جدیدی به خود گرفت و ارزشها و هنجارهای اسلامی آنها را تحت تأثیر قرار داد" (رضوی : 1388: 9). در زمینه فوق روایات و آیات زیادی ذکر شده که بخشی از آنها بر حضور زنان در عرصه های عمومی و انجام فعالیت های اجتماعی تأکید دارد. در جدول شماره 2، تأکید بزرگان اسلامی به حضور زنان در تمامی عرصه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و مذهبی آورده شده است.جدول="" شماره 3: تدوین خصایص و ویژگی های زنان مسلمان از دیدگاه علمای اسلامی
امام علی(ع) |
زنان هنگامی که برای تحقق مسولیت های اجتماعی در اجتماع و محافل عمومی حضور می یابند. حریم و پوشش مناسب داشته، در این صورت او در برخوردهای اجتماعی از مصونیت لازم برخوردار می شود. |
ویژگی های زنان از دیدگاه علمای اسلام
|
امام علی(ع) |
زن موجودی ظریف، با احساس و عاطفه ی قوی است که خداوند متعال او را آفرید تا بخشی از بار رسالت تعلیم و تربیت جامعه را بر دوش گیرد و در مسیر تکامل گام بردارد. |
|
امام علی(ع) |
خداوند زن را که مظهر جمال الهی است. آفرید و او را مایه ی آرامش و سکون همسر قرار داد تا خانه و خانواده را در سایه ی عطوفت و رحمت خود بیاراید. چرا که رحمت و مودت، مایه بقای زندگی است. |
|
امام علی(ع) |
زنان باید در مراودات اجتماعی محتاط، دانا و زیرک باشند تا مورد سوء استفاده قرار نگیرند. |
|
سوره نساء آیه 31 |
جلوه گری و خودنمایی از دیگر ویژگی های زن است که البته اسلام خواسته که زن این غریزه را در برابر شوهر خود ارضا کند. |
|
سوره ی نساء آیه 34 |
زنان صالح، متواضع اند. |
|
امام خمینی (ره) |
زن مسلمان در راه فرزانگی و علم تلاش کند. در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش کند، در میدان جهاد و مبارزه از هر نوع پیش قدم باشد. نسبت به زخارف دنیا و تجمل های کم ارزش بی اعتنا باشند. عفت، عصمت و طهارتش در حدی باید که چشم و نظر هرزه بیگانه را به خودی خود، دفع کند. |
|
مرتضی مطهری |
احساس زن از مرد جوشان تر است ولی جهت گیری عقلی و استدلالی وی، هم سنگ مردان نیست. |
مآخذ: نگارندگان
از جدول فوق و سخن امام خمینی (ره) که می فرمایند: " زن مربی انسان است و سعادت و شقاوت کشورها بسته به وجود زن است"، اهمیت و تأکید بزرگان و عالمان اسلامی به حضور زنان در تمامی عرصه های اجتماعی و عمومی، استنباط می گردد. اما آنچه امروزه حایز اهمیت است، دوری گزینی و امتناع زنان از حضور در عرصه های عمومی است که بخشی از آن به واسطه ی عدم انطباق پذیری این عرصه ها با نیازهای روانی، فیزیکی و معنوی این گروه اجتماعی می باشد. به واقع مسولیت های سنگین زنان در خانواده، محدود کردن دامنه ی اختیار آنها در جامعه و عرصه های عمومی شهری، ضعف مدیریت و طراحی شهری در شناسایی اولویت های آنها و تهدیدهای فیزیکی و روانی موجود در عرصه های عمومی، در این عدم حضور مؤثر، سرزنده و پویای آنها نقش داشته است. اما در این میان، به نظر می رسد عدم آشنایی سیاستگذاران، برنامه ریزان و طراحان شهری با اولویت های زنان و عدم توجه کافی آنها به نیازهای ویژه این گروه اجتماعی جهت حضور و برقراری تعامل اجتماعی در عرصه های عمومی شهری، بیش از سایر موارد در این عدم حضور پویا، مؤثر بوده است. از این رو جهت شناخت دقیق خصایص و ویژگی زنان از منظر اسلام، جدول شماره ی 3 تدوین شده تا از این رهگذر بتوان به نیازها و اولویت زنان از دیدگاه دین مبین اسلام دست یافت، عرصه های عمومی را با نیاز آنان همگام نمود و انگیزش حضور هر چه بیشتر آنها را فراهم آورد.
با توجه به جدول شماره 3، به نظر می رسد دین مبین اسلام ویژگی هایی چون درونگری، کمال گرایی، تواضع، ظرافت، رازگونگی، عفت داشتن، احساسی و عاطفی بودن را از خصایص بارز زنان می داند. نگارندگان با توجه به مبانی نظری تحقیق و تأکید بر ویژگی های مورد تأیید دین مبین اسلام در مورد زنان، و به منظور دستیابی به اولویت های آنها برای حضور و برقراری تعامل مطلوب و متعارف اجتماعی در عرصه های عمومی شهر، اقدام به طرح سوال هایی مقدماتی در مورد چگونگی و کیفیت محیطی مطلوب عرصه های عمومی شهری از منظر زنان کرده اند. دقت و کارایی این سوال ها، در مصاحبه عمیق پژوهشگران با گروهی از زنان ساکن شهر شیراز مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و ارزیابی داده های حاصل از این مصاحبه، با کمک اساتید روانشناسی انجام شده است. نتایج حاصل از این مصاحبه، دستیابی به 34 سوال اصلی در مورد کیفیت مطلوب عرصه های عمومی شهر از منظر زنان بوده است. به اعتقاد پژوهشگران، هر گروه از این سوال ها، با ویژگی ها و پارامتر خاصی از عرصه های عمومی شهری در رابطه است. از این رو در ارتباط با سوال های طرح شده، سیزده مشخصه و ویژگی اصلی از عرصه های عمومی از سوی نگارندگان مورد تدقیق قرار گرفته است. این سوال ها و ویژگی ها در جدول شماره 4 معرفی شده اند. در ادامه پرسشنامه ای از سوی نگارندگان تدوین گردید تا دقت سوال ها در مورد کیفیت مطلوب عرصه های عمومی شهری و ارتباط میان سوال های طرح شده و ویژگی هایی از عرصه های عمومی که از دیدگاه نگارندگان با این سوال ها مرتبط می باشند، از منظر گروه نمونه وسیع تری از زنان مورد تحلیل و ارزیابی قرار گیرد.
جدول شماره 4: ویژگی ها و پارامترهای تدقیق شده مؤثر بر حضور زنان در عرصه های عمومی
پارامترهای مؤثر بر حضور زنان |
1x - فضا از سلامت روانی برخوردار باشد |
15x - رویدادهای مذهبی در فضا رخ دهد |
(p1 ) راه یابی و دسترسی |
||
(p2 ) امنیت |
||
(p3 ) آسایش |
||
(p4 ) پویایی و جذابیت |
||
(p5 ) هم آوایی با طبیعت |
||
(p6 ) رمزگرایی و ابهام |
||
(p7 ) هویت |
||
(p8 ) آزادی |
||
(p9 ) رویدادپذیری |
||
(p10 ) بوم گرایی |
||
(p11 ) وحدت |
||
(p12 ) نظم |
||
(p13 ) خاطره ذهنی |
4- جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری:
جامعه آماری در این تحقیق را، همه زنان 14 تا 65 سال ساکن شهر شیراز، که در ساعت های مختلف شبانه روز در عرصه های عمومی شهری حضور می یابند. تشکیل داده اند. حجم گروه نمونه شرکت کننده این پژوهش، در بخش مصاحبه حضوری عمیق مقدماتی، 50 نفر از جامعه آماری و در بخش پاسخ گویی به پرسشنامه تدقیق شده بر اساس مبانی نظری تحقیق و مصاحبه مقدماتی، 128 نفر از جامعه آماری را شامل می شوند. لازم به ذکر است پرسشنامه تدقیق شده برای این پژوهش، سه بخشی است. بخش اول شامل مشخصات فردی پاسخ گو است. در بخش دوم سیزده ویژگی که از سوی پژوهشگران بر اساس تحلیل نتایج حاصل از مصاحبه مقدماتی تبیین شده، بر اساس اهمیت، از سوی پاسخ گویان اولویت بندی می شوند. در بخش سوم و در قالب 34 پرسش با مقیاس پنج گزینه ای لیکرت، چگونگی و کیفیت محیطی عرصه های عمومی شهری برای حضور، انجام فعالیت و تعامل اجتماعی گروه نمونه در آن ها، مورد سنجش قرار می گیرد. روایی این پرسشنامه با استفاده از روش اعتبار محتوا ( تأیید اساتید روانشناسی) و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شده است. آلفای کرونباخ برای کل سوال های این پرسشنامه، 81/0 به دست آمده است. همچنین به علت مشخص نبودن حجم دقیق جامعه آماری، در انجام نمونه گیری از روش تصادفی ساده استفاده شده است.5- ارزیابی داده ها:
در بخش ارزیابی داده ها، ابتدا آمارهای توصیفی که موکد ویژگی های جمعیت شناختی پاسخ گویان است ارایه می شود. این ارزیابی که با استفاده از نرم افزار spss ارایه شده، در جدول شماره 5 آمده است. در بخش سن، شش رده ی سنی مد نظر است. سن اکثر افراد بین 15 تا 25 سال است و بعد از آن گروه سنی 25- 35 سال بیشترین درصد را به خود اختصاص دادند. 9/28% افراد دیپلم و 1/ 28% لیسانس و 9/10% بالاتر از لیسانس بوده اند. همچنین اکثر پاسخ گویان متأهل و شاغل بودند. از سوی دیگر با ارزیابی میانگین پاسخ هایی که افراد به سوال های طرح شده در مورد کیفیت مطلوب عرصه های عمومی شهری دادند، و از آن جهت که میانگین بیشتر به 1 و 2 (کاملاً موافق و موافق) تمایل دارد، می توان به صورت شهودی نتیجه گرفت که سوال های انتخاب شده، موکد معیارهای مطلوب عرصه های عمومی شهری از دید پاسخ دهنده ها هستند. در تمامی سوال هایی که در پرسشنامه تعبیه شده، میانگین امتیاز کمتر از 2 است. به عبارت دیگر تمایل بیشتر افراد در جهت تأیید موضوع سوال است.در آمار تحلیلی این تحقیق به منظور ارزیابی مطلوبیت شاخص ها و ویژگی های محیطی ارایه شده از دید شرکت کنندگان در این پژوهش و ارزیابی معناداری و میزان همبستگی رابطه متصور شده بین پارامترهای مطلوبیت عرصه های عمومی برای حضور و برقراری تعامل متعارف اجتماعی از دید زنان (p1 تا p13) و سوال های طرح شده در مورد چگونگی عرصه های عمومی شهری (x1 تا x34) و رسیدن به مدلی مطلوب در این زمینه، از مدل معادله ساختاری (تحلیل عاملی تأییدی)(1) و روش حداقل مربعات غیر وزنی(2) استفاده شده. از این رو با استفاده از نرم افزار لیزرل ورژن 54/8 به بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته و سپس خروجی های نرم افزار مورد ارزیابی قرار گرفت. متغیرهای مستقل در این تحلیل، سوال های طرح شده در مورد چگونگی عرصه های عمومی شهری (x1 تا 34x ) هستند که به نظر می آید هر گروه از این سوال ها، با ویژگی محیطی خاصی از عرصه عمومی (p1 تا p13) دارای همبستگی و رابطه معنی داری هستند. بنابراین پارامترها و ویژگی های محیطی ارزیابی شده (p1 تا p13) از یک سو به عنوان متغیرهای وابسته این تحلیل شناخته می شوند و از سوی دیگر به واسطه مؤثر بودن در میزان حضور پذیری عرصه های عمومی شهری، به عنوان متغیر مستقل عمل می کنند. تصویر شماره 1، نمایانگر تحلیل انجام شده روی متغیرهای مستقل و وابسته پژوهش با استفاده از نرم افزار لیزرل است. ( تصویر شماره 1).
6- جمع بندی و نتیجه گیری:
به نظر می رسد حضور جمعی در مکانی ویژه، تجربه ای است که شهروندان شهرهای امروزی به داشتنش حسرت می خورند. شهروندان در جای جای شهرشان به دنبال فضاهایی هستند که با نیازها و اولویتشان منطبق باشد، احساساتشان را برانگیزد، دیدار هم نوعان و دوستان را برایشان میسر سازد و به تعالی روحی آنها کمک کند، چرا که گریز از تنش های روزمره ی زندگی و زنده شدن دیدارها تنها در یک بستر اجتماعی امکان پذیر است. به نظر می رسد زنان، طبقه ای از جامعه هستند که نیازشان به برقراری تعامل اجتماعی و حضور در عرصه های عمومی به واسطه ی عدم درک صحیح طراحان و مدیران شهری از نیازها و اولویت آنها، نادیده گرفته شده است. این مهم موجب گشته تا عرصه های عمومی شهری، که روزگاری عالی ترین بستر تحقق نیازهای اجتماعی بوده است، به بستری مرده و بی روح بدل گردد؛ چرا که تداوم حضور زنان به مثابه ی یکی از مؤثرترین گروه های اجتماعی، لازمه پویایی و سرزندگی این عرصه ها است. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل و ارزیابی داده های پرسشنامه، می توان 7 فاکتور زیر را به عنوان پارامترهای مؤثر در ایجاد انگیزش هر چه بیشتر زنان جهت حضور درعرصه های عمومی شهری و برقراری تعامل اجتماعی دانست. 1- دسترسی : یک عرصه ی عمومی موفق باید از بافت شهری احاطه کننده اش قابل تشخیص کردن ورودی ها، علایم، نشانه ها وحتی تغییر در کف سازی باید تعریف شود تا فضا دارای خوانایی کافی باشد. 2- امنیت: تحقق احساس امنیت اجتماعی و به طور کلی امنیت در زنان در فضاهای قابل دفاع شهری امکان پذیر است. فضاهایی که وقوع جرم و جنایت در آن محدود باشد و امکان کاهش احساس ترس آنها را فراهم آورد. 3- آسایش: آسایش همان حلقه گمشده ای است که مردم را به محیط آرام و پاک شهری می کشاند تا در آرامش محیطی سرزنده دمی بیاسایند. در تأمین آسودگی کاربران که عامل شکل گیری احساس، عاطفه و بروز خلاقیت در انسان است، از یک سو جهت گیری اقلیمی و از سوی دیگر، سازگاری و راحتی محیط مصنوع با وجود عناوینی چون فضای سبز چند منظوره، مبلمان های مناسب شهری و نورپردازی مؤثر می باشد. 4- پویایی و جذابیت: تبلور انگیزش برای حضور متعدد انسان ها در عرصه های عمومی شهری (میدان ها، پارک ها ومانند آنها) وابسته به یک طراحی جذاب، پویا و منعطف می باشد. 5- هم آوایی با طبیعت: قوی تر شدن رابطه ی انسان با محیط، ایجاد خاطره و تصویری ماندگارتر از مکان، لذتی عمیق تر و ادراکی روشن تر از فضا، تنها در گروه گفتمان ارادی، پیوند با طبیعت و درک ارتباط بین پدیده های محیطی چون باد، باران، برف، خورشید و آب تحقق می یابد. 6- رمزگرایی و ابهام: پیچیدگی های بصری و وجود لایه های متفاوت برای درک، کشف و شهود است که از کسالت بار بودن عرصه های عمومی می کاهد و انگیزش حضور مکرر افراد را فراهم می آورد. 7- رویدادپذیری: استفاده از عرصه های عمومی در ساعت و ساحت های مختلف متضمن پایداری این عرصه ها است. فراهم آوردن بستری جهت تحقق رویدادهای اجتماعی و فرهنگی می تواند باعث حضور مکرر بازدید کنندگان شود.بدیهی است. برخورداری عرصه های عمومی شهری از مشخصه های ذکر شده و انطباق پذیری آنها با خواسته ها و نیازهای جسمی، اجتماعی و معنوی زنان، امکان درک هر چه بیشتر عرصه ها توسط زنان را فراهم می آورد و در نهایت به ارتقا انگیزش حضور آنها در عرصه های عمومی کمک می کند. ( نمودار شماره 3)
منابع :
آلتمن، اروین. (1381). محیط و رفتار اجتماعی. ترجمه علی نمازیان، انتشارات شهید بهشتی تهران.
الکساندر، کریستوفر(1376). عرصه های زندگی جمعی و زندگی خصوصی. مترجم: منوچهر مزیتی. انتشارات دانشگاه تهران.
بحرینی، حسین. ( 1377). فرآیند طراحی شهری. انتشارات: دانشگاه تهران.
پاکزاد، جهانشاه (1386). مبانی نظری و فرآیند طراحی شهری. انتشارات شهیدی.
تیبالدر: فرانسیس( 1384). شهرسازی شهروندگرا. ترجمه محمد احمدی نژاد، نشرخاک، چاپ اول
توسلی محمود(1371)، طراحی فضای شهری. انتشارات: مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران. جلد اول.
سیفایی، مهسا (1384). مطلوبیت سنجی فضاهای عمومی شهری جهت استفاده گروه های خاص اجتماعی (زنان ) در برنامه ریزی مشارکتی. پایان نامه ی کارشناسی ارشد. استاد راهنما: دکتر مجتبی رفیعیان. دانشگاه تربیت مدرس
شماعی، علی و پوراحمد، احمد (1384). بهسازی و نوسازی شهری از دیدگاه علم جغرافیا. انتشارات: دانشگاه تهران.
دانشپور، سید عبدالهادی و چرخچیان، مریم ( 1386). فضاهای عمومی وعوامل مؤثر بر حیاط جمعی. مجله باغ نظر. شماره 7
دانشپور، سید عبدالهادی ( 1383). در آمدی بر مفهوم و کارکرد هویت محیط انسان ساخت. مجله باغ نظر. شماره 1.
رضوی، ابوالفضل (1388)، ساختار زندگی شهری در ایران دوران اسلامی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا. شماره 134.
رفعت جاه، مریم (1385)، جنسیت و اوقات فراغت در عرصه های عمومی شهری. فصلنامه انسان شناسی. شماره 4. صص 73- 61.
کریر، راب (1375). فضای شهری. مترجم: هاشم نژاد. انتشارات: جهاد دانشگاهی.
لنگ، جان( 1386). آفرینش نظریه های معماری. مترجم: علیرضا عینی فر. انتشارات دانشگاه تهران.
مدنی پور، علی (1384). طراحی فضای شهری. نگرشی بر فرآیندهای اجتماعی و مکانی. ترجمه: فرهاد مرتضایی. انتشارات شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری. تهران.
هیوود و همکاران (1380). اوقات فراغت. ترجمه محمد احسانی، نشر امید دانش.
Borja, J and Muixi, Z. (2001). L'Espai Public: ciutat I ciutadania, Barcelona: Diputacio de Barcelona.
Carmona, M(2003) Public places, Urban spaces. Architectural Press
Lang, Jon (2005) ubran Design: A Typology of Procedures and Products. Architectural Press. Oxford
Mcdowell, L. (1991). Gender, Identity and Place: Understading Feminist Geographies. University of Minnesota Press, Minneapolis
Moughtin, cliff, (1999), Urban Design (street and squares). Pulisher: Architectural press. Second ediyion.
Ortiz, A. Garcia Raman, M. D and Prats. M. (2004) , Women's use of public space and sense of place in the Raval (Barcelona), GeoJournal, vol 61, pp. 219- 227.,
PARAVICIVI,U.(2002),Pubilc spaces as a contribution to egalitarian citeis, in UIIa Terlindn (ed) in City and Gender, Scriften der Intermationalen Frauenuniversitat, Oplanden, p 27.
Watson, Donald and Plattus, Alen and Shibley , roert. (2003) Time Saver Standards For Urban Desgin. Publisher: Mc Graw – Hill Companies.
پی نوشت ها :
* نویسنده مسؤول: .alrsadeghi62@gmail.com
Confirmatery Factor Analysis
Unweighted Least Square
این شاخص ، ریشه ی میانگین مجذورات تقریب می باشد. در خروجی مدل های فرضی، مقدار RMSEA اگر کمتر از 1/0 باشد، پذیرفته می شود.
به طور قرار دادی مقدار مناسب برای PNFI بیشتر از 6/0 پیشنهاد شده است و برخی از نویسندگان از نقطه برش 5/0 هم استفاده می کنند.
در میان تمام اندازه ها CFI و RMSEA کتر تحت تأثیر اندازه نمونه قرار دارند. CFI شاخص نسبی برازندگی است اگر نزدیک 1 باشد یک برازش خیلی مناسب را نشان می دهد.
T value (ضریب معنا داری)، میزان معناداری ضرایب به دست آمده را مورد تحلیل و ارزیابی قرار می دهد. در مواردی که قدر مطلق مقدار T بیشتر از 2 هستند، ضرایب به دست آمده معنی دار هستند و حضور هر یک در مدل مؤثر می باشد.