آموزه های ناب تربیتی در سیره حضرت زهرا (س)(2)

ادب و احترام نسبت به والدین: نکوداشت پدر و مادر و احترام و ادب نسبت به آنان، از فرایض بزرگ آیین اسلام است که در مقایسه ای بی نظیر با دیگر عبادات، پس از اطاعت امر خداوند در مرتبه دوم قرار دارد. حضرت زهرا(علیها
سه‌شنبه، 13 اسفند 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آموزه های ناب تربیتی در سیره حضرت زهرا (س)(2)
 آموزه های ناب تربیتی در سیره حضرت زهرا (علیها السّلام)(2)

 

نویسنده: عاقله صابری(1)




 

فصل سوم: آموزه های تربیتی - خانوادگی

گفتار اول: خانواده در سیره ی فاطمی

ادب و احترام نسبت به والدین: نکوداشت پدر و مادر و احترام و ادب نسبت به آنان، از فرایض بزرگ آیین اسلام است که در مقایسه ای بی نظیر با دیگر عبادات، پس از اطاعت امر خداوند در مرتبه دوم قرار دارد. حضرت زهرا(علیها السّلام) نیز با توجه به حساسیت موضوع می فرماید: «رفتار شایسته و ارزشمند با پدر و مادر موجب حفظ و حراست انسان از عذاب الهی است».(2) این باور آسمانی از اوان زندگی و گفتار و رفتار آن بانو نمایان بود. در دوران کودکی چنان دلسوز پدر بزرگوارش بود که مفتخر به لقب ام ابیها از سوی نبی مکرم اسلام شد. آری، در زمانه ای که پیامبر بعد از وفات حضرت ابوطالب (علیه السّلام) و حضرت خدیجه (علیه السّلام) مورد بدترین آزارها از سوی مشرکین واقع شد؛ به طوری که گاهی سنگش می زدند؛ گاهی خاک به صورت مبارکش می پاشیدند؛ گاهی ناسزایش می گفتند و گاه بدنش را خون آلود می کردند، سنگ صبور نبی خدا، حضرت زهرا (علیها السّلام) بود. حضرت در همان سنین خردسالی این حوادث ناگوار را مشاهده می کرد و به یاری پدر می شتافت و برای پدر، مادری می کرد.
در جوانی حضرت زهرا (علیها السّلام)، روزی که امام علی (علیه السّلام) به محضر پیامبر آمد، ایشان نظر حضرت زهرا (علیها السّلام) را جویا شدند. آن بانوی بصیر پیش از آنکه نظر خود را مطرح کنند، فرمودند: ای رسول خدا! شما شایسته تر از من در نظر دادن هستید. پیامبر فرمود: خداوند از آسمان اجازه فرمود. فاطمه در حالی که تبسم بر لب داشت، فرمود: خشنودم به آنچه خدا و پیامبر او برای من رضایت دادند.(3) فاطمه (علیه السّلام) همیشه و در هر حال، پیامبر (علیه السّلام) را پدرجان می خواند و بسیار تصدیق کننده او بود. هرگز دانش اندوزی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) و فراگیری علوم نهفته در وجود او را فراموش نمی کرد و بسیار در حفظ احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می کوشید. (4)
حضرت زهرا (علیها السّلام) همواره خشنودی و رضای او را بر رضا و خشنودی خود مقدم می داشت و بارها برای کسب این مهم از لباس، کالا، پرده، گردنبند و دستبند خود و حتی فرزندانش و هر آنچه که داشت به راحتی می گذشت و آنها را ایثار می فرمود.(5) این ارادت و احترام در سخن و سیره حضرت زهرا(علیها السّلام) نسبت به مادر بزرگوارش نیز وجود داشت. ارادتی کم نظیر که حیرت و تعجب بسیاری را بر می انگیخت. آن هنگام که فاطمه(علیها السّلام) در شکم مادر بود، با او مأنوس و هم زبان می شد. هنگامی که زنان ساده لوح و ظاهربین مکه، خدیجه (علیها السّلام) را به سبب ازدواج با یتیم عبدالله، محمد(صلی الله علیه و آله و سلم)، تنها گذاشته بودند، زهرا (علیها السّلام) با مادر
سخن می گفت و او را به بردباری دعوت می کرد.(6)
ارزش و احترام نسبت به فرزندان: توجه حضرت زهرا (علیها السّلام) به نیازهای عاطفی فرزندان، جلو دیگری از بینش ناب آن حضرت است. او به خوبی از دیدگاه اسلام در باره برخورد با کودکان آگاهی داشت و می دانست که پس از دوران سیاه جاهلیت، داشتن این منطق که نگاه والدین به روی فرزند ثواب آزاد کردن یک بنده را دارد - اگر چه این نگاه در هر روز سیصد و شصت بار اتفاق بیفتد -(7) تحولی بنیادین در نگرش مردم آن زمان خواهد داشت. همان گونه که آگاهی از این گفتار پیامبر نیز چنین تأثیری دارد که می فرماید: «فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ زیرا خداوند در برابر هر بوسه به گستردگی مسافت پانصدساله به شما عطا می کند. خداوند پدر و مادری را مورد لطف و رحمت خویش قرار می دهد که فرزندشان را در انجام کارهای نیک یاری رسانند؛ عملی که او در حد توان خود انجام می دهد بپذیرند؛ با وی تندی نکنند و او را به حماقت و بی خردی متهم نسازند». (8)

گفتار دوم: تربیت فرزندان در سیره فاطمی

یکی از وظایف سنگین و مهم حضرت زهرا موضوع تربیت اولاد بود.(9) فرزندان آن حضرت اشخاص عادی نبودند، بلکه چنین مقدر شده بود که نسل پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) از فاطمه (علیها السّلام) به وجود آید.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمود: «خدا ذریه پیامبران را در صلب خودشان قرار داده است ولی
نسل مرا در صلب علی (علیه السّلام) مقرر فرمود: پس من پدر اولاد فاطمه هستم».(10) خدا مقدر کرده بود که پیشوایان دین و خلفای پیامبر اسلام از نسل پاک زهرا به وجود آیند. حضرت زهرا (علیها السّلام) که خودش تربیت یافته دامن وحی بود، از تربیت اسلامی بی اطلاع و غافل نبود. اطلاع داشت که چگونگی شیری که به آنها می خوراند و بوسه هایی که بر کودکان معصومش می زند، تا تمام حرکات و اعمال و گفتارش در روحیه حساس آنها اثر دارد. می دانست باید اما تربیت کند و نمونه هایی را به جامعه تحویل دهد که آیینه و معرف حقیقت و روح اسلام باشند و حقایق و معارف قرآن در وجودشان جلوه گر باشد، و این موضوع کار سهل و آسانی نیست. نمونه های خارق العاده ای که از آن مکتب بیرون آمد، به خوبی می تواند روح پر عظمت و نیروی فوق العاده آن حضرت را نشان دهد. حضرت محیط خانه را کارخانه بزرگ انسان سازی و دانشگاه مهم تمرینات نظامی و درس فداکاری می شمرد. آگاه بود که تربیت شدگان این مدرسه، هر درسی را که در اینجا بیاموزند، در میدان بزرگ اجتماع به مرحله ظهور و بروز درخواهند آورد و آنچه را در اینجا تمرین کنند، در آینده عمل خواهند کرد. حضرت زهرا (علیها السّلام) مقام زن را بسی عالی و شامخ می دانست، و چنین لیاقتی را در خود می دید که دستگاه آفرینش چنین مسئولیت سنگین و مهمی را بر دوشش نهاده و چنین پایگاه مهمی را بدو تفویض کرد.
کلاس عالی تربیت: یک کلاس عالی و نمونه تربیت اسلامی کودک، در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) تاسیس شد. کلاس مذکور با همکاری شخص دوم اسلام و بانوی اول اسلام یعنی امام علی (علیه السّلام) و حضرت زهرا (علیها السّلام) اداره می شد و شخص اول اسلام یعنی پیامبر اسلام بر آن نظارت داشت. اصول تربیتی و برنامه آن مستقیماً از جانب پروردگار جهان نازل می شد. بهترین برنامه های تربیتی در آن اجرا شد و برجسته ترین افراد را تربیت کرد.
آن حضرت به دقیق ترین نکات روان شناسی در باره فرزندان خود توجه می کرد؛ از مهر ورزیدن، نوازش و اظهار محبت و برخوردهای عاطفی نسبت به آنان کوتاهی نمی کرد؛ به عقیقه، صدقه، دادن و گفتن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ که از سنت های مورد تاکید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بود، توجه داشت همیشه و در هر حال هیچ محفل و دامانی را جایگزین آموزش پر مهر و عطوفت مادری خود نمی کرد تا وجود فرزندان دچار کوچک ترین نقصان روحی نگردد.

درس اول: محبت

شاید پندار بسیاری از مردم این باشد که دوران تربیت کودک از وقتی شروع می شود که خوب و بد را درک کند و اهل رشد و تمیز شود و قبل از آن تربیت موثر نیست و تحت تاثیر عوامل خارجی قرار نمی گیرد. اما این عقیده نادرست است؛ زیرا به تصدیق دانشمندان فن تربیت، تربیت و پرورش کودک باید از بدو تولد شروع شود. کودکی که کمبود محبت داشته باشد، معمولاً ترسو، خجل، ضعیف، بدبین، گوشه گیر؛ پژمرده و حتی مریض بار می آید. چنین شخصی ممکن است برای اظهار عکس العمل و تظاهر به بی نیازی، دست به اعمالی نظیر جنایت، دزدی و قتل نفس بزند تا از این طریق از اجتماعی که او را دوست ندارد، انتقام بگیرد. پس محبت و نوازش کودک یکی از احتیاجات ضروری او به شمار می رود و برای پرورش او الزامی است.
درس مذکور در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) به طور کامل اجرا شد و پیامبر اعظم آن را عملاً به حضرت زهرا (علیها السّلام) یاد داد. روایت شده است: «روزی رسول خدا امام حسن (علیه السّلام) را می بوسید و نوازش می کرد. اقرع بن حابس عرض کرد: من ده فرزند دارم اما تا به حال هیچ یک از آنها را نبوسیده ام. پیامبر اعظم غضبناک شد و فرمود: اگر خدا محبت را از قلب تو گرفته من چه کنم؟ هر کس نسبت به اطفال ترحم نکند و احترام بزرگ سال را نگاه ندارد؛ از ما نیست.(11)

درس دوم: پرورش شخصیت

دانشمندان روان شناس می گویند تربیت کننده باید شخصت کودک را پرورش دهد و اعتماد به نفس را به او تلقین کند؛ او را بزرگ نفس و با شخصیت بار بیاورد. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در پرورش شخصیت اولاد حضرت زهرا (علیها السّلام) کوشش می کرد و زهرا و علی (علیه السّلام) نیز از همین برنامه متابعت می کردند. هرگز نشد که کودکان را تحقیر کنند و شخصیت آنان را در حضور دیگران کوچک سازند و بر روحشان ضربه وارد کنند. از این روی، طبعاً بزرگ و آقا تربیت شدند. جابر می گوید: «روزی داخل خانه رسول خدا شدم. دیدم حسنین بر پشت آن حضرت سوارند و آن جناب با دست و پا راه می رود و می فرماید: بهترین شتر، شتر شماست و بهترین سوار شمایید».(12)

درس سوم: ایمان و تقوی

بین دانشمندان بحث و گفت و گوست که برنامه تعلیمات و تربیت های دینی از چه زمانی باید درباره کودک اجرا شود. گروهی معتقدند کودک تا به حد بلوغ و رشد نرسد، استعداد درک افکار و عقاید دینی را ندارد و نباید تحت تربیت دینی قرار گیرد. گروه دیگری عقیده دارند که اطفال نیز لیاقت و استعداد این را دارند که تحت تربیت دینی قرار گیرند، و مربیان می توانند موضوعات و مطالب دینی را ساده و قابل فهم سازند و به کودکان تلقین کنند و آنان را با آموزه های دینی آشنا کنند تا اعمال و برنامه های آسان دین را انجام دهند و با اعمال و افکار دینی نشو ونما کنند. اسلام نظریه دوم را می پذیرد و دستور می دهد کودکان را از هفت سالگی به نماز وادار کنید.(13) پیامبر تلقینات دینی را از همان بدو تولد در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) به مرحله اجرا درآورد. زمانی که امام حسن به دنیا آمد، او را بوسید و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و در باره امام حسین هم این عمل را انجام داد.(14)

درس چهارم توجه به نیازهای کودک

یکی از عوامل موثر در سلامت و نشاط روحی و جسمی فرزند، تغذیه و بهداشت است. این مهم از نگاه حضرت زهرا (علیها السّلام) نیز دارای اهمیت و جایگاه خاص بوده است. زمانی که مسلمانان به علت کمبود آب، سخت در مضیقه بودند، حضرت زهرا (علیها السّلام) حسنین(علیه السّلام) را نزد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آورد و عرض کرد: «یا رسول الله! فرزندان من خردسال اند و تحمل تشنگی را ندارند». پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که نگرانی دخترش را در این باره به جا دید، زبان مبارکش را در هان حسنین (علیه السّلام) قرار داد و با تر کردن دهان آنها، حضرت زهرا (علیها السّلام) را از نگرانی درآورد و دو طفل کوچکش را نیز از تشنگی شدید نجات داد.(15)

درس پنجم: رعایت نظم و حقوق دیگران

والدین باید مراقب کودک باشند تا از حد خود تجاوز نکند و حقوق دیگران را نیز محترم بشمارد. کودک باید منظم باشد، و نظم در زندگی را باید به او یاد داد. باید چنان تربیت شود که نه از گرفتن حقش عاجز باشد و نه حقوق دیگران را پایمال کند. این درس تربیتی به طور کامل در خانه حضرت زهرا (علیها السّلام) اجرا می شد؛ به قدری در این باره دقت می شد که حقوق و نظم را در کوچک ترین موارد رعایت می کردند. برای مثال، امام علی(علیه السّلام)، می فرماید: «روزی پیامبر اکرم در منزل ما استراحت می کرد، حسن آب خواست. رسول خدا برخاست، قدری شیر دوشید و در ظرفی کرد و به دست حسن (علیه السّلام) داد. حسین از جای خویش بلند شد و خواست کاسه شیر را از دست حسن بگیرد، اما پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مانع شد. حضرت زهرا (علیها السّلام) که این منظره را تماشا می کرد، عرض کرد: یا رسول الله! گویا حسن را بیشتر دوست دارید؟ ایشان پاسخ داد: چنین نیست، بلکه علت دفاع من از حسن این است که او حق تقدم دارد و زودتر از حسین تقاضای آب کرده است. باید نوبت را مراعات کرد».(16)

درس ششم: بازی و تحرک

دانشمندان فن تربیت توصیه می کنند که باید اطفال را آزادی داد تا به طور دلخواه بازی کنند؛ بلکه باید وسایل و اسباب بازی و تفریح سالم را برای آنان فراهم ساخت. اخیراً در جهان به اصطلاح متمدن، این موضوع مورد توجه واقع شده، و در کودکستان ها و دبستان ها انواع وسایل بازی و تفریح سالم مطابق سن کودکان برایشان فراهم می سازد و آنان را به بازی دسته جمعی تشویق می کنند. بازی نه تنها برای رشد جسمی، بلکه برای تربیت روحی نیز موثر است. پدر و مادر نه تنها باید کودک را در بازی کردن آزاد بگذارند، بلکه خودشان نیز باید در مواقع بیکاری با آنان بازی کنند؛ زیرا بازی کردن با پدر و مادر برای اطفال بسیار لذت بخش است و آن را از علائم محبت می شمارند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با حسنین (علیه السّلام) بازی می کرد. ابوهریره می گوید: دیدم که رسول خدا دست حسن و حسین را گرفته بود و پاهایشان روی پای آن حضرت قرار داشت و به آنان می فرمود: نور دیدگان فاطمه بالا بیایید، پس حسن (علیه السّلام) و حسین (علیه السّلام) بالا آمدند تا پاهایشان به سینه رسول خدا رسید. پس لبش را بر لب های آنها گذاشته، می بوسید و می فرمود: خدایا، حسن و حسین را دوست دارم.(17) به تبع سیره حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم)، از جمله مواردی که در شیوه تربیتی حضرت زهرا (علیها السّلام) جایگاه خاصی داشت، تحرک و بازی کودکان بود. این فعالیت و تکاپو به قدری برای سلامتی و رشد کودک ضروری است که حتی برای تشویق آنها به تحرک و بازی، بزرگترها نیز باید با آنها بازی و جست و خیز کنند. هم بازی شدن رسول معظم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) با فرزندان دخترش، حضرت زهرا (علیها السّلام)، بیانگر این نکته مهم است که بازی و تحرک کودک، یکی از لوازم تربیت صحیح به شمار می آید. باید توجه داشت که در بازی، نوع الفاظ و حرکات مادر سرمشق کودک قرار می گیرد. بنابراین باید از کلمات و جملات مناسبی استفاده کرد. افزون براین، باید در قالب بازی و شوخی، شخصیت کودک را تقویت کرد و
او را به داشتن مفاخر و ارزش های اکتسابی تهییج نمود که همه، مرهون در پیش گرفتن شیوه های صحیح در این زمینه است.

درس هفتم: رعایت عدالت در بین کودکان

رفتار هماهنگ و عادلانه، و بذل محبت و توجه به طور مساوی به فرزندان، اصل سازنده ای است که تا اعماق وجود کودک اثر می گذارد. در روایات معصومان (علیه السّلام) نیز سفارش شده است که پدر و مادر از تبعیض و عدم رعایت انصاف پرهیز کنند وعدالت را سرلوحه اعمال خویش قرار دهند. نمونه هایی در زندگی خانوادگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دیده می شود که نشانگر توجه و دقت نسبت به این موضوع مهم می باشد. روزی رسول اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، امام حسن و امام حسین (علیه السّلام) را بر دوش گرفته، آنان را مورد لطف و نوازش خود قرار دادند و سپس رو به آنها کرده و فرمودند: با هم کشتی بگیرید. آنها به خواست پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) کشتی گرفتند. حضرت زهرا (علیها السّلام) می گوید: من دیدم پدرم با جملاتی حسن را تشویق کرده و درصدد تقویت اوست. بدین سبب به پدرم گفتم: ای پدر بزرگوار! از شما تعجب می کنم که یکی را بر دیگری ترجیح می دهید؛ آن هم بزرگ تر را بر کوچک تر. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: دوستم جبرئیل حسین را تشویق می کند و من حسن را تشجیع می کنم.(18) در این روایت تاریخی، اهتمام حضرت زهرا (علیها السّلام) به عدم تبعیض بین کودکان قابل توجه و تامل است.

درس هشتم: ایجاد رقابت و مسابقه بین فرزندان

مسابقه از جمله ابزارهایی است که روح اعتماد به نفس و مشکل ستیزی را در کودک زنده نگه می دارد. در جریان بررسی سیره تربیتی حضرت زهرا (علیها السّلام) به موارد زیادی بر می خوریم که تنها به نقل نمونه زیر اکتفا می کنیم. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای ایجاد رقابت و سلحشوری بین دو فرزند خویش فرمود: هر کس خط بهتری دارد قدرت بیشتری دارد. حسنین (علیه السّلام) هر کدام خطی نوشتند و برای قضاوت نزد حضرت رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) رفتند. اما رسول (صلی الله علیه و آله و سلم) داوری نکرد و آن
دو را نزد مادرشان هدایت کرد. حضرت زهرا (علیها السّلام) با نگاهی به دو خط دانست که داوری بسیار مشکل است. در این جا به حضرت الهام شد که قضاوت نهایی را به تلاش آنان واگذار کند. از این روی، فرمود: من دانه های گردن بند را با پاره کردن رشته آن بر سر شما می ریزم. هر کدام از شما دو نفر دانه های بیشتری بردارد. خط او بهتر و قدرت او بیشتر است. (19)

درس نهم: استفاده از جلوه های هنری

استفاده از جلوه های هنری همچون شعر، برای پرورش کودکان، فرازی دیگر از عشق، علاقه و احترام زهرای مرضیه (علیها السّلام) نسبت به فرزندان است. حضرت زهرا (علیها السّلام) زمانی که با فرزندان خود بازی می کرد، به تربیت روحی و پرورش جسمی آنان می پرداخت و در قالب زیبایی اشعار ادیبانه می فرمود:
اشبه ایاک یا حسن واخلع عن الحق الرسن ... و اعبد الها ذا المنن و لا توال ذا الاحن؛(20)
«حسن جان! مانند پدرت علی باش و ریسمان از گردن حق بردار خدای احسان کننده را پرستش کن و با افراد دشمن کینه توز دوستی نکن».
همچنین به دیگر دلبند خویش می فرمود: انت شبیها بابی لست شبیها بعلی؛(21) «حسین جان! تو به پدرم رسول خدا شباهت داری نه به پدرت علی(علیه السّلام). امام علی(علیه السّلام) سخنان همسر مهربان و پرنشاط خویش را می شنید و چهره پرشوق او با تبسمی شیرین زیباتر می شد. مهربانی حضرت زهرا (علیها السّلام) نسبت به فرزندانش به گونه ای بود که گاه در مریضی آنان سه روز، روزه نذر می کرد تا شکر سلامت انجام دهد. حتی پیش از وفات، سفارش مهرورزی به کودکان خویش را به همسرش می کند و می فرماید: علی جان! درباره فرزندانم به تو سفارش مهربانی و خوش رفتاری می نمایم و سفارش می کنم که پس از من با دختر
خواهرم امامه ازداوج کنی؛ زیرا او همانند من به فرزندانم دلسوز و مهربان است.(22)

درس دهم: توجه به حضور و غیاب فرزندان

بی توجهی به نظارت بر فرزندان به ویژه در رفت وآمدهای اجتماعی آنها، نتایج زیانباری به دنبال دارد. با توجه به خطرها و تهدیداتی که هر لحظه سعادت یک جوان را در معرض نابودی قرار می دهد، لازم است رفتار آنها به ویژه در هنگام ورود به خانه و خروج از آن به دقت بررسی شود. گفتنی است که اعتیاد، فساد، انحرافات فکری و بسیاری از خطرات دیگر از همین بی توجهی پدر و مادر آغاز می شود. حضرت زهرا (علیها السّلام) با فداکاری و محبت خاصی که نسبت به فرزندانش نشان می داد، مراقب تمام حرکات و سکنات آنها بود و به دقت آنها را زیر نظر داشت. نقل شده است که روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عازم خانه دخترش فاطمه شد. چون به خانه رسید، دید فاطمه مضطرب پشت در ایستاده است. آن حضرت فرمود چرا اینجا ایستاده ای؟ فاطمه (علیها السّلام) با آهنگی مضطرب عرض کرد: فرزندانم صبح بیرون رفته اند و تاکنون هیچ خبری از آنها ندارم. پیامبر به دنبال آنها روانه شد. چون به نزدیک غار جبل رسید، آنها را دید. که در کمال سلامت مشغول بازی اند. آنها را به دوش گرفت و به سوی مادرشان روانه شد. این واقعه، خود نمونه ای گویا از توجه و اهمیت دادن حضرت زهرا (علیها السّلام) به حضور فرزندان خردسالش است.

درس یازدهم: جلوه های عبادی

در کنار مهرورزی مادرانه، شاهد برخوردهای خردمندانه حضرت در باره فرزندانش هستیم تا همیشه و در هر حال رایحه معنویت در خانواده او مشام جان عزیزان وی را نوازش کند. از این روی، هنگام غروب آفتاب یا شب های قدر، اجازه خواب به کودکان خود نمی داد، بلکه اگر هر یک خواب بودند آنها را بیدار می کرد و با خوردن غذای سبک به آنها، برای بیدار نگه داشتن آنان در شب قدر می کوشید.(23)
افزون بر جلوه های عبادی، در مسائل معرفتی نیز عزیزان خود را به محضر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرستاد تا قرآن بیاموزند و نسبت به احکام و آموزه های دینی، آگاهی افزون تری به دست آورند.
در یک نگاه، فاطمه (علیها السّلام) در جلوه های مهر و عاطفه بسیار عطوف و پر مهر بود، ولی هرگز عاطفه را بر وظیفه ترجیح نمی داد. به همین دلیل، وقتی خبر شهادت فرزندش امام حسین (علیه السّلام) در کربلا و چگونگی آن وقایع را شنید، بسیار گریست. اما برای یاری آیین اسلام و آبیاری نهال دین، این مصیبت سنگین را پذیرفت و عرض کرد: «پدرجان! در برابر خواسته خداوند، تسلیم و راضی ام و به خدا توکل می کنم».(24)
همچنین روزی که در زمان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، بلال شلاق روزهای جنگ را از زهرا (علیها السّلام) خواست تا یکی از اصحاب، با آن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را قصاص کند، آن بانو اندوهگین و مضطرب رو به بلال کرد و گفت: «ای بلال! به فرزندانم حسن و حسین بگو نزد آن مرد بروند تا او آن دو را قصاص کند و نگذارند پیامبر را قصاص کند».(25)

گفتار سوم: همسران در سیره فاطمی

شناخت همسر و آشنایی با ابعاد روحی و روانی او و محبت متقابل زوجین:

حضرت زهرا (علیها السّلام) و امام علی (علیه السّلام) همسرانی بودند که در مدت کوتاه زندگانی خود با روشنایی شناخت و تابناکی اندیشه روزهای همراه با مهربانی و تفاهمی سپری کردند. عرصه شناخت حضرت زهرا (علیها السّلام) نسبت به همسرش، به جلوه های ظاهری زندگی محدود نمی شد، بلکه وی از گستره عظمت معنوی شوهر خود آگاهی داشت. از سوی دیگر، امام علی (علیه السّلام) نیز در باره مقام و منزلت همسرش آگاهی کامل داشت و با عبارات مختلف در قالب نظم و نثر،
فاطمه (علیه السّلام) را می ستود و می فرمود: «من به فاطمه (علیه السّلام) و پدرش مباهات می کنم و آنگاه به رسول خدا افتخار می کنم که فاطمه را به همسری من درآورد».(26)

فداکاری، رازداری، همراهی و همدلی با همسر:

دفتر زندگانی حضرت زهرا (علیها السّلام) را که می گشاییم، زندگی نه ساله وی در خانه شوهر، همواره با سختی ها و مشکلات همراه بود. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) و همسرش با همدلی و همکاری روزافزون، یکایک مشکلات را پشت سرگذاشته و با نشاط روح به استقبال حوادث می رفتند.
روزی سلمان از دیدن لباس و شیوه زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) دچار تعجب شد. حضرت زهرا (علیها السّلام) به پدرش عرض کرد: یا رسول الله! سلمان از دیدن لباس من تعجب کرده است. سوگند به خدا، من و علی پنج سال است که جز پوست قوچی که روزها شترمان برروی آن علف می خورد و شب هنگام آن را فرش خود قرارمی دهیم، چیزی نداریم. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) به سلمان فرمود: ای سلمان! همانا دخترم در گروه پیشگامان و سابقین است.(27)

احترام به شخصیت همسر:

پس از ماجرای سقیفه و اندوه جان فرسای حضرت زهرا (علیها السّلام) سران سقیفه برای جلب افکار عمومی به فکر چاره افتادند تا به گونه ای از حضرت دلجویی کنند. از حضرت اجازه ملاقات خواسته، به جبران اشتباه های خود تظاهر کردند. اما حضرت زهرا (علیها السّلام) در تداوم یک مبارزه منفی، هرگونه پیشنهادی را رد کرد و در موضع اعتراض، سکوت و بیزاری خود را ادامه می داد. روزی امام علی (علیه السّلام) وارد منزل شد. به همسر داغدیده خود رو کرد و فرمود: فاطمه جان! خلیفه و عمر پشت در منزل هستند و اجازه ورود می طلبند؛ نظر شما چیست؟ حضرت زهرا (علیها السّلام) با احترام خاصی فرمود: علی جان! خانه خانه توست و من همسر تو هستم، هرآنچه می خواهی انجام ده.(28)
حضرت زهرا (علیها السّلام) به احترام شوهر این سخن را در حالی بر زبان آورد که هنوز صوت سیلی در گوش های او و صورت نیلی بر پیکر او وجود داشت.
آراستگی ظاهری و استفاده از عطر و لوازم آرایش در منزل: استفاده از عطر، نگاه کردن در آب برای آراستگی ظاهری، شانه زدن، خوشبو بودن با همسر و در هنگام نماز، استفاده از رنگ های روشن در لباس، شیوه زندگی رسول الله بود که فاطمه (علیها السّلام) نیز آموخته بود و همواره بدان عمل می کرد. از آنجا که این ویژگی در سراسر زندگی حضرت بود، در لحظه های واپسین زندگی آن بانو نیز فراموش نشد. از این رو پس از وضو گرفتن رو به اسماء کرد و فرمود: «ای اسما! عطر مرا بیاور؛ همان عطری که همیشه می زنم و پیراهنی را که همیشه در آن نماز می گذارم بیاور».(29)

ساده زیستی در زندگی:

فاطمه (علیها السّلام) دنیا را بد نمی دانست، بلکه کوچک می شمرد. از این روی، حب و شیفتگی آن را در دل نداشت. دنیا را به سان گذرگاه می نگریست که اقامتگاه چند روزه ای برای او خواهد بود. با چنین نگرشی از خانه ساده اش خسته نمی شد و در باره مهریه اندکش احساس پشیمانی نمی کرد و جهیزیه مختصر خود را برتر از بهترین لوازم خانه ها می دید و یکایک ابزار زندگی، وسیله ای بیش در نظرش جلوه نمی کرد.
هنرمندی و هنرآفرینی در زندگی: شعر شایسته، هنر پربهایی است که در همه زمان ها به ویژه در صدر اسلام ارزش والایی داشته است. حضرت زهرا (علیها السّلام) در این عرصه نمونه های ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است آنگاه که با کودکان خود بازی می کند و یا در لحظه های آغازین زندگی خود لب به ستایش می گشاید و اشعاری زیبا می سراید.(30)
مشکلات بیرونی؛ سپاس مجاهدت ها، نگاه روح بخش: حضرت زهرا (علیها السّلام) در تمام مبارزات همسرش اعم از مبارزات سیاسی و جنگ های نظامی، مایه امید و دلگرمی او بود. در
غیاب شوهر، خانه و فرزندان او را به خوبی اداره می کرد. با اشتیاق به انتظار بازگشت شوهر از جنگ می نشست و تمام سعی خود را برای آسایش او به کار می برد؛ به طوری که وقتی امام علی (علیه السّلام) باز می گشت و ساعاتی را در کنار خانواده اش می گذراند، تمام خستگی ها و غم ها از جسم و جانش رخت می بست. امام موضوع را این گونه بیان می کند: «هیچ گاه، فاطمه از من نرنجید و مرا نرنجاند. در هیچ امری قدمی بر خلاف میل باطنی من بر نداشت. هر گاه به رخساره اش نظاره می کردم، تمام غصه هایم برطرف می شد و دردهایم را فراموش می کردم».(31)
آری، همسر علی سنگ صبور، آرام جان و محرم اسرارش بود و وقتی که مظلومانه پرکشید وقتی که رفت، وقتی که نبود، علی ماند و چاه و شب تار و غم غربت زهرا و غصه یتیمی پاره های تن زهرا(علیها السّلام)، و چاه و چاه و چاه ... .

نتیجه گیری، گذر و نظر

پاکی دامن، کسب آمادگی برای فرزند پروری و مال دنیا را وسیله دانستن، بستری مناسب بود که فاطمه در آن پا به عرصه وجود گذاشت. برخی از اصولی که در زندگی حضرت زهرا (علیها السّلام) در شمار آداب عادی بودند، عبارت اند از: تحمل سختی ها همراه با اخلاص نیت، روابط نزدیک و صمیمی در محیط خانواده، هم سان سازی شئون زندگی مادی به عنوان الگوی جامعه با کم درآمدترین طبقات مردم، عبادت مداوم آمیخته با معرفت، حجاب زن حریم حرمت و مصونیت از گناه، ساده زیستی، سپاس گذاری از خدا در همه حال، بنای زندگی مشترک بر شعور و درک متقابل، عمل صالح بهترین سرمایه، جهیزیه معنوی، مهریه قابل پرداخت (نه رقابت اعداد و ارقام)، به یاد بندگان خدا بودن در همه حال، خوش رفتاری با زیردستان، تحمل مخالفان و دعوت به نیکی با عمل نیکو، برابری
و مساوات در برابر قانون، پرهیز از مرد یا زن سالاری، وابستگی ایمان و اعتقاد زن به حضور موثر وی در صحنه های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی، حق جویی و حقیقت طلبی، دفاع از حق، پرهیز از دروغ و خیانت و خواسته های نامشروع در زندگی مشترک، رسیدگی به تمام نیازهای کودکان در امر تعلیم و تربیت، وفاداری صادقانه و دلسوزی نسبت به همسر در همه حال، امکان تاثیر بر دل های مستعد و تربیت فراگیر که پیش از تولد، آغاز و گستره ی آن در عالم پس از مرگ نیز تداوم می یابد و... .
آنچه بیان شد نمایشگر توان اندکی بود که برای نمایاندن پرده هایی از اسرار نگفته حیات سراسر شور و نور فاطمه (علیه السّلام) به عمل آمد و به هیچ صورت نمی تواند حق مطلب را درباره بانوی معظم اسلام، نمونه عینی یک انسان متعالی و هدفمند و الگوی کامل و حقیقی زن ادا کرده باشد. تلاش کودکانه ای می ماند که به خیال ساختن قصری بلند و زیبا در سر، به گردآوری پاره سنگ ها و آجرهایی محدود می شود و سرانجام اینکه:
یک زبان خواهم به پهنای فلک ... تا بگویم وصف آن شک ملک(32)

پی نوشت ها :

1.دانش آموخته ی حوزه علمیه خواهران(جامعه الزهرا) قم.
2. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج1، ص492.
3. ابن عساکر، مختصر تاریخ دمشق، ج17، ص133.
4. محدث قمی، سفینه البحار، ج1، ص213.
5. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص81؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج3، ص343.
6. قاضی نورالله حسینی مرعشی تستری، احقاق الحق، ج10، ص12؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص102.
7. شیخ ابوعلی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، ص 218؛ فتال نیشابوری، روضه الواعظین، ص431؛ ملاحسن فیض کاشانی، المحجه البیضاء، ج4، ص443.
8. قاضی نورالله حسینی مرعشی تستری، احقاق الحق، ج10، ص654؛ موده القربی، ص127؛ محمدباقر مجلسی، بحارالانوار؛ ج45، ص190.
9. ایشان دارای پنج فرزند شدند: حسن، حسن، زینب، ام کلثوم، محسن. پنجمین فرزند ایشان که محسن نام داشت سقط شد.
10. ابن شهر آشوب، مناقب، ج3، ص387.
11. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص282.
12. همان، ص285.
13. سید مرتضی، شافی، ج2، ص149.
14. پیشین، ص241.
15. ابن شهرآ شوب، مناقب، ج3، ص394.
16. پیشین، ص283.
17. همان، ص286.
18. همان.
19. ابن حجر عقلانی، فتح الباری، ج8، ص97؛ فیروز آبادی، فضائل الخمسه، ج3، ص21.
20. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص286؛ احمدبن حنبل، مسند احمد، ج6، ص283.
21. علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ص49؛ علامه قندوزی، ینابیع الموده، ص93.
22. طبرسی، الاحجاج، ص59؛ شیخ حرعاملی، وسائل الشیعه، ج1، ص321.
23. احمدبن حنبل، مسند احمد، ج1، ص236؛ الذریه الطاهره، ص149.
24. تظلم الزهرا، ص95؛ فرات کوفی، تفسیر فرات کوفی، ص55.
25. شیخ صدوق، امالی، ص376؛ ملاحسن فیض کاشانی، محجه البیضاء، ج8، ص276؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ج1، ص235.
26. احمد رحمانی همدانی، فاطمه الزهرا، شادمانی دل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، ص181.
27. عوالم المعارف، ج11، ص130.
28. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج28، ص303؛ شیخ مفید، اختصاص، ص181.
29. سید محمدحسین طباطبایی، سنن النبی، ص42.
30. محمد دشتی، نهج الحیات، ص684.
31. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج43، ص123؛ علی بن عیسی اربلی، کشف الغمه، ج1، ص363.
32. جلال الدین محمد بلخی مولوی، مثنوی معنوی.

منابع تحقیق
1. قرآن کریم.
2. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، موسسه انتشارات علام، قم.
3. ابن عساکر (1395)، مختصر تاریخ دمشق، دارالتعارف للمطبوعات، چ1، بیروت.
4. ابن ماجه (1499ق)، سن ابن ماجه، دارالمعرفه، بیروت.
5. احمدبن حنبل، مسند احمد، دارالصادر، بیروت.
6. احمدی، حبیب الله (1374)، فاطمه الگوی زندگی، ناشر: حبیب الله احمدی، قم.
7. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه، نشر ادب حوزه، قم.
8. الازدی، ابومخنف (1377)، مقتل الحسن، محمدهادی یوسفی غروی، جواد سلیمانی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، قم.
9. اصفهانی، ابونعیم (1389ق)، حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، دارالکتب العربی، بیروت.
10. امینی، ابراهیم، فاطمه زهرا(علیه السّلام) بانوی نمونه اسلام، شفق، چ15، چاپ اعتماد، قم.
11. انصاری، عذرا (1385ش)، جلوه های رفتاری حضرت زهرا(علیها السّلام)، چ11، موسسه بوستان کتاب، قم.
12. بابازاده، علی اکبر (1374)، تحلیل سیره فاطمه زهرا(علیه السّلام)، موسسه انصاریان، قم.
13. بحرانی (1393)، تفسیر البرهان، آفتاب، مطبعه علمیه، تهران.
14. بخاری (1214ق)، صحیح بخاری، مقدمه نویس احمد شاکر، دارالاحیاء التراث العربی بیروت.
15. حائری، محمد مهدی (1410)، کوکب الدری، انتشارات رضی، قم.
16. حسینی مرعشی تستری، قاضی نورالله، احقاق الحق، مکتبه آیت الله العظمی مرعشی، قم.
17. حسینی، علی اکبر، حسین چاری، مسعود یوسفی، فریده (1379)، آموزه های تربیتی در زندگی حضرت زهرا(علیها السّلام)، چ اول، موسسه اطلاعات، شیراز.
18. حویزیقم (1373ش)، تفسیر نورالثقلین، مدرسه اسماعیلیان.
19. داوودی، محمد (1383)، سیره تربیتی پیامبر و اهل بیت (علیه السّلام)، زیر نظر علیرضا اعرافی، پژوهشکده حوزه و دانشگاه قم.
20. دشتی، محمد (1372)، نهج الحیات فرهنگ سخنان فاطمه الزهرا، موسسه تحقیقاتی امیرالمومنین (علیه السّلام)، قم.
21. الرازی الدولابی، محمدبن احمد(1418ق)، الذریعه الطاهر، موسسه نشر اسلامی، چ دوم، قم.
22. رحمانی همدانی، احمد (1378)، فاطمه الزهرا شادمانی دل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)، چ3، نمیر للطباعه و النشر، افست شفق.
23. سید محمدحسین طباطبایی (1383)، سنن النبی (علیه السّلام)، ترجمه عباس عزیزی، صلاه، قم.
24. سید مرتضی (1365)، الشافی، مکتبه الیمن الکبری، یمن.
25. سیدرضی؛ محمدبن حسین بن موسی (1415ق)، تحقیق دکتر صبحی صالح، دارالاسوه، بیروت.
26. شهید ثانی، منیه المرید، دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.
27. شیخ ابوعلی فضل بن حسن، مکارم الاخلاق، محمدحسین علمی، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت.
28. شیخ صدوق (1367)، ثواب الاعمال، ترجمه علی اکبر غفاری، نشر صدوق، تهران.
29. شیخ صدوق (1361)، معانی الاخبار، محمدبن علی غفاری، جامعه مدرسین، دفتر انتشارات اسلامی.
30. شیخ صدوق (1362)، الخصال، ترجمه علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین، مرکز انتشارات اسلامی قم.
31. شیخ طبرسی، الاحتجاج، مطبعه النعمان، نجف.
32. شیخ طوسی (1411ق)، الغیبه، تحقیق عبادالله طهرانی و علی احمد ناصح، موسسه معارف الاسلامیه، قم.
33. شیخ مفید (1363)، الاختصاص، ترجمه علی اکبر غفاری، جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم.
34. صادقی اردستانی، احمد (1376)، فاطمه الگوی زن مسلمان، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
35. طبری، احمدبن عبدالله (1428)، ذخائر العقبی فی مناقب ذوی القربی من مصادر کتب اهل السنه، دارالکتاب الاسلامی، قم.
36. طبری، محمدبن جریر، دلائل الامامه، موسسه بعثت، قم.
37. الطوسی، ابوجعفر محمدبن الحسن (1401ق)، الامالی، موسسه الوفی، بیروت.
38. طیب، سید عبدالحسین، تفسیر الطب البیان، بنیاد فرهنگ اسلامی، قم.
39. عاملی، شیخ حر(1409)، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، قم.
40. عسقلانی، ابن حجر (1408ق)، فتح الباری، شرح صحیح امام ابی عبدالله محمدبن اسماعیل بخاری، دارلاحیاء التراث العربی، بیروت.
41. علامه امینی (1363)، فاطمه الزهرا ام ابیها، به کوشش حبیب چای چیان، امیرکبیر، تهران.
42. علامه صفوری شافعی، نزهه المجالس، دارالجیل، بیروت.
43. علامه قندوزی (1413)، ینابیع الموده لذوی القربی، حسینعلی جمال، دارالاسوه، قم.
44. فیروزآبادی (1366)، فصائل الخمسه، دارالکتاب الاسلامیه، تهران.
45. فیض کاشانی، ملامحسن، المحجه البیضاء، جامعه مدرسین، قم.
46. فیض کاشانی، ملامحسن، منهج الصادقین، علمیه اسلامیه، تهران.
47. قائمی، علی (1376)، فاطمه برترین بانوی اسلامی، هجرت، قم.
48. القرهانی، احمدبن یوسف (1282ق)، اخبار الاول و الاثار الاول، بغداد.
49. قمی، شیخ عباس (1371)، بیت الاحزان، محمدمهدی اشتهاردی، انتشارات ناصر، چ5، قم.
50. قیومی اصفهانی، جواد، صحیفه الزهرا(علیه السّلام)، جامعه مدرسین، قم.
51. کرمی فریدنی، علی، سیما و سیره ریحانه پیامبر (علیها السّلام)، چ3، دلیل ما، تهران.
52. کلینی، محمدبن یعقوب (1344)، کافی، ترجمه و شرح جواد مصطفوی، علمیه اسلامی، تهران.
53. کوفی، فرات، تفسیر فرات کوفی، وزارت الثقافه و الارشاد، تهران.
54. لقمانی، احمد (1379)، همسران زندگی الگوی بالندگی، پارسایان، قم.
55. لقمانی، احمد (1382)، یک زندگی زیبا، بهشت بینش، قم.
56. متقی هندی، علاءالدین (1409ق)، کنزالعمال فی محاسن الاقوال و الافعال، موسسه الرساله؛ بیروت.
57. مجلسی، محمدباقر(1403)، بحارالانوار، چ سوم، دارالاحیاء الثراث العربی، بیروت.
58. محدث بحرانی (1363)، عوالم المعارف، مکتبه الزهرا، اصفهان.
59. محدث قمی (بی تا)، سفینه البحار، دارالمرتضی، بیروت.
60. محدث نوری (1407ق)، مستدرک الوسائل، موسسه آل البیت، قم.
61. محلاتی، ذبیح الله (1364)، ریاحین الشریعه، دارالکتب الاسلامیه، تهران.
62. معلوف، لویس (1973)، المنجد فی اللغه و الاعلام، دارالمشرق، بیروت.
63. منسوب به امام حسن العسکری (1409)، تفسیر امام العسکری، مدرسه امام مهدی، قم.
64. میرجهانی، سید محمدحسین (1371ش)، الجنه العاصمه، چ2، کتابفروشی صدر، تهران.
65. نیشابوری، فتاب (1366)، روضه الواعظین، نی، تهران.

منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان، (1388)، مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی (رحمه الله).



 

 



مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط