نویسنده: زهرا صابری
بررسی تأثیر تجملگرایی زنان بر مدیریت اقتصاد خانواده
در شرایط نامناسب اقتصادی، قطعاً رفتار زن خانواده است که در نقش مادر و همسر میتواند برای سایرین الگوسازی کند. در نظام تربیتی اسلام، تنها تمکن اقتصادی نیست که آرامش و راحتی را برای خانواده به ارمغان میآورد، بلکه خصایص نیکی همچون قناعت و ایثار، بسیار توصیه شده است؛ ویژگیهایی که متأسفانه در سبک زندگی موجود امروزه، به شدت از دامن خانواده رنگ باختهاند.
تجملگرایی موضوعی میانرشتهای است که نشاندهندهی سبک خاصی از زندگی فرهنگیاقتصادی افراد است. زمانی که افراد یک خانواده، به ویژه زن، به عنوان همسر و مادر، که اصلیترین نقش را در تربیت فرزندان و آرامشبخشی به اعضای خانواده را بر عهده دارد، به تجملگرایی و مصرفزدگی روی آورد، کانون خانواده را با مشکلات و مخاطرات گستردهای روبهرو خواهد نمود. عوامل متعددی در بروز این رفتار در میان زنان اثرگذار است که در این مقاله، ضمن اشاره به برخی از مهمترین عوامل آن و بررسی اثرات آن بر اقتصاد خانواده، به صورت مختصر، راهکارهای رفع آن، با تأکید بر نقش و جایگاه زن در خانواده، ارائه خواهد شد.
این در حالی است که در نظام توحیدی، خداوند الگوی اقتصادی سالم و متعادل در امور زندگی انسانها را ارائه نموده است تا انسان بتواند راه راست را از بیراهه تشخیص دهد و برای دستیابی به آن، همکاری همهی اعضای خانواده لازم و ضروری است. در این میان، نقش مادر، با توجه به مسئولیت مادری و همسریاش بسیار حائز اهمیت است. مادر میتواند با مهیا کردن شرایط مناسب و مدیریت صحیح در خانواده، رفاه و آسایش اعضای خانواده را به حداکثر برساند تا تمامی افراد خانواده با عزت نفس و بهداشت روانی و جسمی بالا، سرمایهی انسانی خود را برای دستیابی به اهدافشان و کسب رضای خدا به کار گیرند و در آینده نیز افراد مفیدی برای جامعه باشند (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 146).
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مرد مدیر خانواده خود است و هر مدیری مسئول زیردستانش است و زن مدیر اموال شوهرش و نسبت به آن مسئول است.» (مستدرکالوسائل، ج 14، ص 248)
همچنین سیرهی الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در زمینهی قناعت و عدم زیادهخواهی و فشار بر همسر، جهت رفع نیازهای غیرضروری، به طور صریح، وظیفهی زنان جامعه را در این زمینه نشان میدهد.
فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «یا ابالحسن، من از پروردگارم شرم دارم که از تو بیشتر از توانت انتظار داشته باشم...» (بحارالانوار، ج 37، ص 103؛ کشفالغمه، ج 1، ص 469 و امالی طوسی، ص 616)
در این رابطه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در یکی از خطبههایش قبل از وفات فرمودند: «زنی که با همسرش سازگاری ندارد و بر آنچه خداوند روزی او گردانده صبور نیست و بر او سخت میگیرد و تکلیفی بیش از طاقتش از او میخواهد، خداوند هیچ حسنهای که او را از آتش جهنم مصون دارد، از او نپذیرد و مادامی که آن گونه است، خداوند نیز بر او غضبناک خواهد بود...» (بحارالانوار، ج 76، ص 367 و وسائلالشیعه، ج 20، ص 163)
در واقع در الگوی اسلامی، از یک سو، به مرد که نانآور خانه است دائماً توصیه به گشادهدستی و کسب رفاه برای اعضای خانواده شده است و از سوی دیگر، به سایر اعضای خانواده، به ویژه زن، توصیه میکند که تعادل و میانهروی در مصرف را رویهی خویش سازند و از زیادهخواهی در امور غیرضروری و چشموهمچشمی و تجملگرایی بپرهیزند و با پدر خانواده همکاری کنند.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «محبوبترین شما نزد خداوند، نیکوکارترین و بهترینتان در عمل است... و نزدیکترین شما به خداوند، خوشخلقترین شماست و آنکه خداوند بیش از همه از او خشنود است، آن کسی است که بیش از همه رفاه بیشتری را برای خانوادهاش فراهم کند.» (بحارالانوار، ج 78، ص 136؛ تحفهالعقول، ص 279 و مستدرکالوسائل، ج 15، ص 255)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فتنهی سخت را دیدید و صبر کردید و من از فتنهای سختتر بر شما بیم دارم که از طرف زنان میآید؛ هنگامی که النگوی طلا به دست و پارچههای فاخر به تن کنند و توانگران را به زحمت اندازند و از فقیر چیزی را که بدان دسترسی ندارد، بخواهند.» (المنصف، ج 8، ص 618 و کنزالعمال، ج 16، ص 283)
توجه به این روایات نشان میدهد که مصرف، در نگرش الهی، حدودی دارد که انسان را در رشد و تعالی فردی و جمعی یاری میدهد و اگر از حدود آن کاسته یا بر آن افزوده شود، نظام معیشت آسیب میبیند. امساک در هزینه کردن و نیز محروم کردن دیگران از نعمتهای الهی، بخل است و زیادهروی در هزینه کردن، اسراف شمرده میشود. بنابراین مصرف از هر دو سو، محدودیت دارد و تجاوز از آن نکوهیده است و تنها به اعتدال و میانهروی در آن سفارش شده است (مفاتیحالحیاه، ص 626).
دارایی و ثروت گرچه در تأمین زندگی و رشد و تعالی انسان سهم دارد، اگر نگاه ابزاری به آن نباشد و هدف قرار گیرد، مایهی سقوط آدمی و حرمان او از کمال و سعادت میشود؛ زیرا آسایش و آرامش و جمال زندگی انسان در تجمل مادی نهفته نیست (مفاتیحالحیاه، ص 576).
تجملگرایی در لغت از دو بخش «تجمل» و «گرایش» تشکیل شده و به معنای زیباییگرایی یا زیباییدوستی است. لیکن در اصطلاح، به معنای مالپرستی و دنیاگرایی است که ناشی از روح خودبینی و فخرفروشی و پیروی از هواوهوس است که در شرایط عسر و عدم تمکن مالی، اقتصاد خانواده را دچار تزلزل و بیسامانی میسازد.
در حال حاضر، مصادیق تجملگرایی در میان زنان و خانوادهها را در استفاده از زیورآلات، پوشاک، لوازم آرایشی، ظروف تزئینی، دکوراسیون و لوازم منزل، مهمانیها و ولیمههای پُرخرج، جهیزیهها و سیسمونیهای آنچنانی (فقط برای نشان دادن و فخرفروشی به دیگران) میتوان دید.
هرچند تجملگرایی در عصر کنونی، به دلیل تهاجم فرهنگی غرب به کشورها، به پدیدهای همگانی میان زنان و مردان جوامع، به خصوص جوامع در حال رشد، تبدیل شده است؛ لیکن در این میان، زنان جامعه، به دلیل تفاوتهای جسمی و روحی با مردان و تمایل و گرایش بیشتر به زیبا جلوه کردن و مورد ستایش قرار گرفتن از این منظر، شاید بیشتر در معرض تجملگرایی قرار دارند و البته به همین دلیل نیز آگاهی زنان و مادران جامعه نسبت به تبعات گستردهی رواج تجملگرایی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی، نقش تعیینکنندهای در رفع این صفت مذموم از خانواده و جامعه خواهند داشت.
1. ترویج فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی توسط دشمنان جهت تبدیل کشور به بازار مصرف کالاهای خود و ترویج فرهنگ غربی.
2. حرکت رسانههای عمومی کشور در جهت ترویج تجملگرایی و مصرفگرایی در فیلمها و برنامههای زندهی تلویزیونی و پیامهای بازرگانی و...
3. فقر فرهنگی و هویتی و رواج چشموهمچشمی و تقلید کورکورانه، به ویژه در میان زنان.
4. الگوی رفتار مصرفی و تجملگرایی برخی کارگزاران و سیاستمداران.
5. عدم سیاستگذاری و برنامهریزی مشخص نهادهای فرهنگی و اقتصادی در جهت رفع مصرفگرایی افراطی در جامعه.
6. کمکاری نخبگان حوزوی و دانشگاهی طراحی الگوی سبک زندگی اسلامیایرانی.
7. عدم توجه جدی و بهرهگیری از فرمایشات مقام معظم رهبری توسط مردم و مسئولین.
8. جدی نگرفتن جهاد اقتصادی و احساس تکلیف در عرصهی اقتصادی توسط مردم و مسئولین.
9. عدم اهتمام مردم به امر به معروف و نهی از منکر در این موضوع.
10. عدvم بهرهگیری صحیح از آموزههای دینی در هدایت و مدیریت جامعه.
چنین زنی در شرایط سخت زندگی، به دلیل عادت به مصرفزدگی، نمیتواند با همیاری همسرش، مشکلات را برطرف کند و تنها باعث فشار مالی و اقتصادی مضاعف به او خواهد شد. از سوی دیگر، مادری که توجه اصلیاش به ظواهر دنیاست، چگونه میتواند الگوی مادر بالنده برای نسل آیندهی انقلاب اسلامی باشد و سایر آموزههای دینی را به فرزند خود انتقال دهد.
در واقع دین اسلام مجموعهی جامع و هماهنگی از تعالیم و آموزههایی است که از جانب خداوند متعال، برای رفاه و آسایش بشر در زندگی دنیا و آخرت آمده است و تنها با بهرهگیری صحیح و همهجانبه از آن میتوان سعادت افراد، خانوادهها و جامعه را تضمین نمود. لذا راهبرد اصلی در حل تمام مشکلات جامعه، بازگشت به دین و اخذ نگاه جامع دین است. جهت حل معضل فرهنگیاقتصادی تجملگرایی در میان زنان جامعه نیز، در مرحلهی نخست، باید معیار و الگوی رفتار مصرفی از دین استخراج گردد و در گام بعدی، هر بخشی از جامعه ملزم است نقش خود را در راستای اشاعه و تحقق آن در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی انجام دهد.
در صورت آگاهی و آموزش دادن، زنان میتوانند با بهکارگیری هنرهای فطری خویش، که خداوند در آنها به ودیعه نهاده است، با کمترین امکانات، بهترین و باصفاترین و پرامیدترین خانوادهها را ایجاد کنند. در محیط خانواده اگر روحیهی قناعت حاکم باشد و زن و مرد زندگی خود را بر اساس داشتههای خود تنظیم کنند، بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای روحی و روانی آنها حل خواهد شد و از تجملگرایی به دور خواهیم بود. زن چون مهمترین نقش را در خانواده ایفا میکند، باید بنای زندگی را بر اقتصاد و اعتدال پایهریزی کند و ضمن الگودهی مناسب به فرزندان در قناعتورزی، از همسرش بیش از توان مالیاش توقع نداشته باشد و او را وادار به خرید کالاهای تشریفاتی و تجملاتی نکند (کتاب اندیشههای راهبردی زن و خانواده، ج 1، ص 301 و 302).
زنان میتوانند با پرهیز از تجملگرایی و با اتخاذ موارد زیر، کمک شایانی در جهت مدیریت صحیح اقتصادی خانواده انجام دهند:
1. در امور مالی و اقتصادی، تمام اعضای خانواده و به خصوص پدر و مادر، با هم باید با صداقت برخورد کنند تا اعتماد میان اعضای خانواده تقویت شود و تا جایی که امکان دارد، همهی اعضا در تصمیمگیریها مشارکت نمایند. البته نباید این امر بر مدیریت نهایی مرد در تصمیمات خللی وارد نماید.
2. فهرست کردن نیازها بر اساس درآمد و امکانات مالی خانواده، واقعبینی و هماهنگی میان دخل و خرج، از مهمترین مواردی است که باید در ارتباط با اقتصاد خانواده مورد توجه قرار گیرد.
3. بهتر است مادر خانواده از منابع مالی خانواده و به ویژه حقوق و درآمد مرد، آگاهی داشته باشد و این دو، با مشورت یکدیگر، بخشی از آن را برای روز مبادا و آیندهی مالی خانواده، پسانداز کنند و مابقی را بنا بر اولویتبندی نیازها، خرج کنند.
4. همنشینی با خانوادههایی که به لحاظ مالی ضعیفترند یا خانوادههایی که با وجود تمکن مالی، مشی معتدلی را در زندگی خود اتخاذ کردهاند، میتواند الگوی خوبی برای تمام اعضای خانواده باشد.
5. شرکت در جلسات اخلاقی که موجب زنده شدن قلب و یاد خدا و یادآوری احکام الهی است؛ چرا که مهمترین عامل در تحکیم دینداری، ذکر است؛ یعنی تذکر دائمی به نفس که چه کسی هستی؟ از کجا آمدهای؟ و به کجا خواهی رفت؟
6. انتقال مطالب ارزشمند جهت تقویت روحیهی قناعت و عدم روحیهی فخرفروشی و چشموهمچشمی و نگاه به مال دیگران توسط مادر به تمام اعضای خانواده.
7. کسب مهارتها یا هنرهایی که از طریق آنها هویتبخشی به اعضا صورت گیرد تا لازم نباشد با خودنمایی ظاهری، توجه دیگران را به خود جلب کنند؛ چنان که بسیاری از افراد موفق در جامعه که مورد احترام دیگران هستند، از وضع ظاهری معمولی برخوردارند، زیرا دلیلی برای جلب نظر دیگران از این راه نمیبینند.
8. برنامهریزی مناسب اقتصادی و اختصاص هزینهی خرید کالاهای تجملاتی گرانقیمت که نفعی برای اعضای خانواده ندارد و بعد از مدت کمی، تکراری میشود و به اصطلاح، از چشم میافتد، به خرید کتاب و محصولات فرهنگی و پرداخت هزینهی کلاسهای آموزشی و فعالیتهایی مثل مسافرت و گردشگری و گذراندن اوقات فراغت که به سلامت جسم و روح و تقویت بنیان خانواده کمک میکند.
9. تربیت صحیح فرزندان و آشنا نمودن آنها با مدیریت صحیح اقتصادی خانواده. فرزندان باید با روحیهی قناعت و پسانداز کردن آشنا شوند. این شیوهی تربیتی باید از دوران کودکی شروع شود تا در خانواده نهادینه گردد. باید این آگاهی به فرزندان داده شود که پسانداز برای مقابله با مخارج ناگهانی و غیرعادی است. فرزندان باید بیاموزند که تفاوتهای مادی، ملاک ارزشگذاری انسانها نیست و اگر شخصی بخواهد بدون توجه به امکانات، میزان درآمد، قناعت و رضایت از آنچه خداوند به او داده است، به زندگی دیگران چشم بدوزد، بیتردید آسایش و بهداشت روانی خود و خانوادهاش را به خطر خواهد انداخت؛ چرا که انسان در کسب مادیات حریص است و هر چه در این زمینه بیشتر پیش رود، بیشتر غرق خواهد شد و هرگز به آرامش خاطر نخواهد رسید (پژوهشی در اسراف، ص 95).
به ویژه در این زمینه، بر زنان نخبهی کشور فرض است که با تلاش و همتی مضاعف و با بهرهگیری از آموزههای دین، الگوی سبک زندگی زن مسلمان را در عصر کنونی و با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی، استخراج کنند تا راهگشای زنان جامعه و مسئولین نظام باشد.
منابع تحقیق :
1. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، تبریز، مکنیه بنی هاشم، 1381 ق
2. الکوفی، ابن ابی شیبه، المنصف، بیروت، دارالفکر، 1409 ق
3. آیت اللهی، زهرا، زن و خانواده، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1388
4. آیه الله جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاه، قم، نشر اسراء، 1391
5. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم جامعه مدرسین، 1409 ق
6. رضایی آهوانویی، زهرا، نقش زن در اقتصاد خانواده، فصلنامه طهورا، تابستان 1390، شماره 9
7. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم موسسه آل البیت، 1409 ق
8. شیخ طوسی، امالی، قم دارالثقافه، 1414 ق
9. علامه مجلسی، سیدمحمد باقر، بحارالانوار، قم، موسسه آل البیت
10. غفرانی، محمد، اقتصاد خانواده، نشریه مکتب امام، شماره 71
11. قائمی،علی، اقتصاد و خانواده: خانواده و حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف، پیوند، فروردین و اردیبهشت 1389، شماره 366 و 367
12. المتقی الهندی، کنزالعمال، بیروت، موسسه الرساله
13. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، 1408 ق
14. محمدی، مریم ، تجمل گرایی زنان از دیدگاه اسلام، کتاب اندیشه های راهبردی زن و خانواده ، اردیبهشت 1391
15. موسوی کاشمری، مهدی، پژوهشی در اسراف، قم، انتشارات بوستان کتاب، 1385
. www.borhan.ir
در شرایط نامناسب اقتصادی، قطعاً رفتار زن خانواده است که در نقش مادر و همسر میتواند برای سایرین الگوسازی کند. در نظام تربیتی اسلام، تنها تمکن اقتصادی نیست که آرامش و راحتی را برای خانواده به ارمغان میآورد، بلکه خصایص نیکی همچون قناعت و ایثار، بسیار توصیه شده است؛ ویژگیهایی که متأسفانه در سبک زندگی موجود امروزه، به شدت از دامن خانواده رنگ باختهاند.
تجملگرایی موضوعی میانرشتهای است که نشاندهندهی سبک خاصی از زندگی فرهنگیاقتصادی افراد است. زمانی که افراد یک خانواده، به ویژه زن، به عنوان همسر و مادر، که اصلیترین نقش را در تربیت فرزندان و آرامشبخشی به اعضای خانواده را بر عهده دارد، به تجملگرایی و مصرفزدگی روی آورد، کانون خانواده را با مشکلات و مخاطرات گستردهای روبهرو خواهد نمود. عوامل متعددی در بروز این رفتار در میان زنان اثرگذار است که در این مقاله، ضمن اشاره به برخی از مهمترین عوامل آن و بررسی اثرات آن بر اقتصاد خانواده، به صورت مختصر، راهکارهای رفع آن، با تأکید بر نقش و جایگاه زن در خانواده، ارائه خواهد شد.
مقدمه
اقتصاد خانواده از مهمترین و حساسترین مسائل خانواده است و در حقیقت، میتوان گفت که اقتصاد خانواده، طبق بررسیهای دقیق کارشناسان و مسئولان دادگاههای خانواده، اساس و ریشهی اکثر اختلافات خانوادگی است. البته باید توجه شود که نابسامانیِ اقتصاد خانواده، که غالباً منجر به ازهمپاشیدگی کانون مقدس خانواده میگردد، ناشی از میزان درآمد و به طور کلی، زاییدهی بنیهی اقتصادی خانواده نیست (اقتصاد خانواده، ص 25)؛ زیرا چه بسا خانوادههایی که درآمدهای خوبی دارند، ولی به دلیل عدم رعایت اصول اقتصادی در زندگی و روی آوردن به تجملات، هیچ گاه روی خوشی و آرامش را نمیبینند و همواره بر نداشتههای خود افسوس میخورند و احساس حقارت و نداری میکنند و کانون خانواده را با بحران مالی روبهرو میکنند. از سوی دیگر، مصرف بسیار مواد، عادت غلط و ناصوابی در افراد پدید میآورد که سبب میشود در تنگناها و مصائب، توان تحمل را از کف بدهند و در برابر آن، احساس محرومیت کنند (خانواده و حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف، ص 5).این در حالی است که در نظام توحیدی، خداوند الگوی اقتصادی سالم و متعادل در امور زندگی انسانها را ارائه نموده است تا انسان بتواند راه راست را از بیراهه تشخیص دهد و برای دستیابی به آن، همکاری همهی اعضای خانواده لازم و ضروری است. در این میان، نقش مادر، با توجه به مسئولیت مادری و همسریاش بسیار حائز اهمیت است. مادر میتواند با مهیا کردن شرایط مناسب و مدیریت صحیح در خانواده، رفاه و آسایش اعضای خانواده را به حداکثر برساند تا تمامی افراد خانواده با عزت نفس و بهداشت روانی و جسمی بالا، سرمایهی انسانی خود را برای دستیابی به اهدافشان و کسب رضای خدا به کار گیرند و در آینده نیز افراد مفیدی برای جامعه باشند (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 146).
نقش و جایگاه زن در مدیریت اقتصادی خانواده
در سیستم اقتصاد خانواده، مسئولیت اقتصادی با مرد است و مایحتاج زن و فرزندان بر عهدهی پدر خانواده است. در این راستا، آیات و روایات فراوانی وظیفهی مردان در پرداخت نفقهی زن و فرزند را تصریح کرده است و به گشادهدستی در آن، به خصوص در مناسبتهای ویژه، چون اعیاد یا به هنگام بازگشت از سفر، توصیه میکند (زن و خانواده). لیکن این مسئولیت مرد، نافی مسئولیتهای زن در امور اقتصادی خانواده نیست و وظیفهی زن، مدیریت اموال همسرش در داخل خانواده است. زن در جایگاه مدیر خانه و در مقام مشاور پدر، با تدبیر صحیح و بهموقع خویش، میتواند نقش بسزایی در برنامهریزی و تدبیر جهت اولویتبندی نیازهای خانواده و صرف درآمدها در بهترین مصارف ایفا نماید و از این طریق، آرامش و رشد مادی و معنوی را برای خانوادهی خود به ارمغان آورد. (زن و خانواده،ج1،ص222)پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «مرد مدیر خانواده خود است و هر مدیری مسئول زیردستانش است و زن مدیر اموال شوهرش و نسبت به آن مسئول است.» (مستدرکالوسائل، ج 14، ص 248)
همچنین سیرهی الگوی زنان مسلمان، حضرت زهرا (سلام الله علیها)، در زمینهی قناعت و عدم زیادهخواهی و فشار بر همسر، جهت رفع نیازهای غیرضروری، به طور صریح، وظیفهی زنان جامعه را در این زمینه نشان میدهد.
فاطمه (سلام الله علیها) فرمود: «یا ابالحسن، من از پروردگارم شرم دارم که از تو بیشتر از توانت انتظار داشته باشم...» (بحارالانوار، ج 37، ص 103؛ کشفالغمه، ج 1، ص 469 و امالی طوسی، ص 616)
در این رابطه، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در یکی از خطبههایش قبل از وفات فرمودند: «زنی که با همسرش سازگاری ندارد و بر آنچه خداوند روزی او گردانده صبور نیست و بر او سخت میگیرد و تکلیفی بیش از طاقتش از او میخواهد، خداوند هیچ حسنهای که او را از آتش جهنم مصون دارد، از او نپذیرد و مادامی که آن گونه است، خداوند نیز بر او غضبناک خواهد بود...» (بحارالانوار، ج 76، ص 367 و وسائلالشیعه، ج 20، ص 163)
در واقع در الگوی اسلامی، از یک سو، به مرد که نانآور خانه است دائماً توصیه به گشادهدستی و کسب رفاه برای اعضای خانواده شده است و از سوی دیگر، به سایر اعضای خانواده، به ویژه زن، توصیه میکند که تعادل و میانهروی در مصرف را رویهی خویش سازند و از زیادهخواهی در امور غیرضروری و چشموهمچشمی و تجملگرایی بپرهیزند و با پدر خانواده همکاری کنند.
امام سجاد (علیه السلام) فرمود: «محبوبترین شما نزد خداوند، نیکوکارترین و بهترینتان در عمل است... و نزدیکترین شما به خداوند، خوشخلقترین شماست و آنکه خداوند بیش از همه از او خشنود است، آن کسی است که بیش از همه رفاه بیشتری را برای خانوادهاش فراهم کند.» (بحارالانوار، ج 78، ص 136؛ تحفهالعقول، ص 279 و مستدرکالوسائل، ج 15، ص 255)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمودند: «فتنهی سخت را دیدید و صبر کردید و من از فتنهای سختتر بر شما بیم دارم که از طرف زنان میآید؛ هنگامی که النگوی طلا به دست و پارچههای فاخر به تن کنند و توانگران را به زحمت اندازند و از فقیر چیزی را که بدان دسترسی ندارد، بخواهند.» (المنصف، ج 8، ص 618 و کنزالعمال، ج 16، ص 283)
توجه به این روایات نشان میدهد که مصرف، در نگرش الهی، حدودی دارد که انسان را در رشد و تعالی فردی و جمعی یاری میدهد و اگر از حدود آن کاسته یا بر آن افزوده شود، نظام معیشت آسیب میبیند. امساک در هزینه کردن و نیز محروم کردن دیگران از نعمتهای الهی، بخل است و زیادهروی در هزینه کردن، اسراف شمرده میشود. بنابراین مصرف از هر دو سو، محدودیت دارد و تجاوز از آن نکوهیده است و تنها به اعتدال و میانهروی در آن سفارش شده است (مفاتیحالحیاه، ص 626).
دارایی و ثروت گرچه در تأمین زندگی و رشد و تعالی انسان سهم دارد، اگر نگاه ابزاری به آن نباشد و هدف قرار گیرد، مایهی سقوط آدمی و حرمان او از کمال و سعادت میشود؛ زیرا آسایش و آرامش و جمال زندگی انسان در تجمل مادی نهفته نیست (مفاتیحالحیاه، ص 576).
معنای تجملگرایی و رواج آن در میان زنان
یکی از موانع جدی جهت مقابله با تجملگرایی در جامعه، مشخص نبودن مفهوم و معنای دقیق از آن در ذهن تمام افراد جامعه است؛ به گونهای که هر قشر و گروهی از افراد جامعه، با در نظر گرفتن معیارها و تعابیری خاص از تجملگرایی، خود را به نحوی از گرفتار شدن در این پدیده، مبرا میدانند یا آن را توجیه میکنند.تجملگرایی در لغت از دو بخش «تجمل» و «گرایش» تشکیل شده و به معنای زیباییگرایی یا زیباییدوستی است. لیکن در اصطلاح، به معنای مالپرستی و دنیاگرایی است که ناشی از روح خودبینی و فخرفروشی و پیروی از هواوهوس است که در شرایط عسر و عدم تمکن مالی، اقتصاد خانواده را دچار تزلزل و بیسامانی میسازد.
در حال حاضر، مصادیق تجملگرایی در میان زنان و خانوادهها را در استفاده از زیورآلات، پوشاک، لوازم آرایشی، ظروف تزئینی، دکوراسیون و لوازم منزل، مهمانیها و ولیمههای پُرخرج، جهیزیهها و سیسمونیهای آنچنانی (فقط برای نشان دادن و فخرفروشی به دیگران) میتوان دید.
هرچند تجملگرایی در عصر کنونی، به دلیل تهاجم فرهنگی غرب به کشورها، به پدیدهای همگانی میان زنان و مردان جوامع، به خصوص جوامع در حال رشد، تبدیل شده است؛ لیکن در این میان، زنان جامعه، به دلیل تفاوتهای جسمی و روحی با مردان و تمایل و گرایش بیشتر به زیبا جلوه کردن و مورد ستایش قرار گرفتن از این منظر، شاید بیشتر در معرض تجملگرایی قرار دارند و البته به همین دلیل نیز آگاهی زنان و مادران جامعه نسبت به تبعات گستردهی رواج تجملگرایی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی، نقش تعیینکنندهای در رفع این صفت مذموم از خانواده و جامعه خواهند داشت.
علل تجملگرایی و مصرفگرایی زنان در جامعه
از آنجایی که موضوع تجملگرایی موضوعی فرهنگیاقتصادی است و تمام جامعه را در بر گرفته است، بررسی علل رواج آن در میان زنان را نمیتوان از سایر اعضای جامعه جدا نمود. در واقع تجملگرایی متأسفانه به پدیدهای همهگیر در جامعه تبدیل شده است؛ لیکن عوامل متعددی موجب شده است که اکثریت جامعهی کنونی، که زنان نیز جزئی از آن محسوب میشوند، با وجود اذعان به نادرستی تجملگرایی به صورت نظری، در عمل به نحوی، دچار آن شوند. برخی از این عوامل عبارتاند از:1. ترویج فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی توسط دشمنان جهت تبدیل کشور به بازار مصرف کالاهای خود و ترویج فرهنگ غربی.
2. حرکت رسانههای عمومی کشور در جهت ترویج تجملگرایی و مصرفگرایی در فیلمها و برنامههای زندهی تلویزیونی و پیامهای بازرگانی و...
3. فقر فرهنگی و هویتی و رواج چشموهمچشمی و تقلید کورکورانه، به ویژه در میان زنان.
4. الگوی رفتار مصرفی و تجملگرایی برخی کارگزاران و سیاستمداران.
5. عدم سیاستگذاری و برنامهریزی مشخص نهادهای فرهنگی و اقتصادی در جهت رفع مصرفگرایی افراطی در جامعه.
6. کمکاری نخبگان حوزوی و دانشگاهی طراحی الگوی سبک زندگی اسلامیایرانی.
7. عدم توجه جدی و بهرهگیری از فرمایشات مقام معظم رهبری توسط مردم و مسئولین.
8. جدی نگرفتن جهاد اقتصادی و احساس تکلیف در عرصهی اقتصادی توسط مردم و مسئولین.
9. عدم اهتمام مردم به امر به معروف و نهی از منکر در این موضوع.
10. عدvم بهرهگیری صحیح از آموزههای دینی در هدایت و مدیریت جامعه.
آثار و تبعات تجملگرایی زنان
رواج تجملگرایی، تبعات فراوانی در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی و بر تمامی عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی کشور دارد؛ لیکن در این مقاله، فقط به بُعد خانوادگی آن اشاره خواهد شد:1. دور شدن زنان از نقش والای مادری و همسری
یکی از اصلیترین تبعات تجملگرایی، پیروی از مد و مدگرایی است. در صورت گرفتاری زنان به دام تجملگرایی، آنها مجبور خواهند بود که همواره به دنبال تغییرات مد در جامعه باشند و این یعنی از دست رفتن فرصتهای ناب مادی و معنوی زندگی برای رشد و کمال علمی و معنوی زن.چنین زنی در شرایط سخت زندگی، به دلیل عادت به مصرفزدگی، نمیتواند با همیاری همسرش، مشکلات را برطرف کند و تنها باعث فشار مالی و اقتصادی مضاعف به او خواهد شد. از سوی دیگر، مادری که توجه اصلیاش به ظواهر دنیاست، چگونه میتواند الگوی مادر بالنده برای نسل آیندهی انقلاب اسلامی باشد و سایر آموزههای دینی را به فرزند خود انتقال دهد.
2. اخلال در مدیریت اقتصادی خانواده
در اسلام، مدیریت خانواده، به ویژه در امور مالی و اقتصادی، بر عهدهی مرد است؛ لیکن این مسئولیت پدر، جز با همکاری و همدلی سایر اعضای خانواده و به نحو صحیح، محقق نخواهد شد. در صورتی که افراد خانواده به دنبال تجملگرایی باشند، هزینههای نابجا و گزافی را بر خانواده تحمیل میکنند که موجب خواهد شد هزینههای زندگی در جای مناسب خود صرف نشود، خانواده نتواند پسانداز مناسبی را برای مواقع بحرانی و آینده داشته باشد و همواره بر پدر خانواده جهت افزایش درآمد به هر وسیلهای، فشار وارد میشود. در واقع در چنین خانوادههایی دسترنج پدر خانواده، بیهوده خرج میشود.3. از دست رفتن آرامش خانواده و ازهمپاشیدگی خانواده
در خانوادهی مصرفزده و تجملگرا، همواره چشموهمچشمی و حسرت از داشتههای دیگران وجود دارد و افراد هیچ گاه از وضعیت خود راضی نیستند و پدر خانواده، به جای حضور در خانه، باید با مشغول شدن در چندین شغل و ساعات کاری زیاد، برخی از خواستههای نابجای خانواده را برآورده کند. در چنین خانوادهای، شکایت از داشتهها و نق زدن، کار هر روزهی مادر و فرزندان است و به تدریج، پدر خانواده احساس پوچی و بیفایده بودن میکند و نسبت به ادامهی زندگی، دلسرد میشود یا حتی گاهی کار پدر خانواده به زندان میکشد!4. عدم تربیت صحیح فرزندان
متأسفانه تجملگرایی و مخارج فرعی و غیرضروری نه فقط سطح بهرهوری اعضای خانواده را کاهش میدهد، بلکه به صورت فرهنگ و عادتی نامطلوب، به نسلهای آینده منتقل میشود (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 146). فرزندانی ولخرج، حسود، بیمسئولیت و رفاهزده که در آینده نیز نمیتوانند عضو مفیدی برای خانواده و جامعهی خود باشند، محصول چنین خانوادههایی هستند.راهکارهای رفع تجملگرایی از زنان
نیازهای زندگی و مسائل اقتصادی، از بزرگترین نگرانیهای انسان است و برطرف کردن این نگرانیها، آن گاه امکان دارد که خانوادهها میزان اطلاعات و آگاهی خویش را در این زمینه بالا ببرند، اقتصاد زندگیشان را با مسائل ارزشی و آموزههای دینی آمیخته کنند و از تجملات و اسراف و تبذیرها پرهیز نمایند (نقش زن در اقتصاد خانواده، ص 162).در واقع دین اسلام مجموعهی جامع و هماهنگی از تعالیم و آموزههایی است که از جانب خداوند متعال، برای رفاه و آسایش بشر در زندگی دنیا و آخرت آمده است و تنها با بهرهگیری صحیح و همهجانبه از آن میتوان سعادت افراد، خانوادهها و جامعه را تضمین نمود. لذا راهبرد اصلی در حل تمام مشکلات جامعه، بازگشت به دین و اخذ نگاه جامع دین است. جهت حل معضل فرهنگیاقتصادی تجملگرایی در میان زنان جامعه نیز، در مرحلهی نخست، باید معیار و الگوی رفتار مصرفی از دین استخراج گردد و در گام بعدی، هر بخشی از جامعه ملزم است نقش خود را در راستای اشاعه و تحقق آن در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی انجام دهد.
1. نقش زنان و مادران در کاهش تجملگرایی و مدیریت صحیح اقتصادی خانواده
در این موضوع، مهمترین نقش بر عهدهی زنان و مادران جامعه است.زنان و مادران جامعه، فقط نیمی از جمعیت کشور را تشکیل نمیدهند، بلکه به دلیل نقش تربیتی و الگودهی به فرزندان و اعضای خانواده، تمام جامعه هستند. لذا هر گونه رفتار صحیح یا غلط آنها تبعات گستردهای را طی سالها برای خانواده و جامعه به همراه خواهد داشت.در صورت آگاهی و آموزش دادن، زنان میتوانند با بهکارگیری هنرهای فطری خویش، که خداوند در آنها به ودیعه نهاده است، با کمترین امکانات، بهترین و باصفاترین و پرامیدترین خانوادهها را ایجاد کنند. در محیط خانواده اگر روحیهی قناعت حاکم باشد و زن و مرد زندگی خود را بر اساس داشتههای خود تنظیم کنند، بسیاری از مشکلات و ناراحتیهای روحی و روانی آنها حل خواهد شد و از تجملگرایی به دور خواهیم بود. زن چون مهمترین نقش را در خانواده ایفا میکند، باید بنای زندگی را بر اقتصاد و اعتدال پایهریزی کند و ضمن الگودهی مناسب به فرزندان در قناعتورزی، از همسرش بیش از توان مالیاش توقع نداشته باشد و او را وادار به خرید کالاهای تشریفاتی و تجملاتی نکند (کتاب اندیشههای راهبردی زن و خانواده، ج 1، ص 301 و 302).
زنان میتوانند با پرهیز از تجملگرایی و با اتخاذ موارد زیر، کمک شایانی در جهت مدیریت صحیح اقتصادی خانواده انجام دهند:
1. در امور مالی و اقتصادی، تمام اعضای خانواده و به خصوص پدر و مادر، با هم باید با صداقت برخورد کنند تا اعتماد میان اعضای خانواده تقویت شود و تا جایی که امکان دارد، همهی اعضا در تصمیمگیریها مشارکت نمایند. البته نباید این امر بر مدیریت نهایی مرد در تصمیمات خللی وارد نماید.
2. فهرست کردن نیازها بر اساس درآمد و امکانات مالی خانواده، واقعبینی و هماهنگی میان دخل و خرج، از مهمترین مواردی است که باید در ارتباط با اقتصاد خانواده مورد توجه قرار گیرد.
3. بهتر است مادر خانواده از منابع مالی خانواده و به ویژه حقوق و درآمد مرد، آگاهی داشته باشد و این دو، با مشورت یکدیگر، بخشی از آن را برای روز مبادا و آیندهی مالی خانواده، پسانداز کنند و مابقی را بنا بر اولویتبندی نیازها، خرج کنند.
4. همنشینی با خانوادههایی که به لحاظ مالی ضعیفترند یا خانوادههایی که با وجود تمکن مالی، مشی معتدلی را در زندگی خود اتخاذ کردهاند، میتواند الگوی خوبی برای تمام اعضای خانواده باشد.
5. شرکت در جلسات اخلاقی که موجب زنده شدن قلب و یاد خدا و یادآوری احکام الهی است؛ چرا که مهمترین عامل در تحکیم دینداری، ذکر است؛ یعنی تذکر دائمی به نفس که چه کسی هستی؟ از کجا آمدهای؟ و به کجا خواهی رفت؟
6. انتقال مطالب ارزشمند جهت تقویت روحیهی قناعت و عدم روحیهی فخرفروشی و چشموهمچشمی و نگاه به مال دیگران توسط مادر به تمام اعضای خانواده.
7. کسب مهارتها یا هنرهایی که از طریق آنها هویتبخشی به اعضا صورت گیرد تا لازم نباشد با خودنمایی ظاهری، توجه دیگران را به خود جلب کنند؛ چنان که بسیاری از افراد موفق در جامعه که مورد احترام دیگران هستند، از وضع ظاهری معمولی برخوردارند، زیرا دلیلی برای جلب نظر دیگران از این راه نمیبینند.
8. برنامهریزی مناسب اقتصادی و اختصاص هزینهی خرید کالاهای تجملاتی گرانقیمت که نفعی برای اعضای خانواده ندارد و بعد از مدت کمی، تکراری میشود و به اصطلاح، از چشم میافتد، به خرید کتاب و محصولات فرهنگی و پرداخت هزینهی کلاسهای آموزشی و فعالیتهایی مثل مسافرت و گردشگری و گذراندن اوقات فراغت که به سلامت جسم و روح و تقویت بنیان خانواده کمک میکند.
9. تربیت صحیح فرزندان و آشنا نمودن آنها با مدیریت صحیح اقتصادی خانواده. فرزندان باید با روحیهی قناعت و پسانداز کردن آشنا شوند. این شیوهی تربیتی باید از دوران کودکی شروع شود تا در خانواده نهادینه گردد. باید این آگاهی به فرزندان داده شود که پسانداز برای مقابله با مخارج ناگهانی و غیرعادی است. فرزندان باید بیاموزند که تفاوتهای مادی، ملاک ارزشگذاری انسانها نیست و اگر شخصی بخواهد بدون توجه به امکانات، میزان درآمد، قناعت و رضایت از آنچه خداوند به او داده است، به زندگی دیگران چشم بدوزد، بیتردید آسایش و بهداشت روانی خود و خانوادهاش را به خطر خواهد انداخت؛ چرا که انسان در کسب مادیات حریص است و هر چه در این زمینه بیشتر پیش رود، بیشتر غرق خواهد شد و هرگز به آرامش خاطر نخواهد رسید (پژوهشی در اسراف، ص 95).
2. نقش رسانههای گروهی به خصوص صداوسیما
در عصر کنونی، رسانههای گروهی مهمترین ابزار هدایت و مدیریت فکری و فرهنگی در جوامع محسوب میشوند. در این میان، در کشور ما، همچنان رسانهی ملی اصلیترین و پرمخاطبترین رسانه است و این امر وظیفهی این رسانه را جهت هدایت جامعه به سمت الگوی صحیح معیشت و زندگی و پرهیز از مصرفزدگی دوچندان میکند؛ به خصوص که زنان بیشترین مخاطب رسانهی ملی هستند و بیشتر تحت تأثیر فرهنگسازیها و آموزشهای آن قرار دارند.3. نقش مسئولین سیاسی، فرهنگی و مذهبی
مسئولین کشور میبایست ضمن اهمیت دادن به موضوعات و معضلات فرهنگی جامعه، با نگاهی استراتژیک و همهجانبه به راهکارها و آموزههای جامع دین اسلام، به حل مشکلات فرهنگی، از جمله رواج فرهنگ تجملگرایی و مصرفزدگی در میان زنان بپردازند. همچنین لازم است که مسئولان نظام اسلامی، به عنوان الگوی مردم، در وهلهی اول، خود و دستگاههای دولتی را از این صفت زشت مبرا کنند.4. نقش نخبگان (زنان و مردان)
نخبگان علمی و فرهنگی کشور نیز نباید از سهم خود در به وجود آمدن فرهنگ مصرفگرایی کنونی غفلت کنند. متأسفانه عدهی کثیری از نخبگان کشور، با سهلانگاری در انتخاب سبک صحیح زندگی، خود نیز دچار فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی شدهاند. این در حالی است که به دلیل شأن و ارزش اجتماعی، همواره زندگی این قشر، الگوی تودههای مردم است. از سوی دیگر، همواره مسئولین و رسانهها کوتاهی خود در امور فرهنگی را به دلیل نداشتن معیارها و نرمافزارهای مناسب و الگوی مشخص در موضوعات فرهنگی میدانند که این امر بر عهدهی نخبگان کشور است.به ویژه در این زمینه، بر زنان نخبهی کشور فرض است که با تلاش و همتی مضاعف و با بهرهگیری از آموزههای دین، الگوی سبک زندگی زن مسلمان را در عصر کنونی و با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی، استخراج کنند تا راهگشای زنان جامعه و مسئولین نظام باشد.
منابع تحقیق :
1. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، تبریز، مکنیه بنی هاشم، 1381 ق
2. الکوفی، ابن ابی شیبه، المنصف، بیروت، دارالفکر، 1409 ق
3. آیت اللهی، زهرا، زن و خانواده، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1388
4. آیه الله جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاه، قم، نشر اسراء، 1391
5. حرانی، حسن بن شعبه، تحف العقول، قم جامعه مدرسین، 1409 ق
6. رضایی آهوانویی، زهرا، نقش زن در اقتصاد خانواده، فصلنامه طهورا، تابستان 1390، شماره 9
7. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، قم موسسه آل البیت، 1409 ق
8. شیخ طوسی، امالی، قم دارالثقافه، 1414 ق
9. علامه مجلسی، سیدمحمد باقر، بحارالانوار، قم، موسسه آل البیت
10. غفرانی، محمد، اقتصاد خانواده، نشریه مکتب امام، شماره 71
11. قائمی،علی، اقتصاد و خانواده: خانواده و حرکت به سوی اصلاح الگوی مصرف، پیوند، فروردین و اردیبهشت 1389، شماره 366 و 367
12. المتقی الهندی، کنزالعمال، بیروت، موسسه الرساله
13. محدث نوری، مستدرک الوسائل، قم، موسسه آل البیت، 1408 ق
14. محمدی، مریم ، تجمل گرایی زنان از دیدگاه اسلام، کتاب اندیشه های راهبردی زن و خانواده ، اردیبهشت 1391
15. موسوی کاشمری، مهدی، پژوهشی در اسراف، قم، انتشارات بوستان کتاب، 1385
. www.borhan.ir