بدون تردید جهان بینی و انسان شناسی هر فرهنگ و مکتب، نقش اساسی و مهمّی در انتخاب نوع و کیفیت پوشش دارد. تاریخچه پوشش در ایران نیز پیوندی عمیق با حجاب، به معنای پوشش کامل و زیبایی شناسی و زیبایی دوستی دارد.
سرزمین ایران سرآمد زیباییها و ظرافتهاست، مردم ما حامل فرهنگی عمیق و ریشه دار، با آمیزه ای از دین و تاریخ هستند. تاریخی که در اقصا نقاط عالم ریشه دوانده است.
هر اندازه فرهنگ و هنر یک سرزمین با بنیانهای اعتقادی و فکری و دیرپای ملتی مرتبط باشد، برعمق عظمت حس زیبایی شناختی مردم آن سرزمین تاثیر میگذارد.
تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان و تمدننگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده اند.
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و هم پای مردان به کار میپرداختند. و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فساد برانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.
« اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمههای ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل، با کمی تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است. »
و «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند.»
به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. »
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند
تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان میدهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه میپوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابههایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده میکردند، و آنرا بر روی تن خود میانداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را میپوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی میدانند، این مطلب را تصدیق میکند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.
پیراهنها از پارچههای منقش (مخصوصاً قلابدوزی شده) تهیه میشده است. آنان کفش ساده دوران اشکانی را به پا میکردند و کمربندشان منحصر به نواری بوده که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر سینه میبستند.
نقش برجسته پالیر در موزه لوور زنی از دوره اشکانی را نشان میدهد. این زن چادر به سر دارد و زیر آن عمامه اش به خوبی نمایان است. بر بالای پیشانی (پایین عمامه) فلزی پهن منقوش و برجسته چون نواری موهای جلوی سر را پوشانده و با وضع مطلوبی به عقب سر برده است.
در جای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر میافتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها میپوشانیده است.
از آنجا که زرتشت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در ایران کمبودی نمیدیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشههای درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد
بررسی نقوش سنگی و طرحهایی از چندین بشقاب باستانی نشان میدهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد میپوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع میکردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده میشود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر میکردند که تا ساق پا میرسیده است.
منبع مقاله :
www.akairan.com
سرزمین ایران سرآمد زیباییها و ظرافتهاست، مردم ما حامل فرهنگی عمیق و ریشه دار، با آمیزه ای از دین و تاریخ هستند. تاریخی که در اقصا نقاط عالم ریشه دوانده است.
هر اندازه فرهنگ و هنر یک سرزمین با بنیانهای اعتقادی و فکری و دیرپای ملتی مرتبط باشد، برعمق عظمت حس زیبایی شناختی مردم آن سرزمین تاثیر میگذارد.
تجلیّات پوشش در میان زنان ایران چنان چشمگیر است که برخی از اندیشمندان و تمدننگاران، ایران را منبع اصلی ترویج حجاب در جهان معرفی کرده اند.
برابر متون تاریخی، در همه آن زمانها پوشاندن موی سر و داشتن لباس بلند و شلوار و چادر رایج بوده است و زنان با آزادی در محیط بیرون خانه رفت و آمد میکردند و هم پای مردان به کار میپرداختند. و این امور با حجاب کامل و پرهیز شدید از اختلاطهای فساد برانگیز همراه بوده است.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد.
پوشش زنان -ساسانی-اشکانیان -اسلام
دوره مادها
« اصلی که باید در نظر داشت، این است که طبق نقوش برجسته و مجسمههای ما قبل میلاد، پوشاک زنان آن دوره از لحاظ شکل، با کمی تفاوت، با پوشاک مردان یکسان است. »
و «مرد و زن به واسطه اختلافی که میان پوشش سرشان وجود دارد، از هم تمیز داده میشوند.»
دوره پارسیها (هخامنشیان)
پارسیها به وسیله کوروش، دولت ماد را از میان برداشته و سلسله هخامنشی را تأسیس کردند. آنها از نظر لباس همانند مادها بودند. در مورد پوشاک خاص زنان این دوره آمده است: « از روی برخی نقوش مانده از آن زمان، به زنان بومی برمیخوریم که پوششی جالب دارند. پیراهن آنان پوششی ساده و بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه است.به زنان دیگر آن دوره نیز برمیخوریم که از پهلو به اسب سوارند. اینان چادری مستطیل شکل، بر روی همه لباس خود افکنده و در زیر آن، یک پیراهن با دامن بلند و در زیر آن نیز، پیراهن بلند دیگری تا به مچ پا نمایان است. »
یافتههای پژوهشی نشان میدهد که زنان ایران زمین از زمان مادها (که نخستین ساکنان آریایی ایران زمین بوده اند) حجاب کاملی شامل پیراهن بلندچین دار و شلوار تا مچ پا و چادر و شنلی بلند روی لباسها، داشته اند. این حجاب در دوران سلسلههای مختلف پارسها نیز معمول بوده است. در زمان زرتشت و قبل و بعد از آن، زنان ایرانی از حجابی کامل برخوردار بوده اند
تصویر به جا مانده بر روی تخته سنگهای دوره هخامنشی نشان میدهد که شباهتی بین لباس زنان و مردان پارسی وجود داشته است. زنان پارسی به جز لباس شبیه آنچه ملکه میپوشیده، لباس دیگری نیز داشته اند، پیراهن آنان پوششی ساده، بلند یا دارای راسته چین و آستین کوتاه بوده که دامن از زانو به پایین شرابههایی از مچ پا آویزان داشته، علاوه بر اینها زنان پارسی از چادر نیز استفاده میکردند، و آنرا بر روی تن خود میانداختند به طوری که تمام لباسهای زیر را میپوشانید. نقوشی که روی فرش پازیریک که در سیبری پیدا شده و آنرا مربوط به ایران در دوران هخامنشی میدانند، این مطلب را تصدیق میکند زیرا زنانی که بر روی این فرش نقش کرده اند پوششی سر اندر پا چیزی شبیه چادر روی همه پوشاک خود داشته اند.
دوره اشکانیان
در این دوره نیز همانند گذشته، پوشش زنان ایرانی کامل بوده است. در این باره چنین میخوانیم: « لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است و پیراهن دیگری روی آن را می پوشانیده است. قد پیراهن دوم نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است و روی این دو پیراهن چادر به سر میکردند. »پیراهنها از پارچههای منقش (مخصوصاً قلابدوزی شده) تهیه میشده است. آنان کفش ساده دوران اشکانی را به پا میکردند و کمربندشان منحصر به نواری بوده که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر سینه میبستند.
نقش برجسته پالیر در موزه لوور زنی از دوره اشکانی را نشان میدهد. این زن چادر به سر دارد و زیر آن عمامه اش به خوبی نمایان است. بر بالای پیشانی (پایین عمامه) فلزی پهن منقوش و برجسته چون نواری موهای جلوی سر را پوشانده و با وضع مطلوبی به عقب سر برده است.
در جای دیگر آمده است: «چادر زنان اشکانی به رنگهای شاد و ارغوانی و یا سفید بوده است. گوشه چادر در زیر یک تخته فلزی بیضی منقوش یا دکمه که به وسیله زنجیری به گردن افکنده شده، بند است. این چادر به نحوی روی سر میافتاده که عمامه (نوعی کلاه زنانه) را در قسمت عقب و پهلوها میپوشانیده است.
دوره ساسانیان
در این دوره اردشیر دین زرتشت را دین رسمی کشور قرار داد. اوستا را ترجمه و آتشکدههای ویران را بازسازی نمود. زنان در این دوره همچنان دارای حجاب کامل بودند. در مورد پوشاک زنان این دوره چنین آمده است: «چادر که از دورههای پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده است، در این دوره نیز به صور مختلف مورد استعمال داشته است.»از آنجا که زرتشت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در ایران کمبودی نمیدیده است، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشید تا با پندهای، خود ریشههای درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نموده، عامل درون را ضامن اجرا و پشتوانه استمرار و استواری حجاب معمول قرار دهد.
جایگاه فرهنگی پوشش در میان زنان نجیب ایران زمین به گونه ای بوده است که در دوران سلطه کامل شاهان، هنگامی که خشایارشاه به ملکه «وشی» دستور داد که بدون پوشش به بزم بیاید تا حاضران زیبایی او را بنگرند، وی امتناع کرد و برای این سرپیچی، به حکم دادوران، عنوان «ملکه ایران» را از دست داد
بررسی نقوش سنگی و طرحهایی از چندین بشقاب باستانی نشان میدهد که بانون ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد میپوشیده اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع میکردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه ای اضافه و پرچین به آن دوخته اند یقه پیراهن آنان اغلب گرد ولی یقه جلو باز تا پایین تر از سینه نیز دیده میشود زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر میکردند که تا ساق پا میرسیده است.
منبع مقاله :
www.akairan.com