نویسنده: ایونه دو لد- سامپلونیوس
مترجم: فاضل اردشیر لاریجانی
مترجم: فاضل اردشیر لاریجانی
شکوفایی: بغداد، حدود 360-391/ 970-1000
نام و لقب کوهی ایرانی تبار بودن او را نشان می دهد؛ کوهی به معنی اهل «کوه»، دهکده ای در ناحیه طبرستان، و رستم نام قهرمان افسانه ای ایران قدیم است. کوهی در اوج فعالیت علمیش در بغداد، در خدمت فرمانروایان بویه ای، عضدالدوله و پسر و جانشین شرف الدوله، کار می کرده است.(1)کوهی در 970-969/ 359 در رصد نقطه های انقلاب صَیفی و شَتَوی در شیراز همکاری داشت. این رصدها به دستور عضدالدوله به سرپرستی ابوالحسین عبدالرحمان بن عمر صوفی انجام شد، و احمد بن محمد بن عبدالجلیل سَجزی و دانشمندان دیگری نیز در آن حضور داشتند. شرف الدوله در 988/378 کوهی را امر به رصد کواکب سبعه نمود، و کوهی جهت نصب وسایلی که خود طراحی کرده بود، ساختمانی در باغ قصر احداث کرد. اولین رصد در رجب 389/ژوئن 988 در حضور کوهی که ریاست رصدخانه را به عهده داشت و چند تن از قضات، و نیز دانشمندانی چون بوزجانی، احمد بن محمد صاغانی، ابوالحسن محمد سامری، ابوالحسن مغربی، و ابواسحاق ابراهیم بن هلال بن ابراهیم بن زَهرون صابی، انجام گرفت. نامه هایی که بین ابواسحاق و کوهی رد و بدل شده هنوز موجود است. آنان ورود خورشید را به برج سرطان، و حدود سه ماه بعد ورود آن را به برج میزان با نهایت دقت رصد کردند. بیرونی حکایت می کند که فعالیت رصدخانه کوهی با مرگ شرف الدوله در سال 989/ 379 قطع شد.
کوهی، که خیام او را ریاضیدانی عالی مقام دانسته، عمدتاً در هندسه کار کرده است. در آثاری که از وی باقی مانده، وی اساساً آن مسائل هندسی را حل کرده که به معادلات بالاتر از درجه دوم منجر می شوند. خواجه نصیر طوسی در تحریر خود از کتاب الکرۀ والاسطوانۀ ارشمیدس نکته ذیل را از کوهی نقل کرده است: «برای ساختن قطعه کره ای که حجمش برابر با سطح قطعه کره مفروض دیگری باشد که مسئله ای است شبیه به مسائل نظیر آن که ارشمیدس حل کرده، ولی بسیار دشوارتر از آنها کوهی دو طول مجهول را از تقاطع دادن یک هذلولی متساوی الساقین و یک سهمی ساخت و سپس به دقت در مورد شرایط قابل حل بودن مسئله بحث کرد.»
چنین دقتی در رساله فی استخراج ضلع المُسَبَّع المستوی الاضلاع فی الدایره(ساختن هفت ضلعی منتظم) نیز دیده می شود. روش ساختمان وی بسیار کاملتر از روش منسوب به ارشمیدس است. راه حل کوهی مبتنی است بر یافتن مثلثی که زاویه هایش به نسبت 4: 2 :1 باشند. او نسبت اضلاع [مثلث] را با تقاطع دادن یک سهمی و یک هذلولی که همه پارامترهایشان برابر بودند، ساخت. سجزی که مدعی پیروی از روش معاصرش ابوسعد علاء بن سهل است، نیز از همین روش استفاده کرده است؛ اما این ابن سهل بر کاری که کوهی کرده بود وقوف داشت، زیرا که شرحی بر کتاب صنعه الاصطرلاب او نوشته بود.روش دیگری که کوهی به کار برده در رساله فی القسمه الزاویه (درباره تثلیث زاویه) سجزی یافته می شود.
کوهی در رساله فی استخراج مساحه المجسم المُکافی («اندازه گیری جسم سهمیگون») نیز راه حلی ارائه کرده که تا اندازه ای واضحتر و ساده تر از راه حل ارشمیدس است.خودش گفته که تنها با رساله ثابت بن قره در این موضوع آشنا بوده، و با سه قضیه روشی بسیار کوتاهتر و زیباتر را نشان داده است. هیچ یک از اینان به محاسبه سهمیگون حادث از چرخش سهمی حول خطی عمود بر محور آن نپرداخته بود، و این کار را اول بار ابن هیثم، که از نوشته های کوهی و ثابت الهام گرفته بود، انجام داد.با این که ابن هیثم کار کوهی را ناقص می دانست، اما تحت تأثیر روند فکری او قرار گرفت.
کوهی با تجزیه معادله به این نتیجه رسید که معادله دارای یک ریشه (مثبت) است هر گاه . ظاهراً خیام به این نتیجه، که ارشمیدس از آن اطلاع داشته، واقف نبوده و از این رو راه حلش دقت کمتری دارد. همچنین خیام گفته است که کوهی از حل معادله عاجز مانده بود، در حالی که ابوالجود آنرا حل کرد.(ابوالجود، که معاصر بیرونی بوده، در مسائل هندسی که به معادلات درجه سوم منجر می شوند کار کرده است. اثر اصلی وی موجود نیست.)
در ارتباط با ریاضیات ارشمیدس، اشتاین اشنایدر(1) گفته است که کوهی شرحی نیز بر مفروضات ارشمیدس نگاشته است. در چاپ لاتینی بورلی (2) در قرن هفدهم از مفروضات (Liber Assumptorum ) اشاره ای به کوهی شده است.
کوهی اولین کسی است که پرگار به اصطلاح مخروطی را وصف کرده است، پرگاری که طول یک شاخه آن متغیر است و برای رسم مقاطع مخروطی به کار می رود.در رساله فی البَرکار التام («درباره پرگار تام») که اثری است روشن و تا اندازه ای کلی، وی ابتدا راه ترسیم خط مستقیم، دایره و مقاطع مخروطی را با این پرگار شرح داده و سپس به بیان نظریه پرداخته است. و نتیجه گرفته است که دیگر می توان اسطرلاب، شاخص و ابزارهای مشابه را بسادگی ساخت. بیرونی از استادش ابونصر منصور بن عراق نسخه ای از این اثر را درخواست کرده بود؛ و ابن حسین در کتاب بیرونی اشاره ای به رساله کوهی دیده بود. ابن حسین که تلاشش برای یافتن نسخه ای از این اثر بی نتیجه ماند، خود اثر کم اهمیت تری در این موضوع نگاشت.(Suter, Die Mathematiker und Astronomen der Araber und ihre Werke, {Leipzig, 1900}p. 130).
کوهی آثاری چند در علم نجوم نیز به وجود آورده (بروکلمان تعدادی را بدون ذکر عنوان یاد کرده است)، و رساله ای هم در مورد اسطرلاب داشته که قبلاً ذکر آن آمد، ابونصر منصور بن عراق که برای کوهی ارزش و مقام والایی قایل بود، در رساله فی دوائر السموت فی الاصطرلاب روش کوهی را در ساختن دوایر سمت اثبات کرده است.
کتابشناسی
الف) آثار اصلیسیاهه بیشتر نسخه های خطی موجود آثار کوهی در کتاب بروکلمان آمده است:
C. Brockelmann, Geschichte der arabischen Literatur, 2nd ed., I(Leiden, 1943), 254 and Supp. I(Leiden, 1937), 399;
همچنین ر.ک.
G. Vajda, "Quelques notes sur le fonds de manuscrits arabes de la bilbiotheque nationale de Paris, " in Rivista degli studi oreintali, 25(1950), 1-10.
ترجمه برخی از رساله های کوهی و بحث درباره آنها در آثار زیر یافت می شود:
A. Sayili, " A Short Article of Abu Sahl Waijan ibn Rustam al-Quhi on the Possibility of Infinite Motion in Finite Time, " in Actes du VIII Congres international d'histoire des sciences (Florece- Milan, 1956), 248-249;and " The Trisection of the Angle by Abu Sahl Wayjan ibn Rustam al Kuhi, " in Proceedings of the Tenth International congress of History of Science(Ithaca, 1962), 545-546; Y. Dold-Samplonius, " Die Konstruktion des regelmassign Siebenecks nach Abu Sahl al -QUhi Waigan ibn Rustam, " in Janus, 50(1963), 227-249; H. Suter, " Die Abhandlungen Thabit den Kurras undAbu Sahl al-Kuhis uber die Ausmessung der Paraboloide, '' in Sitzungsberichte der physikalisch - medizinischen Sozietat in Erlangen , 49(1917), 186-227; and F. Woepcke , L'algebre d'Omar Alkhayyami (Paris, 1851), 96-114, 118, 122, 127; and Trois traites arabes sur le compas parfait, '' in Notices et sxtraits de la Bibliotheque nationale , 22, p. 1(1874), 1-21, 68-111, 145-175.
دائره المعارف عثمانیه حیدرآباد، این آثار را منتشر کرده است:رساله فی مساحه المجسم المکافی و من کلام ابی سهل فی مازاد من الاشکال فی امر مقاله الثانیه (قضایایی که به مقاله دوم [اصول؟] افزوده بوده) (حیدرآباد، 1948).
ب) منابع فرعی
ابن قفطی، تاریخ الحکماء، ویراسته ی. لیپرت (لایپزیگ، 1903)، 351-354.در مورد کوهی ریاضیدان در آثار زیر هم اطلاعاتی هست:
Woepcke, L'algeber..., 54-56; and A. P. Youschkevitch, Geschichte der Mathematik im Mittelalter (Basel, 1964), 258-259, 292.
در مورد رصدهای شیراز. ر.ک.بیرونی. تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن (قاهره، 1962)، 99-100 [ترجمه فارسی از احمد آرام (تهران، 1352)ص 74]. و در مورد رصدهای بغداد ر.ک.
A. Sayili, The Observatory in Islam (Ankara, 1960), 112-117; M. Steinschneider, " Die mittleren Bucher der Araber und ihre Bearbeiter, " in Zeitschrift fur Mathematik und Physik, 10(1865), 480..
منبع: گیلسپی، چارلز کولستون؛ (1389)، زندگینامهی علمی دانشمندان اسلامی (جلد نخست)، ترجمهی جمعی از مترجمان، تهران، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم