مترجمان: ابوالقاسم بشیری، جمشید مطهری و رحیم میردریکوندی
نکات کلیدی
مکانیزم های ادراکِ حرکت:
دو مکانیزم بصری برای تشخیص حرکت وجود دارد. وقتی چشم ثابت است، حرکت تصویر روی شبکیه به وسیله ی سلول های بزرگ و ریز عقده ای تشخیص داده می شود. زمانی هم که چشم ها در مقابل منظره ای ثابت یا در تعقیب یک شیء متحرک حرکت می کنند، تخلیه تبعی علایم از عضلات چشم، سیستم بینایی را قادر می سازد تا حرکات نسبی موجود را تفکیک کند.حرکت ظاهری:
حرکت ظاهری، عبارت است از خطایی ادراکی که با خاموش و روشن کردن محرک های ثابت به طور متناوب، به وجود می آید. رایج ترین کاربرد این پدیده، در فیلم های سینمایی است. در این فرآیند احتمالاً حرکت های ظاهری کوچک، حرکت سنج های موجود در بینایی را تحریک می کنند؛ ولی حرکت های ظاهری که بزرگ به نظر می رسد، از فرآیندهای شناختی ناشی می شوند.حرکت زیستی:
ما برای تشخیص حرکت انسان، تمیز دادن حرکت مرد از زن و جداسازی حرکت خود از حرکت دیگران، تنها به مقدار بسیار کمی اطلاعات نیاز داریم. این پدیده مثال خوبی برای ادراک مستقیم را فراهم می کند.حرکت ردّ تصویری حرکت:
ردّ تصویری با نگاه کردن به منظره ای که پیوسته در حال حرکت است (نظیر آبشار) به مدت چند دقیقه رخ می دهد. گمان می رود که این امر از سازگاری حرکت سنج های شبکیه ناشی می شود.مکانیزم ها:
الف. حرکت تصویر شبکیه ای (1)
اگر چشم را با تمرکز بر روی یک نقطه ثابت نگه داریم و در این حال تصویر شیئی متحرک بر روی شبکیه چشم بیفتد، حرکت از طریق تحریک مجموعه ای متوالی از بخش های مجاور شبکیه ثبت می شود. توانایی ما در شناسایی این گونه حرکت ها، به ناحیه ای از شبکیه که تصویر روی آن می افتد بستگی دارد. سرعت های متوسط و تند در ناحیه های حاشیه شبکیه و سرعت های آهسته تر در ناحیه های به سمت لکه ی زرد، بهتر شناسایی می شوند. این تفاوت دریافت ها، از توزیع سلول های عقده ی عصبی ریز سلولی و درشت سلولی در شبکیه ناشی می شود.ب. حرکت چشم و سر
ما وقتی یک شیء متحرک را تعقیب (2) می کنیم، حرکت چشم های ما سبب می شود که تصویر شیء کم و بیش روی شبکیه بماند. در صورتی که شیء در زمینه ای ناهموار حرکت کند، تصویر زمینه بر روی شبکیه حرکت می کند و سیستم حرکت شبکیه ای بدین وسیله می تواند تغییرات را شناسایی کند. با وجود این، این تحریک زمینه ای برای ادراک حرکت، ضروری نیست (مثلاً ما می توانیم حرکت یک نقطه ی روشن در اتاقی تاریک را تشخیص دهیم)؛ زیرا علایم عصبی وابران (3) که حرکت ارادی چشم ها را کنترل می کنند، اطلاعاتی درباره ی حرکت فراهم می کنند. چشم ها نیز با حرکت خود علایم آوران (4) را پس می فرستد (علایم تخلیه منبعی (5) نامیده می شود). این علایم سپس با حرکت تصویر بر روی شبکیه مرتبط می شوند؛ بنابراین هنگامی که ما به منظره دیداری ثابتی نگاه می کنیم، حرکت شبکیه متوقف می شود؛ در نتیجه ما آن را به صورت ثابت درک می کنیم؛ ولی وقتی یک شیء متحرک را دنبال می کنیم، تخلیه ی تبعی علایم، تصویر ثابت بر روی شبکیه را حذف نمی کند و بنابراین به صورت متحرک ادراک می شود (جدول 1).جدول 1. پیامدهای ادراکی در ادراک حرکت
سیستم |
فعالیت |
هدف |
تصویر شبکیه ای |
تخلیه ی تبعی |
ادراک |
تصویر شبکیه ای |
تثبیت |
متحرک |
متغیر |
نه |
حرکت |
حرکت چشم |
نگاه اجمالی |
ثابت |
متغیر |
بلی |
عدم حرکت |
حرکت چشم |
تعقیب چشمی |
متحرک |
ثابت |
بلی |
یک حرکت |
حرکت ظاهری (6)
اگر دو چراغ که از هم فاصله دارند به طور متوالی خاموش و روشن می شوند، ممکن است خطای ادراک حرکت را پدید آورند؛ به طوری که به نظر می رسد چراغ از نقطه ای به نقطه ی دیگر حرکت می کند. این پدیده با نام حرکت ظاهری شناخته می شود؛ اگرچه روان شناسان گشتالت آن را «پدیده ی فای» نامیده اند.به نظر می رسد دو مکانیزم جداگانه در ایجاد حرکت ظاهری نقش دارند. مکانیزم اول (فرآیند با دامنه ی کوتاه) پرش های کوچک شیء هدف تقریباً با پانزده درجه از زاویه ی بینایی را به صورت حرکت تفسیر می کند و احتمالاً بر اثر فعالیت حرکت سنج ها گذرگاه در مسیر بینایی به دست می آید. مکانیزم دوم (فرآیند به دامنه ی زیاد) با پرش های بزرگ تر سر و کار دارد و به نظر می رسد بر اثر عوامل شناختی پیچیده تر که ماهیت تفسیری دارند، حاصل می شود. این مسأله با اعتقاد روان شناسان گشتالتی مبنی پیروی حرکت ظاهری از قانون طرح گرایی مطابقت دارد. این قانون حاکی از آن است که آنچه ادراک می شود، ساده ترین صورت تفسیر یک دسته محرک می باشد (شکل 1).
فیلم های سینمایی با منعکس کردن مجموعه ای از تصویرهای ثابت با سرعت 24 تصویر در ثانیه ایجاد می شوند. انتقال راحت ویژگی ها از یک قسمت به قسمت های یک تصویر در قسمت های بعدی، به دو عامل بستگی دارد: اول این که پاسخ دیداری به یک محرک، مدتی کوتاه، پس از پایان محرک نیز ادامه می یابد؛ دوم این که، بین ویژگی های ساختاری قسمت های متوالی، تطابق زیادی وجود دارد؛ به طوری که تفسیر حرکت، ساده ترین تفسیر برای محرک بینایی است. اگر این تطابق در جریان مونتاژ قطع شود، صحنه ی حاصل ممکن است مشکلی را در سیستم ایجاد کند و ادراک یکنواخت حرکت کاهش خواهد یافت.
«حرکت اتوکینتیک» وقتی اتفاق می افتد که ما می کوشیم بر نقطه ای نورانی ثابت در اتاقی کاملاً تاریک که نقاط مرجع ثابت را فراهم نمی کند، تمرکز کنیم. معمولاً پس از چند دقیقه تمرکز، به نظر می رسد که نور به مقدار چشمگیری جابه جا می شود. محتمل ترین تبیین آن است که چنین تمرکز غیر عادی، خستگی مفرطی را در عضلات چشم ایجاد می کند و سبب می شود که چشم حرکت کند. از آن جا که این حرکت ارادی نیست (و در نتیجه باعث برون داد همزمان علایم نمی شود)، فرآیند لغو حرکت که در نگاه اجمالی مؤثر است، اتفاق نمی افتد و بنابراین نور در حال حرکت تجربه می شود.
شکل 2. الف. خطوط و طرح کلی از فردی در حال راه رفتن و دویدن؛ ب. نقاط هماهنگ با تصاویر. آزمودنی هایی که تنها نقطه ها را مشاهده می کنند، فردی را در حال راه رفتن یا دویدن تنها پس از یک دو قدم درک می کنند. اقتباس از جانسون، جی (1973) ادراک دیداری از حرکت زیست شناختی و ارائه مدلی برای تحلیل آن. ادراک و سایکوفیزیک، جلد 14، ص 202.
حرکت زیست شناختی (7)
ادراک حرکت های انسان های دیگر، با عنوان «حرکت زیست شناختی» شناخته می شود. این مسأله به طور گسترده با استفاده از فیلم های افرادی که لباس های سیاه پوشیده و در تاریکی کامل حرکت می کرده اند و چراغ های بسیار کوچکی که به مفصل های آن ها وصل شده بود، مورد بررسی قرار گرفته است. چنین فیلم هایی حرکت اعضای بدن را نسبت به یکدیگر ضبط می کند؛ اما هیچ اطلاعات بینایی دیگری را دربر ندارد (شکل 2).افرادی که این فیلم ها را نگاه می کنند، پس از آن که هنرپیشه تنها یک یا دو گام بر می دارد، نسبت به ماهیت چیزی که می بیند، مطمئن می شوند و می توانند حرکت های آشنا را به کمک بُریده های فیلم، تنها در زمان صد هزارم ثانیه تشخیص دهند. با وجود این، وقتی چنین فیلم هایی ثابت نگه داشته می شوند، الگوهای نور به هیأت انسان شباهت ندارند. این امر نشان می دهد که حرکت، ویژگی طرز راه رفتن انسان است. فعالیت های زیادی در زمینه ی ادراک مستقیم انجام شده تا ماهیت اطلاعات مورد استفاده را در این پدیده به دست آورند. این تلاش تا حدودی با کامیابی همراه بوده است؛ مثلاً ما می توانیم مردها را از زن ها با به کار بردن این فیلم ها تشخیص دهیم. اساس مبنای این فرق گذاری آن است که مردها شانه هایشان در وقت راه رفتن، حرکت های بیشتری نسبت به باسن دارند؛ در حالی که عکس این مطلب نسبت به زنان صادق است. توجه به این نکته مهم است که این ها تجارب بی واسطه ای هستند که مشاهده گر برای ادراک آن ها به هیچ پردازش پیچیده ای نیاز ندارد.
حرکت ردّ تصویر (8)
اگر چند دقیقه به شیء متحرک خیره شویم، سپس به جای دیگری نگاه کنیم، ممکن است احساس کنیم حرکت در جهت مخالف تحقق می یابد. این امر به نام «حرکت ردّ تصویر» شناخته می شود. یک مثال معروف برای این پدیده، «اثر آبشار (9)» است اگر چند لحظه به آبشار خیره شویم و سپس نگاه خود را به منظره ای ثابت معطوف کنیم، به نظر می رسد که منظره به طرف بالا حرکت می کند. احتمالاً این پدیده بر اثر انطباق گزینشی حرکت سنج ها در جریان خیره شدن طولانی ایجاد می شود. وقتی به نقطه دیگری خیره می شویم، فعالیت آن حرکت سنج ها به طور ناگهانی کاهش می یابد و احساس حرکت در جهت مخالف را ایجاد می کند. اگر تنها به کمک یک چشم سازگاری با حرکت را ایجاد کنیم و سپس نگاه خود را به طرف منظره ای ثابت برگردانیم، باز هم پدیده ی ردّ تصویر را تجربه خواهیم کرد. این امر نشان می دهد که حرکت ردّ تصویرها، احتمالاً از ناحیه ی مرکزی سیستم بینایی ناشی می شوند.پی نوشت ها :
1. retinal image.
2. track.
3. efferent neurals.
4. affernt.
5. corollary discharge.
6. apparent.
7. biological.
8. moavement after - effect.
9. waterfall - effect.
کریستنسن، یان و هاگ واگنر و سباستین هالیدی؛ (1385)، روان شناسی عمومی، گروه مترجمان، قم، مرکز انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (رحمه الله)، چاپ اول