نویسنده: احمد پیرزاد(1)
چکیده
چکیده
در این جستارکوشش برآن است که بقاع متبرکه در منطقه مازندران بررسی شود قدمت بالایی دارند و از لحاظ کمی، بسیار زیادند و از لحاظ کیفی خصوصیات معماری متنوعی مانند پلان های چند ضلعی و مدور، گنبد رک به صورت هرمی و چند وجهی همراه با چیدمان آجری خاص هستند. تزئینات آجرکاری بصورت قطاربندی و تزئینات کاشی کاری به صورت نگینی، به همراه تزئینات آجرکاری به کار می رود تزئینات آجرکاری و کاشی کاری در ناحیه اتصال گنبد با بشن بقاع متبرکه در برج های آرامگاهی، در نمای خارجی جلوه خاصی به این اماکن داده است. تزئینات گچبری همراه با کتیبه و خوشنویسی فضای داخلی نیز برزیبایی این بقاع افزوده است. دستاوردهای مقاله نشان می دهد که تزئینات وابسته به معماری در بقاع متبرکه ضمن ارائه زیبایی های کالبدی تجلی نگرش های مذهبی و آیینی تشیع بوده و زیبایی های کالبدی و فراکالبدی منجر به قداست مکان معماری در نزد مردم مسلمان منطقه در ادوار تاریخی تا عصر حاضر شده است.
روش تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی – توصیفی با توجه به اسناد کتابخانه ای و تحقیقات میدانی می باشد.
کلید واژه ها: بقاع متبرکه، برج های آرامگاهی ،کاشی کاری، آجرکاری،گچبری
یکی از تقسیم بندی های رایج معماری ایرانی دسته بندی بناهای تاریخی برحسب دین و مذهب است بر این اساس، بناها به دو دسته بناهای مذهبی و بناهای غیر مذهبی تقسیم می شود ( کیانی، 1384: 8 ) معماری مذهبی در طول تاریخ جایگاه و قداست خاصی در بین ایرانیان مسلمان شیعه مذهب داشتند. این بناهای مذهبی شامل مسجد، حسینیة، تکیه، آرامگاه و ... است.
شیعیان در چند شهر ایران توانسته بودند بناهایی از خود به یادگار بگذارند. این بناها به دلیل جنبه فوق العاده مذهبی دین شیعه و بنیادگرایی اسلامی نمیتواند به جز آرامگاه باشد. در مازندران هم مأمن شیعیان در قرون گذشته قلمداد میشد، بهطوری که برجهای آرامگاهی شیعیان این ناحیه در برخی نقاط به صورت وسیع و در نقاط دیگر پراکندهبر جای مانده و یا اثری از آنها مانند بناهای مسکونی چوبی آن ناحیه باقی نمانده است.
منطقه مازندران تاریخ پر فراز و نشیبی در دوره پیش از اسلام و دوره اسلامی دارد .این منطقه در دوره اسلامی دستخوش تحولات سیاسی و مذهبی زیادی بوده است. از قرن سوم هجری، اسلام در طبرستان گسترش یافت و این مسئله از مهاجرت علویان به طبرستان ناشی شده بود. که پس از شهادت امام رضا ( ع ) به آن سرزمین روی آورده بودند (مجد، 1380 :49 ).
بعد از پذیرش و گسترش دین مبین اسلام، در منطقه مازندران تحولات زیادی در زمینه سیاسی و مذهبی مانند قیام داعی کبیر پدید آمد. این رویداد از حوادث بسیار مهم تاریخ سیاسی اسلام به شمار می آید ( مجد، 1380 :50 ) حضور سادات علوی و مرعشی در مازندران، منجر به ایجاد تحولات سیاسی، مذهبی و اجتماعی شد. ارج و قرب و نفوذ مردمی سادات، این منطقه را به پایگاه مذهبی شیعیان تبدیل کرد. پس از مرگ سادات و یا بزرگان دین و مذهب شیعه، آرامگاه هایی برای این اشخاص ساخته شد که آغازگر معماری آرامگاهی در منطقه مازندران و ایران شد.
تحولات سیاسی منطقه طبرستان موجب شکل گیری«رازی» در سبک معماری شد آغاز کار این شیوه) هر چند از شمال ایران بود اما در شهر ری پا گرفت و بهترین ساختمان ها در آن شهر ساخته شده .این شیوه از زمـان آل زیار شروع شد و در زمان آل بویه، سلجوقی، اتابکان و خوارزمشاهیان ادامه پیدا کرد (پیرنیا،1383: 158). یکی از تحولات معماری سبک رازی، رواج ساخت برج های آرامگاهی و میل ها ست باشد (پیرنیا، 1383: 162) از آنجا که آغاز کار شیوه رازی در مازندران بود معماری بومی منطقه مازندران متاثر از جریان فوق شد. بطوری که در حال حاضر در مازندران برج های آرامگاهی زیادی وجود دارد که در ظاهر از جهت شکل و ساختار شبیه هم هستند ولی در جزئیات کالبدی و کاربری تا اندازه زیادی متفقند و در دوره های مختلف اسلامی به وجود آمده اند.
شمار بسیاری از این آرامگاه ها، امامزادگان شیعی را در خود جای داده اند. فرزاندان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) که در آن زمان به این ناحیه آمده بودند، در اینجا مدفونند. امامزادههایی همچون امامزاده یحیی در ساری، امامزاده ابراهیم در آمل، امامزاده قاسم در بابل و ... در قرن 8، جانشین آرامگاه های قدیمیتر شدند ( هیلن براند، 1377: 72 ).
برج های آرامگاهی منطقه مازندران در سیر تطور تاریخی خود تحولات زیادی در زمینه به کارگیری انواع تزئینات وابسته به معماری داشته اند. در این پژوهش سعی شده است تا نقش و جایگاه نمونه های مختلف این تزئینات بررسی شود.
مهمترین تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه در منطقه مازندران را بررسی کند و نقش و جایگاه این تزئینات را از لحاظ ارزشگذاری مذهبی تبین نماید
آجرکاری،گچ بری، کاشی کاری، آهک بری و بند کشی ( پیرزاد، 1391: 7 )
در معماری مذهبی مازندران، ضمن الگوبرداری از معماری مذهبی مناطق دیگر بخصوص در زمینه تزئینات از الگوهای بومی مانند تزئینات چوبی نیز استفاده شده اما به طور کلی تزئینات نوع دوم مانند آجرکاری، کاشی کاری و گچ بری بیشتر به کار رفته است.. ( تصویر2 و 1)
یکی از ویژگی های مشترک این برج های آرامگاهی مذهبی، نوع پوشش آن است که به صورت گنبد رک است گنبد رک یا به صورت مخروط کامل است که به آن خرستوک می گویند یا به صورت چند پر که هرم نام دارد. چنبره ها از داخل گنبد به شکل گوشه سازی هایی نمایانند. گاهی چنبره ها در نمای بیرونی گنبد پشت این گوشه سازی ها را به نمایش می گذارند که در این صورت کوهه نامیده می شوند. برای مثال می توان گنبد حمدالله مستوفی قزوین و امامزاده صالح ساری را نام برد.( پیرنیا، بزرگمهری، 1371: 137-128).
تشابهات این برج های آرامگاهی بیشتر در حجم کلی یعنی احجام مکعب و هرم ظهور کند و در پلان نیز فقط گاهی بشن مربع تبدیل به چند ضلعی یا دایره شده است. تزئینات شیوه خاصی را معرفی می کنند ولی تناسبات و مقیاس ها در آن با هم فرق دارند. خودها، گاه بلندتر و گاه کوتاهتر از یکدیگرند و درگاهها نسبت به همدیگر، اضافه یا کمتر و یا باریک و پهنتر شدهاند. در اغلب مقابر قرن 9 مازندران، کاسهسازی با کتیبههای مستطیل و مربع شکل وجود دارند و اگر پلان 4ضلعی باشد بناها کوهه و ساقه دارند و اگر چندضلعی باشد، بدون کوهه و ساقه است . به طورکلی تقسیمات نما توسط مفصل صورت گرفته است و رفها، تزئین جداییناپذیر نمای داخلی هستند.
یکی از ویژگیهای خاص هر بقعه تزئینات آن است. تزئینات جزء لاینفک و بخش عمدهای از معماری اسلامی راشکل میدهند و نقش وسیع و ارزشمندی در اهداف معماری اسلامی و حتی در شکلگیری و دوام و بقای آن دارند.( مکینژاد،1387: 97)
تزئینات موجود در برج- مقبره های ایران و به ویژه در منطقه مازندران اغلب به آجرکاری در سطوح مختلف بنا با تأکید بر محل اتصال بشن به گنبد در بدنه خارجی محدود می شود. از ویژگی های تزئینات این بناها می توان به رابطه موجود میان شکل و فرم بنا اشاره کرد. به طوری که تزئینات آجرکاری نمای بنا چنان با شکل کلی آن در ارتباط است که به نوعی وحدت واقعی میان ساختمایه و طرح بنا انجامیده است. در منطقه مازندران در بناهایی همچون برج های گنبد قابوس، لاجیم و رسکت، معماران با کمک جنبه های تزئینی آجرکاری توانسته اند تا به تآکید و اهمیت بخشیدن بر نقشه اصلی بنا تأکید ورزند( کیانی، 1376: 66 ) ( شکل 3 ). تا قرن پنجم هجری آجرکاری خالص تنها تزئین وابسته به ساختمان برج های آرامگاهی بود که این سنت در منطقه مازندران تا دوره های بعدی نیز همچنان ادامه یافت ولی در منطقه آذربایجان و به ویژه در گنبدهای مراغه، معماران در میان آجرکاری های ساده از آجرهای لعاب دار فیروزه ای نیز بهره برده اند. نمای بیرون این برج ها اغلب با آجر، نماسازی و بدنه بنا به صورت مضرس- ترک ترک- تزئین شده است تا از یکنواختی بنا کاسته شود. معمولاً کتیبه آجری ساده و یا لعاب داری با انواع خطوط کوفی، در قسمت فوقانی بدنه بنا جایی که به لبه گنبد می-رسد، دور تا دور بنا مشاهده می شود که پس از درج آیاتی ازکلام اللّه مجید، نام متوفی و بانی و تاریخ بناست، مانند برج رادکان غربی نزدیک گرگان، برج لاجیم و رسگت در سوادکوه مازندران که این هر سه برج تقریبا ً همزمانند.
آجر به عنوان اصلیترین ماده در معماری اسلامی شناخته شده است کاربرد زیاد آجر و تنوع درحرکات آن، از امتیازات خاص معماری اسلامی ایران محسوب میشو . ترکیبات هندسی و زاویهدار آجر زمینه را برای نقوش هندسی و تزئینات فراهم کرده است (مکینژاد،1387 : 15).
در بقاع متبرکه مازندران از این امتیاز خاص آجرکاری به نحو احسن استفاده شده است به طوری که ترکیبات هندسی همراه با تلفیق آجر و کاشی در دورتادور بقعه زیبایی خاصی به این بقاع داده است. این تزئینات آجری در به صورت قطاربندی از قرنیس های سینه کفتری و قوس های نیم دایره آجری که در بقاع امامزاده عباس، صالح و یحیی ساری و امامزاده قاسم بابل، ناصرالحق آمل، درویش علم بازی و .... به چشم می خورد. ( شکل 5-4)
غیر از آجرکاری به عنوان هنر اصلی تزئینی در بقاع متبرکه مازندران است هنر کاشی کاری نیز جلوه خاصی به نمای خارجی بقعه ها داده است. معمار بنا سعی کرده است تا با به کارگیری گزیده کاشی در قسمت های بالایی بشن و تلفیق آن با انواع آجرکاری به صورت نگینی زیبایی های بصری نمای خارجی بقاع متبرکه را دو چندان کند.
سابقة تاریخی کتیبه های گچ بری در ایران را به قرن اول هجری نسبت داده اند ولی اولین نمونة باقی مانده، در بالای پیشانی محراب مسجد جامع نایین است که متعلق به 350 هجری است ( سجادی، 1375: 64 ) نقش-های هندسی در دورة ایلخانی روی گچ بری دیده می شود که ظرافت و زیبایی خاصی دارند. نقش های گیاهی نیز در قالب های مختلفی از جمله اسلیمی، روندی انتزاعی را طی کردند به گونه ای که در دورة مغول و صفوی به اوج ظرافت، تنوع و انتزاع رسیدند (مکینژاد، 1387: 80-76 )
متاسفانه نمونه های کمی از تزئینات گچبری در فضای داخلی بقاع متبرکه مازندران به جای مانده است از نمونه-های بقاع متبرکه که تزئینات داخلی دارند، بقعه خارمیان ساری است که کاربندی دارد و همچنین بقعه دبیرصالحانی کجور که دارای خوشنویسی و نقاشی روی گچ است بقعه شاهبالو زاهد که انواع تزئینات پر کار نقوش هندسی و اسلیمی روی گچ دارد
در داخل بقاع متبرکه نیز شاید بتوان از رفهای متعددی که ایجاد شده است به عنوان تزئین نام برد اما اَشکال کوچکی نیز به طور دایم در مرحله انتقالی دیوارهای مماسی به گنبد داخلی تکرار می گردند. در گنبد داخلی که نوعی عرقچین نشان می دهد، در چند ردیف جداگانه، کاسهها روی هم قرار گرفته است تا کلاهک انتهایی گنبد با سیستم دورچین بنا گردد. بههرحال می توان از گچ، آجر، کاشی به عنوان مصالح غالب در تزئین مقابر مازندران نام برد.
عنصری که در تزئینات دوره تیموری به ویژه در آرامگاهها به چشم می خورد، «تکرار » است به طوریکه موتیف ها در اشکال کوچک و تقسیمات آن تکرار می گردند؛ ولی در اصل هدف هنرمند نشان دادن عمق، حرکت و در کنار آن، ایجاد فضا برای کندهکاری و یا ایجاد رنگ های گوناگون و انواع تز ینات است
یکی از عناصر مهم دیگر در تزئینات این دوره رنگ است که به طور کامل یکپارچکی و وحدت را بر تزئینات مستولی و قسمت های مختلف بنا را به کلیت واحدی رهنمون میسازد. با دیدی دقیقتر میتوان آبی را رنگ مسلط کاشیهای مقابر این دوره معرفی نمود دلیل آن را خاصیت جادویی این رنگ دانستند اند. در صورتیکه مینیاتورهای دوره تیموری نیز رنگ آبی است و فراوانی آبی درظروف چینی نیز به دلیل فراوانی مواد خام معدنی آن بوده است. رنگ آبی در واقع مخلوطی از اکسید کبالت و لعاب شیشه ای بود. آبی روشن از یک نوع ترکیب مس به دست میآمد و ترکیب مس با آهن رنگ آبی متمایل به سبز ( فیروزه ای ) به دست میدهد. به تجمل، زیبایی و تزئینات، نمایش دهندة عظمت و شأن عالی بانی مقابر بوده است ( شکل 6 ).
شاید بتوان گفت در تزئینات داخلی و خارجی بقاع متبرکه تمام تزئینات اندکی که وجود دارد، تنها در عناصری چون ریتم و تکرار خلاصه میشود و کاسهسازی ها تنها اَشکالی هستند که به طور مداوم در سطوح خارجی بنا تکرار میگردند و کتیبه هایی با کاشیهای فیروزهای نیز درکنار آنها به آرامی جای میگیرند.
مفاصل وجوینت ها نیز نمای ساختمان را به چند قسمت تقسیم می کنند و گوشهها را تقویت مینمایند. نمای مقابر تا زیر کاسهسازیها از بیرون نوعی گچ شیرهای محلی را پذیرفتهاند و از قسمت کاسه سازی به بالا، شاهد هنرآفرینی آجرها تا قسمت ساقه هستیم.
در بقاع متبرکه مازندران بازشوها و درهای چوبی زیبایی وجود دارند که به صورت گره چینی و آلت و لقطکاری کار شده است. برخی از این درها کتیبه دارند و اسم بانی و نجار در آن آمده است. محل قرارگیری درها در سطح زمین و نسبت به تناسبات انسانی کوتاهتر است. محل قرارگیری بازشوها بیشتر در قسمت تحتانی محل اتصال گنبد و بشن است .
قدیمی ترین جلوه های بازمانده نگارگری و خوشنویسی مربوط به سده 9 هـ. ق است که عبارت است از کنده کاری صندوق نفیس صحن امامزاده قاسم به خط نسخ اعلی و ضریح مشبک گرداگرد صندوق به تاریخ 888 هـ .ق اثر استاد احمد نجار ساروی و کتیبه ای روی در امامزاده، کار استاد احمد نجار بن حسین و سید علی بن سید کمال الدین آملی؛ بنای زیبای امامزاده سلطان محمد طاهر در 875هـ . ق به دست هنرمند معماری به نام استاد مولانا شمس الدین بن نصر الله مطهر ساخته و آراسته شد، و درب چوبی دو لنگه آن که شاهکار هنری سده 9 هـ. ق است، اثر استاد علی بن استاد فخر الدین نجار رازی است ( ستوده، 1374: 201 ) ( شکل 7 و 8 )
تزئینات چوبی به صورت گره چینی در درهاست که کتیبه هایی هم دارند. چوب های به کار رفته در بنا بـه ظـاهر از چوب های جنگلـی منطـقـه اسـت و در ورودی هر بـخش، دری کار گـذاشتـه اند.
آثارتزئینی مربوط به آجرکاری موجود در بقعه شاهبالو زاهد، نماهایی باارتفاع تقریبی8متر در هرضلع است که بالای هرکدام از آنها کتیبههایی ازجنس کاشی قرار داشته و درحال حاضرتنها سه عدد از آنها موجود است. بالای این کتیبهها سه رگ آجر است و بالای رگ سوم،قرنیسهای نیم کشکولی باسینه کفتری است که در هرضلع بقعه هفت قرنیس موجوداست .در واقع، قطاری از مقرنسهای سینه کفتری درناحیه تحتانی گنبد موجود است که این تزئینات، گنبد و دیوار باربر را به هم متصل میکند
همان گونه که گفته شده دربالای تاقنمای هرضلع، کتیبه ای ازکاشی آبیرنگ با ابعاد تقریبی16×2وجود داشته که هم اکنون تنها سه کتیبه از هشت کتیبه موجود است و موضوع آنها صلوات بر چهارده معصوم است .همچنین در بالای قرنیسهای نیمکشکولی سینه کفتری، یک کاشی آبی رنگ تعبیه شده بود که در هرضلع6 ،عدد از این کاشیها وجود داشت و امروزه بعضی از آنها به عوامل مختلف موجود نیست در دو طرف درگاه ورودی نیزتکههایی ازکاشیهای آبی و سیاهرنگ موجود است که گواه وجود تزئینات کاشیکاری زیبا در دو طرف در ورودی بقعه است.
در دو طرف در ورودی بقعه، گچبریهایی با نقوش گل و بوته و پرنده دیده میشود که مرور زمان دچار فرسایش شده و بخشی از آنها از بین رفته است.منوچهر ستوده این گچبریها و نقوش روی دیوارهای بقعه را این گونه توصیف میکند « سمت راست سردر ورودی، گچ بری های قدیمی باقی مانده است که دقت و ظرافت کار را نشان می دهد .نقش آن گل و بوته و پرنده است،زیرا این گچبری ازکاشی،دوازده ضلعی هایی درآورده اند که درمرکز، به شش ضلعی تبدیل می شود» (ستوده،1374 : 346)
در داخل بنا و دراطراف تاقنماها، محراب آن و همچنین درون سقف نیمکره بقعه با رنگ قرمز، ابیات آیات قرآن و نقاشیهای زیبا ترسیم شده است که برطبق گفته ستوده، برخی از آنها در زیرلایههایی از گچ به علت تعمیرهای متعدد بنا مدفون شدهاند.( شکل 11-14).
این نقاشیها و رنگ نوشتهها این گونه توصیف شدهاند: «بدنههای اضلاع داخلی، نقش و نگارهای زیبای قدیمی داشته که در تعمیرات بعدی روی آن را با گچ پوشانده اند . از این نقش ها ستاره های هشت پر در وسط گنبد عرقچینی برجای است که دنباله آن ادامه می یابد و به کمرگنبد می رسد» (ستوده،1374: 344).
«ماده مورد استفاده در اثر هنری، پیام اثر را حمل می کند، و این کار را به دو صورت انجام می دهد که می توان آنها را سازه و ظاهر نامید» ( براندی، 1388: 44 ). همچنین معمار یا شخص برپا کننده یک پیکره ساختمانی، در جایی که ما معماری اش را بومی می نامیم، داده هایی را که بیشتر ابزار کالبدی اند تا فکری، در تدوین، مداخله می دهد( آلپاگونولوو، 1381: 19). پس در مرحله اول در معماری بومی و سنتی هر منطقه بهتر است ماده تشکیل دهندة تزئینات وابسته به معماری را بررسی نمود و تکنیک های محلی و بومی را دریافت پس از بررسی کالبد، شایسته است به بررسی مفاهیم و مضامین پرداخته شود زیرا اگر فرهنگ قومی را نخستین عامل شکل دهنده واحدها و مجموعه های معماری بدانیم، سلیقه ها و بینش های فردی یا شخصی نمی توانند چیزی جز متغیرهایی در زمینه آن فرهنگ باشند ( آلپاگونولوو، 1381: 91 ).
همچنین در گذشته« این رویایی ( ظاهر و سازه ) اغلب در تضاد بین مورد زیباشناختی و مورد تاریخی قرار دارد، و در نهایت در جایی که نتوان ظاهر و سازه را آشتی داد، ظاهر بر سازه غلبه خواهد کرد.» ( براندی، 1388: 44 ) ولی امروز سازه بر ظاهر غلبه کرده است.
تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه مازندران علاوه بر ارزش های تاریخی و معماری ارزش های مذهبی و آیینی نیز دارد د که فقط مبتنی بر مصالح بوم آورد نیست بلکه مبتنی بر تمامی عناصر مرتبط با اقلیم و جغرافیا و فرهنگ تشیع است.
تمرکز معمار مسلمان بر وجوه مذهبی و آیینی در هنگام طراحی و ساخت بقاع متبرکه، بسیار بدیع و جالب است. در نمای خارجی بیشتر بقعه ها به ویژه در قسمت بالایی این بقاع تزئینات وابسته به معماری پرکاری وجود دارد که نقطه عطفی در زمینه تزئینات وابسته به معماری نمای خارجی محسوب می شود. یعنی در حقیقت، معمار بنا سعی کرده است تا حرکت تصاعدی در تزئینات بقاع متبرکه ایجاد نماید و وقتی که حرکتی به گنبد رسید با کاهش تزئینات و حرکت شکلی گنبد رک بیننده را متوجه آسمان و حس وحدت نماید.
1. تزئینات وابسته به معماری به صورتهای متنوع کاشی کاری، آجرکاری، گچ بری و .. در بقاع متبرکه مازندران به کار رفته است.
2. شاخصترین تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه مازندران، تلفیق تزئینات آجرکاری و کاشی کاری در نمای خارجی است که از لحاظ شکل و مضمون متنوع و تکراری است.
3. غالب مضامین به کار رفته در تزئینات وابسته به معماری، بقاع متبرکه مازندران، نقوش اسلیمی، گیاهی، هندسی و ... است.که غالبا در فضاهای داخلی به صورت رنگی به کار رفته اند.
4. از لحاظ ارزش گذاری غیر از ارزش های تاریخی و معماری تزئینات اشاره شده از ارزش های مذهبی برخوردار هستند به خصوص کتیبه های حاوی احادیث و روایات اسلامی.
5. رابطه و پیوند مستقیمی بین ظاهر و باطن بقاع متبرکه منطقه مازندران وجود دارد یعنی معمار بنا با ایجاد حس وحدت در عناصر متنوع تزئینی معماری، سعی در برقراری آرامش و ایجاد فضایی معنوی در بقاع متبرکه مازندان داشته است.
6. معمار مسلمان این بقاع متبرکه، در فضای خارجی با ترکیبی از آجرکاری و کاشی کاری در قسمت فوقانی بقعه ها و سوی مخاطب را به گنبد رک متوجه می کند و از آنجا حرکت عروج به آسمان با گنبد رک کاملاً مشهود است. همچنین این حرکت حس دعوت کنندگی را نیز در بر دارد.
7. در غالب فضای داخلی بقاع متبرکه گچ کاری ساده در بدنه ها حس آرامش ایجاد می کند استفاده از کتیبه-های حاوی احادیث و روایات اسلامی و حتی طرحه ای منقوش در قسمت بالایی بقعه ها همراه با نورگیرها فضای، معنوی بقاع متبرکه را تضمین کرده است.
8. بیشتر این تزئینات پیوند ناگسستنی با صنایع دستی و هنرهای منحصربفرد منطقه مانند نجاری دارد که در صورت عدم آموزش های صحیح به نسل های بعد، این هنرها جزء هنرهای فراموش خواهند شد.
1. آلپاگونوولو، آدریانو و دیگران، ( 1384)، معماری بومی، علیمحمد سادات افسری،تهران: موسسه علمی و فرهنگی فضا
2. هیلن براند، رابرت. ( 1377). معماری اسلامی ( فرم- معنی- عملکرد)، دکتر ایرج اعتصام، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
3. براندی، سزاره.( 1388 ). تئوری مرمت، پیروز حناچی، تهران:دانشگاه تهران..
4. کیانی، محمد یوسف. ( 1384 ). تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی ، تهران: سمت، چاپ هفتم.
5. سجادی، علی.(1375). سیر تحول محراب در معماری اسلامی ایران، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
6. مکی نژاد، مهدی.( 1387).تاریخ هنر در دوره اسلامی تزیینات معماری، تهران: سمت.
7. نصر، سید حسین.( 1370 ). جاودانگی و هنر ( مجموعه مقالات )، سید محمد آوینی، تهران: برگ،
8. پیرنیا، محمدکریم.(1383). سبک شناسی معماری ایرانی، تهران: معمار.
9. پیرنیا و بزرگمهری .(1371). مجله اثر 20 و24، تهران:سازمان میراث فرهنگی کشور.
10. ستوده، منوچهر.( 1374). از آستارا تا استارباد، جلد چهارم، تهران: وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی،
11. مجد، مصطفی .( 1380 )، مرعشیان در تاریخ ایران، تهران:رسانش.
12. پیرزاد، احمد .( 1391 )، بقعه دبیرصالحان کجور، تهران: رسانش نوین
13. پیرزاد، احمد، ( 1391 )، « بررسی ارزشهای هنری تزئینات وابسته به معماری در خانه های تاریخی دوره قاجار نواحی مرکزی مازندران » ، دهمین همایش حفاظت و مرمت اشیاء تاریخی – فرهنگی و تزئینات وابسته به معماری، تهران:
14. شرکت مشاور طرح و راهبرد پویا. ( 1389 ). « پروژه مطالعات، آسیب شناسی و طرح مرمت برج های ارامگاهی مازندران» ، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران، ساری
15. آرشیو و مرکز اسناد اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران، ساری.
روش تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی – توصیفی با توجه به اسناد کتابخانه ای و تحقیقات میدانی می باشد.
کلید واژه ها: بقاع متبرکه، برج های آرامگاهی ،کاشی کاری، آجرکاری،گچبری
مقدمه
با ورود دین مبین اسلام به ایران انقلاب، عظیمی در زمینه های مختلف از جمله معماری و شهرسازی صورت گرفت. دستاوردهای معماری و شهرسازی ایران پیش از اسلام، با تفکرات معماران مسلمان ایرانی پیوند خورد که حاصل آن در معماری و شهرسازی ایرانی دوره اسلامی در بیشتر شهرها و دوره های تاریخی خود نمایی می کند.یکی از تقسیم بندی های رایج معماری ایرانی دسته بندی بناهای تاریخی برحسب دین و مذهب است بر این اساس، بناها به دو دسته بناهای مذهبی و بناهای غیر مذهبی تقسیم می شود ( کیانی، 1384: 8 ) معماری مذهبی در طول تاریخ جایگاه و قداست خاصی در بین ایرانیان مسلمان شیعه مذهب داشتند. این بناهای مذهبی شامل مسجد، حسینیة، تکیه، آرامگاه و ... است.
شیعیان در چند شهر ایران توانسته بودند بناهایی از خود به یادگار بگذارند. این بناها به دلیل جنبه فوق العاده مذهبی دین شیعه و بنیادگرایی اسلامی نمیتواند به جز آرامگاه باشد. در مازندران هم مأمن شیعیان در قرون گذشته قلمداد میشد، بهطوری که برجهای آرامگاهی شیعیان این ناحیه در برخی نقاط به صورت وسیع و در نقاط دیگر پراکندهبر جای مانده و یا اثری از آنها مانند بناهای مسکونی چوبی آن ناحیه باقی نمانده است.
منطقه مازندران تاریخ پر فراز و نشیبی در دوره پیش از اسلام و دوره اسلامی دارد .این منطقه در دوره اسلامی دستخوش تحولات سیاسی و مذهبی زیادی بوده است. از قرن سوم هجری، اسلام در طبرستان گسترش یافت و این مسئله از مهاجرت علویان به طبرستان ناشی شده بود. که پس از شهادت امام رضا ( ع ) به آن سرزمین روی آورده بودند (مجد، 1380 :49 ).
بعد از پذیرش و گسترش دین مبین اسلام، در منطقه مازندران تحولات زیادی در زمینه سیاسی و مذهبی مانند قیام داعی کبیر پدید آمد. این رویداد از حوادث بسیار مهم تاریخ سیاسی اسلام به شمار می آید ( مجد، 1380 :50 ) حضور سادات علوی و مرعشی در مازندران، منجر به ایجاد تحولات سیاسی، مذهبی و اجتماعی شد. ارج و قرب و نفوذ مردمی سادات، این منطقه را به پایگاه مذهبی شیعیان تبدیل کرد. پس از مرگ سادات و یا بزرگان دین و مذهب شیعه، آرامگاه هایی برای این اشخاص ساخته شد که آغازگر معماری آرامگاهی در منطقه مازندران و ایران شد.
تحولات سیاسی منطقه طبرستان موجب شکل گیری«رازی» در سبک معماری شد آغاز کار این شیوه) هر چند از شمال ایران بود اما در شهر ری پا گرفت و بهترین ساختمان ها در آن شهر ساخته شده .این شیوه از زمـان آل زیار شروع شد و در زمان آل بویه، سلجوقی، اتابکان و خوارزمشاهیان ادامه پیدا کرد (پیرنیا،1383: 158). یکی از تحولات معماری سبک رازی، رواج ساخت برج های آرامگاهی و میل ها ست باشد (پیرنیا، 1383: 162) از آنجا که آغاز کار شیوه رازی در مازندران بود معماری بومی منطقه مازندران متاثر از جریان فوق شد. بطوری که در حال حاضر در مازندران برج های آرامگاهی زیادی وجود دارد که در ظاهر از جهت شکل و ساختار شبیه هم هستند ولی در جزئیات کالبدی و کاربری تا اندازه زیادی متفقند و در دوره های مختلف اسلامی به وجود آمده اند.
شمار بسیاری از این آرامگاه ها، امامزادگان شیعی را در خود جای داده اند. فرزاندان امام موسی کاظم (ع) و امام رضا (ع) که در آن زمان به این ناحیه آمده بودند، در اینجا مدفونند. امامزادههایی همچون امامزاده یحیی در ساری، امامزاده ابراهیم در آمل، امامزاده قاسم در بابل و ... در قرن 8، جانشین آرامگاه های قدیمیتر شدند ( هیلن براند، 1377: 72 ).
برج های آرامگاهی منطقه مازندران در سیر تطور تاریخی خود تحولات زیادی در زمینه به کارگیری انواع تزئینات وابسته به معماری داشته اند. در این پژوهش سعی شده است تا نقش و جایگاه نمونه های مختلف این تزئینات بررسی شود.
طرح مسئله
بررسی پیوستگی ظاهر و باطن بناهای تاریخی به ویژه بناهای مذهبی، راهی است برای شناخت تفکرات معماران نسل گذشته و راهی برای دستیابی به ارائه دقیق آن در طراحی معماری مذهبی ایران در عصر حاضر. همچنین انواع هنرها در مناطق مختلف جغرافیایی و دوره های مختلف تاریخی ایران بصورت جامع معرفی نشده اند و این خلاء و کمبود، در مطالعات معماری ایران کاملاً محسوس است. این پژوهش می کوشد :مهمترین تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه در منطقه مازندران را بررسی کند و نقش و جایگاه این تزئینات را از لحاظ ارزشگذاری مذهبی تبین نماید
انواع تزئینات وابسته به معماری در منطقه مازندران
در معماری بومی و سنتی مازندران از تزئینات وابسته به معماری فراوانی استفاده شده است. این تزئینات با توجه به وضعیت جغرافیایی و اقلیمی منطقه جایگاه متنوعند و بر حسب کاربرد مصالح به دو دسته کلی تقسیم می شوند: تزئینات وابسته به معماری مبتنی بر مصالح چوبی شامل نجاری ،خراطی،نقاشی،خوشنویسی و طرح و نقشتزئینات وابسته به معماری مبتنی بر مصالح غیر چوبی شامل :آجرکاری،گچ بری، کاشی کاری، آهک بری و بند کشی ( پیرزاد، 1391: 7 )
در معماری مذهبی مازندران، ضمن الگوبرداری از معماری مذهبی مناطق دیگر بخصوص در زمینه تزئینات از الگوهای بومی مانند تزئینات چوبی نیز استفاده شده اما به طور کلی تزئینات نوع دوم مانند آجرکاری، کاشی کاری و گچ بری بیشتر به کار رفته است.. ( تصویر2 و 1)
بررسی تزئینات وابسته به معماری نماهای خارجی بقاع متبرکه مازندران
اغلب بقاع متبرکه ای که در مازندران و در یک دوره زمانی شکل گرفتهاند، مشترکاتی در شیوه ساخت و ساز خویش دارند این وجوه اشتراک می تواند در نما، حجم کلی، فضاها و حریم بنا وجود داشته باشد. به طور مثال،بناهایی که از قرن9هـ .ق در مازندران به عنوان آرامگاه، امامزاده و یا مقابر مذهبی پا به عرصه وجود گذاشته اند بشنی دارند که فضایی را به نمایش گذاشته است و گاهی هم برای توسعه آن در دوره های بعدی، فضایی به عنوان کفش کن و سایر فضاها مانند صحن به آن اضافه شده است. بنای امامزاده ابراهیم آمل و زیارتگاه درویش فخرالدین بابل نمونه این امر است.یکی از ویژگی های مشترک این برج های آرامگاهی مذهبی، نوع پوشش آن است که به صورت گنبد رک است گنبد رک یا به صورت مخروط کامل است که به آن خرستوک می گویند یا به صورت چند پر که هرم نام دارد. چنبره ها از داخل گنبد به شکل گوشه سازی هایی نمایانند. گاهی چنبره ها در نمای بیرونی گنبد پشت این گوشه سازی ها را به نمایش می گذارند که در این صورت کوهه نامیده می شوند. برای مثال می توان گنبد حمدالله مستوفی قزوین و امامزاده صالح ساری را نام برد.( پیرنیا، بزرگمهری، 1371: 137-128).
تشابهات این برج های آرامگاهی بیشتر در حجم کلی یعنی احجام مکعب و هرم ظهور کند و در پلان نیز فقط گاهی بشن مربع تبدیل به چند ضلعی یا دایره شده است. تزئینات شیوه خاصی را معرفی می کنند ولی تناسبات و مقیاس ها در آن با هم فرق دارند. خودها، گاه بلندتر و گاه کوتاهتر از یکدیگرند و درگاهها نسبت به همدیگر، اضافه یا کمتر و یا باریک و پهنتر شدهاند. در اغلب مقابر قرن 9 مازندران، کاسهسازی با کتیبههای مستطیل و مربع شکل وجود دارند و اگر پلان 4ضلعی باشد بناها کوهه و ساقه دارند و اگر چندضلعی باشد، بدون کوهه و ساقه است . به طورکلی تقسیمات نما توسط مفصل صورت گرفته است و رفها، تزئین جداییناپذیر نمای داخلی هستند.
یکی از ویژگیهای خاص هر بقعه تزئینات آن است. تزئینات جزء لاینفک و بخش عمدهای از معماری اسلامی راشکل میدهند و نقش وسیع و ارزشمندی در اهداف معماری اسلامی و حتی در شکلگیری و دوام و بقای آن دارند.( مکینژاد،1387: 97)
تزئینات موجود در برج- مقبره های ایران و به ویژه در منطقه مازندران اغلب به آجرکاری در سطوح مختلف بنا با تأکید بر محل اتصال بشن به گنبد در بدنه خارجی محدود می شود. از ویژگی های تزئینات این بناها می توان به رابطه موجود میان شکل و فرم بنا اشاره کرد. به طوری که تزئینات آجرکاری نمای بنا چنان با شکل کلی آن در ارتباط است که به نوعی وحدت واقعی میان ساختمایه و طرح بنا انجامیده است. در منطقه مازندران در بناهایی همچون برج های گنبد قابوس، لاجیم و رسکت، معماران با کمک جنبه های تزئینی آجرکاری توانسته اند تا به تآکید و اهمیت بخشیدن بر نقشه اصلی بنا تأکید ورزند( کیانی، 1376: 66 ) ( شکل 3 ). تا قرن پنجم هجری آجرکاری خالص تنها تزئین وابسته به ساختمان برج های آرامگاهی بود که این سنت در منطقه مازندران تا دوره های بعدی نیز همچنان ادامه یافت ولی در منطقه آذربایجان و به ویژه در گنبدهای مراغه، معماران در میان آجرکاری های ساده از آجرهای لعاب دار فیروزه ای نیز بهره برده اند. نمای بیرون این برج ها اغلب با آجر، نماسازی و بدنه بنا به صورت مضرس- ترک ترک- تزئین شده است تا از یکنواختی بنا کاسته شود. معمولاً کتیبه آجری ساده و یا لعاب داری با انواع خطوط کوفی، در قسمت فوقانی بدنه بنا جایی که به لبه گنبد می-رسد، دور تا دور بنا مشاهده می شود که پس از درج آیاتی ازکلام اللّه مجید، نام متوفی و بانی و تاریخ بناست، مانند برج رادکان غربی نزدیک گرگان، برج لاجیم و رسگت در سوادکوه مازندران که این هر سه برج تقریبا ً همزمانند.
در بقاع متبرکه مازندران از این امتیاز خاص آجرکاری به نحو احسن استفاده شده است به طوری که ترکیبات هندسی همراه با تلفیق آجر و کاشی در دورتادور بقعه زیبایی خاصی به این بقاع داده است. این تزئینات آجری در به صورت قطاربندی از قرنیس های سینه کفتری و قوس های نیم دایره آجری که در بقاع امامزاده عباس، صالح و یحیی ساری و امامزاده قاسم بابل، ناصرالحق آمل، درویش علم بازی و .... به چشم می خورد. ( شکل 5-4)
غیر از آجرکاری به عنوان هنر اصلی تزئینی در بقاع متبرکه مازندران است هنر کاشی کاری نیز جلوه خاصی به نمای خارجی بقعه ها داده است. معمار بنا سعی کرده است تا با به کارگیری گزیده کاشی در قسمت های بالایی بشن و تلفیق آن با انواع آجرکاری به صورت نگینی زیبایی های بصری نمای خارجی بقاع متبرکه را دو چندان کند.
بررسی تزئینات وابسته به معماری نماهای داخلی بقاع متبرکه مازندران
طبق بررسی های وضع موجود تزئینات داخلی بقاع متبرکه، از لحاظ کمی نوسان دارد در برخی از آنها تزئینات پرکاری دیده می شود و در برخی دیگر، تزئینات بسیار ساده استد و حتی احتمال دارد طی تعمیرات اهالی از بین رفته باشد. یکی از قدیمیترین مصالحی که برای تزئین مقابر به کار می رفت،گچب بود دارد گچ از مصالح ارزان قیمت و در دسترس است که برای آراستن سطوح داخلی بناها ،نوشتن کتیبه ها ،تزئین محراب ها، زیر گنبد ها و ایوان ها به کار می رفت (کیانی ،25:1384).سابقة تاریخی کتیبه های گچ بری در ایران را به قرن اول هجری نسبت داده اند ولی اولین نمونة باقی مانده، در بالای پیشانی محراب مسجد جامع نایین است که متعلق به 350 هجری است ( سجادی، 1375: 64 ) نقش-های هندسی در دورة ایلخانی روی گچ بری دیده می شود که ظرافت و زیبایی خاصی دارند. نقش های گیاهی نیز در قالب های مختلفی از جمله اسلیمی، روندی انتزاعی را طی کردند به گونه ای که در دورة مغول و صفوی به اوج ظرافت، تنوع و انتزاع رسیدند (مکینژاد، 1387: 80-76 )
متاسفانه نمونه های کمی از تزئینات گچبری در فضای داخلی بقاع متبرکه مازندران به جای مانده است از نمونه-های بقاع متبرکه که تزئینات داخلی دارند، بقعه خارمیان ساری است که کاربندی دارد و همچنین بقعه دبیرصالحانی کجور که دارای خوشنویسی و نقاشی روی گچ است بقعه شاهبالو زاهد که انواع تزئینات پر کار نقوش هندسی و اسلیمی روی گچ دارد
در داخل بقاع متبرکه نیز شاید بتوان از رفهای متعددی که ایجاد شده است به عنوان تزئین نام برد اما اَشکال کوچکی نیز به طور دایم در مرحله انتقالی دیوارهای مماسی به گنبد داخلی تکرار می گردند. در گنبد داخلی که نوعی عرقچین نشان می دهد، در چند ردیف جداگانه، کاسهها روی هم قرار گرفته است تا کلاهک انتهایی گنبد با سیستم دورچین بنا گردد. بههرحال می توان از گچ، آجر، کاشی به عنوان مصالح غالب در تزئین مقابر مازندران نام برد.
بررسی ویژگی های عمومی تزئینات وابسته به معماری از لحاظ شکل، رنگ و ساختار
در بررسی ویژگی های تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه نکته حائز اهمیت به کارگیری تقارن، تکرار و ... برای ایجاد تعادل در حجم، شکل و نمای ساختمان است. پنهانسازی ساختار به وسیلة آمود عملی بود که از دوره سلجوقیان نضج گرفت و به همان صورت به دورة ایلخانیان رسید و در عهد تیموریان نسبت به فنون دیگر ساختمان برتری یافت به طوریکه شالوده ساختمان با نما جدا می شد و به غیر از روزنه ها اغلب اجزا در نما فقط بعنوان تزئین ظاهری مورد تأکید قرار میگرفتند. ساماندهی تزئینات این دوره بیشتر با موتیفهای انتزاعی، تزئینات گیاهی و خطاطی و با رعایت ضوابط و قوانینی از هندسه، تقارن، انعکاس، تکرار و … انجام میشد.عنصری که در تزئینات دوره تیموری به ویژه در آرامگاهها به چشم می خورد، «تکرار » است به طوریکه موتیف ها در اشکال کوچک و تقسیمات آن تکرار می گردند؛ ولی در اصل هدف هنرمند نشان دادن عمق، حرکت و در کنار آن، ایجاد فضا برای کندهکاری و یا ایجاد رنگ های گوناگون و انواع تز ینات است
یکی از عناصر مهم دیگر در تزئینات این دوره رنگ است که به طور کامل یکپارچکی و وحدت را بر تزئینات مستولی و قسمت های مختلف بنا را به کلیت واحدی رهنمون میسازد. با دیدی دقیقتر میتوان آبی را رنگ مسلط کاشیهای مقابر این دوره معرفی نمود دلیل آن را خاصیت جادویی این رنگ دانستند اند. در صورتیکه مینیاتورهای دوره تیموری نیز رنگ آبی است و فراوانی آبی درظروف چینی نیز به دلیل فراوانی مواد خام معدنی آن بوده است. رنگ آبی در واقع مخلوطی از اکسید کبالت و لعاب شیشه ای بود. آبی روشن از یک نوع ترکیب مس به دست میآمد و ترکیب مس با آهن رنگ آبی متمایل به سبز ( فیروزه ای ) به دست میدهد. به تجمل، زیبایی و تزئینات، نمایش دهندة عظمت و شأن عالی بانی مقابر بوده است ( شکل 6 ).
شاید بتوان گفت در تزئینات داخلی و خارجی بقاع متبرکه تمام تزئینات اندکی که وجود دارد، تنها در عناصری چون ریتم و تکرار خلاصه میشود و کاسهسازی ها تنها اَشکالی هستند که به طور مداوم در سطوح خارجی بنا تکرار میگردند و کتیبه هایی با کاشیهای فیروزهای نیز درکنار آنها به آرامی جای میگیرند.
مفاصل وجوینت ها نیز نمای ساختمان را به چند قسمت تقسیم می کنند و گوشهها را تقویت مینمایند. نمای مقابر تا زیر کاسهسازیها از بیرون نوعی گچ شیرهای محلی را پذیرفتهاند و از قسمت کاسه سازی به بالا، شاهد هنرآفرینی آجرها تا قسمت ساقه هستیم.
قدیمی ترین جلوه های بازمانده نگارگری و خوشنویسی مربوط به سده 9 هـ. ق است که عبارت است از کنده کاری صندوق نفیس صحن امامزاده قاسم به خط نسخ اعلی و ضریح مشبک گرداگرد صندوق به تاریخ 888 هـ .ق اثر استاد احمد نجار ساروی و کتیبه ای روی در امامزاده، کار استاد احمد نجار بن حسین و سید علی بن سید کمال الدین آملی؛ بنای زیبای امامزاده سلطان محمد طاهر در 875هـ . ق به دست هنرمند معماری به نام استاد مولانا شمس الدین بن نصر الله مطهر ساخته و آراسته شد، و درب چوبی دو لنگه آن که شاهکار هنری سده 9 هـ. ق است، اثر استاد علی بن استاد فخر الدین نجار رازی است ( ستوده، 1374: 201 ) ( شکل 7 و 8 )
بررسی موردی
تزئینات وابسته به معماری در بقاع متبرکه مازندران
1-بقعه سید محمد کیا دبیر صالحانی کجور
آثار تزئینی موجود در گنبد بقعه، قطاری از مقرنس های سینه کفتری در ناحیه تحتانی گنبد است به طوری که در هر ضلع، 9 عدد مقرنس در کنار هم قرار گرفته اند. تزئینـات آجری بقعه که به صورت قطاربنـدی تزئینـات سیـنه کفتری است گنبد و دیوار باربر را به هم متصل می کند، در بسیاری از برج های آرامگاهی مازندران وجود دارد و الگو و شاخصه معماری برج های آرامگاهی قرن هفتم تا نهم محسوب می شود. در فضای داخلی نقوشی روی گچ وجود دارد که غالباً هندسی و اسلیمی است( پیرزاد، 1391: 27-25).(شکل10)تزئینات چوبی به صورت گره چینی در درهاست که کتیبه هایی هم دارند. چوب های به کار رفته در بنا بـه ظـاهر از چوب های جنگلـی منطـقـه اسـت و در ورودی هر بـخش، دری کار گـذاشتـه اند.
2-بقعه شاهبالو زاهد چمستان نور
منوچهر ستوده تزئینات زیبای این بقعه را در کتاب خود توصیف کرده است. که برخی از آنها هماکنون و برخی دیگر موجود هستند و بر اثرگذر زمان دچار فرسایش وتخریب شدهاند. ستوده از نقش و نگارهای زیبای قدیمی یاد می کند که در تعمیرات زیرگچ پنهان شدهاند و احتمالاً هماکنون زیر لایههای گچ مدفون شدهاند.آثارتزئینی مربوط به آجرکاری موجود در بقعه شاهبالو زاهد، نماهایی باارتفاع تقریبی8متر در هرضلع است که بالای هرکدام از آنها کتیبههایی ازجنس کاشی قرار داشته و درحال حاضرتنها سه عدد از آنها موجود است. بالای این کتیبهها سه رگ آجر است و بالای رگ سوم،قرنیسهای نیم کشکولی باسینه کفتری است که در هرضلع بقعه هفت قرنیس موجوداست .در واقع، قطاری از مقرنسهای سینه کفتری درناحیه تحتانی گنبد موجود است که این تزئینات، گنبد و دیوار باربر را به هم متصل میکند
همان گونه که گفته شده دربالای تاقنمای هرضلع، کتیبه ای ازکاشی آبیرنگ با ابعاد تقریبی16×2وجود داشته که هم اکنون تنها سه کتیبه از هشت کتیبه موجود است و موضوع آنها صلوات بر چهارده معصوم است .همچنین در بالای قرنیسهای نیمکشکولی سینه کفتری، یک کاشی آبی رنگ تعبیه شده بود که در هرضلع6 ،عدد از این کاشیها وجود داشت و امروزه بعضی از آنها به عوامل مختلف موجود نیست در دو طرف درگاه ورودی نیزتکههایی ازکاشیهای آبی و سیاهرنگ موجود است که گواه وجود تزئینات کاشیکاری زیبا در دو طرف در ورودی بقعه است.
در دو طرف در ورودی بقعه، گچبریهایی با نقوش گل و بوته و پرنده دیده میشود که مرور زمان دچار فرسایش شده و بخشی از آنها از بین رفته است.منوچهر ستوده این گچبریها و نقوش روی دیوارهای بقعه را این گونه توصیف میکند « سمت راست سردر ورودی، گچ بری های قدیمی باقی مانده است که دقت و ظرافت کار را نشان می دهد .نقش آن گل و بوته و پرنده است،زیرا این گچبری ازکاشی،دوازده ضلعی هایی درآورده اند که درمرکز، به شش ضلعی تبدیل می شود» (ستوده،1374 : 346)
در داخل بنا و دراطراف تاقنماها، محراب آن و همچنین درون سقف نیمکره بقعه با رنگ قرمز، ابیات آیات قرآن و نقاشیهای زیبا ترسیم شده است که برطبق گفته ستوده، برخی از آنها در زیرلایههایی از گچ به علت تعمیرهای متعدد بنا مدفون شدهاند.( شکل 11-14).
این نقاشیها و رنگ نوشتهها این گونه توصیف شدهاند: «بدنههای اضلاع داخلی، نقش و نگارهای زیبای قدیمی داشته که در تعمیرات بعدی روی آن را با گچ پوشانده اند . از این نقش ها ستاره های هشت پر در وسط گنبد عرقچینی برجای است که دنباله آن ادامه می یابد و به کمرگنبد می رسد» (ستوده،1374: 344).
نقش و جایگاه تزئینات وابسته به معماری در بقاع متبرکه منطقه مازندران
تزئینات وابسته به معماری در ایران به صورت های متنوعی، و در دوره های مختلف تاریخی وجود داشته است. هنرمندان ایرانی از دیرباز سعی کرده اند تا از ماده ای بیجان و کم ارزش به معنا و معنایی عرفانی دست پیدا کنند. زیرا «هنر در بینش اسلامی شرافت بخشیدن به ماده است.» ( نصر، 1370: 44 ) همچنین دو دیدگاه کلی در زمینه تزیینات وابسته به معماری وجود دارد یکی مبتنی بر عملکرد ظاهری و دیگری مبتنی بر عملکرد معنایی و محتوایی تزیینات است. ( مکی نژاد، 1387: 3 )، پس در بررسی تزئینات وابسته به معماری با توجه به ماده که اصل و اساس تزئینات است، باید به مقوله ظاهر و باطن نیز پرداخت.«ماده مورد استفاده در اثر هنری، پیام اثر را حمل می کند، و این کار را به دو صورت انجام می دهد که می توان آنها را سازه و ظاهر نامید» ( براندی، 1388: 44 ). همچنین معمار یا شخص برپا کننده یک پیکره ساختمانی، در جایی که ما معماری اش را بومی می نامیم، داده هایی را که بیشتر ابزار کالبدی اند تا فکری، در تدوین، مداخله می دهد( آلپاگونولوو، 1381: 19). پس در مرحله اول در معماری بومی و سنتی هر منطقه بهتر است ماده تشکیل دهندة تزئینات وابسته به معماری را بررسی نمود و تکنیک های محلی و بومی را دریافت پس از بررسی کالبد، شایسته است به بررسی مفاهیم و مضامین پرداخته شود زیرا اگر فرهنگ قومی را نخستین عامل شکل دهنده واحدها و مجموعه های معماری بدانیم، سلیقه ها و بینش های فردی یا شخصی نمی توانند چیزی جز متغیرهایی در زمینه آن فرهنگ باشند ( آلپاگونولوو، 1381: 91 ).
همچنین در گذشته« این رویایی ( ظاهر و سازه ) اغلب در تضاد بین مورد زیباشناختی و مورد تاریخی قرار دارد، و در نهایت در جایی که نتوان ظاهر و سازه را آشتی داد، ظاهر بر سازه غلبه خواهد کرد.» ( براندی، 1388: 44 ) ولی امروز سازه بر ظاهر غلبه کرده است.
تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه مازندران علاوه بر ارزش های تاریخی و معماری ارزش های مذهبی و آیینی نیز دارد د که فقط مبتنی بر مصالح بوم آورد نیست بلکه مبتنی بر تمامی عناصر مرتبط با اقلیم و جغرافیا و فرهنگ تشیع است.
تمرکز معمار مسلمان بر وجوه مذهبی و آیینی در هنگام طراحی و ساخت بقاع متبرکه، بسیار بدیع و جالب است. در نمای خارجی بیشتر بقعه ها به ویژه در قسمت بالایی این بقاع تزئینات وابسته به معماری پرکاری وجود دارد که نقطه عطفی در زمینه تزئینات وابسته به معماری نمای خارجی محسوب می شود. یعنی در حقیقت، معمار بنا سعی کرده است تا حرکت تصاعدی در تزئینات بقاع متبرکه ایجاد نماید و وقتی که حرکتی به گنبد رسید با کاهش تزئینات و حرکت شکلی گنبد رک بیننده را متوجه آسمان و حس وحدت نماید.
نتیجه
مقوله بررسی تزئینات وابسته به معماری در دوره های تاریخی و مناطق جغرافیایی مختلف ایران، بحث جامعی است که به همه جانبه نگری پژوهشگران در گونه های مختلف معماری نیاز دارد. طبق بررسی های اجمالی انجام شده روی بقاع متبرکه منطقه مازندران نتایج زیر به دست1. تزئینات وابسته به معماری به صورتهای متنوع کاشی کاری، آجرکاری، گچ بری و .. در بقاع متبرکه مازندران به کار رفته است.
2. شاخصترین تزئینات وابسته به معماری بقاع متبرکه مازندران، تلفیق تزئینات آجرکاری و کاشی کاری در نمای خارجی است که از لحاظ شکل و مضمون متنوع و تکراری است.
3. غالب مضامین به کار رفته در تزئینات وابسته به معماری، بقاع متبرکه مازندران، نقوش اسلیمی، گیاهی، هندسی و ... است.که غالبا در فضاهای داخلی به صورت رنگی به کار رفته اند.
4. از لحاظ ارزش گذاری غیر از ارزش های تاریخی و معماری تزئینات اشاره شده از ارزش های مذهبی برخوردار هستند به خصوص کتیبه های حاوی احادیث و روایات اسلامی.
5. رابطه و پیوند مستقیمی بین ظاهر و باطن بقاع متبرکه منطقه مازندران وجود دارد یعنی معمار بنا با ایجاد حس وحدت در عناصر متنوع تزئینی معماری، سعی در برقراری آرامش و ایجاد فضایی معنوی در بقاع متبرکه مازندان داشته است.
6. معمار مسلمان این بقاع متبرکه، در فضای خارجی با ترکیبی از آجرکاری و کاشی کاری در قسمت فوقانی بقعه ها و سوی مخاطب را به گنبد رک متوجه می کند و از آنجا حرکت عروج به آسمان با گنبد رک کاملاً مشهود است. همچنین این حرکت حس دعوت کنندگی را نیز در بر دارد.
7. در غالب فضای داخلی بقاع متبرکه گچ کاری ساده در بدنه ها حس آرامش ایجاد می کند استفاده از کتیبه-های حاوی احادیث و روایات اسلامی و حتی طرحه ای منقوش در قسمت بالایی بقعه ها همراه با نورگیرها فضای، معنوی بقاع متبرکه را تضمین کرده است.
8. بیشتر این تزئینات پیوند ناگسستنی با صنایع دستی و هنرهای منحصربفرد منطقه مانند نجاری دارد که در صورت عدم آموزش های صحیح به نسل های بعد، این هنرها جزء هنرهای فراموش خواهند شد.
پینوشتها:
1- پژوهشگر مرمت و احیاء بناهای تاریخی موسسه آموزش عالی نیما- محمود آباد
منابع و ماخذ1. آلپاگونوولو، آدریانو و دیگران، ( 1384)، معماری بومی، علیمحمد سادات افسری،تهران: موسسه علمی و فرهنگی فضا
2. هیلن براند، رابرت. ( 1377). معماری اسلامی ( فرم- معنی- عملکرد)، دکتر ایرج اعتصام، تهران: شرکت پردازش و برنامه ریزی شهری
3. براندی، سزاره.( 1388 ). تئوری مرمت، پیروز حناچی، تهران:دانشگاه تهران..
4. کیانی، محمد یوسف. ( 1384 ). تاریخ هنر معماری ایران در دوره اسلامی ، تهران: سمت، چاپ هفتم.
5. سجادی، علی.(1375). سیر تحول محراب در معماری اسلامی ایران، تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور.
6. مکی نژاد، مهدی.( 1387).تاریخ هنر در دوره اسلامی تزیینات معماری، تهران: سمت.
7. نصر، سید حسین.( 1370 ). جاودانگی و هنر ( مجموعه مقالات )، سید محمد آوینی، تهران: برگ،
8. پیرنیا، محمدکریم.(1383). سبک شناسی معماری ایرانی، تهران: معمار.
9. پیرنیا و بزرگمهری .(1371). مجله اثر 20 و24، تهران:سازمان میراث فرهنگی کشور.
10. ستوده، منوچهر.( 1374). از آستارا تا استارباد، جلد چهارم، تهران: وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی،
11. مجد، مصطفی .( 1380 )، مرعشیان در تاریخ ایران، تهران:رسانش.
12. پیرزاد، احمد .( 1391 )، بقعه دبیرصالحان کجور، تهران: رسانش نوین
13. پیرزاد، احمد، ( 1391 )، « بررسی ارزشهای هنری تزئینات وابسته به معماری در خانه های تاریخی دوره قاجار نواحی مرکزی مازندران » ، دهمین همایش حفاظت و مرمت اشیاء تاریخی – فرهنگی و تزئینات وابسته به معماری، تهران:
14. شرکت مشاور طرح و راهبرد پویا. ( 1389 ). « پروژه مطالعات، آسیب شناسی و طرح مرمت برج های ارامگاهی مازندران» ، اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران، ساری
15. آرشیو و مرکز اسناد اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران، ساری.
/ج