اسکناس چگونه به دنیا آمد؟

برای اسکناس باید مدیون ریکاردو باشیم که اصول اساسی نشر آن را به وسیله ی بانک ها معین کرده است. در کشور خود او قوانین 1822 و بخصوص 1844 مربوط به تشکیلات بانک ناشر اسکناس، «بانک انگلستان»، اصول نظریات و
يکشنبه، 14 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اسکناس چگونه به دنیا آمد؟
 اسکناس چگونه به دنیا آمد؟

نویسنده: شارل ژید
مترجم: کریم سنجابی



 

برای اسکناس باید مدیون ریکاردو باشیم که اصول اساسی نشر آن را به وسیله ی بانک ها معین کرده است. در کشور خود او قوانین 1822 و بخصوص 1844 مربوط به تشکیلات بانک ناشر اسکناس، «بانک انگلستان»، اصول نظریات و تعلیمات او را و یا لااقل قسمتی از آن را مقرر داشته اند.
ریکاردو بحران وحشت زدگی روز 24 فوریه ی 1797 را دیده بود که ذخیره ی بانک انگلستان ناگهان از دویست میلیون به سی و دو میلیون فرانک تقلیل یافت و بر اثر آن به موجب دستور هیأت دولت رواج اجباری اعلام گردید. او دیده بود که رواج اجباری که می بایستی چاره ی موقت و زودگذر باشد تا 1821 دوام یافت. او دیده بود که اسکناس به طور متوسط ده درصد از ارزش خود را تا پایان جنگ های ناپلیونی از دست داده و حتی زمانی سقوط ارزش آن به 30 درصد رسیده بود. بالاخره او شاهد همه ی آشفتگی ها و پریشانی های ناشی از کاهش ارزش پول شده بود.
ریکاردو در مقام تحقیق راجع به علل کاهش ارزش پول کاغذی برآمد و در رساله ی خویش به سال 1809 به نام «گرانی قیمت شمش ها» ثابت کرد که یگانه علت آن زیاده روی در انتشار اسکناس و مقدار اضافه بر احتیاج آن است. البته امروزه بسیار آسان است گفته شود که بیان این مطلب کشف بزرگی نبوده است،‌ معذلک او با زحمت زیاد و اشکال فراوان توانست صحت نظریه ی خود را ثابت و توضیحات ابلهانه ی دیگران را مردود کند و نیز ثابت کرد که نتیجه ی ضروری کاهش ارزش اسکناس همانا خروج طلا از مملکت است و حال آن که تصور می شد برعکس فرار طلا از کشور موجب تنزل ارزش اسکناس است و سعی می کردند که صدور و خروج آن را به وسیله ی قانون ممنوع کنند.
ریکاردو می گوید: «علاج پیشنهادی من این است که بانک ناشر اسکناس به تدریج قسمتی از اسکناس های خود را از جریان معاملات خارج سازد، تا قسمت دیگر که در جریان باقی می ماند مجدداً برابری کامل با پول طلا و نقره پیدا کنند» (ص 432) (1).
ممکن است گفته شود اگر این استدلال درست است چرا آن را تا آخر ادامه ندهیم، چرا اصلاً پول کاغذی را از بین نبریم و به مسکوکات طلا و نقره برگشت نکنیم؟ ریکاردو قطعاً بیانات دلنشین آدام اسمیت را،‌ که قبلاً نقل کرده ایم، به خاطر داشت که می گفت: «زیرا پول کاغذی نشانه ی چنان ترقی و کمال در اعمال بازرگانی است که بر من بسیار تلخ و ناگوار است خود را مجبور ببینیم به خاطر توهمات خرافی به سبک عقب مانده ی گذشته برگردیم» (ص 586). اگر واقعاً رواج پول های کاغذی در زمان خود ترقی بزرگی بوده است «پیشرفت تجربه و نور معرفت به ما می آموزد که قدم دیگری نیز باید برداریم و این وظیفه ی خطیر را که طلا و نقره با نهایت خوبی در اعصار تاریک تر انجام داده اند از آن ها سلب کنیم» (ص 586). همچنین توضیح می دهد که اگر مسکوکات تنها پول رایج باشد ممکن است «مقدار آن به تناسب افزایش جمعیت قابل ازدیاد نباشد و بالنتیجه ارزش آن ترقی نماید و قیمت اجناس تنزل کند در صورتی که انتشار عاقلانه ی پول کاغذی که به تناسب افزایش احتیاجات تنظیم گردد از این خطر جلوگیری می کند». او نه نتها حاضر نیست پول کاغذی را فدای پول فلزی کند بلکه برعکس مایل است که پول فلزی منسوخ گردد و به جای آن پول کاغذی رواج یابد به شرط آن که مراقبت شود که مقدار آن هیچ وقت از اندازه ی نیازمندی های اقتصادی تجاوز نکند. گویی جنگ بزرگ جهانی دیروز با استقرار حکمروایی قطعی پول کاغذی کمال مطلوب ریکاردو را عملی ساخته است!
ریکاردو چنان به برتری پول کاغذی معتقد بود که به هیچ وجه نمی خواست بانک ناشر پرداخت با پول مسکوک را از سر بگیرد، زیرا در آن صورت همه ی مردم خواهند خواست که وجه اسکناس های آنها پرداخته شود و «برای ارضای هوسهای پوچ یک عامل پر خرج و کمیاب جانشین یک واسطه ی ساده و ارزان قیمت بشود» (ص 585).
پس اگر اسکناس قابل تبدیل به پول مسکوک نباشد چگونه می توان ارزش آن را تضمین و مقدار آن را تنظیم و از سقوط ارزش آن جلوگیری کرد؟ ریکاردو می گوید به وسیله ی یک پشتوانه ی محکم طلا به صورت شمش و نه به صورت پول مسکوک. قاعده ی بانک ناشر باید این باشد که فقط تا حدود ارزش شمش های موجود در خزانه ی خود بتواند اسکناس چاپ و منتشر کند. بدین ترتیب همیشه ارزش خارجی اسکناس با مبلغ طلاق مندرج در آن برابر خواهد ماند، زیرا صرافان و بانکداران اگر جزئی کاهشی در ارزش آن احساس بکنند فوراً اسکناس های خود را به بانک برده تبدیل به شمش طلا خواهند کرد. ولی عامه ی مردم خرید و معاملات جاری خود را به وسیله ی پول کاغذی انجام خواهند داد، زیرا از شمش طلا برای حوایج روزانه نمی توان استفاده کرد.
بدیهی است بیان این سبک از طرف ریکاردو عاری از غرابت نیست، زیرا عجیب به نظر می رسد که آموزگار بزرگ آزادی طلبی اقتصادی برای امر پول و تنظیم اسکناس نظامی پیشنهاد می کند که با رواج اجباری فرقی ندارد و لازمه ی عمل آن انحصار اسکناس در دست یک بانک دولتی است. مع الوصف عقیده ی او همین است و با سبکی که بعداً همه ی اقتصادشناسان آزادی طلب پیشنهاد می کنند که انتشار اسکناس آزاد و در اختیار همه ی بانک ها باشد و مقدار آن خود به خود بر حسب حوایج تنظیم یابد شدیداً مخالف است. ریکاردو می گوید: «این ادعا که نشر اسکناس از نیازمندی های ضروری تجارت تجاوز نخواهد کرد به کلی بی ارزش است، زیرا مقدار لازم برای رفع این حوایج را نمی توان معین کرد. تجارت در تقاضای خود سیر نشدنی است» (ص 505). آیا این بیان از دانشمندی آزادیخواه طرفدار اصالت فرد مثل ریکاردو شگفت انگیز نیست؟ آیا دلیل بر این نیست که او اعتقاد کامل به آزادی افراد و حسن تشخیص آنها درباره ی پولی که مناسب است ندارد؟ (2).
در پایان این مقال راجع به بسط و نشر و تأثیر افکار ریکاردو باید بگوییم که سلسله ی بزرگی از علمای اقتصاد و حتی می توان گفت تقریباً همه ی اقتصادشناسان نیمه ی اول قرن نوزدهم شاگرد و وابسته ی مکتب او بوده اند. در انگلستان نامی ترین جانشینان بلافصل وی سه تن هستند: ماک کولو، دوست و رفیق او و مؤلف کتاب «اصول علم اقتصاد» (1828) (3) و جیمس میل پدر استوارت و میل و مؤلف کتاب «عناصر علم اقتصاد» (1821) (4) و ناسو سینیور نویسنده ی کتاب «ملخص علم اقتصاد» (1835) (5).
دو نفر اول نظریات تازه ای وارد علم نکردند و به تشریح افکار استاد پرداختند. با وجود این چنانکه دیدیم استنتاج جیمس میل از بهره ی مالکانه ی زمین به کلی متفاوت با نظریه ی ریکاردو است و او بود که نظریه ی ملی کردن اراضی را با نظریه ی بهره ی مالکانه پیوند داد.
راجع به ماک کولو شایسته است گفته شود که وی اولین اقتصادشناسی بود که حق اعتصاب را برای کارگران شناخت.

پی نوشت ها :

1- لازم نیست تذکر بدهیم، این چاره همان است که امروز هم برای کم کردن حجم عظیم پول های کاغذی که در طول مدت جنگ انتشار یافته است (38 میلیارد فرانک در سال 1920) پیشنهاد می شود. اکثر اقتصادشناسان کنونی مانند ریکاردو «تورم اسکناس» را دلیل اصلی، ولی نه علت منحصر به فرد، ترقی فوق العاده ی قیمت ها می دانند.
2- این عقیده ی ریکاردو که پشتوانه ی فلزی برای تضمین ارزش اسکناس ضروری نیست قابل تطبیق با روش فعلی بانک های ناشر بعد از جنگ جهانی است، زیرا برای غالب آنها ذخیره ی فلزی فقط قسمت ناچیزی از اسکناس های منتشره را تضمین می کند، ولی این مطلب از تاریخ عقاید اقتصادی خارج است. راجع به تأثیر واقعی نظریات ریکاردو و تطبیق و اجرای آنها در زمان معاصر به کتاب شارل ریست به نام «تاریخ اندیشه های مربوط به پول و اعتبار» مراجعه کنید.
Charles Rist, Histoire des doctrines relatives a la monnaie et au credit, Paris, Librairie Sirey, 1938
3- Mac Culloch, John Ramsay، اقتصادشناس انگلیسی (اسکاتلندی) در سال 1789 به دنیا آمد. مؤلف کتاب «اصول علم اقتصاد» Principles of Political Economy، استاد دانشگاه لندن، پیرو ریکاردو و رفیق جان استوارت میل بود. تألیفات دیگر او «فرهنگ تجارتی و بحریه ی تجارتی» "Dictionary of Commerce and Commercial Navigation" (1832) و «حساب آماری امپراتوری بریتانیا» Statistical Account of the British Empire است. متوفی به سال 1866 (مترجم).
4- James Mill (1836-1773) نویسنده، مورخ، اقتصادشناس و فیلسوف انگلیسی و پیرو مکتب بنتام. در 1804 رساله ای راجع به تجارت غله منتشر کرد. مهم ترین تصنیف او «تاریخ هند بریتانیایی» در سه مجلد و کتاب «عناصر علم اقتصاد» EIements of Political Economy است.
5- Senior Nassau William (1864-1790) اقتصادشناس انگلیسی. مهم ترین تألیف اقتصادی او مقاله ای بود که برای دایرةالمعارف متروپولیتانا نوشت و بعداً به صورت کتابی جداگانه به نام «ملخصی از دانش اقتصاد» An Outline of the Science of Political Economy منتشر گردید.

منبع: ژید، شارل؛ ریست شارل؛ (1380)، تاریخ عقاید اقتصادی(جلد اول)، ترجمه ی کریم سنجانی، تهران، دانشگاه تهران مؤسسه انتشارات و چاپ، چاپ چهارم.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما