در جستجوی زمین های دیگر

وقتی که پانصد سال به عقب برگردیم، دوران انتهایی قرون وسطی به نظر ما همچون آخرین کوششهای طوفانی به نظر می رسد که تمدن اروپایی را حتی از بیخ و بنیاد آن متزلزل کرده بود. در واقع شکفتگی مهم فنی و صنعتی نباید ما را
شنبه، 9 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در جستجوی زمین های دیگر
 در جستجوی زمین های دیگر

نویسنده: پی یر روسو
مترجم: حسن صفاری



 

وقتی که پانصد سال به عقب برگردیم، دوران انتهایی قرون وسطی به نظر ما همچون آخرین کوششهای طوفانی به نظر می رسد که تمدن اروپایی را حتی از بیخ و بنیاد آن متزلزل کرده بود. در واقع شکفتگی مهم فنی و صنعتی نباید ما را به اشتباه اندازد: این شکفتگی در هنگامی صورت می گرفت که جنگهای صد ساله (1) به نهایت شدت خود رسیده بود و مردم کشور فرانسه در نتیجه ی هجوم اقوام خارجی و بدبختی ها و فقر و حمله ی قطاع الطریق در داخل مملکت قتل عام و تارومار شده بودند و مملکت انگلستان در نتیجه ی بحران اقتصادی شدیدی که مقدمه ی جنگهای داخلی بود از بیخ و بن متزلزل می گردید. تخت سلطنت «امپراتوری مقدس» (2) به لرزه در آمده بود و قطعه ای از امپراتوری در پی قطعه ی دیگر منشعب می گردید و ملتی از پس ملت دیگر استقلال خود را اعلام می داشت. آنگاه طاعون سیاه (3) با قتل عام اروپای غربی کار اختلافات نظامی و جنگهای داخلی را تکمیل کرد. حتی کلیسا نیز در نتیجه ی افتضاحات و تفرقه و پیدایش آیین های جدید و وفور کفر و زندقه دچار از هم گسیختگی و بحران بود.
فقط از اوایل قرن پانزدهم بود که در کانونهای اغتشاش و هرج و مرج یکی بعد از دیگری آرامشی پدید آمد. نواحی سکون و آرامش که در ابتدا ناچیز و در نتیجه ی حمله ی امواج «ضد مدنیت» همواره در تزلزل و نوسان بوده اند کم کم بنای مقاومت را گذاشتند و وسعت یافتند و به تدریج ممالکی را به تمام و کمال متصرف شدند. وقتی که اوضاع کم کم تثبیت شد و صلح نسبی پایداری پیدا شد تجارت بین المللی از نو معمول گردید. بار دیگر همچون دوران گذشته کشتی ها عازم مشرق زمین شدند تا محمول کاروانهایی را که برای ایشان ادویه و منسوجات ابریشمی و قند و طلا می آوردند دریافت کنند.
اما اگر سال 1453 از طرفی سال مبارک خاتمه ی جنگهای شوم صد ساله محسوب می شود در عین حال از آن سوی دیگر اروپا با سروصدای بسیار ناقوس مرگی را به صدا در می آورد: ترکان قسطنطنیه را به تصرف در آوردند. این قوم حقیر که از اعماق آسیا به حرکت در آمده بودند کم کم لشکرهای جرار و با انضباطی تشکیل داده و تبدیل به دشمن مخوفی گردیدند که توپخانه ی خوبی در اختیار داشت. ارتش ایشان با سهولت بسیار توانست آخرین پایتخت امپراتوری روم را به تصرف در آورد و روز سی ام ماه مه سال 1453 صلیب کلیسای سنت سوفی Sainte- Sophie ساقط شد و به جای آن هلال اسلامی را قرار دادند و نام مسجد ایاصوفیه بر این کلیسا گذاشتند.
طولی نکشید که ترکان از قسطنطنیه نیز تجاوز کردند و در تمام اروپای جنوب شرقی پراکنده گردیدند و همه ی سواحل شرقی دریای مدیترانه را تا دریای آدریاتیک Adriatique اشغال کردند و به این طریق همراه با اعراب مانع از آن گردیدند که اروپاییان مسیحی به منابع محصولات شرقی دست یابند.
مطلب در این نبود که آنان مطلقاً مانع ورود امتعه ی شرقی به مغرب زمین شوند، به عکس ایشان عموماً مخالفتی با این موضوع نداشتند، لیکن در غالب موارد اکتفا به این می کردند که از محصولاتی که از سرزمین های متصرفی ایشان می گذشت حق عبور (ترانزیت) کلانی بگیرند. به این طریق تجار ونیز و ژن و ناپل و غیره که از این راه امرار معاش می کردند مجبور بودند که فلفل و زنجبیل و دارچین و گل میخک و کافور و تریاک و روناس و انواع چوبهای کوروماندل (4) Coromandel و مشک چین و احجار قیمتی هند را با قیمت های بسیار گزاف تحصیل کنند. این مالیات چنان سنگین بود که آنان را از پا در آورد و بندرهای ایتالیایی که در گذشته این قدر ثروتمند بودند به تدریج از رونق افتادند و رواج تجارت رو به انهدام گذاشت.
برای جلوگیری از انهدام چاره ای نبود جز اینکه مانع را دور بزنند و راه دیگری برای وصول به جزایر ماداگاسکار و کشورهای هند و چین به دست آورند.
مسلماً آنچه مورد نظر بود یافتن راهی از طریق دریا بود که یگانه وسیله ی آزاد و فارغ از هر نوع اطاعت و عبودیت است. و چون به طور قطع دریای مدیترانه از سمت آسیا مسدود و خالی از هر گونه فایده ای بود چاره ای نداشتند جز اینکه کوشش کنند تا از سمت مغرب قاره ی بزرگ افریقا را دور بزنند و خاور دور را در سمت دیگر آن بازیابند.

تمایل اروپاییان به اکتشاف اقیانوسها

مردم پرتقال تا این تاریخ نشان داده بودند که ملاحان شجاعی هستند. هم ایشان بودند که بر اثر تشویق یکی از شاهزادگان خود به نام هانری بحرپیما Henri le Navigateur (1394-1460) اول بار درصدد جستجوی راه هند از طریق مشرق افریقا برآمدند و برای اولین بار در سال 1471 از خط استوا عبور کردند و احتمالاً چنین اقدام مهمی در ایشان در عین حال هم شور بسیار و هم وحشت شدید ایجاد کرد: در آن اوقات به حکم «جهان دیده بسیار گوید دروغ» بر اثر این کار افسانه های بسیار به وجود آمد، روایت کردند که در منطقه ی حاره رودخانه هایی از آتش وجود دارد و دریا در این حدود می جوشد و نزدیک بود که همه ی سیاحان ناگهان تبدیل به سیاه پوست شوند!
با این حال پانزده سال بعد از آن تاریخ بارتولومودیاس (سال وفات 1500) Bartholomeu Dias از دماغه امید نیک عبور کرد و بالأخره در سال 1498 واسکو دوگاما Vasco de Gama (1469-1524) از این راه به ساحل هند رسید و به این طریق راه مطلوب از یک سو تا سوی دیگر به تمام و کمال شناخته شد.
از شهر لیسبون تاگوآ (5) Goa از طریق دماغه ی امید نیک راه بسیار طویل و پر از مخاطرات بود و گذشته از آن چنین سفری مخارج سهمناکی را ایجاب می کرد بنابراین سؤال زیر را پیش خود مطرح کردند: آیا راهی کوتاهتر و مستقیم تر وجود ندارد؟ جواب داده شد که بلی وجود دارد اما به شرط آنکه کرویت زمین را قبول کنیم زیرا مسئله ی کرویت زمین در آن اوقات هنوز اصل موضوعی بود که بسیاری از اشخاص در صحت قطعی آن تردید داشتند!
اگر از خاک اروپا رو به طرف مغرب پیش رویم باید بعد از چندین روز بحرپیمایی خاک آسیا را روبه روی خویش ببینیم.
مردی از اهل بندر ژن به نام کریستوف کولومب (1506-1451) Christophe Colombe در سال 1492 درصدد بر آمد که در این راه مطلقاً ناشناس قدم بردارد.
بعد از سی و پنج روز دست و پنجه نرم کردن با امواج دریا یکی از ملاحان از بالای بادبانی فریاد برآورد: «زمین، زمین» و رئیس هیئت اعزامی کوچکترین تردیدی نداشت که ساحلی که در مقابل وی پیدا شده است همان است که پیش بینی می کرده یعنی به قاره ی آسیا دست یافته است. با این حال وی به جزایر آنتیل Antilles رسیده و امریکا را کشف کرده بود. با همه ی این احوال راه هند از سمت مغرب پیدا شده بود و از آن پس هیئت های متعدد عازم این طریق شدند و ماژلان Magellan مابین سالهای 1519 و 1522 برای اولین بار به دور زمین گردش کرد. (6)
تا آن اوقات ممالک متمدن «همچون قورباغه در اطراف دریای مدیترانه جمع شده بودند» با کشف امریکا قیافه ی جهان تغییر یافت راههای تجارتی بی شمار در اقیانوس اطلس باز شد و کشتی ها که از این پس با دریایی روبه رو بودند که از لحاظ عظمت قابل مقایسه با دریای مدیترانه نمی بود مجبور شدند که برای اجرای مأموریت های جدید به کلی تغییر شکل دهند.
کشتی های دیواره کوتاه و پارویی قدیمی که تا این زمان قسمت عمده ی نیروی دریایی اروپایی را تشکیل می داد، برای دریاهای کوچک، مسافرتهای کوتاه و آب و هوای ملایم مناسب بود. این کشتیها به کمک پارو و به وسیله ی محکومین با اعمال شاقه یا اسیران جنگی به حرکت در می آمد و اینان همه در هوای آزاد می زیستند و بادبان برای این کشتی ها فقط وسیله ی اطمینان یا کمک بوده است. در این صورت حتی تصور این موضوع نیز غلط بود که در مسافرتهایی که ماهها طول می کشید از این وسایل استفاده کنند و آنها را در معرض حمله ی آفتاب استوایی یا سرمای قطبی قرار دهند.
در واقع دریانوردی در اقیانوسها شرایط متفاوتی را ایجاب می کرد نظر به طول مدت مسافرتها و اختلاف آب و هوا در نقاط متفاوت می بایست کشتی نه فقط یک وسیله ی حمل و نقل بلکه سرمنزلی قابل زندگی و سربسته و خشک باشد. بعد مسافات مانع از آن می شد که فقط به پارو زدن و جریان بادی منظم از قبیل بادهای آلیزه Alizes متکی شوند و می بایست حتماً از بادبان استفاده کنند. بالأخره همه ی این اوضاع و احوال به علاوه قوت امواج دریا اجازه نمی داد که دیگر کشتی هایی با دیواره های کوتاه نظیر کشتی های قدیمی را روانه ی اقیانوسها کنند. می بایست کشتی اقیانوس پیما دستگاهی بلند قامت، پایدار و مستحکم باشد.
به این طریق کشتی های بزرگ به مفهوم واقعی کلمه آشکار گردیدند. طول آنها گاهی همچون کشتی سانتاماریا Santa Maria یعنی کشتی کریستف کلمب به 22 متر می رسید و نیز در مورد لزوم کشتی هایی می ساختند که طولشان از 50 متر متجاوز بود. این کشتیها با پهلوهای مدورشان، با قلاعی که در قسمت مقدم و مؤخر آنها ساخته می شد، با حجم بزرگ خود، با پلی که کاملاً غیر قابل نفوذ بود، با سه دکل عظیم که بادبان های مربع شکل بر آنها کار گذاشته بودند و بالأخره با سکان محوری که داشتند نه فقط کاخی قابل سکونت و دارای قدرت مقاومت محسوب می شدند بلکه در حقیقت وسیله ی بحرپیمایی مجهزی بودند که هیچ گونه مسافرت و مأموریت ماجراجویانه در ملاحان آن بیمی ایجاد نمی کرده. اما برای دریا نوردان فقط دارا بودن کشتی مجهز کافی نیست و مهم تر آن است که بتوانند آن را اداره کنند. قدما معمولاً اکتفا به این می کردند که فقط در امتداد سواحل دریانوردی کنند و چنان برانند که هرگز ساحل از نظر ایشان محو نشود و به این طریق مسئله ی هدایت کشتی خود به خود حل شده بود. اما هنگامی که سواحل از نظر محو گردیدند موضوع هدایت و تعیین موضوع مسئله ی بغرنج و پیچیده ای می شود. در این مورد همچنان که در فصل پیش گفتیم از اسطرلاب و یا بهتر از آن از کمال مدرج استفاده می کردند تا زاویه ی ارتفاع ستاره ی قطبی را در بالای افق مکان اندازه بگیرند. استدلال هندسی ساده ای نشان می دهد که این ارتفاع همواره مساوی با عرض جغرافیایی مکان است. اما نکته در اینجاست که به محض عبور از استوا دیگر این روش قابل استفاده نیست زیرا ستاره ی قطبی در نیمکره ی جنوبی دیده نمی شود و می بایست روش جدیدی ابداع کرد و برای رفع این مشکل به منجمین مراجعه کردند.
اما مشکل بزرگتر عبارت از محاسبه ی طول جغرافیایی بود و حل این مشکل نیز غیرممکن به نظر می رسید. چنانکه می دانیم لازمه ی تعیین طول جغرافیایی تعیین اختلاف مابین ساعت نصف النهار مبدأ (مثلاً نصف النهار شهر پاریس) با نصف النهار محلی است که در آن قرار داریم. اگر این اختلاف ساعت را برحسب واحد ساعت در عدد پانزده ضرب کنند طول جغرافیایی مکان برحسب واحد درجه به دست می آید (7) اما نکته ی مهم همین بود که بتوانند ساعت واقعی نصف النهار مبدأ را طی مدت مسافرت حفظ کنند.
ساعت جیبی که در قرن چهاردهم به وسیله ی پی یر هنلاین آلمانی Pierre Henlein اختراع شد و به وسیله ی هموطن او یاکوب زاخ Jacob Zach مخترع اولین ساعت فشفشه ای در سال 1525 تکمیل گردید جانشین ساعت شنی قدیم گردیده بود. آنگاه رصد بعضی نمودهای آسمانی که در ساعات معینی که قبلاً حساب شده بودند انجام می گرفت (از قبیل خسوف اقمار مشتری) کار را سهل تر کرد. اما در هر صورت مشکل مسئله در این بود که نمی توانستند از وجود اشتباهاتی که گاه تا 20 درجه می رسید جلوگیری کنند!
از این رو طبق نظر پ. فورنیه P. Fournier که مؤلف کتابی درباره ی نقشه برداری از آبها می باشد (1643) بهترین کار این بود که «بالطاف نگهبان مقدس همه ی کشتی ها اعتماد کنند» و کار خود را به دست تقدیر و سرنوشت بسپارند. در واقع به طور نظری برای آنکه بتوانند وضع کشتی را در لحظه ای معین سازند کافیست که سرعت کشتی و امتداد حرکت را در دست داشته باشند. از سال 1577 به بعد به وسیله ی آلتی که در اصطلاح ملاحان لوک Loch نامیده می شود و از ابداعات ملاحان هلندی بود می توانستند سرعت حرکت را معین کنند. لوک تشکیل شده بود از طناب و زینی که بر روی آن گره های متساوی الفاصله تعبیه کرده بودند و هنگامی که کشتی شروع به حرکت می کرد آن را متدرجاً در آب رها می کردند. به وسیله ی این آلت ممکن بود سرعت کشتی را برحسب میل دریایی در هر ساعت معین کرد. متأسفانه در آن اوقات نه فقط خود روش خالی از دقت بود بلکه عدم اطمینان از میزان واقعی میل دریایی نیز مشکل کار را بیشتر می کرد. امروزه می دانیم که میل دریایی که طبق تعریف مساوی با طول قوس یک دقیقه ای نصف النهار کره ی زمین است از لحاظ طول معادل 1852 متر است اما در قرن چهاردهم میلادی به تفاوت میزان آن را از 1230 تا 1866 متر حساب می کردند. (8)
از طرف دیگر تعیین امتداد حرکت فقط به وسیله ی تعیین زاویه ی این امتداد با امتداد شمال کره ی زمین امکان دارد. این زوایه را می توان کاملاً به وسیله ی قطب نمای دریایی معین کرد. اما مسئله در این است که امتداد عقربه ی مغناطیس که آن را سمت شمال مغناطیسی می نامیدند کاملاً با سمت شمال واقعی کره ی زمین منطبق نیست و زاویه ای مابین این دو تشکیل می شود که آن را از زاویه ی انحراف مغناطیسی می نامیدند و تعیین آن امکان دارد. لیکن بسیاری از ملاحان اصولاً از وجود این انحراف مطلع نبودند و در مواردی هم که از آن اطلاع داشتند در محاسبات خود رعایت آن را نمی کردند. اما مسئله تعیین مواضع از روی نقشه و با روش ترسیمی و به کمک عقربه ی مغناطیسی فقط در حدود سال 1550 با تقریب به وسیله ی مرکاتور Mercator (1512-1594) از اهل فلامان حل شد و وی واضع روشی برای ترسیم نقشه های جغرافیایی است که حتی در زمان ما نیز مورد استفاده دریانوردان است.
هر نوع اصلاح و تکمیل این روشهای مقدماتی را می بایست در عین حال هم از نجوم و هم از صنعت بخواهند. وظیفه ی نجوم در این مقام این بود که راجع به حرکت و وضع ستارگانی که مبدأ اندازه گیریها بودند اطلاعات دقیق به دست دهد.
دانشمندانی از قبیل تیکوبراهه Tycho Brahe در این راه کوشش بسیار کردند و به خصوص رصدهای این شخص وسیله ی کار مردانی از قبیل کپلر Kepler و گالیله Galilee و نیوتون Newton قرار گرفت و به این طریق دانش نجوم ریاضی به وجود آمد.
کار صنعت به خصوص این بود که آلات دقیق برای ارصاد ستارگان تهیه کند. این کار به وسیله ی بعضی سازندگان آلات نجومی انجام گرفت که از جمله ی ایشان باید به خصوص نام ژورژ هارتمن Georges Hartman (1489-1564) را ذکر کنیم که در قرن پانزدهم کارگاههایی متخصص در ایجاد وسایل نجومی ایجاد کرد و در این کارگاهها در زیر فرمان وی کمانهای مدرج و اسطرلاب و قطب نما و ساعت آفتابی ساخته شد.

پی نوشت ها :

1- جنگهای صد ساله مابین پادشاهان سلسله ی والوآ Valois در فرانسه و سلاطین انگلستان، یک سلسله جنگهایی بود که از سال 1337 میلادی شروع شد و در سال 1453 خاتمه یافت، موضوع این جنگها مربوط به یک اختلاف اساسی مابین سلاطین مزبور بود زیرا سلاطین انگلستان، خود را وارث واقعی پادشان قدیم فرانسه و تاج و تخت آن کشور می دانستند و بنابراین هدف از جنگهای مزبور این بود که خاک فرانسه را تصاحب کنند. طی دوره ی اول این جنگ (1360-1337) فرانسوی ها در کره سی و در پوآتیه شکست سختی خوردند و طبق عهدنامه ی بره تین یی Bretigny یک چهارم امپراتوری فیلیپ لوبل به تصرف انگلیس ها درآمد اما تا حدود 1380 فرانسویان مجدداً انگلیس ها را از این نواحی دور کردند و سپس مدتی به واسطه ی صغرسن شارل ششم پادشاه فرانسه و ریشارد دوم پادشاه انگلستان جنگ معوق ماند و سپس مجدداً شروع شد و بعد از شکست شدید فرانسوی ها در 1415 منجر به عهدنامه ی تروآ Troyes گردید که طبق آن پادشاه انگلستان مالک تمام خاک فرانسه گردید بالأخره در آخرین دوره ی جنگ در نتیجه ی فداکاری ژان دارک و شجاعت شارل هفتم پادشاه فرانسه انگلیس ها مطلقاً از این کشور رانده شدند. نتایج سیاسی و اجتماعی و اقتصادی این جنگها برای اروپای آن عهد بسیار زیاد بود و به خصوص فرانسه از این جنگها مصیبت عظیمی دید. (یادداشت مترجم)
2- بعد از آن که در سال 476 میلادی امپراتوری روم غربی منقرض گردید و امپراتوری روم شرقی به حفظ سنت یونانی متمایل گردید اهالی مغرب برای حفظ سنن سلطنت و قوی نگهداشتن اروپای مسیحی در مقابل اعراب و بالأخره به علت علاقه مندی پاپها به قطع ارتباط با روم شرقی، در سال 800 میلادی امپراتوری مقدس رومی را به وجود آوردند. تاج سلطنت این امپراتوری یک چند بر فرق شارلمانی امپراتور فرانسه و سپس بر فرق پادشاهان کارولنژین قرار داشت و آنگاه پادشاهان آلمان وارث آن شدند که در قرون وسطی حیثیت بسیار ولی قدرت ناچیز داشتند. سپس اختلافات شدیدی در موضوع وراثت پیدا شد و طی آن بسیاری از ملل از موضوع استفاده کردند و امپراتوری را ترک نمودند و همه ی کوشش پاپ ها در قرن پانزدهم برای احیای امپراتوری بی فایده ماند. از سال 1438 نام امپراتور مقدس رومی در خانواده ی هابسبورگ آلمان ارثی شد و در سال 1806 به طور رسمی این عنوان را ترک کردند. (یادداشت مترجم)
3- طاعون سیاه بارها در طی تاریخ از آسیا به اروپا رسید ولی طاعونی که مؤلف به آن اشاره می کند آن است که در سال 1346 از ایران شروع شد و از طریق قفقاز و ترکیه در سال 1348 به ایتالیا رسید و آنگاه وارد اروپای غربی گردید. تا آن جا که در تاریخ ذکر شده است طاعون مزبور مهلک ترینی بود که دیده شده است زیرا فقط در اروپای غربی 25 میلیون نفر را هلاک کرد و طی قرن چهاردهم نیمی از جمعیت اروپا را نابود ساخت. (یادداشت مترجم)
4- ساحل کوروماندل که چوبهای آن در قرون وسطی شهرت داشت در هند شرقی و در کنار خلیج بنگال واقع است. (یادداشت مترجم)
5- گوآ از متصرفات پرتقال در هند می باشد و بر ساحل مالابار واقع است. (یادداشت مترجم)
6- داستان مسافرت ماژلان به دور کره ی زمین و مشکلات فراوانی که ضمن این مسافرت با آن روبه رو گردید یکی از زیباترین و برجسته ترین حماسه های قهرمانی تاریخ بشر است. درباره ی این مسافرت کتابهای متعدد نوشته شده و یکی از بهترین آنها کتابی است که به نام «نخستین مردی که به دور زمین گردش کرد» به قلم اشتفین تسفایک بیوگرافی نویس آلمانی. این کتاب به زبان فارسی ترجمه شده است. (یادداشت مترجم)
7- می دانیم که محیط هر دایره به 360 درجه تقسیم می شود و چون مدت شبانه روز برابر 24 ساعت است هر دو نقطه از کره ی زمین که یک ساعت اختلاف زمان داشته باشند یک بیست و چهارم سیصد و شصت درجه یعنی 15 درجه اختلاف طول جغرافیایی دارند بنابراین به طور کلی اگر اختلاف ساعت دو مکان را در عدد 15 ضرب کنیم اختلاف طول جغرافیایی آنها برحسب درجه معین می شود. (یادداشت مترجم)
8- علت اصلی این اختلاف آن بود که در آن اوقات هنوز به دقت نمی دانستند که آیا شکل زمین کروی است یا نه. اگر هست شعاع و محیط آن چقدر است و اگر نیست اختلاف ابعاد آن چیست اندازه گیری هایی که تا آن هنگام شده بود درباره ی ابعاد زمین نتایج بسیار متفاوت به دست داده بود. در واقع اولین اندازه گیری دقیق شعاع زمین در اواخر قرن هفدهم انجام گرفت و فقط در نیمه ی دوم قرن هیجدهم توانستند اختلاف واقعی شعاع قطبی و استوایی زمین را معین کنند. (یادداشت مترجم)

منبع: روسو، پی یر، تاریخ صنایع و اختراعات، حسن صفاری، تهران: امیر کبیر، چاپ هشتم، 1390.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط