مترجم: حسن صفاری
اگر کلیساهای عظیم در واقع نماینده ی مشخص کاخهای قرون وسطایی هستند توضیح این مطلب را می توان چنین داد که مؤسسات مذهبی در این اوقات قدرت مطلق داشتند و ایمان واقعی یا تظاهر به ایمان را به همه کس تحمیل می کردند. حقیقت آن است که همه ی مردم در ساختمان کلیساها شرکت می کردند اگر شرکت یک نفر به وسیله ی اهداء پول نقد انجام می گرفت دومی از قوت بازوی خود اعانه می پرداخت و فی المثل در استخراج سنگ کمک می کرد و نفر سوم به عنوان خاک بردار یا نجار شرکت می کرد و دیگری مثلاً کارگران را در خانه ی خود منزل می داد یا شیشه ی مصوری تقدیم می نمود. اگر در نظر گیریم که صنایع آن عصر چقدر بدوی بودند به طوری که همه ی کارها می بایست با زور بازوی آدمی انجام گیرد می توان حدس زد که برای انجام بناهایی مثل کلیسای نوتردام در پاریس یا کلیساهای بزرگ شارتر ورنس Reims چه مدت زمان طویلی لازم بود و در واقع بسیار اتفاق افتاد که این مدت از یک قرن متجاوز شود.
در واقع جاه طلبی سازندگان کلیساها نیز به تدریج فزونی می یافت: قدیم ترین کلیساهای دوران قرون وسطی فقط از صحن ساده ی مستطیل شکلی تشکیل یافته بود که از معابد عهد عتیق تقلید کرده بودند اما کم کم شکل معبد تغییر یافت و پیچیده تر شد، ابتدا راهروهای مورب را که وسیله ی اتصال گروه خوانندگان به صحن بود بر آن افزودند، آنگاه صحنه های جانبی را به وجود آوردند و سپس نوبت به محراب و منار ناقوس و برجها و غیره رسید. این ترقیات در عین حال مسئله ی مشکل سقف گذاری و پوشش کلیسا را مطرح کرد. حقیقت آن است که اگر پوشاندن سقف صحن به شرط آنکه ابعاد آن کوچک باشد به وسیله ی فن بام سازی عادی که متکی بر تیرهای چوبی باشد کار سهلی است، در موردی که ساختمان خیلی بزرگ می شود این کار امکان پذیر نیست زیرا می بایست تیرهای چوبی طویلی اختیار کنند که به هیچ وجه استحکام بنا را تأمین نمی کرد و گذشته از آن مجموعه ی این چوب و تخته ها چه طعمه ی لذیذی برای حریق بوده است.
به این دلیل از ابتدای قرن یازدهم به جای طاقهای معمولی طاق سنگی ساختند این طاقها که آنها را قنطره ای می نامیدند به شکل استوانه ای بود که آن را به وسیله ی صفحه ای که بر محورش بگذرد قطع کرده بودند و دو مولد جانبی استوانه روی دو دیواره ی صحن قرار می گرفت. تذکار این نکته ضروری است که برای امکان این نوع سقف سازی می بایست به سنگ ها شکل مخصوص بدهند به طوری که همه ی این مجموعه با اتکاء بر قسمت فوقانی سقف که نگاهدار سایر قسمت ها بود قائم بالذات باقی بماند و ضمناً باید در نظر بگیریم که در این نوع طاق سازی چه فشار فوق العاده ای بر اثر وزن سنگها بر دیوارهای جانبی وارد می آمد. این فشار بسیار، غالباً دیوارها را از هم دور می کرد و فقط در موردی تحمل فشار به وسیله ی دیوارها ممکن بود که آنها را به قدر کافی سنگین و کوتاه و ضخیم بسازند.
این نوع ساختمان موجب پیدایش کلیساهای رومی گردید که عموماً سنگین، کوتاه و کلفت و تاریک هستند زیرا دیوارهای آنها آن قدر ضخیم است که ایجاد پنجره های وسیع امکان ناپذیر می باشد. اما قریب به همین اوقات روش دیگری به وجود آمد که اولین آزمایشهای مربوط به آن در حدود سال 1100 در نقاطی که به فواصل بعید از هم واقع بودند انجام گرفت: در دورهام Durham (انگلستان) در موآساک Moissac (ایالت تارن و گارون در فرانسه Tarn- et- Garonne) و حتی در ارمنستان. اساس این روش آن بود که بر رأسهای مستطیلی چهار پایه ی مستحکم بنا کنند و چهار قوس را که بر امتداد اقطار این مستطیل واقع بودند و همه در حد اعلای سقف با هم برخورد می کردند و مستهلک می شدند بر روی این پایه ها متکی سازند. بر روی چنین اساس و چوب بستی ممکن بود هر گونه سقف و پوششی را استوار نگاه داشت. مسلماً مجموعه ی این دستگاه فشار مایلی بر پایه ها می کرد که ممکن بود موجب انحراف یا شکسته شدن آنها شود ولی به سهولت می توانستند این فشار را به وسیله ی ساختن نیم طاقی که در قسمت خارجی بنا به پا می شد جبران سازند. این نیم طاق را چنان می ساختند که نتیجه ی دو نیروی حاصل در امتداد خط قائم نزولی قرار گیرد. به این تدبیر کلیساهای بزرگ سبک گوتیک به وجود آمد که مابین سالهای 1100 و 1500 شاهکارهای متعدد از آن ساخته شد.
در فرانسه کاخ نمونه ای وجود دارد که می توان به وسیله ی آن تمام نهضتی را که در معماری قرون وسطی به وجود آمد از ابتدا تا انتها به تمام و کمال ملاحظه کرد. این بنا چگونگی کهنه ترین سبک رومی تا درخشنده ترین روش گوتیک را بر ما روشن می سازد و آن عبارتست از دیر کوه سن میشل (1) Mont Saint- Michel. تاریخچه ی این دیر با ساختمان کلیسایی به سبک کارولنژین (2) Carolingien (در قرن دهم میلادی) شروع می شود که امروزه به کلی آن را تغییر شکل داده و تبدیل به طبقه ی تحتانی و خزینه ی دیر کرده اند. مابین سالهای 1017 و 1144 بر روی این طبقه ی تحتانی کلیسایی به سبک رومی ساخته شد. محراب کلیسای اخیر در سال 1421 فرو ریخت و مابین سالهای 1450 و 1521 از نو با سبک گوتیک ساخته شد به طوری که همه ی درخشندگی این سبک در آن تجلی می کند. حتی سیاحانی که عجله ی بسیار دارند و به مشاهده ی اجمالی می پردازند از تناقض فوق العاده ای که در اینجا وجود دارد متأثر می شوند: در حالی که صحن کلیسا توده ی عظیم و تاریکی را تشکیل می دهد محراب آن کشیده و پر نور است.
برای چنین سیاحی شایسته است که از مشاهده و تحسین مروی Merveille نیز خودداری نکند و آن عبارت از قلعه ی مستحکمی است که با سبک گوتیک ساخته شده است و در آن می توان ابتدا از مقر زندگی کشیشان و زیرزمینها تا صومعه ی قلعه تکامل تدریجی بنا را به سوی لطف و ظرافت و سبکی به خوبی مشاهده کرد.
با مشاهده ی این مجموعه ی مجلل و پر عظمت و یا هنگام تماشای کلیسای بووه (3) Beauvais (1227) که محراب آن 48 متر طول دارد و یا کلیسای بزرگ اولم (4) ulm که ارتفاع سقف مناره ی آن تا 160 متر می رسد، بیننده کاملاً مجاب می شود که معماران قرون وسطی صاحب همت و تهور بسیار و دارای اطلاعات فنی عمیق بوده اند، زیرا برای استادکار کافی نبود که به میزان نامحدودی وسیله و انرژی انسانی و مواد اولیه، که غالباً از راههای دوردست حمل می شدند، در اختیار داشته باشد بلکه مسئله ی اساسی این بود که قبل از هر چیز مشکلات فنی کار ساختمان را حل کند.
خوبست لحظه ای درباره ی پیچیدگی فوق العاده ی مشکلاتی که مطرح می شدند به تفکر بپردازیم: تعیین ضخامتی که می بایست دیوارها داشته باشند، حداکثر ابعاد پنجره ها و روزنه ها، محل های شایسته برای برقراری نیم طاقهای کمکی، ترسیم شکل سقف ها و روش تراش سنگها همگی عبارتند از مسائل مشکلی مربوط به دانش هندسه و علم تعادل و فن برش سنگها (5) Streotomie و مقاومت مصالح که می بایست حل شوند. ظرافت طاقها و کشیدگی و زیبایی ستونها شهادت می دهند که همه ی این مسائل با روش علمی حل شده اند و همچون عهد رومیان به تقریبات فاحش و ناهنجار اکتفا نکرده اند.
از این رو به احتمال قوی این معماران، اگر چه دانش دقیق ریاضی و فیزیک در اختیار نداشته اند، صاحب معلومات تجربی بسیار مؤثری بوده اند. که می داند؟ شاید آنان بعضی از نوشته های ارشمیدس یا هرون را به دست آورده بودند و به کمک آن کار می کردند و اسرار روشهای خود را حفظ می کردند و آن را سینه به سینه از نسلی به نسل بعد منتقل می ساختند.
تجهیز قوای محرک
اگر پیش خود تصور کنیم که کارگاه هایی که در آن کلیساهای بزرگ قرون وسطایی ساخته می شد همچون کارگاههای ساختمان اهرام بزرگ مصری بوده است و گروه بیشماری بنده و برده در آن زیر ضربت شلاق کار می کرده اند، دچار اشتباهی عظیم شده ایم. نباید فراموش کرد که دورانی که از سال 1000 میلادی شروع می شود و به انتهای قرون وسطی ختم می گردد یکی از ادوار بزرگ فراوانی پیشرفت های فنی بوده است. اختراعاتی که اکنون از آنها گفتگو خواهد شد به نسبت بزرگی از رنجهای آدمی کاستند و در بسیاری موارد موجب شدند که بتوانیم به جای نیروی محرک انسانی قدرت حیوانات و نیروی اسب و باد را مورد استفاده قرار دهیم. از طرف دیگر چون، از لحاظ کمیت، کارگر کافی برای انجام نقشه های بزرگ وجود نداشت مجبور شدند که با سرعت بیشتری در ترقی ماشینیسم بکوشند تا بتوانند منابع جدیدی از انرژی به وجود آورند که جانشین نیروی آدمی شود.آیا این ترقی ماشینی موجب کم شدن تقاضا برای استخدام کارگران گردید و در نتیجه آزادی غلامان و رهایی بندگان و رعایا را باعث شد؟ و یا به عکس تنزل تعداد کارگران و غلامان صاحبان کار را وادار ساخت که درصدد جستجوی نیروهایی برای جانشینی قدرت انسانی برآیند؟ مسلماً هر دوی این عوامل بر روی هم اثر متقابل داشته اند لیکن قدر مسلم آن است که نایابی کارگر یکی از عوامل مؤثر برای پیشرفت و تکامل ابداعات فنی بوده است.
در واقع در تمام دوران قرون وسطی گرچه تعداد جمعیت ممالک به طور مطلق رو به افزایش بود لیکن به نسبت افزایش جمعیت تعداد کارگران و غلامانی که همچون دوران عتیق برای همه ی کارها استخدام می شدند مرتباً کم می شد. به تدریج که تعداد بیشتری از غلامان آزاد می شدند تنزل میزان انرژی آدمی بیشتر محسوس می گردید. عوامل بسیار دیگری در این موضوع مؤثر واقع شدند: مهاجرت های بزرگ، جنگهای متوالی و متمادی، قتل و غارت ها و هجوم قطاع الطریق، قحطی و از همه مهم تر حمله ی امراض بزرگ مسری، که شدت آنها در تمام طول تاریخ بشر هیچ گاه وحشتناک تر از اوایل دوران قرون وسطی نبوده است، همه موجب تشدید وضع گردیدند. به خوبی می توان تصور کرد که پیدایش و هجوم امراض بزرگ واگیردار مانند وبا و طاعون مابین مردم بینوا و بدبختی که از همه ی وسایل زندگی محروم بوده اند و در عهدی که دانش طب به هیچ عنوانی وجود نداشت موجب چگونه قتل عامی می گردید.
از سال 1000 میلادی این مسئله ی غم انگیز در همه جا مطرح بود که چگونه آسیابها را به حرکت در آوریم و چرخ چاه معدن ها را بگردانیم و به منظور آبیاری اراضی آب رودخانه ها و یا چاهها را بالا آوریم؟ در واقع این مسئله از زمان رومیها حل شده بود و چنانکه دیدیم در غالب موارد از نیروی اسب برای گردش آسیا و آرد کردن گندم استفاده می کردند. روشهای جدیدی که برای مال بندی و یراق کردن اسب ابداع شده بود بازده این راه حل قدیمی را باری مردم قرون وسطی به مراتب بیشتر کرد.
در نتیجه ی اصلاحاتی که در فن گله داری به عمل آمده بود این مردم تعداد بیشتری اسب در اختیار داشتند و از آن نه فقط در زراعت و حمل و نقل بلکه در تمام کارهای مکانیکی استفاده می نمودند. با این حال اگر آدمی نمی آموخت که چگونه باید از قوای طبیعی یعنی قدرت آب و باد استفاده کند انرژی حاصل از نیروی حیوانی تکافوء احتیاجات را نمی کرد و میزان تقاضا همواره بیش از عرضه می بود.
تجهیز قوای محرک طبیعی، یعنی نیروی آب و باد، ترقی قاطعی بود و دوران جدیدی را در تاریخ بشریت افتتاح کرد زیرا اولاً مقام آدمی را ترقی داد و نوع بشر را که تا آن هنگام خود همچون موتور ساده ای به کار می رفت به اداره کننده و بازرس ماشین تبدیل ساخت ثانیاً از آنجا که قوای محرک جدید امکان استفاده از نیروهای بزرگی را میسر می ساخت وسیله ی پیدایش صنایع بزرگ واقعی گردید که حاصل آن بالا بردن سطح مدنیت آدمی بوده است.
چنانکه دیده ایم و می دانیم استفاده از نیروی آب در اسکندریه به وسیله ی ارشمیدس معمول شده بود لیکن چنین به نظر می رسد که نیروی باد خیلی دیرتر از آن تحت اراده ی آدمی درآمد و در واقع اگر محتوی بعضی مدارک قدیمی را مأخذ قرار دهیم اولین آسیاهای بادی اروپایی در حدود سال 1105 میلادی در نواحی نورماندی Normandie معمول شده اند. در حدود سال 1408 هنوز این نوع آسیاها را آسیای «ترکی» Turquois می نامیده اند و شاهد ما بر این موضوع یکی از اظهارات سنیورتورین یی Thorigny می باشد:
«در این زمین عادت بر این جاری بود که یک آسیای بادی ترکی داشته باشند» و از این رو احتمال می رود که ترکان مخترع این دستگاه باشند.
گذشته از این ها این دستگاه با کندی بسیار در اروپا متداول شد و از جمله در سال 1143 در انگلستان و در 1332 در ونیز و در حدود سال 1400 میلادی در هلند معمول شد. باید دانست که آسیای بادی حداکثر اشاعه و تکامل خود را مرهون کشور اخیر می باشد زیرا زمانی بود که هر قصبه ی هلندی لااقل دارای یک آسیای بادی بود و لازم به توضیح نیست که در این کشور مخصوصاً این دستگاه را به منظور تلمبه زدن برای خشک کردن نقاط باطلاقی به کار می برده اند.
اما در خارج از کشور هلند آسیای بادی هرگز مورد استقبال فراوان قرار نگرفت و علت این موضوع آن است که آسیای بادی دستگاه پیچیده ای بوده است. زیرا برای آنکه بتوانند با تغییر سمت باد وضع آن را تغییر دهند مجبور بودند محور متحرکی بسازند و دستگاه را به آن متصل کنند و لازمه ی این کار تعبیه ی دستگاهی از چرخ و دنده بود که صنتعگران آن عصر با اشکال فراوان می ساختند و به خصوص باید به خاطر آورد که در این اوقات حتی چرخهای دندانه دار را با چوب تهیه می کردند. به همین دلیل در نقاطی که مجاری آب فراوان بود نیروی باد جای خود را به نیروی آب می داد و آسیای آبی جانشین آسیای بادی می گردید.
آسیای آبی را از زمان رومیان می شناخته اند و از جمله نمونه ای از آن مربوط به حدود سالهای 120 تا 163 قبل از میلاد مسیح در یکی از قصور میتری دات Mithridate وجود داشته است.
آسیای آبی در ابتدا فقط برای بالا آوردن آب به کار می رفت و به این منظور از چرخی که بر اطراف آن کاسه هایی تعبیه کرده بودند استفاده می نمودند ولی پس از چندی برای خورد کردن حبوبات به کار رفت. چون آسیا به منظور اخیر به کار رفت وجود آسیابان نیز لازم گردید و به قول مارک بلوک Marc. Bloch «دستگاهی حرفه ای ایجاد کرد» و در سال 1448 میلادی صنف آسیابان در روم رسمیت یافت.
آسیای آبی مردم یونان و روم دارای چرخی بود که به حال قائم قرار می گرفت و حال آن که برخلاف نوعی از آسیای آبی که در سوریه و نروژ و حتی در شتلاند Shetlands معمول گردید دارای چرخ افقی بوده است.
آسیای با چرخ قائم این اختصاص را داشت که به سهولت ممکن بود از آن به منظور کارهای دیگر غیر از آرد کردن حبوبات استفاده نمود و حال آنکه برای منظور اخیر چرخ افقی مناسب تر است در این صورت ممکن است هر کس این سؤال را پیش خود مطرح کند که چرا رومیان درصدد همان استفاده هایی که مردم قرون وسطی از این دستگاه کردند برنیامدند. لیکن داستان جالب زیر که سوئتون (6) Suetone نقل می کند ما را روشن می سازد و علت موضوع را بیان می دارد: «هنگامیکه وسپازین (7) Vespasien می خواست کاپیتول (8) Capitole را که ضمن جنگهای داخلی اخیر (9) آتش زده شده بود از نو بنا نهد یکی از صنعتگران بوی پیشنهاد کرد که با کمک ماشین با خرج کم ستونهای بزرگ سنگی را تا بالای شیب منتقل سازد. شاهزاده مخترع را تشویق کرد و به وی جایزه داد اما اختراع مزبور را نپذیرفت و گفت: بهتر است بگذارند که من به این وسیله به جمع کثیری از مردم بینوایان بدهم».
در کشور گول برای اولین بار در حدود سال 500 میلادی آسیای بادی را بر روی یکی از رودخانه هایی که به رود موزل Moselle می ریزد قرار دادند. در انگلستان اولین اشاره ای که به آسیای آبی می شود مربوط به سال 838 است و در اسکاندیناوی فقط در قرن دوازدهم میلادی از آن استفاده کردند. با وجود اینکه به تناسب وفور یا کمبود بارندگی حرکت آسیای آبی دچار اختلالاتی می شد با این حال در همه ی کشورها استقبال صاعقه آسایی از آن به عمل آمد. باید دانست که با این حال استفاده از انرژی آب استعمال انرژی حیوانی را منسوخ نساخت. اگر استفاده از نیروی اخیر در زمانی که قدرت پادشاهان کارولنژین حاکم بر مغرب بود و کاپیتولار دوویلیس (10) Capitulare de Villis قانون مملکتی محسوب می شد دیگر در کشور گول معمول نبود مدتهای مدید طول کشید تا در انگلستان جانشینی برای آن پیدا شود و با این حال در عهد دومسدی بوک (11) Domesday Book در این کشور بیش از 5000 آسیای آبی وجود داشت. لیکن این دستگاهها غالباً به منزله ی ماشین های لوکس محسوب می شدند که به خوانین محلی تعلق داشتند و چون می بایست برای استفاده از آنها حقی پرداخت غالباً رعایا ترجیح می دادند که محصول گندم خود را با استفاده از بدوی ترین وسایل شخصاً آرد کنند. از این موضوع چنین نتیجه شد که منازعات بی شمار برای مبارزه بر ضد انحصار خوانین پیش آمد و این مبارزات مدت چند قرن متوالی ادامه داشت و در بوری Bury واقع در لانکاشایر Lancashire فقط در سال 1713 میلادی این مبارزه و رقابت منسوخ گردید و حال آنکه فقط 73 سال بعد از آن تاریخ اولین دستگاه بزرگ آرد کردن حبوبات که با بخار کار می کرد در لندن کار گذاشته شد.
مسلماً طولی نکشید که از نیروی آب برای موارد دیگر غیر از آرد کردن گندم یا روغن کشی از گردو و زیتون نیز استفاده کردند. ابتدا وسیله ای تعبیه کردند که با کمک این نیرو متناوباً پتکی را از جای خود بلند کنند و به این تدبیر آن را برای غلطک زدن به پارچه ها و کوبیدن پوست در دباغی به کار برند. آنگاه در اواسط قرن چهاردهم توانستند به وسیله ی این نیرو نه فقط پتک بلکه اره ای را به حرکت در آورند و چندی بعد توانستند غلطکی را که برای صاف کردن ناهمواری ها به کار می رفت به کمک آن به کار اندازند و از این راه تیز کردن ابزار و صیقلی ساختن سلاح و ساز و برگ همه با کمک انرژی آب ممکن گردید. باز هم چندی نگذشت که مورد استعمال آن را در خورد کردن مواد معدنی و ساختن خمیر کاغذ و کارهای مختلف مربوط به فلز کاری آموختند بالأخره هنگامیکه، طبق اظهار لویس ممفورد Lewis Mumford نوعی از منجنیق که به کابستان Cabestan معروف است در سال 1400 میلادی به وسیله ی رودولف دونورمبرگ Rodolphe de Nuremberg اختراع شد حرکت دادن آن به وسیله ی نیروی آب به عمل آمد.
اگر چه ماشین هایی که به این ترتیب به وسیله ی انرژی آب کار می کردند موارد استعمال مختلف داشتند لیکن اصطلاحاً همه ی آنها را آسیا می نامیدند. اگر بار دیگر در اینجا تأکید می کنیم که همه ی این دستگاهها اجباراً در کنار مجاری آب کار گذاشته می شدند برای این نیست که یک حقیقت بدیهی را گوشزد کرده باشیم در واقع از این موضوع دو نتیجه ی اساسی به دست آمد: اول آنکه همه ی نواحی که صاحب رودخانه های سریع الحرکت بودند قبل از نواحی دیگر صنعتی شدند و بنابراین از پیشقدمان مدنیت می باشند؛ دوم اینکه به منظور استفاده ی کامل از برخی مجاری آب مجبور شدند که تغییراتی در آنها بدهند و اصلاحاتی به عمل آورند فی المثل با تغییر دادن بستر مجرای آب میزان آبی را که از آن عبور می کرد منظم سازند و برای آنکه این مجاری را برای کشتی رانی مهیا کنند به تسطیح آنها پردازند و در بسیاری موارد به احداث مجاری کمکی اقدام کنند. به این طریق در سال 1180 میلادی در بروژ (12) Bruges مجرای آبی ساختند و اختلاف سطح دو نقطه از رودخانه سازندگان را مجبور ساخت که در چندین نقطه سدهای دریچه دار احداث کنند که دریچه های آن قادر به دوران بوده اند.
پی نوشت ها :
1- دیرکوه سن میشل واقع در ایالت مانش در فرانسه که بر روی صخره ی سنگی بزرگی بنا شده است یکی از زیبایی های بزرگ جهان است که هر سال هزاران سیاح از نقاط مختلف دنیا به تماشای آن می شتابند. صرف نظر از زیبایی کلیسا و دیر آن که به اختصار در این کتاب شرح داده شده و صرف نظر از اهمیت حوادث تاریخی که این بنا شاهد آن بوده است وضع طبیعی آن بسیار جالب توجه است. دیر و کلیسا و متعلقات آن بر صخره ای به وسعت 270 هکتار ساخته شده و هر روز هنگام مد دریا ارتباط آن با ساحل قطع می گردد. از سال 1875 با ساختمان سدی توانسته اند ارتباط دائمی مابین آن با ساحل ایجاد کنند. (یادداشت مترجم)
2- کارولنژین ها عبارتند از سلسله ای از پادشاهان اروپایی که همه از اخلاف شارل مارتل می باشند و مابین قرنهای هشتم و دهم میلادی بر کشور فرانسه امروزی و شمال ایتالیا و مجموعه ی کشورهایی که نژاد ژرمن امروزه در آن ساکن هستند حکومت می کردند از این رو انواع هنرهای قرن هشتم تا دهم را که در این نواحی متداول بوده است هنر کارولنژین می نامند. (یادداشت مترجم)
3- بووه مرکز شهرستان اوآز Oise در فرانسه و واقع در 74 کیلومتری پاریس است. محراب کلیسای بزرگ آن که در قرن سیزدهم میلادی ساخته شده است یکی از زیباترین در نوع خود است. (یادداشت مترجم)
4- شهر اولم (زادگاه اینشتاین) در آلمان و ساحل دانوب واقع است. کلیسای بزرگ آن که به سبک کوتیک ساخته شده متعلق به قرن چهاردهم میلادی است. (یادداشت مترجم)
5- دانش استرئوتومی که ما در این مقام آن را فن برش سنگها ترجمه کرده ایم در واقع عبارتست از علم مقاطع اجسام صلب از نظر موارد استعمال صنعتی آنها و آن دانشی است حقیقی که نباید با کار کارگر سنگ تراش مشتبه شود. مثال بسیار ساده ای موضوع را روشن می سازد: فرض کنیم می خواهیم شکل مسطحی را به وسیله ی لوحه هایی به شکل چند ضلعی منتظم مفروش کنیم در این صورت با استدلال هندسی ساده ای ثابت می شود که این کار فقط در صورتی ممکن است که چند ضلعی مزبور مثلث متساوی الاضلاع یا مربع یا شش ضلعی منتظم باشد. عین این مسئله را می توان برای اشکال سه بعدی مطرح کرد و حل آن گرچه قدری مشکل تر از حالت دو بعدی است لیکن به سهولت انجام می گیرد. اما در مواردی که سروکار ما با قسمت محدودی از فضا باشد (مانند محوطه ی داخلی یا نمای خارجی یا کلیسا) که از طاقها و قوسها و خطوط مستقیم و غیره تشکیل یافته است و باید همه ی نکات زیبایی در آن مراعات شود. برش سنگها از لحاظ تزیین بنا مسائل مشکلی را مطرح می سازد که حل آنها قدرت ابداع علمی و هنری لازم دارد و انجام این کار از طرف معماران قرون وسطی که مجهز به سلاح علم و وسایل فنی امروز نبوده اند مؤید هوش و ذکاوت خارق العاده ی ایشان است. (یادداشت مترجم)
6- سوئتون مورخ رومی است که مابین سالهای 75 تا 160 میلادی می زیست و مؤلف کتابی است به نام «دوازده قیصر» که شامل بیوگرافی دوازده نفر از امپراتوران رومی ابتدا از ژول سزار می باشد و به قیصر دومی سین Domitien که معاصر او بود ختم می شود. سراسر این کتاب پر از حکایات و افسانه هاست. (یادداشت مترجم)
7- وسپازین یکی از بهترین امپراتوران رومی است که بعد از نرون و جانشینان زودگذر او به سلطنت رسید و خرابیهای گذشته را جبران کرد و سیرک معروف کولیزه را ساخت (7 تا 79 میلادی). (یادداشت مترجم)
8- کاپیتول عبارت از یکی از هفت تپه ای بود که شهر روم بر روی آن بنا گردید ولی به خصوص این نام بر یکی از دو قله ی این تپه اطلاق می شود که معبد ژوپیتر یا رب الارباب را بر آن ساخته بودند. امروزه در محل مزبور کلیسایی بنا کرده اند و موزه ای از اشیای عتیق نیز در این محل ایجاد شده است. باید دانست که بعدها نام کاپیتول در بسیاری از شهرهای دنیا بر بعضی از بناهای دولتی اطلاق شد و مهمترین مثال از آن کاپیتول شهر واشنگتن در امریکا می باشد. (یادداشت مترجم)
9- مقصود از جنگهای داخلی اخیر عبارت از اغتشاشاتی است که بعد از مرگ نرون و در زمان سه پادشاهی که جانشین او شدند در روم اتفاق افتاد. (یادداشت مترجم)
10- کاپیتولار عبارت از مجموعه ی احکامی بود که برای اداره ی مملکت از طرف پادشاهان کارولنژین وضع شده بود و علت این تسمیه آن است که این احکام را به چندین فصل منقسم ساخته بودند و به زبان لاتن فصل کاپیتا Capita می باشد مشهورترین این احکام آن است که به وسیله ی امپراتور شارلمانی تدوین گشت. (یادداشت مترجم)
11- دومسدی بوک که به زبان انگلیسی امروزی Doomsday نوشته می شود و مفهوم آن «کتاب روز جزا» می باشد نامی است که از قرن دوازدهم میلادی بر مجموعه ی احکامی نهاده شد که در سال 1086 میلادی به امر ویلیام فاتح وضع گردید و موضوع آن مالکیت اراضی مختلف انگلستان و حدود این اراضی و ارزش آنها و تعداد مالکین و اجاره دادن و غیره است. این کتاب قرنها به منزله ی مدرک قطعی برای حل اختلافات ارضی بود و نام آن را روح مطایبه ای که خاص مردم انگلستان است سرچشمه می گیرد. نسخه ی خطی این کتاب اکنون در Public Record office موجود است. (یادداشت مترجم)
12- شهر بروژ واقع در مملکت بلژیک و مرکز ناحیه فلاندر غربی است این شهر امروزه در ملتفای مجاری متعدد آب قرار دارد و یکی از مراکز صنعتی و هنری مهم کشور بلژیک می باشد. (یادداشت مترجم)