بازشناسی و احیاء الگوهای هویت ساز اسلامی در معماری آرامگاه امامزادگان(ع)

تحولات جهان امروز در ابعاد گوناگونی همچون فرهنگ، مذهب، علم و هنر در سطح زندگی روزمره و هویت‌های فردی و اجتماعی ظهور یافته اند وچالش‌هایی را مطرح می‌کنند که مهم‌ترین آنها بحران فرهنگی و بحران هویت و معناست.
يکشنبه، 31 شهريور 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بازشناسی و احیاء الگوهای هویت ساز اسلامی در معماری آرامگاه امامزادگان(ع)
بازشناسی و احیاء الگوهای هویت ساز اسلامی در معماری آرامگاه امامزادگان(ع)

 

نویسنده: الهه نبی ئی فیجانی(1)



 

چکیده

تحولات جهان امروز در ابعاد گوناگونی همچون فرهنگ، مذهب، علم و هنر در سطح زندگی روزمره و هویت‌های فردی و اجتماعی ظهور یافته اند وچالش‌هایی را مطرح می‌کنند که مهم‌ترین آنها بحران فرهنگی و بحران هویت و معناست. با توجه به محتوای فرهنگی ایران و جایگاه ویژه مذهب در تار و پود آن، حفظ فرهنگ و هویت ایرانی-اسلامی از ضروریات به شمار می‌آید. در این خصوص، هنر معماری، به دلیل ارتباط مستقیم با زندگی عینی انسان‌ها، در مواجه با پدیده جهانی شدن نقش مهمی را در تعمیق و یا تضعیف فرهنگ و هویت‌ بازی می‌کند که در این بین معماری ابنیه مقدس از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
نتایج پژوهش حاضر مبنی بر منحصر به فرد بودن معماری آرامگاه های امامزادگان، در قالب تحلیلِ عناصر ساختاری معماری این ابنیه، با بررسی الگوها و اصول معماری اسلامی در آن و با توجه به عناصر معنوی، هویت ساز و یادمانی اسلامی، به بازشناسی و ارائه راهکارهای احیای ساختارهای تأثیرگذار بر فضای معنوی امام زادگان می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی است و در آن از اطلاعات کتابخانه ای استفاده شده است.
کلید واژه ها: آرامگاه، امامزادگان، هویت اسلامی، معماری اسلامی

مقدمه:

در عصر جدید با رشد روزانه داده‌های تازه در زمینه‌های گوناگون روبرو هستیم. جریان‌های صنعتی‌شدن، جهانی شدن و به دنبال آن شبکه‌ای شدن تمام جوامع را دچار تحول کرده است (کاستلز، 1380). لحظه به لحظه در عصر جدید، ذهن با چالش‌های فراوانی روبروست. ورود تکنولوژی به یک جامعه، چالش‌ها و کثرت‌گرایی‌هایی را در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی- اجتماعی مطرح می‌کند که مهم‌ترین آنها بحران فرهنگی و بحران هویت و معناست. چرا که در مقایسه با عناصری چون سرزمین، نژاد، قومیت و نظایر آنها، فرهنگ، یکی از مهم‌ترین عناصر هویت‌ساز محسوب می‌شود. حال در مواجهه با این تحولات، جامعه ایران نه از قدرت اقتصادی و فناورانه بلکه از مایه و محتوای فرهنگی قوی‌تر و جذاب‌تر برای رواج فرهنگ خود برخوردار است.

مبانی نظری تحقیق

هویت

فرهنگ فارسی معین واژه هویت را چنین تعریف کرده است: آنچه که موجب شناسایی شخص باشد یعنی آنچه باعث تمایز یک فرد از دیگری باشد. در فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی، منظور از کلمه هویت، اشاره به ذات و تشخیص و این همانی موجودات است.

هویت معماری

انسان همواره در پی گوهری و هویتی بوده است تا به کیستی و چیستی خویش راه یابد و هنر و معماری بر آنکه این هویت را جان مایه خویش قرار دهند. در بحث هویت معماری سوالاتی مطرح می شود :
- عناصر سازنده هویت محیطی و مکانی چه هستند ؟
- آیا معماری هویت پذیر است ؟
- نکات ابهام انگیز در هویت معماری چیست ؟
- آیا معماری دارای هویتی ثابت است ؟
مکان های معنی دار و قابل درک، تکیه گاه مناسبی هستند که خاطرات شخصی، احساس ها و ارزش ها بر آن تکیه می کنند. هویت مکانی پیوند نزدیکی پیدا می کند با هویت شخصی.

هویت محیطی

در رابطه با مسئله هویت محیط، صاحب نظران مختلف عقاید خود را بیان داشته اند:
لینچ برای هویت دو کارکرد مهم درنظر دارد:1- کارکردی که می توان آن را حس تشخیص نامید ؛ به عبارتی هویت به انسان قدرت تشخیص می دهد و به وی کمک می کند که بتواند محیط را بخواند و پیش بینی کند.
2- کارکرد دوم برای هویت محیط، عملکرد عاطفی هویت محیط است.
راپاپورت معتقد است: هویت قابلیت تمیز و تشخیص عنصری از عنصر دیگر است.او هویت را خصوصیتی از محیط می داند که در شرایط مختلف تغییر نمی کند. این خصوصیات می تواند فیزیکی یا فعالیت های خاص جاری در محیط و یا عملکردهای یک محیط باشد.
به عقیده الکساندر هویت در محیط هنگامی تجلی پیدا می کند که ارتباط طبیعی و منطقی بین فرد و محیط حاصل شده باشد. والتر بور نیز معتقد است هویت همان تفاوت های کوچک و بزرگی است که موجب بازشناخت یک مکان و خوانایی محیط می شود و حس دلبستگی و حساسیت محیط را به وجود می آورد.
ولف معتقد است : هویت محیط نتیجه کنش سه عامل زیر است :
1- ترکیب ظاهر و کالبدی نماها ؛2- عملکردها و فعالیت های قابل مشاهده ؛3- مفاهیم در محیط.(دانشپور،1383)

هویت معماری اسلامی

در حکمت اسلامی هویت بیش از همه در دو قالب فلسفه و عرفان مورد توجه قرار گرفته است. بحث های اصلی فیلسوفان، تشریح دو بخش ماهیت و وجود در هویت بوده است.همچنین بحث های درباره حرکت در هویت و وحدت و کثرت هویت و علم حصولی و حضوری به هویت از مهمترین موضوعات بحث شده در این مکاتب است. (نقره کار،1388)
عوامل موثر بر هویت معماری اسلامی

وحدت

وحدت و تجلی یگانگی حضور خالقی یکتا در تاروپود کالبدی فیزیکی، یکی از عوامل اساسی شکل گیری هویت معنوی و فرهنگ قدسی شناخته می شود. این مفهوم که بر مبنای اصل توحید در جهان بینی اسلامی پایه ریزی شده است، پدید آورنده اصل حرکت از کثرت به وحدت است. این مهم، معماران را بر آن داشت تا آثاری خلق نمایند که تجلی گاه اندیشه های توحیدی و فراطبیعی و اعتقاد به خدایی واحد باشد. آنان در تجسم وحدت و تجلی اندیشه توحیدی خود، از مفاهیمی چون عدالت - که ویژگی بارز خداوندگار است - و از عناصری چون هندسه، نور و وزن در بستری عظمت گرا، متمرکز با حضور مکرر عناصر که تنها ذکر خالقی یگانه را می گویند، بهره برده اند. تأکید آنان بر کانون و مرکزیت فضایی، جفت سازی و تقارن، محوربندی و جایگزینی فضاهای اصلی بر روی محورهای اصلی، از جمله تکنیک هایی است که معماران برای تجلی مفهوم والای وحدت، در قالبی مادی و فیزیکی از آنان بهره جسته اند.

هم آوایی با طبیعت

آدمی، زاده طبیعت است و طبیعت به مثابه آیینه تمام نمای جمال، زیبایی، نظم، ابهام و تقدس، همواره مورد الهام معماران مسلمان این مرز و بوم بوده است. آنان که به طبیعت به مثابه زیباترین جلوه های جمال خداوندی می نگریستند، بر این باور بودند که تنها با تکیه بر اصول حاکم بر آن می توانند آدمی را به تفکر و تعمق فرو ببرند، موجبات گذار او از دیار مادیات به عالم معنویت را فراهم آورند و او را به کمال متعالی اش که لقاءالله است، رهنمون شوند؛ به واقع هنرمند مسلمان هرگز آفریننده نیست بلکه وی با اثرش پرده از رخسار حقیقت بر می دارد؛
همواره طبیعت محسوس است و هندسه پنهان و شگفت انگیز آن که رمز گشای صورت مثالی است، مورد الهام معماران مسلمان بوده است. ایشان از دیرباز کوشیده اند با گنجاندن برجسته ترین ویژگی های حاکم بر نظام طبیعت، چون تنوع، ابهام و رازگونگی، سادگی، پویایی، هماهنگی و تعادل در لایه های معرفتی آثارشان، حجاب از پیش روی دیدگان آدمی بردارند و حقایق معنوی و ماورایی را برایش آشکار سازند.

رازگونگی

حضور نقوش و اشکال متنوع هندسی در اثری مقدس، علاوه بر ویژگی های عملکردی، به مثابه زبان استعاری و نمادین از مفاهیم و جهان بینی خاص و متمایز است که قدرت را مختص خداوند احد و واحد می شمارد؛ به واقع نقش های هندسی بی نهایت گسترش پذیر در این معماری، پیچیدگی های نقوش با رنگ های زیبا و عرفانی، نمادی است از بعد باطنی اسلام و این مفهوم صوفیانه که کثرت پایان ناپذیر خلقت، فیض وجود است که از احد صادر می شود؛ کثرت در وحدت.
تحرک و سیالیت فضایی به معنای ابهام و آشکارنبودن مرزهای فضایی است. این ابهام به دلیل غنابخشیدن به منظره ای است که نمی توان آن را در یک قالب محدود و تمامیت یافته تفسیر کرد. این فضا حامل پیام پدیده است که پدیده دیگری در درون خود دارد و حرکت به سوی آن، حرکتی به سوی بخش دیگر فضاست با کلیت و جامعیتی گسترده.

ابداع و نوآوری

از آنجا که انسان موجودی تک بعدی نیست و به صورت فطری، به جمال و نوآوری گرایش دارد، معماران کوشیده اند با تکیه بر تجارب، تفکرات، خلاقیت فردی و روحیه زیبایی شناسانه خود، از یک سو و تجلی معنویت و مفاهیم مقدس از دیگر سو، به خلق اثری بدیع و سرشار از مفاهیم و مضامین معنوی در ساحت و ساختاری مادی همت گمارند.( بمانیان و دیگران،1389)آصفی و ایمانی اصول ذکر شده را به شرح بسط می دهند.

اصول پایه‌ای معماری اسلامی (آصفی،ایمانی،1390)

اصول پایه‌ای معماری اسلامی

ابداع و نو آوری

توصیه و تأکید بر رعایت کلیه معیارهای فنی و مهندسی و منطقی حاصل از دستاوردهای علوم تجربی در ساختمان‌سازی، بهینه‌سازی و مقاوم سازی، ضرورت علم‌آموزی و مشورت با خبرگان، رعایت اصل صرفه‌جویی و اقتصاد در کار در عین تأمین مناسب کلیه نیازهای مادی و طبیعی انسان، تلاش در جهت پاسخ به کارکردها با بهر‌ه‌گیری از دانش‌ روز.

سامان‌بندی چشم‌انداز (شفافیت)

ارتباط درون و بیرون، تداوم، یکپارچه، کاهش توده و افزایش فضای خالی، دلبازی، سبکی و نورانیت- وابستگی آن با مفهوم سلسله مراتب و تداوم و بازتاب نور در مصالح و نقوش، انعطاف‌پذیری فضایی.

توجه به اهداف هویت‌ساز (اصل نوآوری شایسته) و نشانه‌گرایی

استفاده از خلاقیت‌های معمارانه در انواع هندسه‌ها، عناصر و اجزای تازه و بدیع، تنوع پذیری در عین مانایی- استفاده از انواع نمادهای قراردادی، شبیه‌سازی و تلخیصی، شکلی و صوری و محتوایی و مفهومی- تعاملی متناسب میان روح و معنا با کالبد و صورت.

توجه به اهداف زیبایی شناسانه (بهره‌گیری از تزئینات مثبت) و انتزاع‌گرایی

استفاده از مجردترین عناصر مادی و تزئینات برای توجه بیشتر انسان به مسایل روحی و معنوی- گرایش به تجرید به ویژه در نگاره‌ها و استفاده از هندسه ناب

تعامل مکمل میان معماری و طبیعت

کمال احترام و احتیاط در نحوه برخورد با طبیعت، بهره‌وری کامل از شرایط متنوع اقلیمی، بازسازی و باز آفرینی طبیعتی سرسبز در داخل.

توجه به الگوهای رفتاری و فضایی

اصل رده‌بندی (سلسله مراتب) فضایی، رده‌بندی فضایی میان درون و بیرون با مرزبندی حریم‌های فضایی، تحرک و سیالیت فضایی
اصل برتری درون به برون، ارزش دادن به جوهر و هسته باطنی و پوسته ظاهری جهت محافظت از حقیقت درون به علل مختلف فرهنگ، ایجاد حریم محیطی جهت محافظت از آرامش درون و عوامل آب و هوایی و جوی.


معماری آرامگاه امامزادگان(ع)

معماری آرامگاه ها در تاریخ معماری ایران از اهمیت ویژه ای برخوردار است.یکی از دلایل این اهمیت آن است که در طراحی این نوع ابنیه بیش سایر گونه های ساختمانی شاهد ظهور آثاری هستیم که به راستی می توان آن ها را منحصر به فرد نامید؛ از این بابت که تنها یک نمونه از آن ها ساخته شده است بلکه بدان خاطر که نوعی حس منحصر به فرد بودن چه در دوران خود و چه در دوران بعد از خود، در آن ها موجود است. می توان گفت این بناها به یکباره گونه نویی را در حد تکامل یافته خود عرضه می کنند.(پور احمدی،1391)
مجموعه مراکز مذهبی، آرامگاهها و مقابر، بیش از هر نوع بنای معماری در ایران، درگذشته وحال مورد توجه عامه مردم بوده و هست دلیل این توجه،تقدسی است که در این مراکز مذهبی نهفته است. از زمان طلوع دین مبین اسلام در ایران مشاهده می کنیم که کمتر شهر و یا روستایی است که امامزاده و زیارتگاه و مقبره آرامگاهی در آن نباشد.
زیارتگاه ها و آرامگاه های ایران به شرح زیر تقسیم بندی می شوند:
1. زیارتگاه ها و مقابری که منتسب به فرزندان و اقوام نزدیک امامان معصوم اند مانند: آستانه حضرت معصومه(س) خواهر حضرت امام رضا (ع) در قم، زیارتگاه شاه چراغ برادر حضرت امام رضـا (ع) در شیراز،شـاهزاده حسین در قزوین و مرقد سلطـان علی بن امـام محمد باقر (ع) در شهر اردهـال کاشـان و تعداد زیادی امامزاده که در شهرها و روستاهای ایران مدفون هستند.
2. زیارتگاه ها و مقابری که مخصوص اهل علم و فضلیت و نام آوران دینی و مذهبی و یاران ائمه اطهاراند،مانند: خواجه ربیع و خواجه ابـاصلت در مشهد، شیخ صدوق( ابن بـابویه ) در شهر ری. آرامگاه حافظ و سعدی در شیراز و آرامگاه شاه نعمت اللّه ولی در ماهان کرمان.
3. آرامگاههایی که مخصوص، امرا و حکام و فرمانروایان ایران است مانند: گنبدکاووس یا قابوس(مقبره قابوس بن وشمگیر ازپادشاهان آل زیار) در شهر گنبد کاووس دراستان گلستان، مقبره طغرل سلجوقی(برج طغرل) در شهر ری وگنبدسلطانیه درنزدیکی زنجان که آن محلی به نام «تربت خانه» مقبره سلطان محمد خدابنده (اولجایتو از پادشاهان مغول) واقع است.
4. برخی از اماکن مقدس به دلیل وجود آثاری که در آنهاست موجب تبرک و تیمن گشته اند. مانند زیارتگاه قدمگاه در نزدیکی نیشابور و زیارتگاه جمکران در نزدیکی قم.(سلیمانی،1389)

عناصر معماری آرامگاه امامزادگان

با توجه به ساختار های گوناگون و منحصر به فرد اکثر آرامگاه ها می توان عناصری را که جزء عناصر هویت ساز و مفهومی آرامگاه امامزادگان هستند به شرح زیر معرفی کرد که البته تمامی این عناصر همیشه در یک بنا به شکل کامل و با یک الگوی خاص وجود ندارند و همین امر مبین منحصر به فردی بناهای آرامگاهیست.
• صحن
• ورودی
• گنبد
• مناره
• ضریح متبرک
تجلی هویت معنوی اسلامی در عناصر معماری آرامگاه امامزادگان
تجلی طبیعت رازگونه، حقایق و نشانه های خداوندی و انگاره های قدسی در وجوه نمادین عناصری چون گنبد، شبستان، صحن، محراب و مناره متبلور شده است؛ همچنین تمرکزگرایی، وحدت، حرکت سلسله وار، حضور فضاهایی واسط که آمادگی ذهنی فرد برای گذار از عالم مادی به دیار فانی را فراهم می آورند(نماد برزخ)، وجود محرابی با تمامی نمادها و نشانه های تقدس و معنویت در نقطه تمرکز و توجه، ترکیب و تقابل(کنتراست) رنگ های زمینی (آجری) و رنگ های آسمانی (آبی، فیروزه ای، لاجوردی و سفید) در تزئینات و بازی نور و سایه در، چیزی جز حدیث تجلی شگفتی های هنر قدسی در فضایی سه بعدی نمی تواند باشد. ( بمانیان و دیگران،1389) در جدول زیر به بازشناخت چگونگی تجلی هویت اسلامی در عناصر معماری معماری امامزادگان(ع) - که خود نمودی آشکار از توازن، تعادل، نظم و تجسم وحدانیت خداوند هستند پرداخته شده است.

بازشناخت چگونگی تجلی هویت اسلامی در عناصر معماری امامزادگان(ع) (مأخذ: نگارنده( با استفاده از مبانی نظری)

چگونگی تجلی هویت اسلامی در عناصر معماری امامزادگان(ع)

عناصرمعماری

صحن تجسم گسست انسان از عالم فانی و گام نهادن در جریانی مقدس و متبرک است. فضایی است مرکزی که تمامی عناصر درونی اش (آب، حوض و رواق ها) در جهت خلق فضایی ماورایی گام برمی دارند.

 

صحن و شبستان

گنبد نماد آسمان و مقصد عروج انسان است، پوسته ای است محدب که با نگاه نرم و ملایم درونی اش، با انسان مخلص و با ایمان همنوا گشته، بستر سلوک روحانی و عرفانی او را فراهم آورده است. معمار با آگاهی تمام از این مهم که خورشید و آسمان به مثابه برترین جلوه های قدرت خداوندی اند، همواره کوشیده است این مضامین، مفاهیم و استعاره های متعالی و عرفانی را با زبانی استعلایی و اشکالی نمادین در فضای زیرگنبد تداعی کند و ببینده را ناخودآگاه متوجه عالم لاهوت از بستر ناسوت و روزمرگی ها گرداند؛ به واقع او هدفی جز تداعی رسیدن همگان به ذات اقدس یگانه خدایی که هستی را آن گونه که در سوره مبارکه رعد آیه 2 فرمود، آفرید، داشته است:« و خداست آن ذات پاکی که آسمانها را چنان که می نگرید، بی ستون برافراشت؛ آنگاه با کمال قدرت عرش را در خلقت بیاراست و خورشید و ماه را مسخر اراده خود ساخت».

 گنبد

ضریح متبرک امامزادگان (ع) با قرار گیری در مرکزیت هندسه فضایی بنا، هم در قالب و هم در محتوای معماری اسلامی حس مکان را به سوی توسل و تکریم سوق می دهد.

ضریح متبرک

این حرکت و سلوک معنوی را حضور قامت های آسمانی (مناره ها) که دست به سوی آسمان می گشایند، تکمیل می نماید. مناره هایی که در بیکران لاجوردی، تجسم آیینی رمزوار و نیایشگر حضور یگانگی خداوندگاری است که آدمی را وصالش فرا می خواند. به راستی پیوند نقوش، خطوط و سادگی فرم مناره ای که اوج می گیرد و خود را از محاصره ی دیار فانی می رهاند، هدفی جز بیان قاطع عظمت یگانه خالق هستی ندارد. حرکت مناره ها که به سوی آسمان سر برافراشته اند و جهش می کنند، نمودی از گواه و شهادت بر یگانگی خداوند است؛ علاوه بر این مناره به واسطه مفهوم ذاتی اش (محل نور)، فرمی دایره وار به خود می گیرد تا نور و کلام الهی را به هر سوی بتاباند و از این رو زمینه ساز قداستی باشد که حضور پروردگار را برای انسان محسوس گرداند. به راستی این چیزی جز روایت کلام الهی در سوره مبارکه بقره آیه 115(... فَاینما توُلو فَثَّمَ وجهُ الله...) در ساختاری فیزیکی نمی تواند باشد.

 

 مناره و آرامگاه برجی


نتیجه گیری

آرامگاه زادگان در حکم یکی از مهم ترین بسترهای حفاظت از ارزش های اسلامی و تجلی گاه اعتلا ی فرهنگی دینی اند لیکن در برخی آرامگاه ها،این نقش کم رنگ شده است،حال آنکه بازیابی هویت گمشده این گونه آرامگاه ها، آنان را به بسترهایی زنده و کانون هایی پویا برای شکل گیری تحولات سیاسی، مذهبی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بدل می سازد.
آنچه موجب احیای کالبدی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، مذهبی و معنوی آرامگاه امامزادگان(ع) در قالب گفتمانی پویا، بدیع و درعین حال منطبق با نیازهای امروز می شود، توجه و شناخت عمیق عناصر هویت ساز و آنچه گذشتگان برایمان به ارث گذاشته اند، نه ظواهر و عناصری فیزیکی چون طاق، مناره و گنبد، بلکه اندیشه ای که در پس این عناصر است، می باشد،که تنها از طریق بسط آن در دنیای امروز و منطبق ساختن آن با نیازها و خواسته های انسان امروزی می توانند برای همیشه ماندگار بمانند.
"اگر طراحان امروز به اصول و معیارهای شکل گیری هر کدام از این استعاره های زبانی وجوه نمادین گذشته عمیقاً بیندیشند، می توانند به نتایجی تازه دست یابند، خود را از بند تقلید برهانند و شعری مطابق انتظارات انسان امروز و بر پایه شرع مقدس اسلام بسرایند؛ زیرا آنچه روح و جوهر فضاهای سنتی و مقدسمان را سرشته است، ابداع، نوآوری و خلاقیت طراحان آنهاست که اگر عنصری از گذشته به عاریت گرفته اند، روح زمانه خود را در آن دمیده اند و به واقع اثری متمایز از گذشته خلق کرده اند".(بمانیان و دیگران،1389)
با توجه به مطالب عنوان شده، راهکارهای زیر در زمینه طراحی و برنامه ریزی برای آرامگاه امامزادگان(ع) ارائه می شود:

راهکارهای کالبدی

• باز تولید مفاهیم و مضامین قدسی چون وحدت، نظم تنوع و... در ساختار و صور فیزیکی و کالبدی مساجد
• رعایت سلسله مراتب
• انتظام فضایی
• خلق ترکیبی متعادل موزون و هماهنگ
• ابداع و نوآوری
• سادگی و خلوص فضایی درعین رازگونگی وابهام
• تمرکز گرایی خصوصاٌ در تاکید بر فضای ضریح متبرک
• تأکید بر لایه های عمودی و افقی با بهره گیری از عناصر نمادین (بازتولید مفهومی عناصری چون مناره، گنبد و... در قالب عناصری امروزی و متفاوت با گذشته)
• بهره گیری از عناصر طبیعی و مقدس چون نور،آب و... برای نمایش تقدس، انعکاس، تلألؤ و...
• تعبیه گذرگاه ها ودریچه های پراکنده نور برای متصور ساختن نوری مطلق که در همه جا حضور دارد و در یک نقطه متمرکز نیست.

راهکارهای معنوی

• مداومت برپایی نماز و گشایش فضای مقدس امامزادگان بر روی مردم در تمامی ساعات مختلف شبانه روز
• برپایی جشن های مذهبی، فرهنگی و ملی در مساجد
• برپایی همایش های مذهبی، فرهنگی، اجتماعی
• تلفیق کاربردهای متنوع چون فضاهای آموزشی و...

پی‌نوشت‌ها:

1. مدرس گروه مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان(e_nabiei@yahoo.com)

منابع و ماخذ
- آصفی،مازیار،الناز،ایمانی.( 1391).«چالش های فناوری های نوین در معماری و تعامل آن با ارزش های معماری اسلامی ایران»، تهران: باغ نظر، شماره 21.
- اعوانی، رضا.(1375). حکمت و هنر معنوی، تهران: انتشارات گروس.
- بمانیان،محمد رضا و دیگران(1389). بازخوانی هویت معنوی وانگاره های قدسی درمعماری مساجد شیعی،نشریه شیعه شناسی، شماره30.
- پیر نیا، محمد کریم.( 1378).آشنایی با معماری اسلامی ایران، تدوین غلام حسین معماریان، تهران: انتشارات دانشگاه علم و صنعت.
- پور احمدی،مجتبی.( 1391).«معماری مبتنی بر هندسه در آرامگاه شیخ زاهد گیلانی»، نشریه معماری و شهر سازی.
- دانشپور، عبدالهادی.( 1380). «بازشناسی مفهوم هویت در فضای عمومی شهری»، دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران:تهران.ص55.
- دانشپور، عبدالهادی.( 1383).« درآمدی بر مفهوم و کارکرد هویت محیط انسان ساخت»، باغ نظر،ص 55.
- حجت، عیسی.( 1384).«هویت انسان ساز، انسان هویت پرداز»، نشریه هنرهای زیبا،شماره 26.
- کاستلر، مانوئل.(1381). عصر اطلاعات:اقتصاد، جامعه و فرهنگ(قدرت هویت)، ترجمه چاووشیان، تهران: نشر طرح نو.
- گلمحمدی، احمد.(1381). جهانی شدن، فرهنگ، هویت، تهران : نشر نی.
- قطبی،علی اکبر.( 1387). مفهوم هویت و معماری امروز ایران،آینه خیال، شماره 10.
-مهدوی نژاد، محمد جواد.(1383). حکمت معماری اسلامی جستجو در ژرف ساخت های معنوی معماری اسلامی ایران، نشریه هنرهای زیبا، شماره 19.
- لینچ، کوین.( 1385). سیمای شهر، ترجمه منوچهر مزینی،تهران: دانشگاه تهران.
- نقره کار، عبدالحمید. (1378). درآمدی بر هویت اسلامی در معماری و شهرسازی، تهران،وزارت مسکن و شهرسازی.
- نقره کار، عبدالحمید، محمدمنان رئیسی.(1391). «تحقق پذیری هویت اسلامی در آثار معماری» تهران: فصلنامه شهر ایرانی اسلامی،شماره هفتم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط