نویسنده:مجید شیخ سامانی
چکیده
زیر ساخت منشور وحدت اسلامی را باید در قرآن کریم و سیره ی رسول خدا جستجو نمود و با الهام از آیات روشن الهی و احادیث نبوی آن را تحریر نمود. قرآن کریم سنن الهی را نشان می دهد و امت را به سوی وحدت کلمه و کلمه توحید فرا می خواند و عزت مسلمانان را در گرو تمسک به این حبل المتین الهی می داند.در این مقاله به اهمیت اتحاد از دیدگاه قرآن و دعوت به اتحاد در رسالت انبیا پرداخته شده است و به طور خاص ایجاد انگیزه و زمینه سازی برای وحدت اسلامی در جامعه ی اسلامی با نگاه قرآنی تبیین گردیده است.
نوآوری این مقاله در بیان اصول اسلامی می باشد که عبارتند از: دو اصل یکتاپرستی و الفت بین قلب ها به واسطه ی عامل غیبی. همچنین موانع انسجام اسلامی از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار گرفته اند که عبارتند از: موانع اخلاقی و فرهنگی، موانع سیاسی اجتماعی و موانع اقتصادی.
در نهایت نمونه های عملی سیره ی نبوی در راستای تحقق اتحاد و انسجام اسلامی محور بحث قرار گرفته است.
کلید واژه ها
قرآن، وحدت، اصول وحدت اسلامی، موانع انسجام اسلامی، سنت.پیشگفتار
مقام معظم رهبری سال 86 را به شیوه ی سال های گذشته سال «اتحاد ملی و انسجام اسلامی» نامگذاری نمودند. از نظر معظم له این رویه یک نوع هدف گذاری است که شناسه ی راهبردی نظام را در آن سال مشخص می سازد و دستگاه های اجرایی، قانونگذاری و قضایی با تدارک طرح ها، لوایح، آیین نامه ها و مقررات اداری و رسانه های کشور در مسیر نهادینه شدن آن الگوها باید با تبیین و تشریح ضرورت و نیازهای استراتژیک کشور، بستر مناسب را برای تدوین الگویی جامع همراه ضمانت های لازم فراهم سازند. از سوی دیگر پایان هر سال به معنای پایان فلسفه وجودی آن نامگذاری نبوده است و نخواهد بود، بلکه پایان هر سال و آغاز سال دیگر باید به عنوان زیربنای ایجاد زنجیره ای وثیق و مستحکم از مطالبات رهبری باشد که با گذشت زمان هر سال بر حلقه های آن مطالبات افزوده شود و حجم و ضرورت برآورده شدن آن مطالبات نیز دو چندان شود.در هر ملتی وحدت و همبستگی مردم موجب تلاش مشترک برای دستیابی به اهداف ملی و مانع بروز طغیان ها و کینه توزی ها می شود. این مهم راه رسیدن به سعادت را که غایت و نهایت محسوب می شود فراهم می کند. از نظر لغوی وحدت به معنای اتحاد، توافق و هماهنگی است. با توجه به این تعریف می توان وحدت ملی را اشتراک همه ی افراد یک ملت در آمال و مقاصد خویش دانست به گونه ای که به منزله ی مجموعه ای واحد به شمار آیند. اندیشمندان علوم سیاسی وحدت ملی را از ارکان قدرت سیاسی دانسته اند که از چگونگی واکنش مردم، دفاع از منافع ملی و مصالح کشور حکایت می کند. در اوضاع و موقعیت بسیار حساس کنونی کشور دشمنان ملت ایران تمام امکانات و ابزارهای انحصاری بین المللی خود را به کار گرفته اند تا به طرق مختلف به امنیت و وحدت ملی ایران اسلامی ضربه بزنند و در میان صفوف مردم تفرقه ایجاد کنند تا بتوانند نفوذ و سلطه ی استعماری خود را برای همیشه بر ملت تحمیل نمایند. ما در سال گذشته، شاهد اجرای پروژه ی جدید آمریکایی ها در گسترش سفره ی بحران و فشار بر کمربند امنیتی ایران بوده ایم. بر اساس داده های این پروژه که حاصل مطالعات و نشست های متعدد مؤسسات پژوهشی ایالات متحده همچون آمریکن اینترپرایز، شورای روابط خارجی، کارنگی، هریتیج و چند دانشگاه دیگر آمریکایی است، از ایران به عنوان یک هدف سخت نام برده اند که حمله ی نظامی و اشتغال آن با هدف تغییر رژیم، امری ناممکن می باشد. از این رو ایالات متحده برای مهار و تغییر رژیم رفتاری جمهوری اسلامی ایران چاره ای جز روی آوردن به سیاست مهار و جنگ سرد ندارد. این سیاست مبتنی بر تعامل همراه درگیری، بحران آفرینی، ناامن سازی، تماس محتاطانه و گزینشی، حمایت از اپوزیسیون داخلی و خارجی، دامن زدن به نافرمانی مدنی و... می باشد.
از این رو اتخاذ شعار اتحاد ملی که بیشتر با اوضاع و احوال داخلی کشور مرتبط است و می تواند در جهت توجه جدی به این موارد باشد: 1. ورود به مرحله سرنوشت ساز مسأله هسته ای ایران، 2. در پیش بودن انتخابات مهم هشتمین دوره ی مجلس شورای اسلامی؛ 3. وجود برخی ناامنی ها در کشور از قبیل حوادثی چون تاسوکی زابل، بمب گذاری زاهدان، انفجارهای خوزستان، آشوب های آذربایجان، تجمعات معلمان، اعتصابات صنفی رانندگان اتوبوس های شهری و... که همگی در جهت سیاست بحران آفرینی آمریکا در ایران است. 4. تلاش گسترده ی دولت و ملت برای تحقق برنامه های چشم انداز 20 ساله ی کشور از سوی دیگر.
فلسفه ی انتخاب شعار انسجام اسلامی نیز می تواند به این دلایل اتخاذ شده باشد:
1. در کنار پروژه بر هم زدن یکپارچگی عمومی داخلی، غرب طرح انزوای سیاسی ایران در منطقه ی جهان اسلام و فضای بین المللی را هم دنبال می کند.
2. رشد روز افزون درگیری شیعه و سنی در عراق و منطقه و تحریک دولت ها و علمای اهل تسنن از طریق بزرگ نمایی در موازنه ی قدرت شیعیان؛
3. بن بست حاصله در اعمال فشار بر دولت حماس برای به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی؛
4. تلاش امریکا برای تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه جمهوری اسلامی؛
5. ناکامی غرب در حذف مقاومت لبنان از طریق عمال داخلی این کشور؛
و...
با درک موارد یاد شده است که رهبر معظم انقلاب در کنار اتحاد ملی بر موضوع انسجام اسلامی نیز تأکید می نماید. در واقع سکاندار نظام اسلامی، راهبرد اداره ی نظام را معطوف به مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران نکرده و دایره ی آن را به کشورهای منطقه و جهان اسلام نیز گسترش داده است. نامگذاری سال 85 به سال پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) که پس از توهین های برنامه ریزی شده غرب به ساحت مقدس آن حضرت صورت پذیرفت، لذا نامگذاری سال 86 به سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی نیز نشان می دهد که رهبری نظام، در اداره ی کشور نگاهی ویژه به تحولات منطقه ای، جهان اسلام و حوزه های بین المللی دارند، از این رو با اشاره به اوضاع ویژه ای که بر جهان اسلام حکمفرماست، معظم له یکپارچگی دنیای اسلام را در برابر توطئه های دنیای غرب مطالبه می نمایند، مطالبه ای که نقطه ی آغازین آن می تواند با طرح تدوین منشور اتحاد جهان اسلام که ایشان در خجسته سالروز میلاد پیامبر رحمت و عطوفت، حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) مطرح فرمودند کلید زده شود. معظم له در دیدار با نخبگان مسلمان در 17 ربیع از علما و روشنفکران مسلمان دعوت کردند تا در تدوین منشور وحدت اسلامی همت گمارند. این حرکت مصلحانه گامی است در جهت خاموش کردن آتش افروزی فتنه گران و حرکتی است در مسیر اتحاد امت اسلام. طبعاً زیرساخت منشور وحدت اسلامی را باید در قرآن کریم و سیره رسول بزرگواری اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه و آله) جستجو کرد و با الهام از آیات روشن الهی و احادیث نبوی آن را تحریر نمود. قرآن کریم سنن الهی را نشان می دهد و امت را به سوی توحید کلمه و کلمه توحید فرا می خواند.
اتحاد اسلامی میوه ی یکتاپرستی است و تجلی بارز توحید است. قرآن چشمه ساری است که آب حیات طیبه امت اسلامی از آن جاری است و عزت مسلمانان در گرو تمسک به ابن حبل المتین الهی است. خداوند می فرماید:«إِنَّ اللهَ لَا یُغَیِّرُ مَا بِقَومٍ حَتی یُغَیِّروا مَا بِاَنفُسِهِم» (رعد:11) اگر مردم دچار دسایس نفسانی و وسائس شیطانی شوند و راه انحطاط را در پیش گیرند، گرفتار بحران و پریشانی می شوند و اگر به مصداق آیه ی شریفه که می فرماید: «وَالَّذینَ جَاهَدوُا فِینَا لَنَهدِیَنَّهُم سُبُلَنَا وَإّنَّ اللهَ لَمَعَ المُحسِنِینَ»(عنکبوت: 69) راه خدا را «إِنَّا هَدَینَاهُ السَّبِیل إِما شَاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» (انسان: 3) این انسان ها هستند که باید بپیمایند و شکر نعمت به جای آورند تا به مقصد رسند. اگر در معیت انبیاء به سنن الهی روی آورند، درهای رحمت خداوند به روی آنان باز می شود و اگر راه شیطان را طی کنند به سرنوشت گناهکاران و طاغیان تاریخ گرفتار می گردند. تفرقه، از راه و رسم شیطان و اتحاد، از سنن خدای رحمان و رحیم است. اتحاد تجلی توحید نظری از مصادیق بارز توحید عملی است. مسلمانانی که اعتقاد به خدای یکتا دارند به حکم قرآن کریم اهل ایمان و عمل صالح هستند و حیات آنان صیغه ی توحیدی دارد آن گونه که قرآن کریم یاد آور می شود: «قُل إِنَّ صَلاتِی وَنُسُکی وَمَحیایَ وَ مَمَاتِی لله رَبِّ العَالَمِینَ». عقیده و عمل مسلمانان رنگ و بوی یگانه پرستی دارد. عالمان و روشنفکران اسلامی در عصر حاضر باید با تأسی به رهبر انقلاب اسلامی پرچم اتحاد امت اسلامی را به اهتزاز در آورند و از ملامت ملامتگران بیمناک نشوند و به مصداق«الَّذینَ یُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللهِ وَیَخشَونَهُ وَلاَ یَخشَونَ اَحَداً إِلاَّ الله وَکَفَی بِاللهِ حَسیباً» (احزاب: 39) رسالت تاریخی خود را به فرجام رسانند و مقدمات تشکیل حکومت جهانی واحد را مهیا سازند. آنان باید بدانند که سردمداران شرکت مدرن به تجزیه ی جهان اسلام و تفرقه ی مسلمانان می اندیشند. آیه ی«وَلاَ تَکوُنوا مِنَ المُشرِکینَ مِنَ الَّذینَ فَرَقوُا دِینَهُم وَکانُوا شِیعاً کَلِّ حِزبٍ بِمَا لَدَیهِم فَرِحونَ» (روم:31-32) به خوبی فرجام گرایش به اندیشه های شرک آلود را نشان می دهد. به راستی زیر بنای تفرقه، شرک و زیربنای اتحاد همان اصل درخشان توحید است.
همانا قرآن کریم است که مورد اتفاق همه فرق اسلامی و سرچشمه ی نیکی ها و روشنی هاست. در این نوشتار به استناد برخی آیات قرآن کریم مسلمانان از هر فرقه ای که باشد اتفاق نظر دارند که«إِنَّ هَذَا القُرآنِ یَهدی لِلَّتیِ هِیَ اَقوَمُ وَ یُبَشِّرُ المُؤمِنیِنَ الَّذینَ یَعمَلُونَ الصَّالِحاتِ أَنَّ لَهُم اَجراً کَبیراً» (اسراء: 9) پس بازگشت به قرآن کریم کلید هدایت است. در عصر ما شیطان بزرگ مسلمانان را به استضعاف و وابستگی فرا می خواند و آنان را از اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله) می ترساند. اما مسلمانان می دانند که استکبار بر سبیل باطل است و«إن الباطل کان زهوقاً» (اسراء: 11). مسلمانان می دانند که افسانه ی پایان تاریخ سخنی گزاف است؛ زیرا در منطق انبیای عظام وراثت زمین از آن پرهیزگاران است: «استَعِینُوا باللهِ وَاصبِرُوا إِنَّ الَأرضَ لله یُورِثُهَا مَن یَشَاء مِن عِبادِهِ وَالعاقِبَةُ لِلمُتَّقیِنَ» (اعراف: 128)
اتحاد ملت اسلامی طلیعه ی ظهور مصلح جهانی و دستیابی مستضعفان به امامت و وراثت زمین است و قرآن مجید قانون اسلامی جهان اسلام، و لذا تا زمانی که امت اسلامی از این خورشید هدایت فاصله دارد، از آثار تاریکی و بی تحرکی رنج خواهد برد چرا که لسان قرآن کریم با فطرت انسان ها همسویی و انطباق دارد و در این کتاب عظیم شفای دردهای اجتماعی بشریت مشهود است.
قرآن کریم نقطه ی پرگار اتحاد
قرآن کریم جامع و کامل به سه مقوله ی اخلاق، عقاید و احکام، پرچم هدایت را به دوش کشیده است و همواره این ندا را به گوش جهانیان می رساند که اگر مسلمانان در زیر سایه ی این پرچم جمع شوند، سعادت دنیوی و اخروی آن ها تضمین می گردد. به اتفاق همه ی مکاتب فکری، اعتقاد به وحیانی بودن و عدم تحریف قرآن کریم بر همه واجب و منکر آن کافر است. درک عظمت قرآن مجید از توان بشر عادی محال است، مگر اینکه از«راسخون فی العلم» باشد: «لا یعلم تأویله الّا الله و الراسخون فی العلم» برای بیان کرامت قرآن کریم این آیه بس است: «قل لئن اجتمعت الانس و الجنّ علی أن یأتوا بمثل هذا القرآن لا یأتون بمثله ولو کان بعضهم لبعض ظهیراً»: «بگو اگر جن و انس اتفاق کنند که همانند این قرآن کریم را بیاورند، همانند آن را نخواهند آورد، هرچند یکدیگر را کمک کنند.آیاتی بسیار در قرآن کریم وجود دارد که وحدت و همزیستی مسالمت آمیز مسلمانان و ادیان دیگر را مورد تأکید فراوان قرار می دهد. هر چند واژه ی وحدت در قرآن کریم به کار نرفته، اما با مضمون و محتوای دیگر آمده است. برخی از این آیات به این شرح است:
1. اهمیت اتحاد
- اهمیت همدلی و اتحاد مؤمنان
»وَاَلَّفَ بَینَ قُلُوبِهِم لَو اَنفَقتَ ما فِی الَأرضِ جَمیعاً مَّا اَلُّفَت بَینَ قُلُوبِهِم وَلَکِنَّ اللهَ اَلُّفَ بَینَهُم...« (انفاقل: 63)؛
«قُل یَا اَهلَ الکِتابِ تَعَالَوا إِلَی کَلِمَةٍ سَوَاء بَینَنا و بَینَکُم اَلَّا نَعبُدَ اِلَّا اللهَ و لاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئاً وَلاَ یَتَّخِذَ بَعضُنَا بَعضاً أَربَاباً مِّن دُونِ اللهِ...».(آل عمران: 64)
- اهمیت اتحاد مؤمنان در پیروی از پیامبر(صلی الله علیه و آله)
«وَمَن یُشاقِقِ الرَّسُولَ مِن بَعدِ مَا تَبَیَّنَ لَهُ الهُدَی وَیَتَّبِع غَیرَ سَبیلِ المُؤمِنینَ نُوَلِّهِ ما تَوَلِّی وَنُصُلِهِ جَهَنَّمَ...». (نساء: 115)
- عنایت و اهتمام الهی به اتحاد در جامعه ی اسلامی
«یَا اَیُها الَّذینَ آمَنُوا ادخُلُوا فِی السِّلمِ کَآفَّةً وَلاَ تَتَّبِعُوا خُطُواتّ الشَّیطانِ..فَإِن زَلَلتُم مِّن بَعدِ مَا جاءَتکُمُ البَیِّناتُ فَاعلَمُوا أَنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ» (بقره: 208- 209)؛
«وَاعتَصِموُا بِحَبلِ اللهِ جَمیِعاً وَلاَ تَفَرَّقوُا...وَکُنتُم عَلَیَ شَفَا حُفرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَاَنقَذَکُم... وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوُا وَاختَلَفوُا مِن بَعدِ مَا جاءهُمُ البَیِّناتُ». (آل عمران: 103- 105).
- اهمیت اتفاق نظر مؤمنان در برابر منافقان
«فَمَا لَکُم فِی المُنافِقِینَ فِئَتَینِ واللهُ اَرکَسَهُم بِمَا کَسَبُوا...» (نساء: 88)
- اهتمام الهی به اتحاد مؤمنان در عمل به احکام الهی
«وَأنَّ هَذَا صِراطِی مُستَقیماً فَاتَّبِعُوهُ السُّبُلَ فَتَّفَرَّقَ بِکُم عَن سَبیلِهِ ذَلِکُم وَصَّاکُم بِهّ» (انعام: 153)؛
«شَرَعَ لَکُم مِّنَ الَّدینِ ما وَصِّی بِهِ نُوحاً وَالَّذی اَوحَینَا إِلَیکَ وَمَا وَصَّینَا بِهِ اِبراهِیمَ وَ مُوسَی وَ عِیسَی اَن اَقیموُا الَّدینَ...». (شوری: 13)
- ایجاد وحدت و الفت در دل های مؤمنان از آیات الهی
«وَاعتَصِموُا بِحَبلِ اللهِ جَمیِعاً وَلاَ تَفَرَّقوُا وَاذکُرُوا نِعمَةَ اللهِ عَلَیکُم إِذ کَنتُم اَعداءِ فَاَلَفَ بَینَ قُلُوبِکُم فَاَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخواناً... کَذَلِکَ یُبَیِّنُ اللهُ لَکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَهتَدُون... تِلکَ آیاتُ اللهِ نَتلُوها عَلَیکَ بِالحَقِّ...». (آل عمران: 103- 108)
- اهتمام و عنایت الهی به اتحاد جمعی از مؤمنان برای کارهای خیر و امر به معروف و نهی از منکر
«وَلتَکُن مِّنکُم اُمَّةٌ یَدعوُنَ إِلی الخَیرِ وَ یَأمُرُونَ بِالمَعروفِ و یَنهَونَ عَنِ المُنکَرِ...» (آل عمران: 104)
2. دعوت به اتحاد
- دعوت الهی از مؤمنان به اتحاد خود در مبارزه با مشرکان
«وَقَاتِلُوا المُشرِکِینَ کَآفَّةً کَمَا یُقاتِلُونَکُم کَآفَّةً...» (توبه: 36)
- سفارش ابراهیم و یعقوب(علیه السلام) به وحدت نظر فرزندان خود بر توحید و عبادت خدا
«وَوَصِیَّ بِهَا إِبراهِیمُ بَنِیهِ وَیَعقُوُبُ یَا بَنَیَّ إِنَّ اللهَ اصطَفَی لَکُمُ الّدینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَاَنتُم مُّسلِمونَ... نَعبُدُ إِلَهَکَ... (بقره: 132-133) و... .
انگیزه های وحدت
1. وحدت اسلامی فراهم کننده ی قدرتی حقیقی است که می تواند پس از خداوند متعال، تکیه گاه استواری برای مسلمانان در رویارویی های فرهنگ ها و تمدن ها باشد؛ زیرا اگرچه مسلمانان از نیروی عظیم انسانی، امکانات مادی فراوان، موقعیت های استراتژیک مهم، روحیه ی معنوی بالا و فرهنگ و دیدگاه اعتقادی و فرهنگ پیشرفته ای در نگرش به زندگی برخوردار هستند، اما چنانچه میان این اجزا و عناصر پراکنده هماهنگی ایجاد نکنند؛ این مجموعه ی عظیم بیش از طعمه ای در چمگال دشمنان نخواهد بود.2. وحدت اسلامی می تواند زمینه ای گسترده برای پژوهش، بحث و بررسی، اجتهاد و استنباط از منابع اسلامی فراهم آورد و به این وسیله به رویارویی های فکری و فرهنگی و حل مشکلات انسانی که ثمره ی پیشرفت های مادی و تحولات علمی- اجتماعی است مدد رساند؛ روشن و بدیهی است که چنین امکانی وسیع برای حقیقت ها و بررسی ها تنها در سایه ی آرامش، تفاهم و آزادی ابراز عقیده و ارج و احترام اندیشه و تلاش های دوستانه و برادرانه به وقوع می پیوندد.
3. وحدت اسلامی می تواند زمینه های رشد و پیشرفت را در تمامی جنبه های مادی و معنوی فراهم کند.
زمینه های وحدت اسلامی
الف. ارائه ی دیدی کلی و عمومی راجع به تأثیر دین در زندگی و اینکه آیا دین تنها رابطه ی روحی و پیوندی قلبی میان انسان و خدا و اعمال عبادی و اصول اخلاقی است که انسان به آن پایبند باشد یا حوزه ی تأثیر گذاری دین گسترده تر و فراتر از این، در برگیرنده ی تمامی جنبه های اجتماعی، اقتصادی، اداری، سیاسی و ارتباطات انسانی در زندگی است.ب. اتخاذ موضعی کلی در قبال حقوق بشر در اندیشه و عمل و اعمال عبادی مسلمانان و حقوق اجتماعی پیروان مذاهب اسلامی، به طوری که اول، اتباع مذاهب دیگر را از حقوق اساسی شان که همراه دیگر شهروندان مسلمان در لزوم برخورداری از آن ها مشترک اند و صرفاً به خاطر انتساب به مذهبی خاص، نتوان محدوم ساخت؛ دوم، مسأله ی انتساب به مذهب خاص به امتیاز یا نقطه ضعفی به نفع یا ضرر اشخاص تبدیل نگردد.
ج. داشتن دیدگاهی کلی در قبال دشمنان اصلی اسلام چه در جنبه ی اعتقادی مانند جریان الحاد و اباحی گری اخلاقی یا در جنبه های سیاسی همچون جریان کفر جهانی؛
د. اختلاف های مذهبی که باید با نگاهی کلی و روشن به آن نگریست تا بتوان با آن ها رفتاری صحیح انجام داد. چون وحدت را در این زمینه به معنای متحد کردن تمامی مذاهب در یک مذهب مشترک گرفتن هیچ مفهوم صحیحی ندارد؛ بلکه اصولاً در این زمینه نخست باید آرای پیروان مذاهب و آیین های عبادی و شخصی شان را محترم شمرد و آنگاه روش های تحقیق و بررسی و اسلوب های نقد و گفت و گو را به دور از غرض ورزی ها و شک و گمان متحد ساخت.
هـ. هماهنگ کردن دیدگاهی کلی راجع به اساس ساختار حکومت اسلامی و تأثیر آن در زندگی سیاسی اجتماعی به طوری که مانند عرصه ی دموکراسی در جهان معاصر، تناقضی میان اشکال مطروحه برای حکومت پیش نیاید.
نگاه قرآن به اتحاد ملی و انسجام اسلامی
از نظر قرآن کریم انسان ها از یک نر و ماده آفریده شده اند(حجرات: 13)، و مردمان امتی واحد و یگانه بوده اند(بقره: 213)، و تمایز رنگ و زبان آنان نه مایه ی امتیاز و نه نشانه ی برتری است بلکه از نشانه های قدرت الهی است(روم: 22). چند گونگی قبیله ای و طایفه ای راهی برای شناسایی بهتر و هماهنگی و همگرایی است(حجرات: 13). هر ملتی به جهانی چند پدیدار می گردد؛ چنانکه امت ها و شرایع نیز به جهان اوضاع زمانی و روحیات و مقتضیات روحی و روانی انسان پدید آمده است(مائده: 48). بنابراین نمی توان به این مسائل به عنوان مسائل محوری نگریست بلکه اموری عرضی هستند که در اوضاع و مقتضیاتی خاص پدیدار می گردند.قرآن کریم می کوشد تا همه ی انسان ها را در نهایت در یک جامعه ی جهانی واحد گرد آورد و جهانی شدن به عنوان یک فرایند طبیعی و جهانی سازی به عنوان یک برنامه پروژه ی اسلامی مورد تأکید و تأیید قرآن کریم و اسلام است. اسلام و قرآن کریم از مردمان می خواهد که در نهایت با حفظ اصول و اختلاف های ملی و حتی شریعتی خود در یک اجتماع کلان و واحد انسانی جهانی گرد هم آیند و به ارزش های مشترک توجه کنند. از این رو مردمان را به کلمه ی یگانگی می خواند(آل عمران: 64). این به آن معناست که انسان ها می توانند و باید برای اصول مشترک و اهداف مشترک خود با هم منسجم گردند. این انسجام هر چند از نظر تئوری فراهم است و همه در پی توحید، آسایش و آرامش هستند ولی در مقام عمل، اجرایی نشده است و انسجام خارجی نیافته و آثار آن ظاهر نشده است. قرآن کریم در کنار برنامه های تشریعی، پیروان شرایع مختلف را بر گرد آمدن بر نقاط مشترک با یکدیگر فرا می خواند و به این ترتیب بنیاد جامعه ی جهانی آرام و امن همراه احترام متقابل به فرهنگ ها و ملیت ها را پی می ریزد و خود را کتاب مصدق می نامد(آل عمران: 41)؛ پاک شمردن طعام اهل کتاب(مائده: 5) و مجاز شمردن معامله و داد و ستد با ایشان(ممتحنه: 8) و نهی از مجادله و درگیری های کلامی، یا اهانت به مقدسات و فرهنگ های ایشان را حرام دانستن(عنکبوت: 46) گام های اساسی اسلام و قرآن کریم برای ایجاد جامعه ی جهانی انسانی است. برای رسیدن به این مقام و هدف اساسی باید نخست با امت های مختلف خود با یکدیگر منسجم شوند. از این رو برای رسیدن به انسجام اسلامی طرح و برنامه های مختلف و متنوع ارائه می کند.
بسیاری از گزاره های قرآنی تبیین کننده ی عوامل انسجام اسلامی است؛ چنانکه بسیاری از آموزه های دستوری قرآن کریم نیز در این جهت مورد تحلیل و تبیین است. قرآن کریم همه کسانی را که شهادتین بر زبان جاری کنند و اسلام را با حقیقت جانشان پذیرفته باشد را مؤمن و مشمول حکم انسجام اسلامی می داند؛ یگانگی و انسجامی که در سایه ی وحدت عقیده و باور پدید می آید قرآن کریم بر اساس همین وحدت عقیده مؤمنان را برادران یکدیگر می خواند(حجرات: 10) و بر تعاون و همکاری و همیاری در پارسایی و نیکی دعوت می کند(مائده: 2) و آنان را شرافت امت واحد می ستاید(انبیاء: 92). این همه برای آن است که امت ترکیبی از ملت ها و فرهنگ ها و اقوام مختلف است که در یک راه و روش و هدف مشترک گرد هم آمده اند و توانسته اند گروهی بزرگ از مردمان را در یک مجموعه گرد آورند. این انسجام پیش از آنکه به صورت تجسمی خودنمایی کند به شکل روحی و روانی تحقق می یابد. قرآن کریم پیوند مؤمنان را پیوند دل هایی دانسته است که از استحکام و استواری خاصی برخوردار می باشد(انفال: 63). این موهبتی الهی و معجزه ای خداوندی است که خداوند با تصرف در دل های مردمان مؤمن ایجاد کرده است؛ زیرا نمی توان چنین انسجام و یگانگی را که رنگ خدایی دارد جز به معجزه ایجاد کرد. از این رو خطاب به پیامبرش می فرماید: که اگر تمام گنج ها و ثروت های زمینی را انفاق می کردی نمی توانستی این انسجام، یگانگی و همرنگی را پدید آوری؛ زیرا این گونه یگانگی با پول فراهم نمی آید. همگرایی که ایجاد شده، همگرایی روحی و روانی است که به عنایت پروردگار ایجاد می شود و این در صورتی تحقق می یابد که ملت ها بر دین تأکید ورزند و اصول آن را مورد توجه قرار دهند. (آل عمران: 103)
اصول وحدت اسلامی
اصل اول؛ یکتاپرستی
این اصل در اشکال مختلف تصویر می شود:الف. صحنه ی اتحاد همگان از رهگذر چنگ زدن به ریسمان الهی
«ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا آن گونه که حق پروا کردن از اوست پروا کنید و نمیرید مگر در حالی که تسلیم فرمان او باشید. و همگی به ریسمان الهی چنگ بزنید و پراکنده نشوید و نعمت خدا را بر خود به یاد آورید آنگاه که دشمن یکدیگر بودید، پس میان دل های شما الفت انداخت و در سایه ی نعمت او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید پس شما را از آن رهانید. این گونه خدا آیات خود را برای شما بیان می کند باشد که هدایت یابید.» اعتصام همگانی به حبل الله و اجتناب از تفرقه در قرآن کریم نعمتی است حیاتی که مسلمانان را در پرتو همدلی از پرتگاه آتش نجات می دهد.
خداوند متعال می فرماید: «وَاعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِّ جَمیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا...»
راستی آتشی که امروز در برخی از بلاد اسلامی حرث و نسل مسلمانان را می سوزاند چیزی جز«شَفَا حُفرَةٍ مِّنَ النَّارِ» به شمار می آید؟ درمان قرآن کریم برای این درد مسلمانان تألیف قلوب، مهربانی و رحمت در سایه ی اعتصام به حبل الله و احیای نعمت اخوت و وحدت است. شگفتا وقتی ما مسلمانان با زبان روشن قرآن کریم اهل کتاب را به اجتماع در حول مشترکات ادیان یعنی توحید دعوت می کنیم، آیا حق داریم خودمان در آتش تفرقه ها و دوگانگی ها بدمیم و به جان و مال و عرض هم تعرض روا داریم؟! خداوند می فرماید: «قُل یَا اَهلُ الکِتابِ تَعَالَوا إِلَی کَلَمَةٍ سَوَاء بَینَنَا وَبَینَکُم» (آل عمران: 64) پس به طریق اولی اهل قبله و مسلمانان مجاز به تخاصم نمی باشند. این آیه ی شریفه نشان می دهد که خط مشی موحدان حرکت در سیر رضای خدای واحد و تفاهم بر روی مشترکات و اجتناب از تفرقه است. مسلمانان از دیدگاه قرآن کریم مجاز نیستند تا دین خود را دستخوش امواج تفرقه و تضاد سازند و به بهانه های گوناگون که در طی تاریخ رخ می دهد از هم فاصله بگیرند. خداوند می فرماید: «وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوُا وَاختَلَفوُا مِن بَعدِ مَا جاءَهُمُ البَیِناتُ» (آل عمران: 105)
مسلمانان در ذیل رحمت خداوند باید«رحماء بینهم» باشند. یعنی با مهربانی با هم رفتار کنند و اختلاف ها را تبدیل به تضاد و تنش نکنند و در فضای عقلانی برای دستیابی به اهداف خود به برنامه ریزی روی آورند. وقتی خداوند می فرماید: « کَتَبَ رَبُّکُم عَلَی نَفسِهِ الرَّحمَةَ» (انعام: 54) و از نادانی های ما در می گذرد و توبه پذیر است، آیا ما حق داریم با هم سرسختانه رفتار نماییم و برای هم خط و نشان بکشیم و دست به خشونت متقابل بزنیم؟ یکی از عوامل تهدید کننده ی وحدت مسلمانان و از اهم موانع تشکیل امت واحده اتکای برخی از دول اسلامی و سران کشورهای مسلمان به اجانب است.
ارتباط دو جانبه با دول غیرمسلمان بر اساس مصالح بلامانع است؛ اما اتکا و وابستگی غلط اتحاد اسلامی است. سران کشورهای اسلامی نباید به امید استحکام سلسله حکومتی یا جریان حزبی یا برخورداری از حمایت مستکبران در صحنه ی جهانی خود را به نظام سلطه متصل نمایند و در قلمرو زورگویان بین المللی قرار دهند. قرآن کریم با صراحت می فرماید: «الَّذینَ یَتَّخِذوُنَ الکَافِرِینَ اَولِیاء مِن دُونِ المُؤمِنِینَ اَیَبتَغُونَ عِندَهُمُ العِزَّةَ للهِّ جَمیعاً» (نساء: 139)
نمسک به ریسمان الهی توحید و هم افزاییِ قدرت مسلمانان اثر اتحاد و تشکیل یک بلوک توانمند در عرصه ی بین الملل پشتوانه ای محکم برای اعلای کلمه ی حق و استیفای حقوق مسلمانان و احیای تمدن اسلامی است؛ عزت های استقراضی پایدار نیست. خانه های تار عنکبوتی استعمار سست بنیاد است؛ اما خانه ی توحید جاودانه و محکم است. سران کشورهای اسلامی اگر در بنیان مرصوص توحید مستقر شوند و با ایجاد اتحادیه های سیاسی، اقتصادی و نظامی در جهان اسلام تمکنی جدید به ارمغان بیاورند، بیشتر مورد احترام جهانیان قرار می گیرند. امروز چشم استکبار معطوف به نفت و سرمایه های مسلمانان است؛ اما فردا در سایه ی توحید، قدرت های سلطه گر از موجودیت و همبستگی جهان اسلام حساب خواهند برد. همان طور که ذکر شد نفس ارتباط ملل اسلامی با سایر ملل غیراسلامی و تعامل دول مسلمانان یا اجانب در مسیر مصالح مسلمانان کار متعارف و رایجی است ولی باید دانست که همه ی بیگانگان و پیروان شرایع و مکاتب دیگر یکسان نیستند.
امروز هم مثل صدر اسلام درباره ی مسلمانان دو گروه در صحنه حضور دارد و با دو رویکرد با مسلمانان رفتار می کنند. یک گروه کفرپیشه است و با رویکرد«إنَّ الَّذینَ یَکفُرُونَ بَاللهِ و رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أن یُفَرِّقوا بَینَ اللهِ وَ رُسُلِهِ» (نساء: 150) حرکت می کند و با فتنه انگیزی، فرقه سازی و تفرقه افکنی به حریم دین دست اندازی می کند و گروه دیگر رویکرد الهی دارد و با ساز و کار«وَالِّذیِنَ آمَنُوا بِاللهِ و رُسُلهِ وَلَم یَفَرِّقوُا بَینَ اَحَدٍ منهُمُ» (نساء: 152) رفتار می کند و سیمای امت مقتضا و صبغه ی توحیدی دارد. طبعاً علمای اسلامی در رویارویی با علمای اهل کتاب هرگاه این رویکرد دوم را ملاحظه کنند، برای گسترش فرهنگ توحید با آنان راه تعامل در پیش می گیرند و آرمان های مشترک انبیاء را مدنظر قرار می دهند. اگر در صدر اسلام تفقره آفرینان روش هایی ساده تر داشته اند، امروز در جهان آلوده به شرک مدرن روش های کار این گروه پیچیده تر شده است در دو قرن اخیر جهان اسلام شاهد ولادت نامشروع فرقه های شبه مذهبی جدیدی بوده است که مسقط الرأس آن ها به ظاهر گوشه ای از جهان اسلام در باطن دامن استعمار است و این پدیده یکی از کارکردهای نظام سلطه ی جهانی است که می خواهد به مصداق تفرقه بیفکن و حکومت کن، پایه های تسلط خود را بر منابع و منافع مسلمانان محکم نگاه دارد. اما این مسلمانان هستند که باید آگاه باشند و خود را با دست خود به مهلکه ی تفرقه نیفکنند که اگر گرفتار گرداب تفرقه شدند، غرق می گردند و کاری از دست کسی ساخته نیست. قرآن کریم می فرماید: «اِنَّ الَّذینَ فَرَّقوُا دِینَهُم وکَانُوا شِیَعاً لَّستَ مِنهُم فِی شَیءً» (انعام: 159)، میوه ی شجره ی خبیثه ی تفرقه، پدیده ای تلخ به نام تعصب خام است و میوه ی شجره ی طیبه ی توحید پدیده ای شیرین به نام همبستگی با موحدان است. اولی تنگنا تحمیل می کند و دومی گشایش به ارمغان می آورد. انبیا و اولیاء درخت توحید را آبیاری می کند و شیاطین و طواغیت درخت تفرقه را با آب شرک پرورش می دهند. مسلمانان به حکم عقل باید بلبلان شاخسار یکتاپرستی باشند. امروز اگر علمای مذاهب اسلامی و روشنفکران مسلمانان اعم از شیعه و سنی راه وحدت و عزت مسلمانان را طی کنند و در سایه سار درخت توحید مردم را به اتحاد فراخوانند مشمول این سخن سرشار از حکم خداوند می شوند که می فرماید: «فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذیَ اُنزِلَ مَعَهُ اَولئِکَ هُمُ المُفلِحونَ» (اعراف: 157). کسانی که با تعصب های خام سنگ تفرقه و جدایی را به سینه می زنند و به مقدسات اهل تشیع و تسنن اهانت روا می دارند از فروغ این آیه روشن نیستند.
از دیدگاه قرآن کریم اختلاف هایی که بین امم وجود دارد بی ریشه و حکمت نمی باشند. این تفاوت ها برای آزمایش بندگان است و موحدان در پرتو شریعت و منهاج خود باید راه نیکوکاری را پیدا کنند و در خیرات سبقت گیرند. حال باید دید که آیا چهره های مشهور مذاهب اسلامی باید توانایی و دانایی خود را صرف رشد مسلمانان و توسعه ی فرهنگ و تمدن اسلامی کنند یا آن را در چرخه ی فرساینده ی منازعات مستهلک کنند. باید با چراغ روشن دین راه پیشرفت و نیکوکاری را جست و برای فقر و عقب افتادگی مسلمانان چاره اندیشی کرد و این معنا از این آیه ی شریفه مذکور کاملاً دریافت می گردد. خداوند می فرماید: «لِکُلِّ جَعَلنَا مِنکُم شِرعَةً وَمَنهَاجاً و لَو شاء اللهُ لَجَعَلَکُم اُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِن لِّیَبلُوَکُم فَی مَآ اتاکُم فَاستَبِقُوا الخَیراتِ إِلَی الله مَرجِعُکُم جَمِیعاً فَیَنَبِّئُکُم بِما کُنتُم فِیهِ تَختَلِفوُن» (مائده: 48) وقتی قرار است پیروان قرآن کریم، تورات، انجیل و اهل کتاب از چنین تفکر و مسالمتی برخورداتر باشند به طریق اولی پیروان قرآن کریم باید بر اساس این جهت گیری حرکت نمایند و تنازع های فرساینده، کیان مسلمانان را به خطر می اندازد و توان آنان را به هدر می دهد. مسلمانان که دشمن واحد دارند به حکم دین از ولایت یکدیگر برخوردارند و نباید به منازعات خانمان برانداز آلوده شوند. خداوند می فرماید: «وَلاَ تَنازَعُوا فَتَفشَلُوا وَتَذهَبَ رِیحُکُم وَاصبِروُا إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرینَ» (انفال: 46). ارمغان تنازع ها و تضادهای بی فرجام برای ملل اسلامی سستی و فرسایش است و از رهگذر این رویداد نامبارک آثار خشم الهی نمایان می گردد و جا دارد که صاحبان عقل و اندیشه عبرت گیرند و از مسیر حکمت و سنن الهی دور نگردند. خداوند عذاب سخت را فرجام تفرقه در دین قرار داده است و می فرماید: «وَلاَ تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقوُا وَاختَلَفُوا مِن بَعدِ مَا جَاءَهُمُ البَیِّنَاتُ وَاُولَئِکَ لَهُم عَذابٌ عَظیمٌ» (آل عمران: 105). چه اتفاق افتاده است که گاهی مسلمانان برخلاف نص قرآن عمل می کنند. تسویل نفس اماره است یا خدعه ی شیطان یا فریبکاری طواغیت، یا جهل دوستان یا ترکیبی از همه ی اینها؟ بدون تردید موج بیداری اسلامی اقتضا می کند تا در صراط مستقیم حرکت کنیم و با تمسک به حبل الله و تأسی به رسول الله(صلی الله علیه و آله) که اسوه ی حسنه ی ماست به فکر نجات خود و فلاح بشریت باشیم.
ب. صحنه ی پدیدار شدن انس و الفت میان قلب ها و همدلی به واسطه ی عامل غیبی
«و اگر بخواهند[با پیشنهاد صلح] تو را فریب دهند، خدا برای تو بس است. اوست که تو را به یاری خود و به وسیله ی مؤمنان تأیید کرد و میان دل هایشان الفت انداخت که اگر همه ی آنچه در زمین است خرج می کردی نمی توانستی میان دل هایشان الفت برقرار کنی، ولی خدا میان آنها الفت برقرار کرد براستی او عزتمند و حکیم است».
اصل دوم، پیروی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله)
اهمیت مسأله برخاسته از مجموعه ای از عوامل و اصول اعتقادی، اخلاقی و مصالح سیاسی و اجتماعی است که به پاره ای از آن ها به صورت گذرا اشاره می شود:الف. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) مقام تبلیغ رسالت را بر عهده دارد و سخنان او ناشی از منشأ وحیانی است: «و از روی هوس سخن نمی گوید. این[قرآن] جز وحیی که به او می شود نیست.» «هرکس اطاعت پیامبر کند، در حقیقت اطاعت خدا کرده است؛ و هرکس روی بگرداند[تو مسئول نیستی، و] تو را به عنوان نگهبان آنان نفرستاده ایم.»
ب. رسول کسی است که در عین داشتن مقام نبوت و تبلیغ، مسئولیت امامت جامعه را نیز بر عهده دارد. معنای چنین سخنی آن است که اطاعت از رسول در واقع از یک جنبه نشانه پایبندی به حاکمیت سیاسی اسلامی و گویای اهمیت تأثیری است که قرآن کریم و اسلام برای این حاکمیت در جامعه قائل است. «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و از این پیامبر و کسانی از خودتان که متولیان امر شما هستند فرمان برید؛ و اگر در چیزی با یکدیگر اختلاف پیدا کردید، اگر خدا و روز واپسین ایمان دارید، آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید که این بهتر و سرانجامش نیکوتر است. آیا نظر نیفکنده ای به کسانی که می پندارند به آنچه به سوی تو و آنچه پیش از تو نازل شده است ایمان آورده اند ولی می خواهند داوری میان خود را نزد طاغوت ببرند. در حالی که قطعاً فرمان یافته اند که به آن کفر بورزند؟ و شیطان می خواهد آنان را به گمراهی دوری بیفکند». زمینه های اطاعت از رسول بسیار گسترده و متعدد است و مصالح اجتماعی عمومی، خواسته های فردی خاص، مسائل روزمره ی آنی و انواع موضوعات دائم و پایدار را در بردارد. همچنین تأثیر طبع، نظریات و اجتهادهای مختلف، رسوب های اعتقادی، فکری، اخلاقی و فشارهای اجتماعی و اقتصادی را در این پیروری و اطاعت نباید از نظر دور داشت. یکی از آثار مهم اطاعت از خدا و رسول، برچیده شدن نزاع، اختلاف و تحقق وحدت در میان مسلمانان است. «و خدا و پیامبرش را فرمان برید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و قدرت شما از بین برود، و صبر کنید که خدا با صابران است.»
اصل سوم؛ حفظ روابط عاطفی میان رهبری و مردم
یکی از پایه های مهم وحدت اسلامی، حفظ موقعیت ممتاز رهبری دینی در جامعه است و در این عرصه و حوزه ی قانونمند، وحدت اسلامی شکوفا می شود. مبدل کردن حالت های خشک و بی روح به پیوندهای پرطراوت روحی و معنوی و عاطفی که دوستی، مودت و احساس های پاک انسانی در آن موج زند بر عهده رهبری اسلامی است. به این سان رهبری تأثیری عظیم در حفظ و استمرار بقای وحدت اسلامی ایفا می کند: «همانا برای شما پیامبری از خودتان آمده است که رنج بردن شما بر او دشوار است و بر هدایت شما حریص و نسبت به مؤمنان بسیار دلسوز و مهربان است.»اصل چهارم؛ اخوت دینی
اخوت دینی از دیدگاه قرآن کریم زمینه ی شکوفایی وحدت اسلامی است و به آن نمود اجتماعی و ارزش انسانی می بخشد، وحدت میان اشیاء، نیازمند چارچوبی واحد است که آن ها را در کنار هم گرد آورد. خون، نژاد، زبان، ملیت، جغرافیا، زمین، خاک، مصالح و منافع، ارزش های انسانی؛ دیدگاه قرآن کریم در این زمینه ها همه بر این مبنا استوار است که بشریت از اصلی واحد برخوردار است: «ای مردم ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را شعبه و قبیله قبیله قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. بی تردید گرامی ترین شما نزد خدا باتقواترین شماست. به یقین خدا دانا و آگاه است»، «جز این نیست که مؤمنان با هم برادرند، پس میان برادرانتان سازش دهید و از خدا پروا دارید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید».اصل پنجم؛ موازن اخلاقی
محتوای کلی تعالیم اسلامی، محتوایی اخلاقی است. فلسفه ی قیام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) به تتمیم مکارم اخلاق نفسیر شده است. موازین اخلاقی دارای شاخصه های وفاداری در عهد و پیمان، اجرای عدالت، ترویج فضیلت ها و... است که هر یک در سنگ بنای خیمه وحدت اسلامی سهم شایان توجهی دارند.منبع: گروهی از نویسنگان، مجموعه مقالات مسابقات بین المللی قرآن کریم- جلد اول، انتشارات اسوه، چاپ اول، (1387).
ادامه دارد ...
منبع: گروهی از نویسنگان، مجموعه مقالات مسابقات بین المللی قرآن کریم- جلد اول، انتشارات اسوه، چاپ اول، (1387).