نویسنده: عجاج نویهض
هدف نهایی و آخرین مقصد در پروتکلها عبارت است از:
1- از میان برداشتن روسیه ی تزاری.
2- از میان برداشتن تاج و تختهای اروپایی.
3- از بین بردن قلمرو پاپ.
4- انتخاب اروپا به عنوان پایتخت (موقت) پادشاهی خود.
5- قلمداد کردن ملتها واقوام به مثابه ی حیواناتی که فقط آفریده شده اند تا «قوم برگزیده» بر آن ها فرمان راند.
6- نابود کردن تمدن و تکه تکه نمودن ملتها و اقوام و تخریب جامعه قبل از برپایی پادشاهی داودی.
7- با تشکیل پادشاهی داودی- صهیونیستی جهان به روزگار پر برکت دولت یهود قدم می گذارد و انسانها در سایه ی آن به استراحت و آسودگی می پردازند.
8- زمان لازم برای رسیدن به این هدف یک قرن است؛ و آغاز آن سال 1897 می باشد.
9- بعد از محو ادیان و تمدن و تأسیس سلطنت داودی، دین موسی تنها دین جهان و پادشاه یهود پاپ سراسر جهان می شود.
10- مهمترین ابزارهای اجرایی این برنامه یا پروتکلها قبالای سرّی و فراماسونری یهودی، با هر دو شعبه ی آن است. یکی شعبه ی فراماسونری سری منحصر به یهود و دیگری فراماسونری گوییم. گروه اخیر مزدورانی هستند در خدمت فراماسونری سری و ترور و قتل مخفیانه ی تمام کسانی که با اوامر فراماسونری عالی مخالفت ورزند.
11- در دین موسی پاره ای اسرار ژرف وجود دارد که این اسرار را منحصراً تعداد بسیار اندکی از ارکان دولت یهود خواهند دانست.
12- تخریب اقتصادی، اجتماعی، مطبوعاتی و اخلاقی جامعه و پخش عمومی میکروبهای واگیردار مطالبی هستند که در بیست و چهار پروتکل یاد شده به تفصیل از آنها بحث شده است. چه خوب است که خواننده برگردد و یک بار دیگر این برنامه ی بیست و چهار قسمتی را مطالعه کند و هر عبارت آن و ابزارهایی را که به کار می گیرند و هدف و مقصدی را که دنبال می کنند مورد امعان نظر قرار دهد.
13- آنها در پروتکلها از توضیح زیاد پیرامون دو نکته عمداً لب فرو بسته اند. نکته ی اول «یهود آزاری» یا «آنتی سمیتیزم» است. آنها به دلیلی، این موضوع را از پروتکلها برچیده اند. و به اظهار همین نکته بسنده کرده اند که به عقیده ی آنها این مسأله برای مصالح و منافع آنها ضروری است. نکته ی دوم «فلسطین» یا به تعبیر کهنه و بر باد رفته ی آنها «سرزمین اسرائیل» است. علت سکوت آنها در این مورد همان است که خودشان در هنگام صحبت از برنامه شان برای نابودی دربار پاپ و قرار دادن اروپا به عنوان پایتخت پادشاهی خویش، اظهار داشته اند و گفته اند که پرداختن به ادیان دیگر فعلاً - در زمان طرح برنامه ی پروتکلها - زود است. مقصود آنها از ادیان دیگر «امپراتوری عثمانی» می باشد. سران صهیون در آن سال عملاً کار نفوذ در این امپراتوری را آغاز کرده بود، بنابراین، به نظر این سران رسیدن به فلسطین با آینده ی این امپراتوری در ارتباط بود و آنها سخت می کوشیدند که این آینده را به تباهی بکشانند و بیست سال پس از طرح این برنامه (پروتکلها)، در سال 1917، به اعلامیه ی بالفور دست یافتند.
منبع مقاله: نویهض، عجاج. (1387)، پروتکل های دانشوران صهیون، برنامه عمل صهیونیسم جهانی، ترجمه حمیدرضا شیخی، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ پنجم(1387).