پرتاب نیزه از دیرباز در ایران تمرین می شده و جوانان با آن آشنایی داشتند. در اوستا کتاب مذهبی زرتشتیان آمده است: «نه یک نیزه پران و نه یک تیرپران به کسی که با گرایش بی آلایش به یاری «مهر» شتابد تواند رسید، مهر که ده ها هزار دیده بان دارد و از همه چیز آگاه است و هرگز فریفته نشود.»
در نقوش بازمانده تخت جمشید، حجاری های ارزنده ای به جای مانده که سربازان هخامنشی را در حالیکه نیزه به دست گرفته اند نشان می دهد.
پادشاهان ساسانی به شکار علاقه زیادی داشته اند و از آنان حجاری هایی در حالت شکار باقی مانده است، آنها نیز از نیزه استفاده می کردند.
در دوران صفویه که ایرانیان به تدریج با سلاحهای جدید آشنا شدند، بهره گیری از نیزه رو به زوال گذاشت. این وضعیت تا پایان دوره قاجاریه دوام داشت.
با شروع دوره پهلوی با توجه به اهمیت و علاقه جوانان به ورزش، پرتاب نیزه هم در ایران رشد کرد.
اندازه نیزه ها در قدیم ۲۲۰ سانتیمتر بوده است ولی امروزه طول نیزه هایی که استفاده می شود در حدود ۲۴۰ تا ۲۶۰ سانتی متر است. این اختلاف شاید به این دلیل باشد که نیزه های امروزی برای نشانه روی به کار نمی رود و صرفاً برای پرتاب نمایشی و رقابتی ساخته شده است. در صورتیکه در روزگاران گذشته، طول پرتاب و نشانه روی، هر دو مدنظر بوده است. در زمان هخامنشی پرتاب نیزه یکی از مواد مسابقات پنجگانه بود.
بیشتر شاهان ایرانی از نیزه در مواقع صلح نیز استفاده می کردند و برای حفظ آمادگی و ورزیدگی سربازان، شکار ترتیب می دادند.
قبل از کشف فلز، پیکان از سنگ ساخته می شد، قدیمی ترین پیکان را مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد می دانند. از هزاره سوم مس کشف شد و بعد برنز. اما در هزاره اول قبل از میلاد با کشف آهن، از این فلز به عنوان پیکان استفاده می شد. نمونه هایی از پیکانهای قدیمی در موزه ایران باستان و موزه تخت جمشید موجود است.
تیر عبارت از شی ای محکم یا پرعقاب بود که سر آن پیکان آهنی نوک تیز سه پهلویی نصب شده و به ضرب کمان به سوی دشمن یا شکار پرتاب می شد.
کمان عبارت بود از چوب خمیده ای که دو سر آن را به وسیله زه محکم، به یکدیگر می بستند تا به شکل تقریباً نیم دایره درآید.
در نقوش تخت جمشید تیردانهای سربازان پارسی که به پشت بسته می شده و از بسته بالایی آن شکل چند تیرآویزان گردیده است مشاهده می شود.
داریوش در یکی از نوشته های خود در نقش رستم، از اینکه تیرانداز و سوارکار خوبی است به خود می بالد و می نویسد که او هم در حال سواره و هم در وضع پیاده تیرانداز ماهری بوده است.
هووخشتر (۵۸۵ ۶۳۳ ق.م.) پسر قراارتس پادشاه ماد یکی از نوابغ و نوادر روزگار خود محسوب می شد. او می دانست در جنگ آریاییها با آشور، برابری با آشور مستلزم داشتن سپاهیان منظم و کارآمد می باشد. از این رو پیاده نظام را با تیروکمان، شمشیر و نیزه مسلح نمود. به علاوه سواره نظام را با تیروکمان مجهز کرد. سربازان سواره نظام از کودکی عادت کرده بودند که در حال سواری تیراندازی کنند و قادر بودند که دور از تیررس دشمن بایستند و به سپاهیان دشمن تیراندازی نمایند.
او سرانجام با کمک بابلی ها در اَمرداد ۶۱۲ ق.م. کار آشور را ساخت. او کشور بزرگی را فتح کرد که حدود ۱۲۰۰ سال تمام کشورهای آسیای غربی را به ترس و وحشت انداخته بود و بسیاری از اقوام و دولتها را سرنگون و محو ساخته بود. آشور به انتقام خونخواریهای بی حد و حصرش به کلی نیست و نابود شد.
در تاریخ فتوحات کوروش آمده است: «سپاه کوروش، در جنگ مادها هزار کماندار، و ده ها هزار پیاده سبک اسلحه و ده هزار فلاخن دار داشته است.»
گزنفون می نویسد: «کوروش علاوه بر سواره نظام و ارابه ها، شتر سوارانی داشت که روی هر شتر دو کماندار می نشست.»
کنت کورس در مورد تشریفات عظیم داریوش سوم می نویسد:
«گنج شاه را ۶۰۰ قاطر و ۳۰۰ شتر می بردند، و دسته ای از کمانداران مستحفظین آن بودند...»
نقش روی سکه داریک داریوش و سایر پادشاهان هخامنشی، تیرانداز پارسی است در حالی که یک زانوی به زمین زده و کمانی را می کشد. عده ای این نقش را نقش شاه دانسته اند.
مهمترین هنر پارتی ها تیراندازی بوده است و تیراندازان پارتی بی نظیر بوده اند در ارتش اشکانی، پرتاب سنگ و فلاخن هم تمرین می شده، اما هنر ویژه پارتیها تیراندازی با تیروکمان بوده است.
تیر پارتیان کمتر به خطا می رفته است و تیراندزان پارتی ارتش منظم روم را به ستوه آورده بودند. آنها در حالت سواره و پیاده، با سرعت و قدرت بی نظیری تیرهای خود را به سوی دشمن روانه می کردند.
علامت رسمی دولت پارت، تیر بود. این مسئله اهمیت تیراندازی و مقام تیردار را نشان می دهد. مهارت سربازان ساسانی کمتر از سربازان پارتی نبوده، در این عصر هم، تیروکمان به عنوان مهمترین سلاح جنگی و وسیله شکار محسوب می شد.
مشهورترین تیرانداز ایران باستان، آرش بود که از کوه «ایژیو خشونت» به سوی «خوانونت» تیر انداخت. برای هر یک از تمرینات جنگی محل های مخصوصی دایر بوده اند. یکی از این مؤسسات آماج خانه بود، آماج خانه ها تا زمان شاه سلیمان صفوی، به خصوص در اصفهان دایر بوده اند.
صنعت کمانسازی و کمانداری در ایران، از قدیم سابقه داشته و در تاریخ ایران نقش عمده ای ایفا کرده است. پیشرفت کمان سازی در ایران نمونه ای از درک مکانیکی سازندگان آن دارد.
کمانهای دوره ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی از لحاظ شکل ظاهری و مشخصات مکانیکی شبیه به هم بودند و با کمانهای ملل مختلف مثل آشوریها تفاوت زیادی داشت.
مشخصات یک کمان خوب در گفته های قدیمی ایرانیان آمده است که به شرح زیر می توان خلاصه نمود:
۱) قدرت زیاد پرتاب تیر
۲) متناسب بودن طول کلی کمان با دست
۳) تاب نداشتن
۴) ساییدگی و خوردگی نداشتن
۵) مناسب بودن جنس کمان و زه آن
۶) دقت نشانه روی داشتن.
۷) زیاد شل و زیاد سفت نبودن.
۸) مناسب بودن وزن.
بررسی مکانیکی کمانهای باستانی: با استفاده از اطلاعات علمی مکانیکی می توان کمانهای باستانی را از نظر فیزیکی، حالت ارتجاعی و خصوصیت مکانیکی کمانها مورد تجزیه و تحلیل قرار داد:
مقطع کمان مادی در طول تغییر می کرده، در نتیجه این کمان با وزن معین انرژی بیشتری را ذخیره می نموده است.
کمان اشکانی از سایر کمانها سبک تر بود. و به علت انحنای بیشتر، ارتجاعی اولیه کمان اشکانی از سایر انواع کمان ها بیشتر بوده است.
انحنای نهایی کمان ساسانی بیشتر از سایر کمانها بوده است. از طرفی انحنای کمان دوران ساسانی و مادی از کمانهای اشکانی بیشتر بوده و با سختی خم می شد و در نتیجه انرژی بیشتری در خود ذخیره می کرد. ضمن اینکه شکل کمانهای ساسانی و مادی موجب می شده که جهت تیراندازی حفظ و دقت نهایی بالا می برد.
با اختراع باروت و استفاده از سلاح گرم، تیراندازی با کمان ارزش خود را از دست داد بطوریکه امروز، جز در موارد تفننی و به صورت تفریح و بازی کمتر از آن استفاده می شود.
http://www.aftabir.com منبع آفتاب:
در نقوش بازمانده تخت جمشید، حجاری های ارزنده ای به جای مانده که سربازان هخامنشی را در حالیکه نیزه به دست گرفته اند نشان می دهد.
پادشاهان ساسانی به شکار علاقه زیادی داشته اند و از آنان حجاری هایی در حالت شکار باقی مانده است، آنها نیز از نیزه استفاده می کردند.
در دوران صفویه که ایرانیان به تدریج با سلاحهای جدید آشنا شدند، بهره گیری از نیزه رو به زوال گذاشت. این وضعیت تا پایان دوره قاجاریه دوام داشت.
با شروع دوره پهلوی با توجه به اهمیت و علاقه جوانان به ورزش، پرتاب نیزه هم در ایران رشد کرد.
اندازه نیزه ها در قدیم ۲۲۰ سانتیمتر بوده است ولی امروزه طول نیزه هایی که استفاده می شود در حدود ۲۴۰ تا ۲۶۰ سانتی متر است. این اختلاف شاید به این دلیل باشد که نیزه های امروزی برای نشانه روی به کار نمی رود و صرفاً برای پرتاب نمایشی و رقابتی ساخته شده است. در صورتیکه در روزگاران گذشته، طول پرتاب و نشانه روی، هر دو مدنظر بوده است. در زمان هخامنشی پرتاب نیزه یکی از مواد مسابقات پنجگانه بود.
بیشتر شاهان ایرانی از نیزه در مواقع صلح نیز استفاده می کردند و برای حفظ آمادگی و ورزیدگی سربازان، شکار ترتیب می دادند.
تیروکمان در ایران باستان
بشر از ابتدای زندگی به پرتاب سنگ و چوب برای شکار و دفاع، آشنا بوده است. او از همان ابتدای آفرینش ناچار به استفاده از پرتاب سنگ و چوب بود. بتدریج بشر وسایلی برای پرتاب سنگ و چوب اختراع کرد که ساده ترین آنها فلاخن است. فلاخن هنوز هم در روستا توسط دهقانان مورد استفاده قرار می گیرد. تیروکمان از سلاحهای خیلی قدیمی بشر است، با این اسلحه می توانستند از دور، دشمن را هدف قرار دهند.قبل از کشف فلز، پیکان از سنگ ساخته می شد، قدیمی ترین پیکان را مربوط به هزاره چهارم پیش از میلاد می دانند. از هزاره سوم مس کشف شد و بعد برنز. اما در هزاره اول قبل از میلاد با کشف آهن، از این فلز به عنوان پیکان استفاده می شد. نمونه هایی از پیکانهای قدیمی در موزه ایران باستان و موزه تخت جمشید موجود است.
تیر عبارت از شی ای محکم یا پرعقاب بود که سر آن پیکان آهنی نوک تیز سه پهلویی نصب شده و به ضرب کمان به سوی دشمن یا شکار پرتاب می شد.
کمان عبارت بود از چوب خمیده ای که دو سر آن را به وسیله زه محکم، به یکدیگر می بستند تا به شکل تقریباً نیم دایره درآید.
در نقوش تخت جمشید تیردانهای سربازان پارسی که به پشت بسته می شده و از بسته بالایی آن شکل چند تیرآویزان گردیده است مشاهده می شود.
داریوش در یکی از نوشته های خود در نقش رستم، از اینکه تیرانداز و سوارکار خوبی است به خود می بالد و می نویسد که او هم در حال سواره و هم در وضع پیاده تیرانداز ماهری بوده است.
هووخشتر (۵۸۵ ۶۳۳ ق.م.) پسر قراارتس پادشاه ماد یکی از نوابغ و نوادر روزگار خود محسوب می شد. او می دانست در جنگ آریاییها با آشور، برابری با آشور مستلزم داشتن سپاهیان منظم و کارآمد می باشد. از این رو پیاده نظام را با تیروکمان، شمشیر و نیزه مسلح نمود. به علاوه سواره نظام را با تیروکمان مجهز کرد. سربازان سواره نظام از کودکی عادت کرده بودند که در حال سواری تیراندازی کنند و قادر بودند که دور از تیررس دشمن بایستند و به سپاهیان دشمن تیراندازی نمایند.
او سرانجام با کمک بابلی ها در اَمرداد ۶۱۲ ق.م. کار آشور را ساخت. او کشور بزرگی را فتح کرد که حدود ۱۲۰۰ سال تمام کشورهای آسیای غربی را به ترس و وحشت انداخته بود و بسیاری از اقوام و دولتها را سرنگون و محو ساخته بود. آشور به انتقام خونخواریهای بی حد و حصرش به کلی نیست و نابود شد.
در تاریخ فتوحات کوروش آمده است: «سپاه کوروش، در جنگ مادها هزار کماندار، و ده ها هزار پیاده سبک اسلحه و ده هزار فلاخن دار داشته است.»
گزنفون می نویسد: «کوروش علاوه بر سواره نظام و ارابه ها، شتر سوارانی داشت که روی هر شتر دو کماندار می نشست.»
کنت کورس در مورد تشریفات عظیم داریوش سوم می نویسد:
«گنج شاه را ۶۰۰ قاطر و ۳۰۰ شتر می بردند، و دسته ای از کمانداران مستحفظین آن بودند...»
نقش روی سکه داریک داریوش و سایر پادشاهان هخامنشی، تیرانداز پارسی است در حالی که یک زانوی به زمین زده و کمانی را می کشد. عده ای این نقش را نقش شاه دانسته اند.
مهمترین هنر پارتی ها تیراندازی بوده است و تیراندازان پارتی بی نظیر بوده اند در ارتش اشکانی، پرتاب سنگ و فلاخن هم تمرین می شده، اما هنر ویژه پارتیها تیراندازی با تیروکمان بوده است.
تیر پارتیان کمتر به خطا می رفته است و تیراندزان پارتی ارتش منظم روم را به ستوه آورده بودند. آنها در حالت سواره و پیاده، با سرعت و قدرت بی نظیری تیرهای خود را به سوی دشمن روانه می کردند.
علامت رسمی دولت پارت، تیر بود. این مسئله اهمیت تیراندازی و مقام تیردار را نشان می دهد. مهارت سربازان ساسانی کمتر از سربازان پارتی نبوده، در این عصر هم، تیروکمان به عنوان مهمترین سلاح جنگی و وسیله شکار محسوب می شد.
مشهورترین تیرانداز ایران باستان، آرش بود که از کوه «ایژیو خشونت» به سوی «خوانونت» تیر انداخت. برای هر یک از تمرینات جنگی محل های مخصوصی دایر بوده اند. یکی از این مؤسسات آماج خانه بود، آماج خانه ها تا زمان شاه سلیمان صفوی، به خصوص در اصفهان دایر بوده اند.
صنعت کمانسازی و کمانداری در ایران، از قدیم سابقه داشته و در تاریخ ایران نقش عمده ای ایفا کرده است. پیشرفت کمان سازی در ایران نمونه ای از درک مکانیکی سازندگان آن دارد.
کمانهای دوره ماد، هخامنشی، اشکانی و ساسانی از لحاظ شکل ظاهری و مشخصات مکانیکی شبیه به هم بودند و با کمانهای ملل مختلف مثل آشوریها تفاوت زیادی داشت.
مشخصات یک کمان خوب در گفته های قدیمی ایرانیان آمده است که به شرح زیر می توان خلاصه نمود:
۱) قدرت زیاد پرتاب تیر
۲) متناسب بودن طول کلی کمان با دست
۳) تاب نداشتن
۴) ساییدگی و خوردگی نداشتن
۵) مناسب بودن جنس کمان و زه آن
۶) دقت نشانه روی داشتن.
۷) زیاد شل و زیاد سفت نبودن.
۸) مناسب بودن وزن.
بررسی مکانیکی کمانهای باستانی: با استفاده از اطلاعات علمی مکانیکی می توان کمانهای باستانی را از نظر فیزیکی، حالت ارتجاعی و خصوصیت مکانیکی کمانها مورد تجزیه و تحلیل قرار داد:
مقطع کمان مادی در طول تغییر می کرده، در نتیجه این کمان با وزن معین انرژی بیشتری را ذخیره می نموده است.
کمان اشکانی از سایر کمانها سبک تر بود. و به علت انحنای بیشتر، ارتجاعی اولیه کمان اشکانی از سایر انواع کمان ها بیشتر بوده است.
انحنای نهایی کمان ساسانی بیشتر از سایر کمانها بوده است. از طرفی انحنای کمان دوران ساسانی و مادی از کمانهای اشکانی بیشتر بوده و با سختی خم می شد و در نتیجه انرژی بیشتری در خود ذخیره می کرد. ضمن اینکه شکل کمانهای ساسانی و مادی موجب می شده که جهت تیراندازی حفظ و دقت نهایی بالا می برد.
با اختراع باروت و استفاده از سلاح گرم، تیراندازی با کمان ارزش خود را از دست داد بطوریکه امروز، جز در موارد تفننی و به صورت تفریح و بازی کمتر از آن استفاده می شود.
http://www.aftabir.com منبع آفتاب: