نام و شهرت : موریهه اوشیبا
سبک : آیکیدو
تاریخ تولد : 14 دسامبر 1383 برابر 23 آذر 1262
محل تولد : ژاپن
تاریخ فوت : 26 آوریل 1969 برابر 6 اردیبهشت 1348
علت فوت : مرگ طبیعی
آیکیدو نامی است که او برای هنر رزمی خود انتخاب نمود. این کلمه مرکب از سه جـزء آی، کی و دو میباشد که معنـای اصلـی آنها به ترتیب همـاهنـگی، نیـروی درونی و راه و روش میباشد. تلفظ آی به معنای هماهنـگی، با آی به معنای عشـق یکی است که مـریهه از هر دو آنها، در بینش این هنر رزمی بهره میجسـت.
سال ۱۸۸۳ در استان واکایاما شهـر تانابه از پدر و مادری بنام یُرُکو و یوکی بدنیا آمد.
سال ۱۸۹۰ در معبـدی در نزدیکی خانه اش خواندن و نوشتن را در هفت سالگی آموخت.
سال ۱۸۹۶ در سیزده سالگی بمدرسه راهنمائی واکایاماکن دای نی جین چو رفت ولی پس از یکسال منصرف شد.
سال ۱۸۹۷ در چهارده سالگی معلم چورتکـه شد و در اداره مالیات مشغول بکار شد.
سال ۱۹۰۱ در هجـده سالگی کار اداره مالیات را رهـا کرد و برای کار به توکیـو رفت.
سال ۱۹۰۲ در نوزده سالگی مغازهای دایر کرد و به تمرین جـودو پرداخت. بعلت مـریضـی به شهر تـانـابـه بـرگشت و هر روز در کوهستانها خود راقوی میکرد و ازدواج کرد.
سال ۱۹۰۳ در بیست سالگی به خدمت سربازی در اُساکا رفت و آنقدر در کار تیراندازی و شمشیر بازی مهارت داشت که به او پیشوای سربازها میگفتند. از استان اُساکا به استان واکایاما رفت تا در جنگ نی چی رو شرکت کند و مرتب ورزش میکرد.
سال ۱۹۰۹ در بیست و شش سالگی با نظر دولت در باره یکی شدن معابد مخالفت کرد و به پیروزی رسید.
سال ۱۹۱۲ در بیست و نه سالگی از طرف دولت به پیشنهاد شد به هُکای دو برود و او با پنجاه و چهار خانوار به هـکـایـدو منطقه مُن بتسو گون شی را تا کی گِن رفتند.
سال ۱۹۱۴ در سی و یک سالگی در روستای کامی یوبِتسو کارهای زیادی انجام داد و او را شی راتاکی اُ نامیدند.
سال ۱۹۱۵ در سی و دو سالـگی در هتلی در اِن گارو بنام هی ساتا با استاد جودو تاکـدا سـوکـاکو آشنـا شـد و بـه ورزش جـودو پرداخت.
سال ۱۹۱۷ در سی و چهـار سالـگی در روستـای کـامـی یـوبتسـو آتش سوزی بزرگی اتفاق افتاد که او و همراهانش آنرا مهـار کردند.
سال ۱۹۱۸ در سی و پنج سـالـگی یکـی از مقامـات بالای ارتش مُنبِتسو گون در روستای کامی بِتسو شد.
سال ۱۹۱۹ در سی و شـش سالـگی در زمان مرگ پدر مریهه به شهر خود برگشت و در بین راه به کیوتو آیابه رفت و با کسی که حاجت میداد بنام دِگـوچـی اُنـی زابـورُ آشنا شـد
سال ۱۹۲۰ در سی و هفـت سالـگی پس از مرگ پدرش همراه با خانواده اش به کیـوتو آیابه رفت تا در آنجا زنـدگی کند. در آنجـا به ورزش پـرداخت و باشگـاهی بنـام کـلاس وشیبـا را دایـر نمـود.
سال ۱۹۲۲ در سی و نـه سالـگی نـام آی کـی را برای ورزش خـود برگـزید و به دیگـران ابـلاغ کـرد.
سال ۱۹۲۴ در چهـل و یک سالـگی همراه با دِگـوچی انی زابـورو به مغولستان رفت که خیلی سختی کشید.
سال ۱۹۲۵ در چهـل و دو سالـگی به همه گفت که راه آی کی را با جدیت دنبال کنند و در پائیز همان سال بـه دعوت دریـادار تاکِ شیتـا رئیس نیروی دریائی به توکیو رفت تا در آیاماگُشو به تـدریـس آیکیدو بپردازد.
سال ۱۹۲۷ در چهل و چهـار سالـگی همراه خانواده خود به توکیو رفت و خانهای اجاره کرد و همچنین مکـانی اجاره کرد و در آنجا به تمرین پرداخت.
سال ۱۹۲۹ در چهل و شـش سالـگی، معلم ورزش دریا نوردان شد.
سال ۱۹۳۰ در چهل و هفـت سالـگی برای دایـر کردن کـلاسی به مِجی رُشی مُراچی آیی نقـل مـکان کرد و کلاسی دایر کرد که اجـارهای بود در این کلاس کانُ جیگُـرو که خود از جـودو کاران برجستـه بود شـرکـت کرد و فنـون مُـریـهـه را از نـزدیک مشاهـده نمـود.
سال ۱۹۳۱ در چهل و هشت سالـگی در شیـن جـوکـو واکـامـاتسـوچو کلاسی دایر کرد که نامش را کُبوکان قـرارداد و در آنـجا شـاگـردان زیـادی بـدور او جمـع شـدنـد.
سال ۱۹۴۵ در پنجاه و هفـت سالـگی از دولـت بورسیـه میگرفت و مجلس، مکانی بنام زایـدان هُجین کُبوکای را دایر کرد و آی کـی بـوجوتسو را ورزش آی کی نامیـد و در استـان ایبـاراکی محله ایواما کلاسی در بیرون از خانه خـود دایـر کـرد.
سال ۱۹۴۲ در پنجاه و نـه سالـگی ورزش آی کی را آیـکیـدو نامید.
سال ۱۹۴۳ در شصـت سالـگی در استـان ایـبـاراکی محله ایـوامـا معبد آیـکیـدو را سـاخـت.
سال ۱۹۵۲ در شصـت و نـه سالـگی به شهرهای مختلف سفـر کرد و آیکیـدو را گستـرش داد.
سال ۱۹۶۰ در هفتاد و هفـت سالـگی در تلویزیون ژاپن گـواهینـامه شی جو هُشو را در روز بونکا گرفت.
سال ۱۹۶۴ در هشتـاد و یک سالگی (تابستان این سال) از طرف امپـراتـور ژاپن بخاطر آیکیدو، مـدال افتـخار دریافت نمـود.
سال ۱۹۶۶ در هشتـاد و سـه سالـگی از کشـور بـرزیـل از کلیـسـای کاتولیک آپُستُ لیکا اُرتو دُشیا از طرف بالاترین مقام کلیسا بهترین لقب کاتولیک (آپست لیکا اُرتودشیا هـاکشـاکـو) برای او ارسال شد.
سال ۱۹۶۹ در هشتـاد و شـش سالـگی بخاطر کار بزرگی که انجام داده بود (ابداع ورزش آیکیدو) از استاندار واکـایـامـا مـدرک تـانـابـه شیـمییُ شیمین را دریافت کرد و از محله ایواما، ایواماچو مییُ چُمین را گرفت و در بامداد یکی از روزهای سال ۱۹۶۹ ساعت ۵ صبح بـدرود حیـات گفت. روز قبـل از فـوت مـدرکی بنام سیگُ ای کونسان تُ زویی هُـشُ را دریـافـت کـرد.
در ادامه در مورد نکات خاص و مهم زندگی او می توان گفت : تأثیرگذارترین مربی او، «سوکاکو تاکوا» بود که شخصیتی محکم و با ثبات داشت. او مجموعهای از فنون و تکنیک را تحت عنوان رشته دایتوریو به او آموزش داد. اوشیبا تأثیرات مبارزه را در حین کار با تاکوا کشف کرد ولی این برای او کافی نبود چرا که او میخواست به جایگاه واقعی بشر در این جهان و در کل کهکشان دست پیدا کند و البته او توانست این جایگاه را به لطف وجود شخصیت دیگری به نام «اونیسابورو دگوچی» استاد بزرگ تمرینهای سبک جدید شینتو ایست یعنی اوموتو- کیو، بدست آورد.
در کنار دگوچی، اوشیبا توانست تمرینات جدیدی (به کارگیری زمزمه و اصوات دعاگونه به صورت ذکر) به نام کوتو-داما را دنبال کند. وقتی در سال 1924 دگوچی ژاپن را به قصد مونوگولی ترک کرد اوشیبا به عنوان محافظ همراه وی بود. این گروه یک زندگی ماجراجویانه و پرخطر را آغاز کرد. دگوچی گروهی از مبارزان را برای کمک به مردم تعلیم داد. آنها درزمان قحطی بین مردم نمک و برنج توزیع میکردند.
اوشیبا، هر آنچه که از مبارزه میدانست برای مقابله با دستههای راهزنان به کار میگرفت. این تجربه بسیار عالی بود و برای اولین بار استاد بزرگ آینده، مسیر ویژه خود را پیدا کرد: پیشبینی در دل خطر، وقتی همه تهدید شده و هراسیدهاند، او به جلوتر از خودش مینگرد:
میاندیشد کدام مسیرها را باید انتخاب کرد و از کدامها باید چشم پوشید.
در بازگشت به ژاپن اعتقاداتش به یقیین رسیده بود:
جایگاه بشر در عالم هستی و در برابر پروردگار هستی.
بدین ترتیب هنرهای رزمی یک هدف بیشتر ندارند:
برقراری صلح در جهان
برای ایجاد هماهنگی بین تمرینات و اعتقادات فیلسوفانهاش، او هنری جدید آفرید:
آیکیدو به معنای وحدت و عشق، صلح و آشتی و تجسم قدرت
اوشیبا تا آخرین لحظات زندگیش پیامآور صلح بود و همواره در مجامع، کنفرانسها و تظاهرات حریفی بیرقیب شمرده میشد. او تمامی رقبای خود را زمین زد و… در نهایت میتوان گفت اوشیبا یک مرد بینظیر بود.
منبع:رزمی کار
سبک : آیکیدو
تاریخ تولد : 14 دسامبر 1383 برابر 23 آذر 1262
محل تولد : ژاپن
تاریخ فوت : 26 آوریل 1969 برابر 6 اردیبهشت 1348
علت فوت : مرگ طبیعی
مهمترین فعالیت
تاسیس و ایجاد سبک آیکیدو
آیکیدو نامی است که او برای هنر رزمی خود انتخاب نمود. این کلمه مرکب از سه جـزء آی، کی و دو میباشد که معنـای اصلـی آنها به ترتیب همـاهنـگی، نیـروی درونی و راه و روش میباشد. تلفظ آی به معنای هماهنـگی، با آی به معنای عشـق یکی است که مـریهه از هر دو آنها، در بینش این هنر رزمی بهره میجسـت.
سال ۱۸۸۳ در استان واکایاما شهـر تانابه از پدر و مادری بنام یُرُکو و یوکی بدنیا آمد.
سال ۱۸۹۰ در معبـدی در نزدیکی خانه اش خواندن و نوشتن را در هفت سالگی آموخت.
سال ۱۸۹۶ در سیزده سالگی بمدرسه راهنمائی واکایاماکن دای نی جین چو رفت ولی پس از یکسال منصرف شد.
سال ۱۸۹۷ در چهارده سالگی معلم چورتکـه شد و در اداره مالیات مشغول بکار شد.
سال ۱۹۰۱ در هجـده سالگی کار اداره مالیات را رهـا کرد و برای کار به توکیـو رفت.
سال ۱۹۰۲ در نوزده سالگی مغازهای دایر کرد و به تمرین جـودو پرداخت. بعلت مـریضـی به شهر تـانـابـه بـرگشت و هر روز در کوهستانها خود راقوی میکرد و ازدواج کرد.
سال ۱۹۰۳ در بیست سالگی به خدمت سربازی در اُساکا رفت و آنقدر در کار تیراندازی و شمشیر بازی مهارت داشت که به او پیشوای سربازها میگفتند. از استان اُساکا به استان واکایاما رفت تا در جنگ نی چی رو شرکت کند و مرتب ورزش میکرد.
سال ۱۹۰۹ در بیست و شش سالگی با نظر دولت در باره یکی شدن معابد مخالفت کرد و به پیروزی رسید.
سال ۱۹۱۲ در بیست و نه سالگی از طرف دولت به پیشنهاد شد به هُکای دو برود و او با پنجاه و چهار خانوار به هـکـایـدو منطقه مُن بتسو گون شی را تا کی گِن رفتند.
سال ۱۹۱۴ در سی و یک سالگی در روستای کامی یوبِتسو کارهای زیادی انجام داد و او را شی راتاکی اُ نامیدند.
سال ۱۹۱۵ در سی و دو سالـگی در هتلی در اِن گارو بنام هی ساتا با استاد جودو تاکـدا سـوکـاکو آشنـا شـد و بـه ورزش جـودو پرداخت.
سال ۱۹۱۷ در سی و چهـار سالـگی در روستـای کـامـی یـوبتسـو آتش سوزی بزرگی اتفاق افتاد که او و همراهانش آنرا مهـار کردند.
سال ۱۹۱۸ در سی و پنج سـالـگی یکـی از مقامـات بالای ارتش مُنبِتسو گون در روستای کامی بِتسو شد.
سال ۱۹۲۰ در سی و هفـت سالـگی پس از مرگ پدرش همراه با خانواده اش به کیـوتو آیابه رفت تا در آنجا زنـدگی کند. در آنجـا به ورزش پـرداخت و باشگـاهی بنـام کـلاس وشیبـا را دایـر نمـود.
سال ۱۹۲۲ در سی و نـه سالـگی نـام آی کـی را برای ورزش خـود برگـزید و به دیگـران ابـلاغ کـرد.
سال ۱۹۲۴ در چهـل و یک سالـگی همراه با دِگـوچی انی زابـورو به مغولستان رفت که خیلی سختی کشید.
سال ۱۹۲۵ در چهـل و دو سالـگی به همه گفت که راه آی کی را با جدیت دنبال کنند و در پائیز همان سال بـه دعوت دریـادار تاکِ شیتـا رئیس نیروی دریائی به توکیو رفت تا در آیاماگُشو به تـدریـس آیکیدو بپردازد.
سال ۱۹۲۷ در چهل و چهـار سالـگی همراه خانواده خود به توکیو رفت و خانهای اجاره کرد و همچنین مکـانی اجاره کرد و در آنجا به تمرین پرداخت.
سال ۱۹۲۹ در چهل و شـش سالـگی، معلم ورزش دریا نوردان شد.
سال ۱۹۳۰ در چهل و هفـت سالـگی برای دایـر کردن کـلاسی به مِجی رُشی مُراچی آیی نقـل مـکان کرد و کلاسی دایر کرد که اجـارهای بود در این کلاس کانُ جیگُـرو که خود از جـودو کاران برجستـه بود شـرکـت کرد و فنـون مُـریـهـه را از نـزدیک مشاهـده نمـود.
سال ۱۹۳۱ در چهل و هشت سالـگی در شیـن جـوکـو واکـامـاتسـوچو کلاسی دایر کرد که نامش را کُبوکان قـرارداد و در آنـجا شـاگـردان زیـادی بـدور او جمـع شـدنـد.
سال ۱۹۴۵ در پنجاه و هفـت سالـگی از دولـت بورسیـه میگرفت و مجلس، مکانی بنام زایـدان هُجین کُبوکای را دایر کرد و آی کـی بـوجوتسو را ورزش آی کی نامیـد و در استـان ایبـاراکی محله ایواما کلاسی در بیرون از خانه خـود دایـر کـرد.
سال ۱۹۴۲ در پنجاه و نـه سالـگی ورزش آی کی را آیـکیـدو نامید.
سال ۱۹۴۳ در شصـت سالـگی در استـان ایـبـاراکی محله ایـوامـا معبد آیـکیـدو را سـاخـت.
سال ۱۹۵۲ در شصـت و نـه سالـگی به شهرهای مختلف سفـر کرد و آیکیـدو را گستـرش داد.
سال ۱۹۶۰ در هفتاد و هفـت سالـگی در تلویزیون ژاپن گـواهینـامه شی جو هُشو را در روز بونکا گرفت.
سال ۱۹۶۴ در هشتـاد و یک سالگی (تابستان این سال) از طرف امپـراتـور ژاپن بخاطر آیکیدو، مـدال افتـخار دریافت نمـود.
سال ۱۹۶۶ در هشتـاد و سـه سالـگی از کشـور بـرزیـل از کلیـسـای کاتولیک آپُستُ لیکا اُرتو دُشیا از طرف بالاترین مقام کلیسا بهترین لقب کاتولیک (آپست لیکا اُرتودشیا هـاکشـاکـو) برای او ارسال شد.
سال ۱۹۶۹ در هشتـاد و شـش سالـگی بخاطر کار بزرگی که انجام داده بود (ابداع ورزش آیکیدو) از استاندار واکـایـامـا مـدرک تـانـابـه شیـمییُ شیمین را دریافت کرد و از محله ایواما، ایواماچو مییُ چُمین را گرفت و در بامداد یکی از روزهای سال ۱۹۶۹ ساعت ۵ صبح بـدرود حیـات گفت. روز قبـل از فـوت مـدرکی بنام سیگُ ای کونسان تُ زویی هُـشُ را دریـافـت کـرد.
در ادامه در مورد نکات خاص و مهم زندگی او می توان گفت : تأثیرگذارترین مربی او، «سوکاکو تاکوا» بود که شخصیتی محکم و با ثبات داشت. او مجموعهای از فنون و تکنیک را تحت عنوان رشته دایتوریو به او آموزش داد. اوشیبا تأثیرات مبارزه را در حین کار با تاکوا کشف کرد ولی این برای او کافی نبود چرا که او میخواست به جایگاه واقعی بشر در این جهان و در کل کهکشان دست پیدا کند و البته او توانست این جایگاه را به لطف وجود شخصیت دیگری به نام «اونیسابورو دگوچی» استاد بزرگ تمرینهای سبک جدید شینتو ایست یعنی اوموتو- کیو، بدست آورد.
در کنار دگوچی، اوشیبا توانست تمرینات جدیدی (به کارگیری زمزمه و اصوات دعاگونه به صورت ذکر) به نام کوتو-داما را دنبال کند. وقتی در سال 1924 دگوچی ژاپن را به قصد مونوگولی ترک کرد اوشیبا به عنوان محافظ همراه وی بود. این گروه یک زندگی ماجراجویانه و پرخطر را آغاز کرد. دگوچی گروهی از مبارزان را برای کمک به مردم تعلیم داد. آنها درزمان قحطی بین مردم نمک و برنج توزیع میکردند.
اوشیبا، هر آنچه که از مبارزه میدانست برای مقابله با دستههای راهزنان به کار میگرفت. این تجربه بسیار عالی بود و برای اولین بار استاد بزرگ آینده، مسیر ویژه خود را پیدا کرد: پیشبینی در دل خطر، وقتی همه تهدید شده و هراسیدهاند، او به جلوتر از خودش مینگرد:
میاندیشد کدام مسیرها را باید انتخاب کرد و از کدامها باید چشم پوشید.
در بازگشت به ژاپن اعتقاداتش به یقیین رسیده بود:
جایگاه بشر در عالم هستی و در برابر پروردگار هستی.
بدین ترتیب هنرهای رزمی یک هدف بیشتر ندارند:
برقراری صلح در جهان
برای ایجاد هماهنگی بین تمرینات و اعتقادات فیلسوفانهاش، او هنری جدید آفرید:
آیکیدو به معنای وحدت و عشق، صلح و آشتی و تجسم قدرت
اوشیبا تا آخرین لحظات زندگیش پیامآور صلح بود و همواره در مجامع، کنفرانسها و تظاهرات حریفی بیرقیب شمرده میشد. او تمامی رقبای خود را زمین زد و… در نهایت میتوان گفت اوشیبا یک مرد بینظیر بود.
منبع:رزمی کار
/ج