( از ابتدا تا آغاز حکومت ظل السلطان )

رگذشت ابنیه‌ی صفوی اصفهان در دوره قاجار

انتقال پایتخت به تهران در دوره قاجار از اهمیت شهر اصفهان نکاست. شاهان قاجار به اداره این شهر به مانند ایالت های مهم دیگری چون آذربایجان اهمیت داده و شاهزادگان و صدر اعظم های خود را برای اداره این ایالت ها گسیل می
شنبه، 12 بهمن 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رگذشت ابنیه‌ی صفوی اصفهان در دوره قاجار
رگذشت ابنیه‌ی صفوی اصفهان در دوره قاجار (از ابتدا تا آغاز حکومت ظل السلطان)

 

نویسنده:سمانه حجارپور خلج (1)
منبع :راسخون



 

چکیده:

انتقال پایتخت به تهران در دوره قاجار از اهمیت شهر اصفهان نکاست. شاهان قاجار به اداره این شهر به مانند ایالت های مهم دیگری چون آذربایجان اهمیت داده و شاهزادگان و صدر اعظم های خود را برای اداره این ایالت ها گسیل می کردند. حاکمان فرستاده شده مقر حکومتی خویش را در کاخ ها و کوشک های باقی مانده از عصر صفویه قرار می دادند. در دوره مورد بحث حاکمان اصفهان علاوه بر ترمیم ابنیه عصر صفوی خود نیز اقدام به احداث بناهای زیبایی نموده اند در این مقاله بر آنیم که به ابن موضوعات بپردازیم
واژگان کلیدی
اصفهان، قاجار، دولتخانه صفوی

مقدمه:

شهر اصفهان از دوران باستان تا دوران اسلامی همواره مورد نظر حکومت ها قرار گرفته است. اصفهان در دوران آل بویه مورد توجه حسن (رکن الدوله) قرار گرفت. سلجوقیان نیز اصفهان را مورد توجه قرار دادند. لذا همزمان با حکومت طغرل شاه سلجوقی در محرم 443 قمری (1051 میلادی) پایتخت به اصفهان انتقال یافت. در دوران ملکشاه سلجوقی نیز که اوج حکومت سلجوقیان به حساب می آمد؛ ساخت و ساز هایی به مانند مسجد جامع در اصفهان صورت گرفت. اصفهان در اوایل حکومت صفویان مورد توجه شاه اسماعیل و شاه طهماسب قرار گرفت. سر انجام با انتقال پایتخت از تبریز و قزوین به اصفهان در 1000 هجری (1591 میلادی) توسط شاه عباس اصفهان به دوران اوج خود رسید. شاه عباس مقر حکومت خود را در عالی قاپو بنای باقی مانده از زمان تیموریان و ترکمنان قرار داد. وی همچنین به ساخت عمارت هایی به مانند تالار طویله، توحید خانه و ... فرمان داد. دولتخانه صفویه در زمان جانشینان شاه عباس به مانند شاه صفی با مرمت آثار تاریخی، شاه عباس دوم با ساخت چهل ستون، مجموعه سعادت آباد و ...، شاه سلیمان با احداث هشت بهشت و سرانجام با ساخت فرح آباد در عصر شاه سلطان حسین تکمیل گردید. هجوم افغانان و قتل و غارت آنان سبب تخریباتی در این ابنیه شد. دوران افشاریه و زندیه جز مرمت های اندک تغییراتی صورت نگرفت. سرانجام با انتقال حکومت از زندیه به قاجاریه و انتقال پایتخت از اصفهان به تهران تغییراتی در کاربرد ابنیه ای به مانند عالی قاپو، چهل ستون، سعادت آباد، هشت بهشت،فرح آباد و ... مشاهده می شود که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

آقا محمد خان و انتقال پایتخت به تهران

قاجار ها یکی از طوایف قزلباش عصر صفویه بودند. آنها در کنار افشار ها و بیات ها یکی از پشتیبان های دولت صفویه به حساب می آمدند. شاه عباس کبیر در زمان سلطنت خود ایل قاجار را به سه دسته تقسیم کرد و به خراسان، گرگان و قراباغ فرستاد. به این ترتیب آن ها مدافعان صفویه در حین هجوم ازبکان، ترکمنان و لزگیان گردیدند. قاجار های گرگان به دو طایفه‌ی قوانلو و دوانلو تقسیم می شدند. فتحعلی خان رئیس دسته دوانلو از قبیله اشاقه باش اولین کس از این ایل بود که عصیان کرد و در سال 1139 به دست نادر شاه افشار به قتل رسید. وی دو پسر به نام های محمد حسین خان و محمد حسن خان داشت. محمد حسین در طفولیت در گذشت ولی محمد حسن خان در پی کسب تخت شاهی ایران در کنار کریم خان زند، علی مردان خان بختیاری و احمد خان ابدالی قرار گرفت. در دوران فترت پس از حکومت افشارها، که گاهی محمد حسن قاجار نسبت به کریم خان و آزاد خان قدرت می گرفت، از به تخت نشستن محمد حسن خان در چهل ستون اصفهان و امر و نهی کردن به فرماندهانش خبر داده اند. (آصف، 286:1352) محمد حسن خان که عنوان محمد حسن شاه را برای خود انتخاب کرده بود، پس از 4 سال درگیری با کریم خان در سال 1172، از سپاهیان زند شکست خورد و کشته شد. پسر او، آقا محمد خان هم، پس از شورش هایی که در استر آباد به وجود آورد، توسط کریم خان دستگیر شد. علی رغم هر شورشگر دیگری که می بایست توسط قدرت حاکم کشته شود، کریم خان آقا محمد خان را به شیراز برد و او را در دربار خود، تحت الحفظ قرار داد. همچنین برادر وی، حسین قلی خان را به حکومت دامغان گماشت که مدتی بهعد به دلیل غوغاگری کشته شد. آقا محمد خان بعد از فوت کریم خان در 1193، از دولتخانه زندیه گریخت. وی که سلطنت را حق خود می دانست به جنگ با مدعیان سلطنت همت گماشت. (امینی، 100:1388)
آقا محمد خان در برخورد با جعفر خان زند، وی را از اصفهان بیرون راند و باقر خان خوراسگانی را در سال 1199 به حاکمیت آنجا گمارد، ولی به دلیل شورش مجدد جعفر خان در سال 1201 و ادعاهای باقر خان خوراسگانی مبنی بر تاج و تخت پادشاهی، شخصا به اصفهان وارد گردید. وی اسب های خود را در جلو خان میدان نقش جهان و در سراهای شاهی بست. برادرانش جعفر خان و علیقلی خان نیز در چهل ستون و انگورستان ساکن گردیدند. (موسوی نامی اصفهانی، 269:1368) آقا محمد خان، بعد از آرام کردن اوضاع، جعفر خان، برادر تنی خود را، به حکومت اصفهان گماشت. همان طور که مشاهده می گردد اصفهان پس از کریم خان نیز عرصه تاخت و تاز بختیاری ها و قاجارها و جانشینان کریم خان قرار گرفته بود. (جمال زاده، 57:1353) بدون شک در این درگیری ها، نه تنها فرصت تشکیل پست و مقام و دولتخانه نبود، بلکه به ابنیه دولتخانه صفویه نیز آسیب هایی وارد گردید. آقا محمد خان در سال 1202 به تخت سلطنت نشست ولی پس از غلبه بر لطفعلی خان زند آخرین شاه زندیه در سال 1209 رسماً پادشاهی خود را اعلام کرد. وی با انتقال پایتخت به تهران در سال 1210 تاجگذاری کرد (امینی، 101:1388) و برای جلوگیری از قدرت گیری رقبا در اصفهان، دستور به تخریب استحکامات این شهر داد. کرزن اوضاع اصفهان را این گونه تشریح می کند که " اصفهان از قدر و مقام شامخ خود فرو افتاده و اینک با جامه‌ی ژنده و قامت آغشته به گرد و خاک که استعاره‌ی بی موردی درباره‌ی وضع نزار شهر نیست – ماتم دار روزگار پر شکوه و جلال از دست رفته‌ی خویش است " (کرزن، 30:1373) اولیویه نیز که در این زمان اصفهان را دیده است از فاصله گرفتن اصفهان از روزهای اوجش خبر می دهد. وی می گوید: " نه از عباس آباد که محله‌ی معظم و تمام قسمت غربی شهر را شامل و حاوی، و بهترین و بزرگترین و خوش ساخت ترین محلات بود، نشانی است و نه از محله‌ی گبرها که در جانب جنوبی و طرف راست زاینده رود بود، اثری باقی...، شهر پر از خانه های خراب و خالی از سکنه گردیده است. " (اولیویه، 114:1371) البته در توصیفات وی از هزارجریب و تالار های دولتخانه صفویه با اینکه خرابی های زیادی بر آن ها وارد گشته بوده است، صحبت از ابنیه ای است که هنوز در معماری حرفی برای گفتن داشته اند. (اولیویه،116:1371) لازم به توجه است که در دوران مورد بحث، بنای چشمگیری احداث نگردیده است. آقا محمد خان به خاطر لشکر کشی هایش به منطقه قفقازیه، چندان به فکر ایجاد مناصبی جز تشکیل سپاه و مقام صدر اعظمی نبود. (امینی،104:1388) در دوران وی بار دیگر کشور های اروپایی متوجه ایران گردیدند و علاوه بر ایجاد سفارت خانه ها در تهران، کنسولگری و سر کنسولگری در ایالت های مختلف به وجود آوردند. ایجاد این ارتباط سبک جدیدی را در معماری نوید می داد. (کیانی، 42:1383)
قبل از ورود به دوران فتحعلی شاه، شرح مختصری از مناصب اداری یا دولتی که از این عصر به بعد ایجاد می گردد ارائه می شود. آقا محمد خان قاجار بنا بر شرایطی که در آن قرار داشت فقط به تشکیل سپاه و انتصاب مشاورانی به درجه صدر اعظم همچون ابراهیم خان کلانتر توجه نشان می داد. دولت و مناصب دولتی به معنای امروزی و بنا بر رژیم های دموکراسی پارلمانی در دوران قاجار شکل نگرفت. در این دوره، سلطنت استبدادی و در برخی موارد تقلیدهایی ناقص از دولت های اروپایی بیشتر به چشم می خورد. در عصر فتحعلی شاه دستگاه حکومتی پیشرفته تر از قبل گردید و افرادی چون ابراهیم خان کلانتر و میرزا شفیع مازندرانی به سمت صدارت منصوب گشتند. باید گفت شاهان قاجار هم مانند پادشاهان صفویه، تشکیلات شخصی و دولتخانه ای ایجاد کردند. (قدیانی، 1384: 181-179) صدر اعظم که نقشی عمده در این دوره داشت مانند وزرای امروزی به حساب می آمد. در کنار صدر اعظم از مناصبی چون مستوفی الممالک و مستوفی که به امور مالی و مالیات ها رسیدگی می کردند یاد شده است. کلانتر، مسئول نظم در این سلطنت به حساب می آمد و محاکمی مانند محاکم عرف برای رسیدگی به شکایات بر پا می گردید. بعد از این دوره و همزمان با سلطنت محمد شاه و ناصر الدین شاه اولین وزارت خانه ها با عنوان وزارت داخله ومالیه شکل گرفتند. ناصرالدین شاه در سال های بعد تعداد وزارتخانه ها را به سیزده مورد افزایش داد که وزارت جنگ، داخله و مالیه، خارجه، عدلیه، خزانه، گمرک، پست، فلاحت و تجارت، فواید عامه، تلگراف از آن جمله بودند. (قدیانی، 188:1384) به دنبال ایجاد این وزارتخانه ها، اداره هایی چون گمرکخانه، غلات، ایشیک خانه و راه های شوسه به وجود آمدند.

توجه به اصفهان در دوره‌ی فتحعلی شاه قاجار:

قتل آقا محمد خان به دست شورشیان، موقعیت را برای جانشینی باباخان معروف به فتحعلی خان قاجار، برادر زاه‌ی وی، مهیا کرد. تا این زمان، مدت مدیدی بود که بناهای دولتی اصفهان از جمله چهل ستون وعالی قاپو، از مناصب و پست های دولتی خالی مانده و مطرود گردیده بود. سیاستی که فتحعلی شاه در پیش گرفت، فرستادن شاهزادگان به حکومت ایالت های کشور بود. این امر هر چند ایران را در ظاهر متحد می کرد ولی باعث گردید که در هر ایالتی در باری چون تهران شکل گیرد. ایا لت ها از نظر سوق الجیشی و ارزشمندی اقتصادی تقسیم می شدند. ایالت های مهم در دست شاهزادگان درجه اول(2) قرار گرفتند. بقیه ایالت ها نیز به شاهزادگان درجه دوم و یا افرادی که از سوی صدر اعظم انتخاب می گردیدند سپرده شدند. (شمیم،326:1375) اصفهان از جمله ایالت های مهمی بود که همواره مورد توجه پادشاهان قرار می گرفت. فتحعلی شاه نیز از این امر مستثنی نبود. وی برای اداره اصفهان، صدر اعظم خود، حاجی محمد حسین خان صدر اصفهانی و نیز فرزند خود سلطان محمد میرزا معروف به سیف الدوله، را برگزید. در ادامه به شرح حاکمیت هر یک در اصفهان پرداخته خواهد شد. فتحعلی شاه علاقه خویش به ایالت اصفهان را با سفرهایش نشان می داد. وی که گاه از روی تفنن و گاهی برای خواباندن شورش ها به این ایالت روی می آورد، به بناهای دولتخانه صفویه توجه نشان می داد. تعمیر هشت بهشت، کاخی که روزگاری شاه سلیمان در آن بر تخت می نشست از دستورات وی بود. منابع چنین ذکر می کنند که فتحعلی شاه زنان خود را در این بنا اسکان داده (مختاری اصفهانی، 177:1385) به دستورفتحعلی شاه یا بعد ها، تصویر به جلوس نشستن او و همراهانش در این کاخ، که مورد علاقه وی بود، ترسیم شده است. (کرزن، 47:1373) همچنین به دستور او، چهل ستون نیز که در دوره‌ی افغانان مورد تخریب قرار گرفته بود، مورد مرمت واقع گردید. (پرایس، 165:1347)
بناها ی غیر دولتی، مانند فرح آباد و با غ هزار جریب در گذر تاریخ تخریب گردیده بودند و در این زمان جز بنای مخروبه آنها چیز دیگری مشاهده نمی شده است. (اولیویه،1371: 21-119) فتحعلی شاه علاوه بر مرمت برخی بناها در اصفهان، به ساخت باغ خسروخانی که دارای عمارتی شبیه کلاه فرنگی می باشد، امر نموده است. (تحویلدار، 30:1388) او در سال 1240 برای خواباندن آشوبی که توسط هاشم خان لنبانی برادر زن امین الدوله صدر اعظمش در اصفهان رخ داده بود عازم اصفهان گردید (مهدوی،16:1382) و پس از خواباندن غائله، برای تنبه شورشیان، دستور داد سر آنها را در میدان نقش جهان و در روبروی عالی قاپو که روزگاری محل بست نشستن و دارالامان صفویه به حساب می آمد، بر سر نیزه زدند تا درس عبرتی برای سایرین گردد. (آصف، 149:1352) فتحعلی شاه در این سفر، حکومت اصفهان را به پسرش، سلطان محمد میرزا واگذار نمود. در ادامه به حکومت محمد میرزا در اصفهان پرداخته خواهد شد. در کنار این که تهران پایتخت حکومت بود، اصفهان هم بسیار مورد توجه قرار می گرفت. شاهان قاجار هنگام ورود به اصفهان، در عمارات و ابنیه‌ی دولتخانه که در برخی موارد مورد تعمیر نیز قرار می گرفته اند، سکونت می یافتند. حکومت فتحعلی شاه نیز در یکی از همین ابنیه به پایان رسید. وی در سال 1250 در حالی که در هفت دست صفویه روزگار می گذرانید، به وسیله‌ی ضعفی که در بدنش ایجاد گردید فوت کرد. (سپهر،518:1377) بعد از مرگش عده ای به طمع گنج و دفینه به هفت دست حمله کردند که با درایت همراهانش غائله رفع شد و بعد از این ماجرا جنازه وی را از اصفهان به قم انتقال دادند (هنرفر،174:2536) تا صفحه ای دیگر از تاریخ بسته گردد. در دوران سلطنت فتحعلی شاه اداره اصفهان به افرادی سپرده می شد.که به ترتیب به هر یک پرداخته خواهد شد.

شکوفایی اصفهان در عصر حاجی محمد حسین خان صدر اصفهانی

حاجی محمد حسین خان ملقب به مستوفی الممالک، نظام الدوله، امین الدوله و معروف به صدر اصفهانی، در زمان فتحعلی شاه، به حکومت اصفهان را رسید. وی از زمان آقا محمد خان قاجار به حکومت اصفهان رسیده بود و تا زمان صدر اعظمی فتحعلی شاه به این حاکمیت ادامه داد. (شیرازی،6:1364) حاجی محمد حسین خان بنا بر علاقه ای که مردم اصفهان به آثار صفویه نشان می دادند و یا در جهت کسب شهرت برای حکومت قاجار، به تعمیر آثار صفویه و نیز ساخت و ساز های جدید پرداخت.
صدر در راستای بازسازی ابنیه دولتخانه صفویه، به تعمیر عمارت انگورستان و باغ و عمارت هشت بهشت همت گماشت. تالار طویله نیز که دیوانخانه‌ی شاهان صفویه به حساب می آمده و دارای تالاری با سقف آینه کاری شده و حوض و درختانی در اطراف بوده است، در این زمان مورد مرمت قرار می گیرد. (شیرازی، 13:1364) بنا به گفته برخی منابع، اگر دلسوزی و توجه محمد حسین خان در مورد ابنیه اصفهان صورت نمی گرفت، بدون شک تمام ابنیه دولتخانه صفویه از بین می رفتند. وی علاوه بر این مرمت ها به احداث بناها و عماراتی در کنار عمارات زمان صفوی، همت گماشت. (هنرفر،750:1350) چهار باغ صدری که وی ساخته است به پل خواجو منتهی می شود و از آنجا به چهار باغ عباسی متصل می گردد. چهار باغ مذبور، قرینه‌ی چهار باغ کهنه شاه عباس می باشد.(تحویلدار، 36:1388) این چهار باغ به چهار باغ فتح آبادی و چهار باغ خواجو نیز معروف گشته است. برخی منابع، به اشتباه، ساخت چهار باغ فتح آبادی را به فتحعلی شاه نسبت داده اند، در حالی که از شهرت آن به نام چهار باغ صدر، مشخص می شود که سازنده‌ی آن حاجی محمد خان صدر بوده است. (سیف الدوله، 1364: 364) از جمله قرینه های دیگری که صدر اصفهانی در کنار بناهای دولتخانه صفویه ایجاد کرد عمارتی معروف به عمارت هفت دست نو بود. گفته شده وی این اثر را برای پیشکش کردن به فتحعلی شاه قاجار بنا نمود. (جناب، 84:1386) عمارت هفت دست همانند عمارت نظامیه‌ی تهران بود. (همایی، 1384: 162) عمارت دیگری که به نام حاجی محمد حسین خان شهرت یافته است عمارت صدری می باشد. در کتاب جغرافیای اصفهان، درباره‌ی توصیف این بنا چنین آمده است: " عمارت صدری دیوانخانه زیاده از اندازه وسیع است و میان عمارت مبارکات به این وسعت و جامعیت عمارتی ندارد. حمام و خلوت ها و نارنجستان های بزرگ دارد. صدر اعظم اصفهانی به عنوان پیشکش برای تقدیم قدوم خاقان مغفور ساخته، اعیانی آن از چهار سمت تحتانی و فوقانی دور آن حیاط اطاق های عالیه‌ی مولوکانه است که هر کدام از زیادی مکان یک دست عمارت تمام است و تالار معظم مرتفع در ضلع شرقی واقع که بعد از تالار چهل ستون و علی قاپی و آینه خانه، تالاری به این خوبی ساخته نشده " است. (تحویلدار، 29:1388) میرزا صالح شیرازی نیز در سفر نامه خود به وصف این بنا پرداخته و باغ و عمارت صدری را از جمله عمارات شاهی معرفی می نماید. (شیرازی:13:1364) صدر اصفهانی، علاوه بر احداث این بناها، در عمارت های دولتخانه صفویه هم دخل و تصرف هایی داشته است؛ چنان چه بنایی که در باغ چهل ستون و در مجاورت تالار اشرف است را به وی نسبت داده اند. (دالمانی، 549:1378))
به وی آثاری چون مسجد صدر و بازار و بنای حجرات را نیز نسبت داده اند. مدرسه وی در اصفهان به منزله‌ی دانشگاهی به حساب می آمده که در آن به آموزش فلسفه و منطق، حکمت، ریاضی،طب و سایر علوم می پرداخته اند. (شفقی، 547:1381) همان طور که ذکر گردید، صدر اصفهانی با ساخت و ساز و تعمیراتی که انجام داد، باعث آبادانی اصفهان گردید. اقدامات او سبب افزایش سکنه اصفهان شد و کسانی که روزگار آباد اصفهان را ندیده بودند، این دوره برایشان روزهای اوج و شکوفایی به حساب می آمد. (اصفهانی، 281:1368) در این دوره نیز همانند عصر صفویه که دزدان و مجرمان به عالی قاپو می رفتند، عالی قاپو نقش ایفا کرده است؛ با این تفاوت که در آن زمان دارالامان و محل بست به حساب می آمده و در این دوره بر چوبی که مقابلش قرار گرفته بود شخص تقصیر کار را اعدام می کردند! اصفهان در این زمان هم مورد توجه سفرا و مهمانان داخلی و خارجی بود. صدر این میهمانان را در مجموعه سعادت آباد پذیرائی می نمود. در سفر ایلچی صاحب و همراهانش به اصفهان، ایشان در عمارت هفت دست و نمکدان مستقر شدند و در هنگام خروج از اصفهان از بناهای صدری عبور کردند و از راه دروازه طوقچی اصفهان را ترک گفتند. (شیرازی، 17:1364) مشاهده می شود علاوه بر عماراتی که به دستور شخص حاج محمد حسین خان ساخته شده بود، از عمارت های دولتخانه صفویه نیز به وسیله این حاکم، به صورت های مختلف استفاده می شده است. گویا وی قصد داشته با ایجاد آبادانی و برتر نشان دادن اصفهان نسبت به تهران، پایتخت قاجار، بار دیگر به انتقال پایتخت به اصفهان مبادرت کند. این نکته نیز دور از ذهن نیست که محمد حسین خان، با قدرت گیری روزافزون، قصد رسیدن به پادشاهی و پایتخت قرار دادن اصفهان برای حکومت خود را در سر می پرورانده است. فوت وی در سال 1239 بر تمام این احتمال ها خط بطلان کشید و جسد وی در نجف اشرف به خاک سپرده شد. (اعتضاد السلطنه، 243:1370) در این ایام که اصفهان به دور از تخریب های سیاسی قرار گرفته بود، انگار نوبت به دشمن دیگری رسیده بود که می بایست با آن دست و پنجه نرم می کرد: متأسفانه قحطی ها و خشکسالی های پی در پی در این زمان، اصفهان را از آبادانی ای که به آن می بالید دور نگه می داشت.
پس از مرگ حاج محمد حسین خان صدر، فرزندش امین الدوله به حکومت اصفهان رسید. وی نیز به مانند پدر به آبادانی و بنا سازی علاقه نشان می داد. ایجاد روستاهایی به نام امین آباد، شاهد بر این مدعاست. (انصاری، 43:1321) طولانی شدن حاکمیت این خاندان بر اصفهان، حسادت رقیبان را در پی داشت. لذا با ایجاد تهمت علیه آن ها مبنی بر عدم پرداخت مالیات و جمع کردن مال و ثروت، باعث بد گمانی فتحعلی شاه به ایشان گردیدند. این امر و شورش هاشم خان لنبانی، برادر زن امین الدوله، سبب لشکر کشی شاه و فرزندش سلطان محمد میرزا ملقب به سیف الدوله به اصفهان گردید. بعد از آرام شدن اوضاع، فتحعلی شاه فرزندش سیف الدوله را به حکومت اصفهان گماشت و امین الدوله را بر کنار ساخت. (هدایت، 1380: 9-78)

اصفهان و حکومت سلطان محمد میرزا

سلطان محمد میرزا سیف الدوله، پسر فتحعلی شاه، سیزده سال پس از سفر میرزا صالح شیرازی، حاکم اصفهان گردید. سیف الدوله نیز همانند دو حاکم قبلی، به ساخت و ساز علاقه نشان می داد و به تعمیر ابنیه دولتخانه صفویه پرداخت. وی برخی از بناها را در کتاب خود شرح داده است. او در کتاب خود، به مرمت میدان نقش جهان و عالی قاپو اشاره می کند که در دوران قبلی صدمات زیادی بر آن وارد شده بوده است. چهل ستون، تخت گاه شاه عباس دوم نیز که در وسط باغی بزرگ به همین نام ساخته شده است و با آیینه و نقاشی مزین گردیده، در این دوران خرابی های زیادی بر خود دیده بوده است که سیف الدوله آن را توصیف می کند. وی از تالار طویله که علی مراد خان زند بر دور آن دیوار کشیده و شاهان صفویه از عمارتش به عنوان تالار سلام استفاده می کردند و در مقابلش اسبان دولتی بسته می شدند، هم یاد کرده است. عمارت هفت دست نو در این دوران مورد مرمت قرار می گیرد ولی باغ هزار جریب بر اثر تخریبات صورت گرفته کاملاً منهدم گردیده و امکان مرمتش وجود نداشته است. (ر.ک. سیف الدوله، 1364: 361-365) سیف الدوله علاوه بر تعمیر بناها، به ساخت عمارتهایی چون قصر منظر و باغ خلد برین پرداخته است و گویا عمارت سرپوشیده، که در دوران حاجی محمد حسین خان صدر پایان نیافته بود، در این دوره تکمیل شده و به نام سیف الدوله ثبت گردیده است. (اعتمادالسلطنه، 94:1364)
تعمیراتی در بناهای هشت بهشت و چهل ستون نیز در این زمان صورت گرفته است. بنای باغ کاج که در مشرق چهل ستون واقع گردیده را هم به سیف الدوله نسبت داده اند. (انصاری، 236:1378) سیف الدوله در صفحه 366 کتابش، عمارت جهان نما را که در ابتدای چهار باغ وجود داشته است، به مانند عمارت عالی قاپو که به شکل مربع مرتفعی است وصف می کند. مرمت های زیاد صورت گرفته در بنا هایی که تخریبات زیادی بر خود دیده بودند، سیف الدوله را بر آن واداشته که بعد از مرمت، آن بناها را اثر احداثی خود بخواند. با جاری شدن آب به سوی قلعه طبرک، که در دوران قبل به صورت انبار اسلحه و زندان مورد استفاده قرار گرفته و در دوران فترت به فراموشی سپرده شده بود، بنای این قلعه جانی تازه گرفته و آباد می شود. (سیف الدوله، 37:1364) سیف الدوله با تشکیل انجمن در سعادت آباد، در مقابل هجوم بختیاری ها به اصفهان، ایستادگی کرد و به قلع و قمع ایشان پرداخت (سپهر، 15:1353) و در واقع نگذاشت که آبادانی اصفهان رو به ویرانی برود. وی تا زمان روی کار آمدن محمد شاه قاجار، قریب ده سال، بر حکومت اصفهان باقی ماند و به عمران و آبادانی پرداخت ولی پس از آن، بنا بر مخالفت هایی علیه محمد شاه، به پایتخت فرا خوانده شد و از حکومت بر کنار گردید. (انصاری، 89:1378)

اصفهان در عصر محمدشاه و ساخت و ساز های معتمد الدوله گرجی

محمد شاه قاجار نزدیک به چهارده سال سلطنت کرد. سلطنت وی از سال 1213 آغاز گردید. محمد شاه سفرهایی به اصفهان داشته که اغلب این سفر ها برای خواباندن شورش ها بوده است؛ شورش هایی که از سال 1252 در اصفهان آغاز گردیده بود و تا 1255 نیز ادامه داشت. وی در سال 1255 موفق به آرام کردن شورش نوابها و میرزا عبد الحسین شمس آبادی گردید. (مهدوی، 16:1382) محمد شاه پس از سرکوب شورش ها، به عمارت آیینه خانه رفته و در آن مکان به مجازات متخلفان پرداخت. (افضل الملک، 118:1380) این نشانگر توجه خاص شاهان قاجار به بناهای دولتخانه صفویه است و آنان به هنگام ورود به اصفهان، در این ابنیه مستقر می شده اند. پادشاهان قاجار به هنگام ورود به اصفهان در باغ قوشخانه، از عمارات عهد شاه سلیمان صفوی، در حوالی دروازه طوقچی اصفهان، خلعت می پوشیده و سپس از این دروازه وارد پایتخت صفویه می گردیدند. (انصاری،373:1321) دیولافوا مجموعه سعادت آباد را،که در مقابل رودخانه و بین پل های الله وردیخان و خواجو واقع بوده است، مکانی معرفی می کند که پادشاهان قاجار به آن توجه و علاقه داشته اند. (دیولافوا، 376:1378)
محمد شاه، معتمد الدوله منوچهر خان گرجی را به حکومت اصفهان گماشت (انصاری، 46:1321) و به وی دستور داد رودخانه زاینده رود را که تخریب هایی در آن صورت گرفته بود، تعمیر کند. (اصفهانی، 43:1368) همزمان با سفر محمد شاه در سال 1255 (1840 میلادی) به اصفهان، هیئت فرانسوی فلاندن، نقاش معروف، خواستار دیدار با شاه در اصفهان گردیدند. این هیئت برای ساعاتی در قصر آینه خانه منتظر ماندند. سپس از آنجا به عمارت هفت دست که شاه در آن مستقر بود، راهنمایی شدند. فلاندن پس از دیدار با محمد شاه، عمارت آیینه خانه را همانند چهل ستون به تصویر کشید. (خوانساری، 104:1383) همان طور که ملاحظه می گردد، اصفهان که آن را " نیم جهان " خوانده اند، هیچ گاه به بوته‌ی کامل فراموشی نرفت و شاهان قاجار مرمت هایی در آن صورت دادند، اما متأسفانه گاهی این مرمت ها در حدی بوده که ساختمان را به سبکی جدید تغییر می داده است. کیانی، تعمیرات صورت گرفته در عصر محمد شاه را، تا آن جا می داند که در بنا اثری از دوره‌ی صفویه باقی نمانده است! هر چند در این گفته اغراق صورت گرفته است، ولی وی می خواسته توجه و تغییرات معماری صورت گرفته در این دوران را بیان نماید.
معتمد الدوله منوچهر خان گرجی، حاکم اصفهان، به علی محمد باب کمک کرد و او را از شیراز به اصفهان آورده و به وی پناه داد. (آدمیت، 445:1362) مواردی همانند دخالت انگلیس در زمینه‌ی علی محمد باب و این نکته که معتمد الدوله گرجی در خفا با انگلیس ارتباط داشته است، به دور از مبحث می باشد. این نکته بدین دلیل ذکر گردید که منابع اشاره کرده اند منوچهر خان گرجی، در چهل ستون، محلی برای پنهان کردن علی محمد باب ایجاد کرده بود. (ر.ک. انصاری، 347:1321) و قصد بر این است که نشان داده شود عمارت هایی چون چهل ستون، هشت بهشت و مجموعه سعادت آباد، که روزگاری دولتخانه صفویه بوده اند، در این دوران نیز به دلیل سبک ویژه‌ی معماریشان مورد نظر قرار می گرفته اند.
معتمد الدوله نیز، خواه به دستور پادشاه و خواه از روی علاقه، به تعمیر مجموعه های دولتی صفویه، از جمله مسجد شاه و باغ و قصر هزار جریب که کاملاً منهدم شده بود، پرداخته است. (هنرفر، 174:2536) دیر زمانی طول نکشید که خبر مرگ معتمد الدوله منوچهر خان گرجی سبب گردید اشرار بار دیگر به فکر غارت و کشتار بیفتند. بدون تردید، در این شورش ها، به ابنیه و آبادانی که در اصفهان ایجاد شده بود، صدماتی وارد گردیده است. دست قحطی نیز که به مدت سه سال پیاپی، از سال 1286 تا 1288، بر دامان این شهر چنگ زد، سبب گردید بسیاری از آبادی ها به ویرانه تبدیل شود. با مرگ محمد شاه قاجار، سر نوشت اصفهان و علی محمد باب، به دوران ناصر الدین شاه تحویل داده شد.

تغییر کاربری ابنیه اصفهان در دوره ناصر الدین شاه

ناصر الدین شاه در سال 1227 با کمک میرزا تقی خان امیر کبیر بر تخت پادشاهی نشست و بعد از به تخت نشستن، امیر کبیر را به صدارت برگزید. اگر سخن چینی حسودان نبود، صدر اعظم وی، اصلاحات اساسی و مهمی را در کشور به انجام رسانیده بود. اصلاحات امیر کبیر در برخی ایالت ها، به احداث کارخانه هایی انجامید که از جمله این ایالت ها می توان اصفهان را بر شمرد. (آدمیت، 295:1362) اقدامات امیر کبیر با قتل وی در ربیع الاخر 1268 (1852 میلادی) و روی کار آمدن میرزا آقا خان نوری نیمه تمام ماند. در عصر ناصری، خانلر میرزا پسر عموی پادشاه، به حکومت اصفهان گماشته شد. (بروگش، 374:1368)
در زمان حکومت خانلر میرزا در اصفهان، به جز مرکزیت شهر، که همان دولتخانه صفویه بود، بقیه مناطق و محله ها رو به ویرانی رفته بود. بروگش که در این زمان به اصفهان مسافرت کرده است، چنین بیان می کند: "... در بدو ورود به اصفهان یکه خوردیم چه قبل از ورود به آنجا انتظار داشتیم شهر آباد، پر جمعیت و زیبائی را که آن را نصف جهان می نامیدند و معمورترین شهر های مشرق زمین می دانستند در مقابل خود ببینیم ولی آن چه را که می دیدیم متأسفانه عکس این تصورات و انتظارات بود، در مقابل ما زمینی خشک و خالی از سکنه، خانه های خراب و فرو ریخته، قصور و مساجد خراب که روزگاری شاهکاری از ضربه شمار می رفتند قرار داشت." (بروگش، 1368: 364) وی که اصفهان را در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه دیده، با عکس ها و سفرنامه های پیشین سایر اروپاییان مقایسه می کرده است. بروگش از تخریباتی که در عمارت های ییلاقی صفویه دیده می شود و شامل خرابی آبشارها، حوضه ها، ایوان ها می باشد، سخن گفته است. قصر هفت دست نیز که دارای زیر بنای وسیع و از سنگ های گرانیت آبی رنگ و با شکوه بود، در این زمان رو به ویرانی رفته و در کنارش بنای قصری مخروبه وجود داشته است.(ر.ک.بروگش، 414:1368) علاوه بر قحطی ها و خشکسالی هایی که باعث چنین نظری گشته، بی تردید عدم توجه کافی خانلرمیرزا به شهر اصفهان منجر به چنین قضاوتی گردیده است. با توجه به این نکته که هیأت بروگش در هشت بهشت مستقر شدند، مبرهن است که عمارات صفوی، درباری مجلل برای حکمرانان اصفهان محسوب می شده و گویا بنای هشت بهشت، محل پذیرش و پذیرایی سفرا گشته بوده است.
خواندن شرح ها و توصیفات بروگش از بناهای باقی مانده از دوران صفویه، چنین دیدی می دهد که توجهات اندک خانلرمیرزا شامل چهل ستون، هشت بهشت و عمارت هایی که در محدوده شهر اصفهان در زمان صفویه بوده اند،می شده است. در واقع توجهات او فقط متوجه قسمتی بوده که تشکیلات حکومتی وی در آن قرار داشته است.
بعداز حکومت خانلر میرزا، شورش هایی در اصفهان رخ داد که ناصرالدین شاه را مجبور به گسیل افراد مختلفی برای حکومت آنجا کرد. میرزا عبدالحسین سپهدار که به حکومت اصفهان فرستاده شد، مالیات های متنوعی از مردم دریافت می کرد! سپهدار به رغم دریافت مالیات فراوان، به آبادانی توجه نکرد و همه‌ی اموال را صرف خرید اسلحه و توپ کرد. در گیری های بین او و میرزا عبد الوهاب گلستانه بر سر اصفهان، باعث نارضایتی مردم گردید. بنابراین مردم نیز به گرفتن اسلحه همت گماشتند و شهر اصفهان دچار آشوب و هرج و مرج گردید. ناصرالدین شاه، میرزا تقی خان امیر نظام و چراغ علی خان زنگنه را برای خواباندن این شورش ها فرستاد. هنگام ورود آنها، عده ای دور سپهدار و عده ای دور گلستانه جمع شده بودند. چراغ علی خان زنگنه، چاره را در این دید که در ظاهر حکومت اصفهان را به میرزا عبدالحسین دهد و میرزا عبدالوهاب را راهی پایتخت گرداند. «وی با کمک آقا سید محمد امام جمعه ، مردم را در چهل ستون جمع گردانید و اوضاع در ظاهر آرام گشت». (سپهر، 1377: 1002-1003) پس از این جریان، میرزا تقی خان هم برای مدتی صاحبدار حکومت اصفهان گردید که در این دوره به آرام کردن اوضاع و آباد کردن قلمروی خود پرداخت، ولی اوضاع این گونه باقی نماند و مجدداً شورش هایی به وقوع پیوست. دراین شورش ها عمارات دولتخانه، به مانند سنگری به حساب می آمدند که برج جهان نما از جمله این ابنیه بود. (سپهر، 1377: 1-1080) بی تردید در اثر این رقابت ها و کشمکش ها، به ابنیه تاریخی اصفهان صدماتی وارد گردیده بود. چراغ علی خان زنگنه که دوباره مأمور بازیابی امنیت شهر اصفهان شد، پس از آرام کردن اوضاع، دستور به تعمیراتی داد. وی در سال 1271 عمارات هزار جریب را مدنظر قرار داد. او همچنین به دستور ناصر الدین شاه تعمیراتی در بنای میدان نقش جهان و برخی مساجد انجام داد. نقش نام ناصرالدین شاه بر عمارت عالی قاپو خود دلیلی بر این امر است. (هنرفر، 831:1350) چراغ علی خان، به ساخت و ساز هایی نیز اقدام کرد که از آن جمله باغی به نام وی مشتمل بر کلاه فرنگی و در دو طبقه می باشد. (تحویلدار، 30:1388) شورش های بختیاری بعد از زنگنه نیز ادامه یافت و صمصام السلطنه و ضرغام هم به حامیان ایشان پیوستند و پس از به توپ بستن میدان نقش جهان، به قنسولگری پناه بردند. (انصاری، 102:1378) شورش های مطرح شده دراین زمان، بیش از هر مورد دیگری باعث تخریب ابنیه تاریخی اصفهان گردیدند. به ویژه آن که اکثر این آشوب ها در مرکزیت اصفهان رخ داد و این امر منجر به تخریب ابنیه‌ی دولتی نقش جهان و بناهای اطراف آن گردید.
ظاهرا عمارت های دیگر دولتخانه صفویه مانند تالار طویله، در این دوران، هنوز آباد بوده است و تالار و تزیئنات این بنا با باغچه های پر گل و درخت هنوز مورد توجه بوده است. عمارت دیگر که در زمان شاه عباس دوم و به عنوان کاخ استفاده می گردید و در عصر حاج محمد حسین خان صدراصفهانی بر بناهای مخروبه‌ی آن هفت دست نو شکل گرفته بود، در دوران ناصری به عنوان زندان و محلی برای تبعیدی ها استفاده می شده است. (مختاری اصفهانی، 185:1385) باغ و قصر هشت بهشت نیز به امر ناصرالدین شاه، به دخترش افتخار الدوله واگذار شده و کاملا از شکل عمارت های دولتی خارج گردیده بود. (جوادی، 573:1363)

نتیجه:

بنا هایی که توسط پادشاهان و عاملان حکومتی ساخته می شد، معمولا توسط دولت های بعدی ویران می گردید، اما شکوه و صلابت و استحکام بناهای عصر صفوی، باعث پایدار ماندن و حتی استفاده‌ی اداری و حکومتی از این بناها در دوره های بعدی و به ویژه ابتدای عصر قاجار گردید و همین استفاده سبب شده که این بناها هم چنان با صلابت بر سر جای خود باقی بماند، هر چند نمی توان از تخریب های صورت گرفته در بناها در این دوره‌ی چهارصد ساله غافل ماند؛ اما به هر حال شهر اصفهان به دلیل وجود همین بناها هم اکنون به عنوان پایتخت فرهنگی ایران انتخاب شده است.

پی نوشت ها :

1-مدرس دانشگاه و کارشناس ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی
2-شاهزادگانی که از زنان قاجاری بودند درجه اول و بقیه درجه دوم بودند.

منابع :
آدمیت. فریدون (1362)، امیر کبیر، تهران، خوارزمی.
آصف. محمد هاشم (1352)، رستم التواریخ، تهران، امیر کبیر...
افشار. ایرج (1350)، روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه، تهران،امیر کبیر.
افضل الملک. میرزا غلامحسین (1380)، سفرنامه اصفهان، ناصرافشار فر، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامی.
امینی. علی رضا.شیرازی (1388)،حبیب الله ابو الحسن، تحولات سیاسی – اجتماعی ایران،تهران،قومس.
انصاری. میرزا حسن خان جابری (1321)، تاریخ اصفهان،ری و همه جهان،کتابخانه دانشگاه اصفهان.
انصاری. میرزا حسن خان جابری (1378)، تاریخ اصفهان، جمشیدمظاهری،اصفهان، مشعل.
بروگش. هینریش (1368)، سفری به دربار صا حبقران، محمدحسین کرد بچه، تهران، اطلاعات، 1368.
بیات. عزیزالله (1383)، کلیات جغرافیای طبیعی و تاریخی ایران، تهران، امیر کبیر.
پرایس.کریتسین (1347)، تاریخ هنر اسلامی،مسعودرجب نیا،تهران، امیر کبیر.
تحویلدار. حسین بن محمدابراهیم (1388)،جغرافیای اصفهان، الهه تیرا، تهران،اختران.
جمال زاده. محمدعلی (1353)، گفتگوی خانوادگی درباره‌ی اصفهان، تهران،بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
جناب. میر سید علی (1371)، الاصفهان،عباس نصر، اصفهان، نشر امور فرهنگی شهر داری اصفهان.
جناب. میر سید علی (1386)،آثار و ابنیه اصفهان، رضوان پور عصار، اصفهان، سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان، چاپ محمدی.
جوادی. آسیه (1363)،معماری ایران، تهران،چاپ انوشه..
خوانساری. مهدی (1383)، باغ ایرانی، تهران،سازمان میراث فرهنگی و گردشگری.
سپهر. لسان الملک (1353)،ناسخ التواریخ، محمدباقربهبودی،تهران،اسلامیه.
سپهر. لسان الملک (1377)،ناسخ التواریخ، جمشید کیانفر، تهران،اساطیر.
سپهر. مورخ الدوله (1362)،ایران درجنگ بزرگ، تهران، ادیب..
سیف الدوله. سلطان محمد (1364)،سفرنامه سیف الدوله، علی اکبر خداپرست، تهران، نی.
شفقی. سیروس (1381)،جغرافیای اصفهان، اصفهان،دانشگاه اصفهان.
شمیم. علی اصغر (1375)، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران، مدبر.
شیرازی. میرزا صالح (1364)، مجموعه سفرنامه های میرزا صالح شیرازی،میرزا غلامحسین شیرازی، تهران، نشر تاریخ ایران.
همایی. جلال الدین (1384)، تاریخ اصفهان، ماهدخت بانو همایی، تهران، هما.
هنرفر. لطف الله (2536)، اصفهان، اصفهان، شرکت سهامی کتابهای جیبی.
هنرفر. لطف الله (1335)، راهنمای ابنیه تاریخی اصفهان، اصفهان، چاپخانه امامی.
هنرفر. لطف الله (1350)، گنجینه آثار تاریخی اصفهان، تهران، چاپخانه زیبا.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط