چکیده
این مقاله به بررسی فرآیند مدیریت در قرآن و تبیین فلسفه ی اصالت نیت در مقابل فلسفه ی اصالت عمل پرداخته و با اشاره به تغییرناپذیری نظام ارزشی در اسلام دیدگاههای مختلف در مورد مدیریت اسلامی را ارائه ی نموده و معنای مرجح این مفهوم را با توسل به مثالهایی عینی از طبیعت و جهان خلقت تبیین نموده است.واژگان کلیدی:
قرآن، مدیریت اسلامی، ارزش، نظام ارزشی اسلام، فلسفه ی اصالت نیت.مقدمه
سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزشهای حاکم بر آن جامعه است ارزشها از یک سو تعیین کنندة اهداف و از سوی دیگر راهنمای شیوهها و تبیینکنندهی ابزار رسیدن به اهداف میباشد [1] و به عبارت دیگر تدوین کنندة استراتژیها و راهبردهای سازمان هستند. در جوامع غربی که سرمایهداری حاکم است و مفاهیم و باورهای اومانیستی مشاهده میشود [2]، میزان و ماهیت ارزشها (پدیدهها) تابعی از وضعیت زمان و مکان میباشد، آنها قدرت را محوری برای ارزشگذاری میدانند که متکی به قدرتهای غیر الهی مسلط بر جوامع است و تحولات صورت گرفته در این جوامع در جهت منافع این قدرتها شکل میگیرد.در جوامع کمونیستی اصالت را به جامعه میدهند و فرد را قابل قربانی برای طبقه خاص فرض مینمایند (طبقه زحمتکش)، ولی در واقع باز منافع قدرت حاکم شکل دهنده ی روند ارزشگذاری و تعیین بایدها و نبایدها است [3]. وجود این نوع تفکرات و ارزشهای حاکم بر چنین جوامعی به طور کل منجر به فلسفه اصالت عمل گردید.
فلسفه ی اصالت عمل [4]
این نگرش فلسفی سعی بر تلفیق فردگرایی و تجربهگرایی دارد. این دیدگاه که بر گرفته از نظریه ی داروین است با چاپ و انتشار دو مقاله در سال1879 توسط پیرس در آمریکا با نام فلسفة پراگماتیسم ظهور کرد. پراگماتیسم در لغت از واژة پراگماتیک به معنای عملی اقتباس شده است [5]. در نگرش فلسفی اصالت عمل به امور از دیدگاه عامل نگریسته میشود (نه ناظر) به عبارت دیگر شناخت ذاتاً با عمل پیوستگی دارد و باید به نحوی عمل و فعالیت مرتبط باشد.
در این نگرش فلسفی به نتایج و پیامدهای عملی، اهمیت داده میشود، لذا معنیدار بودن و بی معنی بودن، مفاهیم صدق و کذب قضایا وابسته به عملی بودن آنها است. به عبارت دیگر در این نگریش فلسفی ملاک حقانیت یک شناخت، تحققپذیری و عقلایی بودن بر حسب نتایج عمل آن است [6]. با این وجود، جایگاه انسان را در حد اشرف مخلوقات در آن تنزل میدهد. در نگرش مذکور این باور وجود دارد که شخصیت هر انسان در طی فراگرد تجربه و فعالیت اجتماعی شکل میگیرد به عبارت دیگر وجود ویژگیهای ناشی از فطرت انسان، به منزله ی ویژگیهای از پیش تعیین شده، انکار میشود. در مکتب اسلام بر خلاف مکاتب قبلی، مفاهیم ارزشی نسبی نبوده، زمان و مکان در تغییر آنها موثر نیستند؛ زیرا واضع این ارزشها، دارای بینش محدود و عقل ناقص و نسبی بشری نیست، بلکه خداوندی است حکیم، علیم و قادر مطلق، بنابراین نظام ارزشی اسلام تابع اوامر خداوند و مقبولیت یا عدم مقبولیت امور در نزد اوست و مسلمانان بر مبنای منابع شخصی و فقهی یعنی کتاب (قرآن)، سنت، اجماع و عقل میتوانند
وظایف خویش را در حضور پروردگار تشخیص دهند. به طوری که درباره ی برخی از مسائل احکام صریح و مشخص وجود دارد (احکام اولیه) که در این احکام هیچگونه دخل و تصرفی جایز نیست؛ اما در برخی از موارد با توجه به موقعیت و شرایط زمان و مکان وظیفه ی تعیین حکم بر عهده ی «اولیالامر» است که این احکام را احکام ثانویه مینامند [7]. با توجه به اینکه دین اسلام، نجات و رستگاری انسانها را در نظر دارد، بنابراین در نظام ارزشی آن، هم فرد و هم جامعه حقوقی لازمالرعایه دارند [8]. این نوع نگرش سازمان و جامعه را به سمت فلسفه اصالت نیت یا عمل بر مبنای نیت سوق میدهد.
فلسفه ی اصالت نیت از دیدگاه اسلام (عملگرایی بر مبنای نیت)
در این رابطه نکات ذیل قابل تامل است [9]:در اسلام نتایج اعمال حایز اهمیت است، ولی هر عمل از حیث نتایج دنیوی و هم از حیث نتایج اخروی مورد ارزیابی قرار میگیرد.
اعمال خیر و نیک هم از حیث ابزاری بودن و وسیله بودن و هم از حیث ذات عمل ارزشگذاری میشوند و از این طریق افراد برای انجام آنها ترغیب میشوند.
ارزش هر عمل به نیت آن بستگی دارد. یعنی اگر نیت یک عمل الهی و خالص باشد آن عمل ارزش دارد وگرنه فاقد ارزش وگاهی ضد ارزش است.
نیت از هدف غائی، انسان نشات میگیرد که منطبق بر باورها، ملکات و اعتقادات نفسانی اوست. نیت خود، مستحق پاداش و عقوبت است گرچه به عمل نیانجامد.
عمل هر فرد ناشی از نیت اوست و نیت او نیز بر خواسته از شاکله یا شخصیت فرد است که تحت تاثیر عواملی نظیر فطرت، طبیعت ذاتی فرد، محیط، دین ومذهب و علم و معرفت قرار دارد.
6- در ارزشیابی عمل، علاوه بر حسن انجام عمل سه جنبه ی اساسی مدنظر قرار میگیرد که عبارتند از:
ایمان و تقوای فرد که زمینهساز نیت اوست؛نیت صادقانه؛
مطابقت عمل با قرآن و سنت معصومین (ع)
لذا عمل و ایمان افراد در مراتب متفاوتی ارزیابی میشود؛ زیرا هر چه ایمان بیشتر باشد، نیت خالصتر و عمل ارزشمندتر است و این یک رابطه ی دو طرفه است که هر چه ایمان و تقوا بیشتر باشد عمل ارزشمندتر است و برعکس.
آثار عملی بر مبنای نیت از دیدگاه اسلام در مقایسه با عملگرایی صرف در جدول شماره یک ملاحظه میشود [10].
جدول 1- مقایسه عمل گرایی صرف با عمل بر مبنای نیت
مولفه ها |
عملگرایی صرف |
عمل بر مبنای نیت |
هدف |
مادی |
مادی و معنوی با اولویت معنوی |
برنامه ریزی |
کوتاه مدت |
کوتاه مدت در راستای بلند مدت/ آخرت گرایی |
تصمیم گیری |
ابزاری |
ارزشی و ابزاری |
پاداش |
برمبنای عملکرد و نتایج |
بر مبنای تلاش و عملکرد |
پست و مقام |
فرصتی بر دستیابی به منافع فردی و مادی |
عمل به تکلیف و امانت الهی |
انگیزش |
نیازهای مادی |
تمایلات معنوی و نیازهای طبیعی |
زمان |
محدودیت زمانی ندارد |
محدودیت دارد(زمانی برای کار، استراحت، عبادت) |
مبانی ارزشی |
ارزشهای نسبی اخلاقی |
ارزشهای مطلق اخلاقی |
با توجه به نگرش عمیق اسلام به انسان، جایگاه والای مباحث انسانشناسی در قرآن مجید، به حدی است که میتوان گفت دو محور عمده مباحث قرآن را خدا و انسان تشکیل میدهد. مفاهیم مدیریتی نیز در این مجموعه جایگاه خود را مییابد. به همین دلیل منبع سرشار کلیة موضوعات و معارف اسلامی از جمله مدیریت اسلامی قرآن کریم است و برای تبیین آن باید مبانی آن را در این کتاب مقدس جست.
قرآن کریم منبع سرشار از کلیه موضوعات و معارف اسلامی است و برترین معیار شناخت حقیقی میباشد. این صحیفه ی وحی دارای اسامی پنجاه و چندگانهای است. به طور اجمالی میتوان مجموعه مطالب قرآن کریم را به پنج بخش تقسیم کرد [11]:
اصول عقاید:
مهمترین بخش قرآن کریم مبحث اصول عقاید و جهانبینی و هستیشناسی قرآن است. عقاید قرآنی زیربنای اصلی مکتب اسلام است که تبیین کننده ی ابتدای وجود و انتهای آن و بیان کننده ی موقعیت جهان و انسان بین مبدا و انتها است که طی اصول اساسی توحید، نبوت و معاد مطرح میشود.احکام:
حدود 500 آیه که در بردارنده ی احکام الهی، عبادات و روابط بین انسان و خدا و معاملات است در قرآن وجود دارد.اصول اخلاقی:
از ضروریترین تعالیم انبیا الهی مسائل اخلاقی است که بخش عمدهای از آیات قرآن تعلیم آداب و اخلاق فردی و اجتماعی است.قصص و تاریخ:
که مجموعه ی این مطالب جنبه ی کاربردی داشته و تحلیلی کلی بر عملکردها است که در قید زمان و مکان خاصی نیست، بلکه عملکرد فرا زمانی و فرا مکانی دارد.امثال و حِکَم:
که تبیین مفاهیم در قالب تمثیل است و در رابطه با جهان ملموس پیرامون ماست.لذا برای برداشت دقیق مفاهیم مدیریت اسلامی باید با دید واقعبینانه و محققان آیات قرآنی را مورد کنکاش قرار داد که متأسفانه تاکنون به صورت جدی این بررسی انجام نگرفته است، لذا برداشتهای مختلفی از مدیریت اسلامی ارائه شده است.
برداشتهای مختلف از مدیریت اسلامی
الف ـ عدهای معتقدند که علومی از قبیل مدیریت، روانشناسی، جامعهشناسی و حتی اقتصاد، اسلامی و غیر اسلامی ندارد و این تعابیر ساختهی عالمان متعصب مذهبی است که در پی سو استفاده از مذهب و اعتقاد مردم میباشند، لذا این گروه معتقدند که علمی به نام مدیریت اسلامی وجود خارجی ندارد و مدیریت فقهی مدیریت فقهان است! بازار تجارت عالمان مذهبی است، نه مدیریت علمی.ب ـ عدهای دیگر ازمولفان مدیریت اسلامی را قبول دارند، ولی مقصود آن را ادارهی جامعه اسلامی به گونهای که مسلمانان را به اهداف خود برسانند و در دنیا عزیز شوند مطرح میکند؛ به عبارت دیگر مقصود از مدیریت اسلامی اداره جامعه به گونهای است که عزت اسلامی مسلمانان محقق شوند، بنابراین مدیریتی که در دوران کوتاهی، پیشرفت، توسعه و ترقی کشورهایی از قبیل هند و ژاپن را به ارمغان آورد و بند اسارت آنان را گسست از نوع مدیریت اسلامی است. این گروه در پی رد این ادعا هستند که اسلام درعرصهی مدیریت هم سخنی برای عرضه کردن دارد. همین توهم موجب شده است که این سؤال پی در پی تکرار شود که اسلام چه نقشی در مدیریت دارد؟
ج ـ گروهی از ساده انگاران مذهبی، مدیریت اسلامی را ارائهی نظرات خاص برای حل مشکلات اجتماعی میدانند. طبق این نظرکسی که مدیریت اسلامی را یاد گرفته است کلید حل مشکلات اجتماعی و سیاسی را به دست آورده است و در مورد هر مشکل و معضل اجتماعی نسخهای ویژه و آماده از قرآن و حدیث را میتوان دریافت نمایند؛ مثلاً برای جلوگیری از تورم، فساد اداری، کنترل روابط بینالمللی و غیره. روشن است که صاحبان این نگرش سطحی نه اسلام را شناختهاند و نه معیار صحیح مدیریت اسلامی را درک کردهاند.
د ـ گروهی دیگر مدیریت اسلامی را بررسی وتوصیف نحوهی مدیریت مدیران مسلمان در طول تاریخ میدانند. در چنین دیدگاهی شیوهی مدیریت و حکومت حضرت علی (ع) در صدر اسلام، صدور فرمان و دستورالعمل به عمال با بررسی کیفیت مدیریت ائمه معصومین (ع) و شخص نبی اکرم (ص) الگوهای مدیریت اسلامی است. بی تردید چنین برداشتی از مدیریت اسلامی صحیح است و علاوه بر توصیف واقعیات ممکن است درسهای عملی هم بتوان از آن استنتاج کرد؛ اما صحیحترین معنای مدیریت اسلامی این نیست.
ه ـ واقعیت این است که همان طور که در تعریف مدیریت گفته شده است مدیریت هر جامعه برخاسته از نظام ارزشی حاکم بر آن جامعه است، لذا اسلام که دارای نظام ارزشی عمیق، گسترده و منسجمی است مدیریت و
مدیران را تحت تأثیر قرار میدهد. در روشهای عملی آنها اثر میگذارد و به حرکت آنها جهت میدهد. اسلام چیست؟ و ارزشهای اسلامی کدام است؟ اسلام و ارزشهای اسلامی همان چیزی است که در قرآن آمده و قرآن همان است که در عصر بعثت نازل شده است و در مورد تمام شئون زندگی انسان، از جمله مدیریت خرد وکلان، رهبری جامعه، روابط بینالمللی و قانون سخن دارد و بالاترین نقش آن به عنوان یک دین، تأثیر گذاری آن از طریق «نظام ارزشی» است.
نظام ارزشی اسلامی تغییر ناپذیراست و تحت تأثیر زمان و مکان قرار نمیگیرد؛ زیرا اگر امری متغیر باشد چگونه میتوان فهمید که در کدامین حالت ارزش یا ضد ارزش است و اگر در تمامی حالات آنرا خوب بدانیم پس بین اسلام و کفر چه تفاوت و فاصلهای است. ارزشهای دنیای کفر تابع زمان و مکان و متغیر است و ارزشهای اسلامی تا زمانی که اسلام هست پایدار و پابرجا است.
ثبوت ارزشهای اسلامی بر حقایق نفس الامری و امور واقعی مبتنی است و باید دلیل آنرا در انسانشناسی جستجو کرد:
در انسانیت انسان چنین ارزشهایی نهفته است.
تا انسان انسان است این ارزشها در او ثابت است.
برای شناخت انسان و به تبع آن مدیریت اسلامی باید از شناختهای سطحی والتقاطی دست برداشت و به صورت عمیق، صادقانه، صمیمانه و صبورانه در این زمینه تحقیق نمود. تحقیقات ریشهدار در رابطه با:
شناخت هستی یا هستیشناسی
شناخت انسان یا انسانشناسی
ارزشهای اسلامی یا ارزششناسی
که پایه و بنیان مدیریت اسلامی را تشکیل میدهد [12]. برای تبیین بیشتر بحث به گوشهای از همین برداشتها اشاره میشود:
• از دیدگاه قرآن جهان مجموعه ی ارگانیک ذی حیاتی است که شعور دارد، شنوا است، بیناست و مکافات دهنده است و انسانها را به مطالعه تاریخ و تعقل تشویق میکند تا متوجه این شعور جهانی شوند و بداند که حتی ذرهای از اعمال در این سیستم به حال خود رها نمیشود و بدون پاداش نمیماند و این نظام احسن است که در بهترین شکل ایجاد شده است در چنین نظامی سنتهای الهی تاکید دارد بر اینکه:
جهان تودهای از اتفاقات نامربوط نیست.
حوادث و پدیدهها معلول تصادف نیست [13].
انسان محکوم تاریخ و طبیعت نیست؛ محکومی که جز رضا در برابر حوادث چارهای ندارد، بلکه نظام به علت و معلولی است یا سببی و مسببی است. در چنین نظامی جایگاه انسان نیز مشخص است و دیگر قطعه سنگی
از بلندی رها شده نیست، بلکه فاعل مختار است میتواند در طی طریق بسوی سعادت و شقاوت، آزادانه تصمیم بگیرد و از چارچوب مجموعهای معین از روابط و در درون نظام پویا و زندهای که بهترین نظام ممکن است و قانونمندی بهتر از آن امکان ندارد قرار دارد. تمام ادیان الهی بدنبال روشن کردن مسیرهای بهینه و شناساندن روابط موجود میان پدیدههای جهان بودهاند و اوج این دستورات در قرآن آمده است [14].
• انسان با شناخت مسیر روابط میان پدیدهها میتواند راه درست را برگزیند و در هر حال باید بداند که کل مجموعه از خداست و به سوی خدا سیر میکند و حرکت در این مسیر پر فراز و نشیب که همراه با سختی و مشکلات و رنج و سوز و گداز است حرکت صعودی در جهت تکامل و ارتقا میباشد، لذا انسان به حکم عقل و اراده و اختیاری که در انتخاب راه و شناخت سنتها دارد، مسؤول است، اختیار او هم در حوزه ی ادراک (ایمان) است و هم در حوزه ی کاربرد (عمل) است. که در این رابطه نکات زیر قابل طرح است.
خداوند انسان را خلیفه خود قرار داده است که میتواند میان عناصر نظام هستی به گونهای سیر کند و به نحوی بر این روابط مسلط شود که موجب عافیت نیک برای خود و دیگران شود.
از هر کس به اندازه و میزان فهم و درک او از سنتها مسئولیت خواسته میشود و تکلیف هر کس به اندازه وسعت دید اوست.
هر کس در مقابل آنچه میکند مسئولیت فردی دارد و میتوان دیگران را مسئوول خطاهای خود معرفی کرد.
هر فرد نه تنها مسئوول خطا و صوابهای شخصی خویش است، بلکه در برابر خطا و صوابهای جامعهاش نیز مسئوولیت دارد و بر همین منوال حتی در مجازاتهای دنیوی نتیجه ی طبیعی اعمال است در قیامت نیز یک احضار فردی برای مواخذة فرد در مورد اعمالش وجود دارد و یک احضار جمعی برای مواخذه جمع در مورد اعمالشان [15].
بر اساس توحید افعالی/ اصل توحید، مجموعه جهان هستی یک واحد بیش نیست که از سوی خدای واحد بوجود آمده است و هر حرکت و تدبیری در این جهان به او باز میگردد و تعیین سرچشمه تمام تحولات جهان ذات پاک خداست. قانون واحدی بر این نظام واحد حاکم است و سنتهای الهی تمام جهان را در بر گرفته است [16].
مسلمانان در هر شبانهروز ده بار در نیازهای خود این جمله را تکرار میکنند «الحمدالله رب العالمین» یعنی تمام ستایشها ویژه ی خداوندی است که «رب» جهانیان است. واژه ی رب در اصل به معنی سرپرست، اصلاح کننده، مدیر و مدبر چیزی است و از ریشه تربیت به معنی پرورش چیزی، مرحله به مرحله تا به حد کمال برسد گرفته شده است[17].
مدیریت اسلامی در راستای مدیریت جهان خلقت و ادا کننده سازمان آفرینش قرار میگیرد. در چنین بینش، مدیر به عنوان عضوی از اعضای نظام خلقت و تشکیلات سپرده شده به او، جزئی از اجزایی میباشد که باید همراه و هماهنگ با قوانین کلی در نظام آفرینش حرکت نماید. کسانی میتوانند مدیر باشند که از نزدیکترین افراد به خداوند سبحان باشند [18]. قدرت تاثیر همین مدیریت عالی بود که در عصر پیامبر از جامعهای فقیر و ناتوان، جامعهای نوین و متعال ساخت به طوری که بعد از مدت کوتاهی امپراطوریهای زمان را در هم کوبید، لذا مدیریت اسلامی در تداوم مدیر و مدبر بودن خداوند بوده و باید اصلاح کننده، پرورش دهنده باشد تا سازمان را به سر منزل مقصود برساند.
مساله اصلی این است که بر پدیدههای عالم مدیریت حساب شده و با نظم خاصی حمکفرماست و بر پایه این تفکر، تمام مدیریتها به مدیریت او باز میگردد و شاخههایی از آن اصل پربار محسوب میشود و همانگونه که تمام مالکیتها از او سرچشمه میگیرد و مالک تمام عالم هستی اوست و به انسانها آزادی، اراده، لیاقت، مالکیت و مدیریت در محیط زندگی بخشیده است. مدیریت اسلامی در راستای مدیریت جهان قرار دارد و باید همراه و هماهنگ با قوانین کلی و نظام آفرینش حرکت کند، لذا اصول مدیریت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را میتوان در اصول مدیریت الله در عالم هستی جستجو کرد[19].
مدیریت خداوند بر پایه رحمت عام و خاص است مدیریت اسلامی نیز در تمام زمینهها بر اساس رحمت عام (محبت نسبت به دوست و دشمن) و رحمت خاص (محبت ویژه به دوستان لایق و شایسته) استوار است. از این رو مدیر پیرو همان پیوند دوستی، صفا و صمیمت و محبت است تا یک مجموعه با قدرت به پیش رود.
مسأله رحمت عام و خاص خداوند هرگز به معنی عدم رسیدگی به تخلفات متخلفان نیست. بعد از توصیف رحمت در همان سوره حمد توصیف «مالک یوم الدین» گواه بر این مدعا است که رسیدگی به تخلفات الزامی است.
قلب ما را خداوند برای اداره بدن از نظر تغذیه آفریده است و چنان طراحی شده است که ده میلیون میلیارد سلول بدن به آسانی تغذیه کنند. اما قلب تنها با دو سه شاهرگ سر و کار دارد و به آنها و کار خود اعتماد میکند. این الگو بیانگر این مطلب است که مدیریت صحیح در پرتوی ارتباط مستقیم با معاونان محدود مورد اعتماد است.
در تکوین نطفه انسان و همة جانداران و بذر گیاهان، نقطه شروع بسیار کوچک است؛ اما هدف بسیار والا است. این الهامبخش این مطلب است که همة مدیران باید از نقطههای کوچک شروع و با گسترش آن به اهداف بسیار بالا برسند.
مدیریت الهی، اصل ساخته شدن و بالنده شدن انسانها را تعقیب میکند و هر گونه دگرگونی را با دگرگونی انسان مرتبط میداند. در مدیریت جوامع انسانی نیز مسأله اصلی ساخته و بالنده شدن انسانها میباشد. آنها که تکیه اصلی را بر ابزار میکنند، راه خطا میپیمایند.
سازماندهی و هماهنگی در جهان طبیعت و عالم خلقت به عالیترین صورت مشاهده میشود و در مدیریت نیز باید چنان در عمق تشکیلات نفوذ کند که به صورت خودکار در برابر حوادث عمل نماید.
در جهان طبیعت مجموعه فضولات و زبالهها به نحوی عمل میکنند که تبدیل به عناصر فعال میشوند، مدیریتهای جامعه با الهام از این الگو باید تمام فضولات و زبالههای خود را بازسازی و وارد مدار کنند [20].
اینها الهاماتی است که میتوان در ابعاد مختلف مسأله مدیریت از طبیعت و جهان خلقت که بر طبق مدیریت مبدأ علم و قدرت عالم آفرینش اداره میشود، گرفت و این یکی از ویژگیهای مدیریت اسلامی است که مدیران را به درس خواندن در دانشگاه طبیعت میفرستد.
نتیجهگیری
سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزشهای حاکم بر آن جامعه است، لذا اسلام که دارای نظام ارزشی عمیق، گسترده و منسجمی است مدیریت و مدیران را تحت تاثیر قرار میدهد. در روشهای عملی آنها اثر میگذارد و به حرکت آنها جهت میدهد. اسلام و ارزشهای اسلامی همان چیزی است که در قرآن آمده و در مورد شئون زندگی انسان، از جمله مدیریت خرد و کلان، رهبری جامعه، روابط بینالمللی و قانون سخن دارد.در مکتب اسلام بر خلاف مکاتب فعلی، مفاهیم ارزشی نسبی نبوده، زمان و مکان در تغییر آنها موثر نیستند؛ زیرا واضع این ارزشها، دارای بینش محدود و عقل ناقص و نسبی بشری نیست، بلکه خداوندی است حکیم، علیم و قادر مطلق، بنابراین در نظام ارزشی آن، هم فرد و هم جامعه حقوقی لازمالرعایه دارند. این نوع نگرش سازمان و جامعه را به سمت فلسفه اصالت نیت یا عمل بر مبنای نیت سوق میدهد. در این فلسفه نتایج اعمال حایز اهمیت است و ارزش هر عمل به نیت آن بستگی دارد. یعنی اگر نیت یک عمل الهی و خالص باشد آن عمل ارزش دارد وگرنه فاقد ارزش و گاهی ضد ارزش است. نیت بر خواسته از شاکله یا شخصیت فرد است که تحت تاثیر عواملی نظیر فطرت، طبیعت ذاتی فرد، محیط، دین و مذهب و علم و معرفت قرار دارد. در همین راستا عمل و ایمان افراد در مراتب متفاوتی ارزیابی میشود؛ زیرا هر چه ایمان بیشتر باشد، نیت خالصتر و عمل ارزشمندتر است. نهایتا اینکه برای شناخت انسان و به تبع آن مدیریت اسلامی باید از شناختهای سطحی و التقاطی دست برداشت و به صورت عمیق، صادقانه، صمیمانه و صبورانه در زمینه هستیشناسی، انسانشناسی و ارزششناسی که پایه و بنیان مدیریت اسلامی را تشکیل میدهد تحقیق نمود.
پی نوشت ها :
1- دانشیار گروه مدیریت دانشگاه فردوسی مشهد.
منابع تحقیق:1- محمد علی انصاری و دیگران، مقدمهای بر مبنای مدیریت اسلامی، بیان هدایت نور، 1381، ص 3.
2- ذبیح اله جوادی، الفبای فلسفه جدید، انتشارات ابنسینا، جلد اول، 1348، ص 231.
3- علی رضائیان، مبانی سازمان و مدیریت، سمت، 1379، ص 10.
4- Pramatism
5- کاپلسون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه ی امیر جلالالدین اعلم، سروش، 1382.
6- علی رضائیان، 1379، ص 10.
7- مرتضی مطهری، انسان در قرآن، 1361، ص 66-62.
8- علی رضائیان، 1379، ص 10.
9- علی رضائیان، 1379، ص 11.
10- سید رضا حسینی، گرایش به عمل از دیدگاه اسلام، پایاننامه کارشناسی ارشد، قم، مرکز پژوهشهای امام خمینی (ره)، 1377، ص 138.
11- تقیپور، مبانی مدیریت اسلامی، 1376.
12- انصاری، 1381، ص 37.
13- غلامرضا متقی، پیش نیازهای مدیریت اسلامی (سلسله درسهای
استاد محمد تقی مصباح یزدی)، موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره)، 1376، ص 293-283.
14- مرتضی مطهری، انسان در قرآن، صدرا.
15- مرتضی مطهری، انسان در قرآن، صدرا.
16- مجتبی موسوی لاری، مبانی اعتقادات در اسلام، فرهنگ اسلامی، جلد اول.
17- مرتضی مطهری، تکامل اجتماعی انسان، صدرا.
18- مکارم شیرازی، ویژگیهای مدیریت اسلامی، چهارمین سمینار بینالمللی مدیریت اسلامی، 1371، ص 2.
19- طاهره مسلمیزاده، مدیریت اسلامی از دیدگاه قرآن و روایات، موسسه آموزشی و تحقیقاتی صنایع دفاعی، 1378، مقدمه.
20- مکارم شیرازی، 1371، ص 5.
منبع مقاله :
ــ، قرآن، مدیریت و علوم سیاسی(مجموعه مقالات)، مشهد: بنیاد پژوهش های قرآنی حوزه و دانشگاه، چاپ اول: 1388