عالمان حماسه ساز (1)

در این پژوهش، به صورت موردی نقش و اثرگذاری عالمان شیعه را با رویکردی سیاسی و اقتصادی بررسی می‏کنیم. به یقین، در طول تاریخ این مرز و بوم، اندیشه، عمل و نیز موضع‏گیری‏های سیاسی و اقتصادی آنها، نقشی تعیین‏کننده در
پنجشنبه، 18 مهر 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عالمان حماسه ساز (1)

   عالمان حماسه ساز(1)

 

نویسنده: سیدعلی محمدی متکازینی




 

چکیده

در این پژوهش، به صورت موردی نقش و اثرگذاری عالمان شیعه را با رویکردی سیاسی و اقتصادی بررسی می‏کنیم. به یقین، در طول تاریخ این مرز و بوم، اندیشه، عمل و نیز موضع‏گیری‏های سیاسی و اقتصادی آنها، نقشی تعیین‏کننده در دفع تهدیدها و دفاع از استقلال ایران داشته است.
ابتدا به بررسی معانی لغوی و اصطلاحی و واژه‏های کلیدی پرداخته‏ایم و سیس به اندیشه و عمل سیاسی عالمان مورد نظر در عرصه سیاست و اقتصاد اشاره کرده‏ایم. به نظر می‏رسد عالمان شیعه به دلیل رهبری قیام‏ها و پیروی مردم از آنان، نقش مؤثری در عرصه سیاست و اقتصاد داشته‏اند. ازاین‏رو، با توجه به پیشگامی ایشان در تقابل با استعمارگران با اتکا به قدرت لایزال الهی و بهره‏گیری از توانایی‏های مردم، و اینکه در عرصه سیاست و اقتصاد از خود حماسه‏ها به یادگار گذاشتند، سزاوار است اندیشه سیاسی و اقتصادی آن بزرگواران را بررسی کنیم.
واژگان کلیدی: حماسه، سیاست، اقتصاد، دین، عالمان

مفهوم‏شناسی

حماسه

حماسه، نوعی شعر وصفی است مبتنی بر توصیف اعمال پهلوانی و مردانگی‏ها و افتخارات و بزرگی‏های قومی یا فردی، که جنبه‏های گوناگون زندگی آنان را دربرمی‏گیرد.1
حماسه در لغت به معنای دلاوری و شجاعت است و در اصطلاح، شعری است داستانی با زمینه قهرمانی، قومی و ملی که حوادثی خارق‏العاده در آن جریان دارد. در این نوع شعر، شاعر هیچ‏گاه عواطف شخصی خود را در اصل داستان وارد نمی‏کند و آن را طبق میل خود تغییر نمی‏دهد. به همین سبب، در سرگذشت یا شرح قهرمانی‏های پهلوانانه و شخصیت‏های داستان خود، هرگز دخالت نمی‏کند..2

سیاست

سیاست به معنای کشورداری، اصلاح امور مردم و اداره کشور بر اساس قوانین و برنامه‏ریزی و تدابیر است.3 طریحی می‏نویسد: سیاست، یعنی اقدام برای سامان دادن چیزی به وسیله اموری که آن را اصلاح کند و سامان بخشد.4 محمد بن مکرم مصری می‏نویسد: سیاست به معنای رعیت‏داری، اصلاح امور مردم و نگاه داشتن هر چیز آمده است.5 در فرهنگ عمید آمده: سیاست، اصلاح امور خلق و اداره کردن کارهای کشور، رعیت‏داری و مردم‏داری است. سیاستمدار کسی است که در کارهای سیاسی و امور مملکت داری، بصیر، دانا و کارآزموده است.
سیاست را در اصطلاح می‏توان به دو دسته تقسیم کرد: الف) سیاست خوب و ارزشمند که در کلام خواجه نصیر طوسی به «سیاست فاضله» تعریف شده، همان «امامت» در مفهوم اسلامی که همان مردم‏داری، هدایت خلق و اصلاح امور مردم است. ب) نوع دوم، سیاست ناپسند و ضدارزش است که به معنای تقلب، مردم‏فریبی و نگون‏بخت کردن آنان می باشد.6 این نوع سیاست، سیاست دروغ و منفی است که بر اساس حیله و نیرنگ و منافع مادی بنا شده و از دیدگاه اسلام مردود است.
ابونصر فارابی، از فیلسوفان بنام اسلام، سیاست را هدایت خلق به سوی خالق، در مدینه فاضله به وسیله رهبر بیان می‏کند. مدینه فاضله او، مدینه‏ای است که به وسیله بهترین و بااستعدادترین کسی که هدفش ترقی و سعادت فردی و جمعی است، اداره می‏شود.7 از دیدگاه غزالی، سیاست، ابزاری است که انسان را به خداوند می‏رساند و نجات دهنده او در دنیا و آخرت است.8 امام خمینی رحمه الله نیز معتقد است: سیاست، هدایت جامعه در جهت مصالح دنیوی و اخروی است و این امر مختص به انبیا و علمای آگاه اسلام است.9
از نظر ایشان سیاست بر سه نوع است:
سیاست شیطانی که به بعد منفی سیاست اشاره دارد و در آن، نیرنگ، دروغ و استفاده از هر وسیله برای رسیدن به هدف مجاز است.
سیاست حیوانی که در آن، حاکم در جهت تحقق نیازهای صرفاً مادی جامعه و به دور از ابزار شیطانی تلاش می‏کند.
سیاست اسلامی که در آن، به دو بعد مادی و معنوی انسان توجه شده است و حاکم می‏کوشد هر دو بعد انسان را شکوفا کند.
سیاست در اندیشه غرب، رهاورد عینیت‏گرایی مطلق است که بر تفکر معاصر غرب سایه افکنده و به پرسش‏های بنیادین درباره انسان و آرمان او توجه ندارد و با دین و ارزش‏های دینی بیگانه است. سیاست در غرب به مفهوم «دولت» است. آنان معتقدند امر سیاسی، چیزی است که به دولت مربوط باشد.10

اقتصاد

اقتصاد در لغت به معنای «میانه نگاه داشتن» و «تعادل دخل وخرج » است، ولی به نظر نمی‏رسد اقتصاددانان، تعریف پذیرفته‏شده‏ای از موضوع تخصص خود عنوان کرده باشند؛ زیرا تعریف‏های موجود، جامعیت لازم را ندارد و با مسلّم فرض کردن موضوعات تعریف، لزوماً به دور باطلی از تعریف‏های جدید کشانده می‏شوند.
آلفرد مارشال، اقتصاددان برجسته قرن نوزدهم، در کتابش مبانی علم اقتصاد، اقتصاد را مطالعه بشر در مسیر عادی زندگی می‏خواند و می‏گوید: این علم در واقع آن قسمت از مطالعه جوامع انسانی است که از دیدگاه اجتماعی رفاه مادی بشر را تأمین می‏کند.
آدام اسمیت، اقتصاد را علم ثروت می‏دانست و کتابش را نیز تحقیقی پیرامون ماهیت و ثروت ملل نام نهاد. دیوید ریکاردو، از اقتصاد با عنوان علم توزیع ثروت نام می‏برد و جان استوارت میل، اقتصاد را بررسی ماهیت ثروت از طریق قواعد تولید و توزیع می‏خواند. رابینز، اقتصاددان مکتب کلاسیک انگلیس، اقتصاد را علمی می‏داند که رفتار بشری را به منزله رابطه‏ای بین اهداف و وسایل کمیاب، که موارد استفاده گوناگونی دارد، مطالعه می‏کند، ولی به نظر می‏رسد این تعریف به جوهر اقتصاد خرد پرداخته و توجه چندانی به اقتصاد کلان ندارد.
به هر حال، شاید تعریف پیش رو، تا حدودی گویای محتوای این علم باشد: اقتصاد، علمی است مربوط به آن جنبه‏های رفتار انسان و سازمان‏ها، که با استفاده از منابع کمیاب، به تولید و توزیع کالاها برای رفع نیازهای انسان ارتباط می‏یابد.11

دین

شهرستانی در ملل و نحل می‏نویسد: همه انبیا در دین، یعنی اصول، مشترک، ولی در شریعت، یعنی احکام و عبادات، متفاوت بودند؛ زیرا هر پیامبری دارای شریعت مخصوص به خود بوده است. علامه طباطبایی می‏نویسد: دین، عقاید و دستورهای عملی و اخلاقی است که پیامبران از طرف خدا برای راهنمایی و هدایت بشر آورده‏اند.12 نیز می‏نویسد: دین در اصطلاح قرآن، همان روش زندگی است که انسان، گریزی از آن ندارد و از سوی خدای متعال است.

عالمان

عالمان در جامعه ما با عنوان مفسران قرآن، حدیث‏شناسان معتبر، روشنگران مرزهای حلال و حرام الهی، کارشناسان مسائل دینی، دانشوران تاریخ پیامبران، محققان تاریخ اسلام و تشیع، مشاوران اجتماعی مردم، مربیان اخلاق، راهنمایان سلوک عرفانی و معنوی، اصلاحگران اختلافات مردمی، مُنادیان معروف و بنیان‏گذاران اقدامات خیریه و عام‏المنفعه، مبارزان نستوه با استعمار خارجی و بیداد داخلی، معلمان دروس دینی و بینش اسلامی، و امنای دین و دنیای مردم شناخته شده‏اند و حوزه‏های علوم دینی و تربیت‏یافتگان آن، در طول تاریخ بزرگ‏ترین و جسورترین مدافعان حقوق محرومان و مظلومان بوده، مشعل «استقلال» و «آزادی» را فراراه توده‏ها برافروخته، پرچم جهاد با انحراف و التقاط و وابستگی و استبداد و بیداد را بر دوش کشیده و صدای پیامبران را به گوش نسل‏ها و عصرها رسانده‏اند.

ضروت تحقیق

اساسی‌ترین محوری که در سال‏های اخیر آماج حملات دشمنان قرار گرفته، مسائل اقتصادی است. تحریم‏های اقتصادی از سال‏های ابتدایی انقلاب در دستور کار دشمنان قرار داشت، ولی در سال‏های اخیر بسیار کوشیده‏اند با گردآوری تمامی توان خود، ضربه نهایی را به اقتصاد جمهوری اسلامی ایران بزنند و نظام را ساقط کنند. دشمنان احساس کرده‏اند ما در مسائل اقتصادی ضعف داریم و ضربه‏پذیر هستیم و رخنه‏هایی وجود دارد که می‏توانند از آن در سد استوار نظام وارد شوند.
ازاین‏رو، ضرورت این پژوهش به آن دلیل است که نشان می‏دهد در طول تاریخ، استقلال ایران از سوی دولت‏های بیگانه تهدید شده و عالمان شیعه، با استناد به مبانی دینی و با اتخاذ مواضع سیاسی و اقتصادی نقش تعیین‏کننده‏ای در دفع تهدیدها و دفاع از استقلال ایران داشته‏اند.

مقدمه

یکی از اهداف مهم و برنامه‏های اصلی ادیان الهی، مقابله و مبارزه با مستکبران و ستمگران است؛ زیرا تاریخ نشان می‏دهد همواره جهان عرصه جدال و جنگ میان حق و باطل بوده است. همیشه افراد و گروه‏هایی برای رسیدن به منافع و مصالح خویش، در حق عده‏ای ستم کرده و حقوق‏شان را تضییع نموده‏اند. گروهی به سوی حق و حقیقت رفتند و عده‏ای به سوی باطل گرایش یافتند. منطق اسلام و قرآن، مبارزه با ظلم و تعدی و فساد است و ازاین‏رو، قرآن کریم، کسانی را که در راه خداوند و نجات مستضعفان و مظلومان پیکار نمی‏کنند، ملامت کرده و فرموده است: «چرا در راه خدا و (در راه) مردان و زنان و کودکانی که (به دست ستمگران) تضعیف شده‏اند، پیکار نمی‏کنید؟ همان افراد (ستم‏دیده‏ای) که می‏گویند : پروردگارا، ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگرند، بیرون ببر». (نساء: 75)
هنگامی که مردم برای پذیرش خلافت و رهبری جامعه به سوی امیرمؤمنان علی علیه السلام هجوم آوردند، ایشان در خطبه‏ای، یکی از دلایل پذیرش این مسئولیت را پیمان خداوند از عالمان مبنی بر سکوت نکردن در برابر ستم در حق مظلومان بیان می‏فرماید:
سوگند به خدایی که دانه را شکافت و روح را آفرید، اگر گروهی برای یاری من آماده نبود و حجت خداوندی با وجود یاوران بر من تمام نمی‏گشت و پیمان الهی با دانایان درباره عدم تحمل پرخوری ستمکار و گرسنگی ستم‏دیده نبود، مهار این زمامداری را به دوشش می‏انداختم و انجام آن را مانند آغازش با پیاله بی‏اعتنایی سیراب می‏کردم.13
تاریخ پرافتخار شیعه نشان می‏دهد عالمان دینی با بهره‏گیری از آموزه‏های روح‏بخش اسلام و زمان‏شناسی، به بهترین شیوه در برابر زالوصفتان داخلی وخارجی موضعگیری کرده و در کنار آگاهی‏بخش و هدایت مردم، خود نیز در صحنه‏های گوناگون حضور فعال و موثر داشته‏اند. تاریخ پرافتخار شیعه، بیانگر این است که عالمان دین، حافظ استقلال و تمامیت ارضی کشورهای اسلامی بوده و همچون سدی در برابر اجانب، بیگانگان و دولت‏های استعمارگر قرار گرفته و در برابر سلطه و سیطره آنان بر کشورهای اسلامی ایستادگی کرده‏اند. آنها تأکید می‏کردند با استفاده از سلاح پویایی اقتصاد، حاکمیت سیاسی دولت اسلامی در روابط با بیگانگان حفظ شود.
در روابط خارجی بین دولت‌ها، مناسبات اقتصادی و سیاسی بسیار به هم پیوسته است و وابستگی سیاسی‌ بسیاری از کشورهای مسلمان، نتیجه‌ وابستگی اقتصادی آنها به ابرقدرت‌هاست؛ زیرا بی‌نیازی اقتصادی از دولت‌های استکباری، سبب خودکفایی و شکوفایی اقتصادی مسلمانان است.
به همین دلیل، مقام معظم رهبری در پیام نوروزی خویش، امسال را با عنوان سال «حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی» نام‏گذاری کردند. دلیل این نام‏گذاری، از یک سو رویدادهای سال 1391 و از سوی دیگر، نگاهی به حوادث پیش رو در سال 1392 از جمله انتخابات ریاست جمهوری می‏تواند باشد.
در نوشتارحاضر، کوشیده‏ایم با توجه به سیره عالمان دینی در سیاست و اقتصاد، نمونه‏هایی از رفتار عملی بزرگان دین ارائه کنیم.

حماسه سیاسی در گفتار و رفتار عالمان شیعه

محقق کرکی
معرفی14
نورالدین علی بن حسین عبدالعالی کرکی، مشهور به محقق ثانی و خاتم المجتهدین (870-940ق)15 در منطقه جبل عامل به دنیا آمد.16 وی در حوزه‏های شیعی جبل عامل تحصیل کرد که تحت تأثیر مکتب فکری شهید اول (م 786 ق) مبتنی بر شیوه اصولی و اجتهادی و تأکید بر اختیارات فقیه قرار داشت. کرکی در سال 909ق از استاد خود، علی بن هلال جزائری، اجازه اجتهاد گرفت17 و سپس به عراق وارد شد. در این زمان، او در نجف مجتهدی بزرگ به شمار می‏آمد.
با روی کار آمدن شاه اسماعیل صفوی در سال 907ق و اعلام تشیع به عنوان مذهب رسمی ایران، کرکی که خاطره مظلومیت‏ها و تلخکامی‏های جامعه شیعی جبل عامل را به یاد داشت، از آن استقبال کرد تا اینکه در سفر فتح عراق در سال 914ق شاه از عالمان شیعه عراق و جبل عامل دعوت کرد برای تبلیغ تشیع به ایران سفر کنند.18 دو سال بعد، او دعوت شاه اسماعیل را پذیرفت و به ایران سفر کرد.
البته شاهان صفوی می‏کوشیدند از راه دولتی کردن مقامات مذهبی، از جمله مقام صدر و شیخ الاسلامی، نهاد مذهب را کنترل کنند، ولی موفق نشدند.19 در مقابل، عالمان شیعه از همان آغاز که برای همکاری دعوت شدند، مقام خود را بالاتر از شاهان صفوی می‏دیدند و این مسئله به اندازه‏ای شایع بود که شاه طهماسب در نوشته‏ای، حق حکومت را از آنِ محقق کرکی، با عنوان نایب امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دانست و خود را نماینده او برشمرد.
کرکی از جهاتی پرنفوذترین و مشهورترین عالم دعوت شده به شمار می-آمد.20 پس از مرگ شاه اسماعیل در سال 930ق طهماسب به قدرت رسید. طهماسب توجه ویژه‏ای به کرکی داشت و در فرمانی، اطاعت از وی را واجب و مخالفت با او را در حد شرک برشمرد. او در یکی از فرمان‏های خود نوشت:
پس هر که مخالفت حکم خاتم المجتهدین، وارث علوم سید المرسلین، نایب الائمه المعصومین، لازال کاسمه علیاً عالیاً کند و در مقام متابعت نباشد، بی شائبه، ملعون و مطرود در این آستان ملک آشیان مطرود است و به سیاسیت عظیمه تأدیبات بلیغه، مواخذه خواهد شد. کتبه طهماسب بن شاه اسماعیل الموسوی.21
این حکم با اندیشه سیاسی کرکی، یعنی ولایت فقها مطابقت دارد. در مورد دیگری، طهماسب به کرکی گفت: شما که امروز نایب امام‏اید، شایسته تر به مقام سلطنت اید و من یکی از کارگزاران شمایم که اوامر و نواهی شما را به مرحله اجرا می‏گذارم.22
کرکی در پی احکام و سخنان طهماسب، تلاش‏های وسیع‏تری برای اصلاح اوضاع آغاز کرد. سید نعمت‏الله جزایری نوشته است: من بعضی از دستورهایی را که کرکی به حاکمان و زمامداران نواحی کشور نوشته و متضمن قوانین عدل و کیفیت سلوک حاکمان با مردم و راجع به اخذ مالیات و مقدار آن است، دیده ام.23
حسن بیک روملو در احسن التواریخ همراه با ستایش کرکی آورده است: وی در جلوگیری از فحشا و منکرات، ریشه‏کن کردن اعمال نامشروع، مانند شراب‏خواری و قماربازی، ترویج فرایض دینی، محافظت اوقات نماز جمعه و جماعات، بیان احکام نماز و روزه، تفقد از دانشمندان، رواج اذان در شهرهای ایران و قلع و قمع مفسدان و ستمگران، مساعی جمیله و مراقبت‏های سختی به عمل آورد.
همان‏گونه که مدرسی طباطبایی گفته، سیره سیاسی کرکی، تابع مکتب فقهی جدیدی است که او تأسیس کرد و توانست در آن چارچوب، کوشش‏های زیادی در جهت حل معضلات سیاسی اجتماعی انجام دهد. فقه کرکی از دو نظر با فقه دوره‏های پیش‏تر فرق دارد: یکی از آنکه با قدرت علمی خویش، مبانی فقه را استوار ساخت؛ به گونه‏ای که ویژگی عمده فقه او، استدلال‏های قوی در هر بحث است. دوم، توجه خاص کرکی به مسایلی است که تغییر نظام حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه را در ایران به وجود آورد؛ از قبیل حدود اختیارات فقیه، نماز جمعه و خراج که پیش از این جای مهمی در فقه نداشت.
کرکی از این مسائل در آثار فقهی خود، مانند جامع المقاصد، تعلیق الارشاد و فوائد الشرائع به تفصیل بحث کرده و درباره برخی از آنها رسائل مستقلی نوشته است.24 او باور قلبی داشت اگر مجتهدی به انگیزه اصلاح وارد حکومت جور شود، او در واقع به نیابت از امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اجرای حکم می کند و نه به دستور سلطان یا به نیابت از سلطان؛ زیرا امام معصوم علیه السلام سلطان حقیقی است و او فقیه را نایب خود قرار داده و حکم حاکم جایر، ظاهری و بی‏اثر است.
حماسه سیاسی محقق کرکی
حماسه نخست تقویت تشیع
مهم‏ترین کار کرکی در ایران، تقویت پایه‏های نظری تشیع نوپای صفوی و ایجاد حوزه‏های علمیه، به ویژه در شهرهای اصفهان، قزوین و کاشان، و تربیت شاگردانی بود که علوم دینی را میان مردم ایران گسترش دادند.25 درگیری او با مسایل سیاسی عصر خود، موجب شد فقه سیاسی که چندان مورد توجه عالمان پیشین نبود، حیات تازه‏ای بگیرد.
رویکرد کرکی به تحولات سیاسی عصر در رساله‏های نماز جمعه، نفحات اللاهوت و مهم‏تر از همه، جامع المقاصد آشکار است. وی در ابتدای رساله نفحات اللاهوت، در کنار ستایش دولت نوپای صفوی، هدف از نگارش آن رساله را خدمت به دولت صفوی می‏داند.26 این کتاب در دفاع از سیاسیت مذهبی صفویان نوشته شده است. حسین بیک روملو در احسن التواریخ می‏نویسد: بعد از خواجه نصیر، هیچ کس به اندازه کرکی در اعتلای مذهب شیعه نکوشیده است.27

حماسه دوم بانی طرح ولایت فقیه

محقق کرکی از بانیان طرح ولایت فقیه است. وی در رساله نمازجمعه می‏نویسد:
اصحاب ما اتفاق نظر دارند که فقیه عادل امامی جامع شرایط فتوا، که از او به مجتهد در احکام شریعه تعبیر می شود، در حال غیبت در همه آنچه نیابت در آن دخیل است، نایب ائمه علیهم السلام می باشد. ... او حق دارد مال فردی را که از ادای حق امتناع کند، در مواردی که به آن نیاز است، به فروش برساند. او بر اموال غایبان، کودکان، سفیهان و ورشکسته‏گان ولایت دارد و می تواند در اموال ممنوعات از تصرف، تصرف کند و دارای تمام اختیارات دیگری است که برای حاکم منصوب از جانب امام اثبات می شود.28

پی‌نوشت‌ها:

1. ذبیح الله صفا، حماسه سرایی در ایران، ص 3.
2. مجموعه آثار شهید مطهری، ج 17، صص39 و 40.
3. مجمع البحرین، واژه سَوَسَ.
4. لسان العرب، ج6،, ص 108.
5. رسائل اخوان صفا، ج 4، ص 250.
6. همان.
7. نور محمد شریف، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه نصرالله پورجوادى، ص 177.
8. ابوحامد غزالى، احیاءالعلوم، ترجمه مؤیدالدین محمد خوارزمى، ص 55.
9. صحیفه نور، ج 13، ص 398.
10. وینسنت آندرو، نظریه‏هاى دولت، ترجمه حسین بشیریه، ص 20.
11. فرهنگ اقتصادی، ص 69.
12. آموزش دین، صص 10- 8.
13. نهج البلاغه، خطبه 3.
14. سید محمدعلی حسینی‏زاده، اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص 63.
15. محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، ج 4، ص 368.
16. احسن تواریخ، ص331.
17. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 105، ص 28.
18. اندیشه سیاسی محقق کرکی، ص 66.
19. همان، ص 149.
20. سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج8، ص209؛ میرزا حسین نوری، مستدرک الوسائل، ج3، ص432.
21. روضات الجنات، ج4 ، ص 362 و 363.
22. عباس قمی، فوائد الرضویه، ص 304.
23. همان، ص 305.
24. زمین در فقه اسلامی، ص 67.
25. میرزا عبدالله افندی، تعلیقه امل الامل، تحقیق سیداحمد حسینی اشکوری، ص 294.
26. یوسف بحرانی، لؤلؤ البحرین، ص 152.
27. احسن التواریخ، ص 349.
28. کرکی، الرسائل، به کوشش محمد حسون، ج 1، ص 142.

منابع:
ابن منظور. 1405ق. لسان العرب. قم: نشر ادب حوزه.
حسینی‏زاده، سیدمحمدعلی. 1380. اندیشه سیاسی محقق کرکی. قم: بوستان کتاب.
حکیمی، محمدرضا. 1360. شرف الدین. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران.
خوانساری، محمد. 1356. روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات. ترجمه محمدباقر ساعدی خراسانی. تهران: کتابفروشی اسلامیه.
رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفا. 1360. ترجمه علی‏اصغر حلبی، تهران: زواره.
روملو، حسن‌ بیک‌. 1349. احسن‌ التواریخ‌. به‌ اهتمام‌ دکتر عبدالحسین‌ نوایی‌، تهران‌: بنگاه‌ترجمه‌ و نشر کتاب‌.
شریف. 1363. تاریخ فلسفه در اسلام. ترجمه زیرنظر نصرالله پورجوادی. تهران: نشردانشگاهی.
صفا، ذبیح‏الله. 1384. حماسه سرایی در ایران. تهران: نشر امیر کبیر.
غزالی. 1364. احیاءالعلوم. ترجمه مؤیدالدین محمد خوارزمی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
لک زایی، نجف. 1386. چالش سیاست دینی و نظم سلطانی (با تأکید بر اندیشه و عمل سیاسی علمای شیعه در عصر صفویه). قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
مدرسی طباطبائی، حسین. 1362. زمین در فقه اسلامی. باختران: نشر فرهنگ اسلامی.
مریدی، سیاوش و علیرضا نوروزی. 1373. فرهنگ اقتصادی. تهران: انتشارات نگاه.
مطهری، مرتضی. مجموعه آثار شهید مطهری. تهران: صدرا.
نجفی، موسی. 1378. اندیشه سیاسی و تاریخ نهضت حاج آقا نورالله اصفهانی. تهران: مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران بنیاد مستضعفان وجانبازان.
نرم‏افزار صحیفه نور.
وینسنت، آندرو. 1391. نظریه‏های دولت. ترجمه حسین بشیریه، تهران: نی/
www. irc.ir



 

 



مقالات مرتبط
نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.