کتاب نامه ی محقق حلی

نگارش و تألیف، قدمت چند هزار ساله دارد؛ پیامبران و ائمه اطهار (ع) به اصحاب و یاران خود مبنی بر کتابت علومی که آموخته اند، سفارش های مکرری فرموده اند. محقق در مقدمه ی کتاب « المعتبر فی المختصر» پس از توصیه به
يکشنبه، 6 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کتاب نامه ی محقق حلی
کتاب نامه ی محقق حلی

 

نویسنده: روح الله شریعتی




 

نگارش و تألیف، قدمت چند هزار ساله دارد؛ پیامبران و ائمه اطهار (ع) به اصحاب و یاران خود مبنی بر کتابت علومی که آموخته اند، سفارش های مکرری فرموده اند. محقق در مقدمه ی کتاب « المعتبر فی المختصر» پس از توصیه به نگارش به احادیثی از امام صادق (ع) استناد می کند که فرموده اند:

اُکتبو فانّکم لاتحفظون حتی تکتبوا؛

بنویسید چون به خاطر نمی سپارید تا این که بنویسید.
ایشان هم چنین به مفصل فرموده اند:

اُکتب و بَثَّ کتبک فی اخوانک فانّه علی الناس زمان لایأنسون الا بالکتب؛

بنویس و نوشته ات را بین برادران مسلمانت پخش کن، هر آینه زمانی بر مردم فرا رسد که فقط با کتب اُنس دارند.
محقق می گوید:
دوست داشتم مجموعه ای به نگارش در آورم که مشتمل باشد بر مسائل اصلی، مبادی ادله، نظرات مختلف از فقیهان بزرگ در آن زمینه و نظری که [ فقهیان مذکور] بر آن پافشاری نموده اند و هم چنین ذکر فروعات هر مسئله تا اندازه ای که بتوان با دلیل منطقی حکم آن را ثابت کرد. ولی حوادث روزگار و مشکلات مرا از این آرزو و هدف دور داشت تا این که توفیق حاصل شد و کتاب شرایع را به صورت مختصری به نام مختصر النافع نگاشتم. ولی اختصار آن باعث مشتبه شدن بسیاری از معانی و مقاصد آن شد. این مشکل مرا به فکرر فرو برد تا شرحی مشتمل بر مسائل و ادله ی آن ها و نظرات دیگر در آن زمینه، به نگارش در آورم. (1)
محفل حلّی آثار و تألیفات عدیده ای در علوم مختلف: مانند فقه، اصول، کلام، منطق و رجال نوشته است، علاوه بر این اشعاری نیز از ایشان به یادگار مانده است. در این جا تألیفات این دانشمند بزرگ را با توجه به موضوع آن ها به تفصیل بیان می کنیم:

الف ) فقه

در علم فقه پنج کتاب و نه رساله از ایشان به یادگار مانده که عبارت اند از:

1. شرایع الاسلام:

این کتاب از مهم ترین کتاب های فقهی شیعه به شمار می رود که از آغاز تا به حال از کتاب های درسی حوزه های علمیه شیعه بوده است. این کتاب که در چار مجلد چاپ شده، نزد فقها مقام والایی دارد تا جایی که در اصطلاح فقها قرآن فقه نامیده شده است. عبارات شرایع چنان رسا و روان است که در آن مهم ترین و مشکل ترین فقهی با بیانی آسان و روان ذکر شده است. مزیت ها و ویژگی های این کتاب نسبت به کتاب های دیگر علاوه بر سلیس بودن عبارات و روانی مطلب، بدین قرار است:
1-1- دارا بودن سبکی نو در باب بندی کتاب های فقهی:
محقق در این کتاب همه ی ابواب فقه را به چهار بخش تقسیم کرده که هر بخشی به تناسب موضوع خود، مشتمل بر یکی از ابواب فقهی می باشد. علت این تقسیم بندی این است که مسائل فقهی یا به امور اخروی مربوط است که عبادات نام دارد؛ مثل طهارت و نماز، و یا به امور دنیوی، و این قسم یا محتاج عبارت نیست که احکام نام دارد؛ مثل میراث و قصاص و یا این که محتاج عبارات است که این قسم اگر دو طرفه باشد عقود نام دارد؛ مثل نکاح و بیع، و اگر یک طرفه باشد ایقاعات نامیده می شود؛ مثل طلاق و عتق، پس همه ی ابواب فقه در چهار بخش عبادات، احکام، عقود و ایقاعات جمع می شود و هر یک از ابواب فقهی در این بخش ها خود مشتمل بر ارکان، اطراف، مقدمات، نظرات، فصول، خاتمه و غیره می باشد.
2-1- ترتیب احکام:
محقق در کتاب المعتبرین فی شرح المختصر ابتدا حکم واجب، سپس مستحب و به دنبال آن مکروه و در نهایت، حرام را به ترتیب آورده است.
3-1- دارا بودن استدلال های متقن و احاطه بر مطالب
4-1- سبک بحث های علمی محقق:
محقق در تألیفاتش، به خصوص در این کتاب سبک خاصی را در پیش می گیرد؛ بدین صورت که روایات صحیحه را با فتوای فقهای مشهور، هم راه با استدلال های آن ها جمع کرده و در نهایت نظر اجتهادی خود را با استدلالی منطقی که مشتمل بر رد استدلال های مخالفان است بیان می کند، علاوه بر این که گاهی نظر فقهای اهل تسنن را نیز آورده است.
5-1- در بر داشتن فروعات فقهی:
برخی از دانشمندان، کتاب شرایع الاسلام را مشتمل بر حدود دویست هزار فرع فقهی می دانند. این رویه را شیخ طوسی آغاز کرد، ولی بعد از شیخ طوسی محقق در جمع فروعات فقهی موفقیت بیش تری از دیگران یافت.
6-1- امتیاز دیگر این کتاب این که بسیاری از کتاب های فقهی - استدلالی که از کتاب های معتبر فقهی شیعه به شمار می روند شرح این کتاب می باشند؛ به حدی که برخی از نویسندگان بیش از یک صد عنوان کتاب در شرح کتاب شرایع الاسلام ذکر می کنند که بعضی مانند جواهر الکلام در 43 مجلد چاپ شده است. تاکنون ترجمه شرایع الاسلام به زبان های فارسی، فرانسه، اردو و هندی چاپ شده است که برخی از معروف ترین آن ها عبارتند از: اساس الاحکام، تقریر المرام، جامع الجوامع، جوهر الکلام، حاوی مدارک الاحکام. دلائل الاحکام، شوارع الاعلام، غایة المرام، کشف الإیهام، کشف الاسرار، کنز الاحکام، مبانی الجعفریة، مدارک الاحکام، مسالک الافهام، مصباح الفقیه، مطالع الانوار، معارج الاحکام، موارد الانام، مواهب الافهام و مناهج الاحکام. صاحب جواهر از بزرگ ترین فقها و مؤلفان کتاب های فقهی شیعه در توصیف کتاب شرایع الاسلام می گوید:
این کتاب چون قرآنی در احکام شرعی و فرقانی در علوم فقهی است. و از جهت احاطه بر مطالب و اتفاق، بر کتب فقهی دیگر برتری دارد. (2)
کتاب شناسی معروف شیعه، علامه شیخ آقا بزرگ تهرانی در توصیف کتاب شرایع الاسلام می فرمایند:
این کتاب از بهترین متون فقهی در ترتیب و جمع فروعات فقهی است و فقیهان شیعه از عصر مؤلف تا به حال با ولع و حرص زیاد به آن رو آورده اند. این کتاب از کتب درسی حوزه های علمی شیعه به شمار می رود و فقها طی قرون متمادی بعد از تألیف به این کتاب اعتماد کرده و بحث ها، تدریس ها، شروح و حواشی خویش را بر اساس این کتاب قرار داده اند. (3)
2. مختصری النافع یا النافع فی مختصر الشرایع(4):
این کتاب را مؤلف به عنوان مختصری از کتاب شرایع الاسلام خود به نگارش در آورده. و از زمان تألیف مورد توجه فقها و اندیشمندان مسلمان قرار گرفته است؛ به گونه ای که شاگرد فقیه محقق، حسن بن ابی طالب آبی معروف به فاضل آبی کتاب کشف الرموز را در شرح مختصر النافع نوشته است.
اندیشمندان شیعه یکی پس از دیگری شرح های گران سنگی بر این کتاب نوشته اند. مختصر النافع در عین اختصار از روانی الفاظ و رسایی خاصی برخوردار است و مؤلف سعی داشته فروعات فقهی زیادی را با عبارات موجز و مختصر در این کتاب بگنجاند. برخی فروعات ذکر شده در این کتاب را تا نه هزار فرع فقهی ذکر کرده اند. محقق در مقدمه این کتاب می گوید:
من در این مختصر خلاصه ی مذهب معتبر را با الفاظی آراسته و عباراتی زیبا آروده ام که تو [ خطاب به خواننده است] را با گزیده هایش یاری داده و به رشته های آن برساند و در آن به آوردن مطالبی که برایم مسلم بوده و دلیلش نیز روشن بوده است، اکتفا کرده ام(5).
شرح هایی را که تاکنون بر این کتاب نوشته شده برخی تا 37 شرح و هشت حاشیه ذکر کرده اند. خود محقق نیز شرحی بر آن نگاشته که در آن به نقل گفتار مخالف و موافق از فقها پرداخته و آن را « المعتبر فی شرح المختصر» نامیده است، این شرح ناتمام است و عمر مصنف به بیش از انگاشتن دو جلد ( تا اواخر باب حج) کفایت نکرده است.
برخی از شرح هایی که فقهای مشهور شیعه بر این کتاب نوشته اند عبارت اند از : 1- کشف الرموز از فاضل آبی ؛ 2- تحصیل المنافع از ابن داود حلّی؛ 3- التنقیح الرایع از فاضل مقداد؛ 4- المهذب البارع از ابن فهد؛ 5- غایه المرام از صاحب مدارک؛ 6- ریاض المسائیل ( شرح کبیر) از سیدی علی طباطبایی؛ 7- شرح صغیر از سید علی طباطبایی؛ 8- جامع المدارک از خوانساری و شرح هایی دیگر از فقهایی؛ مانند محقق کرکی، وحید بهبانی و غیره.

3- المعتبر فی شرح المختصر:

این کتاب شرحی بر کتاب مختصر النافع است و تا اواخر باب حج در دو جلد نگارش در آمده و عمر محقق برای ادامه ی آن کفایت نکرده است. در این کتاب محقق ابتدا درباره ی کتابت علوم و علت نگارش این کتاب و برخی مسائل اصولی نکاتی را متذکر شده و سپس فقهی را بیان می کند. وی در مباحث فقهی نظرهای فقهای شیعه و سنی را به اختصار مورد بحث قرار داده و در نهایت، با استدلال به آیات و روایات، نظر صائب را ذکر می کند. شاید بتوان گفت این کتاب از اولین کتاب های نگارش یافته در فقه مقارن است. علامه ی حلی، شاگرد محقق این روش را در کتاب های خود به اوج رسانده و مجموعه هایی فقهی در این موضوع نوشته است. برخی دیگر از شاگردان ایشان و هم چنین فقهای بعد از آنان نیز این روش را انتخاب کرده و کتاب های ارزشمندی در این باره نگاشته اند. ناگفته نماند که استدلال در مورد مسئله ای هم را با نقل گفتار فقها را ابتدا شیخ طوسی در مجموعه هایی به صورت مجزا، نه به صورت تقارن، گردآوری کرده است؛ بدین معنا که وی در دو کتاب « نهایه» و « مبسوط» فتاوای خود را، در یکی با استناد به نص روایات و دردیگری با اجتهاد در موارد غیر منصوص؛ بیان کرده و در کتاب « خلاف» موارد اختلاف نظر بین اهل تسنن و تشیع را بازگو می کند. ابتکاری که محقق و در پی او علامه در کتاب های فقهی خویش، به خصوص محقق در « معتبر» و علامه در « تذکره الفقهاء» داشته اند این است که به صورت تقارن، نظر عالمان هر دو فرقه را در بیش تر مسائل بیان کرده و استدلال های آن را آورده اند و در نهایت، راه صحیح به نظر مؤلف هم را با استدلال منطقی انتخاب و بیان شده است.
محقق کتاب معتبر خود را هم چنان در مقدمه آن می گوید، به دستور امیر محمد بن محمد جوینی نگاشته است. ایشان ابتدا با ابراز این مطلب که می خواسته مجموعه ای به نگارش در آورد که همه ی مسائل فقه و مبادی ادله را به هم راه نظرهای مختلف در بر داشته باشد، کتاب شرایع الاسلام را به صورت مختصر با نام مختصر النافع تألیف می کند، ولی در می یابد که اختصار و ایجاز در مسائل، برخی از آن ها را مشتبه کرده است، با وجود این امید داشت که به نگارش کتابی که حاوی همه آن مطالب باشد، توفیق یابد. در همین اوان بود که فرمان محمد بن محمد جوینی(6) ، حاکم بغداد، مبنی بر نگارش کتابی که مسائل مختصر النافع را شرح و مشکلات آن را حل و استدلال هر یک را به وضوح بیان کند، به محقق می رسد. این فرمان عزم محقق را در تألیف کتاب المعتبر دو چندان می کند.

4- نکت النهایة:

محقق حلی این کتاب را به صورت تعلیقه ای بر نهایه شیخ طوسی نگاشته و در ضمنِ مجموعه ی « الجوامع الفقیّه» چاپ شده است. وی این کتاب برخی از آرای شیخ را با استدلال منطقی رد و برخی را پذیرفته و هم چنین بعضی از عبارات و نکات مشکل آن کتاب را توضیح داده است. این کتاب به درخواست برخی از شاگردانِ دانشمندِ محقق با هدف شرح مشکلات نهایه نوشته شده است.

5- مختصر المراسم:

این کتاب، مختصر کتاب فقهی « مراسم العلویه» اثر حمزه بن عبدالعزیز دیلمی معروف به سلار است. نسخه ای از این کتاب به خط شاگرد محقق، سید محمد بن مطرف، در نجف موجود است که در سال 672 هجری، یعنی در حیات مؤلف نگاشته شده است. (7)

6- رساله ی تباسر القبلة الأهل العراق:

محقق حلی این رساله را برای خواجه نصیرالدین طوسی به نگارش در آورد؛ با این توضیح که روزی خواجه به شهر حله وارده شده و در درس محقق حلی شرکت می کند، محقق برای احترام درس را تعطیل کرده و از خواجه تقاضای تدریس و یا ایراد صحبتی می نماید. ولی خواجه با اصرار، محقق را به ادامه تدریس وا می دارد. محقق درس را که در موضوع فقهی قبله بوده، ادامه می دهد و نظر استدلالی خویش را مبنی بر این که بر اهل عراق مستحب است کمی به سمت چپ قبله متمایل گردند، بیان می کند. خواجه اشکال می گیرد که این استحباب وجه و دلیلی ندارد، زیرا تمایل به چپ [ تیاسر] دو صورت دارد: اگر از قبله به طرف غیر قبله باشد حرام است و اگر از غیر قبله به قبله باشد واجب است. محقق در جواب می گوید که تیاسر از قبله به سوی قبله است؛ بنابراین، خواجه سکوت می کند. پس از مدتی محقق در صدد بر آمد که رساله ای در این باره بنویسد، ایشان پس از نگارش رساله مذکور آن را برای خواجه نصیرالدین طوسی می فرستد و خواجه پس از مطالعه آن، محقق را تحسین می نماید. این رساله در کتاب مهذب البارعِ ابن فهد حلی، روض الجنانِ شهید ثانی و اعیان الشیعه آمده است.

7- رساله ی المسائل العزّیة [ الاولی] :

این رساله به دستور امیر عزالدین عبدالعزیر که مدتی حاکم حله بوده، نوشته شده است. وی از محقق سؤال هایی درباره ی وجوده محتمل در مسئله کرده که این خود نشان از دقت نظر و تبحر او است. محقق نیز سؤالات را به طور مشروح با ذکر استدلال های آن و بیان مبانی و قواعد مخصوص و آرای مطرح شده جواب داده و رساله را به نام امیر، « عزّیه» نامیده است.

8- رساله المسائل العزّینه [ الثانیه] :

این رساله مشتمل بر هفت سؤال است که سید عزالدین ( شاگرد محقق) از محقق کرده است. برخی از این سؤال ها فقهی و برخی کلامی است که محقق به اختصار به هریک جواب داده است.

9- رساله ی المسائل المصریّه:

این رساله مشتمل بر پنج سؤال است که سید شریف(8) از محقق کرده است. این سؤال ها فقهی است و محقق به طور مشروح با بیان مسائل و نظرهای مختلف و جواب مخالفین، مسائل مطرح شده را جواب می دهد.

10- رساله المسائل البغدادیّه:

این رساله مشتمل بر 42 سؤال فقهی است که شاگرد محقق، شیخ جمال الدین یوسف بن حاتم شامی، از ایشان کرده است. محقق ابتدا شاگرد خود را ستوده و او را سزاوار پاسخ گویی به پرسش های خود می داند.

11- رساله المسائل الخمسة عشر:

این رساله فقهی شامل پانزده سؤال و جواب بوده و از سؤال ها چنین استنباط می شود که سؤال کننده فردی فاضل و عالم بوده است. این رساله نام به خصوصی نداشته و گردآورنده و به طبع رساننده ی آن ( رضا استادی) چون تعداد سؤال و جواب ها را پانزده سؤال و جواب یافته، آن به نام مسائل پانزده گانه نامیده است. ناگفته نماند نسخه ای که استادی در دست داشته فاقد چهار مسئله ابتدای رساله بوده است و شروع نسخه از جواب سؤال پنجم می باشد که در مجموع شامل پانزده سؤال و جواب می شود. البته شماره سؤال های طبق نسخه تا پانزده شماره گذاری شده است.

12- رساله المسائل الکمالیّة:

این رساله مشتمل بر ده مسئله است که پنج تای آن فلسفی و پنج تای دیگر فقهی می باشد. این مسائل را چنان که مصنف در مقدمه ی رساله متذکر می شود، شاگرد فقیه ایشان، محمد بن محمد بن سهل آبی معروف به فاضل آبی، از ایشان پرسیده است که با توجه به سؤال کننده، جواب ها دقیق و محققانه است. محقق جواب ها را شرح داده و وجوه و آرای مختلف را در آن بیان کرده است.

13- رساله ی المسائل الطبریّة:

این رساله مشتمل بر 22 مسئله فقهی است که دانشمند فقیه، سدیدالدین محمود بن زین الدین علی بن خواری از محقق سؤال کرده است. ایشان از فضلا و فقیهان معاصر محقق بوده و خواسته تا نظر و فتوای محقق را در زمینه های فقهی بفهمد. محقق نیز به جهت فضل و دانش سؤال کننده، جواب ها را به اختصار و در حد فتوای خود ذکر کرده است.

14- رساله ی المقصود من الجمل العقود:

این رساله مختصری از کتاب « الجمل و العقود» شیخ طوسی است که محقق علت تألیف آن را تسهیل دانش پژوهان در دست یابی به مطالب بیان می کند. وی در این رساله خلاصه ی هر یک از ابواب فقه ( از طهارت تا امر به معروف و نهی از منکر) را در کم تر از سی صفحه به طور مختصر بیان کرده است. گرد آورنده این رساله معقتد است که محقق در این رساله نظر خویش را بیان داشته به نظر شیخ طوسی را، بلکه از نظر ایشان به صورت گذرا عبور می کند. (9)
قابل ذکر است که برخی از مؤلفان کتاب « المصطلحات الفقهیه» را نیز به محقق نسبت داده اند. (10)

ب ) کلام

در علم کلام یک تاب و دو رساله از محقق حلی به جا مانده که عبارت اند از:

1- کتاب المسلک فی اصول الدین:

محقق در این کتاب ابتدا لزوم تحصیل علم در اصول عقاید را متذکر شده و از آن جا که راه های تحصیل علم و مشکلات آن بسیار بوده معتقد است که باید راه روشن تر و کامل را پیمود و در آن زمان به نظر ایشان، راهی که متأخرین از معتزله طی کرده اند دارای این خصوصیات بوده است. (11)
این کتاب شامل چهار بخش کلی است که عبارت اند از: 1- توحید؛ 2- افعال خداوند؛ 3- نبوت و 4- امامت. این کتاب را رضا استادی احیا کرده و هم راه رساله ی الماتعیه که خلاصه همین کتاب می باشد، نوشته است.

2- رساله الماتعیّة:

این رساله خلاصه ی کتاب المسلک فی اصول الدین است که در برخی نسخه ها بدین نام بوده و در برخی دیگر به نام رساله ای در اصول دین است. در این رساله محقق به اختصار با استدلال های عقلی و نقلی راه تحصیل علم به اصول عقاید را برای انسان هموار می کند.

3- رساله اعتقادیه ی عدم کفر کسی که معتقد به اثبات معدود است:

این رساله تا کنون چاپ نشده و نسخه ی آن نیز کم یاب می باشد. ظاهراً نسخه ای از آن در کتاب خانه ی یکی از عالمان اصفهان موجود است. (12)

ج) اصول

تألیفات اصولی محقق عبارت اند از:

1- معارج الاصول:

کتاب معارج الاصول یکی از کتاب های معتبر اصولی است که از آغاز تألیف عالمان و فقیهان، بسیار از آن استفاده کرده اند. این کتاب به گفته ی مؤلف نه آن قدر مشروح است که ملال آور باشد و نه به قدری مختصر است که باعث مشتبه شدن مباحث گردد. این کتاب در ده باب تنظیم شده که در هر یک مبحثی خاص مطرح شده است.

2. نهج البلاغه علم الاصول:

این کتاب را چنانکه از اجازه ی شیخ حسن ( صاحب معالم) به واسطه ی پدرش معلوم می شود شیخ محمد بن احمد بن صالح قسینی، شاگرد محقق حلی در حضور شاگردان دیگر محقق، نظیر محمد بن علی بن طاووس، جمال الدین محقق حلی در حضور شاگردان دیگر محقق، نظیر محمد بن علی بن طاووس، جمال الدین یوسف شامی و علی بن وزیر محمد بن العلقمی قرائت کرده و محقق آن را برایشان شرح داده است؛ بنابراین، روشن می شود که این کتاب از اولین کتاب هایی است که محقق نوشته است. مصحح کتاب « معارج الاصول» در مقدمه ی آن آورده که شرحی بر این کتاب به نام « نظام القصول فی شرح نهج البلاغه فی علم الاصول» از شیخ فتح الله بن علوان کلبی موجود است. (13)

د) منطق

تنها کتابی که از محقق حلی در این زمینه به چشم می خورد النکهة یا الکهنة فی المنطق است. این کتاب را شاگرد رجالی محقق، ابن داوود از تألیفات استادش دانسته است. برخی آن را الکهانه فی المنطق و برخی کنز المنطق نیز گفته اند.

هـ) رجال

تنها کتابی که از محقق در این باره بر جا مانده تلخیص الفهرست است. ایشان در این کتاب چنان که از نامش پیدا است، کتاب « الفهرست» شیخ طوسی را خلاصه کرده است؛ بدین صورت که به نام مؤلفان اکتفا نموده و تألیفات آنان و سندهای انتساب کتاب به مؤلف را حذف کرده است. البته اسامی مؤلفان را علاوه بر ترتیب الفبایی حرف اول که در الفهرست شیخ موجود است. منظم تر کرده؛ بدین معنا که اسامی را در حرف دوم به بعد نیز مرتب کرده و به دنبال اسامی، القاب و کنیه ها را آورده است. (14)

و) شعر و نثر

چنان که از آثار محقق حلی مشخص می شود ایشان ادیبی توانا و نویسنده ای کم نظیر بوده اند. کتاب شرایع را با جملاتی شیوا و رسا به گونه ای که هیچ خللی در مطالب آن وارد نشود، تألیف کرده است. هم چنین کتاب مختصر النافع را که در عین اختصار، عباراتی سلیس و روان دارد، نگاشته است. ابن داود رجالی معروف در توصیف سخنوری و نثر محقق می گوید:
کان السن اهل زمانه؛
محقق حلی در فصاحت و بلاغت سرآمده اهل زمانش بود.
علاوه بر نثری که در کتاب های ایشان وجود دارد در برخی از مراسلاتی که با پدر و با شاگردشان، شیخ محفوظ بن وشاح و دیگران داشته اند از عباراتی زیبا و مسجع استفاده کرده اند. به علاوه اشعاری نیز در این مراسلات وجود دارد که نشان از مهارت و استادی محقق در شعر است. ایشان در تعریف و توصیف شعر می فرمایند:
شعر از بالاترین و با فضیلت ترین مدرکات ادبی و زیبا ترین افختارات عرب است به وسیله شعر صفات خوب جذب و طبع افراد ستم کار جلب می شود. شعر ذهن ها را به کار انداخته، کینه ها را یکی پس از دیگری به وجود می آورد، رأی فاسد را اصلاح می کند و همت های خشک شده را بر می انگیزاند ولی مطلبی مشکل ( تنظیم و درست کردن شعر) و امری خطیر است. چون محتاج دو امر غریزی ( طبع شاعرانه) و اکتسابی ( تسلط بر ادبیات، لغت و ... ) است و این دو امر یک دیگر به شدت امتناع دارند و جمع این دو کاری بس مشکل است(15) .
از آن چه گذشت معلوم می شود که محقق حلی به سرودن شعر و بیان جملات شیوا به صورت نثر مهارت داشته است. ایشان خود متذکر می شوند که در ایام جوانی چند بیت شعر در تمجید و توصیف خود سروده (16) و برای پدرشان می فرستد تا شاید مایه ی خوش وقتی پدر گردد، آن اشعار عبارت اند از:
لیهنک انّی کلّ یوم الی العلی
اقدم رجلاً لاتزال بها النعل
و غیر بعید ان ترانی مقدماً
علی الناس طراً لیس فی الناس لی مثل
تطاوعنی بکر المعانی و عونها
و تنقاد لی حتی کأنّی بها النعل
و یشهد لی با لفضل کل مبرز
ولا فاضل الاّ ولی فرقه فضل
یعنی، خوشا به حال من که هر روز قدمی به سوی مراتب عالی بر می دارم آن چنان که لغزشی در آن نباشد، و دور نیست که بعد از مدت کمی مرا در موقعیتی ببینی که همه مردم بگویند مثل او وجود ندارد. معانی دست نخورده و مراتب منحصره آن چنان از من پیروی می کنند که مثل این که من شوهر آن هایم [ کنایه از تسلط در استفاده از الفاظ در معانی مختلف] . و هر انسان با فضیلتی به مقام فضل من گواهی می دهد و هیچ فاضلی نیست که مگر این که من از او فضیلتی بالاتر دارم.
محقق این اشعار را برای پدرش می فرستد. ولی پدر جوابی خردمندانه به او داده و می گوید:
فرزندم. گرچه به خوبی از سرایندگی برآمدی، اما در حق خود ظلم کردی ( به خود توهین نمودی) ، چرا که مگر نمی دانی سرایندگی شیوه اشخاصی است که خرقه و لباس عفت را به در آورده و لباس کهنه ای به خود می گیرند. شاعر گر چه سخن حق بگوید، لعنت شده است و گر چه سخنان شگفت آور بگوید، باز از اعتبار افتاده است و چنان فکر می کنم که شعر تو را در فضیلت خود غوطه ور ساخته و تو را به گونه ای پرورده که به اتفاق از بخشش های آن می پردازی. به طوری که در اجتماع فضیلت دیگری غیر از شعر برای تو ذکر نکنند و تو را صرفاً یکی از شعرا بخوانند، و این بر چسب و لکه ی ننگی برای تو است [ اشاره به این که شعر بهترین فضیلت های تو را تحت پوشش خود قرار می دهد] . مگر نشینیده ای که شاعری گفته: " و لست ارضی یقال شار - تبا لها من عدد الفضائل؛ یعنی به این که به من بگویند شاعر، خوشنود نیستم و اُفّ بر این فضیلت که از بین دیگر فضائل خود را نشان می دهد"(17)
محقق پس از مطالعه نامه ی عتاب آمیز پدرش، در سرایندگی را به روی خود بست، ایشان در جمله ای می گوید: « آن چنان خاطرم بعد از آن ( نامه ی پدر) از سرایندگی متنفر گردید که اصلاً دری از شعر را نزده ام [ دری از شعر به روی من گشوده نشده بود] و پرده حجاب هیچ شعری را بالا نزده بودم» . (18) البته ایشان بعد از این گاه گاهی چند بیت معدود سروده اند. ولی آن چنان که هنر شعر و سرایندگی را دنبال کنند نبوده است. این دوری از شعر و سرایندگی را نیز خود در چند بیت متذکر شده و می گوید: مدت زمانی از پرداختن به شعر دور ماندم. شعر از من راضی نیست، چون او را مدت زمانی ناراحت کردم. به خود بیداری افکار شاعرانه ام را وعده دادم در حالی که هنگام جوانی در خواب بود [ کنایه از این که در جوانی شعر نگفتم، ولی حال که سنینی از من گذشته می خواهم شعر بگویم] . پس مثل بادی از جوانی به باد غربی تشیبه کرده است] . ذهن ها چون چشمه هایی هستند که اگر از آن ها آب برداشته شود پاک و طاهر می شود. ولی اگر آب در آن ها باقی بماند متعفن می شوند ای شعر، مرا عفو کن، از هر گونه کمکی که ایادی تو در گذشته به من کرده اند، تشکر می کنم و عیب مکتوم و پوشیده را ظاهر نمی کنم.
محقق با این ابیات، ناراحتی خود را از این که می توانسته در سنین جوانی از چشمه سار سرایندگی خود استفاده کند ولی به دلیل نهی پدر استفاده ننموده. ابراز می دارد و معتقد است که اگر به سرایندگی خود ادامه می داد چون چشمه ای که هر قدر از آب آن بیش تر بردارند آبش تازه تر و پاک تر می شود، می توانست شعرهای زیباتری بسراید، ولی دستور پدر را بر خواسته ی درونی خویش مقدم داشت و محققی دانشمند و فقیه گردید، نه شاعری معروف.
با این حال سروده هایی از ایشان به یادگار مانده و این خود دلیل بر این است که چون یکی از فواید شعر بر غیر شعر، عدم فراموشی و تأثیر عمق آن است و چه بسا نکات اخلاقی اگر به صورت شعر بیان شود اثر بیش تری دارد تا غیر شعر، محقق خواسته است با اشعار اخلاقی و دینی افکار اسلامی را در جامعه رواج دهد و از طرف دیگر، به خواسته ی پدر( عدم شهرت به سرایندگی) جامه ی عمل بپوشاند و هم چنین این سرایش ناچیز او را از درس و تحقیق باز نمی داشت.

پی‌نوشت‌ها:

1. جعفر بن حسن، محقق حلّی، المعتبر فی شرح المختصر، ج1، ص 19.
2. شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج1، ص 2.
3. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة، ج13، ص 47.
4. این کتاب به زودی پس از چاپ در مصر کم یاب گشته و عالمان اهل تسنن از امتیازات این کتاب شگفت زده شدند، چندان که زمینه ی فتوای شیخ محمود شلتوت مفتی بزرگ مصر و رئیس وقت دانشگاه الازهر - را فراهم کرد و این عالم سنی مذهب با وجود تعصبات سنی گری شدید در بین اهل تسنن، بر جواز تقلید از مذهب شیعه فتوا داد. در فتوای وی آمده است. « مذهب جعفری، مشهور به مذهب شیعه ی امامی اثناعشری از جمله مذهبی است که مانند سایر مذاهب اهل تسنن شرعاً می توان از آن تقلید کرد». ( مجله ی رساله ی الاسلام، چاپ مصر، شماره سوم، سال پانزدهم مطابق با 1379هجری) .
5. وزارت اوقاف مصر قسمتی از این کتاب را در سال 1376 هجری و بخش دیگری را در سال 1378 هجر ی برای تدریس در دانشگاه الازهر مصر در رشته فقه به چاپ رساند و تا به حال چاپ های مجددی نیز در مصر داشته است.
6. محقق در مقدمه این کتاب پس از ذکر این مطلب، از آن امیر با اوصاف و تعبیرات زیبایی به نیکی یاد کرده و وی را می ستاید.
7. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه، ج 30، ص 207.
8. آن گونه که از گفته محقق در ابتدای رساله استنباط می شود، وی شاگرد محقق بوده است.
9. رضا استادی، الرسائل التسع، ص 367. ناگفته نماند که نُه رساله یاد شده را آقای رضا استادی با تصحیح و تحقیق. در مجموعه ای به نام « الرّسائل التسع» گردآورده و هم راه با رساله ای
درباره ی زندگی محقق حلی به طبع رسانده است.
10. حسین مدرسی طباطبایی، مقدمه ای بر فقه شیعه، کلیات و کتاب شناختی، ترجمه محمد آصف فکرت، ص 105.
11. بنا بر نقلی که رضا استادی از کتاب طبقات معتزله می کنند. ابوالحسن قاضی القضاه عبدالجبارین احمد بن عبدالجبار همدانی متوفی 415 - 416 هجری و معاصران ایشان را متأخرین از معتزله نامند.
12. رضا استادی مقدمه ی کتاب المسلک فی اصوال الدین، ص 18.
13. محمد حسن رضوی، مقدمه ی کتاب معارج الاصول، ص 21.
14. شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج4، ص 425.
15. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج4، ص 92. [ به نقل از مجموعة ی الشهید] .
16. سید محسن امین، همان، محمد باقر خوانساری، روضات الجنات، ج2، ص 189.
17. همان.
18. همان.

منبع مقاله: شریعتی، روح الله؛ (1347)، اندیشه سیاسی محقق حلی، قم: بوستان کتاب ( مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ دوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.