جزع و فزع در مصیبت

جزع و فزع نمودن در هنگام مواجه شدن با مصیبت بر حسب درجات ایمان و اعتقاد و عادات و طبایع افراد و موقعیت آنها نمودها و نشانه های مختلف و متفاوتی دارد و نباید آن را منحصر در چند نمود و نشانه دانست. لذا در این
پنجشنبه، 28 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جزع و فزع در مصیبت
جزع و فزع در مصیبت

نویسنده: سید هاشم ناجی جزایری




 
جزع و فزع نمودن در هنگام مواجه شدن با مصیبت بر حسب درجات ایمان و اعتقاد و عادات و طبایع افراد و موقعیت آنها نمودها و نشانه های مختلف و متفاوتی دارد و نباید آن را منحصر در چند نمود و نشانه دانست. لذا در این نوشتار مختصراً به مواردی از آن اشاره شده است.

نشانه ها و نمودهای روحی و باطنی جزع و فزع

امام صادق(ع)به این مضمون فرمود: هر مصیبتی که به آدمی روی بیاورد، لازم است که او در هنگام مواجه شدن با آن به خدای متعال نزدیک گردد و به درگاه باری تعالی تضرع و زاری و انابه نماید و اگر چنین نکند.او در این مصیبت بردبار و صبور نبوده و در مقابل آن بی تابی و جزع نموده است.(1)
پیامبراکرم(ص)فرمود: از نشانه های جزع نمودن بر مصیبت آن است که شخص رفتاری را از خود بروز دهد که قبلاً نداشته است یا آنکه کاری را که قبلاً انجام می داده ترک نماید.(2).
امام صادق(ع)به این مضمون فرمود: اضطراب قلب و غمگینی شخص و تغییر یافتن رنگ چهره و دگرگونی وضع و حال شخص از نمودهای جزع بشمار می آید.(3)
امام صادق(ع)فرمود: جزع نمودن تاریکی و ظلمت درونی افراد را آشکار می سازد.(4)

نشانه ها و نمودهای جسمی و ظاهری جزع و فزع

پیامبراکرم(ص)فرمود: از نشانه های جزع نمودن بر مصیبت آن است که شخص رفتاری را از خود بروز دهد که قبلاً نداشته است؛ یا آنکه کاری را که قبلاً انجام می داده ترک نماید.(5)

جزع و فزعی که بوسیله زبان انجام می گیرد

و لا یعصینک فی معروف(6) «12»(الممتحنة).
در این آیه مبارکه به مردم توصیه شده است که به دستورات پیامبراکرم(ص)عمل نمایند.
و از جمله آن دستورات نیک، آن است که، در هنگامی که آنها با مصیبتی مواجه می گردند از ارتکاب اعمال زیر خودداری کنند:
1)انجام نیاحة، 2)پاره کردن پیراهن، 3)کشیدن موی سر، 4)چاک کردن گریبان، 5)چنگ زدن به صورت، 6)نعره کشیدن و داد و فغان سر دادن.

ابراز نارضایتی از تقدیرات الهی عز و جل

پیامبراکرم(ص) در روزی که فرزندش ابراهیم از دنیا رفت به این مضمون فرمود:
غم و اندوهی که – بخاطر مصیبت مرگ فرزند- در قلب و در چشم وجود دارد، نشانه رحمت است و غم و اندوهی که بوسیله دست ظهور می یابد و بر زبان جاری می گردد از شیطان است.(7)
جابر می گوید: به امام باقر(ع) گفتم: معنای جزع چیست؟
امام باقر(ع) به این مضمون فرمود: بدترین جزع آن است که همراه با داد زدن و فریاد کشیدن و بر صورت و سینه زدن و کشیدن موی سر باشد و شخصی که چنین رفتاری را انجام دهد بدرستیکه او صبر را از دست داده و از مسیر بردباری منحرف شده است.(8)
پیامبراکرم(ص) فرمود: خدای متعال مورد لعن و نفرین قرار داد شخصی را که -در مصیبت- بصورت خود چنگ زند و گریبان خود را چاک نماید و نعره بکشد و داد و فغان سر دهد(9).

زدن به صورت و سینه

پیامبراکرم(ص)به این مضمون فرمود: از ما نیست شخصی که در هنگام مصیبت به صورت خود بزند و گریبان خود را چاک نماید.(10)

زدن دست بر ران پا

امام کاظم(ع) به این مضمون فرمود:شخصی که در هنگام مصیبت دست خود را بر ران خود می زند، این کار موجب ضایع شدن اجر و ثواب او می گردد.(11)

زدن دست بر دست دیگر

مردی به پیامبراکرم(ص) گفت: چه چیزی باعث می گردد که اجر آدمی در هنگام مصیبت ضایع شود؟
پیامبراکرم(ص)فرمود: زدن دست بر دست دیگر.(12)

پاره کردن پیراهن -چاک زدن گریبان

امام صادق(ع)فرمود: سزاوار نیست در هنگامی که شخصی از دنیا می رود داد و فریاد کرد و پیراهن خود را چاک نمود.(13)
در حدیث آمده است: شخصی که پیراهن خود را در مصیبت مرگ شخصی چاک می کند، در آتش جهنم برای او جایی معین خواهد شد.(14)
در حدیث آمده است: سزاوار نیست که همسری پیراهن خود را در مصیبت مرگ همسر خود چاک نماید و همچنین سزاوار نیست که پدری پیراهن خود را در مصیبت مرگ فرزند خود چاک نماید.
و اگر شخصی چنین کند باید کفاره دهد و از این کار خود استغفار نماید و توبه کند.(15)

نیاحه نمودن

الف) نیاحه نمودن.نشان و نمادی از جزع و فزع بشمار می آید.
امام باقر(ع) فرمود: شخصی که در هنگام مصیبت نیاحه نماید، بدرستیکه او صبر را از دست داده و از مسیر بردباری منحرف شده است.(16)
ب) گفتن و بیان صفات و محسناتی که شخص فوت شده دارای آنها نبوده است و تمجید بیجا و تعریف غیرواقعی از شخص فوت شده که به کذب و گفتن دروغ منتهی می گردد؛ از نمودهای نیاحه بشمار می آید.(17)
ج) نیاحه: آوازی است که در مجالس عزا و مصیبت بکار گرفته می شود و غنا آوازی است که در مجالس لهو و لعب بکار گرفته می شود.
پیامبراکرم(ص)فرمود: دو صدا ملعون و نفرین شده است و خدای متعالی آن دو صدا را دوست نمی دارد.
یکی از آن صداها داد کشیدن و نعره کشیدن در هنگام مصیبت و دوم صدای ساز و آواز در هنگام عیش و عشرت.(18)
د) نیاحه و گوش دادن به آن مورد نهی شرع واقع شده است.
پیامبراکرم(ص) نهی فرمود از نیاحه و شنیدن آن.(19)
ه) کیفر و عقوبت نیاحه و گوش دادن به آن:
پیامبراکرم(ص)به این مضمون فرمود: شخصی که مرتکب نیاحة می گردد، اگر قبل از مرگ توبه نکند، در روز قیامت گرفتار عذاب می گردد.(20)
و) نیاحه عملی است که از دوران جاهلیت باقی مانده است.
پیامبراکرم(ص) فرمود: نیاحه نمودن از اعمال جاهلیت است.(21)
پیامبراکرم(ص) به این مضمون فرمود: چند چیز است که بعضی از افراد امت من آن را انجام می دهند و آن چند چیز از یادگارهای دوران جاهلیت است:
نیاحة نمودن از جمله آنها می باشد.(22)

پیامدهای ناگوار جزع و فزع نمودن

آفت بشمار می آید

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: شخصی که جزع می نماید این کار برای او سه آفت را در پی خواهد داشت:
1)اجر و ثواب خود را ضایع خواهد ساخت، 2)دشمن خود را شاد خواهد نمود، 3)ضرر به جان خود خواهد زد.(23)

ارزش انسان را کم می کند

حضرت امیرالمؤمنین(ع) به این مضمون فرمود: جزع نمودن موجب کم ارزش شدن انسان می گردد.(24)

امید را از بین می برد

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: از جزع نمودن پرهیز کن.
زیرا جزع.امید را از بین می برد و باعث سستی در عمل می گردد و غم و اندوه را بوجود می آورد.(25)

اجر و ثواب را ضایع می سازد و آدمی را از آن محروم می نماید

حضرت امیرالمؤمنین(ع) به این مضمون فرمود: جزع نمودن.مقدران الهی را تغییر نخواهد داد و آن را دفع نخواهد نمود؛ اما موجب ضایع شدن اجر و ثواب خواهد گشت.(26)
امام باقر(ع) فرمود :شخصی که در برابر مصیبتی که به او روی آورده است صبر نماید و استرجاع کند و حمد الهی را بجای آورد، بدرستیکه او راضی به رضای الهی شده است و اجر چنین شخصی با خدای متعال خواهد بود و اگر او چنین نکند مقدرات الهی بر او خواهد گذشت، در حالی که او مورد ملامت و مذمت قرار خواهد گرفت و اجر و ثواب او ضایع خواهد شد.(27)
امام جواد(ع) فرمود: شخصی که جزع او بر صبرش غلبه پیدا کند، اجر خود را ضایع ساخته است.(28)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: بوسیله صبر و بردباری بر جزع چیره گرد، زیرا جزع نمودن اجر را ضایع می سازد و مصیبت را بزرگتر می کند.(29)
امام عسکری(ع) به شخص مصیبت دیده ای فرمود: حمد الهی را بجای آور و جزع نکن! زیرا جزع موجب می گردد تا اجر تو ضایع شود.(30)
پیامبراکرم(ص) به مردی که فرزندش را از دست داده بود تسلیت گفته و به او فرمود: کاری نکن که جزع تو باعث ضایع شدن اجر و ثواب است.(31)
پیامبراکرم(ص) به این مضمون فرمود: ای مردم! بر شما حرام نیست که در هنگام دفن فرزند خود وارد قبر شوید، اما چه بسا ممکن است در هنگامی که کفن فرزند خود را باز می کنید شیطان به سراغ شما بیاید و صبر بردباری را از شما سلب کند و در آن هنگام با بی تابی نمودن و جزع کردن اجر و ثواب خود را از بین ببرید.(32)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: شخصی که جزع می نماید، جان خود را به عذاب افکنده است و امر الهی را ضایع ساخته است و ثواب و اجر خود را از بین برده است.(33)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: با جزع نمودن اجر و ثوابی باقی نمی ماند.(34)
در حدیث شریف آمده است: بدرستیکه مصیبت دیده واقعی شخصی است که با جزع نمودن از اجر و ثواب محروم شده است.(35)
امام صادق(ع) فرمود:ت قوای الهی را پیشه خود سازید و صبر و بردباری نمائید. زیرا شخصی که صبر و بردباری ننماید، جزع او را هلاک خواهد ساخت و هلاکتش بوسیله جزع، بخاطر آن است که جزع نمودن او را از اجر و ثواب محروم خواهد ساخت.(36)

خستگی جزع بیشتر از خستگی مصیبت است

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: جزع نمودن در هنگام مصیبت خسته کننده تر از صبر نمودن در برابر آن است.(37)

رسوائی و فضیحت را بوجود می آورد

امام صادق(ع)فرمود: صبر و بردباری نور و صفای باطن افراد را آشکار می سازد و جزع و بی تابی نمودن ظلمت و وحشت باطنی افراد را آشکار می سازد.(38)

سختی جزع بیشتر از سختی مصیبت است

حضرت امیرالمؤمنین(ع)فرمود: جزع نمودن در هنگام مصیبت سخت تر از خود مصیبت است.(39)
امام صادق(ع) به مردی که پس از فوت فرزند خود، جزع و بی تابی می نمود فرمود:تو در برابر این مصیبت کوچک.جزع نمودی و از مصیبت بزرگ غافل شدی.
تو اگر خود را برای راهی که فرزندت رفته است آماده می کردی هیچگاه جزع تو در مرگ او افزون نمی گشت. پس مصیبت تو بخاطر آماده نشدن برای مرگسخت تر از مصیبت تو در فقدان فرزندت می باشد.(40)

غم و اندوه را بوجود می آورد

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: از جزع نمودن پرهیز کن. زیرا جزع.امید را از بین می برد، و باعث سستی در عمل می گردد و غم و اندوه را بوجود می آورد.(41)

گناه و معصیت بشمار می آید

حضرت امیرالمؤمنین(ع) به شخصی که مصیبت دیده بود فرمود:
اگر تو در این مصیبت صبر نمائی، مقدرات الهی بر تو خواهد گذشت در حالی که تو اجر و ثواب خواهی برد و چنانچه در این مصیبت جزع نمائی، مقدرات الهی بر تو خواهد گذشت در حالی که تو گناهکار خواهی بود.(42)
ملک الموت می گوید: من هنگامی که روح فرزند آدم را -به اذن الهی -قبض می کنم، اهل و خانواده او جزع می نمایند. در این هنگام من در گوشه ای می ایستم و به آنها می گویم:این جزع و بی تابی برای چیست؟
بخدا سوگند ما روح او را قبل از اجلی که برای او معین شده بود قبض نکرده ایم و ما در انجام این مأموریت گناه و خطائی مرتکب نشده ایم و اگر شما در این مصیبت.صبر و بردباری نمایید، اجر و ثواب خواهید برد و چنانچه در این مصیبت جزع کنید و بی تابی نمایید، گناهکار می گردید و گرفتار وزر و وبال می شوید.(43)

مصیبت را شدت می بخشد و آن را افزایش می دهد

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: جزع نمودن در هنگام مصیبت آن مصیبت را بزرگتر می نماید.(44)
جزع نمودن در مصیبت، مصیبت دیگری است که بر شخص مصیبت دیده وارد می گردد. زیرا او با جزع نمودن خود را از اجر و ثواب محروم خواهد ساخت و محروم شدن از اجر و ثواب، بزرگترین مصیبتها بشمار می آید.(45)
امام هادی(ع) به این مضمون فرمود:مصیبت برای شخص بردباری یکی است و برای جزع کننده دو تا می باشد.(46)

نابودی و هلاکت را باعث می گردد

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: جزع نمودن، هلاکت است.(47)
حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: شخصی که صبر و بردباری او را نجات ندهد جزع او را هلاک خواهد ساخت.(48)

ندامت و پشیمانی را باعث می گردد

حضرت امیرالمؤمنین(ع) فرمود: صبر و بردباری مرکب سلامت است و جزع مرکب ندامت است.(49)
پیامبراکرم(ص) به شخص مصیبت دیده ای تسلیت گفته و به او فرمود: با جزع نمودن خود مصیبت دیگری را بر مصیبت خود افزون مساز. زیرا در این صورت اجر تو ضایع می گردد و تو پشیمان خواهی شد.(50)

وزر و وبال را گریبانگیر انسان می نماید

حضرت امیرالمؤمنین(ع) به شخص مصیبت دیده ای فرمود: اگر تو در این مصیبت صبر نمایی، مقدرات الهی بر تو خواهد گذشت در حالی که تو اجر و ثواب خواهی برد و چنانچه در این مصیبت جزع نمائی مقدرات الهی بر تو خواهد گذشت در حالی که وزر و وبال -ین عمل گریبانگیر تو خواهد شد.(51)
روزی مرد مصیبت دیده ای به نزد امام صادق(ع) آمد و لب به شکوه و شکایت باز نمود. در این هنگام امام صادق(ع) به او فرمود: اگر تو در مقابل این مصیبت صبر و بردباری نمائی، اجر و ثواب خواهی برد و چنانچه تو در این مصیبت صبر ننمایی مقدرات الهی بر تو خواهد گذشت در حالی که وزر و وبال گریبانگیر تو خواهد شد.(52)
ملک الموت می گوید: من هنگامی که روح فرزند آدم را به اذن الهی قبض می کنم. اهل و خانواده او جزع می نمایند. در این هنگام من در گوشه ای می ایستم و به آنها می گویم: این جزع و بی تابی برای چیست؟
بخدا سوگند ما روح او را قبل از اجلی که برای او معین شده بد قبض نکرده ایم و ما در انجام این مأموریت گناه و خطائی مرتکب نشده ایم و اگر شما در این مصیبت صبر و بردباری نمایید، اجر و ثواب خواهد برد و چنانچه -در این مصیبت -جزع کنید و بی تابی نمایید، گناهکار می گردید و گرفتار وزر و وبال می شوید.(53)

استثاء در جزع و فزع

در مصائب اهل بیت علیهم السلام،‌جزع و فزع نمودن توصیه شده است که به برخی روایات آن اشاره می کنیم:
قال الإمام الصادق(ع):قد شققن الجیوب و لطمن الخدود الفاطمیات علی الحسین بن علی(ع).و علی مثله تلطم الخدود.و تشق الجیوب (تهذیب الأحکام ج 8 ص 449 و العوالی ج 3 ص 409).
(من جملة ماجری فی کربلاء بعد مقتل سید الشهداء صلوات الله تعالی علیه):...بکی النسوة و لطمن الخدود و شققن الجیوب (الملهوف ص 140 و مثیرالأحزان ص 49).
لما قتل الحسین(ع)لبسن نساء بنی هاشم السواد و المسوح.و کن لا یشتکین من حر و لا بر.
و کان علی بن الحسین(ع)یعمل لهن الطعام للمآتم...(المحاسن ج 2 ص 195).
قال الإمام الصادق(ع):إن البکاء و الجزع مکروه للعبد فی کل ما جزع.ما خلا البکاء و الجزع علی الحسین بن علی(ع)فإنه فیه مأجور (کامل الزیارات ص 100 الباب 32).

پی نوشت ها :

1-قال الإمام الصادق(ع)...کل نازلة خلت أوائلها من الإخبات و الإنابة.و التضرع -إلی الله-فصاحبها جزوع.غیر صابر (مصباح الشریعة ص 185).
2-قال رسول الله(ص):إن الجزع -علی المصیبة-إن یعمل شیئاً لم یکن یعمله.
أو یترک شیئاً کان یعمله (تنبیه الخواطر ج 1 ص 16).
یقول الناجی الجزائری:و إطلاقه یشمل الأعمال الروحیة و الباطنیة -أیضاً-.
3-قال الإمام الصادق(ع):...تفسیر الجزع:اضطرب القلب و تحزن الشخص.و تغیر اللون و تغیر الحال...(مصباح الشریعة ص 185).
4-قال الإمام الصادق(ع)الصبر یظهر -ما فی بواطن العباد-من النور و الصفاء.
و الجزع یظهر -ما فی بواطنهم-من الظلمة و الوحشة...(مصباح الشریعة ص 185).
5-قال رسول الله(ص):إن الجزع -علی مصیبة-أن یعمل شیئاً لم یکن یعمله.
أو یترک شیئاً کان یعمله (تنبیه الخواطر ج 1 ص 16).
یقول الناجی الجزائری:و إطلاقه یشمل الأعمال الجسمیة و الظاهریة -أیضاً-.
_-از این حدیث شریف استفاده می شود که مواجه شدن شخص مؤمن با مصائب و ناملایمات روزگار نباید باعث گردد تا تغییر منفی و ناخوشایندی در روحیه و رفتار او بوجود آید.
مانند:انزوا طلبی و عزت گزینی و بداخلاقی و ترک رفتارهای نیکی که داشته است.
زیرا در اینصورت این تغییر رفتار -در او -نمود و نشانی از جزع و فزع بشمار خواهد آمد.
بلکه بر شخص با ایمان لازم است مصائب روزگار را -که برای او امتحانات الهی است-بمنزله نردبانی بداند که بوسیله آن راه ترقی و تعالی را می پیماید.تا به سرمنزل سعادت و کمال برسد.
و همچنین بر او لازم است که با مطالعه و تحقیق در سرگذشت انبیاء(ع)و اوصیاء(ع)و أولیاء الهی، زندگی آنها را سرمشق و الگوی زندیگ خود قرار دهد.تا به سعادت و خیر دنیا و آخرت نائل گردد.
امام باقر(ع)به این مضمون فرمود:اگر مصیبتی -در جسم یا مال یا فرزندان-به تو روی آورد، مصائب پیامبر(ص)را بیاد بیاور.
زیرا مردم هرگز با مصائبی بالاتر از مصائبی که بر پیامبر(ص)رسیده است مواجه نخواهند شد.
قال الإمام الباقر(ع):إن اصبت بمصیبة -فی نفسک أو فی مالک أو فی ولدک -فاذکر مصابک برسول الله(ص).
فإن الخلائق لم یصابوا بمثله -قط-(الکافی ج 3 ص 220).
(راجع:مشکاة‌ الأنوار ج2 ص 217 و الزهد ص 38 الباب 2).
6-عن أبی عبدالله(ع)فی قول الله عز و جل:و لا یعصینک فی معروف.
قال (ع):المعروف:أن لا یشفقن جیباً.
و لایلطمن خداً_.
و لایدعون ویلاً.
و لایتخلفن عند قبر_.
و لایسودن ثوباً.
و لاینشرن شعراً (الکافی ج 5 ص 527 و مشکاة الأنوار ج 2 ص 44 و مکارم الأخلاق ج 1 ص 497)._فی مشکاة الأنوار و مکارم الأخلاق:وجهاً.
_فی مکارم الأخلاق هکذا:و لا ینحن عند قبر.
(قالت إمرأة لرسول الله(ص)):ما ذلک المعروف الذی أمرنا الله أن لا نعصینک فیه؟
قال (ص):لاتلطمن خداً.و لاتخشمن وجهاً.و لاتنتفن شعراً.
و لاتشققن جیباً.و لاتسودن ثوباً.و لاتدعین بویل(الکافی ج 5 ص 527).
قیل:عنی بالمعروف:النهی عن النوح.و تمزیق الثیاب.و جز الشعر.
و شق الجیب.و خمش الوجه.و الدعاء بالویل (مجمع البیان ج 9 ص 414).
7-برای اطلاع بیشتر از متن این حدیث شریف به صفحه 111 مراجعه فرمائید.
8-عن جابر بن أبی جعفر(ع)قال:قلت له:ما الجزع؟
قال (ع):أشد الجزع:الصراخ بالویل و العویل و لطم الوجه و الصدر و جز الشعر -من النواصی-.و من أقام النواحة.فقد ترک الصبر.و أخد فی غیر طریقة...(الکافی ج 3 ص 222).
9-عن أبی إمامة:إن رسول الله(ص)قال:لعن الله الخامشة وجهها.
و الشاقة جیبها.و الداعیة بالویل و الثبور (مسکن الفؤاد ص 99).
10-(قالت إمرأة لرسول الله (ص)):-یا رسول الله-ما هذا المعروف الذی أمرنا الله به أن لا نعصیک فیه؟
فقال(ص):أن لاتخمشن وجهاً.و لاتلطمن خداً و لاتنتفن شعراً.
و لاتمزقن جیباً.و لاتسودن ثوباً.و لاتدعون بالویل و الثبور.
و لاتقیمن عند قبر(تفسیر القمی -علیه الرحمة-ج 2 ص 377).
11-برای اطلاع از متن این حدیث شریف به صحفه 111 کتاب پدران و مادران رحمت شده و پدران و مادران نفرین شده مراجع فرمائید.
12-سأل رجل النبی(ص):ما یحبط الأجر -فی المصیبة-؟
فقال(ص):تصفیق الرجل بیمینه علی شماله.
و الصبر عند الصدمة الأولی.
فمن رضی فله الرضا.و من سخط فعلیه السخط (مسکن الفؤاد ص 53).
13-عن أبی عبدالله(ع)قال:لا ینبغی الصیاح علی المیت و لا شق الثیاب (الکافی ج 3 ص 225).
14-عن جعفر بن محمد(ع)أنه أوصی -عند ما احتضر-فقال:لا یلطمن علی_خد.
و لا یشقن علی_جیب.
فما من إمرأة تشق جیبها إلا صدع لها فی جهنم صدع.
کلما زادت.زیدت (دعائم الإسلام ج 1 ص 226 و بحار الأنوار ج 79 ص 101).
_فی بحارالأنوار:علی.
15-عن خالد بن سدیر -أخی حنان بن سدیر-قال:سألت أباعبدالله(ع)عن رجل شق ثوبه علی أبیه أو علی امه أو علی أخیه _أو علی قریب له.
فقال(ع):لا بأس.بشق الجیوب.
قد_موسی بن عمران علی أخیه هارون.
و لایشق الوالد علی ولده.
و لا زوج علی امرأته.
-و تشق المرأة علی زوجها-.
و إذا شق زوج علی امرأته -أو والد علی ولده-فکفارته حنث یمین.
و لا صلاة لهما.حتی یکفرا.
و یتوبا من ذلک...(تهذیب الأحکام ج 8 ص 448 و عوالی اللئالی ج 3 ص 409).
_فی عوالی اللئالی:‌علی اخته.
_فی عوالی اللئالی:فقد.
-لازم به یادآوری است که نیاحه گاهی از طرف شخص مصیبت دیده انجام می گیرد و گاهی این امر توسط شخصی که برای این جهت استخدام شده است انجام می پذیرد.
16-قال الإمام الباقر(ع):من أقام النواحة _فقد ترک الصبر.
و أخذ فی غیر طریقه (الکافی ج 3 ص 222 و مسکن الفؤاد ص 57)._فی مسکن الفؤاد:النواح.
17-یحرم النوح بالباطل.
و هو:تعداد ما لیس فیه من الخصال (مسکن الفؤاد ص 104).
قال(ع):...لابأس بکسب النائحة.إذا قالت صدقاً (من لا یحضره الفقیه:ج 3 ص 98 و الفقه المنسوب إلی الإمام الرضا(ع)ص 250 الباب 36 و بحارالأنوار ج 100 ص 51).
18-قال رسول الله(ص):صوتان ملعونان.یبغضها الله:‌أعوال عند مصیبة.و صوت عند نعمة.
یعنی:النوح و الغناء (دعائم الإسلام ج 1 ص 227).
قال رسول الله(ص):صوتان یبغضهما الله:أعوال _عند المصیبة.و مزمار عند نعمة (تحف العقول ص 40)._العول و العولة -بالفتح فالسکون-:رفع الصوت بالبکاء (نقلاً عن هامش المصدر).
19-قال رسول الله(ص):إنما نهیتکم عن النوح و العویل (دعائم الإسلام ج 1 ص 225).
نهی رسول الله(ص)أن تتبع جنازة معها رانة (مسکن الفؤاد ص 99).
نهی (رسول الله(ص))عن الرنة _عند المصیبة.
و نهی عن النیاحة و الاستماع إلیها _(من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 3 و الأمالی للشیخ الصدوق -علیه الرحمة-ص 510 المجلس 66 و تنبیه الخواطر ج 2 ص 256 و مکارم الأخلاق ج 2 ص 307)._الرنة -بالفتح-الصوت.و یطلق -غالباً-علی ما یکون عند مصیبة أو داهیة شدیدة (بحار الأنوار ج 60 ص 241)._فی مکارم الأخلاق:إلیه.
کبر مقتاً عند الله:الأکل من غیر جوع.و النوم من غیر سهر.و الضحک من غیر عجب.
و الرنة عند المصیبة.و المزمار عند النعمة (مسکن الفؤاد ص 109).
20-قال رسول الله(ص):‌إن النائحة إذا لم تتب -قبل موتها-تقوم یوم القیامة و علیها سربال من قطران و درع من جرب (الخصال ص 226).
قال رسول الله(ص):النائحة -إذ لم تتب-تقام یوم القیامة و علیها سربال من قطران (مسکن الفؤاد ص 104).
21-قال رسول الله(ص):النیاحة من عمل الجاهلیة (من لا یحضره الفقیه ج 4 ص 272 و الاختصاص ص 343 و تفسیر القمی -علیه الرحمة-ص 318).
22-قال رسول الله(ص):أربع -فی امتی-من أمر الجاهلیة-لن یدعوها-:
الطعن فی الأنساب و التفاخر بها.و بالأحساب.
و النیاحة.
و العدوی.
و قول:مطرنا بـ نوء کذا (عوالی اللئالی ج 1 ص 114).
قال رسول الله(ص):ثلاث من أعمال الجاهلیة -لا یزال الناس فیها حتی تقوم الساعة:
الاستتسقاء بالنجوم.
و الطعن فی الأنساب.
و النیاحة علی الموتی (دعائم الإسلام ج 1 ص 226).
قال رسول الله(ص):ثلاث من سنن الجاهلیة -لا یدعها الناس-:
الطعن فی الأنساب.
و النیاحة_.
الاستقاء_بالأنواء (عوالی اللئالی ج 1 ص 176).
_المراد بالناحیة:‌القول بالباطل و الهجر (نقلاً عن هامش المصدر).
_هکذا فی المصدر.و الظاهر وقوع سهو مطبعی فی البین.و الصحیح:الإستسقاء.
_-در این بخش به پاره ای از پیامدهای ناگوار جزع و فزع اشاره می شود.
و آن پیامدها به ترتیب حروف الفبا ذکر می گردد.
23-(قال أمیرالمؤمنین(ع)):الجازع یدخل علیه -بجزعع -ثلاث آفات:یحبط أجره.
و یشمت عدوه.
و یدخل الضر علی نفسه -بما یلحقه من الألم -...(إرشاد القلوب ج 1 ص 250 الباب 39).
24-قال أمیرالمؤمنین(ع):الجزع منقصة (غرر الحکم).
25-قال أمیرالمؤمنین(ع):إیاک و الجزع.فإنه یقطع الأمل.
و یضعف العمل.و یورث الهم (دعائم الإسلام ج 1 ص 223).
26-(قال أمیرالمؤمنین(ع)):الجزع لا یدفع القدر.و لکن یحبط الأجر (غرر الحکم).
27-قال الإمام الباقر(ع):...من صبر و استرجع و حمد الله عز و جل (عند المصیبة)_فقد رضی ما صنع الله.و وقع أجره علی الله.
و من لم یفعل ذلک جری علیه القضاء و هو ذمیم.
و احبط الله تعالی أجره (مشکاة الأنوار ج 1 ص 49 و الکافی ج 3 ص 223 و مسکن الفؤاد ص 57 و ص99)._ما بین القوسین لم یذکر فی الکافی و مسکن الفؤاد.
28-(قال الإمام الجواد(ع)):من غلب جزعه علی صبره.حبط أجره (تحف العقول ص 456).
29-(قال أمیرالمؤمنین(ع)):إغلبوا الجزع بالصبر.
فإن الجزع یحبط الأجر و یعظم الفجیعة (غررالحکم).
30-(کتب الإمام العسکری(ع)إلی رجل یعزیه بإبن له قد مات):...فأحمد الله.
و لاتجزع.فیحبط أجرک...(الکافی ج 1 ص 511 و المناقب ج 4 ص 465).
31-قال رسول الله(ص):...لا یحبطن جزعک.أجرک ...(تحف العقول ص 59).
...فلاتجمعن علیک مصیبتین.فیحبط لک أجرک.و تندم علی ما فاتک (مسکن الفؤاد ص 108).
...و من سخط القضاء أتی علیه القضاء و أحبط الله أجره (الخصال ص 23).
32-برای اطلاع از متن این حدیث شریف به کتاب پدران و مادران رحمت شده و پدران و مادران نفرین شده صفحه 200 مراجعه فرمائید.
33-برای اطلاع از متن این حدیث شریف به همان صفحه 259 مراجعه فرمائید.
34-قال أمیرالمؤمنین(ع):لیس مع الجزع مثوبة (غررالحکم).
35-ورد فی الحدیث الشریف:...إن المصاب من حرم الثواب ...(الکافی ج 3 ص 221 و دعائم الإسلام ج 1 ص 222).
36-برای اطلاع از متن ای حدیث شریف به کتاب پدران و مادران رحمت شده و پدران و مادران نفرین شده صفحه 264 مراجعه فرمائید.
37-قال أمیرالمؤمنین(ع):الجزع أتعب من الصبر (الدعوات للشیخ الراوندی -علیه الرحمة-ص 167).
38-قال الإمام الصادق(ع):الصبر یظهر ما فی بواطن العباد من النور و الصفاء.
و الجزع یظهر ما فی بواطنهم من الظلمة و الوحشة...(مصباح الشریعة ص 185).
39-قال أمیرالمؤمنین(ع):الجزع عند المصیبة أشد من المصیبة (غرر الحکم).
40-رأی الإمام الصادق(ع):رجلاً قد اشتد جزعه علی ولده.
فقال (ع):-یا هذا-جزعت (1)للمصیبة الصغری و غفلت عن المصیبة اکبری؟!
لو(2)کنت -لما صار إلیه ولدک-مستعداً.لما اشتد(3)علیه(4)جزعک.
فمصابک بترکک(5)الإستعدا (له)(6).أعظم من مصابک بولدک (الأمالی للشیخ الصدوق -علیه الرحمة-ص 439 المجلس 57 و عیون الأخبار ج 2 ص 8 الباب 30 و عیون الأخبار ج 2 و الباب 31 ص 56 و روضة الواعظین ج 2 ص 506-507 و مشکاة الأنوار ج 2 ص 260).
(1)فی روضة الواعظین و مشکاة الأنوار و عیون الأخبار ج 2 الباب 31 ص 56:أجزعت.
(2)فی عیون الأخبار ج 2 الباب 30 ص 8:و لو.
(3)فی روضة الواعظین:علیک.
(4)فی عیون الأخبار ص 56 الباب 31 هکذا:لما اشتد جزعک علیه.
(5)فی روضه الواعظین:بترک.
(6)ما بین القوسین لم یذکر فی مشکاة الأنوار و عیون الأخبار ج 2 ص 8 الباب 30.
_-(قال أمیرالمؤمنین(ع):الجازع یدخل علیه -بجزعه-ثلاث آفات:
یحبط أجره.
ویشمت عدوه.
و یدخل الضرر علی نفسه -بما یلحقه من الألم-...(إرشاد القلوب ج 1 ص 250 الباب 39).
41-قال أمیرالمؤمنین:إیاک و الجزع.فإنه یقطع الأمل.و یضعف العمل.و یورث الهم (دعائم الإسلام ج 1 ص 223).
42-قال أمیرالمؤمنین(ع):إن صبرت.جری علیک القدر.و أنت مأجور.
و إن جزعت.جری علیک القدر.و أنت مأثوم (روضة الواعظین ج 2 ص 364 و مشکاة الأنوار ج 2 ص22).
43-(یقول ملک الموت):إنی أقبض روح ابن آدم.فیجزع أهله.
فأقوم فی ناحیة -من دارهم-فأقول:ما هذا الجزع؟
فو الله ما تعجلناه قبل أجله.و ما کان لنا -فی قبضه-من ذنب.
فإن تحسبوه.و تصبروا.تؤجروا.و إن تجزعوا.تأثموا و توزروا (بحارالأنوار ج 6 ص 169).
و فی حدیث آخر هکذا:...فان صبرتم أوجرتم.
و إن جزعتم.أثمتم (مستدرک الوسائل ج 2 ص 447).
44-قال أمیرالمؤمنین(ع):الجزع [الفزع]عند المصیبة یزیدها.
و الصبر علیها یبیدها (غرر الحکم).
45-الصبر علی المصیبة.مصیبة للشامت بها.
و الجزع علیها مصیبة ثانیة لفوات الثواب.و هی أعظم المصائب (إرشاد القلوب ج 1 ص 154).
46-قال الإمام المهدی(ع):المصیبة للصابر واحدة و للجازع إثنان (اعلام الدین ص 311).
و فی تحف العقول ص 414:قال الإمام الکاظم(ع).
47-قال أمیرالمؤمنین(ع):الجزع هلاک (غرر الحکم).
48-قال أمیرالمؤمنین(ع):من لم ینحه الصبر.أهلکه الجزع (شرح نهج البلاغة لإبن أبی الحدید ج 18 ص 415 و غرر الحکم و الدعوات للشیخ الراوندی -علیه الرحمة-ص 288).
49-قال أمیرالمؤمنین(ع):الصبر مطیة السلامة و الجزع مطیة الندامة (إرشاد القلوب ج 1 ص 154 الباب 19).
50-فلاتجمعن علیک مصیبتین.فیحبط لک أجرک.و تندم علی مافاتک (مسکن الفؤاد ص 108).
51-برای اطلاع از متن این حدیث شریف به کتاب پدران و مادران رحمت شده و پدران و مادران نفرین شده صفحه 141 مراجعه فرمائید.
52-همان صفحه 141.
53- همان صفحه 260.

منبع: ناجی جزایری، سید هاشم، پدران و مادران رحمت شده و پدران و مادران نفرین شده، قم: ناجی جزایری، (1388).

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.