ترجمه: حسین غلامی
بعضی ها ژنتیکی قهرمانند!
همان طور که حتی بهترین آشپز نمی تواند مواد غذایی فاسدشده را به غذایی عالی تبدیل کند، بهترین برنامه های تمرینی هم نمی تواند هر فردی را به مدال طلای المپیک برساند...عملکرد ورزشکاران نخبه، حاصل سال ها کار سخت است، اما ژنتیک آنها هم مانند موادغذایی خام برای آشپزی، نقشی اساسی در برنده شدنشان دارد.
عضله
توانایی دویدن، شنا، وزنه برداری و سایر ورزش های به اصطلاح «غیرمهارتی»، تا حد زیادی به قدرت، استقامت، سرعت یا بنیه ذاتی فرد بستگی دارد، نه صرفا تمرین کردن.باب گیراندولا، متخصص حرکت شناسی، از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی می گوید موفقیت در این ورزش ها نهایتاً به وسیله ژنتیک تعیین می شود. او می گوید: «شما نمی توانید تعداد یا نوع رشته های عضلانی تان را با تمرین افزایش دهید.»
در حالی که در بیشتر افراد رشته های عضلانی تقریبا به طور مساوی میان ۲ نوع رشته های عضلانی با انقباض سریع (که قدرت انفجاری ایجاد می کنند) و انقباض آهسته (که بنیه و استقامت درازمدت ایجاد می کنند) تقسیم می شوند، آزمایش های ژنتیکی نشان می دهند در دوندگان نخبه ماراتن ۸۰ تا ۹۰ درصد رشته های عضلانی از نوع با انقباض آهسته هستند. اگر چنین خصوصیتی را در رشته های عضلانی تان نداشته باشید، هرگز در دوی ماراتن به جایی نخواهید رسید. اما دوندگان دوی سرعت میزان بیشتری رشته های عضلانی با انقباض سریع دارند و تمرین هم نمی تواند شمار این رشته های عضلانی را تغییر دهد.
امروزه حتی با آزمایش بزاق می توان ساختار ژن ACTN۳ کودکان را تعیین و به این ترتیب امکان هدایت آنان را به ورزش مناسب برای ترکیب عضلانی شان فراهم کرد. به جز نوع عضله، کمیت عضله هم در موفقیت ورزشی نقش دارد. در دو فردی که برنامه تمرینی دقیقا مشابهی دارند، ممکن است سرعت افزایش قدرت بسیار متفاوت باشد. گیراندولا می گوید: «در طول چند هفته، یک شخص ممکن است بتواند وزن وزنه ای که بلند می کند، تقریبا ۲ برابر کند. این فرد از ابتدا هم دارای شمار فیبرهای عضلانی بیشتری بوده است که به تحریک ناشی از تمرین پاسخ داده اند.»
بدن
بازیکنان بسکتبال تقریبا همیشه بلندقد هستند، ژیمناست ها معمولا قد کوتاهی دارند و وزنه برداران معمولا درشت اندام هستند. به عبارت دیگر، شکل بدن برای پرداختن به ورزش ها اهمیت دارد اما حتی در میان افراد دارای شکل بدنی مشابه، تفاوت های جزئی ممکن است به دست آوردن یا نیاوردن مدال طلای المپیک را تعیین کند. برخی دانشمندان معتقدند اینکه تبار همه رکوردداران دوی ۱۰۰ متر در ۵۰ سال گذشته به آفریقای غربی می رسد، دلیلی دارد؛ مرکز ثقل بدن سیاه پوستان به گونه ای است که در دوی سرعت به نفع آنان تمام می شود.آدریان بیجان، استاد دانشگاه دوک و یکی از پژوهشگرانی که در سال ۲۰۱۰ درباره تفاوت های نژادی در ورزش مقاله ای منتشر کردند، می گوید: «سیاه پوستان دست و پاهای درازتر و دور تنه کوچکتری دارند. به عبارت دیگر، مرکز ثقل بدن های آنها نسبت به سفیدپوستان همقدشان در سطح بالاتری قرار می گیرد. آسیایی ها و سفیدپوستان تنه های درازتری دارند، بنابراین مراکز ثقل بدن هایشان پایین تر است.» از آنجا که حین دویدن پاها عمل می کنند و تنه بار اضافی ای است که باید بدن حمل کند، نسبت بالاتر درازای پا به درازای تنه در مسابقه ای که کمتر از ۱۰ ثانیه طول می کشد، برای سیاه پوستان امتیاز محسوب می شود. در مقابل سفیدپوستان و آسیایی ها در شنا موفق ترند زیرا در این ورزش ها داشتن تنه بلندتر به نفع ورزشکار است. بیجان می گوید: «شنا در واقع یک موج ایجاد می کند. این ورزش در واقع هنر شناور بودن روی این موج است. هرچه این موج بزرگ تر باشد به این علت که تنه شناگر بزرگتر است شناگر سریع تر حرکت می کند.»
تمرین
در ورزش هایی مانند قایقرانی، ژیمناستیک و فوتبال علاوه بر اینکه فرد باید تناسب اندام و بدنی مناسب داشته باشد، باید با تمرین توانایی خود را کامل کند. گیراندولا در این باره می گوید: «دلیل اینکه بازیکنان برزیلی توانایی فوق العاده ای در فوتبال نشان می دهند، این است که از دوران کودکی از صبح تا شب فوتبال بازی می کنند.»با وجود این، حتی در چنین ورزش هایی برخی ورزشکاران به طور ذاتی، انگیزه بیشتری برای دنبال کردن تمرین ها دارند و هنگامی که دیگر ورزشکاران میلی به ادامه تمرین ندارند به تمرین ادامه می دهند. این ورزشکاران بیشتر می توانند دردی که دیگران را به استراحت وامی دارد، تحمل کنند.
جان ویلیامز، استاد مرکز پزشکی دانشگاه جنوب غربی تگزاس که به بررسی نقش مغز در تمرین ها و فعالیت جسمی پرداخته است، می گوید: «شما ورزشکارانی را مشاهده می کنید که آستانه تحمل دردشان را بالا می برند و این توانایی ذهنی را دارند که از حداکثر قدرتشان استفاده کنند. شاید در این افراد پردازش اطلاعات در مغز به صورت متفاوتی انجام شود.» مغزهای ورزشکاران نخبه به سادگی پیام های درد عضلات را نادیده می گیرد و به آنها امکان دهد تا با وجود درد به فعالیت جسمی شان ادامه دهند و تجمع بیشتر اسید لاکتیک در عضلاتشان را تحمل کنند. اسیدلاکتیک سوخت عضله است که از تجزیه گلوگز یا قند حین ورزش شدید تولید می شود؛ تجمع این ماده در عضلات باعث ایجاد احساس سوزش و دردی می شود که شما را وامی دارد استراحت کنید. البته کسی نمی داند که این آستانه بالاتر تحمل درد ذاتی است یا آموخته می شود.
مغز
پژوهش های اخیر نشان می دهند ورزشکاران نخبه فعالیت بیشتری در منطقه ای از مغز به نام «قشر جزیره ای» یا «اینسولا» دارند که در فعالیت های گوناگونی مانند ادراک، آگاهی از خود، کنترل حرکتی، عواطف و تنظیم هومئوستاز (تعادل روندهای فیزیولوژیک) بدن دخالت دارد.بخش اینسولا در مغز ورزشکاران با پیش بینی نیازهای آینده بدن، از پیش پاسخی جسمی ایجاد و بدن را آماده می کند تا این نیاز را برطرف کند. به این ترتیب زمان تاخیری در شروع یک فعالیت ورزشی کاهش می یابد. فرض کنید فردی در حال دویدن است و تپه ای را در مقابل خود می بیند. مدتی طول می کشد تا یک فرد عادی پس از دیدن تپه بدن خود را برای بالا رفتن از آن آماده کند، اما بدن یک ورزشکار تعلیم دیده، زودتر واکنش نشان می دهد، خون را سریع تر به عضلات پمپاژ می کند و از پیش تنظیماتی در فیزیولوژی بدن ایجاد می شود که بالا رفتن از تپه را برای او ساده تر خواهد کرد. در یک تحقیق، ویلیامسون ورزشکارانی را که در حالت هیپنوتیزم روی دوچرخه تمرینی ثابت پا می زدند، بررسی کردند. هنگامی که به این ورزشکاران گفته می شد قرار است از تپه بالا روند، با وجود اینکه تغییری در وضعیت دوچرخه و بار کاریشان به وجود نمی آمد، ضربان قلبشان افزایش می یافت و افزایش فعالیت در قشر جزیره ای مغز نیز مشاهده می شد. سایر بررسی ها نشان داده است اگر ورزشکاران از پیش آگاهی داشته باشند، حتی می توانند بدن هایشان را با کاهش اکسیژن محیطی تطبیق دهند و خود را برای فعالیت در چنین شرایطی آماده کنند. هنوز روشن نیست آیا فعال بودن قشر جزیره ای در مغز در نتیجه تمرین ایجاد می شود یا این بخش مغز به طور ذاتی در برخی افراد بهتر عمل می کند. به گفته ویلیامسون، اینسولای فعال در مغز می تواند عامل تعیین کننده ای در راه یافتن فرد به المپیک باشد.
منبع: روزنامه سلامت ( www.salamat.ir )